فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تقویم کردی همچون تقویم جلالی دوازده ماه، چهار فصل و هر ماه سی روز دارد که ازنظر
نامگذاری و زمان با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است. فصل پاییز در تقویم کردی ایلامی
بر فصل تابستان مقدم است. میان اقوام ایرانی، بهار اقوام کرد بهویژه کردهای ایلام که
محور اصلی این پژوهش است، دربردارندة بیشترین سنت های گاهشماری است؛ به گونهای
که از میان چهار فصل سال، فصلهای دیگر، شکوفایی بهار را از نظر مناسبتهای
رنگارنگ ندارند. مناسبتهای این فصل با تمامی آیینهای دیگر فصول برابر است. آغاز و
انجام فصل بهار کردی با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است؛ بهار و سال نو در این مناطق
،« شی̌لیمی̌لی » از دوم بهمن مطابق با ماه گییاباریک کردی آغاز میشود و آیینهای
شهوی̌ گا » و مراسم « شهله و شیخالی » ، در سیزده بهمن « ئاشی̌ کیوانووی̌ ئهوهلی̌ وههار »
در پانزدهم بهمن، زینتبخش این ماه است. ماههای ،« بیزین قوتیگه » ،« چیل بیرا » ،« حیول
گییاجی̌مان و نوروزمانگ که نامگذاری آنها از طبیعت الهام گرفته شده است، از دیگر
ماههای فصل بهار است که با دهها آیین باشکوه برگزار میشود. ششم ادیبهشت پایان فصل
بهار است. جنبة دینی پنج روز پنجه از دیگر لطایف گاهشماری کردی است.
بررسی خاستگاه ادبیات تعلیمی منظوم و سیر تطور و تحول آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شاخصه های محتوایی و صوری خاصی دارد. ادبیات تعلیمی نیز از این قاعده مستثنی نیست و از شاخصه های برجسته آن آموزش نکات اخلاقی و تربیتی به شیوه پند و اندرز است که در دایره اهداف رشد و تعالی انسان، خود یکی از حوزه های اخلاقی و تربیتی مهم و وسیع به شمار می آید. از سوی دیگر درون مایه های تعلیمی و اخلاقی چنان با انواع شعر و ادب فارسی درآمیخته است که هیچ یک از انواع ادبی را نمی توان یافت که از این درون مایه ها جدا باشد؛ آنچه ادبیات تعلیمی را شکل می دهد، قصد و نیت صاحب اثر از تعلیم و آموزش است بنابراین قلمرو پژوهش حاضر برخی از برجسته ترین آثار ادبیات تعلیمی منظوم و خاستگاه تعلیمی آن هاست. بر این اساس مطالعه تاریخ ادبیات دوره شاعر، نوشته ها و سروده های او ثابت کرد ادب تعلیمی خاستگاهی دوگانه دارد: مهم تر از همه من فردی شاعر است که اگر رشد یافته باشد و به من اجتماعی و گاه متعالی تر ارتقا یافته باشد، در رد گفتمان های منفی یا اثبات گفتمان مثبت جامعه به پند و اندرز می پردازد. دوم گفتمان های غالب جامعه است که بر شاعر و شعر او تأثیر مستقیم دارد بنابراین ادب تعلیمی پیش از اسلام بازتاب حکومت استبدادی و نظام سلسله مراتبی حاکم بر جامعه ایرانی است که روحیاتی چون ترس و ارتباط یک طرفه و تک گویانه را ترتیب داده است و چون هنرمند در تعالی منِ فردی خود تلاش نکرده، همسو با گفتمان غالب جامعه آن روزگار که استیلای نظام طبقاتی است، حرکت کرده است. بعد از اسلام به ویژه در سنایی و شاعران بعد از او شاعر در رد گفتمان غالب جامعه در گونه ادب تعلیمی سخن گفته است که نشانه رشد یافتن منِ شاعر است.
