فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رهبری دانشگاه ها برای سازش و یا کنارآمدن با پدیده های پیچیده و ناشناخته به الگویی جدیدتری نیاز دارند تا بتوانند در سایه آن، سازمان ها را به طریق مقتضی هدایت نمایند. هدف این پژوهش بررسی میزان کاربست مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که جامعه آماری آن را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388 تشکیل می دادند که از میان انها 207 نفر عضو هیأت علمی با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز هفت سؤال با در نظر گرفتن مؤلفه های الگوی سایبرنتیک (نظارت و کنترل، پیوندهای سست و سخت، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب، رهبری، توازن در مدیریت) از پرسشنامه محقق ساخته الگوی سایبرنتیک که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره) انجام شد. یافته ها: از آنجایی که میانیگن هر هفت مؤلفه مذکور از سطح متوسط (3) بالاتر می باشد، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در میزان استفاده از الگوی سایبرنتیک در سازماندهی فعالیت های خود، از جایگاه مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن است که دانشگاه مذکور، گرایش به این الگو دارد و بیشترین گرایش در پیوند با مؤلفه سلسله مراتب با میانگین 3.66 بوده است. بحث: از آنجا که مدیران دانشگاه طبق نقشه ای معین منطبق بر الگوی سایبرنتیک، به سازماندهی فعالیت های دانشگاه مبادرت نکرده اند چنین استنباط می شود که در صورت تدوین الگویی برای مدیریت دانشگاه در چارچوب مفهومی سایبرنتیک، می توان انتظار داشت که مدیران دانشگاه برای توسعه کاربرد الگوی سایبرنتیک در فضای سازمانی خود آمادگی بیشتری داشته باشند.
بررسی جوّ سازمانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۴۰-۳۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هر سازمان از جمله بیمارستان، دارای جوّ سازمانی خاصی است که اگر همساز با باورهای کارکنان خود نباشد، موجب ناکارآمدی سازمان خواهد شد. لذا، این پژوهش با هدف بررسی جوّ سازمانی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی در خصوص تعداد 500 نفر از کارکنان بیمارستان های عمومی آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جوّ سازمانی لایل ساسمن و سام دیپ بود. تعداد 354 نفر پرسشنامه مورد نظر را تکمیل کردند و عودت دادند. از نرم افزار SPSS برای جمع آوری و توصیف اطلاعات و از آزمون های Duncan, Anova, T برای تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. یافته ها: کمتر از نیمی از کارکنان اعتقاد داشتند که جوّ سازمانی در بیمارستان های مورد مطالعه مطلوب است. هم چنین، جوّ سازمانی این بیمارستان ها با سن (01. 0 = P )، با وضعیت استخدامی (012. 0 = P ) و با نوع شغل کارکنان (007 . 0 = P )، دارای ارتباط معنی داری بود. بحث: اکثریت کارکنان با جوّ سازمانی موجود در بیمارستان های مورد مطالعه موافق نیستند. لذا مدیران این بیمارستان ها باید با ایجاد نظام پاداش کارآمد و شفاف کردن رویه های سازمانی و تغییر دیدگاه کارکنان، جوّ سازمانی این سازمان ها را از حالت نامطلوب به مطلوب تغییر دهند.
بررسی موانع ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۷۵-۶۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت با موانع متعددی مواجه است که می توان آن ها را در قالب موانع فنی، سازمانی، فردی، مالی و اخلاقی- قانونی دسته بندی کرد. هدف از این مطالعه مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از این موانع در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران از دیدگاه صاحب نظران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. روش کار : این پژوهش به روش توصیفی در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش در برگیرنده مدرسان و اعضاء هیأت علمی گروه های آموزشی فن آوری اطلاعات سلامت، مدیریت اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی و دست اندرکاران ایجاد و به کارگیری پرونده الک ترونیک سلامت در وزارت بهداشت بود که به دلیل محدود بودن تعداد افراد نمونه گیری انجام نشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و روایی صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه همبستگی درونی تعیین گردید . یافته ها : از کل جامعه پژوهش، 32 نفر (51.6 درصد) اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. از نظر پاسخ دهندگان درجه اهمیت موانع فنی در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت از همه موانع بیشتر بود (میانگین=71.00). موانع مالی و موانع اخلاقی – قانونی به ترتیب با میانگین (70.05) و (68.16) در درجه دوم و سوم اهمیت و موانع فردی و سازمانی به ترتیب با میانگین (64.84) و (62.67) در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد به کار گیری افراد باتجربه و متخصص در هر یک از زمینه های فوق الذکر، ارائه آموزش های لازم و بستر سازی فنی جهت پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت، همراه با اختصاص منابع مورد نیاز، راه را برای به کار گیری این سیستم هموار سازد.
میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های تخصصی پزشکی در موتورهای کاوش عمومی وب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاع از میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده در ابزارهای بازیابی اطلاعات در جلوگیری از اتلاف وقت کاربران، امری مهم تلقی می گردد و سهم اطلاعات پزشکی- بهداشتی در میان انبوه اطلاعات موجود در وب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن بود که میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی اطلاعات پزشکی از طریق کلیدواژه های تخصصی برگرفته از سرعنوان های موضوعی پزشکی مش (MESH یا Medical subject headings) را در موتورهای کاوش عمومی وب مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: تحقیق حاضر، کاربردی و از نوع پیمایشی بود که با رویکرد توصیفی- تطبیقی در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد بررسی در این پژوهش را چهار موتور کاوش عمومی وب یعنی Yahoo، Live search، Google و Ask تشکیل دادند. به منظور تعیین میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده در این چهار موتور کاوش، ابتدا ده کلیدواژه یا عبارت پزشکی از سرعنوان های پزشکی به صورت کاملا تصادفی انتخاب گردید و سپس، ده نتیجه ی اول هر موتور کاوش به صورت سیاهه ای، لیست شدند و پس از بررسی، با استفاده از نرم افزار Excel، میزان اشتراکات رکوردهای بازیابی شده در موتورها محاسبه و به عنوان میزان هم پوشانی در نظر گرفته شد. برای تعیین هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های تخصصی پزشکی در چهار موتور کاوش، ده کلیدواژه و عبارت مشترک در آن ها مورد کاوش قرار گرفتند. سپس، ده نتیجه ی اول بازیابی شده در صفحه ی نخست موتورهای کاوش، در یک سیاهه، گردآوری و با تطبیق و بررسی نتایج به دست آمده و استفاده از یک معادله ی محقق ساخته، میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده محاسبه شد. قابل ذکر است روایی آن بر اساس مشاهدات پژوهشگران، مشورت با برخی استادان صاحب نظر در این حوزه و به ویژه استفاده از متون مرتبط مورد تأیید قرار گرفت. همچنین با توجه به رویکرد توصیفی- تطبیقی اتخاذ شده در این پژوهش، آمار توصیفی با محوریت یک معادله ی آماری مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: موتورهای کاوش در بازیابی کلیدواژه های پزشکی در نخستین صفحه ، 48 درصد نتایج بازیابی شده را در یک موتور بازیابی می نمودند که نیمی از مرتبط ترین نتایج را شامل می شد. موتور کاوش Yahoo دارای بیشترین نتیجه ای بود که تنها در خود آن بازیابی شده و موتور کاوش Google با کمترین نتیجه ی منحصر به خود، از بالاترین میزان هم پوشانی با سایر موتورها در نتایج برخوردار بود. میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های پزشکی برگرفته از مش در صفحه ی نخست موتورهای کاوش Google، Ask، Live و Yahoo به میزان 11 درصد بود.
نتیجه گیری: موتورهای کاوش دارای هم پوشانی کمی نسبت به هم بودند. از این رو به کاربران پیشنهاد می گردد در هنگام کاوش اطلاعات پزشکی در دنیای اینترنت، جست وجوی خود را در چند موتور کاوش پیگیری کنند تا به مدارک مرتبط از میان انبوه منابع موجود در وب، دسترسی یابند. از طرف دیگر، به کاربران توصیه می شود در جست وجوی اطلاعات پزشکی از موتورهای جست وجوی تخصصی نیز استفاده کنند.
ارزیابی برون سپاری خدمات پرستاری در بیمارستان آیت اله کاشانی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ضرورت تمرکز نهاد بیمارستان بر روی فعالیت های اصلی امری اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی حساسیت مکانیسم پایش و نظارت جهت حفظ و ارتقای سطح کیفی خدمات برون سپاری شده مانع از بروز مشکلات جدیدی در این عرصه می گردد. بنابراین در این مطالعه به ارزیابی برون سپاری خدمات پرستاری از جنبه های مختلف پرداخته شده است.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی و کاربردی به صورت موردی (قبل و بعد) می باشد. جامعه ی پژوهش خدمات پرستاری بخش های بالینی (گوش و حلق و بینی، جراحی اعصاب) مرکز آموزشی درمانی آیت اله کاشانی اصفهان و زمان آن سال 1388 بود. داده ها از طریق پرسش نامه (رضایت مشتریان داخلی) و مصاحبه ی نیمه ساختمند با مسؤولان برون سپاری و همچنین از طریق بررسی مستندات و مدارک مالی و اداری مرتبط با موضوع استخراج شده اند. روایی ابزار با استفاده از فرم استاندارد دانشگاه در زمینه ی رضایت سنجی و پایایی بر اساس محاسبه ی Cronbach’ Alpha مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل آماری یافته ها با استفاده از برنامه ی SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش نیروی کارشناس پرستاری از 29/0 به 36/0 به ازای هر تخت در راستای هدف اصلی برون سپاری می باشد. اما دستیابی به این هدف همراه با افزایش هزینه ی تمام شده ی هر تخت و در نتیجه، افزایش هزینه ی کل بخش بعد از برون سپاری برای بیمارستان می باشد. تعداد کل پرسنل به ازای هر تخت افزایش یافته و از 7/0 به 92/0 رسیده است. همچنین تغییرات نامحسوسی در رضایت مشتریان داخلی از عملکرد بخش غیر دولتی حاصل گردیده است.
نتیجه گیری: در حالی که کاهش تصدی باید همراه با افزایش رضایت سایر کارکنان و بیماران و همچنین کارایی و اثربخشی باشد، استراتژی تأمین نیروی پرستاری خارج از سازمان مذکور منجر به افت شدید کارایی گردد. بنابراین استراتژی اتخاذ شده، بهره وری لازم را برای بیمارستان به ارمغان نیاورده است.
