فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه عبارات استعاری مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس می-پردازد. تحلیل عبارات استعاری حیوانات، بر اساس چهارچوب لیکاف و جانسون انجام شده است. بر اساس این دیدگاه شناختی، استعاره فقط به یک آرایه ی ادبی به عنوان یکی از صور کلام اطلاق نمی شود، بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی بشر محسوب شده تا جایی که استعاره های مفهومی یکی از راه های اساسی در درک افراد از مفاهیم در نظر گرفته می شود. مقاله حاضر در پی یافتن تفاوت هایی است که در به کار گیری استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در مورد نیروی خودی و نیروی دشمن وجود دارد. مسئله دیگری که پیش روی این تحقیق است، بررسی فرهنگی هر یک از این عبارات استعاری می باشد. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. داده های این مقاله از 30 کتاب برگزیده جشنواره دفاع مقدس با قالب داستان گرفته شده است. نتایج و یافته های این تحلیل نشان می-دهد که حوزه حیوانات به عنوان حوزه مبدأ، یکی از پرکاربردترین حوزه های استعاری می -باشد و بیشترین تعداد اسامی حیواناتی که بالاترین درجه ی توهین و حیوانیت را به همراه دارند، برای اشاره به نیروی دشمن استفاده شده است. اما برای اشاره به نیروهای خودی از تعداد کمی از اسامی حیوانات استفاده شده و این اسامی دارای بار معنایی مثبت می باشند.
«الطریق الطویل» آینة حماسه و ایستادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاومت به عنوان راهکاری دفاعی در برابر تعدّی و تجاوز، ارزش خاصی در زندگی انسان دارد. این ارزش، توجّه شاعران و نویسندگان را در قرون اخیر به خود جلب کرد و سبب شد که مقاومت در آثار ادبی انعکاس یابد و ادبیّاتی به نام ادبیّات مقاومت یا ادبیّات پایداری شکل گیرد. رمان «الطریق الطویل» اثر نجیب الکیلانی، نویسندة معاصر مصری که در این پژوهش مورد بحث و بررسی واقع شده، یکی از بهترین شواهد ادبیّات مقاومت است.نویسنده در رمان مذکور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مصر را در اثنای جنگ جهانی دوم تا زمان خروج استعمار انگلیس از این کشور به تصویر کشیده است. در این برهه، پیامدهای منفی جنگ و استعمار و آثار سوء استبداد و دست نشاندگی حکّام موجب نابسامانی اوضاع، محرومیّت مردم از حقوق خود و نارضایتی آنان گردید و ایشان را در برابر انگلیسی ها و حکّام دست نشانده وادار به مقاومت نمود. مقاومت آنها که به اشکال مختلفی چون شورش، تظاهرات و مبارزه مسلّحانه بروز یافت، سرانجام با ایمان، میهن دوستی، اصرار واتّحاد آنان به ثمر نشست و با براندازی حکومت دست نشانده و بیرون راندن استعمار، استقلال و آزادی را برای کشورشان به ارمغان آورد. با این تفاصیل، استنتاج می شود که مردم مقاوم مصر در یک بازة زمانی طولانی تحت اهرم فشار دو عامل خارجی (جنگ و استعمار) و عوامل داخلی (استبداد و دست نشاندگیِ حکّام ) قرار گرفته اند؛ از همین رو، رنج و مشقّت فراوانی را متحمّل شده اند و به دلیل عدم توجّه انگلیسی ها و حکّام دست نشانده به حقوق آنها برای واقعیّت بخشیدن به خواستة خود، راهی جز مقاومت نداشته اند و اگر روحیة آنان با صفاتی چون ایمان، میهن دوستی، اصرار و اتّحاد تقویت نمی شد، مقاومت آنها به نتیجة مطلوب نمی رسید.
