فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری روابط بین ادراک معلمان ازابعاد اعتمادسازمانی باتعهد مستمروعاطفی آنهابه سازمان آموزش وپرورش در سال تحصیلی88-1387 به مرحله اجرا درآمد. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی با استفاده ازروش مدل یابی علّی است. بدین منظور350 نفر(127مرد و223 زن) به عنوان نمونه ازبین کلیه معلمان ودبیران مرد و زن نواحی5گانه آموزش وپرورش شهراصفهان باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای که درآن نسبت سهم شرکت کنندگان نیزدرنظرگرفته شده بود، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش ازدو پرسشنامه اعتماد به سازمان واعتماد به مدیر، همچنین دو پرسشنامه تعهدمستمروعاطفی استفاده گردید. روایی صوری ومحتوایی وپایایی این پرسشنامه هابه دقت بررسی ومورد تأیید قرارگرفت.در راستای بررسی فرضیه های پژوهش داده های جمع آوری شده بااستفاده ازنرم افزار بسته آماری علوم اجتماعی ولیزرل تحلیل گردید. یافته نشان داد که همبستگی بین اعتماد به مدیربا تعهد مستمر(312/0)و تعهدعاطفی(464/0)همچنین همبستگی بین اعتماد به سازمان باتعهد مستمر(241/0) وتعهد عاطفی(259/0) درسطح01/0p≤ معنادار بوده واعتمادسازمانی (که ترکیب نمره اعتماد به سازمان واعتمادبه مدیربود) برتعهد سازمانی دارای تأثیر مستقیم ،یکسویه ومعنادار بوده است.ازبین فرضیه های ارائه شده درمدل پیشنهادی پژوهش فرضیه دوم وسوم مبنی بررابطه یکسویه ومستقیم اعتماد به سازمان باتعهدعاطفی وتعهد مستمر موردتأیید قرار نگرفت و در نهایت مدل علّی طراحی شده بر اساس الگوی معادلات ساختاری با شاخص نیکویی برازش (GFI )، 7/0باز نگری ومدل مفهومی نهایی ارائه گردید.
تبیین پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از طرح پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهش در حوزه تعلق خاطر کاری، در طی یک دهه گذشته در سیطره ی روش های کمّی قرار داشته است. این مقاله به بررسی پیش آیندهای تعلق خاطر کاری با استفاده از پژوهش ترکیبی (ترتیبی- تبیینی) می پردازد. در این نوع پژوهش جمع آوری و تحلیل داده های کمّی و کیفی در یک مطالعه ی واحد در دو مرحله ی جداگانه انجام می شود. در این مقاله، با مطالعه ی ادبیات پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شده و نتیجه در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. داده های تحقیق از بین 358 نفر از کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت اصلی و شش شرکت تابعه) با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. مدل مفهومی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور تبیین بیشتر و بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 18 مصاحبه عمیق انجام شده است. در پایان، تلفیق نتایج بخش کمّی و کیفی به درک بهتر مساله پژوهش و تعمیق یافته های آن منجر شده است. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، مربی گری سرپرستی، بازخورد عملکرد، و فرصت های رشد یادگیری، ویژگی های شغلی، عدالت سازمانی، تناسب شغل با شاغل، قدردانی و قدرشناسی، مشارکت، شایستگی، حمایت سرپرستی و حمایت همکاران از جمله منابع شغلی تاثیرگذار بر تعلق خاطر هستند. منابع شخصی مانند: تعهد و مسئولیت پذیری، تاب آوری، خودبسندگی، وظیفه شناسی، حرفه ای گرایی و پیش قدم، تاثیر بسزایی در تعلق خاطر کاری کارکنان دارند.
تمایل به ترک خدمت و عمل به ترک خدمت
حوزههای تخصصی:
اهمیت و توجه به حفظ و نگهداری نیروی انسانی به عنوان منابع ارزشمند سازمان ، مورد عنایت خاص پژوهشگران و مدیران است . بدین لحاظ در این پژوهش ، تاثیر متغیرهای شخصی ، حالاتی و رفتاری بر تمایل و عمل به ترک خدمت مورد ارزیابی قرار گرفته اند . نتایج نشان می دهد که متغیرهای شخصی مستقیماً درترک خدمت تاثیر کمی دارند . در واقع موثر بودن آنها در ترک خدمت از طریق اثر بر تمایل به ترک خدمت است . در حالی که در این برسی احساس فشار روانی ، تعهد سازمانی و تمایل به ترک خدمت به عنوان قویترین پیش بینی کنندگان ترک خدمت به شمار می روند . سهم غیبت به عنوان یک عامل پیش بینی کننده کم است.
