ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
۱۱۶۱.

متن شناسی ترجمه های فارسی قصص الانبیای کسایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن نسخه خطی قصص الانبیاء کسایی دیدوزمی نفایس العرایس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۱۳
جستار حاضر می کوشد تا ضمن آشناساختن پژوهشگران با قصص الانبیای محمدبن عبدالله کسایی، به معرفی تفصیلی نسخ خطی ترجمه های فارسی آن بپردازد. بررسی نظام درون متنی این ترجمه ها به منظور دستیابی به ساختار سبکی (زبانی و ادبی) نیز یکی از اهداف راهبردی این پژوهش است. با عنایت به نبود اطلاعات کافی درباره زندگی مؤلف و هویّت مترجمان فارسی این اثر، نقد نظرات فهرست نویسان و کتابشناسان در این باره نیز در این مقاله مطمح نظر بوده است. مهم ترین دلایل رویکرد نویسنده به طرح این موضوع را می توان شیوه روایی اثر کسایی؛ اشتهار آن در میان قصّه پردازان جوامع اسلامی؛ وجود نسخ خطی متعدد از آن در کتابخانه های معتبر جهان و نیز ناشناخته بودن نسخه های خطی ترجمه های فارسی قصص الانبیای کسایی در ایران و جهان دانست.
۱۱۶۲.

نقدی بر تصحیح اشعار تاریخ ذوالقرنین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصحیح محتوا نگارش خوانش متن تاریخ ذوالقرنین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۶ تعداد دانلود : ۵۴۲
تصحیح نسخه های خطّی، از کارهای ارزشمند علمی، در یک قرن اخیر است که زمینه ی احیای بسیاری از آثار منظوم و منثور گذشته را فراهم کرده است. این کار، باعث شده تا متون علمی، ادبی، تاریخی و دینی بسیاری، در دسترس علاقه مندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران قرار گیرد. تاریخ ذو القرنین، اثر خاوری شیرازی، یکی از این متون تاریخی و از منابع دست اوّل دوره ی فتحعلی شاه قاجار است که مؤلّف در آن، بسیاری از وقایع تاریخی و اجتماعی آن دوره را به رشته ی تحریر در آورده است. این کتاب، در دو جلد با مقدمه و تصحیح ناصر افشار فر، به چاپ رسیده و در آن نزدیک به دو هزار بیت از خاوری، در موضوعات مختلف آمده، که به آن اهمیت خاصی بخشیده است. در این مقاله، ابتدا اشکالات مقدمه ی مصحّح و حواشی متن را بررسی می کنیم و سپس به نقد تصحیح اشعار دو هزار بیتی کتاب، به لحاظ محتوا، خوانش متن، فنون تصحیح و نگارش، می پردازیم.
۱۱۶۶.

شیوه های تمایز شاعر از تخلّص (نشانه های ""تجرید"" در کاربرد تخلّص)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل گوینده ی شعر تجریـد تخلص تمایز تخلّص از شاعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۴ تعداد دانلود : ۶۵۰
تخلّص، نام شعری شاعر است که در پایان غزل می آید. یکی از کارکردهای تخلّص، آن است که تخلّص، گویندهء شعر می شود. از زمان افلاطون تا کنون نظراتی ارائه شده مبنی بر اینکه شاعر، راوی ای دارد که شعر را بر زبان شاعر جاری می سازد این نکته در علم بلاغت، در ذیل گونه ای از صنعت تجرید مطرح شده است. نگارنده در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشانه هایی را بر شمرده است که نشان می دهد برخی از غزل سرایان از این نکته ی هنری و بلاغی آگاه بوده و از آن بهره برده اند. نشانه های تمایز شاعر از تخلّص، به دو دسته تقسیم می شود: نشانه های لفظی و نشانه های معنایی. در این تحقیق علاوه بر ذکر شیوه های تمایز شاعر از تخلّص یا نشانه های ""تجرید""، شخصیت تخلّص با توجه به تشبیهاتی که تخلّص در آن ""مشبه به"" قرار گرفته، توصیف و تحلیل شده است.
۱۱۶۸.