سبک زبان داستان نویسی کامل الکیلانی در داستان کودک (بررسی موردی: داستان های اصدقاء الربیع و الافیل الابیض)
حوزههای تخصصی:
هر اثر ادبی که خلق می شود، ویژگی های خاص خود را دارد و سبک و روش ارائه افکار و خلاقیت های نویسندگان، با توجه به تفاوت فکری و روانی شان، متفاوت است. زبان روایت داستان مقوله ای است که باید متناسب با مخاطب و نوع داستان باشد. این ویژگی در داستان کودک با حساسیت و ظرافت ملموسی همراه است که نویسندگان کودک باید بسیار نکته سنج و آگاه باشند و از واژگان و عباراتی استفاده کنند تا زبان داستان برای کودک ساده و قابل فهم باشد و کودک بتواند حوادث و مفهوم داستان لمس کند. هدف نوشتار حاضر این است که با شیوه توصیفی تحلیلی، شگرد و سبک نویسندگی کامل الکیلانی را در نمونه داستان های مذکور مورد بررسی قرار دهد. بررسی ها و مطالعات انجام شده در داستان های مورد پژوهش، حاکی از آن است که کامل الکیلانی با استفاده از تکرار واژه ها و عباراتی کوتاه و ساده، زبان داستان هایش را با سطح درک و فهم کودکان متناسب نموده است. او همچنین بیشتر افعال این عبارات را از زمان ماضی گرفته تا بتواند به داستان رنگ واقعی داده و حوادثش را برای مخاطب خردسالش ملموس و عینی نماید.
بررسی تطبیقی و سبک شناسانه جلوه های پایداری در شعر نزار قبانی و نصرالله مردانی (مطالعه موردپژوهانه: دو سرودة «طریق واحد» و «سمند صاعقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو، کوششی است تطبیقی و سبک شناسانة دو سرودة «طریق واحد» از نزار قبانی (1998-1923) و «سمند صاعقه» از نصرالله مردانی (1383-1326). دو ادیب یادشده که با هجوم ملّت های بیگانه به کشورهای فلسطین و ایران روبه رو هستند، در سرودة خویش، ضمن دعوت به حضور سریع در میدان نبرد، مخاطب را به ایستادگی و پایداری در برابر اشغالگران فرامی خوانند. این مقاله درصدد بررسی سبک شناسانة همسانی ها و ناهمسانی های موضوعی و فنّی جلوه های پایداری دو سروده، در سه سطح فکری و ادبی و زبانی با تکیه بر چارچوب های ادبیّات تطبیقی است. مهم ترین یافته های برآمده از این پژوهش نشان می دهد که دو شاعر در سرودة خود با به کارگیری واژگان و عبارات الهام بخش پایداری و اسلوب تکرار و همچنین استفاده از تصاویر فنّی، در پی انتقال مفهوم خویش به مخاطب هستند. به لحاظ موضوعی، سرودة مردانی بر مفهوم شهادت، به عنوان یکی از مؤلّفه های ادبیّات پایداری تأکید می ورزد، امّا گسترة جغرافیایی پایداری در سرودة قبانی فراگیرتر است.
بازشناسی سفرنامه ای نویافته از اواخر عصر ناصری(سفرنامة تبریز تا کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سفرنامه های ناشناختة اواخر دورة ناصری سفرنامه ای موسوم به سفرنامة کرمان است که در سال 1309 ه.ق. نوشته شده است. این سفرنامه حاصل سفری مأموریتی است که نویسندة آن شرح سفرش را از تبریز تا کرمان به رشتة تحریر درآورده است. نویسندة سفرنامه که تاکنون ناشناخته مانده بود، در مقالة حاضر شناسایی شده است. این مقاله در پیِ معرفی این نسخة یکتا، شناساییِ نویسندة آن و مقوله بندی داده های آن جهت شناسایی اطلاعات موجود در آن، برای تاریخ اجتماعی و اقتصادی اواخر عصر ناصری دربارة برخی از شهرهای مهم این مسیر است. یافته های پژوهش نشان می دهد نسخة سفرنامه، نسخه ای منحصر به فرد است که نویسندة آن میرزا اسماعیل خان بنان السلطنه از کارکنان دستگاه عبدالحسین میرزا فرمانفرما بوده است؛ همچنین به نظر می رسد که کاتب هم بنان السلطنه بوده است. داده های سفرنامه برای شناخت تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اواخر دورة ناصری واجد اهمیت است و نیمی از این سفرنامه مربوط به ایالت اصفهان و مخصوصاً شهر اصفهان است.