شناسایی و اولویت بندی عارضه های کانون های ارزیابی و توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانون های ارزیابی، ابزاری مهم و مؤثر برای انتخاب و ارتقای سرمایه های انسانی سازمان، تشخیص نقاط قوت و ضعف ارزیابی شوندگان و توسعه شایستگی های آنها محسوب می شوند. به رغم مزایای استفاده از کانون های ارزیابی، فرایند استفاده از این کانون ها دچار عارضه هایی است. در این مقاله، نتایج شناسایی و اولویت بندی عارضه های کانون های ارزیابی و توسعه در راستای کمک به سازمان ها در جهت استفاده بهینه از کانون های ارزیابی و نیل به رویکرد شایسته سالاری در سازمان ها، با استفاده از روش دلفی ارائه شده است. ابتدا از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 42 عارضه ، شناسایی و در ادامه پژوهش، اعضای پانل دلفی، سایر عارضه ها را شناسایی و سپس آنها را اولویت بندی کردند. از مجموع 50 عارضه شناسایی شده، 15 عارضه اولیه که از نظر اعضای پانل دلفی، مهم تر تشخیص داده شده بود، به عنوان نتایج دلفی و یافته های پژوهش انتخاب شد. در این میان 11 عارضه از طریق مصاحبه با خبرگان و 4 عارضه از سوی اعضای پانل دلفی ارائه شده اند. عدم حمایت مدیر ارشد، بومی نبودن مدل شایستگی، عدم توجه به هدف کانون ارزیابی و مد تلقی شدن آن، عملی نشدن نتایج کانون جهت ارائه برنامه توسعه فردی و منحصربه فرد نبودن مدل شایستگی در سطح مشاغل به عنوان 5 عارضه مهم کانون های ارزیابی و توسعه، شناسایی شدند.
تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران بیمارستان های آموزشی قزوین، 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امروزه تعارض در سازمانها به صورت یک مساله ی جدی وجود دارد، باید به خاطر داشت که این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی در سازمانها می شود، بلکه مدیریَت ناکارساز تعارض سبب نتایج نامطلوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین همبستگی هوش هیجانی با راهبردهای مدیریَت تعارض بین مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع همبستگی ست ؛ و به صورت مقطعی انجام شد. نمونه ی مورد پژوهش 78 نفر از مدیران بیمارستانهای آموزشی قزوین بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه راهبردهای مدیریَت تعارض رابینز؛ و پرسشنامه ی ویژگیهای دموگرافیک به شیوه ی لیکرت جمع آوری ؛و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون هبستگی پیرسون، آزمون تی و آنالیز واریانس تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین میزان هوش هیجانی مدیران مورد مطالعه با راهبرد عدم مقابله در مدیریَت تعارض همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار معکوس وجود دارد(γ = - 0/370). بین میزان هوش هیجانی مدیران با دو راهبرد راه حل گرایی و راهبرد کنترل همبستگی ازلحاظ آماری معنی دار مشاهده نشد (P>0/05 ). همچنین همبستگی هوش هیجانی با هیچ یک از ویژگیهای فردی مدیران (سن، جنس، سابقه خدمت، سابقه مدیریَت و میزان تحصیلات) از نظر آماری معنی دار نیست.
نتیجه گیری: میزان هوش هیجانی مدیران می تواند عامل مهمی در شناسایی تعارضها و اتخاذ راهبرد مناسب برای مدیریَت تعارض در سازمان باشد. "
هنر رفتار با افراد دشوار
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۷۹
حوزههای تخصصی:
همه ما هر روز با افراد دشوار سر و کار داریم . گاهی اوقات کافی است در آیینه نگاه کنیم تا یکی از آنها را ببینیم . شما نمی توانید همیشه از افراد مسئله ساز دوری کنید . شناخت این افراد و چگونگی برخورد با آنها به شما کمک خواهد کرد تا ارتباط بهتری داشته باشید . این مقاله روشهایی را برای شناخت و برقراری ارتباط با افراد دشوار بیان می کند .
الزامات مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
موفقیت در بحران به اداره اثربخش افراد و گروههایی که برای کنترل بحران بسیج شدهاند از یک سو و برقراری ارتباطات اثربخش برای اثرگذاری بر نظر عامه مردم از سوی دیگر بستگی دارد . در این مقاله ، پس از تعریف ساختهای «حادثه» ،«رویداد» و تبیین موضوعات قوی و ضعیف ، مراحلی که هر موضوع ممکن است طی نماید تا بحرانی گردد ، مشخص گردیده و پس از آن ، الزامات اساسی برای مدیریت اثربخش بحران تشریح و تحلیل شدهاند ...
