فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸۲۰ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
25 - 43
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت نفت و گاز به دلیل اهمیت در درآمدزایی کشور با چالش هایی مواجه است. در همین حوزه مطالعاتی در حوزه سناریوهای صنعت نفت و گاز ایران انجام شده است که هرکدام به نوعی از یک یا چند جنبه به پیش بینی و ارائه سناریوها پرداخته اند. عدم وجود یک الگوی جامع در مطالعات پیشین توجه به این موضوع را پر اهمیت کرده است. در این پژوهش هدف اصلی ارائه الگوی جامع دستیابی به سناریوهای مطلوب نفت و گاز ایران است. برای تحقق این هدف، از روش فراترکیب استفاده شده است. در ابتدا با مشخص کردن هدف و مطالعه نظام مند ادبیات، مقالات مرتبط جستجو و انتخاب شدند. از بین 108 مقاله جستجو شده، با مطالعه چکیده آنها تعداد 47 مقاله انتخاب و از بین مقالات انتخابی تعداد 22 مقاله که بیشترین تناسب با هدف پژوهش داشت و در آن ها از روش سناریونویسی به پیش بینی آینده صنعت نفت و گاز پرداخته شده بود، انتخاب شدند. در ادامه اطلاعات لازم از مقاله ها استخراج و سناریوهای به دست آمده در مقالات تحلیل، ترکیب و کدگذاری شدند. در مرحله کدگذاری چهارمقوله ارتباطات بین المللی، تغییرات انرژی، فناوری و نوآوری و تغییرات سیاسی - اقتصادی شناسایی شدند. جهت کنترل کیفی مقوله ها و کدهای شناسایی شده از ضریب کاپا استفاده شد. مقدار عددی ضریب کاپا با استفاده از نرم افزار اس پی اس 0.782 به دست آمد که نشان دهنده پایایی پژوهش است. همچنین جهت اعتبارسنجی نتایج الگو اولیه از نظرات خبرگان استفاده شد. در نهایت الگوی جامع طراحی و نتایج و پیشنهادات ارائه شد.
ارائه مدل بومی سازی مدیریت استراتژیک پایداری در صنایع ایران: ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، هدف اصلی ارائه مدل بومی سازی مدیریت استراتژیک پایداری در صنایع ایران با استفاده از ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره بوده است. با توجه به اهمیت پایدار بودن عملکرد سازمان ها در دنیای رقابتی امروز، این تحقیق به تحلیل و ارزیابی وضعیت موجود صنایع ایران در زمینه مدیریت استراتژیک پایداری پرداخته است. داده های به دست آمده از مصاحبه ها و نظرسنجی ها نشان می دهد که عوامل مختلفی همچون تغییرات اقتصادی، فناوری، و تغییرات اجتماعی می توانند بر استراتژی های پایداری تاثیرگذار باشند. تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره به ویژه در انتخاب گزینه های استراتژیک و ارزیابی آن ها مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بومی سازی این مدل ها برای صنایع ایران ضروری است و مدل پیشنهادی می تواند به صنایع کشور در جهت بهبود عملکرد و انطباق با نیازهای پایداری کمک شایانی کند. این تحقیق نشان دهنده اهمیت توجه به فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک در راستای دستیابی به توسعه پایدار در صنایع ایران است.
بررسی تطبیقی تعیین حداقل مجازات حبس در نظام مجازات قابل انعطاف در حقوق ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
143 - 174
حوزههای تخصصی:
مجازات حبس به عنوان شدیدترین نوع مداخله دولت در آزادی های شهروندان، ضمانت اجرای بسیاری از جرائم را در حقوق ایران و انگلستان تشکیل می دهد. قانون گذار ایران، هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین کیفر حبس، چه در مرحله تقنین و چه در مرحله قضا، پیش بینی نکرده است. عاملی که موجب شده از این کیفر به نحو زیادی در بیشتر جرائم استفاده شود. درحالی که با توجه به ویژگی های فردی متهم در تعیین مجازات و ضرورت توجه به قاعده تناسب در تعیین کیفر، استفاده از مجازات حبس در جرائم را نیازمند علت موجهه می کند. هدف این پژوهش، به کارگیری ضوابطی مشخص در تعیین مجازات حبس با بهره گیری از مطالعه تطبیقی در حقوق انگلستان است. پژوهش کنونی براساس روش، توصیفی و تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای نگارش شده است. در این راستا با اهداف علمی و عملی، اطلاعات به دست آمده تحلیل می شود.در حقوق انگلستان، مقنن با تفکیک میان جرائم شدید و خشن از جرائم سبک، در بیشتر جرائم از کیفر حبس استفاده نکرده است، بلکه کیفر حبس را با تفکیک مرحله تقنین از مرحله قضا، در مرحله تقنین ناظر به جرائم شدید توأم با ملاحظات ضرورت حمایت از عموم و در مرحله قضا، در قبال مجرمان خطرناک اِعمال می کند. درحالی که در نظام کیفری ایران در بیشتر جرائم، مقنن بدون تفکیک میان جرائم شدید و سبک، به قاضی اجازه استفاده از کیفر حبس داده است. نظر به مشکلات اصل تعیین حداقل مجازات حبس در نظام حقوقی ایران و فواید به کارگیری ضوابط تعیین حبس در حقوق انگلستان، می توان از تجربه این نظام حقوقی با اصلاح مقررات حبس و تعیین سلسله مراتب بین مجازات ها، از مجازات حبس در قبال جرائم خشن با ملاحظات اجتماعی و مجرمان خطرناک و حرفه ای استفاده کرد.
بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی یک مرکز نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان یک مرکز نظامی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان یک مرکز نظامی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود که تعداد ۴۰ آزمودنی به شیوه تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس (۱۹۷۰) در رابطه با آنها، بررسی شد. از معدل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، ۸ جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد: ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 9/45 درصدی نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/45 درصدی آن در مرحله پیگیری شد. بنابراین فرضیه اول پژوهش تأیید شد. افزون بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57 درصدی نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/56 آن در مرحله پیگیری شد. ازاین رو فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را درراستای افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، پیشنهاد می کند.
چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری در تصمیمات حکومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
75 - 102
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری، مهم ترین و اثرگذارترین عنصر در هر هسته انسانی است. موفقیت یا شکست افراد، گروه ها، سازمان ها و جوامع بیش از هر چیز به تصمیمات آن ها وابسته است. در این پژوهش تلاش گردیده است با رویکرد میان رشته ای به تصمیم گیری حاکمیتی بپردازیم. هدف از اجرای این پژوهش طراحی چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی است. به این منظور برای طراحی چارچوب هم افزایی از رویکرد علم طراحی استفاده گردید. نتایج پژوهش ابتدا ویژگی های تصمیم گیری حاکمیتی و بستر آن را شناسایی کرده و پس از آن نشان می دهد که دانش های اثرگذار در تصمیم گیری به دو دسته دانش های اثرگذار محتوایی و دانش های فرایندساز تقسیم می شوند. بر این اساس، با بررسی ادبیات موضوع فهرست اولیه این دانش ها فراهم گردید و با روش دلفی مطابق نظر خبرگان موضوع دانش های آینده پژوهی، تحقیق در عملیات، خط مشی گذاری، مدیریت راهبردی، مطالعات هوشمندی و تصمیم گیری با رویکرد اسلامی به عنوان دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی مشخص گردیدند. پس از این هندسه لایه ای هر یک از این دانش ها استخراج شده و بایکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. در مرحله بعدی، چارچوب هم افزایی دانش های فرایندساز تصمیم گیری حاکمیتی براساس دانش استخراج شده در گام های پیشین ابتدا به صورت اولیه و پس از ارزیابی توسط خبرگان و اعمال اصلاحات لازم به صورت نهایی ارائه گردید. این چارچوب نسبت هر دانش با تصمیمات حکومتی و نقشی که هنگام تصمیم گیری حاکمیتی ایفا می کند را مشخص ساخت. همچنین شش فاز اصلی تصمیم گیری حاکمیتی در این چارچوب مشخص شدند. بعلاوه، «فاصله رضایت بخش میان رشته ای» به عنوان کارکرد فاز نهایی تصمیم گیری و راهبردی که در آن به وسیله بازنمایی هایی تخصصی دانش ها منسجم شده و به تصمیم نهایی می رسند، معرفی گردید.
