فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۲۹ مورد.
هنر و ادب؛ ما از پی سنایی و عطار آمدیم / شعر انقلاب، آغازگر فصلی نو در تاریخ شعر عرفانی
حوزههای تخصصی:
فقط جنگ
حوزههای تخصصی:
شعر کلاسیک: (بهمن نامه بخش سوم) سرانجام کتایون
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی نارسایی های موجود در پی رنگ داستان «رستم و سهراب»
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده ی داستان، پِی رنگ و توجّه به روابط منطقی میان رویدادها در داستان است که توجّه و باریک بینی نسبتاً قابل تأمّل فردوسی به این مقوله و دقّت در روابط علّی و معلولی حوادث داستانی در شاهنامه، یکی از جنبه های درخشان حماسه ی ملی ایران است. امّا با ژرف نگری در برخی از داستان های شاهنامه از جمله «رستم و سهراب»، روشن می شود که پیرنگ آن در بسیاری از موارد نااستوار و سست است و پرسش های بسیاری در بخش های مختلف این داستان، بی پاسخ می ماند. با توجه به دقت خارق العاده ی فردوسی به پیرنگ در دیگر داستان های شاهنامه، سستی پیرنگ در داستان رستم و سهراب یا ناشی از تحریف های پی درپیی است که در گذر زمان به این داستان راه یافته است تا ضمن گنجاندن آن در چارچوبی اخلاقی، بر جاذبه و دلاویزی آن بیفزایند و یا ناشی از حذف-های مکرر آگاهانه یا ناآگاهانه ای است که باعث شده است که بسیاری از خطوط محوری و بنیادین داستان مورد بحث از میان برود و درنتیجه پیرنگ آن سست نماید.
درون مایه های ادبیّات پایداری در شعر جورج شکور با تکیه بر «حماسة حسینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جورج شکور یکی از شاعران مسیحی شیفتة اهل بیت علیهم السلام است؛ جلوه هایی از این شیفتگی در چند اثر وی به نام «حماسة پیامبر» ( ملحمة الرسول (ص)) ، «حماسة حضرت علی» ( ملحمة علی (ع)) و«حماسة حسینی ( ملحمة الحسین (ع)) دیده می شود. از میان این سه اثر، کتاب «حماسة حسینی» را به عنوان نمونه ای برای پژوهش خود برگزیده ایم. در عقیدة شاعر، نوعی تعهّد و وابستگی به لبنان و فلسطین وجود دارد؛ علاوه بر آن نفرت و انزجار او نسبت به دشمن دیرینة صهیونیستی آشکار است. این پژوهش بر آن است تا از طریق بررسی اشعار عاشورایی شاعر، به درون مایه های ادبیّات پایداری در شعر وی، به ویژه ادبیّاتی که به لبنان و فلسطین مربوط است، دست یابد. ویژگی هایی که جورج شکور از نهضت حسینی برداشت می کند، در واقع همان ویژگی هایی است که دوست دارد در وجود مردم فلسطین و لبنان باشد. سرودن «حماسة حسینی» و برداشت بن مایه های نهضت عاشورا، به او این توانایی را می دهد که روح آزادگی، پایداری، فداکاری و ظلم ستیزی را در وجدان جوانان فلسطین و لبنان زنده کند.
کاوش نشانه های حماسه در معلقه عنتره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه، نوع ادبی بسیار کهنی است که از روزگاران قدیم مورد توجه بسیاری از ملل و جوامع بوده و پیدایش آن در ادبیات ملت ها در گرو وجود شرایط خاص تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است. در میان سروده های دوره جاهلی عرب با آنکه به خاطر فقدان این شرایط، اثری از حماسه به معنای فنی و علمی آن نیست، اما قطعاتی وجود دارد که شاعر در آن به ذکر قهرمانی های خود در میدان کارزار پرداخته و از مفاخر، اصالت و نسب خود و قومش همراه با خوارداشت افراد و قبایل دیگر سخن می گوید. معلّقه «عنتره» از بهترین نمونه های این سروده هاست که مقاله حاضر درصدد است با بررسی عناصر حماسه در آن، روشن نماید که این سروده تا چه اندازه به معنای علمی و رایج حماسه نزدیک است و تا چه میزان بر سازه های حماسی قابلیت انطباق دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که معلقه عنتره به عنوان جزئی کوچک از ادبیات رزمی عرب ها با ارائه تصاویری از صحنه کارزار در سبک و قالبی حماسی در عین توصیف پهلوانی و مردانگی قهرمان خود در نبرد با دشمنان قبیله اش، به خوبی نمایانگر فرهنگ بدوی عرب ها در دوره جاهلی بوده، آداب و سنت های حاکم بر زندگی آنان را منعکس می کند. با وجوداین به خاطر محوریت «من» شاعر در معلقه، تصریح به زمان و مکان وقایع و نیز فقدان برخی از مهم ترین مواد و سازه های حماسی چون زیر ساخت اسطوره ای، امور شگفت و خارق العاده، گستردگی قلمرو حوادث معلقه در پهنه زمان و مکان، انگیزه ملی در پیدایش سروده حماسی و نبرد میان ملت ها، این معلقه، حماسه به معنای خاص آن نبوده و می توان عنوان شبه حماسه را بر آن اطلاق کرد.