بررسی نمایشنامه لیلی ومجنون اثر پری صابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های عاشقانه نظامی تحولات عظیمی در فضای ادبی ایران پدید آورد و این مسئله در آثار ادبی بعد از او خود را نشان داد. لیلی و مجنون نام نمایشنامه ای ست از پری صابری که برمبنای لیلی ومجنون نظامی گنجوی نوشته شده است. هدف مقاله حاضر ارائه عناصر لازم در این متن نمایشی و بازنمایی این عناصر در نوشته وی می باشد. در کل می توان گفت صاحب اثر توانسته مطابق با اصول نمایشنامه نویسی پیش رود وضمن تغییراتی که درمتن ایجاد کرده آن را از حالت یکدستی خارج کند. پردازش اثر ازجهت سازماندهی نمایشنامه منسجم ودقیق شکل گرفته؛ البته قطعا لازم است به فضاسازی ها و شخصیت پردازی ها بیشتر پرداخته شود . در این مقاله پیوند ادبیات کلاسیک و نمایشنامه نویسی مدرن بر اساس نمایشنامه پری صابری نشان داده شده است و سعی شده که از منظرنقد و بررسی عناصرداستانی شیوه ی انعکاس اثر نظامی در اثر مذکور به روش تحلیلی ارائه شود.
تحلیل لایه های منطقی استدلال در تمثیل های مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل اخلاقی، قصه ای است که در آن درون مایه بر تصویر غلبه دارد و صورت قصه و اشخاص تنها ابزاری هستند که یک پیام عادی و از پیش تعیین شده را بیان می کنند. حکایات اخلاقی در کتاب مرزبان نامه، نمونه های دقیق این تمثیل هستند. تمثیل در اغلب داستان های مرزبان نامه از سه سطح منطقی مبتنی بر استدلال تشکیل شده است که می توان الگوی ABA را برای همه تمثیل های موجود در مرزبان نامه طراحی کرد؛ به این معنا که تمثیل در مرزبان نامه، حرکتی است از نقطه A به B و سپس برگشتن به نقطه A. ساختار تمثیل در مرزبان نامه، ساختاری دوری و بسته است. این برهم نمایی آغاز در پایان هر تمثیل در اقناع مخاطب، تقریر پیام، تأکید و تثبیت معنا، تحقیق مفهوم، رفع توهم و دفع غفلت مؤثر افتاده است. این الگوی خاص یکنواخت و واحد تمثیل در مرزبان نامه در اثبات یک موضوع و اقناع مخاطب قدرت شگرفی یافته است. چگونگی این ساختار و واکاوی آن در این مقاله بررسی شده است.
بررسی ساختار هنری فتح نامه های منظوم با تکیه بر فتح نامه های دوره غزنوی
حوزههای تخصصی:
«فتح نامه از انواع مکاتیب دیوانی و جزء نامه های بسیار مهم و باارزش(تاریخی، سیاسی و اجتماعی) است که حاکی از شرحِ «فتح» و «پیروزی» سپاهی بر سپاه دیگر است. این نوع از مکاتبات، شرحِ «تحقّق موهبت الهی»، «شکست دشمن» و «گزارش چند و چون وقایع» از سوی لشکر پیروز به مافوق (پادشاه یا خلیفه) است. فتح نامه های منظوم زمینه ای برای به رخ کشیدن نیروی تهاجمی و توانایی نظامی است و از اهداف آن می توان به ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان، تخویف مخالفان، ایجاد اشتهار برای ممدوحان و ... اشاره کرد. فتح نامه های منظوم دارای ساختاری کمابیش یکسان است که در کامل ترین صورت آن می توان چنین تقسیم بندی نمود: 1. تمهیدات 2. علل مبادرت به جنگ 3. وصف مسیر لشکرکشی 4. وصف حصار و قلعه های دشمن و میدان کارزار 5. حصول پیروزی و وصف قلعه های بلاد مفتوحه 6. بازگشت از جنگ و ذکر غنائم حاصل از جنگ و تهنیت گویی. از آنجایی که در دوره غزنوی(خصوصاً محمود) فتح نامه های قابل توجهی سروده شده و تا قرن ها مورد تقلید شاعران بوده است در این مقاله تلاش بر آن است تا ساختار هنری فتح نامه های منظوم را با توجه به اشعارِ شاعرانِ دربار غزنوی مورد بررسی قرار بدهیم.»