اندازه گیری میزان و نحوه کاهش تصدی گری خدمات بیمارستانی در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود گذشت حدود یک دهه از شروع اجرای سیاست برون سپاری در بخش سلامت، معیاری برای اندازه گیری میزان برون سپاری و پایش نحوه ی اجرای آن معرفی نشده است. مطالعاتی که قصد داشته اند حجم (میزان) واگذاری ها را نشان دهند، به تعداد قراردادهای واگذاری اشاره نموده اند که این تصویر کاملی از میزان کاهش تصدی گری در اختیار ما قرار نمی دهد. مطالعه ی حاضر با معرفی چند شاخص ساده تا حدی این کمبود را جبران نمود و نشان داد در عمل قراردادهای برون سپاری خدمات چگونه منعقد شده اند. پس از آن با معرفی دو شاخص دیگر، میزان (کاهش) تصدی گری خدمات بیمارستانی اندازه گیری شد.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مقطعی و کاربردی بود که با استفاده از داده های سال 1386 اجرا شد. در ابتدا با مرور شواهد موجود و کمک گرفتن از پنج نفر از صاحب نظران، فرم جمع آوری داده ها طراحی گردید و سپس داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به واحدهای مختلف ستاد دانشگاه و بیمارستان ها جمع آوری شد. جامعه ی پژوهش 16 بیمارستان تابعه ی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که دو بیمارستان به دلیل در دسترس نبودن داده های مورد نیاز و عدم دقت کافی آمار موجود کنار گذاشته شدند. از دو معیار اصلی برای اندازه گیری تصدی گری و چهار معیار دیگر برای اندازه گیری نحوه واگذاری ها استفاده شد.
یافته ها: به طور میانگین حدود 12 درصد تصدی کلی در بیمارستان های تحت پژوهش در اختیار بخش خصوصی و مابقی (88 درصد) در اختیار بخش دولتی بوده است. همچنین به طور میانگین حدود 25 درصد تصدی پرسنلی بر عهده بخش خصوصی و مابقی
(75 درصد) در اختیار بخش دولتی بوده است. در این مدت 124 قرارداد منعقد شد که در 93 درصد موارد طرف قرارداد بخش خصوصی بوده است. 68 درصد واگذاری ها در فضای رقابتی انجام شد و 10 درصد قراردادهای منعقد شده، نیاز به متمم پیدا کردند.
نتیجه گیری: حجم کمی از تصدی های بیمارستانی واگذار شد، اما فرایند اجرایی واگذاری ها به نسبت قابل قبول بود.
وضعیت ثبت داده در پرونده ی بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هسته ی اصلی نظام اطلاعات سلامت در بیمارستان در گرو مدارک پزشکی است. بنابراین ثبت دقیق، درست و نگهداری اطلاعات و آمار بیماران مبتلا می تواند از جمله فعالیت هایی باشد که به افزایش تشخیص به موقع و درمان مؤثر بیماری ها در هر کشوری انجامیده و باید در استراتژی های برنامه ی کنترل آن ها ، گنجانده شود. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین وضعیت ثبت داده در پرونده های بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر در سال 1389 انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق، توصیفی از نوع داده های موجود ثبت شده در پرونده ی بیماران است. جامعه ی پژوهش، کل پرونده های بیماران بستری مبتلا به سل در مرکز آموزشی درمانی رازی قائمشهر در سال 1389 به تعداد 66 بیمار بود که با استفاده از چک لیست، مستندات برگه های پذیرش، خلاصه ی پرونده، شرح حال، سیر بیماری، دستورات پزشک، گزارش پاتولوژی، رادیولوژی و آزمایشگاهی بررسی گردید. چک لیست دارای روایی صوری بر اساس عناصر داده ای موجود در پرونده ها بود. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد در سال 1389 از تعداد 66 پرونده ی بیماران مبتلا به سل در برگ پذیرش، در قسمت تشخیص نهایی، در 25 مورد
(8/37 درصد) تشخیصی ثبت نشد و در 7 مورد (6/10 درصد) نیز عبارات دیگر مانند BK+ ثبت شده بود. در قسمت اقدام در هیچ یک از پرونده ها اقدامی ثبت نشده است (صفر درصد) در حالی که اوراقی مانند شرح عمل، گزارش رادیولوژی، سونوگرافی و ... گویای انجام اعمال تشخیصی و درمانی مانند 5 مورد برونکوسکوپی، 4 مورد آندوسکوپی و بیوپسی، 22 مورد سی تی اسکن از ریه، انتیوبه، دیالیز و ... می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به تلاش هایی که در زمینه ی تقویت ثبت داده های بیماران سرپایی و بستری و در راستای نیازهای طبقه بندی بیماری ها صورت گرفته است، هنوز مشکلاتی وجود دارد که با توجه به آموزشی بودن مرکز فوق لازم است برای پزشکان برنامه های آموزشی لازم در جهت نحوه ی ثبت پرونده پیش بینی شود.
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در مورد موانع ارتقاء آنان به پست های مدیریتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۴۶-۳۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علیرغم سطح دانش و تخصص یکسان اعضای هیأت علمی مرد و زن، به نظر می رسد فرصت های دست یابی به پست های مدیریتی آنها یکسان نباشد. هدف از این مطالعه، بررسی وضع موجود اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سمت های مدیریتی و شناسایی موانع ارتقاء اعضای هیأت علمی زن به پست های مدیریتی از دیدگاه آنان می باشد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و به صورت پیمایشی است که در آن نظرات اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بر اساس پرسشنامه پژوهشی مستخرج از مبانی نظری و ادبیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آمار توصیفی و آزمون خی دو برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه، 28درصد از اعضای هیأت علمی زن دارای پست های مدیریتی در سطوح گوناگون بودند. 4 .44درصد از زنان مدیر، دارای سمت مدیر گروه بودند. رابطه معنی داری بین سابقه کار افراد و دارا بودن پست مدیریتی وجود داشت (0.05 P< ). فرهنگ حاکم بر سازمان، ساختارهای نادرست موجود در سازمان و عوامل اجتماعی به عنوان دلایل عمده عدم مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی دانشگاهی شناسایی شدند. بحث: دلیل عمده مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی، عوامل اجتماعی، فرهنگ حاکم بر سازمان و ساختارهای نادرست موجود در سازمان است. فرهنگ سازی در جامعه، تغییر ساختارهای موجود در دانشگاه ها و اصلاح فرایند ارتقاء بر اساس شایسته سالاری، می تواند منجر به افزایش حضور زنان در سمت های مدیریتی دانشگاهی شود.
