فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سالانه پژوهشگران و استادان بسیاری در دانشگاه ها به امر پژوهش و تولید علم مشغول هستند. نتایج این پژوهش ها اغلب به صورت گزارش نهایی، چاپ مقاله های تخصصی و غیره منتشر می شود، اما آیا این گزارش های طولانی که با زبانی فنی و پیچیده تهیه شده اند، به ما این اطمینان را می دهند که نتایج تحقیق به گونه ای قابل فهم گسترش می یابد و در اختیار نیازمندان به این نتایج قرار می گیرد؟
هدف از این یادداشت کوتاه، معرفی راهکاری برتر برای نشر دستاوردهای پژوهش و توصیه های اجرایی در مورد نحوه ی نگارش آن است. این متن، حاصل یک تحقیق مروری است که در آن، اغلب از منابع اینترنتی برای معرفی قالبی خلاصه از گزارش پژوهش با نام «خلاصه ی اجرایی» استفاده شده است.
باید به خاطر داشت که از قالب خلاصه ی اجرایی در موارد متعددی استفاده می شود؛ مانند زمانی که پروپوزال یا پیشنهادی را برای یک مناقصه یا مزایده تهیه می کنیم و یا زمانی که تصمیم داریم خلاصه ای از دستاوردهای پژوهش خود را به دست افراد مؤثر (سیاست گذاران، تصمیم گیران، مدیران و بهره برداران پژوهش) برسانیم که در این مقاله، همین کاربرد بیش از همه مد نظر ما است.
مقاله کوتاه: مقایسه ی وضعیت واحد پذیرش بیماران بستری بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی شیراز و اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پذیرش در واقع ورودی اصلی بیمارستان است و اولین ارتباط بیمار با بیمارستان از طریق واحد پذیرش صورت می گیرد. کارآیی این واحد زمانی مشخص می شود که اصول کلی چه از لحاظ تجهیزات و امکانات، چه از نظر تمامی فعالیت های انجام گرفته در این واحد رعایت گردد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- توصیفی در سال 1387 انجام شد. در این مطالعه، 7 بیمارستان آموزشی شیراز با 7 بیمارستان آموزشی اهواز از نظر وضعیت واحد پذیرش بیمارستان های آموزشی مقایسه شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه و مشاهده ی مستقیم و ثبت در چک لیست های استانداردهای مصوب وزارت بهداشت و درمان گردآوری شد. روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات تأیید و نتایج در قالب جداول توزیع درصد فراوانی ارایه گردید.
یافته ها: در رابطه با مقایسه ی تجهیزات بیمارستان های مورد مطالعه در این پژوهش، بیمارستان های شیراز و اهواز به ترتیب با در اختیار داشتن 39 درصد و 46 درصد از وسایل و تجهیزات مورد نیاز در چارک دوم قرار گرفتند. در مطالعه ی حاضرمشاهده شد که آگاهی از وضعیت ترخیص بیماران از طریق ارتباط با بخش های بیمارستانی در شیراز 28 درصد موارد بر عهده ی واحد پذیرش بود، ولی در بیمارستان های آموزشی اهواز واحد پذیرش هیچ نقشی در ترخیص بیماران نداشتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بیمارستان های اهواز با رعایت 22 درصد و بیمارستان های شیراز با رعایت 31 درصد از موارد استاندارد در رابطه با وظایف محوله، عملکرد نامطلوبی داشتند. تحصیلات کارکنان واحد پذیرش بیمارستان های شیراز بالاتر از اهواز بود. مسؤولین جهت رفع مشکلات واحد پذیرش و حفظ ارتباط با کارکنان بخش مدارک پزشکی در جهت ارتقای کیفیت بخش مدارک پزشکی باید تلاش بیشتری داشته باشند.
تأثیر نابرابری درآمدی بر سلامت افراد در کشورهای منتخب با استفاده از داده های تابلویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۸۶-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه بین موقعیت سلامتی در اجتماع و نابرابری درآمدی در خلال دو دهه گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما یکی از سئوالاتی که در جواب به آن توافق عمومی وجود ندارد این است که آیا تغییرات در نابرابری اقتصادی، منتهی به تغییرات در شاخص های سلامت جامعه خواهد شد؟ روش کار: برای پاسخ به این سئوال از امید به زندگی و نرخ مرگ و میر به عنوان شاخص های سلامت و از ضریب جینی به-عنوان شاخص نابرابری درآمدی استفاده شده است. در این تحقیق، رابطه بین نابرابری درآمدی و سلامتی جامعه طی سال-های 2007-1995 در 125 کشور جهان با استفاده از داده های تابلویی بررسی شده است. یافته ها: به هنگام استفاده از داده های تابلویی باید ناهمگنی و تفاوت های غیر قابل مشاهده کشورها در قالب اثرات ثابت نیز در نظر گرفته شود. به کارگیری روش Panel data و با در نظر گرفتن اثرات ثابت و ناهمگنی مقاطع، رابطه بین نابرابری و سطح سلامت جامعه از نظر آماری بی معنی حاصل می شود. بحث: با افزایش درآمد، امید به زندگی افزایش و نرخ مرگ و میر کاهش می یابد اما برخلاف بسیاری از مطالعات که بیشتر با استفاده از داده های سری زمانی صورت گرفته اند، رابطه معنی داری بین نابرابری درآمدی و شاخص های سلامت وجود ندارد.