مقایسه رهبری خدمتگزار از دیدگاه نظریه پردازان غربی و امام علی(ع)
حوزههای تخصصی:
رهبری خدمتگزار به عنوان یکی از رویکردهای جدید رهبری است. بر اساس این رویکرد، خدمتگزاری پیروان به جای خدمت به خود ترجیح داده می شود. بر مبنای همین نکته، این رویکرد را می توان با آنچه اسلام به رهبران و زمامداران توصیه می کند، مقایسه کرد.هدف: این مقاله با هدف معرفی مختصر رهبری خدمتگزار و انطباق برخی از شاخصهای آن با رهبری در اسلام تنظیم شده است و به روش کتابخانه ای می باشد. به این منظور، دیدگاه امام علی(ع) به عنوان رویکرد اسلام به رهبری، انتخاب و ویژگی های رهبری از دیدگاه ایشان با دیدگاه صاحب نظران غربی مقایسه شد. روش: روش گردآوری داده ها روش کتابخانه ای است. در این پژوهش متون گوناگون در مورد رهبری خدمتگزار از دیدگاه اندیشمندان غربی ومتون اسلامی در این خصوص مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که مدل رهبری امام علی(ع) الهی است و فراتر از آنچه در نظریات رهبری معاصر غربی ذکر شده، قرار دارد. در پایان مقاله، مدلهای رهبری خدمتگزار در قالب یک جدول با دیدگا ههای امام علی(ع) تلخیص شده است.
رابطه میان هوش عاطفی و سبک مرجح رهبری مدیران
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین رابطه میان هوش عاطفی و سبک رهبری مدیران تدوین شده است. ضرورت پژوهش از آنجایی نشأت می گیرد که توانایی رهبران در درک و مدیریت هیجانات خود و دیگران، سبب افزایش مشارکت و تعهد کارکنان، بهره وری و در نهایت رضایت بیشتر مشتریان میشود، از اینرو می توان از هوش عاطفی به عنوان عامل اساسی موفقیت یاد کرد. برای این منظور، جامعه آماری تحقیق حاضر، متشکل از مدیران ارشد وزارت مسکن و شهرسازی است. نتایج نشان دهنده آن است که رابطه مثبت و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری مشارکتی و در مقابل رابطه منفی و معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری آمرانه وجود دارد. لیکن، رابطه معنا داری میان هوش عاطفی و سبک رهبری حمایتی یافت نشد. همچنین بین هوش عاطفی و سبک رهبری مشاوره ای رابطه مثبت ضعیفی وجود دارد. در بررسی رابطه میان متغیرهای جمعیت شناختی و هوش عاطفی، رابطه معنا داری میان جنسیت، تحصیلات، سن و هوش عاطفی به دست نیامد و در مقابل رابطه مثبت و معناداری میان سنوات خدمت و هوش عاطفی یافت شد. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه آشکار شد که 23% تغییرات رهبری آمرانه، 12% تغییرات رهبری مشاوره ای و 25% تغییرات رهبری مشارکتی به واسطه هوش عاطفی تعیین میشود.
نقش اعتماد در نوآوری سازمانی: پژوهشی در یک سازمان ایرانی بخش خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس شواهد جدید، اعتماد، موجب ایجاد نوآوری در سازمان می شود. اما تاکنون تلاش های اندکی برای تأیید این موضوع، به ویژه در بخش سازمان های خدماتی انجام شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اعتماد سازمانی بر نوآوری، با تأکید بر بخش خدمات انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، همه کارمندان یکی از بانک های خصوصی و بزرگ ایرانی در شهر شیراز است و 164 نفر از کارمندان، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. سنجش اعتماد سازمانی، بر اساس سه جنبه اعتماد سازمانی الونن، بلوم ویست و پامالاینن1، یعنی اعتماد عمودی، اعتماد افقی و اعتماد نهادی انجام شده است. همچنین برای سنجش نوآوری سازمانی در بخش خدمات، از پرسشنامه تعدیل شده وانگ و احمد2 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر، نشان داد که جنبه غیرشخصی اعتماد، یعنی اعتماد نهادی بیشترین تأثیر را در ایجاد نوآوری سازمانی و در بخش خدمات دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در نگهداشت کارکنان و ارائه الگویی جهت آن در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد رقابت بین سازمان ها، کارکنان با فرصت های شغلی زیادی مواجه هستند. این مسئله باعث سخت شدن کار سازمان ها در نگهداشت کارکنان می شود.. هدف این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در نگهداشت کارکنان و ارائه الگویی جهت بهبود آن در سازمان های دولتی ایران است. پس از مروری بر ادبیات تحقیق و بهره گیری از نظرات خبرگان، مدل اولیه تحقیق تنظیم گشت. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، مدل نهایی تحقیق آماده گردید. روش این پژوهش توصیفی کاربردی می باشد. جامعه آماری و روش نمونه گیری پژوهش حاضر عبارت است از: 1- خبرگان دانشگاهی، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر در نظر گرفته شد 2- کارکنان ستادی اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان به تعداد500 نفر می باشد، روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای می باشد که بر اساس جدول مورگان 217 نفرانتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین عوامل فرهنگی، سازمانی، دولتی، عوامل سازمانی بیشترین تاثیر را در نگهداشت کارکنان دارد. همچنین، از بین عوامل سازمانی، سبک رهبری با عدد معنی داری از آزمون t به دست آمده برابر 18.21و ضریب مسیر 0.965 بیشترین تاثیر را در نگهداشت کارکنان دارد