بررسی رابطه بین ادراک ارائه دهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی واقع در شهر تهران در سال 1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۶۸-۵۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سازمان های ارائه کننده مراقبت بهداشتی، بهبود فرهنگ ایمنی بیمار می تواند نقش مهمی در پیشگیری از خطاها و ارتقاء کیفیت داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ادراک ارائه دهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران بستری از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی مقطعی انجام شده است. نمونه پژوهش را 216 نفر از ارائه دهندگان مراقبت و 216 نفر از بیماران درحال ترخیص از 13 مرکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران تشکیل می دادند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. برای بررسی فرهنگ ایمنی بیمار از پیمایش بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمار و برای بررسی ادراک بیماران از خطاهای پزشکی از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: کلیه همبستگی ها در جهت موردانتظار، منفی بود و بین ادراک بیماران از خطاهای پزشکی با حمایت مدیریت از ایمنی بیمار (035 . 0 p= ، 586 . 0- r= )، تناوب گزارش دهی حوادث (022 . 0 p= ، 625 . 0- r= )، انتقال و تبادل اطلاعات بیمار در بیمارستان (019 . 0 p= ، 637 . 0- = r ) و نمره کلی فرهنگ ایمنی بیمار (03 . 0 = p ، 602 . 0- r= ) همبستگی معنی داری وجود داشت. بحث: یافته های این پژوهش از این فرضیه حمایت می کند که بیماران در بیمارستان های با فرهنگ ایمنی مثبت تر، خطاهای کم تری را تجربه خواهندکرد. البته پژوهش های بیش تری در این زمینه مورد نیاز است تا قابلیت تعمیم پذیری این یافته را به سایر بیمارستان ها مورد آزمون قرار دهد و رابطه بین فرهنگ ایمنی بیمار و سایر پیامدهای بیماران را ارزیابی نماید.
ارزیابی چکیده های کارآزمایی های بالینی تصادفی کنترل شده ی نمایه شده در PubMed با بیانیه CONSORT(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چکیده ی مقاله برای بیشتر پزشکان، معیار بررسی و مطالعه ی متن کامل مقاله است. چکیده ها حاوی اطلاعات اصلی و مهم مقاله هستند که خواننده را به محتوای اطلاعاتی مقاله راهنمایی می کنند. از این رو پایگاه های اطلاعاتی نمایه ساز به ساختار و محتوای اطلاعاتی چکیده ی مقالات، با افزایش انتشار مقالات و تنوع موضوعی مجلات بیش از پیش تأکید میکنند. مقاله ی حاضر به ارزیابی چکیده ی مقالات کارآزمایی های بالینی تصادفی کنترل شده که در PubMed نمایه شده اند، با استفاده از چک لیست CONSORT پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مقطعی توصیفی بود. جامعه ی پژوهش شامل 314 چکیده ی مقاله از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، با وابستگی سازمانی به دانشگاه علوم پزشکی تهران (249) و دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق (65) بود که در PubMed تا پایان سال 2010 نمایه شده بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 16SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در تمام چکیده ی مقالات از میان موارد در نظر گرفته شده در چک لیست، فقط مداخله ی به کار برده شده در هر دو گروه به طور کامل بیان شده است. ذکر روش تصادفی سازی مشارکت کنندگان به گروه های درگیر در مطالعه، نوع طراحی کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده و تعداد افرادی که در آنالیز شرکت داشتند، از مواردی است که بسیار ضعیف گزارش شده اند. از میان انواع مداخلات، دارو با 2/68 درصد بیشتر از سایر مداخلات به کار برده شده است. شیوه دوسو کور از میان شیوه های کورسازی بیشتر استفاده شده است.
نتیجه گیری: کیفیت گزارش روش شناسی در مقالات کارآزمای بالینی تصادفی کنترل شده، در حد مناسبی نیست. برای گزارش بهتر نتایج باید آموزش های لازم به پژوهشگران و نویسندگان مقالات داده شود. علاوه بر این سردبیران مجلات باید دستورالعمل گزارش صحیح این نوع از مطالعات را در راهنمای نگارش مقالات مجلات درج نمایند تا شاهد هر چه بهتر شدن گزارش این دست از مطالعات توسط نویسندگان باشند.
طراحی و اجرای نمونه ی اولیه ی پرونده ی تغذیه ای بیمار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات تغذیه ای به عنوان بخشی از اطلاعات پزشکی بیمار در فرآیند تصمیم سازی و مراقبت های پزشکی و حتی موارد قانونی، اهمیت دارد. با وجود اهمیت ثبت چنین اطلاعات ارزشمندی، توجه شایسته ای نسبت به ثبت این اطلاعات انجام نمی گیرد. این پژوهش با هدف طراحی نمونه ی اولیه ی پرونده ی تغذیه ای بیمار بستری و به کارگیری آن به منظور تعیین اعتبار، مقبولیت و کارآیی آن، انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی- مقطعی بود که در سال 1389 طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا 6 فرم مربوط به پرونده ی تغذیه ای بیمار طراحی گردید و سپس فرم های پیش گفت در دو بیمارستان آموزشی گلستان اهواز و نمازی شیراز برای 121 بیمار به اجرا در آمد. پس از اجرا، بازخورد 118 نفر از کارکنان مراقبت پزشکی به وسیله ی پرسش نامه ای که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با ضریب Cronbach's alpha (922/0 = r) تعیین گردیدٍ، گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آنالیز واریانس و T مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین های پاسخ به پرسش های مربوط به محتوا و اهمیت اقلام اطلاعاتی پرونده ی تغذیه ای بیمار و پرسش های مربوط به نحوه ی اجرای آن به ترتیب 14/4 و 15/4 به دست آمد. داده ها اختلاف آماری معنی داری را بین نوع حرفه، بیمارستان های اجرای طرح، بخش ها و پاسخ ها نشان ندادند.