خوانش باختینی رمان حیاط خلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حیاط خلوت» نوشته فرهاد حسن زاده، یکی از رمان های برگزیده جشنواره ادب پایداری است. این رمان از جمله آثار متفاوت در حوزه ادبیّات پایداری به شمار می رود. نگرش انتقادی به تبعات جنگ و حذف ارزش های برآمده از این واقعة سیاسی، اجتماعی، رمان مذکور را به اثری قابل تأمّل از منظر حوزه انسان شناسی و جامعه شناسی ادبیّات بدل می کند. از سوی دیگر، تجربه مبتنی بر زیست جهان نویسنده در زبان و اجتماع پس از جنگ، موجب بازتاب کیفیات زندگی و چگونگی تحوّلات فکری شخصیّت های این رمان شده است. هدف این پژوهش، بازخوانی رمان حیاط خلوت با رویکرد میخائیل باختین است. نتایج این خوانش نشان می دهد که در این رمان، حرکتی کارناوالی از سوی شخصیّت ها برای ویرانگری نظم برساختة حاکمیت جامعة پس از جنگ صورت می گیرد. در این حرکت نشانه های متفاوت گفت وگو، خنده، اعتراض، چند صدایی و نقیضه پدیدار می شود که نشان دهندة جنبه هایی از کیفیت زندگی انسان معاصر است.
اهمیت «خوانش» در تکوین روایت های حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل دشوار دربارة حماسه های طبیعی نظیر شاهنامه، شناخت مبدأ و چگونگی تدوین و تصنیف این نوع آثار است. حماسه های طبیعی در فرآیند غیاب نویسنده یا نویسندگان اولیة حماسه و در جریان بازپیکربندی های متعدّد تکوین یافته اند. در این روایت ها، متن حماسه به عنوان عرصة غیاب همیشگیِ مؤلف، عرصة سیّال جابه جایی ها، تداخل ها و انتقال های بینامتنی میان روایت های متکثّر است. مصنف در این نوع حماسه، در اصل نقشی همسان با خواننده دارد و همچون «خوانندة تاریخی»، با متون روایی یا روایت های شفاهیِ از پیش پرداخته مواجه است، و بر اساس این روایت ها به روایت پردازیِ مجدد حماسه پرداخته است. همسانی نقش ها و کارکردهای مصنف حماسه و خوانندة تاریخی باعث می شود که فرآیند روایت پردازی حماسة طبیعی را به مثابه نوعی «خوانش» تلقی کنیم. در این مقاله، ساز و کارها و فرآیندهای رواییِ مؤثر در تکوین روایت های حماسی را در چارچوب اصل «توانش روایی» بررسی و تحلیل کرده ایم. تحلیل ما مبتنی بر دو فرض اصلی است: ۱) نویسندة تاریخی در جریان تکوین روایت حماسه های موسوم به طبیعی غایب است. ۲) خوانش در بازپیکربندیِ روایت حماسه های طبیعی نقش بنیادین دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد اصل تقابل های دوگانه، خلاصه سازی و بازپیکربندی، نسبت متضاد داستان و گفتمان، و همچنین تحوّل و تعرّف، نقش مؤثری در تکوین روایت های حماسی دارند.
