فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهمن نامه از منظومه های پهلوانی ای است که پس از شاهنامه و به سیاق اثر عظیم فردوسی سروده شد. این اثر ذکر پهلوانی های بهمن پسر اسفندیار و ثبات او در انتقام جویی از خاندان رستم، پس از مرگ او است؛ اما خویشکاری های بهمن در بسیاری موارد بیشتر از آنکه حماسی و پهلوانی باشد، به شکلی ضدحماسی جلوه گر شده و در مغایرت با پیش فرض های الگویی در رابطه با یک پهلوان حماسی است. رعایت نکردن چهارچوب ساختاری حماسه و بی مقدمه واردشدن بهمن به عنوان قهرمان به داستان، شکست های پی در پی بهمن، کمرنگ بودن فره ایزدی در او و کم فروغ بودن مشروعیتش به عنوان پادشاهی آرمانی، نبرد با یلان سیستانی و به آتش کشاندن سیستان به جای مبارزه با انیران و اهریمنان، نداشتن خویشکاری نبرد با زیانکاران، پشت سرگزاردن هفت خانی آرام و بدون مبارزه و شکست او در تنها نبردش با زیانکاری چون اژدها، از مهم ترین عواملی هستند که انتظار مخاطب حماسه را برای مواجه شدن با پهلوانی/ شاهی نمونه و آرمانی برآورده نساخته و عظمتی را که لازمة حماسه است، به او یادآور نمی شوند. به نظر می رسد قرار دادن رستم و خاندانش به عنوان هماوردان بهمن، نیز در شکل گیری چنین تناقضاتی نقش داشته و زیربنای ساختاری تفکر سراینده که ناخودآگاه رستم را ابرمرد دنیای حماسه می داند، بر فضای اثر غلبه کرده و پهلوانی را پرورانده که خویشکاری هایش در مقابل یلان سیستانی بسیار ضعیف و کم فروغ جلوه می کند.
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
مقایسه و تحلیل ساختار روزنامه های ملانصرالدین و صوراسرافیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز
- حوزههای تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات گونه های نثر معاصر نثر مطبوعاتی و خبری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
موسیقی درونی در شعر پایداری (نمونه شعر فرید «قادر طهماسبی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله جلوه های مختلف موسیقی شعر می توان به موسیقی درونی آن اشاره کرد. موسیقی درونی حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. بسیاری از آرایه هایی که تحت عنوان موسیقی درونی مورد بررسی قرار می گیرد، در حقیقت زیرمجموعه آرایه تکرار است؛ آرایه هایی نظیر جناس، ردالصدر علی العجز، ردالعجز علی الصدر، واج آرایی، طرد و عکس و ... همگی از نوعی تکرار حکایت می کند.
قادر طهماسبی، متخلص به فرید، از شاعران معاصر انقلاب و دفاع مقدس است. در طول سال های 1385 و 1386، سه دفتر شعر با عنوان پری ستاره ها (مجموعه غزل)، پری بهانه ها (مجموعه مثنوی) و پری شدگان (مجموعه اشعار نیمایی) از او به چاپ رسید. در این مقاله سعی شده است که اشعار فرید در این سه دفتر، از نظر موسیقی درونی مورد بررسی قرار گیرد. در آثار فرید، تکرار به عنوان رکن اساسی موسیقی درونی با جلوه های مختلف، نمود قابل توجهی دارد تا آنجا که می توان چنین نتیجه گرفت که تکرار، علاوه بر غنای موسیقی درونی اشعار او و ایجاد نوعی وحدت در محور عمودی اشعار، از جمله مشخصه های بارز سبکی اشعار فرید نیز به شمار می آید.
پی بردن به سبک شخصی شاعر و چه بسا آشکار کردن سبک دوره، از جمله ثمرات و اهدافی است که از رهگذر بررسی و تحلیل بسامد و فراوانی این شگرد هنری در شعر فرید حاصل می شود.
عاشقانه ها ، عارفانه های سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با نگاهی کوتاه به تکوین شعر غنایی در ادبیات فارسی و روند تکاملی آن در قرن هفتم در شیراز به بررسی درونمایه غزلیات سعدی و تقسیم بندی آن به عاشقانه ها و عارفانه ها پرداخته و بر آن است که اگرچه هنوز در تقسیم بندی غزل های سعدی اجمالی وجود ندارد، اما بن مایه ای مشترک وجود دارد و آن عشق است؛ عشقی که همگان آن را به عنوان دغدغة اصلی شاعر در غزل پذیرفته اند.
گفت و گو با پریمولوی هنر داستان
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
پیش نمون و انواع آن در داستان های شهریار مندنی پور
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی شخصیت در آثار داستانی مسئله ای است که از مدت ها پیش وجود داشته، اما در ایران کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر به صورت جزیی و گذرا مطرح بوده است. در این مقاله، پیش نمون و انواعِ آن در ادبیات داستانی به ویژه در داستان های شهریار مندنی پور بررسی و تحلیل می شود.