نتیجه گیری: به کارگیری پرونده ی نغذیه ای بیمار در فرآیند مراقبت از بیمار و یکپارچه سازی آن با پرونده ی بیمار و همچنین تأثیر آن بر کیفیت مراقبت از بیمار، مورد تأیید کادر مراقبت پزشکی شرکت کننده در اجرای طرح قرار گرفت و الگوی ارابه شده مورد پذیرش واقع شد.
میزان و نحوه ی به کارگیری مهارت های ارتباطی توسط کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباط به عنوان مهم ترین ویژگی لازم برای افراد شاغل توصیف شده است و حرفهی کتابداری به دلیل ماهیت خود، نیازمند مهارت های ارتباطی کامل در کتابخانه ها است. شاید مهم ترین درسی که دانشجویان کتابداری باید در مورد توقعات استفاده کنندگان فرا گیرند، این است که چگونه بتوانند در روابط متقابل بین خود و جامعه نقش درستی ایفا کنند. اگر اینگونه باشد، نتیجه رضایت شغلی و خدمات رسانی مطلوب به استفاده کنندگان خواهد بود. بدین منظور، پژوهش حاضر به شناسایی میزان و نحوه ی به کارگیری مهارت های ارتباطی در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد و جامعهی این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان و کتابداران دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-1388 بود. حجم نمونه ی محاسبه شده برای دانشجویان 780 نفر و برای کتابداران 136 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با جامعه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست مشاهدات محقق و پرسش نامه ی بسته پاسخ محقق ساخته برای یافتن نظرات دانشجویان بود که روایی آن با نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه تصویب و پایایی آن نیز تأییدگردید. به منظور تحلیل استنباطی یافته های به دست آمده از ابزارهای گردآوری، از روش آماری t تک متغیره استفاده شد.
یافته ها: میزان به کارگیری مهارت های ارتباط کلامی و غیر کلامی توسط دانشجویان به ترتیب 31/3 و 15/3 بود و بر اساس نتایج پرسش نامه ی گروه نمونه ی دانشجویان، میزان به کارگیری مهارت های ارتباط کلامی کتابداران 21/3 و مهارت های غیر کلامی آن ها 32/3 بود که نشان میدهد مهارت های ارتباطی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در حد متوسط میباشد و در حد مطلوب و عالی نیست و نیاز به تقویت بیشتری دارد.
نتیجه گیری: میزان به کارگیری مهارت های ارتباطی توسط کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در حد مطلوب نمیباشد. بیتوجهی به این مسأله کاهش میزان استفاده از کتابخانه را به همراه خواهد داشت. بنابراین توصیه میشود نهادهایی که وظیفه ی آموزش کتابداران را بر عهده دارند، با برگزاری دوره های آموزشی و همایش ها یا گنجاندن آن در منابع درسی و سایر اقدام هایی از این دست، مهارت های ارتباطی را به کتابداران آموزش دهند و کتابداران نیز در این زمینه حساسیت داشته باشند و مطالعات خود را گسترش دهند.
نقش میانجی تناسب فرد- سازمان و فرد- شغل، در رابطه ی میان انگیزه ی خدمت به خلق و عملکرد شغلی در پرستاران بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ی انگیزه ی خدمت به خلق یکی از معدود نظریات انگیزشی است که به بررسی انگیزه در سازمان های دولتی و همبسته های سازمانی آن همچون عملکرد شغلی در بخش دولتی می پردازد. پژوهش های پیشین با تأکید بر تأثیر مستقیم انگیزه ی خدمت به خلق بر عملکرد، منجر به ایجاد نتایج ضد و نقیض گشته اند. در این پژوهش، استدلال شده است که تأثیر انگیزه بر عملکرد شغلی، به صورت غیر مستقیم است، متغیرهای تناسب فرد- سازمان و تناسب فرد- شغل، به عنوان متغیرهای میانجی در این رابطه مورد شناسایی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بود و از آن جایی که شغل پرستاری یکی از بهترین مشاغلی است که می توان در آن انگیزه ی خدمت به خلق مشاهده کرد، بیمارستان های دولتی به عنوان محیط پژوهش انتخاب شد. بدین منظور تعداد 103 نفر از پرستاران زن بیمارستان های دولتی شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های انگیزه ی خدمت به خلق، تناسب فرد- سازمان، تناسب فرد- شغل و عملکرد شغلی پاسخ دادند. نتایج حاصل سپس توسط نرم افزار معادلات ساختاری AMOS (Analysis of moment structures) تحلیل شد.
