فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیان احساسات شخصی در مفهوم گسترده آن در قالب نظم و نثر همواره در دوران های مختلف مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب فارسی قرار گرفته است. نوجوانی دوره ای است که در آن فرد با رشد هیجان و احساسات (در مفهوم گسترده) مواجه است؛ از این رو نوجوان به خواندن کتاب هایی که او را با این ویژگی ها آشنا سازد، علاقه مند است و با همانندسازی با شخصیت های داستان از این آثار تأثیر می پذیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل انواع غنایی در یازده رمان برتر نوجوان پرداخته ایم تا به این سؤال پاسخ دهیم که نویسندگان رمان نوجوان کدام نوع غنایی را در آثار خود منعکس نموده اند؟ و آیا انعکاس انواع غنایی در این آثار متناسب با مخاطب نوجوان می باشد؟ با توجه به تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که انواع غنایی از نظر محتوا در رمان نوجوان ، به صورت توصیف، شکواییه، نوستالوژی، مرثیه، عشق و طنز نمایان شده است و نویسندگان ازاین مفاهیم به صورت مضامینی فرعی در لایه های اثر بهره مند شده اند.
زنان، اُسوه های پایداری در دو رمان باکثیر و حسین فتّاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات در دو شاخة نظم و نثر از دیر باز روایت گر وقایع و حوادث جامعه، به ویژه مبارزات و مقاومت های مردان و زنان نستوه و مبارز در برابر ددمنشان ستم پیشه بوده است که در این میان، ادبیّات اسلامی و دفاع مقدّس در روایت و تصویرِ مقاومت های زنان، نقشی پر رنگ و مؤثّر داشته اند؛ لذا اهتمام به ادبیّات پایداری با نگاهی اسلامی از مهم ترین رویکردهای فکری نویسندگان معاصراست؛ آنانی که از نزدیک در جریان جنگ حضور داشته اند و بعینه مظلومیّت ملّت خویش به ویژه زنان را دیده اند. علی احمد باکثیر رمان نویس معاصر و متعهّد عربی و حسین فتّاحی نویسندة معاصر ایران از جمله روایت گرانِ این مقاومت و پایداری اندکه درآثار خود به خوبی از زن و تجلّی حضور او در عرصه های پایداری سخن رانده اند؛ آنان سیمای بانوی مسلمان را ترسیم کرده اند تا از پایداری زنان در دورانی خبر دهندکه چشم استعمارگران به کشورشان خیره مانده بود و این زنان بودند که با نگاهی واقع بینانه، شرایط جنگ را پذیرفتند و دوشادوش مردان قدم به عرصة پایداری نهادند. در این مجال برآنیم که با استفاده از مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رمان « سیرة شجاع » باکثیر و « عشق سالهای جنگ » حسین فتّاحی به تحلیل مقاومت های زنان مبارز و پایدار وتأثیرعشق در این پایداری به ویژه « سمیّه و نرگس » بپردازیم که نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر روحیة اجتماعی و عشق به همسر و وطن در پایداری این دو زن نستوه در ابعاد و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی از جمله مشکلات زندگی شخصی و مشارکت عملی در مبارزات پشت جبهه است.
تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «رستم و سهراب» فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامهبوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامهجواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامةکُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود.
بررسی عناصر داستان های کوتاه « موعدنا غداً»، « الکفاءات» و« ملک الملوک» اثر نجیب الکیلانی
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه به عنوان برشی از زندگی شخصیت اصلی داستان، اگرچه محدودیتهایی را در کاربرد عناصر داستان نویسی دارد، اما همان ساختار و شیوه در کاربرد این عناصر در داستان کوتاه نیز مشهود است. لذا شیوه چینش این عناصر و میزان حضور هرکدام از آنها در داستان قابل تحلیل است. «نجیب کیلانی» ادیب، داستان پرداز، شاعر و ناقد معروف مصری تبار، از جمله کسانی است که با داشتن روح دینی و تعهد به قضایای اخلاقی همراه با سبک واقع گرایانه در داستان کوتاه، از شهرتی جهانی برخوردار است. و همین امر ما را به بررسی عناصر داستان های کوتاه او واداشت. نظر به کثرت داستانهای کوتاه نجیب، سه داستان« موعدنا غداً» و« الکفاءات» و« ملک الملوک» که ارتباطی تنگاتنگ با واقعیت و زندگی مردم دارد و آمال و آلام مردم را به تصویر کشیده است، انتخاب شد و عوامل داستان در این سه به بوته نقد و بررسی نهاده شد. برخی نتایج این نقد و بررسی گواه این مطلب است که نجیب با اسلوبی ساده، روان و بی تکلف و با استفاده از توصیفات دقیق و با بهره گیری از عناصر داستان، بر تعالی و غنای داستانهای خود افزوده و توانسته است مفاهیم اخلاقی و اعتقادی و واقعیت زندگی مردم و جامعه عصر خویش را به تصویر بکشد.
