فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
بررسی فنون رمزپردازی در رمان های «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان دوجلدی «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» یک اثر رمزی است. دانشور برای استفاده از زبان غیر مستقیم رمز جهت بیان گفتنی های گوناگون از فنون متنوعی استفاده کرده است که همگی بدیع اند و در عین حال کشف آن ها تابعی از سازمان بندی متن داستان است؛ استفاده از صحنه های خاص، واژه های ناگزیر از تفسیر، وصف های رمزی، فراوانی حواشی، جملات معترضه، زمان های خاص و معروف، شعارهای مشهور، مکان های سیاسی، مفاهیم کنایی کلمات، تداعی معانی الفاظ، غالب ترین مفهوم کلمات، مشابهت های لفظی، احتمالات علمی، نمونه های خاص، مجاز به علاقة سببیت، اوصاف به جای اسامی، سنت های اساطیری، لازم معنی کلمات و جملات، مفاهیم کنایی عبارات، خاصیت اسامی و افزودن القاب معنی دار به اسامی، از جملة فنونی اند که در این رمان قابل استنباط اند. در استنباط این فنون صرفا به سبک، زبان، تفاسیر نویسنده، برآیند مقایسة تعدادی از صحنه ها، کیفیت تعامل صحنه ها با محتوای آن ها و نحوة سازمان بندی درونی متن متکی بوده ایم با این استثنا که به ندرت از آثار تاریخی شاهد آورده ایم. غرض این نوشته استخراج فنون هنری دانشور در ایجاد رمزهای بدیع برای کمک به گسترش دلالت های غیر مستقیم زبان فارسی و شیوه های داستان نویسی است.
تجلی مضامین تعلیمی- اخلاقی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مضامین و درونمایه های تعلیمی (اخلاقی) سنایی بر اساس قصاید این شاعر سترگ ادب فارسی با روش توصیفی بررسی شده است زیرا مضامین و اندیشه های تعلیمی- اخلاقی سنایی بر اساس آثار گرانسنگ و ارزشمند او در ادب فارسی، بارز و برجسته است. نگارندگان بر آنند تا با بررسی این موضوع، ارزش ها و آموزه های اخلاقی موجود در قصاید این شاعر بلندپایه را بکاوند و برخی فضایل و رذایل اخلاقی به کار رفته در سروده های او را تبیین کنند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت است، پرداختن به موضوعات مشترکی است که در آثار دیگر سنایی از جمله حدیقه الحقیقه مورد توجه قرار گرفته است.
نقش قصه گو در پردازش قصه های عامیانه آمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحلیل علمی جلوه های گوناگون ادبیات عامه موجب درک شایسته تر ماهیت، عناصر سازندة درونی و عوامل تأثیرگذار در پردازش فرهنگ شفاهی می گردد. قصه گویی یکی از کهن ترین اشکال ادبیات شفاهی است. در روزگاران کهن، قصه گوها تاریخ، سنت، مذهب، آداب، قهرمانی ها و غرور قومی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کردند. اصولا قصه زمانی شکل می گیرد و عینیت می یابد که از زبان راوی نقل شود. قصه گو یا راوی خواه ناخواه خویشتنِ خویش را در قصه می بیند و برای جلب نظر شنونده یا خواننده، از ذوق و هنر خویش برای تبیین هرچه بیشتر قصه کمک می گیرد. این عوامل موجب ایجاد تغییراتی در ساختار و محتوای قصه می شود.
پژوهش حاضر به نقش قصه گو در شکل گیری قصه می پردازد و درپی یافتن دلایلی است که سبب می شود قصه گو در روند قصه تغییراتی پدید آورد. نکته ای که توجه نگارنده را هنگام ضبط و گردآوری قصه های آمره طی دو دهه به خود جلب کرده، وجود روایات متعدد یا متفاوت از قصه ای واحد به سبب تعدد قصه گویان و تصرف آنان در قصه است.
تحلیل و بررسی ساختارساقی نامه بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه یکی از گونه های ادبیات غنایی در قالب مثنوی است که در بردارنده ی مضامینی مانند سرخوشی، اغتنام فرصت، و نیز گاهی متضمن مواعظ و نکته های اخلاقی و حکمی است؛ یکی از ساقی نامه هایی که می توان آن را از حیث درونمایه و مضمون متفاوت با نمونه های پیشین دانست، ساقی نامه ملک الشعرای بهار است؛ بهار با توجه به زمینه شعری خویش و نیز اوضاع اجتماعی، ساقی نامه ای با درونمایه ای اجتماعی و سیاسی سروده است. در این پژوهش ضمن سیری اجمالی در ساقی نامه سرایی و بیان ویژگی های آن، دستگاه های مختلف ساقی نامه بهار را با روش تحلیل ساختاری متن بررسی نموده و نشان داده ایم بهار با استفاده از زمینه اجتماعی، قالبی کاملاً غنایی را در خدمت موضوعی کاملاّ اجتماعی به کار گرفته است. حذف در دستگاه عروضی، انواع تکرار های آوایی و واژگانی، واژگان ساده و کاربرد اسامی مختلف حماسی و تاریخی، سادگی دستگاه نحوی و بلاغی و تناسب زمان از مختصات این اثر است؛ می توان گفت مجموع این عوامل نشان می دهد دستگاه های مختلف متن در ارتباط با موضوع از انسجام مطلوبی برخوردارند.