یافته ها: رابطه ی میان انگیزه ی خدمت به خلق هم با تناسب فرد- سازمان (371/0 = β و 01/0 > P) و هم با تناسب فرد- شغل (561/0 = β و 001/0 > P)، مثبت و معنی دار است. همچنین روابط تناسب فرد- سازمان و هم تناسب فرد- شغل نیز با عملکرد شغلی، مثبت و معنی دار است (به ترتیب: 367/0 = β و 001/0 > P و 482/0 = β و 001/0 > P). اما مطابق فرض در حضور تناسب فرد- سازمان و تناسب فرد- شغل، انگیزه ی خدمت به خلق با عملکرد رابطه ی معنی دار نداشت که تأیید کننده ی نقش میانجی این دو متغیر است.
نتیجه گیری: در حالی که سازمان های خصوصی می توانند با تکیه ی بیشتر بر پاداش های مادی همچون پول، افراد را در جهت کار کردن بهتر در راستای اهداف و تأمین سود مالک برانگیزانند، سازمان های دولتی باید بیشتر بر درخواست از کارکنانشان برای کار در جهت پیشبرد اهداف جامعه و همچنین ارضای نیازهای شخصی متکی باشند تا کارآیی بالاتری را شاهد باشند.
بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۲۳-۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از راه های پیشنهادی برای سازماندهی اطلاعات وب سایت ها، استفاده از ابربرچسب هاست. استفاده از انواع ابربرچسب ها می تواند در میزان دقت بازیابی موتورهای کاوش و همچنین بالا بردن رتبه وب سایت در لیست نتایج موتورهای کاوش تأثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران بود. روش کار: این مطالعه به روش پیمایش توصیفی و بر روی 31 وب سایت انجام شد که در کل 342 صفحه وب را تشکیل می دادند. تعداد صفحات از طریق نقشه سایت شمارش شد و داده ها با استفاده از سیاهه وارسی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از میان 15 نوع ابربرچسب مورد بررسی، ابربرچسب های عنوان (98.53 درصد) و مجموعه نویسه ها ) 89.47 درصد) بیشترین میزان استفاده و ابربرچسب تجدیدکردن ) صفر درصد) کمترین میزان استفاده را در میان ابربرچسب های دیگر داشتند. میزان استفاده ابربرچسب های کلیدواژه و توصیف نیز به ترتیب 55.6 و 55.2 درصد بود. در کل، 100 درصد وب سایت های مورد بررسی، حداقل از یکی از ابربرچسب ها استفاده کرده بودند. بحث: ابربرچسب های عنوان، مجموعه نویسه ها، روبات، کلیدواژه و توصیف مورد توجه بیشتر طراحان وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی بوده، در حالی که ابربرچسب های موثر گوگل بوت، تجدید کردن، اقلام بی اعتبار، حافظه نهان کمتر مورد عنایت واقع شده اند. مشارکت کتابداران در ایجاد وب سایت های کتابخانه ها و توجه به استفاده از انواع ابربرچسب های مورد نیاز نقش فزاینده ای در بازیابی اطلاعات الکترونیکی خواهد داشت.
ارتقای عملکرد سازمانی از طریق فراموشی سازمانی هدفمند: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۱۰۵-۹۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های امروزی استفاده از ظرفیت فراموشی سازمانی را به عنوان یکی از ابزارهای بهبود عملکرد خود مورد نظر قرار داده اند. این پژوهش به دنبال شناسایی نوع رابطه بین فراموشی سازمانی هدفمند، یادگیری سازمانی، ظرفیت مدیریت دانش با عملکرد سازمانی است. روش کار: این تحقیق از نوع کاربردی و پیماشی است و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. در این پژوهش برای ارزیابی مدل ، از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد و جهت تحلیل داده ها نرم افزار لیزرل به کارگرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش را رؤسا، معاونین، مدیران و سرپرستان بیمارستان های دولتی و خصوصی سطح شهر مشهد تشکیل داده اند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که فراموشی هدفمند و یادگیری سازمانی بر روی عملکرد سازمانی از طریق ارتقاء ظرفیت مدیریت دانش تأثیر می گذارند که در این میان با توجه به نتایج حاصله از تحلیل عاملی مربوط به بررسی معنی داری روابط بین شاخص ها و عامل ها در سطح معناداری 01. 0 و همچنین پارامتر استاندارد ، شاخص های نادیده گرفتن دانش قدیمی و جایگزینی دانش جدید در شروع فعالیت ، استفاده از مکانیزم های رسمی جهت تسهیم تجارب، وجود فرایندهای منظم و بروز کسب دانش جدید از محیط و رضایت شغلی کارکنان از جمله مهترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است. بحث: یافته های پژوهش حاکی است که مدیران جهت ارتقاء و بهبود عملکرد سازمانی خود باید ظرفیت مدیریت دانش سازمان خود را بالا ببرند که این مهم زمانی اتفاق می افتد که فرایند یادگیری از طریق مدیریت فراموشی سازمانی به شکل پویاتر و مؤثرتری اجرا شود.