مدح و اغراض آن در قصاید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های انواع ادبی، «مدح و ستایش» است که بنا به وجود توصیفات اغراق آمیز و صله طلبی های خفّت بار برخی از شاعران در دوران متمادی، بهره گیری از این نوع ادبی، مورد انتقاد و حتّی نکوهش برخی از محقّقان و شاعران نیز واقع شده است؛ امّا گفتنی است که مدح و ستایش گری در آثار برخی از شاعران، دارای اغراضی غیر از خوشایندی ممدوح، دریافت صله، کسب اعتبار و... می باشد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، و برآیند تحقیق، حاکی از آن است که «ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» سیاستمدار ادیب دوره قاجار، در قصاید دیوان اشعار خود -که دارای انواع ادبیِ «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» است- مدیحه سرایی را ابزاری در جهت بیان اغراضی همچون: تهنیت (تهنیتِ فتوحات/ تهنیت و نکوهش خائنان)، اعتذار (پوزش، امان طلبی، گلایه و دادخواهی)، قَدْح (انتقاد و نکوهش) و تهییج و ترغیب مخاطب، قرار می دهد.
یادداشتی بر جای گاه هند در برخی متون حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در موضوع حماسه و حماسه سرایی در ایران و یادگارهای برجای مانده از آن، کارهای ارزشمندی در یک سده گذشته به چا پ رسیده است. با وجود این، درباره آثاری چون گرشاسپ نامه، فرامرزنامه، شهریارنامه، آذربرزین نامهو بهمن نامهکم تر نقدهایی بر پایه شرایط خاصّ اجتماعی و سیاسی ایرانِ نخستین سده های اسلامی نوشته شده است. در این چند اثر ارزشمند حماسی، جغرافیای رخ دادها به هندوستان مرزمند می شود و همه پهلوانان با رستم، قهرمان ملّی، درهم تنیده اند. نگارنده با پرسش بر این دو موضوع، باور دارد که مهاجرت تاریخی زرتشتیان به هند سرآغاز تغییرات معنادار در ادب فارسی و بویژه ادبِ حماسی بوده است. نگارنده، پررنگ شدن نامِ هند در این دسته از یادگارنوشته های حماسی و نیز تنیدگیِ نام پهلوانان را با رستم، با فعالیّت های زرتشتیان در نخستین سده های اسلامی در کران سیستان و نیز مهاجرت آنان به هند را هم پیوند می داند.
بررسی آموزه های تعلیمی در رفتار قهرمانان روایت های اتهام و تبرئه با تکیه بر هفت روایت از ادبیات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی تطبیقی تعلیمی یکی از جدیدترین زاده های مطالعات میان رشته ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت های مشابه پرداخته می شود. یکی از درون مایه های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مطالعه و بررسی هفت روایت از ادبیات جهان می پردازد که درون مایه آن ها متکی بر اتهام و تبرئه است. این روایت ها عبارت اند از: هیپولیت و فدر، نامادری شریر، سودابه و سیاوش، مائل و دختر اچائید، یوسف و زلیخا، پوران و لونا، پویی کائو و تاچی. سپس آموزه های تعلیمی رفتار قهرمان هر روایت استخراج شده، با دیگر روایت ها مقایسه می شود تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا آموزه های تعلیمی یا اصول اخلاقی نسبت به منطقه جغرافیایی و فرهنگ متفاوت است؟ در نهایت نتایج تحقیق، این فرض را تقویت می کند که تعالیم اخلاقی ارتباطی به منطقه جغرافیایی ندارد و اصول آن بین همه ادیان و اقوام مشترک است.