شاهنامه انسجام بخش ایرانیان در عهد صفویان
حوزههای تخصصی:
شاهان صفوی، نه تنها با شعر و ادب مخالفتی نداشتند؛ بلکه خود از مشوّقان و حامیان شاعران بودند. سند این ادعا، شاهنامه حکیم فردوسی است که در این دوره نیز، همچنان ارزش تاریخی خود را حفظ کرده بود. در این تحقیق کوشیده ایم تا با استفاده از شیوه تحلیل و توصیف و با تکیه بر مطالعه منابع کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ دهیم که چرا و به چه دلایلی، شاهنامه در نزد شاهان صفوی اهمیت داشته است؟ بر این اساس، یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخص شاه اسماعیل اول، این اثر ارجمند را در کنار مذهب شیعه، به عنوان دومین عامل انسجام بخش اقوام ایرانی در نظر گرفت؛ چرا که شاه اسماعیل اول و جانشینانش، اولاً خود را ایرانی؛ از نسل پادشاهان ایران باستان و جانشینان آنان می دانستند و شاهنامه را سند هویتی خویش قرار داده بودند؛ ثانیاً از نقش تاریخی شاهنامه در حفظ کیان ایران در طول تاریخ، در کنار مذهب شیعه، در نزد ایرانیان شیعه مذهب آگاه بودند؛ ثالثاً در جنگ با عثمانی ها و ازبک ها، اشعار شاهنامه را به عنوان عامل روحیه بخش سربازان ایران به کار می بردند. از این رو، در نشر و گسترش شاهنامه کوشیدند و آن را گرامی داشتند.
بررسی فرایند فردیت در داستان حماسی ادیسه ی هومر براساس روان شناسی تحلیلی و کیمیاگری یونگ
حوزههای تخصصی:
ادیسه ی هومر یکی از داستان های حماسی منظوم جهان است که از دیدگاه های مختلفی قابل نقد و بررسی می باشد. در رهگذر نقد ادبی، با بررسی روان شناسانه و کیمیاگرانه ی ادیسه، جنبه های مبهم و ناشناخته ی این اثر حماسی کشف و روشن خواهد شد. ادیسه هومر شرح داستان اولیس، قهرمان یونانی است که می خواهد از جنگ تروا به خانه و سرزمین خود بازگردد ولی و در راه بازگشت درگیر ماجراهای بسیاری می شود و خطرات و تجربیات متعددی را از سر می گذراند. ادیسه، سفر به ناخودآگاه روان اولیس و کشف محتویات و جنبه های پیدا و پنهان، آن است. ما در این پژوهش بر آنیم تا سفر اسرارآمیز و فرایند فردانیتِ اولیس قهرمان ادیسه را بر اساس تحلیل روان شناسانه و کیمیاگرانه ی یونگ مورد بررسی قرار بدهیم. فرایند فردیّت زمانی رخ می دهد که در جریان رشد و تعالی شخصیّت، مرکز شخصیّت از خودآگاه به قسمتی میان خودآگاه و ناخودآگاه منتقل می-شود، و شخص سعی می کند از مجهولات زندگی معنوی خود پرده بردارد و زندگی را متعادل و پایدار سازد. بنابراین اولیس باید مسیری پر پیچ و خم و دشوار را طی کند و در این سفر اسرارآمیز، با کهن الگوهای ناخودآگاهش روبه رو شود و با آن ها آشنا شود. تا به هدف غایی و تمامیت دست یابد. از آن جایی که بین کهن الگوهای یونگ و تفکّر کیمیاگری رابطه ی نزدیکی وجود دارد شخصیت اولیس را می توان به کیمیاگری توصیف کرد که در پی فرایند فردیت بخش های پست و حقیر وجودش را به امری والاتر چون طلا می رساند، یعنی به وحدت اضدادِ وجود، که رسیدن به تمامیت و خود است.
تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه ی شاهنامه ی فردوسی و بهشت گمشده ی میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم چون عشق، مرگ، برافروختن شعله شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می توان دید. در شاهنامه فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسه ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زنده دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت پردازی قهرمانان آن ها هم چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارنده معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد.
نقد روانشناختی شخصیت گشتاسپ در داستان رستم و اسفندیار بر اساس روان شناسی یونگ
حوزههای تخصصی:
نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر، رونق و روایی یافته است. شاهنامه نیز با زیر ساخت اساطیری ویژه ی خود روایت گر داستان ها و شخصیت هایی است که از ریشه و پیشینه ی ژرف اسطوره ای برخوردارند. این اثر از جمله آثاری است که در آن کهن الگوهای (آرکه تایپ ) یونگ نمودی برجسته یافته است. کهن الگو به نشانه ها و نمادهای یکسان در فرهنگ های مختلف گفته می شود و نمود ویژه ی این کهن الگوها در شاهنامه به این دلیل است که این کهن الگوها، بسیار دیرینه اند وکاربرد آن ها در داستان های اساطیری و حماسی نشان گر وجود ناخودآگاه جمعی در میان ملت ها و انسان ها از گذشته تاکنون است . در این جستار سعی شده است بااستفاده از آموزه های روانشناسی و نقد کهن الگویی، شخصیت گشتاسپ مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، به این شیوه که شخصیت گشتاسپ در راستای کهن الگوهایی چون، عقده، سایه، نقاب و... مورد توجه قرار می گیرد
تحلیل سیر شخصیت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی (بر مبنای مطالعه موردی: داستان بیژن و منیژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهم ترین مسأله تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبه های رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه می کند، سپس، احساس گناه، زمینه تعالی او را فراهم می کند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز می شود. این چاه را می توان مظهری از جنبه تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روان شناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است.