شهریار مندنی پور در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، رمان بزرگسال و به ویژه داستان کوتاه قلم زده است. مندنی پور شش مجموعه داستان کوتاه دارد. وی به طرزی شگفت انگیز از انواع پیش نمون های هنری، ادبی، سیاسی و جز آن بهره برده است. مندنی پور در شخصیت پردازی آن چنان هنرمندانه عمل کرده است که گویی شخصیتی منحصر به فرد را آفریده است و شخصیت داستانی او پیش از این، نمونه ای نداشته است.
افزون بر این، خواننده با مطالعه ی این مقاله با بخشی از تکنینک های هنرمندانه و ظرایف شخصیت پردازی شهریار مندنی پور نیز آشنا می شود.
سیر غزل مدحی در ادب فارسی (از سنایی تا حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشه های متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانسته اند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمی یابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورت های متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کرده اند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.
مناظره عقل و علم و حلم و دولت از مولفی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره ها یا پیکارهای زبان حالی در تاریخ ادبیات پارسی در زمره انواع ادبی غالبا مرتبط با دربارها بوده است. شاعران یا نویسندگان این آثار را برای خواندن در دربار شاهان و سلاطین یا مجالس وزرا و اعیان و اشراف تصنیف می کرده اند. دلایل و نشانه های متعددی هست که این وابستگی را در این دسته از پیکارها نشان می دهد. گاهی نویسنده یا شاعر، در دیباچه، نام شاه یا وزیر یا شخصیتی را که مخاطب اصلی او بوده و مناظره را برایش نوشته یا سروده بوده ذکر می کرده است. در پاره ای از این آثار، شاعر یا نویسنده، در انتهای اثر، به مدح مخاطب خود می پرداخته یا ممدوح خود را به منزله داور مناظره معرفی می کرده است. این نوع مناظره ها، از این حیث، در واقع، همانند قصایدی است که شاعران در مدح شاهان و بزرگان می سروده اند. قرابت این نوع مناظره ها با قصیده ها به حدی است که حتی، در بعضی از قصاید، شاعر در تشبیب مناظره ای می آورد، مانند مناظره شب و روز یا رمح و قوس از اسدی طوسی؛ «قصیده فی مناظره السیف و القلم»، به عربی، از نظام الدین اصفهانی؛ و «مناظره شمشیر و قلم»، به فارسی، از میر سید شریف جرجانی. پیکارهایی که برای دربارها و مجالس بزرگان تصنیف می شده است هم جنبه آموزشی داشته و هم جنبه تفننی و سرگرم کننده. این دسته از پیکارها و مناظره ها در واقع برای مجالس بزم شاهانه نوشته یا سروده می شده است. خصیت هایی که شاعر یا نویسنده به منزله طرف های مناظره انتخاب می کرده طبعا به نحوی با دربار و موجودات یا مفاهیم مورد توجه یا علاقه صاحب مجلس ارتباط داشته است. شمشیر و قلم بارزترین نمونه پیکارجویان درباری به شمار می آیند و تقریبا همه مناظره هایی که به این نوع فرعی (sub-genre) تعلق دارند جنبه درباری دارند. گل و مل، بزم و رزم، و شطرنج و نرد نیز از طرف های دیگر در مناظره ها یا پیکارهای درباری اند. مناظره ای هم هست که ما آن را در اینجا تصحیح و چاپ کرده ایم و شخصیت هایی که در آن به مناظره می پردازند چهار مفهوم عقل و علم و حلم و دولت اند...
بررسی نوستالژی در دیوان ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو به عنوان شاعری صاحب سبک و غیر قابل تقلید در ادبیات فارسی شناخته شده است. هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد. نوستالژی یکی از اصطلاحات روانشناسی است که وارد حیطه ی ادبیات شده است. نوستالژی یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است، به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست می دهد و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی ارائه می دهد؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان ناصرخسرو و تحلیلِ کارکردهای زبــان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مولفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمانشهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
عاشق ناکام
حوزههای تخصصی:
درباره داستانی از پنجه تنتره
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
داستانی که در این گفتار بررسی شده، در ادب فارسی مشهور و تمثیلی است برای خیالبافانی که از واقعیتها دور افتاده و بر نبوده ها تکیه کرده اند. برای مقایسه صورتهای مختلف داستان، نخست متن سنسکریت براساس متن ویراسته هر تل آوانویسی شده است.از آنجا که در زبان سنسکریت صورتهای ترکیبی فراوان و جدا کردن اجزاء ترکیب و شناخت آنها به سبب دگرگونی واجها دشوار است، یکبار دیگر صورتهای ترکیبی از یکدیگر مجزا شده و تمام متن بر این پایه نیز آوا نویسی شده است. تجزیه و تحلیل دستوری متن براساس همین آوانویسی دوم است.نکته درخور یادآوری آنکه، اجزاء ترکیب در سنسکریت همه جا شناسه صرفی نمی پذیرند و در بیشتر صورتها شناسه تنها در پایان ترکیب می آید، آخرین بخش این گفتار اختساس به ترجمه متن سنسکریت و نقل و مقایسه آن با صورتهای فارسی و نتیجه گیری دارد.شماره گذاری بندها در متن سنسکریت نیست و برای سهولت کار در آوانویسی افزوده شده است.