شناسایی چالش های اصلی تولید در صنعت پتروشیمی (مطالعه موردی: صنایع پتروشیمی هلدینگ خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتروشیمی دارای برترین مزیت نسبی در اقتصاد، نقشی انکارناپذیر در پیشرفت، اقتدار، درآمدزایی و تحقق اقتصاد مقاومتی و برخوردار از ظرفیت بالاترین ابداعات، اختراع بی شمار مواد جدید، تکمیل زنجیره ارزش، ارزش افزوده حداکثری و کسب هژمونی اقتصادی است. اما چالش های بسیار آن را به خام فروشی دچار ساخته و سبب عدم استفاده از ظرفیت ها، فقدان فناوری به روز، فقدان زنجیره ارزش، کاهش درآمد ارزی، جاماندن از قافله رقابت، از دست دادن بازارهای جهانی و منطقه ای شده است. برای دست یابی به فناوری به روز، تکنولوژی دانش بنیان، بهره وری بالا، محصولات با کیفیت و افزایش توان رقابتی، شناسایی چالش ها و ارائه راهکارهای مؤثر لازم است. در این مقاله در پاسخ به سوال از چالش های اصلی صنعت پتروشیمی و با استفاده از روش ترکیبی (توصیفی- کمی) ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با نخبگان، چالش های بسیاری مورد شناسایی قرار گرفت و با روش دلفی پرسش نامه ای طراحی و پایایی آن با نرم افزار SPSS بررسی شد. آن گاه با روش دلفی و دلفی فازی، طی دو مرحله تا رسیدن به سطح اجماع 70 درصدی چالش های مهم شناسایی و رتبه بندی گردید و با روش SWARA رتبه بندی کلی صورت گرفت. در نهایت 35 چالش مهم رتبه بندی و دسته بندی گردید. نتیجه مقاله، آشکارشدن مهم ترین چالش های صنعت پتروشیمی به ویژه چالش های بازرگانی، و ارائه راهکارها و پیشنهاداتی با اتکا بر نظرات نخبگان جهت سیاست گذاری است که نزدیک شدن صنعت به سطح استاندارد را ممکن می سازد.
ارائه مدل بهینه مدیریت زمان مبتنی بر اینترنت اشیا با استفاده از داده کاوی کریسپ (مورد مطالعه: شرکت ایرانخودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
7 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ارائه مدل بهینه مدیریت زمان مبتنی بر اینترنت اشیا با استفاده از داده کاوی کریسپ (مورد مطالعه: شرکت ایرانخودرو) باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع بنیادی و کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی محسوب می شود .داده های تحقیق در مرحله اول از طریق جمع آوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و مطالعه مقالات، کتب، رساله ها، پایان نامه ها و متون تخصصی مرتبط به دست آمده است و در بخش دوم پژوهش کیفی است که از روش گراندد تئوری به منظور کشف و شناسایی مولفه ها، ابعاد و متغیرهای مدیریت زمان مبتنی بر اینترنت اشیا بهره برداری شده و متغیرهای لازم شناسایی شدند برای جمع آوری داده ها در این بخش از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده گردید. با استفاده از ابزار مصاحبه های عمیق فردی تجارب مشارکت کنندگان به صورت عمیق استخراج می شود .جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید هیئت علمی در حوزه مدیریت و خبرگان در این حوزه به تعداد 20 نفر می باشند و نمونه گیری به شیوه گلوله برفی بوده است.نتایج پژوهش نشان می دهد با استفاده از مدل بهینه مدیریت زمان مبتنی بر اینترنت اشیا، سازمان ایرانخودرو قادر خواهد بود فرآیندهای تولید را بهبود داده و عملکرد بهتری در تولید خودروها داشته باشد. این بهینه سازی می تواند منجر به کاهش زمان تولید، افزایش کیفیت و کاهش هزینه های تولید شود. استفاده از سامانه های هوشمند و تجمیع و تحلیل داده های ترافیکی به شرکت ایرانخودرو کمک می کند تا در مدیریت ترافیک شهری بهبود قابل توجهی را به ارمغان بیاورد. این پیشرفت می تواند منجر به کاهش زمان سفر، بهبود انسجام ترافیکی، کاهش ترافیک و بهبود کیفیت زندگی شهروندان شود.
مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
35 - 62
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و نوآوری در پاسخگویی سازمان های نظامی به تغییرات ایجادشده در محیط های عملیاتی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و مطالعه تاریخ جنگ ها این موضوع را به خوبی به اثبات رسانده است. ازجمله ابعاد خلاقیت و نوآوری نظامی در نیروهای مسلح، بعد فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های بُعد فردی خلاقیت و نوآوری کارکنان نیروهای مسلح است. بر این مبنا، سؤال اصلی عبارت است از این که مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی کدام اند؟ جامعه آماری این پژوهش به صورت هدفمند تعداد ۴۷ نفر از بین فرماندهان، مدیران، صاحب نظران و پژوهشگران نیروهای مسلح برآورد و جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری و به صورت تمام شمار انتخاب شده است. نوع پژوهش، کاربردی؛ روش پژوهش، توصیفی (زمینه ای – موردی) و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. در این پژوهش، در یک پرسشنامه مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی با طیف پنج گزینه ای تهیه و روایی صوری و محتوایی و نیز پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی، مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها با سطح اطمینان 95 درصد نشان داد؛ «ویژگی های فردی» با ضریب معناداری مسیر برابر 281/10، «ویژگی های ارزشی» با ضریب معناداری مسیر برابر 966/10، «سبک تفکر» با ضریب معناداری مسیر برابر 469/9، «دانش و مهارت» با ضریب معناداری مسیر برابر 276/7 به عنوان مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی مطرح است.