ارتباط بین اجرای طرح مسیر ارتقای شغلی و شاخص های عملکرد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
یافته ها: طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسؤولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.
میزان خود- استنادی مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی حوزه ی پزشکی نمایه شده در نمایه نامه ی استنادی Scopus(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خود- استنادی به عنوان یکی از بارزترین کاستی شاخص های علم سنجی مبتنی بر تحلیل استنادی مطرح است. اگر چه خود- استنادی برای مجلات تا حدودی طبیعی است، اما میزان نامتعارف آن باعث حذف مجله در بررسی و ارزیابی توسط پایگاه های اطلاعاتی می شود. این پژوهش به بررسی میزان خود- استنادی مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایران در حوزه ی پزشکی که در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه شده بودند، پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه از دسته مطالعات توصیفی بود که در آن از تحلیل استنادی استفاده شد. جامعه ی مورد پژوهش عبارت از مجلات علمی- پژوهشی انگلیسی زبان ایرانی در حوزه ی پزشکی بودند که تا زمان انجام این پژوهش (اسفند 1388) در فاصله ی سال های 09-2005 در پایگاه Scopus نمایه می شدند که شامل 16 عنوان مجله بود. ابزار جمع آوری داده ها، فهرست کنترلی محقق ساخته بود که روایی آن به تأیید رسید. جمع آوری داده ها به صورت مشاهده ی مستقیم و با مراجعه به وبگاه نمایه نامه ی استنادی Scopus و جستجوی عناوین مجلات و بررسی منابع آن ها صورت گرفت. داده ها بعد از جمع آوری و ورود به رایانه توسط نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نرخ خود- استنادی در میان مجلات مورد بررسی 64/29 درصد و در مجموع 43/14 درصد از کل استنادها، مربوط به خود- استنادی بود. مجله ی Hepatitis monthly با 100 درصد، بالاترین نرخ خود- استنادی و مجله ی Iranian journal of medical science با 88/6 درصد خود- استنادی، پایین ترین نرخ خود- استنادی را داشتند. بیشترین میزان خود- استنادی مجلات در سال 2009، 34/42 درصد و کمترین میزان در سال 2005، 95/13 درصد بوده است.
نتیجه گیری: میانگین نرخ خود- استنادی در مجلات به نسبت بالا است. این میزان بسیار نزدیک به سقف معمول خود- استنادی ها در جهان است. نرخ خود- استنادی در فاصله ی سال های اولیه، روندی افزایشی و در فاصله ی سال های پایانی (09-2008) رشدی300 درصدی داشته است. بنابراین، مجلات بایستی در کاهش این نرخ و تلاش در جهت جذب استناد از سایر مجله ها بیشتر تلاش کنند.
پرونده سلامت فردی، فن آوری اطلاعات در سیستم مراقبت سلامت آینده: دیدگاه پزشکان و پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده سلامت فردی، پرونده ای فرد مدار است، که جهت دسترسی افراد به اطلاعات سلامت خود طرح ریزی شده است و با ارایه اطلاعات و استفاده از سایر وسایل حمایتی مانند پایگاه های دانش به افراد کمک می کند تا نقش فعال تری در سلامت خود داشته باشند. به دلیل این که پزشکان و پرستاران نقش اساسی در تکمیل، ارایه، آموزش و استفاده از آن را دارند، پژوهشی به منظور بررسی پرونده سلامت فردی از دیدگاه پزشکان و پرستاران صورت پذیرفت.روش بررسی: پژوهشی توصیفی– مقطعی بر روی 120 نفر پزشک و 250 نفر پرستار انجام شد، که به صورت تصادفی از بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1387 انتخاب شده بودند. گردآوری داده ها با پرسش نامه محقق ساخته، دارای پایایی (r=0.82 Spearman-Brown) و روایی (صوری و محتوایی) در دو قسمت اطلاعات زمینه ای (سطح تحصیلات، سن، جنسیت) و سوالات اهداف در قالب جواب های بلی، خیر و چهار گزینه ای انجام شد و با آمار توصیفی و توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: 93.8 درصد وجود یک پرونده سلامت فردی و 88.6 درصد وجود قالب منسجمی برای آن را ضروری می دانند. 58.1 درصد مهم ترین استفاده آن را ارایه اطلاعات به همه ارایه دهندگان مراقبت و 39.2 درصد حافظه های قابل انتقال را بهترین شکل آن ذکر کردند. 85.7 درصد مزایای آن را آگاهی بیماران از زمان ویزیت، 67.6 درصد بیشترین عیب آن را درک نادرست بیمار از اطلاعات خود و 49.7 درصد علت عدم تهیه ی پرونده ی سلامت فردی را عدم آگاهی افراد نسبت به مزایای آن ذکر نمودند.نتیجه گیری: پرونده سلامت فردی از نظر جامعه پژوهشی ضروری می باشد. مسایل و نگرانی های مربوط به درک نادرست بیمار از اطلاعات، مسایل محرمانگی و امنیتی بایستی به نحو مقتضی برطرف گردد. ارایه این پرونده از طرف وزارت بهداشت با همکاری بخش خصوصی و سازمان های بیمه توصیه می گردد.