کارکردهای حکمی – اخلاقی کتاب التوسل الی الترسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب التوسل الی الترسل مجموعه منشآت بهاءالدین محمد بن مؤید بغدادی است. محتوای اصلی این کتاب، سلطانیات و اخوانیات و مشتمل بر توصیه های حکمی و اخلاقی است و از آنجا که مخاطب اصلی آن حکام و کارگزاران است، بخش سیاست مدن از حکمت عملی در آن برجسته تر است. طرح و تبیین مضامین اخلاقی در سطح وسیع و همه جانبه، این کتاب را در ردة اندرزنامه های سیاسی قرار می دهد. این نوع اندرزنامه ها در نظام اخلاقی سیاسی- حکومتی قابل طرح و بررسی هستند. محور اصلی مباحث حکمی و اخلاقی کتاب، عدالت و انصاف است و از دیگر خصایص و ویژگی های اخلاقی حاکمان که مورد توجه و تاکید قرار گرفته است می توان به دوری از ظلم و ستم، رعیت پروری و شفقت بر زیردستان، احسان و نیکوکاری، تقوی و پرهیزکاری، اکتساب علم و دانش و تعقل و تفکر در امور اشاره کرد. نویسنده در بیان مضامین اخلاقی از امکاناتی که نثر فنی در اختیار او قرار می دهد به گونه ای مناسب بهره می گیرد. در این کتاب از آیات قرآن و احادیث برای تاکید و تحکیم کلام استفاده شده که موجب نزدیکی محتوای کتاب به حیطه اخلاق روایی گردیده است.
بررسی نقد بوم گرایانه داستان های علی اشرف درویشیان
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 135
حوزههای تخصصی:
مطالعه در حوزه عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیات به شاخه جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی یاد می کنند. تفاوت در خاستگاه های اقلیمی، تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان را در پی دارد. هرچند دغدغه نقد زیست محیطی بیشتر ارتباط، تأثیر و تأثر ادبیات و محیط زیست است، بنابر گستره دامنه این نوع نگاه و تعریف گلوتفتلی از نقد بوم گرا، این نقد به ارتباط میان ادبیات و محیط فیزیکی می پردازد و ویژگی های اقلیمی هم یکی از عناصر محیط فیزیکی آفرینش های ادبی است و زیرمجموعه نقد بوم گرا به شمار می رود. این ویژگی ها در داستان های علی اشرف درویشیان نشانگر نگاه نویسنده به محیط اطراف و تأثیرپذیری او از حوزه اقلیم و جغرافیای تولید اثر ادبی است که اثر او را از اصالتی بومی و بوم گرایانه برخوردار می سازد. درویشیان یکی از نویسندگان قابل توجه در عرصه ادبیّات اقلیمی در مکتب داستان نویسی غرب (کرمانشاه) است. او غالباً در داستان هایش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی، تأثیرات آگاهانه یا ناخودآگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات، آداب و سنن، طبیعت بومی، آب و هوا، شکل معماری، زبان و واژگان و اصطلاحات محلی و بومی و ضرب المثل ها بازتاب داده است.
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
بررسی خوارق عادات یا خلاف آمد عادت ها در حماسه
حوزههای تخصصی:
هم چنان که مبالغه یکی از شرط های گریزناپذیر توصیف صحنه های میدان های جنگیست، خلاف آمد عادات یا خوارق عادات، نیز یکی از ارکان اصلی شعر حماسی بشمار می رود. خوارق عادات در این مقاله، شامل نیروهای آسمانی، نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادوییست و در شاهنامه فردوسی و چند اثر حماسه مذهبی، از جمله؛ حمله حیدریِ باذل مشهدی، حمله حیدریِ راجی کرمانی، خاوران نامه و علی نامه، بررسی شده است. مضامین این عنصر جدایی ناپذیر حماسه، در شاهنامه فردوسی که به تأثیر از فرهنگ باستانی ایران سروده شده، پررنگ تر از مضامین مشابه در حماسه های مذهبیست. بسامد نیروهای آسمانی در حماسه های مذهبی، بیش تر از شاهنامه فردوسی، و برعکس بسامد نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادویی در شاهنامه بیش تر از حماسه های مذهبیست.