تدوین مدل مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی: با در نظر گرفتن نقش حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 70
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی در سازمان های بزرگ – به ویژه شهرداری ها – بود که عموماً به عدم توجه کافی به ارزش واقعی سرمایه انسانی و اتکا به شیوه های سنتی جذب، نگهداشت و توسعه نیروها منجر می شد. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی و ارتباط آن با حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با به کارگیری رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد سازمانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 5 مضمون اصلی و 125 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «فناوری های پشتیبان»، «تعاملات سازمانی» و «فرآیندهای راهبردی توسعه نیروی انسانی»، به ویژه در تقویت حسابداری ارزش منابع انسانی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که مدیریت هوشمند منابع انسانی، زمینه را برای درک عمیق تر شایستگی ها و نیازهای کارکنان شهرداری فراهم می آورد و از سوی دیگر، با تأمین داده های دقیق درباره ارزش سرمایه انسانی، زمینه را برای تصمیم گیری های مالی و سازمانی مبتنی بر شواهد فراهم می کند. همچنین روشن شد که شهرداری ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری بین واحدهای مختلف (منابع انسانی، مالی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی داده محور برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که وجود رویکرد تلفیقی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و حسابداری ارزش منابع انسانی در ارتقای کارآمدی و شفافیت تصمیم گیری در شهرداری ها نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی از قبیل ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش شهرداری ها بسیار راهگشا باشد.
اشتراک گذاری دانش در آجا بر مبنای ابعاد سرمایه اجتماعی و نظریه بازی های پویا (بازی های فرم گسترده)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیاده سازی راهبرد های اشتراک گذاری دانش با بهره گیری از ابعاد سرمایه اجتماعی و بازی های پویا است و با استفاده از 3 بازیگر سازمان، اشتراک گذار دانش و اشتراک پذیر دانش در سطح ارتش ج.ا.ا (آجا) انجام می پذیرد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ رویکرد ترکیبی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. ابتدا توسط 10 نفر از خبرگان، مؤلفه های اشتراک گذاری دانش در تکنیک دلفی خاکستری شناسایی و با بهره مندی از نظرات 140 نفر از مدیران و کارشناسان آجا، تأثیر هر یک از ابعاد سرمایه اجتماعی (بعد ساختاری، بعد شناختی و بعد ارتباطی) بر این مؤلفه ها، در یک پرسشنامه محقق ساخته، بررسی شد. نتایج نشان داد، بعد ساختاری سرمایه اجتماعی با اشتراک گذاری دانش ارتباط معناداری ندارد؛ لذا در چارچوب ابعاد شناختی و ارتباطی سرمایه اجتماعی، سناریوهای بازی در حالت راهبردهای فرم گسترده، تعیین و براساس پارامترهای هزینه آشکار، هزینه ضمنی، پاداش آشکار، پاداش ضمنی، زیرساخت تسهیل دهنده ضمنی، زیرساخت تسهیل دهنده آشکار، مزایا و پیامد اشتراک گذاری دانش و همچنین چگونگی تقاضا برای دانش مشترک، راهبرد های بهترین پاسخ بازیگران بیان و تعادل نش مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد، بازی تعریف شده دارای 3 حالت ممکن برای رسیدن به بهترین راهبرد طرفین بازی و ایجاد تعادل نش است که سهم توجه به پاداش های سازمانی، اهمیت بالاتری دارد. از طرفی، چنا نچه زیرساخت های تسهیل دهنده در سازمان، همسو با پاداش های آشکار گسترش یابد و توزیع دانش بر پایه شایستگی های سازمانی، حس همکاری و مشورت گروهی انجام شود، علاوه بر صرفه جویی در هزینه های آشکار سازمان، بهترین دریافتی برای سازمان حاصل می شود.