الگویابی معادله ی ساختاری روابط بین جو اخلاقی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت در بین کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جو اخلاقی بخشی از فرهنگ سازمانی است. ارزش های سازمانی به مسایل اخلاقی سازمان می پردازند و آنچه را که در جو اخلاقی سازمان، اخلاقی محسوب می شود، تعیین می کنند. جو اخلاقی سازمان می تواند پیش بینی کننده ی رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی کارکنان باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علمی و الگویابی معادلات ساختاری بین جو اخلاقی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت در بین کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته ی مطالعات همبستگی بود که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش 299 نفر از کارکنان بخش های درمانی، اداری و پیراپزشکی و مسؤولان بخش های بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را شامل می شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چهار پرسش نامه ی استاندارد بود (که پایایی آن ها با Cronbach's alpha و روایی سازه ی آن ها با تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 16SPSS و تحلیل مدل معادله ی ساختاری با استفاده از نرم افزار 5/8lisrel انجام گرفت.
یافته ها: بین جو اخلاقی با رضایت شغلی (325/0 = r) و تعهد سازمانی(334/0 = r)، رابطه ی مثبت و معنی دار و با نیت ترک خدمت (114/0- = r)، رابطه ی منفی و معکوس وجود داشت. همچنین بین رضایت شغلی با تعهد سازمانی (625/0 = r)، رابطه ی مثبت و با نیت ترک خدمت (359/0- = r)، رابطه ی منفی و بین تعهد سازمانی با نیت ترک خدمت (292/0- = r)، نیز رابطه ی منفی و معکوس مشاهده شد. مدل معادله ی ساختاری، تأثیر مستقیم رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بر روی نیت ترک خدمت نشان داد.
نتیجه گیری: مدل سازی معادله ی ساختاری چهارچوبی را در ارتباط با متغیرها فراهم می کند که به واسطه ی آن جو اخلاقی تعهد و رضایت کارکنان بیمارستان های خصوصی شهر شیراز را بهبود می بخشد و این توانمندی، رشد و توسعه و کاهش نیت ترک خدمت آن ها را به دنبال خواهد داشت.
تأثیر فن آوری های اطلاعاتی بر استفاده ی کاربران از خدمات مرجع: از دیدگاه کتابداران مرجع کتابخانه های مرکزی دانشگاه های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش مرجع در کتابخانه ها از مهم ترین بخش ها و خدمات مرجع، نمود عینی کلیه ی تلاش هایی است که در یک کتابخانه به عمل میآید. با توجه به این که هدف عمده ی تأسیس کتابخانه ها، خدمت به استفاده کنندگان از کتابخانه و برآوردن نیازهای اطلاعاتی آن ها و در نتیجه، تأمین رضایت استفاده کنندگان می باشد، آگاهی از تأثیر این فن آوری ها بر خدمات مرجع مهم و ضروری است. تعیین تأثیر فن آوری های اطلاعاتی بر استفاده ی کاربران از خدمات مرجع کتابخانه های دانشگاهی، مهم ترین هدف این پژوهش بود.
روش بررسی: این پژوهش به صورت پیمایشی در سال 1387 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل همه ی کتابداران کتابخانه های مرکزی تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری (66 نفر) بود. اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته گردآوری گردید. روایی به وسیله متخصصان کتابداری واطلاع رسانی تأیید گردید و سنجش پایایی آن نیز از روش هم سانی درونی (Cronbach's alpha) با ضریب 96/. به دست آمد. فن آوری هایی، که در این تحقیق تأثیر آن ها مورد بررسی قرار گرفت، عبارت از فهرست های رایانه ای (اپک)، پایگاه های اطلاعاتی، پست الکترونیکی و وب بودند. خدمات مرجعی، که تأثیر فن آوری های پیش گفت بر روی آن ها سنجیده شد، عبارت از آموزش فردی، آموزش گروهی، مشاوره ی خوانندگان، کتاب درمانی، راهنمایی تحقیقات درسی، اشاعه ی گزینشی اطلاعات، پاسخ گویی به پرسش های مرجع فوری، بررسی کتابشناختی، امانت بین کتابخانه ای، خدمات ارجاعی و پاسخ گویی به پرسش های پژوهشی بودند. از نسخه ی نرم افزار آماری 5/11SPSS و به کارگیری آزمون های آماری اندازه گیری مکرر و آزمون t وابسته به تجزیه و تحلیل داده ها جهت پاسخ گویی به سؤالات تحقیق استفاده شد.