واکاوی بن مایه های ادبیّات پایداری در شعر فلسطین و ایران (مورد پژوهانه: هارون هاشم رشید و حسین اسرافیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری از مهمترین سنگرهای فرهنگی شاعران متعهّد به شمار می رود که امروزه بخشی از آثار ادبیّات معاصر را به خود اختصاص داده است. این رویکرد در جهان عرب، به تدریج پس از آگاهی اعراب از جنبش های شکل گرفته در اروپا از اواخر قرن نوزدهم میلادی مطرح گردید. در این میان سرزمین فلسطین به دلیل تاخت و تاز اشغالگران و فجایع انسانی رخ داده در آن همواره در کانون توجّه شاعران و نویسندگان بسیاری قرار داشته است. از جملة این شاعران هارون هاشم رشید، شاعر فلسطینی است که به عنوان شاعری متعهّد و انقلابی، در برابر مشکلات موجود در وطن خویش سکوت نکرده و به صف شاعران پایداری پیوسته است. از سویی دیگر، این رویکرد همگام با سرزمین های عربی در میان شاعران ایران نیز رواج بسیار یافته است. از جمله شاعران ایرانی که می توان تأثیرات ادبیّات پایداری را در آثار آنان به خوبی مشاهده نمود، حسین اسرافیلی است. نگارندگان در این جستار با رهیافتی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد نقد تطبیقی پس از اشاره به زندگی این دو شاعر به معرّفی برخی بن مایه های ادبیّات پایداری در شعر این دو و بررسی آنها پرداخته اند و نتایج تحقیق حاکی از آن است که از جمله درون مایه های پایداری در شعر این دو شاعر، وطن گرایی، تجلّیل از شهید و مقام شهدا، دعوت به مبارزه و پایداری و... است و اسلوب رشید در این گونه اشعار، ساده و نزدیک به فهم عامه و اسلوب اسرافیلی، نمادگونه و مبهم است.
خوانش نمادگرایی پایداری در مجموعة شعرگنجشک و جبرئیل و الحسین لغة ثانیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر پایداری عاشورایی عربی و فارسی هر روز پرتوان تر از دیروز، عرصه های معنایی و تصویرآفرینی و صور خیال را می پیماید و غنی تر و شکوفاتر می گردد تا جایی که توانسته از مرزهای عادی درگذرد و در مقایسه با شعر دهه های گذشته زیباتر، خیال انگیر تر و پر رمز و رازتر شود. توجّه به این نمادها ما را با پیام ها و آرمان های عاشورا و شاعران عاشورایی آشنا می سازد؛ «گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی و «الحسین لغة ثانیة» سروده جواد جمیل دو اثر سرآمد نمادپردازی در شعر عاشورایی هستند که در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی نمادها ی آنها می پردازیم. از دید حسینی، عاشورا نه تنها حادثه ای مغموم نیست، بلکه او با کاربرد بالای بسامد نمادهای حنجره، گلو و گلوگاه و رنگ سرخ بر عدالت خواهی ، فریاد و مبارزه طلبی قیام عاشورا تکیه می کند. اندیشه و فلسفة حاکم بر تمامی اشعار این مجموعه «ما رایتُ إلاّ جمیلاً» می باشد؛ همچنین در زمنیة نمادهای ملّی و اسطوره ای حسینی با تکیه بر فرهنگ ایرانی و اسلامی و با اعتقاد به حکمت اشراق اشعار خود را می سراید. جمیل با نگاهی فرامکانی و فرازمانی به عاشورا می نگرد. نمادهای لب، خاکستر و خاکستری در شعر او، فضای استبداد و ابهام حاکم بر کشور عراق را مجسّم می نماید و زخم و جراحت حسین (ع)زبانی دیگر است؛ زبان دومی که تفسیر زبان وحی و پیامبر (ص) است.
داستان نویسان جنگ در ایران
حوزههای تخصصی:
قهرمانان حماسه «کوراوغلو»
حوزههای تخصصی:
نویافته های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکوه و گیرایی داستان های شاهنامه فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه های این تأثیرپذیری، منظومه سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می تواند هم چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره ای از پرسش هایی که تاکنون درباره این داستان بی جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامه کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل های اسطوره شناختی شایسته ای ارائه دهند.
تحلیل رفتار متقابل در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
275 - 302
حوزههای تخصصی:
تحلیل رفتار متقابل (به اختصار TA)، یکی از نظریه های مطرح در روان شناسی نوین است که به موضوع سامان دهی رفتار در ارتباطات انسانی می پردازد. کاربرد این نظریه در تحلیل داستان ها می تواند راه کاری علمی و مؤثر برای بهره گیری از آثار گران سنگ ادبی باشد. از آن جا که داستان های شاهنامه مضامین و موقعیت های مربوط به روابط انسانی را به خوبی انعکاس داده است، جای آن دارد که از منظر این نظریه نیز به آن نگریسته شود. در این پژوهش، داستان رستم و اسفندیار از شاهنامه فردوسی در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی و با سود جستن از روی کرد «TA» مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که دلیل شکستِ روابط و شکل گیری پایان غم انگیز در این ماجرا، وجود آسیبِ آلودگی در ساختار روانی اسفندیار و نیز مهارها و سوق دهنده های موجود در پیش نویس زندگی او بوده است که عدم استقلال و ضعف در تصمیم گیری وی و نهایتاً پایان تراژیک داستان را در پی داشته است.