سبک شناسی و جلوه های غنایی غزلیات حسن خان شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسن خان شاملو (متوفیّ ۱050 ه.ق) شاعر، نویسنده، خطاط، بیگلر بیگی و امیرالامرای کل خراسان و حاکم هرات، در قرن دهم و یازدهم ه .ق [17م]است. او از شاعران توانا، ناشناخته و نازک خیال است که متأسفّانه نه تنها دیوان و دیگر آثار وی تصحیح نشده، حتیّ در تذکره ها و تاریخ ها مطلب چندانی درباره شعر و سبک شعر او نیامده است. مهم ترین اثر وی، دیوان که به گفته نصرآبادی حدود سه هزار بیت است که بخش اعظم آن را غزلیات تشکیل داده است. غزلیات حسن خان شاملو گنجینه ای سرشار از مضامین و بن مایه های غنایی است. فضای کلیّ و حال و هوای غزل وی را عشق و عاشقی و عرفان تشکیل می دهد. نیز مضامین دیگری چون: اخلاق، پند و اندرز و حکمت های عملی، طنز و طعنه، شکوه، مفاخره و... که از گونه های شعر غنایی هستند، در شعر او دیده می شود. حسن خان شاملو در شاعری، به ویژه غزل سرایی، توانایی بالایی داشته است. غزل های پخته و سنجیده وی با مضامین رنگارنگ و گوناگون و تصویرسازی های زیبا و شوق انگیز در هم آمیخته شده است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، بر آن است تا ضمن سبک شناسی غزلیات وی، شعر غنایی حسن خان شاملو را معرفّی کند و نشان دهد غزلیات وی از نمونه های برجسته در حوزه ادبیات غنایی است.
یک حکایت و هشت روایت از توبة ابراهیم ادهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزه های معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. در این میان، گاه با حکایت هایی روبه رو هستیم که به دلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایت هایی مشابه و گاه گوناگون از آن ها ارائه شده است. حکایتتوبة ابراهیم ادهم ازجمله این حکایت ها است. چگونگی توبه ابراهیم ادهم در اغلب منابع عرفانی ذکر شده است؛ مستملی بخاری، ابوالقاسم قشیری، هجویری، خواجه عبدالله انصاری، عطار نیشابوری، مولوی، و کمال الدّین حسین گازرگاهی در آثار خویشآن را روایت کرده اند. در این مقاله،این روایت ها با روش توصیفی تحلیلی مقایسه شده اند و از میان آن ها ساختار رواییهشت روایت و شباهت ها و تفاوت های آن هابه لحاظ میزان توجّه به عناصر داستانی بررسی شده است. نتایج حاصل از این مقایسهمُبیّنِ این نکته است که کنش های داستانی در روایت عطار نیشابوری بیش از سایر روایت ها است، صحنه پردازی تنها در روایتعطار دیده می شود، وشخصیت پردازی در تذکر ة الاولیاءبرجسته تر از هفت روایت دیگر است؛ افزون بر این موارد،عطار و قشیری با استفاده از گفت وگو های متناسب و سازگار با موقعیت و منش شخصیّت ها، بر نمایشی کردن روایت خود تأکیدی ویژهداشته اند.
چند روایت از شهریارنامه در ادبیات عامیانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریارنامه یکی از منظومه های پهلوانی پس از شاه نامه است که درون مایه آن جنگ های خویشاوندی است. برپایه این منظومه، شهریار پس از ستیزی که با سام فرامرز می کند به حالت قهر از سیستان خارج می شود و به هندوستان می رود و در آن جا پس از نشان دادن هنرنمایی های خود، دوباره به ایران بازمی گردد و با خویشان خود رویاروی می شود. همچنین در این منظومه حوادث متعدّدی برای قهرمان داستان و دیگر افراد خاندانش روی می دهد. همه دست نویس های شناخته شده شهریارنامه ناقص اند و آنچه تاکنون از این انتشار یافته است کمتر از یک سوم کلّ این منظومه است. متاسّفانه در همه طومارهای نقّالی شاه نامه که تاکنون انتشار یافته و نیز در مجموعه روایات فردوسی نامه، روایت مستقلی از پهلوانی های شهریار نیامده است. آنچه در این منابع درباره این پهلوان به دست ما رسیده منحصر به چند روایت کوتاه است. نگارنده با بررسی نسخه ای نویافته از این منظومه دریافته که برخی از روایات شهریارنامه، در کهن ترین طومار تاریخ دار شاه نامه آمده با این تفاوت که نام برخی از قهرمانان روایت آن دگرگون شده است. در این مقاله نخست چکیده روایات شهریارنامه را برپایه دست نویس نویافته می آوریم سپس همه روایاتی را که از این منظومه در ادبیات عامیانه ایران متجلّی شده است بررسی می کنیم.