پیشگویی و طالع بینی در متون ایرانی دوره میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به نیروی جادویی نهفته در اجزاء هستی امری است که تنها به بشر بدوی در دوران کهن متعلق نبوده است و انسان ها در طول تاریخ تا به امروز همواره به جانمندانگاری1 و طلسم2 معتقد بوده اند. از زمان های بسیار دور، انسان می پنداشته است بعضی از اجسام، حیوانات و اجرام سماوی قدرتی نهفته دارند؛ زیرا با دانش ناقص اش امکان شناخت قوانین علمی حاکم بر جهان را نداشته است. لذا به ناچار برای توجیه یا یافتن علت و درمانی برای ناگواری های زندگی، یا مانع شدن از آن ها، باور به دخل و تصرف قدرت های ناشناخته جادویی بر زندگی روزمرهرا در ذهن خویشتن بارور ساخت و خود را به تطبیق امور ریز و درشت زندگی با چنان باورهایی ملزم کرد. در ایران باستان و درپی آن در ادیان ایران پیش از اسلام، مانند سایر ادیان بسیاری از باورهای خرافی زیر سایه دین، رنگ مشروعیت به خود گرفته بودند و باور بهتأثیرات ستاره ها و سیارات بر روزها و سال ها و انواع فال و طالع بینی امری متداول بوده و گاه به عنوان پاره ای از مناسک دینی ترویج می شده است.
در این پژوهش با بررسی متون ایرانی دوره میانه، انواع پیشگویی بررسی خواهد شد، ازجمله پیشگویی به وسیله الهامات، تأثیرات ستارگان و سیارات بر روزها و سال ها و باید و نبایدهای روزها، و متون فال و طالع بینی برگرفته از کتاب خطی فالنامه زرتشتی شامل: فال اعداد 1-5، فالنامه جاماسب حکیم و فال انامل. بدین ترتیب، تأثیر شگرف باور به جادو در هر لحظه از زندگی مردم ایران پیش از اسلام مشخص می گردد.
تحلیل تطبیقی عنصر مکان و شخصیت قهرمان در مقامات عربی و فارسی با تکیه بر مقامات همدانی و حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر پیش روی به تحلیل تطبیقی مقامه نویسی در ادبیّات عربی و فارسی و تأثیرپذیری مقامه نویسی فارسی از نوعِ عربی آن اختصاص دارد، به همین منظور، پژوهش حاضر بر آن است میزان کمّی عنصر مکان و نقش کیفی آن را همراه با شخصیّت قهرمان در مقامات همدانی و حمیدی بررسی کند تا: 1. شناختی کامل از محلّ حکایت هر مقامه در دو سطح مکانی کلان و خرد به دست آورد. 2. عملکرد شخصیّت قهرمان و تغییر چهرة او را در پیوند با مکان های رخداد ماجرا تحلیل کند. 3. میزان توانایی و ابتکار دو نویسنده را در چهره سازی از قهرمان با هدف هماهنگی وی با محیط پیرامون و پیشبرد موضوع مقامات بسنجد.
یافته های پژوهش، نشان می دهد که همدانی و حمیدی تلاش کرده اند، تصویرگر زیست محیط، آداب، سنن، تمدّن و فرهنگ قلمرو اسلام باشند. همدانی با طرح معضل گدایی و نیرنگ بازی به دنبال افشای شیوه های طرّاری در ممالک اسلامی است. در مقابل، حمیدی، مقامات خود را تنها به قصد تقلید و معارضه با مقامات همدانی نگاشته است؛ به همین دلیل نتوانسته مانند همدانی از قابلیت های مکان در طرح داستانی مقامات خود بهره ببرد.
نقد شخصیت کیخسرو بر اساس نظریه آبراهام مزلو
حوزههای تخصصی:
روان شناسان انسانگرا، در نظریه های خود، برخلاف رفتارگرایان و روان کاوان، نگرشی مثبت و غایی نسبت به انسان دارند. در این پژوهش با توجه به تجربه های عرفانی و کمال طلبانه کیخسرو در نظر داریم نگاهی روان شناختی به زندگی و رفتار او داشته باشیم و ویژگی های رفتاری او را با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام هارولد مزلو انطباق دهیم و او را به عنوان فردی که به مرحله خودشکوفایی رسیده، معرفی کنیم. در این بررسی او با شش ویژگی افراد خودشکوفا از جمله؛ مسأله مداری، علاقه اجتماعی، تجربیات والا و عرفانی، روابط بین فردی عمیق و صمیمانه، ساختار منشی دمکراتیک و کناره گیری و خلوت گزینی هماهنگی دارد.
درآمدی بر پیوند «ببر بیان» و کنیه ی «سگزی» در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
معشوق شعری در ادبیات معاصر با تأکید بر شعر شمس لنگرودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا می کند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشه تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ اما راز و رمز شعر گروهی دیگر همچنان در پرده ابهام باقی مانده و کمتر کسی به سراغشان رفته است. این جستار به نقد و بررسی اشعار عاشقانه شاعر معاصر، شمس لنگرودی، و نگرش او به معشوق پرداخته است. در پنجاه و سه ترانه عاشقانه و دیگر اشعار این شاعر، شاهد نگرش جهانی و انسانی لنگرودی به معشوق هستیم. مخاطب شعر شمس به خوبی می تواند تفاوت های معشوق شعر سنتی را با شعر نو مورد مقایسه قرار دهد. این پژوهش سعی کرده است، الگوهای ارزشی معشوق شعری را در عاشقانه های شمس لنگرودی معرفی کند.