بررسی و تحلیلِ پیدایی و پایاییِ «نگاهِ انسانی» در ادبیات داستانی جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ از دیرباز یکی از مشئوم ترین و مذموم ترین رخدادها در جهان بوده؛ امّا همین پدیده زشت هرجا که سمت وسو و صبغه دفاعی به خود گرفته، عملی شرافتمندانه و شجاعانه قلمداد شده است. با آغاز جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، گونه تازه ای از ادبیات با عنوان ادبیات دفاع مقدّس و جنگ در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و داستان نویسان به تبعِ نوع رویکردشان به جنگ که شامل ارزش محور، جامعه محور، انتقادمحور، انسان محور و یا تلفیقی از آنها بود، به بازنماییِ هنریِ برداشت ها و استنباطات خود از این واقعه عظیم پرداختند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، نقطه آغازِ نگاهِ انسانی به جنگ و سیر ِرو به تزاید آن در طول جنگ و سال های بعد از آن را در ادبیات داستانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است. برآیند تحقیق نشان می دهد که علیرغم غلبه گفتمانِ حماسی و ارزش محور در بستر زمانی جنگ، برخی از نویسندگان از همان ماه های آغازین مخاصمه با رویکردی انسانی به آفرینش آثار داستانی پرداختند و با گذر زمان، خصوصاً فاصله گرفتن از سال های جنگ، توجه آنان و دیگر نویسندگان به مضامین والای انسانی و موقعیت بُغرنجِ انسانِ قرارگرفته در شرایط خاصّ جنگ، افزایش یافته و این روند در طول دهه 80 به اوج خود رسیده است.
مقایسه تطبیقی داستان سیاوش و رامایانا با توجه به بن مایه های مشترک
حوزههای تخصصی:
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آن ها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیده ای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکل گیری اسطوره ها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطوره های ملل ،شباهت هایی دیده می شود. درمیان اسطوره های ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهت ها هستند و این تأثیر پذیری ها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستان های حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه ی فردوسی و حماسه ی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایه های مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندی های اسطوره ای در دو قهرمان اصلی ، نبرد میان خوبی و بدی، وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بی گناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطره ی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئه های نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایه های مشترک این دو داستان اسطوره های است .روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافته های کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی است. یافته ها و دستاورد های تحقیق نشان می دهد که وجود مشابهت های بسیار در اسطوره ی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تأثیر ریشه دار عقاید آریایی بر شکل گیری این دو داستان.
درفش کاویانی، بیرقی عادی یا رایتی ماورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
147 - 166
حوزههای تخصصی:
درفش از جمله ادوات نظامی مهم با کارکردی نمادین است که از دیرباز تا کنون در نبردهای صورت گرفته نقشی برانگیزاننده و روحیه بخش ایفا می کرده است. درفش ها در رنگ های خاص هر یک بیان کننده خصلتی و نمایانگر ویژگی هایی از یک سرزمین و قومیت به حساب می آمده اند. گاه نیز درفش ها از ویژگی خاصی برخوردار نبوده، بلکه حامل و برافرازنده آنهاست که بدان هویت می بخشد و کارکرد نیرومندانه ای را سبب می گردد. به هر روی درفش چه به خودی خود و چه به پایمردی و نیروی بشری یا فوق بشری، کارکردی بسیار مهم در میان ملل قدیم داشته است. عناصری مانند رنگ درفش، تصاویر نقش بسته بر آن، جنس بیرق و نیز دیده تفأل گونه به درفش به نوعی در ماورائی جلوه دادن درفش ها، به ویژه درفش کاویان نقش آفرین بوده اند. مهم ترین نکته حائز بیان که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و اصلی ترین ویژگی ماورائی درفش کاویان است، دخیل بودن عناصری از علوم غریبه و نقوش عددی و طلسمات (اوفاق) است که در برخی منابع کهن از جمله الواح الذهب بونی، مقدمه ابن خلدون و حرزالأمان کاشفی بدان اشاره شده است و بدین سان نیرویی ماورائی با بیرقی عادی گره خورده است و مسبب پیروزی بر ضحاک اهریمن خو می شود.