مقایسه ی نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت ایران با استاندارد سازمان ملل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۳۰-۱۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش علم جمعیت شناسی در امر توسعه هر جامعه ای با ارائه و ارزیابی آمار و شاخص های جمعیتی، مهم و مؤثر می باشد. نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت شامل تمامی این موارد می شود: ثبت، جمع آوری و ذخیره داده ها، پردازش، بازیابی، تحلیل، توزیع، انتشار و انتقال اطلاعات جمعیتی مربوط به سلامت جهت استفاده از آنها در برنامه ریزی های استراتژیک، مدیریت و اطلاع رسانی داده ها و اطلاعات سلامت. هدف از این تحقیق مقایسه ویژگی های نظام م دیریت اطلاعات جمعیتی مربوط با سلامت در سازمان های وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ثبت احوال و مرکز آمار ایران با استانداردهای سازمان ملل متحد بود. روش کار: این تحقیق از نوع کاربردی از دسته مطالع ات توصیفی- تطبیقی بوده است. جامعه پژوهش شامل نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت ایران در سازمان های وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ثبت احوال کشور، مرکز آمار ایران و سازمان ملل در سال 1389 بود. ابزار جمع آوری شامل چک لیست و فرم های جمع آوری اطلاعات بود که پس از سنجش روایی در جامعه مورد مطالعه تکمیل گردید. نحوه تحلیل داده ها تکنیک اولویت دهی بر اساس معیار و روش های توصیفی- تطبیقی بوده است. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که داد ه ها و اطلاعات به موقع، به طور مناسب، کامل و کافی جمع آوری نمی شوند و ارائه گزارش ها توسط سازمان های مختلف گاهی متناقض است. تکنیک اولویت دهی بر اساس معیار نشان داد که در این نظام وضعیت وزارت بهداشت در مرتبه عالی وسایر سازمان ها در مرتبه خوب قرار گرفتند. بحث: با توجه به نتایج مشخص می شود هنگامی یک نظام اطلاعاتی می تواند در تصمیم گیری مدیران مورد استفاده قرارگیرد که قابل اعتماد و روا باشد. بنابراین لازم است تمامی سازمان های مرتبط در جهت بهبود و کاهش نقاط ضعف این نظام مشارکت نمایند و با مشارکت و تبادل داده ها از ارائه اطلاعات متناقض بپرهیزند. پژوهشگران جهت دستیابی به اطلاعات صحیح و به موقع در این نظام مدلی را پیشنهاد نمودند.
شخصیت های صبحی و بعد از ظهری کارکنان و تأثیر آن بر سرمایه ی روان شناختی سازمان بر اساس مدل Fered lutans(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روان شناسان، تیپ های متعددی برای شخصیت افراد پیشنهاد کرده اند که بر اساس آن هر فرد را در یکی از این تیپ ها قرار می دهند. یکی از این تیپ ها، مدل شخصیت صبح و بعد از ظهر است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی میزان سرمایه ی روان شناختی موجود با مؤلفه هایی چون (خوش بینی، تاب آوری، امیدواری و خودکارامدی) با استفاده از مدل Fered lutans در دو بخش دولتی و خصوصی اصفهان بر حسب سبک های شخصیت صبحی و بعد از ظهری کارکنان بوده و این که آیا رابطه و همبستگی بین دو متغیر سرمایه ی روان شناختی و سبک شخصیتی بر روی عملکرد فردی و سازمانی مورد تأیید می باشد یا نه.
روش بررسی: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است؛ جامعه ی آماری آن شامل 1615 نفر از کارکنان بیمارستان های دولتی (کاشانی، امام موسی کاظم) و خصوصی (سعدی و بهارستان) اصفهان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، متناسب با حجم جامعه تعداد 250 نفر از کارکنان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از مصاحبه با استفاده از Cronotype munich و دو پرسش نامه استفاده گردیده که پایایی پرسش نامه ی استاندارد سرمایه ی روان شناختی با ضریب 93 درصد و برای پرسش نامه ی شخصیت صبحی و بعد از ظهری 81 درصد بوده و روایی نیز بر اساس نظرات متخصصین مربوط در سطح بالایی مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson، t-test و MANOVA) استفاده گردید.
یافته ها: بین نمرات شخصیت صبحی با امیدواری، خودکارامدی و خوش بینی رابطه ی معنی داری وجود دارد و بین نمرات شخصیت عصری با خودکارامدی، خوش بینی و تاب آوری رابطه ی معنی داری وجود دارد. در صورتی که بین نمرات شخصیت بعد از ظهری با امیدواری و بین نمرات شخصیت صبحی با تاب آوری رابطه ی معنی داری یافت نشد. همچنین از نظر کارکنان دارای سبک شخصیت عصری بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی (تأهل) تفاوت معنی داری یافت شد. به عبارت دیگر افراد متأهل بعد از ظهر محور دارای تاب آوری بالاتری هستند.
نتیجه گیری: سرمایه ی روان شناختی رابطه ی مثبت معنی داری با سبک شخصیتی دارد. در مجموع کارکنانی با سبک شخصیتی عصری، سرمایه ی روان شناختی بیش تری را نسبت به سبک شخصیتی صبحی نشان می دهند.
عوامل مؤثر بر کارایی فنی و رتبه بندی واحدهای کارا در بیمارستان های تأمین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی ارایه کننده ی خدمات بیمارستانی به دو صورت نظام درمان مستقیم (بیمارستان های تحت مالکیت و مدیریت سازمان) و نظام درمان غیر مستقیم (خرید خدمات بیمارستانی و درمانی از دیگر خدمت دهندگان) به متقاضیان است. مطالعه ی حاضر، به منظور رتبه بندی واحدهای کارا و تعیین ارتباط بین کارایی و اندازه ی فعالیتی بیمارستان های تأمین اجتماعی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ی تحلیلی، بر روی 65 بیمارستان تأمین اجتماعی فعال در سطح کشور طی سال های 88-1386 انجام شد. به منظور سنجش میزان کارایی فنی بیمارستان ها از مدل نهاده- ستانده و تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. همچنین از آزمون های آماری برای بررسی معنی دار بودن تأثیر مقیاس فعالیتی بر روی سطح کارایی بیمارستان ها استفاده شد.