تحلیل نمادهای مبارزه در شعر مظفّر النوّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر سیاسی و متعهّد عراقی، «مظفّر النوّاب» از جمله شاعرانی است که ویژگی فنّی و تعهّد اجتماعی را در شعر خویش در امتداد یکدیگر می بیند. او بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در شعر، علیه موانع و گسست های جوامع عربی به پا خیزد ؛ به همین سبب، سنگ بنای ساختار فکری اش را بر استراتژی تمرد و سرکشی در مقابل نگرش تسامح آمیز سران عرب و ناکارآمدی شان گذاشته از مقوله های بنیادینی چون اسلوب شعری، تحت تأثیر این اهداف، سود می برد؛ علاوه بر این از جمله شروط لازم و ضروری برای راهیابی به ژرف ساخت های ذهن شاعر، فرایافت نمادهای به کار رفته در مجموعه اشعار وی می باشد. مظفّر النوّاب برای ارائه نگرش ها و آگاهی ها و همچنین برای ارائه تصویری روشن از تقابل میان این مباحث و واقعیّت های جامعه عربی، رمزهای شعرش را از دامان آگاهی جمعی جوامع عربی برگزیده، مفاهیم انتزاعی را از ورای آنها بیان می کند. در این مقاله، سعی شده تا با مطالعه دیوان شاعر، میزان انسجام و همبستگی دو سویه میان کارکرد نمادها و جهان بینی وی لحاظ گردد.
بررسی مؤلفه های غنایی و کارکرد آن در منظومه بانوگشسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در آثار غنایی با استفاده از من شخصی (بیشتر) و اجتماعی (کمتر)، دغدغه های درونی صاحب اثر یا شخصیت های مخلوق او روایت می شود. عنصر احساس در این گونه ادبی اهمیت ویژه ای دارد. بدیهی است که عواطف بشری در قالب یک گونه ادبی خاص نمی گنجد و در همه آثار خلق شده، کم و بیش نمود دارد. متون حماسی نیز، از این قاعده مستثنی نیستند. در روایت های حماسی، شاهد پیوند مسائل درونی شخصیت ها با دغدغه های بیرونی آنها هستیم. هر کدام از پهلوانان از ویژگی های انسانی برخوردارند و عاطفه و احساس در تار و پور کردار، اندیشه و گفتار آنها جای گرفته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، مؤلفه های غنایی پرتکرار در سروده حماسی بانوگشسب نامه بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر با ذکر ماجراهای عاشقانه، توصیف، هجو و نکوهش، نیایش و مناجات، تقاضا، خمریه سرایی، مفاخره و رجزخوانی، و طنز، ضمن کاستن از خشونت ماهوی داستان های حماسی، با استفاده از عنصر عاطفه، باعث باورپذیری بیشتر شخصیت ها شده و به دغدغه های انتزاعی و ذهنی پهلوانان، عینیت بخشیده و مخاطبان را در جریان آن قرار داده است. همچنین، بخشی از آیین های پهلوانی و رسوم ایرانیان باستان با طرح موضوعات غنایی نشان داده شده است.
