فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر زمان مقطعی و از نظر ماهیت و روش، از نوع علی-توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل استفاده کنندگان ازخدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی درحوزه پوشاک می باشد که به دلیل جامعه ی نامتناهی با استفاده از جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه تصادفی در دسترس گزینش گردیدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه بوده که جهت تأیید روایی آن، ازروایی صوری و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی و روش معادلات ساختاری در بخش آمار استنباطی و از طریق نرم افزارهایSPSS و PLS برای انجام عملیات آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان تاثی مثبت وجود دارد. جهت برازش مدل کلی از روش معیار GoFاستفاده شد، مقدار بدست آمده برابر با 638/0 بوده که نشان از برازش مناسب مدل می باشد.
ارائه ی الگوی مشارکت مشتری با برندها در شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه ی الگوی مشارکت مشتری با برندها در شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوتهای فرهنگی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان جامعه علمی و متخصصان دانشگاهی و خبرگان 500 شرکت برتر ایران بر اساس رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل مدیران 500 شرکت برتر ایران بر اساس رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی می باشد و نمونه آماری از بین شرکتهایی انتخاب خواهد شد که دارای اکانت فعال در شبکه های اجتماعی هستند به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و براساس فرمول کوکران 217 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج بخش کیفی نشان می دهد این تحقیق شامل 14 بعد و 30 مؤلفه می باشد و نتایج بخش کمی نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های مشارکت مشتری با برندها بر شبکه های اجتماعی با تأکید بر تفاوتهای فرهنگی تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان از برازش قوی و بسیار مناسب مدل دارد.
شناسایی کاربردها و الزامات به کارگیری هوش مصنوعی در محصولات نوین خودرویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
79 - 109
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی فرصت های کم نظیری، برای ارتقای عملکرد صنایع مختلف از جمله صنعت خودروسازی فراهم میکند. مطالعه حاضر به دنبال شناسایی کاربردها و الزامات بکارگیری هوش مصنوعی در محصولات نوین خودروسازی همچون خودروهای خودران با کسب نظر از مدیران و کارکنان شرکت های خودروسازی داخلی از طریق پیشبرد مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل مضمون می باشد. افراد مصاحبه شونده شامل 11مدیر و 17 کارمند بودند که از این تعداد 15 نفر دارای مدرک کارشناسی و 11 نفر داری مدرک ارشد و 2 نفر داری مدرک دکتری بودند.پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و تحلیل و کدگذاری آنها به روش تحلیل مضمون، در بخش کاربردها 21 کد و در بخش الزامات 26 کد شناسایی گردید. پس از انجام 28 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد .از کدهای شناسایی شده در بخش کاربردها میتوان به خودروهای خودران و دستیارصوتی، حمل ونقل اشتراکی و در بخش الزامات میتوان به تخصیص منابع،کارکنان متخصص و تشکیل تیم اشاره کرد. با توجه به تنوع کاربرد هوش مصنوعی در محصولات نوین خودرو و طبق الزامات مشخص شده با توجه به نظرات خبرگان، توسعه بستر مناسب برای فناوری های سخت و نرم به صورت یکپارچه؛ و پشتیبانی دولتی با توجه به ایجاد زیرساخت های قانونی می تواند مسیر توسعه فناوری حاضر را بهبود بخشد. مسلماً برای ایجاد زمینه عملکرد موفق هوش مصنوعی در خودروسازی باید با دیدگاه نظام مند، کلیه اثرات بکارگیری آن را از ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی در نظر آورد.