تبیین و تحلیل مناسبات بینامتنی کنوز الودیعه من رموز الذّریعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة با هدف ترجمة کتاب الذّریعة إلی مکارم الشّریعة نوشته شده است و نمونة درخشانی از ترجمة پویا در متون کهن ادب فارسی است؛ گونه ها و گفتمان های مختلف فرهنگی و ادبی رایج در تاریخ ایران تا قرن هشتم در آن گرد آمده است.در این مقاله، با استفاده از روش ترامتنیّت ژنت، به تبیین نقش این گونه ها و گفتمان ها در تعیین جایگاه کتاب کنوز الودیعةدر متون ادب تعلیمی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ کنوز الودیعةبر اساس نظام ها، رمزگان و سنّت های ایجادشده توسّط آثار ادبی پیشین بنا شده است و آیات، احادیث، روایات، حکایات و اشعار فارسی و عربی در آن، حضوری پررنگ دارند و شرح و بسط عبارات کتاب الذّریعةو بهره جستن از متون اخلاقیِ فلسفی، دینی، ایرانشهری، عرفانی و تاریخی ایرانی و اسلامی، این کتاب را به مخزن گنج هایی چون الأدب الکبیر ابن مقفّع، جاودان خرد ابن مسکویه، الذّریعة راغب اصفهانی و صدها متن اسلامی و ایرانی دیگر بدل ساخته است.
تفسیری هگلی از نخستین مانیفستهای ادبی درباره داستان و رمان در ایران (1250-1300)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دوره تقریباً پنجاهساله، با مجموعه معدودی از گفتارهای پراکنده درباره داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین مانیفست-های ادبی درباره داستان و رمان به شمار آورد. در این نقد و نظرها، مباحثی یافت می شود که می توان آن را به عنوان نقاط مشترک نویسندگان و منتقدان این عصر به حساب آورد. اخلاقگرایی، واقعگرایی و سودبخشی رمان، سه فصل مشترک تمام این پاره گفتارهاست. شرایط تاریخی و تحولات اجتماعی عصر مشروطه، فضایی را مهیا ساخته بود که در آن تنها ادبیات متعهد میتوانست به حیات خود ادامه دهد. نخستین رمانها و نخستین نقد و نظریههای رمان در ایران، در چنین شرایطی شکل گرفت و به ناگزیر هدفمندی داستان و رمان در اولویت قرار گرفت. از همین رو در این مقاله بر آنیم تا نخستین نقد و نظرها درباره داستان و رمان در ایران را با تکیه بر دیدگاههای زیباییشناسانه هگل تفسیر و تحلیل کنیم. هگل و هگلیها، محتوای ادبی را مهمتر از فرم ادبی می-دانستند و بر هدفمندی و سودبخشی رمان تکیه داشتند. در پژوهش حاضر مشخص شد که نخستین نقدها در ایران، تا حد زیادی با زیبایی شناسی هگلی انطباق دارد.
بررسی روایتی منظوم از پایان زندگی برزو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوازه و شهرتی که داستان رستم و سهراب در میان مردم داشت و نیز پایان غم انگیز این داستان، سبب شد داستان هایی به تقلید از آن ساخته شود که برزونامه یکی از آن ها است و روایت های متعدّدی از آن، به نظم و نثر باقی مانده است. ساختار برزونامه ها از نظر ویژگی های حماسی، حوادث، قهرمانان داستان با یک دیگر تفاوت های چشم گیری دارد. با بررسی روایت های برجای مانده از زندگی برزو، می توان حوادث زندگی او را از کودکی تا هنگام مرگ دنبال نمود و به یک طرح کلّی دست یافت. نکته ی در خور توجّه این است که در متن برزونامه های منظوم موجود، اثری از مرگ برزو نیست و تنها در روایت های عامیانه است که می توان اشاره های متعددی از چگونگی مرگ او به دست آورد. وجه مشترک این روایات این است که برزو پس از مرگ رستم و اغلب در دوران کین خواهی بهمن، به دست دیوان کشته می شود. یگانه روایت منظومی که از مرگ برزو در دست داریم روایتی است از نبرد او با مهراس دیو که به برخی دست نویس های شاه نامه الحاق شده است. در این مقاله نخست مهم ترین پهلوانی های برزو را در چهار دسته روایات مجزا که از او برجای مانده است برمی شماریم سپس به بررسی روا یتی منظوم از پایان زندگی او و زمان احتمالی پیدایش آن می پردازیم.
کارکردهای روایی گفتگو در حکایت های بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی حکایات کهن فارسی، گفتگو معمولاً به عنوان عنصری داستانی در کنار دیگر عناصر مورد توجّه قرار می گیرد، در حالی که نقشی ساختاری و روایی نیز برای آن می توان در نظر گرفت. بوستان سعدی از متونی است که بیش از دیگران کارکردهای روایی گفتگو را به نمایش گذاشته است. هدف مقالة حاضر نیز بررسی این کارکردها و تبیین رابطة آن ها با اهداف تعلیمی بوستان است. مهم ترین نقش های روایی گفتگو در بوستان عبارتند از: پیشبرد، بسط و تکمیل خط داستانی، تقویت روابط سببی، برجسته کردن تقابل ها، وارد کردن حکایات درونه ای، کارکرد تفسیری و کارکرد زیباشناختی. بسامد بالای گفتگوهای داستانی بوستان را می توان نتیجة اهداف تعلیمی آن دانست. این اهداف، سعدی را به استفاده از سخن گفتن مستقیم از سوی خود یا شخصیّت ها واداشته است. اهمیّت گفتگو در این زمینة تعلیمی موجب شده تا بار روایی حکایات بیش از کنش ها، توصیفات و روایتگری مستقیم راوی، بر دوش گفتگوها باشد. بنابراین، در بوستان، بسیاری از تغییرات روایی، نتیجه گیری ها، تصریح بر دلایل انجام کنش ها، گسترش خط داستان، تکمیل پیرفت های روایی و... به جای بهره گیری از روایتگری راوی یا کنشگری شخصیّت ها، تنها با استفاده از یک گفتگو ارائه شده اند.
بررس ی تطبیقی و آماری نیایش ها در نخستین منظومه ایرانیان (گاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیایش به عنوان آسان ترین راه گفتگوی دوسویه انسان با خدا، از جمله ارکان و اجزای مقوم تمامی ادیان درطول تاریخ بوده است. بررسی ستایش ها و نیایش های رسمی ادیان مختلف نمایانگر نظام فکری، دینی وشرایط و نیازهای فردی و اجتماعی دینداران در اعصار گونه گون است.
این جستار به بررسی توصیفی و آماری همه نیایش های گات ها (کهن ترین اثر مکتوب بازمانده ایرانیان)، می پردازد. مجموعه ای منظوم که امروزه به باور بیشینه پژوهندگان، تنها بخش اوستاست که سخن زرتشت است، درحالی که دیگر بخش های اوستا در ادوار بعد تدوین شده است.
بیشترین خواهش ها و خواسته ها در گات ها، رواج راستی و سرکوبی دروغ، رهایی زمین و جاندارانش از ستم و خشم و بیدادگری، داشتن زندگی آرام و شاد، جامعه ای آباد و در نتیجه رسیدن به کشور مینوی جاودانی اهورامزدا (فردوس) و پاداش و بخشایش جاودانی در روز داوری پسین است.
بررسی درونمایه نیایش های گات ها نشان می دهد که مخاطب زرتشت به ترتیب مزدا، اهورا، اردیبهشت، مزدا اهورا، بهمن، سپندارمذ، اهورامزدا و شهریور است و او دربسیاری موارد ضمیر جمع را به کار می برد. سبک بیان زرتشت این انگاره را تقویت می کند که زرتشت همچنان که واژه های مزدا، اهورا، اهورامزدا و مزدا اهورا را برای اشاره به موجودی واحد اطلاق می کند، امشاسپندان نیز همگی فروزه ها و اوصاف خدای واحدند.
این پژوهش آماری نشان می دهد که درخواست های مینوی (غیر مادی)، دو سوم خواسته های گیتیک(مادی) است و زرتشت تقریباً به یک اندازه برای خود و برای دیگران دعا کرده است.
جلوه های عشق و بازتاب گونه های آن در داراب نامه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
37 - 52
حوزههای تخصصی:
عشق از اساسی ترین موضوع های شعر فارسی است و انواع زمینی و آسمانی آن در اشعار شاعران مختلف، مضامین عالی و تعابیر زیبایی آفریده است. عشق در آثار غنایی که نویسنده در آن، احساسات و عواطف درونی خود را آشکار می سازد، محوری ترین موضوع به شمار می رود. هم چنین تجلّی عشق در حماسه ها، داستان های عاشقانه حماسی زیبایی به ادبیات ایران و جهان عرضه کرده است. داراب نامه بیغمی، اثری غنایی و داراب نامه طرسوسی، اثری حماسی، دو گنجینه ارزشمند در عرصه ادب پارسی هستند. یکی از سوژه های برجسته در این دو اثر، که در یکی نقش محوری دارد و در دیگری نقشی فرعی تر، عشق است. در واقع، محور اصلی داستان در داراب نامه بیغمی وجود عشّاقی است که کنش ها و واکنش ها، تعاملات، احساسات و افکار آن ها، قدرت عشق و نقش آن را در پیش برد روی دادهای داستان به تصویر می کشد. ویژگی ای که در داراب نامه طرسوسی کم تر به چشم می خورد. هرچند پژوهشگران ژرف اندیش درباره این دو اثر گرانبها کم و بیش سخن گفته اند، میدان برای بررسی این دو اثر، از منظر ادبیات تطبیقی و سنجش دوسویه مضامین، فراخ است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و مرور بر داراب نامه طرسوسی و بیغمی در پی تحلیل و بررسی تطبیقی چگونگی و نوع کاربرد مضمون عشق در این دو اثر گران بهاست. بنابر نتایج پژوهش حاضر، این آثار دارای مضمون های مشترکی چون سفر برای وصال معشوق، عاشق شدن در یک نگاه، عشق غیر انسان به انسان و غیره هستند، امّا با وجود داشتن وجوه اشتراک فراوان، به دلیل تعلّق به دو ژانر مختلف ادبی، از سبک بیانی متفاوت بهره می برند.
بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه هفتاد (با تکیه بر چهار رمانِ خانه ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره سرگردانی و منِ او)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«عشق» یکی از برجسته ترین مضامینی است که شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات فارسی، همواره به آن توجه ای ویژه داشته اند. متون نظم و نظر پارسی از دیرباز تاکنون، عرصه ی نمایش دو گونه ی عشق مجازی و عشق حقیقی بوده است. در آثار منثور کهن، عالیترین جلوه های عشق را می توان در آثاری همچون مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری و سوانح العشاقِ غزالی به تماشا نشست. رمان در سده ی اخیر، به عنوان یکی از انواع ادبی، به انحاء مختلف جولانگاه مضامین عاشقانه بوده است. بسیاری از رمان نویسان، از زمان پیدایش نخستین رمان های نوین فارسی تا بحال کوشیده اند تا دلدادگی ها، دلبستگی ها و شوریده-حالی های بشر را به شیوه های مختلف به تصویر بکشند. «بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه ی 1370 (با تکیه بر چهار رمان خانه ی ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره ی سرگردانی و منِ او)»، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عشق به اشکال مختلفِ زمینی و آسمانی در آثار مورد مطالعه انعکاس یافته است.
جلوه های ادبیّات پایداری در اشعار حمید سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمید سبزواری یکی از شعرای برجسته و مشهوری است که شعرش بیانگر مشقّت و رنج های دوران انقلاب اسلامی و نشان دهنده آلام درونی و دردهای دوران دفاع مقدّس است که ملّت ایران، آن مرارت ها را به جان و دل خریده و بار سنگین این گونه مصائب را بر دوش کشیده اند. در حقیقت، حمید سبزواری شاعری ملّی و انقلابی است که مردم را در برابر ظلم و ستم می شوراند و آنان را تشویق به مبارزه و استقامت می کند و از کسانی که از کنار تباهی ها ی رژیم منحوس پهلوی و جور رژیم بعث بی توجّه می گذرند و سکوت اختیار کرده، خاموشی می گزینند، به انتقاد می پردازد. این شاعر نستوه و خستگی ناپذیر با به تصویر کشیدن شجاعت و شهامت ملّتی رنج کشیده به انتقاد از حکومت وقت و به افشاگری ظلم و ستم دشمن بعثی می پردازد. از اشعار حمید سبزواری چنین استنتاج می شود که وی، ضمن مبارزه و انتقاد، با هشدار در مورد بی توجّهی ها و نیز دوری از تسامح نسبت به دشمن، عامل شکست در برابر متجاوزان را اختلاف و تفرقه دانسته و در هر جا که فرصت دست می داده، شور و شعور و احساسات مردم را بر می انگیخته است. این پژوهش با هدف نمایاندن جلوه های ادبیّات پایداری در سروده های حمید سبزواری و با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته تا در پایان بتوان جلوه های ادبیّات پایداری را همچون ظلم ستیزی، شهادت طلبی، مبارزه و جان فشانی، نقد حکّام جور، به تصویر کشیدن جنایت های دشمن و ... در اشعار این شاعر انقلابی و ملّی به وضوح دید.
بررسی و تحلیل نقش پیک ها در محبت نامه ی ابن نصوح شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل نوآوری های ابن نصوح شیرازی، شاعر قرن هشتم و نقش پیک ها در منظومه ی محبت نامه است. محبت نامه از منظومه هایی است که زیرمجموعه ی ده نامه ها قرار می گیرد. ده نامه؛ منظومه ای عاشقانه و روایی است در قالب تلفیقی غزل و مثنوی که بر اساس تبادل نامه میان عاشق و معشوق شکل می گیرد. الگوی اصلی اغلب ده نامه سرایان، ده نامه ی اوحدی مراغه ای است اما ابن نصوح در این عرصه ، دست به نوآوری هایی زده است. هنرنمایی ابن نصوح دراین است که هم تعداد پیک ها را افزوده و هم بسیار هوشمندانه، این پیک ها را درخیال آفرینی به کار برده است. محبت نامه ده پیک دارد: ماه، خورشید، باد صبا، باد شمال، شانه، آیینه، شمع، پروانه، گل و بلبل. در حقیقت، ابن نصوح ده نامه ی خود را نه بر پایه ی نامه ها بلکه بر اساس این ده پیک بنا کرده است. بنابراین، نه تنها نامه ها در محبت نامه بر اساس گفتگوی میان عاشق یا معشوق با پیک ها شکل می گیرد؛ بلکه پیشبرد روایت نیز بر عهده ی پیک هاست. وی هنرمندانه میان هرپیک، فرستنده و گیرنده ی آن تناسبی دلنشین برقرار ساخته است. همچنین این ده پیک درمضمون آفرینی، ساخت و تداعی تصاویر و فضاسازی در محبت نامه نقش اساسی دارند. مهم ترین پیک محبت نامه، پیک ششم یعنی آینه است. ابن نصوح به خوبی از این پیک و رمز آینه بهره برده است. آینه، نقطه ی عطف روایت، در محبت نامه است. معشوق پس از دیدن حقیقت عشق درآینه و آگاهی از اتحاد عاشق و معشوق، دگرگون شده و پس ازآن است که مقدمات وصال فراهم می گردد. پژوهش هایی بدین شیوه می تواند در شناساندن ارزش ادبی ده نامه ها، بسیار موثر باشد؛ گونه ای که تقریبا ناشناخته است.
نقش زبان در بازتاب نگرش مردسالارانه (بررسی موردی نمایشنامه روزنه آبی اثر اکبر رادی)
حوزههای تخصصی:
روابط نابرابر زن و مرد همواره قدرت را در خانواده و اجتماع در قبضه مردان نگه داشته و به رسمیت شناخته است. زن علاوه بر اینکه خود آن را می پذیرد، در نهادینه کردن و پذیرش آن توسط فرزندان نیز سعی می کند. یکی از زمینه های تجلی روابط نابرابر بین زن و مرد، خشونت کلامی است که در گفتار مردان و در راستای همسو کردن همسر و فرزندان مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل خشونت کلامی مردان در نمایشنامه روزنه آبی اثر اکبر رادی می پردازد و از این رهگذر سعی دارد به این دو پرسش اساسی پاسخ دهد که 1. زبان چگونه به تداوم نظام مردسالار کمک می کند؟ و 2. در این راستا چه استراتژی هایی برای پنهان کردن خشونت کلامی به کار گرفته می شود؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خشونت کلامی زبان مردان به ابقای تفکر و نگرش مردسالارانه کمک می کند و همچنین برای پنهان داشتن خشونت کلامی مردان، استراتژی طبیعی جلوه دادن چنین رفتارهایی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.