جایگاه اشعارِ آوازهای محلی در فرهنگ فارسی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ناحیة جنوبِ شرق استان فارس با وجود تنوع نژادی، زبانی و قومی، فرهنگی متنوع موسوم به فرهنگ فارسی وجود دارد که نمایانگر پیوستگی اقوام و فرهنگ های گوناگون این منطقه است. این پیوستگی به ویژه در رابطه با اشعار و موسیقی محلی جلوة بیشتری دارد. همراهی شعر و موسیقی در اجرای آوازهایی چون شروه، سرکوهی، حاجیونی، صابوناتی و جهرمی، درک هرچه بهتر از دوبیتی و تک بیتی های فرهنگ فارسی را میسر می سازد. هدف اساسی از طرح این مسئله، شناخت فرهنگ فارسی از خلال اشعار به کارگرفته شده در آوازهای محلی است. از یک طرف، گستردگی و تنوع در مضامینِ اشعار آوازها، با محوریت مفهوم عشق و دوری، دغدغه ها، باورها و اندیشه های مردم را می نمایاند و از طرف دیگر، پدیدة آواز به واسطة حضورش در موقعیت های گوناگون زمانی و مکانی، کارکردی اجتماعی دارد. به یک معنا درک ارتباط شعر و آواز با فرهنگ فارسی در معنای آوازهای محلی نهفته است. بنابراین برای جمع آوری اشعار و درک موقعیت های اجرایی آوازها، علاوه بر اینکه از دو روش معمول کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است، تحلیل اطلاعات، بر مبنای دیدگاه های ادبی، انسان شناسی و روان شناسی قرار دارد.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر ملک الشّعرای بهار و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب پایداری معمولاً به آثار ادبی ای اطلاق می شود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادی های فردی و اجتماعی، قانون گریزی و قانون ستیزی و مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی پدید می آید. ملّت ایران و مصر از کهن ترین اعصار، تا عصر مشروطه ایران و عصر نهضت معاصر عربی، به سبب پیشینه درخشان پایداری در برابر ستم داخلی، تهاجم خارجی و هجمه های فرهنگی، دارای آثاری زرّین در ادب پایداری اند. ادب پایداری در عصر مشروطه، جلوه ای ویژه پیدا می کند و شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف قزوینی، سیداشرف الدین گیلانی، فرّخی یزدی و بهار، بیش ترین فعّالیت را در این زمینه انجام می دهند، همچنان که نهضت معاصر مصری- عربی، با شعرایی چون حافظ ابراهیم، معروف الرّصافی، محمد مهدی الجواهری، محمود درویش، ابراهیم طوقان و امل دنقل گره می خورد. ملک الشعرای بهار و امل دنقل از شاعران سیاسی و روشنفکر آزادی خواه ایران و مصر هستند که با سلاح فرهنگی علی رغم گزینش متفاوت از زبان، به مبارزه و افشاگری علیه استبداد داخلی و استعمارگران خارجی پرداخته اند. در این مقاله برآنیم که مطابق نقد آمریکایی با مقایسه تطبیقی آثار این دو شاعر، دریچه ای رو به سوی شناخت ادب پایداری در عصر مشروطه ایران و عصر نهضت عربی بگشاییم.
رویکرد نظامی گنجوی به تمثیل حیوانات از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی در مخزن الاسرار از میان عناصر صور خیال، از آرایه تمثیل بهره های فراوانی گرفته است تا بدین وسیله بتواند مفاهیم و مقاصد مورد نظر خویش را که سرشار از نکات تعلیمی و اخلاقی ناب است به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان خود بیان کند. مخزن الاسرار نظامی از جمله آثاری است که شخصیت حیوانات در آن نقش های مختلفی را ایفا می کنند؛ حیوانات در این اثر، برخلاف باورهای عامیانه که تنها چهره منفی دارند، گاه چهره ای مثبت و در برخی از اوقات نیز جنبه ای دوگانه می یابند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، با هدف شناخت کارکردهای تمثیلی حیوانات در مخزن الاسرار، انتخاب و تمثیلات حیوانی در آن بررسی شده اند.
آموزه های تعلیمی در قطعات ابن ایمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اصلی ادبیات فارسی تجلی اندیشه ها و کردارهای تعلیمی است که بخش گسترده ای را به خود اختصاص داده است. از رسالت های فکری شاعران در این حوزه، بازتاب تجربه های ملموس و بیان هنرمندانة موضوعاتی است که راه روشن را در مسیر پیشرفت انسانی قرار می دهد. گفتنی است ابن ایمین در میان سرایندگان دورة مغول، در دیوان خود به ویژه در قطعات دل انگیزش، افق روشنی را پیش رو دارد. اشعار سرشار از نکته های اخلاقی و حکمت و پندش بیانگر علاقه و توجه او به ادب تعلیمی است. سفارش به خردورزی، پند و اندرز، نیکی و بدی، قناعت، فقر و آزادگی، صبر و شکیبایی، طنز و انتقاد و نکوهش انسان های یاوه گو... با بزرگ منشی و مبادی فکری و اخلاقی ابن ایمین پیوستگی کامل دارد. بخشی از این اندیشه های تعلیمی برخاسته از شرایط زمانی و اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شاعر در قرن هشتم است که با غلبة دورة سیاه مغول به طور طبیعی آشکار می شود؛ بخشی نیز نتیجة دنیای آرمانی است که در قالب آرزو های شاعر برای هدایت نسل های بعدی در جامعه شکل گرفته است.