فراترکیب محدودیت های سفر: طبقه بندی و تأثیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، صنعت گردشگری به شدت تحت تأثیر بحران های جهانی همچون پاندمی ها، تحریم ها و بحران های اقتصادی قرار گرفته است. مطالعه و شناسایی محدودیت های سفر می تواند تصمیم گیرندگان این صنعت را در مواجهه با بحران های احتمالی آینده یاری کند. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی انواع محدودیت های سفر از طریق روش فراترکیب مطالعات گذشته است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع فراترکیب است. در این راستا، مقالات مرتبط با محدودیت های سفر از پایگاه های معتبر علمی مانند Google Scholar،Scopus و Web of Science در بازه زمانی 2008 تا 2024 جمع آوری گردید. پس از غربال گری، 52 مقاله استخراج و درنهایت 25 مقاله به صورت عمیق مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل کیفی مقالات منتخب منجر به استخراج و دسته بندی هفت مضمون اصلی از محدودیت های سفر شد که عبارت اند از: محدودیت های مالی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زمانی، فیزیکی و سلامتی، روان شناختی و ادراکی، سیاسی و قانونی و درنهایت تأثیر این محدودیت ها بر تصویر مقصد و رفتار مسافران. نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محدودیت های متنوع سفر نه تنها به کاهش تمایل افراد برای مسافرت منجر می شوند، بلکه درک و نگرش آن ها را نسبت به مقصد نیز تحت تأثیر قرار می دهند. بر اساس این، پیشنهاد می شود سیاست گذاران گردشگری با شناسایی دقیق این محدودیت ها، اقدامات پیشگیرانه و مداخله ای مناسب را طراحی و اجرا کنند. نوآوری و اصالت: با توجه به اینکه تاکنون در زمینه شناسایی جامع و نظام مند محدودیت های سفر با رویکرد فراترکیب پژوهشی در ایران انجام نشده است، این مطالعه دارای نوآوری بوده و می تواند مبنایی برای سیاست گذاری های آتی در مدیریت بحران های گردشگری باشد.
تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی» در ارزیابی و خرید کالاهای با درگیری ذهنی زیاد، یعنی لوازم الکترونیکی است که طبق پژوهش های قبلی این طبقه محصول یکی از پرفروش ترین طبقات محصولی آنلاین است که روی آن تأکید شده است. پژوهش حاضر با روش کیفی برای شناسایی تجربه مشارکت کنندگان از جست وجو و خرید نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی براساس پارادایم پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. در این مطالعه نمونه گیری به صورت هدفمند و حجم آن براساس اشباع نظری به تعداد 18 نفر انتخاب و شواهد با کاربرد مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس با روش کلایزی و نیز با استفاده از نرم افزار «مکس. کیو. دی. اِی.» کدگذاری و تجزیه و تحلیل شده است. اعتبار کدگذاری با استناد به توافق دو کدگذار و روایی با استناد به بازخورد مشارکت کنندگان تأیید شده است. تلاش پژوهشگران منجر به شناسایی چهار مؤلفه دانش و تجربه قبلی، ارزیابی خطر، آگاهی از قیمت و پاسخ به درگیری ذهنی به عنوان مزایای تجربه شده جست وجوی محصولات در فروشگاه اینترنتی و سه مؤلفه اطمینان بخشی خرید، تجربه لذت خرید و صرفه جویی به عنوان مزایای تجربه شده خرید محصولات از فروشگاه فیزیکی شده است.
تحلیل احساس و کاوش عقیده از متن به روش بدون نظارت با استفاده از منطق فازی: کاربرد در تحقیقات بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
127 - 146
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل احساسات کاربران در حوزه بازاریابی و بهبود تجربه مشتریان نقشی اساسی دارد و به تدوین استراتژی های بازاریابی کمک می کند. این تحلیل یکی از عوامل اساسی در ارزیابی کارآیی و عملکرد رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای ارتباطی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ زمان، مقطعی، از لحاظ متغیر پژوهشی، کمّی و کیفی و از لحاظ طرح پژوهش، توصیفی است. محققان این پژوهش با بهره گیری از سیستم فازی و رویکرد بدون نظارت، بدون نیاز به دانش پیشین و داده های برچسب گذاری شده توییت های کاربران را دسته بندی کردند. این پیشرفت در تحلیل احساسات به محققان و صنعت گران امکان می دهد تا بدون نیاز به داده برچسب گذاری شده اطلاعات مفیدی را از نظر ها و احساسات کاربران در زمینه و بستر دلخواه خود استخراج و از آن در فرآیند تصمیم گیری های تجاری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده کنند. محققان در پژوهش حاضر تجربه های کاربران را درباره تلفن های همراه شرکت های سامسونگ و اپل از سال 2022 تاکنون بررسی و تحلیل و آنها را به شکل مثبت، منفی و خنثی دسته بندی کردند. بدین منظور از سه ابزار تحلیل احساسات واژگان SentiWordNet، AFINN و VADER برای تعیین قطبیت توییت ها استفاده شد. نتایج دسته بندی نشان داد که میزان رضایت کاربران از تلفن های همراه شرکت سامسونگ نسبت به شرکت اپل بیشتر بوده است.