یافته ها: از دیدگاه کتابداران مرجع کتابخانه های مرکزی دانشگاهی، استفاده ی کاربران از فن آوری های اپک، پایگاه های اطلاعاتی، پست الکترونیکی و وب، آن ها را از هیچ یک از خدمات مرجع، بی نیاز نمی کند. یافته های دیگر پژوهش حاکی از وجود تفاوت معنی داری بین تأثیر فن آوری های اپک و پایگاه اطلاعاتی، اپک و وب، پایگاه های اطلاعاتی و وب و نیز پست الکترونیکی و وب؛ و نبود تفاوت معنی دار بین تأثیر اپک و پست الکترونیکی و نیز پایگاه های اطلاعاتی و پست الکترونیکی بود. همچنین از میان فن آوری های اطلاعاتی، وب بیشترین تأثیر و اپک، کمترین تأثیر را بر خدمات مرجع داشتند.
نتیجه گیری: دیدگاه کتابداران مرجع کتابخانه های دانشگاهی، استفاده ی کاربران از فن آوری های اطلاعاتی اپک، پایگاه های اطلاعاتی، پست الکترونیکی و وب، آن ها را از هیچ یک از خدمات مرجع کتابخانه های دانشگاهی به طور کامل بی نیاز نمی کند. مواردی از قبیل نداشتن سواد رایانه ای کافی، عدم شناخت کافی پست الکترونیکی و نیاز به برقراری رابطه ی رو در رو با کتابدار مرجع را می توان در نیاز کاربران به خدمات مرجع در عین دسترسی به پست الکترونیکی دخیل دانست.
رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قابلیت های مربوط به هوش هیجانی در دهه های اخیر، توجه بسیاری از سازمان ها و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هوش هیجانی زمینه ای مناسب برای ساختن محیطی مطلوب برای برقراری ارتباط مؤثر می باشد، تا به وسیله ی آن، مراجعین بتوانند آزادانه نیازهای اطلاعاتی خود را برای کسب حمایت از سوی کتابداران مطرح کنند. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد مهارت های ارتباطی Queendom و هوش هیجانی شرینک (Shrink Emotional Intelligence) بود. جامعه ی آماری شامل 117 نفر کتابدار کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 و روش نمونه گیری سر شماری بود. روایی پرسش نامه ها از روش محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha به ترتیب برابر 86/0 و 92/0 تأیید گردید. روش گردآوری داده ها، به شکل مراجعه ی حضوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، در دو سطح آمار توصیفی (درصد میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson و آزمون t تک متغیره) صورت گرفت.
یافته ها: میانگین هوش هیجانی و مؤلفه های مربوط به آن در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان کمتر از سطح متوسط بود، اما مؤلفه ی خود انگیزی در کتابداران دانشگاه اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. میانگین کلیه ی ابعاد مهارت های ارتباطی در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بیشتر از سطح متوسط بود. همچنین بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی کتابداران در دانشگاه اصفهان (000/0 = sig و 525/0 = r) و در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (000/0 = sig و 515/0 = r) ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت؛ یعنی هوش هیجانی بالای کتابداران، منجر به برقراری ارتباط مناسب با مراجعین شده بود. کتابداری، که توانایی های لازم برای هوش هیجانی را در اختیار داشته باشد، خدمات را به گونه ای عرضه می کند که موجب رضایت مندی بیشتر از سوی مراجعین شود. پس می توان نتیجه گرفت که یکی از مؤلفه های اساسی برقراری ارتباط مناسب کتابداران با مراجعین، برخورداری از سطح مطلوب هوش هیجانی می باشد،که میتوان از طریق برگزاری دوره های تخصصی، میزان آن را در کتابداران بهبود بخشید.
بررسی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) بر اساس تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طول مدت اقامت یکی از مهم ترین و کاربردی ترین شاخص های بیمارستانی است که امروزه، به طور گسترده ای در بیمارستان ها به کار گرفته می شود و بیانگر میزان کارایی و عملکرد فعالیت های بیمارستانی می باشد. از طرفی تکنیک تحلیل سلسله مراتبی یکی از فنون تصمیم گیری گروهی است که جهت تعیین الویت ها به کار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) انجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی– مقطعی است. جامعه ی پژوهش شامل مدیریت، ریاست، سوپر وایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان الزهرا (س) (25نفر) در سال 1388 بودند که تمامی آن ها به صورت سرشماری، به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی مقایسه های زوجی بود که روایی آن با نظر استادان فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice صورت گرفت.
