فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی معیارهای ارزیابی تورهای مجازی موزه های ایران، بررسی وضعیت تورهای مجازی موزه های ایران براساس معیارهای ارزیابی شناسایی شده، تعیین نقاط قوت و ضعف تورهای مجازی موزه های ایران براساس معیارهای ارزیابی شناسایی شده، و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت موجود تورهای مجازی موزه های ایران انجام شده است.
روششناسی/رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و در آن از روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایش توصیفی استفاده شده است. ابزار پژوهش، در پیمایش توصیفی، سیاهه ارزیابی محققساخته است که شامل 8 معیار اصلی و 56 پرسش استخراجی است. معیارها، شامل دسترس پذیری، سهولت استفاده و کاربر پسندی، محتوا و متن، ساختار ظاهری، تعامل و بازخورد، استفاده از فناوری های چندرسانه ای، امکانات موجود برای معلولان جسمی، و روزآمد بودن هستند.
نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در تورهای مجازی موزه های ایران معیار ساختار ظاهری با میانگین 4/18(از 20) و معیار محتوا و متن با میانگین4/13 در وضعیت مناسبی قرار دارند. همچنین، معیارهای سهولت استفاده و کاربر پسندی و دسترس پذیری، به ترتیب، با میانگین های 8/9 و 6/8 در سطح متوسط قرار دارند و سایر معیارها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. معیار امکانات موجود برای معلولان جسمی، در کل جامعه 20 تایی، رعایت نشده است.
مروری بر رویکردهای رتبه بندی شرکت ها: نقد و بررسی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد ذینفعان در بررسی میزان خوشنامی سازمان ها به گزارش های ارائه شده به وسیله متخصصان و تحلیل گران متوسل می شوند. تحلیل گران نیز با استفاده از معیارهای مورد نظر خود بر ادراک ما از سازمان ها تأثیر می گذارند. معروفترین مدل هایی که برای سنجش آوازه در کشورهای غربی مطرح است، مدل فورچون و مدل بهره فامبرون هستند. از طرفی تنها مدل موجود در کشور که به فهرست صد شرکت برتر ایران (IMI100) مشهور است، هر ساله به وسیله سازمان مدیریت صنعتی تهیه و ارائه می شود که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد.
مطالعه این مقاله نشان خواهد داد از میان رویکردهای موجود برای سنجش خوشنامی، یعنی انتظارات اجتماعی، شخصیت شرکت و اعتماد به سازمان، هم اکنون بیش ترین اقبال به سنجش خوشنامی بر اساس انتظارات اجتماعی معطوف شده است. از این رو ضمن معرفی مهم ترین مدل های این رویکرد، با توجه به نقاط قوت و ضعف تنها مدل رتبه بندی شرکت ها در کشور، پیشنهاداتی برای بهبود این مدل در زمینه جمع آوری و تفسیر اطلاعات ارائه می شود.
طراحی مدل فرایندی برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و تبیین مدل برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی ایران می پردازد. این مطالعه با درک نقش و اهمیت برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط و با توجه به ضعف مطالعات پیشین در خصوص معرفی یک مدل برند کارآفرینانه مناسب در این بنگاه ها اجرا گردید. بدین منظور از چارچوب پژوهشی آمیخته اکتشافی در گردآوری داده ها و به منظور دست یابی به مؤلفه های برند کارآفرینانه استفاده شده است . روش پژوهش صورت گرفته در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان و اساتید دانشگاهیِ بازاریابی کارآفرینانه و کارآفرینان و مدیران برند بنگاه های کارآفرین برتر بخش غذایی در سال 87 و 88، و در بخش کمی جامعه کارآفرینان برتر سال 87-88، معرفی شده توسط وزارت کار در صنعت غذایی می باشد. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی- نظری، دوازده خبره و کارآفرین برتر انتخاب شد و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 77 کارآفرین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مرور متون پیشین و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است که از روایی محتوای مطلوب و ضریب قابلیت اعتماد (آلفای کرنباخ) 85% برخوردار می باشد. در نهایت یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط کارآفرین، متشکل از پنج مرحله شامل 1) تحلیل و ارزیابی برند، 2) انتخاب نام و هویت برند، 3) تثبیت جایگاه برند در بازار، 4) انتخاب استراتژی برندسازی و 5) حفظ جایگاه برند میان مشتریان و بازار می باشد و کار آفرین با پیاده سازی آن تلاش می کند تا ضمن تأمین ارزش مورد انتظارِ مشتری، تقویت و توسعه جایگاه شرکت و محصولات آن در سطح بازار، و ایجاد مزیت های رقابتی ماندگار، پایایی و ماندگاری کسب وکار خود را در محیط، به صورت هر چه بیشتر حفظ نماید.