رویکرد استراتژیک و هوشمند در انتخاب تأمین کنندگان با استفاده از مدل چندمعیاره TOPSIS فازی: مطالعه موردی در صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 88
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، مدیریت استراتژیک زنجیره تأمین به ابزاری ضروری برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. انتخاب تأمین کنندگان به عنوان یکی از تصمیمات کلیدی در مدیریت زنجیره تأمین، تأثیر مستقیمی بر بهره وری و هوشمندسازی فرآیندهای تولید و توزیع دارد. این مطالعه با استفاده از مدل چندمعیاره TOPSIS فازی، رویکردی نوین و هوشمند برای انتخاب تأمین کنندگان ارائه می دهد. مدل ارائه شده قادر است تعادلی میان معیارهای کمی و کیفی برقرار کند و در محیط های غیرقطعی، تصمیمات استراتژیک دقیقی اتخاذ کند. این روش با تمایز میان معیارهای هزینه ای (کمتر و بهتر) و معیارهای سودآور (بیشتر و بهتر)، راه حل هایی را شناسایی می کند که بیشترین نزدیکی به راه حل ایده آل مثبت و بیشترین فاصله از راه حل ایده آل منفی را دارند. علاوه بر این، تحلیل حساسیت برای ارزیابی تأثیر وزن معیارها بر نتایج انتخاب تأمین کنندگان انجام شده است. مطالعه موردی بر روی یک واحد تولید فولاد کوچک نشان می دهد که این رویکرد می تواند به مدیران کمک کند تا تصمیماتی هوشمندانه و مبتنی بر استراتژی برای بهینه سازی عملکرد زنجیره تأمین اتخاذ کنند. یافته های این پژوهش نشان دهنده توانایی مدل TOPSIS فازی در ارتقای تصمیم گیری هوشمند و دستیابی به اهداف کلان استراتژیک در صنایع تولیدی است.
تطبیق الگوی حکمرانی متعالی و فناوری نوین زنجیره بلوکی در صنعت فناوری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 23
حوزههای تخصصی:
اساس شکل گیری علوم، حرکت جوامع و نظام های سیاسی به سوی رشد و از وضع موجود به وضع مطلوب است. توسعه پایدار در قالب تدوین و اجرای مدل های حکمرانی مانند حکمرانی متعالی تحقق می یابد. فناوری های نوظهور همانند زنجیره بلوکی نیز موجب تحول کسب وکارها به خصوص در صنعت فناوری مالی شده است. هدف پژوهش ارائه مدل کاربردی-توسعه ای برای تطبیق ابعاد حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی به صورت آمیخته است. با بررسی پیشینه پژوهش، تعداد 10 بُعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی احصا شدند. برای تأیید آنها بر اساس نظر 30 خبره، از روش دلفی فازی با پرسش نامه استاندارد استفاده شد و منجر به تأیید تعداد 9 بُعد برای حکمرانی متعالی و 13 ویژگی برای زنجیره بلوکی گردید. با روش تحلیل عاملی اکتشافی بر اساس نظر 217 خبره، از 13 ویژگی زنجیره بلوکی، تعداد 6 بُعد استخراج شدند و روایی ابزار را خبرگان و پایایی با مقدار بالای 7/0 برای هر بُعد تأیید کردند. ابعاد نهایی برای حکمرانی متعالی شامل فرایند، ساختار، شناخت و ارزش ها، قانون اساسی، سازمان و نهاد، مدیریت عملکرد، خط مشی گذاری، نیروهای بین المللی و جهانی، اخلاق-پاسخگویی- شفافیت و برای زنجیره بلوکی شامل ساختار، فرایند تشکیل شبکه، فرایند توسعه شبکه، تعامل درون شبکه، بهبود عملکرد و شفافیت-ایمنی است. روابط میان ابعاد نهایی حکمرانی متعالی و زنجیره بلوکی با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تببین شدند و مدل نهایی تطبیقی به دست آمد. نتیجه آن که ابعاد فناوری زنجیره بلوکی با ابعاد حکمرانی متعالی منطبق و در ارتباط دوسویه هستند.