یافته ها: به طور کلی بیماری های زمینه ای بیمار (245/0)، آماده بودن تخت بیمار (203/0)، ترخیص در روزهای قبل از ایام تعطیل (657/0)، هماهنگی واحد های پاراکلینیکی با بخش های درمانی (294/0)، آگاهی کارکنان درمانی (241/0)، انجام دادن گرافی های مختلف در بیمارستان (286/0) و برقراری ارتباط روحی پرستار با بیمار (517/0)، بیشترین تأثیر را در طول مدت اقامت بیمار در بیمارستان الزهرا (س) داشتند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل تأثیرگذار بر کاهش طول مدت اقامت بیمار، از وظایف اصلی مدیران در بیمارستان است. در این میان عوامل مرتبط با ویزیت بیمار، هماهنگی بخش های دیگر و ویژگی های بیمار دارای اهمیت بیشتری است و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیشتری از طرف مسؤولین بیمارستان ها دارد.
گزارش موردی: تأثیر نظام آراستگی سازمانی (5S) بر خدمات بیمارستانی در مرکز آموزشی درمانی 515 تخت خوابی امام رضا(ع) کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها از جمله بیمارستان ها دریافته اند که به کارگیری مدل ها و سیستم های مدیریت کیفیت بهترین راه رقابت، بقا و توسعه ی آن ها است. در این راستا، در بیمارستان 515 تخت خوابی امام رضا(ع) با اجرای نظام آراستگی در سه بخش مدارک پزشکی، تغذیه و بخش بستری جراحی، تأثیر مدل 5S بر خدمات واحدهای مختلف ارایه ی خدمات بیمارستانی مورد سنجش قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش به روش نیمه تجربی و به صورت بررسی قبل و بعد، در مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه در سال 1389 صورت گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کارکنان سه بخش تغذیه، جراحی و مدارک پزشکی (در مجموع 81 نفر) بودند. ابتدا با استفاده از چک لیست ارزیابی نظام آراستگی و همچنین پرسش نامه ی رضایت سنجی بیماران، کارکنان بخش های مورد مطالعه و کارکنان سایر بخش ها از عملکرد واحدهای پیش گفت، که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن از طریق تکرار آزمون (Test retest)تأیید شده بود، اقدام به انجام پیش آزمون گردید. سپس با آموزش کارکنان و اجرای 5S و استقرار آن در این واحدها، تغییرات لازم طی دو ماه اعمال گردید و پس از آن به کمک ابزارهای ذکر شده جهت جمع آوری اطلاعات، پس آزمون انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه قبل و بعد از اجرای نظام آراستگی به کمک جداول و نمودارهای توصیفی ارایه گردید و تغییرات ناشی از اجرای 5S با استفاده از آمار تحلیلی (t مزدوج و Wilcoxon) به وسیله ی نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: استقرار نظام آراستگی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات و عملکرد سه واحد تغذیه، مدارک پزشکی و بخش بستری جراحی داشت؛ به طوری که میزان رضایت مندی کارکنان و بیماران در قبل و بعد از اجرای 5S در هر سه بخش تفاوت معنی داری را نشان داد (برای هر سه بخش 00/0 = P). همچنین تفاوت قبل و بعد از وضعیت آراستگی سازمانی (شامل سامان دهی، نظم و ترتیب و پاکیزه سازی محیط)، از نظر آماری برای بخش تغذیه با مقادیر 000/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 011/0 = P برای S3؛ و در بخش مدارک پزشکی 001/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 009/0 = P برای S3 و همچنین برای جراحی نیز به ترتیب مقادیر 001/0 = P برای S1، 003/0 = P برای S2 و 033/0 = P برایS3 معنیدار بود.
نتیجه گیری: نظام آراستگی سازمانی، مدلی مؤثر و پایه ای در ارتقای کیفیت خدمات در بین بخش های مورد مطالعه بود و تأثیر این مدل همانند توفیق آن در بخش های صنعتی، تأیید می شود. بنابراین، پژوهشگران به کارگیری این نظام را در کلیه ی بخش های بیمارستانی و واحدهای ارایه دهنده ی خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد می کنند.
جایگاه اطلاعات سلامت در رفرم جدید نظام بهداشت و درمان آمریکا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نیازهای در حال تحول جامعه که نظام سلامت می بایست پاسخ گوی آن ها باشد، اصلاح و تحول این نظام را در همه کشورهای جهان ناگزیر ساخته است. افزایش کارایی و اثربخشی خدمات سلامت، برقراری عدالت، تامین مالی پایدار و بهبود مدیریت از اهداف اجرای اصلاحات در نظام سلامت می باشد. در آمریکا نیز پس از روی کار آمدن دولت جدید، انجام اصلاحات در نظام بهداشت و درمان به طور وسیعی در برنامه های کاری این دولت قرار گرفت. تمرکز اصلی این اصلاحات بر روی استفاده از فن آوری های نوین اطلاعاتی در زمینه مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی است، زیرا این دولت، اطلاعات بهداشتی با ارزش را به عنوان کلیدی برای توسعه پوشش همگانی مراقبت بهداشتی همراه با ارتقای کیفیت و کنترل هزینه ها قلمداد می کند. بنابراین در این راستا، منشور اطلاعات بهداشتی را در 7 موضوع مطرح نموده است که در صورت رعایت و اجرای این اصول، اصلاحات جدید بهداشت و درمان با استفاده از فن آوری های اطلاعاتی می تواند به اهداف از پیش تعیین شده نایل گردد.