شخصیت عاشق در غزل های روایی: آدم زیادی یا قهرمان بایرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از افول قالب قصیده، سنت داستان گویی در تغزّل ها که در بخش نخستین قصیده وجود داشت، تا حدّی در غزل حفظ شد و زمینه ی به وجود آمدن گونه ی خاصی از غزل با عنوان «غزل روایی» را فراهم آورد. برخی از غزل های روایی تنها معدودی از عناصر داستانی را دارا هستند و با پیرنگی ضعیف، کنش هایی اندک، و فقدان اوج و فرود داستانی، ساخت طرح پیدا می کنند؛ اما برخی دیگر حاوی عناصر بیشتری هستند و در موارد استثنایی، به چارچوب قصه ای با کنش های پی درپی نزدیک می گردند. یکی از عناصر اصلی در غزل های روایی، شخصیت است. شخصیت ها در این روایات، ویژگی های منحصر به فرد و دو گانه ای دارند. آنها از طرفی پذیرای الگوهای سنّتی هستند و به صورت نوعی یا قراردادی ظاهر می شوند، و از طرفی به ویژگی های شخصیت های داستان های کوتاه و مدرن قرن بیستمی نزدیک می گردند. در گونه ی دوم به نوع خاصی از شخصیت برمی خوریم که می توان آن را با شخصیت «قهرمان بایرونی» در ادبیات انگلیس یا «شخصیت آدم زیادی» در ادبیات روس، منطبق دانست. انفعال، بی عملی، و آرمان گرایی، از ویژگی های برجسته ی این شخصیت به شمار می روند. در این مقاله، پس از مرور کلی شخصیت در غزل های روایی، به بررسی مختصات این گونه ی خاص پرداخته می شود.
«محمود و ایاز» و« لیلی و مجنون» در عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
پیشینه و انواع خودزندگی نامه نوشت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است به معرفی و بررسی نمونه هایی از «خودزندگی نامه نوشت» در ایران باستان بپردازد و با بررسی و تحلیل آن ها ضمن کمک به پیشینه این نوع ادبی در ایران، به ویژگی های خاص فرهنگی این نوع در ایران باستان اشاره نماید. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تطبیقی استفاده شده است؛ نخست آثار موردی توصیف شده اند و پس از مقایسه به بررسی شباهت ها و تفاوت ها جهت دستیابی به یک متد کلی برای این نوع پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این نوع، ریشه در ایران باستان دارد و در تقسیم بندی انواع آن باید بیشتر به موقعیت و علایق اتوبیوگراف ها توجه شود تا زبان و ساختار متن. همان گونه که در ایران باستان نیروهای سیاسی و دینی سبب ایجاد دو نوع متفاوت شده اند؛ نخست، نوع سیاسی که در کتیبه ها مشاهده می شود و از لحاظ محتوایی شاه درصدد است سه عنصر نژاد، فره و هنر خود را در آن ها تشریح کند و از لحاظ ساختاری شامل بخش های مقدمه، متن و مؤخره هستند که در متن بسیار شبیه هم اما در مؤخره متفاوت اند؛ دوم، نوع دینی آن بیشتر شامل ابعاد روحانی و اقدامات دینی اتوبیوگراف است و شاهد این ادعا روایتی است که از عروج مانی و کرتیر به آسمان در اتوبیوگرافی ها موجود است.
La parodie du nom et du caractère des personnages réalistes chez Queneau(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'œuvre de Queneau s'apparente à une mosaïque de parodies et de voix polyphoniques. Texte qui a fait du jeu ludique et de l'humour son principe esthétique et qui se situe entre le déclin du réalisme et du naturalisme et l'essor du Nouveau Roman. C'est ainsi que le personnage quenien reçoit également une identité hybride, entre son caractère vraisemblable et réaliste et son déconstruction ultérieur. Il semble être le produit mixe d'un réseau complexe des textes parodiés. Or, ce palimpseste vertigineux, aussi bien que cet usage généralisé de la parodie, sont loin d'être gratuits ou même secondaires. Il semble que derrière ce jeu, un exercice de discernement hautement signifiant se cache. Dans cet article, choisissant comme corpus, les deux œuvres exemplaires de Queneau –Le Chiendent et Les Fleurs Bleues- qui présentent le même goût de la parodie, nous essayerons d'expliquer les procédés par lesquels le nom et le caractère du personnage quenien se construisent et se déconstruisent respectivement. Nous cherchons aussi de trouver le sens qu'un jeu parodique pourrait apporter à l'œuvre de Raymond Queneau.