بررسی نحوه شکل گیری ارزش ویژه برند مبتنی بر نمادگرایی فرهنگی برند در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
171 - 200
حوزههای تخصصی:
نمادگرایی فرهنگی برند به عنوان یکی از جنبه های اساسی ساختار هویت برند اهمیت بسیاری دارد. کسب وکارها در دنیای امروزه نه تنها به دنبال ارائه محصولات و خدمات باکیفیت هستند، سعی دارند با ایجاد یک هویت برجسته و قابل تشخیص ارتباط مؤثری با مشتریان خود برقرار کنند. در این راستا، نمادگرایی فرهنگی برند به عنوان یک ابزار بسیار مؤثر در ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان و تقویت هویت برند مورد توجه قرار می گیرد. این نمادها می توانند شعارها، لوگوها، رنگ ها، نقش ها و مفاهیم فرهنگی خاص باشند. هدف از نمادگرایی فرهنگی برند ایجاد ارتباط عمیق با مشتریان و تمایز برند از برندهای دیگر است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نمادگرایی فرهنگی برند بر ارزش ویژه برند در صنعت مواد غذایی است. در این مطالعه برای بررسی عمیق تر این ارتباط نقش میانجی پرستیژ برند، اصالت برند و ارزش گذاری برند نیز مطالعه شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه بوده است که به روش در دسترس از 312 نفر از مصرف کنندگان صنعت مواد غذایی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهایSPSS24 وSmart PLS3 استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که نمادگرایی فرهنگی برند بر پرستیژ برند و اصالت برند اثرگذار است. همچنین، پرستیژ برند و اصالت برند با ارزش گذاری برند بر ارزش ویژه برند تأثیر معنادار دارند. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که نمادگرایی فرهنگی برند می تواند با عواملی چون پرستیژ برند، اصالت برند و ارزش گذاری برند در ارتقای ارزش ویژه برند نقش داشته باشد.
واکاوی عوامل مؤثر بر رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز معاصر صنایع فناوری محور، ادغام هوش مصنوعی در رصد فناوری برای تقویت نوآوری و حفظ رقابت ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه چارچوبی برای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی با تمرکز بر شرکت های فناوری محور است. این پژوهش با رویکرد کیفی به گردآوری داده ها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخت. این روش با بررسی نظام مند 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 253 مقاله اولیه انجام شد. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. روایی پژوهش برطبق معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شد و پایایی نیز از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شد. چارچوب رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محوردر پنج بعد ترسیم شده است: ابزارهای رصد فناوری، چرخه عمر فناوری، محیط شرکت، رویکرد شرکت در مواجهه با محیط، و ظرفیت جذب شرکت. یافته ها بر نقش محوری ابزارهای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید می کنند، پویایی های ظریف چرخه عمر فناوری را روشن می کنند، جنبه های چندوجهی محیط شرکت را آشکار می سازند، رویکردهای استراتژیک در مواجهه با چشم انداز فناوری درحال تحول را ترسیم می کنند، و بر ضرورت ظرفیت جذب برای استفاده موثر از فناوری های هوش مصنوعی تأکید می کنند. این پژوهش با ارائه بینش های عملی و راهنمایی استراتژیک، شرکت های فناوری محور را با پایه ای قوی برای پیمایش در تقاطع پیچیده هوش مصنوعی و رصد فناوری مجهز می کند، درنتیجه رشد پایدار، افزایش مزیت رقابتی و نوآوری پایدار را تسریع می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت گردشگری ورزشی دسترس پذیر (مورد مطالعه: سه استان شمالی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