برآورد هزینه ی درمان و طول دوره ی بستری شدن با استفاده از رویکرد شبکه ی عصبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از شبکه های عصبی و الگوریتم های ژنتیک در بررسی مسایل و متغیرهای پر کاربرد در زمینه ی سلامت، این روزها بیش از پیش رواج یافته است. مجهز شدن علم پزشکی به ابزارهای هوشمند در تشخیص و درمان بیماری ها می تواند اشتباهات پزشکان و خسارت جانی و مالی را کاهش دهد. در این مقاله کاربردهای نوعی شبکه ی عصبی در پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است، تا هم برای محققان هوش مصنوعی و هم برای پزشکی قابل استفاده باشد.
روش بررسی: در این مطالعه از نمونه ی داده های موجود در نرم افزار SPSS به نام Patient_los.sav که شامل ثبت درمان یک نمونه از بیمارانی است که برای بیماری قلبی درمان دریافت نموده اند، استفاده خواهیم کرد و با به کارگیری فرایند پرسپترون چند لایه برای ساختن یک شبکه ی عصبی، به پیش بینی هزینه و طول درمان بیماران پرداخته شده است. متغیرهای طول مدت بستری شدن و هزینه ی درمان به عنوان متغیرهای وابسته و سایر متغیرها را نیز به عنوان عامل یا فاکتور وارد مدل شده اند.
یافته ها: شبکه ی عصبی می تواند نتایج بیمارانی که عمل شده باشد یا عمل نشده باشند، را بررسی کند و سپس شبکه های جداگانه می تواند هزینه ی درمان و مدت بستری شدن را پیش بینی کند، به شرط این که بدانیم روی چه بیماری جراحی انجام شده است.
نتیجه گیری: شبکه ی عصبی طراحی شده در این قسمت به خوبی مقادیر معمول بیماران را پیش بینی میکند و با به وجود آوردن شبکه ی عصبی چند لایه می توان بیمارانی که قبل از عمل جراحی می میرند، را به خوبی به تصویر کشید. شبکه ی عصبی به خاطر خاصیت مدل سازی غیر خطی می تواند کمک مؤثری در مدل سازی و پیش بینی باشد.
مرور سیستماتیک بررسی های انجام شده در زمینه ی صنعت گردشگری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت گردشگری پزشکی حیطه ی پیچیده ای برای مطالعه می باشد. این پژوهش در راستای گردآوری سیستماتیک مقالات موجود و توصیف و تحلیل موارد انجام شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در سطح جهانی انجام شد.
روش بررسی: با بهره گیری از مقالات کامل موجود در پایگاه های ISI، Science Direct، Emerald، Oxford، Magiran و SID به بررسی سیستماتیک مقاله های منتشر شده در زمینه ی گردشگری پزشکی در بازه ی زمانی 11-2000 پرداخته شد. مقالات به دست آمده به روش آمار توصیفی و تحلیل محتوا دسته بندی و تحلیل شد.
یافته ها: از میان 28 مقاله ی مورد بررسی، 11 مورد از نوع مقالات پژوهشی، 3 مورد به صورت مطالعات موردی در کشورهای مکزیک، هند، مجارستان، آلمان و ایران و 14 مورد به صورت مطالعات مروری، بررسی اسناد و داده های گذشته بود. محورهای اصلی مطالعات شامل تعریف گردشگری پزشکی، انگیزه های گردشگران پزشکی و عوامل توسعه ی گردشگری پزشکی، مسایل اخلاقی در گردشگری پزشکی و تأثیر گردشگری پزشکی بر نظام سلامت و بازاریابی در گردشگری پزشکی بود.
نتیجه گیری: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی تعریف یکسان گردشگری پزشکی در مقالات و انگیزه های متنوع گردشگران پزشکی می باشد. با این وجود، طیف وسیعی از مبانی مربوط به گردشگری پزشکی در زمینه ی منافع و عواقب آن در مطالعات وجود دارد، به طوری که بیشتر مطالعات کشورهای در حال توسعه، نشان دهنده ی منافع گردشگری پزشکی و بیشتر مطالعات کشورهای پیشرفته نشان دهنده ی عواقب گردشگری پزشکی می باشد. در نهایت، می توان گفت موضوع گردشگری پزشکی با توجه به سیاست ها و برنامه های هر کشور متفاوت است و انجام پژوهش های دقیق و جامع در داخل کشور به منظور روشن شدن واقعیت مسأله لازم و ضروری می باشد.