حماسه گیلگمش
حوزههای تخصصی:
جلوه های ادبیات مقاومت و پایداری در رجزهای علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
229 - 251
حوزههای تخصصی:
امام علی (ع) زمامداری باتقوا بود که برای تجدید اسلام از بدعت هایی که در آن راه یافته بود، تلاش فراوانی نمود. با توجه به اینکه جنگ های آن حضرت (ع) علیه دشمنان اسلام به عنوان جنگ های سرنوشت ساز اسلام در طول تاریخ مطرح است، شناسایی جلوه های پایداری و مقاومت در مبارزه علی (ع) با دشمنان، موضوعی ضروری است. این پژوهش درصدد است با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، جلوه هایی از مقاومت و پایداری را در اشعار حماسی و رجزهای علوی ترسیم نموده و به تصویر بکشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مؤلفه های پایداری و مقاومت همچون مرگ و شهادت در راه خدا، صبر و پایداری، شجاعت و دلیری، افتخار به نسب و ارعاب و تهدید دشمن در رجزهای علوی تجلّی یافته است. امام علی (ع) با تأسّی از قرآن، زیباترین و بلیغ ترین رجزهای حماسی را در مبارزه علیه دشمنان در بیان فخیم شعری و ادبی به تصویر کشیده اند.
سبک شناسی اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
59 - 83
حوزههای تخصصی:
شعر آیینی یکی از گونه های شعری رایج در دوره دفاع مقدس است. شاعران متعهد این دوره در قالب های متنوع به توصیف وقایع دینی و مدح و مرثیه اهل بیت (ع) پرداخته اند. با بررسی ویژگی های سبکی این اشعار در سه سطح زبانی (موسیقایی، واژگانی)، ادبی و فکری می توان دریافت که شاعران دوره مذکور برای توصیف وقایع دینی کدام یک از قرائت های حماسی، عاطفی و عرفانی را انتخاب کرده اند. با بررسی ویژگی های سبکی، ضمن مرور اشعار مدایح و مراثی دینی این شاعران می توان به تأثیر دفاع مقدس در سروده های آیینی آنان نیز پی برد. این پژوهش موجب توجه بیشتر به سروده های دینی در شعر معاصر شده و بر ارتباط دوسویه شرایط جامعه و فضای ادبی کشور تأکید می کند. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است. ابتدا شاعران آیینی برجسته دفاع مقدس شناسایی شده اند. سپس ویژگی های سبکی اشعارشان استخراج شده است و در پایان، این ویژگی ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. با بررسی ویژگی های زبانی اشعار آیینی این دوره می توان گفت که بسیاری از این اشعار در اوزان سنگین و فاخر سروده شده اند. همچنین شاعران برای افزایش استحکام لحن از تکرار واج های سخت، سایشی و انسدادی بهره گرفته اند. استفاده از واژگان کهن و مربوط به جنگ نیز به ارتقای بار حماسی کلام افزوده است. در حوزه ادبی نیز شاعران از آرایه هایی مانند تشبیه مرکب، اضافه تشبیهی و تشخیص بهره زیادی گرفته اند که موجب پویایی شعر و طمطراق سخن شده است. در زمینه فکری نیز شاهد نگاه افتخارآمیز و حماسی به مفهوم عاشورا و انتظار هستیم. بنابراین می توان دریافت که بسیاری از اشعار آیینی در دوره دفاع مقدس دارای لحن و سبک حماسی است و این مسئله نشان دهنده تأثیر جریان دفاع مقدس بر فکر و کلام شاعران این دوره است.
حماسه ایرانی و کتاب غولان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به بررسیِ پیوند میانِ سنّتِ حماسیِ کهنِ ایرانی و کتاب ِ غولانِ مانی پرداخته ام: روایتِ حماسی اسطوره ای و داستان هایِ پُرآوازه گذشته درباره سرچشمه جهان و انسان، تا اندازه ای در اسطوره مانی و مبلّغانِ مانوی گنجانده شده و با سنّت هایِ اسطوره ای و در پیوند با کتابِ مقدّس درباره غولان و طوفان برآمیخته است. مانیْ اسطوره هایِ ایرانی را دگرگون کرده است تا با روایتِ خویش از پیدایشِ گیتی هم آهنگی یابد. همه قطعه هایِ ادبیِ بازمانده از مانی که دربردارنده اشاره هایی به سنّتِ حماسیِ ایران است، برایِ آسانیِ کار در این جا گرد آمده است.