رکود اقتصادی؛ زنگ خطر توسعه
منبع:
تدبیر ۱۳۸۴ شماره ۱۶۳
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان برون مرزی با تاکید بر شاخص های ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فرآیند ارزیابی تصمیم گیری های واردات قطعات ساخته شده به طور کامل یا واردات قطعات جزیی آنها و مونتاژ آنها در داخل کشور را برای یک شرکت تولیدی مورد بررسی قرار می دهد. از آنجایی که این نوع تصمیم گیری ها با ریسک های متعدد مواجه است لازم است فرآیندی برای شناسایی این نوع ریسک ها و همچنین نحوه مواجه با آنها مورد توجه قرار گیرد تا حتی الامکان اثرات این نوع ریسک ها در فرآیند تصمیم گیری کاهش یابد. با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسئله، از روش فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی غیر قطعی (UAHP) به منظور یافتن بهترین گزینه استفاده گردید. با توجه به مشخص بودن گزینه های تصمیم گیری، از فرآیند پایین به بالا برای تشکیل سلسله مراتب استفاده شد. ابتدا شاخص هایی که تفاوت بین گزینه ها را در بر می گرفت از ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان شرکت به دست آمد. سپس شاخص های به دست آمده در سطوح بالاتر خود قرار گرفتند تا معیارها را تشکیل دهند. به این ترتیب 3 معیار محصول، شرکا و محیط مورد توجه قرار گرفت که دربردارنده 12 شاخص بود. با تشکیل سلسله مراتب مسئله و انجام مقایسه های زوجی به طور غیر قطعی که بجای تخصیص یک عدد بیانگر ارجحیت بین دو معیار یا دو گزینه تصمیم گیری، دامنه ای از اعداد را برای آن در نظر می گیرد، دو مدل برنامه ریزی خطی یک بار با تابع هدف حداکثر سازی و بار دیگر با تابع هدف حداقل سازی بر اساس مقایسه های زوجی، تشکیل گردید. به این ترتیب حداقل و حداکثر ارزش هر گزینه تصمیم گیری به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که بهترین گزینه تصمیم گیری، انتخاب گزینه واردات محصول نهایی از هند و انتخاب آخر، گزینه واردات قطعات از هند و مونتاژ آنها در داخل کشور است. این مطالعه در بحث مدیریت زنجیره تامین و خرید می تواند به عنوان چارچوب مناسبی تلقی گردد زیرا بخش مهمی از عملیات تولیدی، همواره اتخاذ راهبردهای مناسب برای تامین الزامات مورد نیاز است.
اخبار بازاریابی
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر کارآیی فنی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر کارآیی فنی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. از این رو، نخست کارآیی فنی شرکت ها با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (DEA) تعیین و سپس، رابطه بین تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی و ترکیب هیأت مدیره با کارآیی فنی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1381-1388 بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش به روش «داده های ترکیبی» بیانگر این است که پس از کنترل سایر عوامل تأثیرگذار بر کارآیی، بین مالکیت نهادی با کارآیی فنی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. اما بین تمرکز مالکیت و ترکیب هیأت مدیره با کارآیی فنی رابطه مثبت بیمعنی وجود دارد. بررسی تأثیر این سه ساز و کار با هم بر کارآیی فنی نیز به نتیجه مذکور انجامید. این یافته با فرضیه نظارت کارآ مبنی بر اعمال نظارت فعال از جانب مالکان نهادی بر مدیریت و کاهش هزینه های نمایندگی سازگار است.
نورومارکتینگ/ ردیابی چشمی در نورومارکتینگ؛ دستور کار تحقیقات برای مطالعات بازاریابی
حوزههای تخصصی:
ردیابی حرکات چشم (Eye Tracking) ابزاری است که در ""رویکرد"" یا روش نورومارکتینگ، اطلاع مطلوبی برای مدیران دارد؛ اطلاعاتی که برگرفته از واکنش حرکات چشم خریدار یا مصرف کننده است.