مقاله کوتاه: میزان آشنایی و استفاده اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۱۰-۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله علمی پژوهشی «مدیریت اطلاعات سلامت»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بررسی تولیدات علمی در هر حوزه می توان در انجام سیاست های پژوهشی برنامه ریزی های راه بردی انجام داد، پیشرفت های حاصل را ارزیابی و کنترل نمود و کیفیت فعالیت های پژوهشی را ارتقا داد. این مطالعه با هدف تحلیل محتوایی و استنادی مقالات چاپ شده در مجله «مدیریت اطلاعات سلامت» انجام گرفت.روش بررسی: این مطالعه توصیفی به تحلیل محتوایی و استنادی تعداد 175 مقاله چاپ شده در مجله علمی پژوهشی مدیریت اطلاعات سلامت طی سال های 1383 لغایت 1389 پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از چک لیست و مراجعه به تک تک عناوین و محتویات و استنادات مقاله ها به جمع آوری اطلاعات و سپس ورود آن در نرم افزار Excel و تحلیل آن ها اقدام شد. روایی چک لیست با استفاده از نظر استادان متخصص تایید گردید. در تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی نظیر دسته بندی داده ها بر حسب توزیع فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و رسم نمودارها استفاده شد.یافته ها: از 531 نویسنده در 175 مقاله، بیشترین نویسندگان (58 درصد) مرد بوده اند. بیشترین افراد در مقطع دکترای تخصصی (263 نفر)، دارای رتبه دانشگاهی استادیار (116 نفر)، با وابستگی به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (156 مورد) بودند. بیشتر مقالات (127 مقاله) از نوع توصیفی، بیشترین ابزار مورد استفاده پرسش نامه (76 مورد) و بیشترین توصیف گرهای موضوعی به کار رفته، بیمارستان ها (30 مورد) بوده است. بیشترین نوع مقالات چاپ شده، تحقیقی (150 مورد) و بیشترین مطالعات (60 عنوان) حاصل طرح تحقیقاتی مصوب بوده است. بیشترین تعداد مقاله (51 عنوان) در سال 89 به چاپ رسیده، بیشترین گرایش موضوعی «مدیریت» (50 عنوان) بود. بیشترین استنادات به مقالات (43 درصد) و از نظر زبان به منابع لاتین (58 درصد) بوده است. 4.45 درصد استنادات مربوط به خوداستنادی نویسنده و 1.05 درصد مربوط به خوداستنادی مجله بوده است.نتیجه گیری: باید الگوی رفتاری نویسندگان به نگارش مقالات تحلیلی و استفاده از روش های بررسی متنوع و جدید در زمینه مدیریت اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان سوق داده شود.سردبیر مجله، حد مشخصی را برای خوداستنادی در مقالات منتشر شده خود در نظر بگیرد.
جذب، اشتغال و آموزش مدارک پزشکی در استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شاخص پذیرش دانشجو به طور اساسی به نیازهای جامعه در خصوص تخصص خاص و بستر مناسب آموزشی از قبیل تعداد استادان، فضای آموزشی، منابع آموزشی و تسهیلات آموزشی برای آن رشته ی تحصیلی بستگی دارد. بنابراین این مقاله حاصل پژوهشی است که با هدف تعیین شاخص پذیرش دانشجو، اشتغال و آموزش در مقاطع مختلف رشته ی مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1385 انجام گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه از دسته ی مطالعات تحلیلی بوده است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پذیرفته شده، دانش آموختگان، مدرسین گروه مدارک پرشکی و شاغلین واحدهای مرتبط با مدارک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از بدو تأسیس دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی (یعنی از سال 1368 تا سال 1385)، مؤسسات و سازمان های مختلف در استان اصفهان تا سال 1385 بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بود که بر اساس اهداف پژوهش طراحی و روایی آن به وسیله ی متخصصان تأیید شد. یافته ها به کمک آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: از سال 1368 تا پایان سال 1385، 586 دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد پذیرفته شده اند و در نهایت تا پایان سال 1386 تعداد 526 دانشجو در مقاطع ذکر شده دانش آموخته شده اند. بیش از نیمی از شاغلین در واحدهای مدارک پزشکی استان اصفهان دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کمتر هستند که هیچگونه سنخیتی با شغل آنها ندارد. نتایج آزمون Chi-Square نشان داد که پست های سازمانی مدارک پزشکی اشغال شده با تخصص افراد مطابقت نداشت. اما از شاخص های مربوط به پذیرش دانشجو، شاخص تخصیص منابع و امکانات به دانشجویان در حد خیلی خوب و شاخص تعداد هیأت علمی در حد مطلوب بود.
نتیجه گیری: نسبت شاخص های مربوط به پذیرش به تخصیص منابع و امکانات برای دانشجویان در حد خیلی خوب بوده است. اما با توجه به افزایش جذب دانشجو در دوره ی کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی و از طرفی پیوسته شدن دوره ی کارشناسی، و از طرفی اشغال بیش از نیمی از مشاغل مربوط توسط غیر متخصصین در این رشته شایسته است بین سیاستهای جذب دانشجو و اشتغال دانش آموختگان با وزارتخانه مرتبط برای احداث دوره، تعداد پذیرش دانشجو و دفتر امور استخدامی در استانداری، کارگزینی و سایر سازمانهای مربوط، هماهنگی و تدابیری صورت و اصلاحاتی در این خصوص منظور گردد.