تبیین نقش سکوت سازمانی و شادی در کار در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله عناصری که باعث می شود تا کارکنان از ناهنجاری، استرس و احساس فرسودگی شغلیرنج برده و از انگیزه پایینی برخوردار شوند، نبود محیط کاری شاد و رضایت بخش و همچنین عدم تمایل کارکنان برای تسهیم اطلاعات و نظرها و در نهایت، نفوذ فرهنگ سکوت در سازمان است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت ابعاد سکوت سازمانی وشادی درکار و تبیین و تأثیر آنها در فرسودگی شغلی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شرکت مخابرات با تعداد 500 کارمند است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 141 کارمند به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سکوت سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و بر شادی درکار تأثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین شادی درکار می تواند ارتباط بین سکوت سازمانی و فرسودگی شغلی را تحت تأثیر قرار داده و به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان منجر شود.
بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی در مدیران صنعتی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق موضوع مورد نیاز تمام حرفه ها و سازمان ها است. عملکرد سازمانی نیز موضوعی است که برای ارتقاء وضعیت سازمان باید مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به تاثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی پرداخته شد. مطالعه پیش رو از نوع پیمایشی-کاربردی است و در سال (2015) صورت گرفته است. بررسی موضوع از طریق پرسشنامه و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، از 104 نفر از مدیران صنعتی استان فارس صورت گرفت. برای تحلیل نتایج در قالب 1 فرضیه اصلی و 7 فرضیه فرعی، از رگرسیون خطی توسط نرم افزار spss، استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که اخلاق حرفه ای بر عملکرد سازمانی اثرگذار است. همچنین عوامل توانایی، وضوح، مشوق، ارزیابی، اعتبار و محیط از اخلاق حرفه ای تاثیر می گیرند اما تاثیرپذیری مولفه ""کمک"" از اخلاق حرفه ای تائید نشد. اولویت بندی ابعاد عملکرد سازمانی در جامعه مورد بررسی توسط آزمون فریدمن نیز نشان دهنده آن است که در ابتدا مولفه ارزیابی و سپس مولفه های مشوق، وضوح، توانایی، اعتبار، محیط و کمک قرار دارند.
شناسایی ویژگیهای کارکنان کلیدی و تدوین الگوی مدیریتی با استفاده از تئوری مفهومسازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی ، سلامت هیجانی معنویت و بالقوگی انسان
حوزههای تخصصی:
سبک رهبری و پیامدهای آن در چارچوب الگوی رهبری تمام عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزارت کار و امور اجتماعی: بخشنامه حداقل مزد سال 1379
منبع:
حسابدار ۱۳۷۹ شماره ۱۳۶
حوزههای تخصصی:
شناسایی متغیرهای مرتبط با توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر قم
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور شناسایی متغیرهای مرتبط با توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر قم، نخست مدیریت مشارکتی، آموزش، فراهم کردن منابع، فراهم کردن اطلاعات، پیوند با نتایج، برانگیختگی هیجانی، پرورش تجارب برتری شخصی، ایجاد اعتماد، الگوسازی، حمایت کردن، داشتن هدف های روشن و ویژگیهای جمعیت شناختی به عنوان متغیرهای مستقل و توانمندسازی روان شناختی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و سپس ارتباط متغیرهای مستقل و متغیر وابسته با توجه به داده های پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل در سطح اطمینان 95% حاکی از آن است که بین آموزش، پرورش تجارب برتری شخصی و فراهم کردن منابع با توانمندسازی روان شناختی رابطه معناداری وجود ندارد و سایر متغیرها به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با توانمندسازی روان شناختی رابطه دارند. در رابطه با متغیرهای مستقل، نتایج نشان میدهد که ارتباط میان مدیریت مشارکتی با توانمندسازی روان شناختی در سازمان نسبت به سایر متغیرها در حد بالایی قرار دارد. هم چنین طبق این نتایج، متغیر وابسته، یعنی توانمندسازی روان شناختی در حد بالایی ارزیابی شده است.