مبانیّ پایداری سپاهیان در سیاست نظامی امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپراتوری عثمانی یکی از معدود امپراتوری های بزرگ جهانی است که متجاوز از شش قرن، گسترة وسیعی از جهان آن روز اعم از مسلمان و غیرمسلمان را تحت انقیاد و فرمانروایی درآورد. امپراتوریّ مزبور، تأثیر بسیار مهمّی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی بر مناطق و کشورهای تحت سلطة خود بر جای گذاشت. در مقالة پیش روی، تلاش شد تا با ورود به مبحث سیاست نظامیّ حکومت یاد شده، مبانی و شیوه های ایجاد پایداری در سپاهیان با رویکردی توصیفی تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عثمانیان از آغاز تکاپوهای نظامی و فتوحات روش های متعدّد و کارآمدی را در جهت بسیج، تهییج و ایجاد پایداری در نظامیان در حین اعزام، قبل و در جریان نبرد استفاده کرده و به کار بسته اند. از جمله روش های اِعمال شده می توان به بهره گیری از منابع و متون مقدّس اسلامی، شخصیّت ها و نمادهای معنوی و ادبی مورد احترام، وعدة مواهب مادی و دستیابی به غنایم و اموال کفّار حربی، حضور فعّال مقامات عالی امپراتوری در میدان های نبرد و قائل شدن حق رأی برای فرماندهان در اتّخاذ تصمیم ها و تاکتیک های جنگی اشاره نمود.
تحلیل ساختارگرایانه اشعارپروانه نجاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
97 - 130
حوزههای تخصصی:
پروانه نجاتی از جمله شاعران متعهد معاصر است که بخش عمده اشعارش به موضوع دفاع مقدس اختصاص یافته است. وی با به کارگیری زبان ساده و عاطفی توانسته است سبک ویژه ای را در سخنش ایجاد کند. با تحلیل این دسته اشعار او می توان به ویژگی های اصلی شعر این شاعر دست یافت؛ بدین منظور در این پژوهش، به بررسی شعر او به ویژه اشعار دفاع مقدس، به شیوه نو و ساختارگرایانه پرداخته ایم و سه مؤلفه انسجام، آشنایی زدایی و ساختار تصویر را که از بحث های مهم ساختارگرایی است، محور بررسی ها قرار داده ایم تا بتوانیم علل زیبایی و انگیزش شعر نجاتی از نگاه ساختارگرایانه را که مسئله اصلی پژوهش ماست، دریابیم. حاصل پژوهش نشان می دهد که به کارگیری عنصر عاطفه و بازنمایی حقایق به شیوه توصیف و آشنایی زدایی از موازین ادبی گذشته است که شعر این شاعر را برجسته نموده است و در حقیقت، صمیمیت و سادگی زبان شعر وی، نوعی آشنایی زدایی از اصول و سنّت های ادبی است که درک معنا را به دلیل ملموس و عاطفی بودن، لذّت بخش می کند؛ علاوه بر این در این پژوهش، به سؤالاتی در باره شیوه های عمده آشنایی زدایی، ساختار تصاویر و وجود کلان تصویر در اشعار وی پاسخ داده شده است.
خوانش تطبیقی پدیده جنگ در شعر شوقی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با مطالعه توصیفی-تحلیلیِ شعر دو شاعر برجسته معاصر پارسی و عربی، بهار و شوقی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به سنجش و بررسی چگونگی انعکاس پدیده «جنگ»، به عنوان یک آسیب اجتماعی در شعر این دو شاعر بپردازد. چارچوب نظری بحث، تلفیقی از سؤالات اصلی، تبیین اهمیت موضوع، پیشینه پژوهش و شناخت نامه ای از دو شاعر مورد مطالعه است. هدف نیز آن است که جستار حاضر، به دریافت تازه ای از شباهت ها و تفاوت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو کشور ایران و مصر در عصر مشروطه ایرانی و نهضت عربی دست یابد. برخی نتایج نشان می دهد که توصیه به خودداری از جنگ افروزی، در شعر هر دو شاعر وجود دارد؛ چگونگی بازتاب پدیده جنگ در شعر دو شاعر، به میزان فراوانی، تحت تأثیر محیط، فرهنگ، نژاد و جغرافیای آنهاست؛ پیامدهای جنگ از دیدگاه دو شاعر، مواردی تقریباً یکسان هستند.
هنر و ادب؛ این زمزم از کعبه جاریست / تأملی در شعر انقلاب اسلامی و تأثیرات آن
حوزههای تخصصی: