فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
بازتابِ رمان بار دیگر شهری که دوست می داشتم در رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انتشار سمفونی مردگان (1368)، منتقدان بسیاری بر تأثیرپذیری عباس معروفی از رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر انگشت نهادند. با گذشت بیست و سه سال از انتشار این رمان، امروزه نیز کسانی این موضوع تأثیرپذیری را به شکل های گوناگون تکرار می کنند. شاید با انتشار ازل تا ابد (درونکاوی رمان «سمفونی مردگان»)، خاصّه مقاله ی آیا ""خشم و هیاهو"" گردة ""سمفونی مردگان"" است؟ از الهام یکتا و از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان از جواد اسحاقیان و مقاله های دیگری که به بررسی تطبیقی این دو رمان پرداخته اند، ضرورتی بر بازخوانی مجدد این جریان احساس نشود.
گذشته از این جریان، نادر ابراهیمی (1315-1387)، در مصاحبه ای با عنوان «غوطه خوردنی غریب در داستان» (1376)، بدون هیچ اشاره ای به سمفونی مردگان، نویسنده ی این رمان را به «سرقت ادبی» متهم کرده است؛ آن هم نه در ارتباط با خشم و هیاهو، بلکه در ارتباط با بار دیگر شهری که دوست می داشتم (1345). در این نوشتار، با قائل شدن بر اصل «اضطراب تأثیر»، به عنوان وجدانِ عمومی اهلِ قلم، و با تأکید بر سخن چندارزشی به اتهام های نادر ابراهیمی درباره ی سمفونی مردگان و چرایی و چگونگی تأثیرپذیری عباس معروفی از بار دیگر شهری که دوست می داشتم پاسخ گفته ایم.
کمرنگی عنصر حماسه در فرامرزنامه و عوامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای ارداویرافنامه، سیرالعباد، کمدی الهی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامه تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از این رو کوشیده ایم مهم ترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوت های شاخص آنان را بیان کنیم. «خانم کسرایی فر» پیش از این در مقاله ای به بررسی نمادگرایی در سه اثر مورد پژوهش پرداخته اند، اما تاکنون توجهی به مقایسة ارزش داستانی این آثار نشده است. از این رو با ابزار کتابخانه ای حاضر و با هدف مقایسة عناصر ذکر شده دریافتیم که سیرالعباد سنایی به دلیل پویایی شخصیت ها، پیرنگ قوی و کشمکش های منطقی، شیوه روایت تخیلی و سوررئال، از نظر داستان پردازی بر دو اثر دیگر تقدّم دارد.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی مقامات همدانی وحریری (مطالعه مورد پژوهانه: مقامه خمریه و رملیه) (فی التحلیل الفنّی لمقامات الهمذانی والحریری ""الموازنة بین الخمریة والرملیة نموذجاً"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه نویسی یکی از مهم ترین فنون ادبی در ادبیات عربی قلمداد می گردد. اصلی ترین عامل این اهمیت و ارزشمندی را باید در هدفی جستجو نمود که نویسنده مقامه در پی آن است و آن چیزی جز آموزش و یاد دادن شیوه های بیانی نیست؛ شیوه هایی که در کنار بهره مندی از معادلات لفظی و تقابلات صوتی و ریتم موسیقایی، به انواع آراستگی های مختلف بدیعی مزین است. در کنار موارد مذکور نباید نقش بسزای ساختمایه های روایی و داستانی را در تحقق اهداف مختلف تعلیمی و بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی، فولکلور، و ... از یاد برد. معروف ترین مقامه نویسان در ادب عربی بدیع الزمان همدانی- مبدع و مخترع فن مقامه- و حریری می باشند. بعدها با گسترش دایره مقامات عربی و خروج از چهارچوب عربی، این فن با تمامی ابعاد داستانی، تعلیمی، فنی، و ... بر ادب فارسی نیز تأثیر فراوانی نهاد و سرانجام در مقامات حمیدی تجلی یافت. در این نوشتار، نویسنده بر آن است تا با بررسی تطبیقی ابعاد گوناگون روایی، فنی، مضمونی، تعلیمی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی، صوتی، و موسیقایی، فولکلور و ... در مقامه خمریه همدانی و رملیه حریری به عنوان دو نمونه از مقامات عربی، توانمندی هنری و ادبی این دو ادیب را در مقامه نویسی مقایسه و مشخص نماید.
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
سیر تحول جایگاه خسرو پرویز در متون تاریخی و منظومه های غنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
73 - 81
حوزههای تخصصی:
هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست مایه ای برای قصه پردازی افسانه سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت های متعددی می توان یافت که سعی کرده اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود این، به مرور زمان، شخصیت خسرو در متون غنایی، کم رنگ شده است. گرچه در منظومه خسرو و شیرین نظامی، خسرو، نقشی اساسی برعهده گرفته است، اما پس از نظامی، در آثار شعرایی چون امیرخسرو دهلوی، عارف اردبیلی، سلیمی جرونی، هاتفی، وحشی بافقی و دیگران، این فرهاد است که آرام آرام، نقش و جایگاه خسرو را تصاحب می کند. در این میان، در منظومه فرهادنامه عارف اردبیلی، فرهاد، چهره دیگری از خسروپرویز است و چنین تصوری از فرهاد، مورد قبول عام جامعه قرارنگرفته است. از همین رو، به نظر می رسد که با گذشت زمان، از یکسو از محبوبیت خسروپرویز -پادشاهی که بنابر برخی روایات تاریخی، نامه پیامبر را پاره کرده- کاسته شده است و از دیگر سو، فرهاد که چون مجنون، نماینده گفتمان عشق آرمانی و مقدس است و تناسب بیشتری با جامعه ایران پس از اسلام داشته، جایگزین خسرو گشته است. بنابراین، در این مجمل برآنیم تا با اشاره به منظومه هایی که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است، روند حذف تدریجی خسروپرویز از این حکایت را نشان دهیم.
بازخوانی رمان‹‹زیبا›› (تأملی در ژرف ساخت رمان زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان در ایران پدیده ای نوظهور است که با شکل گیری نهضت مشروطه توجه ایرانیان را به خود جلب کرد. در عصر مشروطه بحران های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمینه را برای به وجود آمدن رمان مهیا ساخت و آن را وارد پهنه اجتماع کرد. رمان «زیبا»ی حجازی از جمله رمان های اجتماعی اولیه محسوب می شود که از منظر ادبی توانست ساختار و محتوای رمان های اولیه را اعتلا بخشد و در تکامل سبکی و ساختاری رمان فارسی موثر افتد. این پژوهش در پی واکاوی ژرف ساخت رمان ‹‹زیبا›› و نقد و تحلیل آن است. رمان «زیبا» همانند رمان های اجتماعی اولیه با دسیسه ای عاشقانه شروع می شود و حجازی در این رمان از فرم سفر برای گسترش پی رنگ استفاده کرده است. حجازی در رمان «زیبا» اغلب شخصیت ها را قبل از نقش آفرینی در صحنه داستان معرفی نمی کند، بلکه شخصیت ها در جریان کنش و واکنش ها، ناگفته های درونی خود را به مخاطبان به صورت ضمنی بازتاب می دهند. از منظر محتوایی این رمان به داستان دیوان سالاری و انتقال روش «ایلی-روستایی» به دولت متمرکز سراسری می پردازد و فساد اداری دورة رضاشاه از درونمایه های اصلی آن به حساب می آید.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مدنی الطبع است که برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش در اجتماع ناگزیر از به کار بستن مهارت های زیست جمعی همچون ارتباط مؤثر، جرأت و همدلی است.
عارفان مسلمان با حفظ اصول و مبانی انسان-شناسی دینی و در عین زیستن در فضای چند فرهنگی با گویاترین زبان به تبیین ژرفای وجود آدمی و نیازهای ثابت و متغیر وی پرداخته اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴) در زمره عارفانی است که با دستیابی به آگاهی کیهانی، نیازهای زیست فردی و اجتماعی انسان را در قالب حکایت و تمثیل برای ایجاد و استمرار حیاتی سالم و طیبه گوشزد کرده است. این دانشمند بزرگ تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و با نقب زدن به لایه های عمیق درون انسان توانسته است ریشة احساسات عمیق آدمی را به خوبی نشان دهد.
در این پژوهش می کوشیم تا با شناسایی مهارت های زندگی در آثار جلال الدین محمد مولوی، به تحلیل این راهبردها از دیدگاه وی بپردازیم.
فضل تقدّم با کیست؟ صفی علی شاه اصفهانی یا عمّان سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی گنجینه الاسرار، اثر ماندگار عمّان سامانی یکی از شاهکارهای ادب عرفانی در حوزه ادبیات عاشورایی است. این مثنوی گران سنگ، در بیش از 800 بیت و در بحر رمل مسدّس محذوف با نگاهی عرفانی به حوادث کربلا به رشته نظم کشیده شده است که در این زمینه از شهرت و اعتبار خاصّی برخوردار شده است. از طرفی دیگر، مثنوی زبده الاسرار صفی علی شاه اصفهانی نیز با همین درون مایه و در همین وزن در بیش از 4500 بیت، اندکی پیش از گنجینه الاسرار عمّان سامانی سروده شده است. با توجه به تقدّم زمانی سرایش زبدهالاسرار نسبت به گنجینه الاسرار و تقدّم ارزشمندی و ماندگاری گنجینه الاسرار بر همه آثار عرفانی عاشورایی خلق شده پیش و پس از خود؛ این مقاله کوشیده است تا با مقایسه نگاه عرفانی و اندیشه این دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، این نتیجه را اثبات نماید که عمّان سامانی در خلق اثر ماندگار و بی نظیر خویش تحت تأثیر و تقلید زبدهالاسرار صفی علی شاه بوده است و در بیان هر یک از شخصیت های عاشورایی، کلیّت مفهوم را از صفی علی شاه وام گرفته و با زبانی تازه تر آن را پرورانده و در نهایت ایجاز و در قالب واژگانی که رنگ و بوی مرثیه دارند، آن را بازگفته است. هم چنین این مقاله این نکته را با آوردن شواهد نشان می دهد که عمّان سامانی ضمن روایت هر شخصیّت، عیناً به نقل موضوع، بیت، یا اندیشه های عرفانی مطرح شده در زبدهالاسرار پرداخته از اشعار و اندیشه صفی علی شاه، هم در لفظ و هم در معنی بهره فراوان جسته است.
یادگار زریران، نمونه ای از هنر شاعری ایرانیان در دوره میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گونه بررسی علمی درباره روند تحولات شعر ایران نیازمند توجه به پیشینه باستانی آن، از جمله آثاری است که از دوره میانه بازمانده است. در میان این آثار، یادگار زریران به دلیل احتوا بر ویژگی های شاعرانه و حماسی منحصربه فرد خود شایسته توجه ویژه ای است. یادگار زریران منظومه ای شاعرانه به زبان فارسی میانه و بازمانده ارزشمندی از میراث پارتی است که گوشه ای از هنر شاعری ایرانیان را در دوره میانه آشکار می کند. سنجش یادگار زریران با اشعار فارسی پس از اسلام، از جمله شاهنامه، از همانندی برخی صنایع ادبی و فنون بلاغت میان دو دوره حکایت می کند. شگردها و فنون ادبیِ به کار رفته در آثاری چون یادگار زریران متعلق به ادبیات شفاهی پیش از اسلام است که در دوره های بعدی نیز شکوهمند و پرتوان ادامه یافته است؛ چنان که بسیاری از ویژگی های شعر حماسی دوره های بعدی در این رساله دیده می شود. در این مقاله کوشش می شود مصادیق این سخن در سنجش با شاهنامه بازنموده شود؛ مواردی چون روایت داستان، اغراق، تکرار و استفاده از صفت های شاعرانه حماسی. برخی موارد سنت هایی است که به گذشته های بسیار دور مردم ایران بازمی گردد که به آن ها اشاره خواهد شد. در پایان نیز به صور خیالی که در این اثر به کار رفته است، مانند تشبیه، استعاره و کنایه، پرداخته می شود.