طراحی مدل ارزش گذاری برند به عنوان شاخص کلیدی در مدیریت استراتژیک هوشمند بازاریابی و کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
169 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل ارزش گذاری برند به عنوان شاخص کلیدی در مدیریت استراتژیک هوشمند بازاریابی و کسب وکار است. در دنیای امروز که رقابت بازار به شدت افزایش یافته و اهمیت برندینگ به عنوان یکی از عوامل مهم موفقیت سازمان ها برجسته تر شده است، شرکت ها نیازمند استفاده از رویکردهای هوشمند و استراتژیک برای ارزش گذاری برند خود به منظور افزایش شناخت، اعتماد مشتریان و ارتقای موقعیت رقابتی هستند. این پژوهش با تمرکز بر ارزش گذاری برند، به بررسی چگونگی بهره گیری از فناوری های نوین و تحلیل داده ها برای بهبود استراتژی های بازاریابی و افزایش ارزش برند شرکت ها پرداخته است. این تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون است و از طریق مصاحبه های هدفمند با مدیران ارشد، کارشناسان حوزه بازاریابی و خبرگان دانشگاهی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که ارزش گذاری برند هوشمند، ضمن تقویت همگرایی در فرایند تصمیم گیری و استفاده مؤثر از داده های مرتبط با برند، می تواند به ارتقای رفتار مشارکتی مدیران و تعریف ساختارهای انگیزشی منجر شود. در نتیجه، شرکت ها قادر خواهند بود همگام با ارتقای رضایت ذینفعان، ارزش برند و عملکرد اقتصادی خود را بهبود بخشند.
نگرش و تحلیل راهبردی مدیریت جهانی شبکه تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
153 - 182
حوزههای تخصصی:
مدیریت راهبردی دارای حوزه های متفاوتی است. یکی از حوزه های مغفول در مدیریت راهبردی، مدیریت تحقیقات به ویژه در مقیاس جهانی است. هم اکنون «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» به صورت شبکه ای و با شیوه های نرم و نامحسوس به مدیریت جامعه علمی در سطح جهانی می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ابزار این مدیریت، تبیین و ارزیابی شیوه عملکرد آن ها و نشان دادن تاثیر آن بر جامعه علمی کشور (تحلیل راهبردی) از طریق تشکیل جلسات خبرگانی و با به کارگیری روش اسنادی و کتابخانه ای است. براساس یافته های این پژوهش، مراکز و موسساتی در سطح جهانی به عنوان ابزار «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» در ضمن ارائه خدمات مفید، با هدایت مسایل ، مدیریت اعتبار و منابع تحقیق و پروژه های علمی، در قالب هایی مانند شاخص های علم سنجی، معیارهای طبقه بندی دانشگاه ها و سایر مراکز علمی،همچنین قوانین مربوط به مالکیت معنوی و ... ، روند تحقیقات را در سطح جهان در جهت اهداف خاص مدیریت می کنند. بخش قابل توجهی از جامعه علمی کشور ایران نیز تحت این مدیریت راهبردی نامحسوس، عملا پژوهش های خود را در جهت اهداف «مدیریت شبکه جهانی تحقیقات» سامان می دهند.
طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری انجام شد. برای این منظور، با استفاده از تکنیک های تحلیل داده های رفتاری و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به بررسی عوامل موثر در بروز تعارضات سازمانی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مختلفی مانند فرهنگ سازمانی، سبک های رهبری، ارتباطات داخلی و نحوه تصمیم گیری مدیریتی تأثیر بسزایی در بروز و مدیریت تعارضات دارند. همچنین، تحلیل های انجام شده نشان داد که استفاده از مدل های تحلیل رفتاری می تواند به شناسایی الگوهای رفتاری مدیران و کارکنان کمک کرده و تصمیمات بهینه تری را در مدیریت تعارضات سازمانی تسهیل کند. این تحقیق به سازمان ها کمک می کند تا با بومی سازی مدل های موجود، تعارضات را به روشی مؤثرتر مدیریت کرده و در نهایت به بهبود عملکرد سازمانی دست یابند. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند به طراحی استراتژی های بهینه برای مدیریت تعارضات و پیشگیری از آثار منفی آن در محیط های سازمانی کمک کند.
نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت استراتژیک پروژه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 32
حوزههای تخصصی:
مدیریت استراتژیک پروژه های صنعتی در دنیای پیچیده و رقابتی امروز با چالش های متعددی روبه رو است که موفقیت در آن بستگی به عوامل مختلفی از جمله فرهنگ سازمانی دارد. در این راستا، بسیاری از سازمان ها با دشواری های زیادی در جهت هم راستایی استراتژیک و دستیابی به اهداف بلندمدت خود مواجه هستند. این چالش ها شامل مشکلات در هماهنگی تیم ها، افزایش تعارضات و کاهش بهره وری است که نیازمند بررسی دقیق تأثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت استراتژیک پروژه ها می باشد. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تأثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت استراتژیک پروژه های صنعتی و شناسایی ابعاد مختلف این تأثیرات است. برای تحقق این هدف، پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی با استفاده از تحلیل مضمون بهره برده است. نمونه تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان و مدیران پروژه های صنعتی و اساتید دانشگاه است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت و اطلاعات به دست آمده از طریق کدگذاری و استخراج مضامین تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهند که فرهنگ سازمانی با تأثیر مثبت بر کارایی، بهره وری و کیفیت پروژه ها، نقش مؤثری در موفقیت مدیریت استراتژیک ایفا می کند. علاوه بر این، فرهنگ سازمانی مناسب موجب تقویت همکاری تیمی، افزایش انگیزه و تعهد کاری اعضای تیم شده و بهبود هماهنگی و کاهش تعارضات را به دنبال دارد. این پژوهش به ویژه در سازمان های صنعتی می تواند به عنوان راهنمایی برای بهبود فرایندهای استراتژیک و بهینه سازی عملکرد پروژه ها مورد استفاده قرار گیرد.