رابطه مخارج سلامت و رشد اقتصادی در استان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد اقتصادی همواره به عنوان یکی از آرمان های اساسی دولت ها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آن ها مطرح بوده است. دستیابی به رشد اقتصادی، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تأثیرگذار بر آن است. یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، سلامت جوامع و نیروی کار است که در کنار آموزش، دو محور اصلی سرمایه ی انسانی را شکل می دهند. با در نظر گرفتن اهمیت رشد اقتصادی و مهم تر از آن شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در استان ها، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی و آزمون سایر عوامل تأثیرگذار بر روی آن، در استان های ایران پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع نظری- علمی بود و و در آن از مدلی استفاده شد که برگرفته از مدل رشد درون زای Romer (Romer’s endogenous growth model) بود. الگوی مورد نظر پس از بررسی تکنیک ها و انجام آزمون های اقتصادسنجی، با استفاده از تکنیک داده های تابلویی یعنی ادغام سری زمانی دوره ی 86-1379 و داده های مقطعی 27 استان ایران برآورده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش مؤید اثر مثبت رشد مخارج سلامت خانوار در کنار اثر مثبت سرمایه گذاری عمرانی دولت و نیز اثر منفی رشد شاخص قیمت مصرف کننده بر رشد اقتصادی استان های ایران بود.
نتیجه گیری: با توجه به معنی دار بودن اثر رشد مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی استان های ایران و نیز سهم این مخارج در بودجه ی خانوار در مقایسه با سایر کشورها، بهبود سطح سلامت در استان ها می تواند به عنوان عاملی مهم و اثرگذار در رشد و توسعه ی اقتصادی آن ها مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
ارتقای کارآمدی استفاده از نیروی انسانی در خدمات سلامت باروری زنان در ایران؛ یک تحلیل هزینه- خدمت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده ی مؤثر از نیروی انسانی یکی از عوامل کلیدی در کارآمدی نظام های سلامت شمرده شده است. همچنین دسترسی عادلانه ی افراد به خدمات قابل پرداخت، بر حسب نیاز نیز نشانه ی عادلانه بودن نظام ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی تلقی می گردد. ارایه ی خدمات سلامتی، به ویژه سلامت باروری، به زنان به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر جامعه، یکی از اولویت های اصلی سیاست گذاران سلامت محسوب می شود. متخصصان زنان و کارشناسان مامایی برای ارایه ی برخی از خدمات سلامت باروری، توانمندی ها و مهارت های مشترکی دارند. این مقاله با هدف بررسی هزینه- خدمت این خدمات، از منظر کارآمدی طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی– تحلیلی در سال 1390 در سه گام انجام شد. ابتدا برنامه ی درسی کارشناسان مامایی و متخصصین زنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. سپس پرسش نامه ی محقق ساخته ای، حاوی 20 سؤال طراحی و روایی و پایایی آن تأیید گردید. در مرحله ی آخر، اطلاعات پرسش نامه ها به صورت تصادفی توسط 261 خانم در سنین باروری در 9 دفتر کار مامایی و 15 مطب پزشک متخصص زنان از فهرست مطب های سراسر شهر اصفهان جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری 18SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: 14 خدمتی که هر دو گروه قابلیت و مهارت ارایه ی آن را داشتند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. 65 درصد از زنان مورد مطالعه، تحت پوشش بیمه های تأمین اجتماعی و خدمات درمانی بودند و میانگین سنی آنان 28 سال بود. عفونت های دستگاه تناسلی و مراقبت های دوران بارداری، شکایت شایع زنان برای مراجعه به متخصصان زنان و دفاتر مامایی بود. شایع ترین دلیل مراجعین در انتخاب متخصص زنان، اطمینان از مهارت آن ها و برای مطب های مامایی، هزینه ی قابل پرداخت خدمات بود. مراجعین دفاتر کار مامایی، زمان انتظار کمتر و طول ملاقات بیشتری داشتند و در کلیه ی 14 خدمت هزینه ی کمتری پرداخت نموده بودند.
نتیجه گیری: اختصاص وقت متخصصان زنان به مراقبت های قابل انجام توسط کارشناسان مامایی با پرداخت هزینه های بیشتر و زمان انتظار طولانی تر می تواند نشانه ای از ناکارآمدی خدمات سلامت باروری تلقی گردد. از این رو، استفاده از سیستم ارجاع و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات قابل ارایه توسط کارشناسان مامایی، می تواند سالانه بیش از 250 میلیارد تومان صرفه جویی در بر داشته باشد و کارآمدی نظام ارایه ی خدمت سلامت باروری کشور را بهبود بخشد.