در سالهای اخیر برخی تصور می کنند که ""ردیابی حرکات چشم"" صرفاً برای فروشگاههای خرده فروشی نظیر شهروند، رفاه، و سایر هایپرمارکت ها کاربرد دارد؛ چرا که می توان دریافت که مشتری یا خریدار کدامیک از کالاها را بیشتر می بیند، کدام قفسه ها را کمتر نگاه می کند و...
اثر حاضر افزون بر این نوع از کاربرد رایج و متداول ""ردیابی حرکات چشم""، به سایر کاربردهای اصلی تر نیز اشاره دارد نظیر ارزش ویژه ی برند، قیمت و...
ظرفیت های اشتغالزایی در بخش هتل و رستوران در ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن شناسایی برخی از ویژگی های اشتغال بخش هتل، رستوران و گردشگری از جمله سهم بالای نیروی کار غیر ماهر، زنان، جوانان و موقتی بودن اشتغال، به مقایسه بخش گردشگری ایران با سایر کشورها توجه شده است. از طرف دیگر تابع تقاضا برای نیروی کار ماهر و غیر ماهر ...
عوامل اثرگذار در بهکارگیری تجارت الکترونیک در بنگاه هایکوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی عوامل اثرگذار بر بهکارگیری موفق تجارت الکترونیک در بنگاه های کوچک و متوسط در ایران است. بدین منظور ابتدا با بررسی پیشینهی تحقیق شاخص های اثرگذار، استخراج و در قالب پرسش نامه ای از صاحب نظران علمی این حوزه در سطح شهر تهران و مدیران بنگاه های کوچک و متوسط مستقر در شهرکهای صنعتی شهر تهران سوال شد. طبق محاسبه های فرمولی با توجه به نامحدود بودن حجم جامعهی آماری، نمونهی آماری این تحقیق شامل 150 نفر بوده است که 102 نفر از آن ها پرسش نامه های تحقیق را پاسخ دادند (نرخ بازگشت 68?). روش نمونه گیری استفاده شده برای انتخاب این افراد ""نمونه گیری هدف مند قضاوتی"" بوده است. پس از دسته بندی شاخص ها با تحلیل عاملی اکتشافی، با استفاده از تکنیک الگوسازی معادله های ساختاری، روابط ساختاری این الگو آزمون شد. طبق یافته ها، کلیهی شاخص های برازش الگو در دامنهی قابل قبول بوده و تایید شدند. نتایج نشان داد که بلوغ بازارهای برخط (آنلاین) و زیرساخت فناوری شرکت دارای بیش ترین میزان اثرگذاری و هم بستگی هستند. در بخش پایانی، کاربردهای این الگو همراه با پیشنهادهای علمی و اجرایی بحث شده است.
کارآمدی الگوی سازمانهای پاسخگویی سریع در طرح تکریم مشتری
حوزههای تخصصی:
تخمین پارامترها و کشش پذیری تقاضای واردات خرما و کشمش، در بازار کشورهای انگلستان، آلمان و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، کسب درآمد از صادرات غیر نفتی بیش ازپیش اهمیت یافته است. به طور سنتی، صادرات کالاهای کشاورزی، نقش اصلی را در تامین درآمد حاصل از صادرات غیر نفتی ایفا نموده اند. خرما و کشمش دو کالای عمده صادراتی در بین کالاهای کشاورزی می باشند. از این رو، آگاهی در مورد تقاضا و کشش پذیری های مربوطه در کشورهای وارد کننده این دو کالا، به منظور موفقیت در تحصیل ارز خارجی، بسیار مهم است. برای تخمین پارامترهای توابع تقاضا در سه کشور عمده وارد کننده این کالاها یعنی انگلستان، آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا، از «تقریب خطی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل»، استفاده شده است. سپس تخمین پارامترهای توابع تقاضا در بازار هر یک از کشورهای بالا جهت محاسبه کشش پذیری های خودقیمتی، درآمدی (مخارجی) و جانشینی تقاضا بکار بسته شده اند. نتایج نشان می دهند که تقاضای واردات خرما و کشمش در هر سه بازار نسبت به قیمت آنها کشش ناپذیر می باشد و نیز کشش درآمدی (مخارجی) آنها مثبت، اما کمتر از یک است. بر اساس نتایج حاصل از کشش پذیری های خودقیمتی این کالاها روشن می شود که ایران از طریق کاهش قیمت صادراتی آنها نمی تواند درآمد ارزی بیشتری کسب کند. کشش های جانشینی، وجود رابطه جانشینی یا مکملی ثابتی را بین این کالاها تایید نمی نمایند.