الگوی مدیریت راهبردی دانش برای سازمان های مأموریت محور برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
51 - 78
حوزههای تخصصی:
تمرکز مدیریت راهبردی همواره بر حوزه هایی بوده است که مزیت راهبردی را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر به ارائه الگوی مناسب برای مدیریت راهبردی دانش در سازمان های ماموریت محور با روش آمیخته اکتشافی پرداخته است. طی مصاحبه با خبرگان در مورد عوامل تاثیرگذار بر مدیریت راهبردی دانش، با کمک ماتریس زوجی اهم عوامل تاثیرگذار مشخص و با استفاده از این عوامل اقدام به فیش برداری از بیانات یادداشت های مقام معظم رهبری شد. سپس با کمک روش داده بنیاد در مطالعات اسلامی و نرم افزار MAXQDA، کدگذاری از فیش ها صورت پذیرفت. در ادامه با استفاده از SMARTPLS مدل نهایی با برازش مناسب مورد تایید نهایی قرار گرفت. در قسمت کمی، جامعه عام 290 نفر و در قسمت جامعه خاص (برای تعیین میزان مطلوب سازه ها) 4 نفر است که با موضوع آشنایی دارند لذا روش نمونه گیری قضاوتی و خوشه ای می باشد. نتایج حاصل از بررسی داده های کمی پژوهش با کمک تحلیل شکاف و مرکز ثقل نیروها در چهارچوب مدل نشان داد که هرچند شالوده ساختار سازمانی و نظام پرورش عالی وضعیت نسبی رو به بهبودی دارند، اما در سطح سازمان های ماموریت محور توجه کافی به نظام تعالی اندیشه وجود نداشته و با وضعیت نامناسب مخزن نهان تجربه، سرمایه ارزشمند دانش سازمان بدون توجه در حال از دست رفتن است. فلذا با درنظر گرفتن فضای ایده آل سیره ارزش محور، با وضعیت تهدید کننده سامانه مساله محور علی رغم تلاش در پالایش مناسب مخزن دانش؛ برآیند نهایی راهبردها در سطح ارتقا هویت بومی و ارتقا توانمندی دانش بومی نمی تواند مطلوبیت مورد نظر را مرتفع نماید.
تاثیر بهره برداری از منابع طبیعی و مصرف انرژی های تجدیدناپذیر بر کیفیت محیط زیست
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 105
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از محیط زیست مطلوب، از اهدافِ سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران است که دستیابی به آن، در گروِ کاهش آلودگی های ناشی از بهره برداری از منابع طبیعی به ویژه ذخایر انرژی تجدیدناپذیرِ نفت و گاز است. در نوشتار پیش رو، تأثیر بهره برداری از منابع طبیعی و انرژی های تجدیدناپذیر بر کیفیت محیط زیستِ ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. با درک صحیحی از میزان اثرگذاری فوق، می توان به ضرورتِ تدوین برنامه های توسعه در جهت تحققِ راهبردِ زیست محیطی نظام مبتنی بر «احیاء، بهسازی و توسعه ی منابع طبیعی تجدیدپذیر» پی برد که در پژوهش فعلی به این مهم پرداخته شد. داده های موردنیازِ تحقیق شاملِ انتشار گاز دی اکسید کربن، درآمد سرانه، انرژی های تجدیدناپذیر، رانت منابع طبیعی، تراکم جمعیت و امید به زندگی از شاخص های توسعه انسانی در بانک جهانی گردآوری شد. روش آماریِ مورد استفاده، بهره مندی از رویکرد اقتصادسنجی داده های ترکیبی است. نتایج نشان داد که بهره برداری از منابع طبیعی با نرخ فعلی تأثیر مخرب و معنی داری بر انتشار آلودگی دارد. همچنین مصرف انرژی های تجدیدناپذیر نقش بسیار بالایی در افزایش انتشار آلودگی به جا می گذارد. افزون بر این، نتایج نشان داد که با تراکم بیشتر در واحد سطح به سبب برخورداری از صرفه های حاصل از مقیاس می توان کارایی مصرف منابع مولد آلودگی را افزایش داد که در نهایت به تاثیری قابل ملاحظه در کاهش سرانه گاز CO2 منجر می شود. در نهایت، نتایج موید آن است که یک رابطه N شکل معنادار میان درآمد سرانه و انتشار آلودگی وجود دارد. نتایج این پژوهش با ایجاد بینشِ صحیح از وضعیت فعلیِ منابع، تسهیل در آینده پژوهی و برنامه ریزی صحیح و مبتنی بر واقعیاتِ حوزه محیط زیست می تواند در تدوین برنامه های بلندمدتِ حفاظت از منابع طبیعیِ کشور مؤثر واقع شود.