یافته ها: حدود 5/28 درصد از بیمارستان های کوچک تأمین اجتماعی و 2/16 درصد از بیمارستان های بزرگ تأمین اجتماعی کارایی کامل داشتند. آزمون فرضیه ی اختلاف میانگین ها از نظر آماری نشان داد که میانگین کارایی در دو گروه از بیمارستان های کوچک و بزرگ تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند (29/0 = Sig.).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، انتظار می رود که با اصلاح شیوه های مدیریتی در استفاده ی بهینه از نهاده ها، سطح نا کارامدی مدیریتی به میزان تقریبی 6 درصد کاهش یابد و همچنین با استفاده ی بهتر از امکانات موجود، شاهد افزایش تقریبی در مقیاس ارایه ی خدمات خروجی به میزان 5 درصد باشیم.
اثر ادراک مشتریان از سرمایه ی انسانی بر شکل گیری تصویر ذهنی آنان از بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویر مطلوب در بازار، دارایی پر ارزشی برای محسوب می شود و عوامل مختلفی بر شکل گیری آن تأثیرگذارند. مدیران بیمارستان ها به عنوان یکی از مهم ترین نیروهای یک جامعه می بایست جهت ایجاد تصویری مطلوب از سازمان خود در اذهان مشتریان تلاش نمایند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر ادراک مشتریان از سرمایه ی انسانی (به طور خاص دانش و تخصص و مهارت های ارتباطی منابع انسانی) سازمان بر شکل گیری تصویر ذهنی آنان از بیمارستان می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی است و جامعه ی آماری آن بیماران بستری در بخش های مختلف بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی در شهر اصفهان در پاییز 1388 بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بوده است و روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی با محاسبه Cronbach’s Alpha مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سرمایه ی انسانی بر شکل گیری تصویر ذهنی مطلوب تأثیر مثبت و معنی داری (594/0 = B، 001/0 > P) دارد. در این میان تأثیر مؤلفه ی دانش و تخصص (622/0 = B، 001/0 > P) پررنگ تر از بعد مهارت های ارتباطی (548/0 = B، 001/0 < P) می باشد. در پایان مقاله رتبه های هر یک از مؤلفه های مورد بررسی سرمایه ی انسانی به تفکیک گروه های مورد بررسی (پزشکان، پرستاران، کارکنان، خدمه) ارایه گردید.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت ادراک مشتریان از دانش و تخصص منابع انسانی و مهارت های ارتباطی آنان بر شکل گیری تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان تأثیرگذار است؛ بنابراین لازم است که مدیران بیمارستان ها در راستای مدیریت بیمارستان و بازاریابی خدمات بیمارستان توجه به منابع انسانی موجود در بیمارستان و تبدیل آنان به سرمایه ی انسانی را مورد توجه قرار دهند.
بررسی رابطه ارائه خدمات پیش بیمارستانی به بیماران انفارکتوس حاد قلبی و مدت بستری آنان در بیمارستان حضرت رسول (ص): شش ماهه اول سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
۱۷-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خدمات پیش بیمارستانی می تواند نقش مؤثری در میزان زنده ماندن و پیشگیری از صدمات جدی به بیماران و مصدومین داشته باشد. همچنین افزایش مدت اقامت بیماران ضمن این که موجب افزایش هزینه های بیمار و بیمارستان می شود، زمان بهبودی و توانبخشی بیمار را هم زیاد می کند. در این پژوهش رابطه ارائه خدمات پیش بیمارستانی و مدت اقامت بیماران انفارکتوس حاد قلبی در بیمارستان حضرت رسول (ص) بررسی می شود. روش بررسی: مطالعه حاضر، پژوهشی تحلیلی از نوع مطالعات هم گروهی گذشته نگر می باشد. جامعه پژوهش بیماران بستری شده در بیمارستان حضرت رسول (ص) تهران با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی هستند، که از تاریخ 1/1/88 تا 31/6/88 ، زنده ترخیص شده اند. نمونه پژوهش با جامعه پژوهش منطبق بوده و پرونده پزشکی تمام این گروه از بیماران بررسی شد. به منظور تحلیل داده ها نرم افزار SPSS ویرایش 16 استفاده شد و جهت تحلیل داده ها آزمون ناپارامتری من- ویت نی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: 88 درصد نمونه پژوهش با آمبولانس و با فرض دریافت خدمات پیش بیمارستانی به بیمارستان منتقل شده بوند، به طور کلی میانگین مدت اقامت بیماران در بیمارستان 6.17 روز (4.05 =انحراف معیار) بود، و تفاوت آماری معنی داری بین مدت اقامت بیماران در دو گروه ورود با آمبولانس و ورود بدون آمبولانس مشاهده نشد. اما میانگین مدت اقامت بیماران در گروه های سنی مختلف تفاوت آماری معنی دار داشت. (0.05 P 12≤' type="#_x0000_t75"> ) همچنین مدت اقامت در بیماران با پوشش های مختلف بیمه ای تفاوت آماری معنادار داشت. (0.05 P 12≤' type="#_x0000_t75"> ) بحث: نحوه انتقال بیمار و نوع خدمت پیش بیمارستانی گرچه در طول مدت اقامت در بیمارستان تأثیر نداشته است، ولی ممکن است در پیامدهای دیگری نظیر بهبود وضعیت عمومی بیمار، کاهش آسیب، کاهش درد و ... مؤثر باشد که این پیامد ها منجر به کاهش مدت اقامت در بیمارستان نشود. به نظر می رسد در مطالعات مربوط به بررسی عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران در بیمارستان، پژوهشگر باید نگاهی سیستمی و کل نگر به مجموعه عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران داشته باشد تا بتواند سهم هر عامل را در کنار سایر عوامل در افزایش یا کاهش مدت اقامت بدست آورد.