1 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش عوامل موثر بر استانداردهای کیفیت گردشگری ورزشی دسترس پذیر در سه استان شمالی ایران(مازندران، گیلان، گلستان) را بررسی می نماید. پژوهش دارای رویکرد تفسیری، هدف اکتشافی، روش کیفی و استراتژی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده بوده است. جامعه مورد مطالعه افراد دارای سمت های علمی و اجرایی شامل، متخصصان و اساتید حوزه مدیریت ورزشی،گردشگری، جمعیت شناسی آشنا به موضوع پژوهش، سالمندشناسی؛ افراد ستادی در هیات های ورزشی، بهزیستی، شهرداری بودکه هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد. روش گردآوری دادها مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 تن از خبرگان بود. یافته ها نشان داد که عوامل موثر به ترتیب اهمیت شامل: عوامل اقتصادی، دانش و اطلاعات، فرهنگی- اجتماعی، عوامل مدیریتی، ارتباطات، و عوامل محیطی بوده است که در این میان عوامل اقتصادی بیشترین اهمیت را داشته است. بنابراین ضرورت دارد این عامل مورد توجه همه متولیان و نهاهای ذی ربط بالاخص مدیران مربوطه قرار گیرد
بررسی وضعیت اجتماعی و مسایل کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
کودکان و نوجوانان به عنوان اعضای خانواده در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در حال حاضر، در همه جوامع مفاهیم سنتی درباره زندگی خانوادگی، کار، هویت، روابط افراد، گروه ها با یکدیگر به دلیل نیروهای جهانی ساز، دگرگون شده است. هدف از انجام این تحقیق؛ بررسی وضعیت اجتماعی و مسایل کودکان ونوجوانان، بود. این تحقیق بصورت کیفی و کتابخانه ای صورت گرفته و از مقالات و کتب مختلف در انجام این تحقیق بهره گرفته شده است. در نتیجه می توان بیان نمود که؛ به دلیل بررسی ماهیت تغییرات اجتماعی معاصر لازم است که فرآیند جهانی شدن را با برجسته ساختن روابط پویا و پیچیده بین جوانان، دولت ها و نهادهای فراملی مورد بررسی قرار داد. این فرآیند موجب تغییرات سریع و بی سابقه در تمامی سطوح زندگی اجتماعی شده است. همچنان که جریان سرمایه، کالاها، مردم و ایده ها شتاب می گیرد. این فرآیندها مفاهیم اساسی در مورد نقش های متفاوت جوانان در خانواده و اجتماع و هنجارهای جنسیتی و شکل گیری هویت ها را دگرگون می سازند.
ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در کسب و کارهای بین بنگاهی: مطالعه شرکت های پخش دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت در کسب و کارهای بین بنگاهی (شرکت های پخش دارو) به کمک روش بیبلیومتریک، مرور سیتماتیک و تحلیل عاملی است. این پژوهش از از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی آمیخته از نوع اکتشافی متوالی، ابتدا کیفی و بعد کمّی است. پژوهش کیفی حاضر در دو مرحله تدوین شده است. روش آمیخته حاضر طی سه مرحله که مرحله اول و دوم کیفی و مرحله سوم کمی بوده، انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده روش بیبلیومتریک به بررسی مقالات و کلید واژه های استفاده شده در زمینه موضوع پژوهش حاضر پرداخته شد. پژوهشگران در مرحله دوم با استفاده از مرور سیستماتیک به منظور شناسایی دقیق تر و کامل تر عوامل کلیدی موفقیت در CRM تعدادی از مقالات موجود در این زمینه را انتخاب و مورد بررسی قرار دادند. با استفاده از داده های حاصل، پرسشنامه ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تدوین شد. در مرحله آخر بمنظور شناسایی این عوامل در شرکت های پخش دارو با استفاده از پرسش نامه طراحی شده، تحلیل عاملی با حداکثر درست نمایی انجام شد. با استفاده از یافته های بدست آمده، چهارده عامل اصلی برای سنجش عوامل کلیدی موفقیت CRM در کسب و کارهای بین بنگاهی شامل: «مشتری مداری»، «خدمات»، «مشاوره»، «تکنولوژی»، «فرهنگ»، «استراتژی مشتری محور» و «داده کاوی» به عنوان عوامل مرتبط با مشتری و هفت عامل «رویکرد سازمانی»، «مدیریت تغییر»، «مدیریت کارکنان»، «آموزش کارکنان»، «تعهد مدیریت ارشد»، «مدیریت فرآیند» و «استراتژی شرکت» به عنوان عوامل مرتبط با سازمان استخراج شد.
شناسایی عوامل موثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خَلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران است. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی و مبتنی بر رویکرد مطالعه موردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری ایران است که از مدیران ارشد بانک ملت در شهر تهران بوده اند. تعداد 23 نفر از این خبرگان که در حوزه برند از دانش و تخصص کافی برخوردار بودند به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و گردآوری داده ها، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و متن مص احبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 تحلیل و کدگذاری شدند. تحلیل داده ها منتج به شناسایی و استخراج یافته های پژوهش شامل 130 کد اولیه، 33 مفهوم و 10 مقوله گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله های اهداف و استراتژی ها، ساختار و فرایندها، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، برندسازی داخلی، ارتباطات، خدمات بانکی، قدرت مالی، هویت بصری و هویت کلامی به عنوان عوامل مهم مؤثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند.
بررسی رابطه بین سرمایه معنوی و پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی (مورد مطالعه: واحدهای گاوداری شیری خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
130 - 113
حوزههای تخصصی:
پایداری کسب وکارها یکی از زمینه های مورد توجه در کارآفرینی است که روشن شدن چارچوب آن و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن به درک بهتر الگوهای کارآفرینی کمک می کند. یکی از مواردی که تأثیر آن بر پایداری کسب وکارها مورد کنکاش قرار گرفته است، سرمایه معنوی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان ارتباط سرمایه معنوی با پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش مدیران واحدهای گاوداری شیری مستقر در شهرک دام خرم آباد به تعداد 288 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 165 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. برای افزایش نرخ برگشت پذیری، حجم نمونه به 225 نفر ارتقاء یافت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط پنل خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. در بخش آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS23 وضعیت سرمایه معنوی و پایداری کسب وکارها و در بخش آمار استنباطی نیز با استفاده از نرم افزار LISREL8.8 مدل ساختاری فرضیه های پژوهش آزمون گردید. مدل نهائی پژوهش نشان داد که سرمایه معنوی رابطه مثبت و معناداری با پایداری کسب وکارهای مورد بررسی دارد. همچنین هر چهار بعد سرمایه معنوی (شامل دلبستگی به خداوند، ارزش گذاری معنوی، تأثیرگذاری معنوی و رابطه تعالی با خداوند) رابطه مثبت و معناداری با پایداری کسب وکارها داشته اند. بر اساس یافته ها توجه بیش از پیش سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان به متغیرهای سرمایه معنوی در دوره های آموزشی کسب وکارهای کشاورزی پیشنهاد می گردد.
پدیدارشوندگی استراتژی در شرکت های فناورانه؛ رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
33 - 88
حوزههای تخصصی:
تحولات سریع محیطی و به ویژه تحولات تکنولوژیک از یک طرف و جهانی شدن تجارت از سوی دیگر، مدیران شرکت های فناورانه را با چالش های جدی روبه رو کرده است. این امر، سبب شده است تدوین استراتژی به شیوه سنتی در شرکت های فناورانه با توجه با آشفتگی و عدم قطعیت در محیط، منعطف نبوده و از قابلیت پاسخگویی مناسبی برخوردار نباشند. در شرایط عدم قطعیت کنونی بسیاری از افراد و سازمان ها بر این باورند که استراتژی معنا و مفهوم و جایگاه خود را از دست داده است. با مرور پیشینه تحقیق مشخص می شود که مفاهیم این حوزه دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است و دیدگاه های جدیدتر بر شیوه شکل گیری استراتژی پدیدارشونده در شرکت های فناورانه تأکید بیشتری دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی شکل گیری استراتژی پدیدارشونده در شرکت های فناورانه حوزه فناوری اطلاعات در ایران می باشد. بدین منظور برای درک عمیق از پدیده، رویکرد تفسیرگرایی اتخاذ و از روش فراترکیب، برای تجمیع و بسط نظریه های پیشین استفاده شد. در این پژوهش با روش فراترکیب به مرور نظام مند 63 تحقیق بین سال های 2000 تا 2023 پیرامون استراتژی پدیدارشونده پرداخته شد. پس از مطالعه و ارزیابی محتوای مقالات و استخراج کدها و مفاهیم مرتبط، مؤلفه های سه بُعد استراتژی پدیدارشونده (محتوا، زمینه و فرایند) مورد شناسایی قرار گرفت.
انتخاب تأمین کننده تاب آور و تخصیص سفارش با تحلیل اثر متقابل ریسک های اختلال در شبکه بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
211 - 254
حوزههای تخصصی:
اختلالات علاوه بر تأثیر روی تأمین کنندگان و تولید کننده؛ می توانند بر روی یکدیگر در ابتدای زنجیره یا بر تقاضای مشتری در انتهای زنجیره تأثیرگذار باشند. در این مقاله، میزان این اثرگذاری با استفاده از شبکه بیزی مدل سازی و حل می شود. از نرخ تورم برای پیش بینی و کاهش عدم قطعیت های تقاضا در یک مدل برنامه ریزی خطی با دو تابع هدف افزایش پراکندگی جغرافیایی و کاهش هزینه کل (حمل و نقل، خرید و سفارش دهی و...) استفاده شده است. در این مدل تأمین کنندگان و تولیدکننده برای افزایش تاب آوری زنجیره تأمین مشارکت می کنند. برای اولین بار مفهوم سطح تاب آوری تأمین کننده پیشنهاد می شود. مدل ارائه شده برای تخصیص سفارش علاوه بر قیمت و سایر هزینه های سفارش دهی، هزینه بهبود سطح تاب آوری تأمین کنندگان را نیز در نظر می گیرد. همچنین سطح رضایت مشتری به صورت ضمنی با افزایش هزینه عدم ارضای تقاضا افزایش می باید. به همین منظور یک مطالعه موردی در یکی از شرکت های خودروسازی ایران انجام گرفت. برای اعتبار سنجی مدل پیشنهادی یک مثال عددی حل و تحلیل حساسیت گردید. برای کاهش سناریو از روش خوشه بندی c-میانگین فازی و تحلیل متوازن اثر متقابل استفاده شد. مدل ارائه شده می تواند تولیدکنندگان را برای تصمیم گیری و برنامه ریزی بهتر در مواجه با ریسک ها و عدم قطعیت های آینده آماده کند.
طراحی الگوی انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۷
115 - 132
حوزههای تخصصی:
خلق ارزش در عصر رقابتی به خلق ارزش مشترک بین شرکت ها و مشتریان تبدیل شده است. در چنین شرایطی توزیع کنندگان به عنوان واسط بین تولیدکننده و مشتری در خلق ارزش مشترک به عنوان یک عامل مهم و اصلی تلقی می گردند؛ با این حال انگیزه های توزیع کنندگان برای ارزش آفرینی تا حد زیادی مبهم و ناشناخته مانده است. بر همین اساس هدف این پژوهش طراحی الگوی انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز بوده است. روش تحقیق توصیفی-علی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش خبرگان و کلیه فروشندگان عمده و خرده کفش تبریز بوده است. در این پژوهش 12 نفر از خبرگان در بخش اول مشارکت داشته و 384 نفر از فروشندگان عمده و خرده کفش در سطح شهر تبریز در بخش دوم پژوهش به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری تفسیری و مدل سازی مسیری ساختاری بهره گرفته شده است. یافته های بخش مدل سازی ساختاری- تفسیری نشان می دهد که انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش در صنعت کفش تبریز در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح دارای روابط مستقیم و غیرمستقیم با سطوح دیگر می باشد. تأثیرگذارترین عامل در الگوی تدوین شده، محصول و تأثیرپذیرترین آن منافع مورد انتظار بوده است. همچنین آزمون الگوی طراحی شده نشان دهنده روایی و پایایی مناسب الگو و تأیید روابط مستقیم و غیرمستقیم انگیزه های مشارکت توزیع کنندگان در خلق ارزش و تأیید الگوی طراحی شده بر اساس داده های تجربی بوده است.
مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت بالای رشد و توسعه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیاز آن ها به توسعه عمرانی و از آنجاییکه ایران دارای منابع و پتانسیل سرشار جهت تولید محصولات ساختمانی باکیفیت است و به دلیل همسایگی و مقرون به صرفه بودن از جهت حمل و نقل، این کشورها را به مقاصد بسیار سودآوری جهت صادرات تبدیل می کند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام شده است. این پژوهش با بهره گرفتن از رویکرد استراوس و کوربین تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفته است. داده های برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با 24 نفر از خبرگان شرکت های ساختمانی جزیره کیش و فعالان صادرات که از بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند، تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه داشت. براساس مدل بدست آمده از پژوهش، در بین مفاهیم استخراج شده، فشار عرضه و تقاضا از طرف کشورهای همسایه، مسائل لجستیکی به جهت موقعیت جغرافیایی، زیرساخت فناوری سازمانی از نظر استفاده از فناوری بلاکچین، تخصیص بودجه، طراحی وبسایت عرب زبان، بازاریابی محتوای متناسب با نیاز و فرهنگ کشورهای عرب زبان همسایه و مشاوره های تخصصی از جمله مؤلفه هایی بودند که در بخش صادرات در صنعت ساختمان اهمیت ویژه ای داشتند. یافته های این پژوهش می تواند به فعالان در صنعت ساختمان و صادرات محصولات ساختمانی کمک کند تا نسبت به پیاده سازی بازاریابی دیجیتال کارآمد اقدام نموده تا به مزایای عمده آن از جمله سودآوری و ارزآوری دست پیدا کنند.
مطالعه تطبیقی اقسام سیستم های ثبت تجار حقیقی با تأکید بر نقش دفتر ثبت تجاری در شناسایی تجار حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۲۴
75 - 88
حوزههای تخصصی:
ثبت تجار حقیقی به عنوان مکانیزمی جهت شناسایی تجار و تمایز آنها از غیر تجار است که به واسطه آثار حقوقی ویژه ای که به منظور تامین امنیت معاملاتی دارد، مورد توجه مقنن در کشورهای تابع نظام حقوق نوشته قرار گرفته است. با این حال جوامع مختلف بر اساس نیازسنجی های خود و مبانی بنیادینشان در موضوعی، شخصی یا مختلط بودن نظام حقوق تجارت، مدلی از نظام ثبت تجار حقیقی را پیش بینی کرده اند که دارای تفاوت های اساسی با یکدیگر بوده و کارکردهای حقوقی متفاوتی را از خود بروز می دهند.
بر این اساس پرسش قابل طرح آن است که ثبت تجار حقیقی اساسا چه کارکردهایی را ارائه می دهد و با توجه به این کارکردها، اقسام نظام های ثبت تجار حقیقی کدامند.
این پژوهش با نگاهی تطبیقی تحلیلی به این نتیجه رسیده که اساسا ثبت تجار حقیقی با دو هدف «تسریع،تسهیل و تأمین عملیات تجاری» در بعد خصوصی و «کنترل و نظارت حاکمیتی بر تجارت» در بعد عمومی پا به عرصه وجود گذاشته است و در این عرصه، نظام های حقوقی از سه الگوی متفاوت بر اساس مولفه «نقش دفتر ثبت تجاری در شناسایی تجار حقیقی» بهره برده اند که سیستم ثبتی مبتنی بر نظام شخصی در تحقق کارکردهای حقوقی مورد انتظار از سیستم ثبت تجار نسبت به دو سیستم دیگر کارآمدتر است.
در همین راستا برای پیاده سازی نظام ثبت شخصی در حقوق ایران برخی اصلاحات قانونی مورد توصیه است.
تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری باز در کسب و کارهای کوچک تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
111 - 129
حوزههای تخصصی:
شرکت های کوچک تولیدی به عنوان یکی از بازیگران اصلی نظام نوآوری ملی و صنعتی، نیازمند تحقق نوآوری باز از طریق قابلیت های دیجیتالی شدن برای به دست آوردن مزیت رقابتی در اقتصاد دیجیتال هستند. با این حال، تحقیقات موجود، شامل مطالعات مروری و داده های گذشته نگر بوده که منجر به درک ناکافی در خصوص موضوع شده است. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری باز در بین کسب وکارهای تولیدی کوچک صورت گرفت. همچنین نقش تعدیل گر پویایی محیطی و آگاهی دیجیتال مدیران نیز در مدل بررسی شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ارشد شرکت های کوچک تولیدی در تهران است. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه استاندارد بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس حاکی از آن است که قابلیت های دیجیتالی شدن تاثیر مثبت و معنی داری بر نوآوری های باز در شرکت های کوچک تولیدی دارد. همچنین مشخص شد پویایی محیطی تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری های باز را تعدیل می کند؛ اما نقش تعدیل گر آگاهی دیجیتال مدیران در این مسیر تایید نشد. این نتایج نقش قابلیت های دیجیتالی سازی را برای هدایت نوآوری باز در کسب وکارهای تولیدی کوچک روشن می کند و راه کارهایی برای تحول دیجیتال و نوآوری باز در این شرکت ها ارائه می کند.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
78 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.