واکاوی شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بازرسی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
297 - 312
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد تا با بهره گیری ترکیبی از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه فازی و روش آماری خود گردان سازی، نسبت به شناسایی، تدوین، وزن دهی و اولویت بندی مهم ترین شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بخش بازرسی سازمان های صنعت، معدن و تجارت کشور اقدام و سپس به منظور بررسی کارایی دستاوردهای تحقیق، سازمان ها را براساس عملکرد سالانه بازرسی، رتبه بندی نموده و نتایج مورد تأیید خبرگان بازرسی وزارت صمت قرار گیرد. لذا با استفاده از روش کتابخانه ای و روش نمونه گیری هدف مند مبتنی بر رویکرد خبره محور در قالب برگزاری جلسات گروه کانونی، نسبت به شناسایی و تدوین نوزده شاخص اولیه اقدام و در ادامه با استفاده از روش خودگردان سازی مهم ترین شاخص ها احصاء شد. براساس نتایج تحقیق، هشت شاخص نسبت واحدهای اقتصادی استان به بازرسان موجود، درصد بازرسی از واحدهای عمده اقتصادی، متوسط تعداد واحدهای بازرسی شده و متوسط تعداد واحد متخلف شناسایی شده هر تیم بازرسی، درصد شناسایی واحدهای متخلف و سهم تخلف هر واحد متخلف، درصد تخلفات کشف شده به استثناء تخلف عدم درج قیمت به کل تخلفات و درصد پرونده های عمده به کل پرونده های متشکله، از مهم ترین شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بازرسی استان ها در شرایط عدم قطعیت بوده و استان های خوزستان، هرمزگان،کهگیلویه و بویراحمد، همدان و لرستان به ترتیب با رتبه های اول تا پنجم کشور بر اساس عملکرد بازرسی استان ها طی شش ماهه اول 1401 معرفی شده و در نهایت کارایی شاخص ها و روش ترکیبی بکار گرفته شده جهت رتبه بندی استان ها مورد راستی آزمایی خبرگان حوزه بازرسی قرار گرفت و موارد تأیید شدند
راهبردهای تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران آجا با تاکید بر مدیریت جهادی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
9 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران آجا با تاکید بر مدیریت جهادی نگارش گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل نخبگان و خبرگان آجا در نیروهای چهارگانه آجا و علما و روحانیون و اساتید دانشگاهی نیروهای مسلحِ خارج از آجا به تعداد 80 نفر می باشد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی – توسعه ای بوده و از ترکیب داده های کمی و کیفی (با رویکرد آمیخته) شامل مصاحبه و پرسشنامه باز و بسته استفاده شده است. در این تحقیق به منظور استخراج شاخص ها و عوامل اثرگذار بر تربیت و تعالی فرماندهان و مدیران با رویکرد جهادی و همچنین احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید؛ علاوه بر مطالعه اسناد بالادستی شامل قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات، بیانات امامین انقلاب، سند کلیات نظام جامع تربیت و آموزش ستاد کل و آجا و پژوهش های انجام شده مرتبط، مصاحبه های عمیق (نیمه ساختاریافته) با خبرگان نیز صورت گرفت. لذا بدین منظور پنج پرسشنامه تنظیم و نتایج زیر حاصل گردید: شناسایی 46 عامل قوت؛ 27 عامل ضعف؛ 23 فرصت و 15 تهدید. که در این راستا و با توجه به جایگاه محافظه کارانه در ماتریس SPACE ، 6 راهبرد اصلی تدوین گردید.