تحلیل انتقادی روایت زندگی و مرگ حلاج در گفتمان انقلابی/ چپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفصل بندی حلاج چرخش گفتمانی ایدئولوژی چپ میرفطروس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۲
روایت زندگی، اندیشه و مرگ حلاج دربیشتر متون عرفانی همواره از ظرفیت و توانمایگی برای معرفی زمینه ها ونشانه های گفتمان صوفیانه برخورداربوده است. برخی گفتمان ها بتدریج این نشانه ها رابعنوان «دال های شناور» درخود جذب و باماهیتی متفاوت مفصل بندی کردند وازین طریق زمینه تغییرگفتمان عرفانی رافراهم ساختند.دردوره مشروطه، برخلاف دوران گذشته که رنگ گفتمان عرفانی در متون مرتبط باحلاج رنگ غالب بودو بیشتر قرائت ها ازحلاج بازتاب مستقیمی ازمقام عرفانی وی محسوب می شد،جنبش های چپ گرا باتقلیلگرایی وکلیشه سازی وبازنمایی عرفان بدو نوع متفاوت و تفکیک عرفان منفعل وناکارآمد ازعرفان انقلابی، عناصری ازگفتمان عرفانی حلاج رابرجسته ساختند وبادرون مایه ودال مرکزی گفتمان چپ مفصل بندی کردند. بارزترین نمونه این چرخش گفتمانی دردو قرائت متمایز ماسینیون و میرفطروس دیده می شود که یکی روایت خود را در چهارچوب گفتمان عرفانی و بر پایه حقایق تاریخی مستند بنا کرد و دیگری در قالب گفتمان ایدئولوژیک و چپ گرایانه؛ چنانکه می توان میرفطروس را نقطه اوج تغییر گفتمان عرفانی به انقلابی شمرد.این مقاله بامروری بردونوع مواجهه فاصله مندباعرفان و تحلیل نشانه های درمتون عرفانی وادبی وسیاسی ببررسی و تحلیل تفاوت قرائت ها وروایات موجود ازسرگذشت و اندیشه حلاج ومهم تر ازآن تغییر وجذب برخی عناصر گفتمان عرفانی در گفتمان انقلابی می پردازد. نتیجه این تحول وجذب، جایگزینی عشق واتحاد عرفانی بعنوان مبنای اصلی حیات ومرگ حلاج باماتریالیسم و اومانسیم ازیکسو وکرامات معنوی ومواعظ عرفانی باجادوگری و تبلیغ بیدینی وخداستیزی درجهت انقلاب مردمی ازسوی دیگراست.
۱۱۶۹.

فصل و وصل از منظر علم معانی و دستور زبان فارسی

کلیدواژه‌ها: علم معانی فصل و وصل دستورزبان فارسی پیوند لفظی و معنوی متنیت و انسجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۵۶
علم معانی، یکی از شاخه های سه گانه علوم بلاغی به شمار می رود که از دیرباز، سخن گفتن بر مقتضای حال و مقام مخاطب وگوینده، موضوع اصلی این علم بوده است. بحث از معنا، علم معانی را در پیوند با علومی چون معنا شناسی قرار می دهد، اما آنچه عامل تمایز این دو علم می شود، بحث از معنای ثانویه جملات بر اساس مقتضای حال است. اگرچه محور اصلی علم معانی بر این قید استوار است، اما در کتب معانی سنتی، به مباحثی برمی خوریم که نه تنها ارتباطی با معنای ثانویه کلام ندارند، بلکه کاملا ًدر حوزه معنا شناسی و دستورزبان قرار می گیرند. یکی از مباحثی که علمای بلاغی آن را جزء مهم ترین بحث معانی به شمار آورده اند، بحث فصل و وصل است. ما در این مقاله برآنیم تا این بحث را از دیدگاه معانی ثانویه در علم معانی و دستورزبان بررسی کنیم. در این میان، در ارتباط با این موضوع،به نظریه «متنیت و انسجام» توجه می کنیم. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که بحث فصل و وصل، بالذات مختص دستورزبان است که در دستور زبان از آن با عنوان پیوند و وابستگی (لفظی و معنوی) به تفصیل نام برده اند. در واقع ذکر این بحث در علم معانی که به جنبه لفظی و معنای زبانی کلام ناظر است، معانی ثانویه ندارد. به عبارت دیگر، جابه جایی این دو پیوند عامل ایجاد اغراض و یا معانی ثانویه نمی شود.
۱۱۷۰.

نگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما

کلیدواژه‌ها: هنجارگریزی نیما یوشیج صورت گرایی قاعده افزایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۳۳۱۲ تعداد دانلود : ۴۰۵۱
پیام های بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش می سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی می سازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی ، از هر قاعده ای فراتر می رود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی شمار. از طریق هنجارگریزی درمی یابیم، شاعر با استفاده از این شگردها و فنون، چه اندازه در ایجاد حس و حال تازه، انسجام بیش تر بخشیدن به شعر، نظام مندسازی بهتر آن، تقویت بعد موسیقایی و تأثیرگذاری عمیق تر آن موفق بوده است. فراهنجاری دستوری، هنجارگریزی، نحوستیزی، کژتابی، عدول از هنجار و برجسته سازی، اصطلاحاتی است که طی چند دهه اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی راه یافته است. مقاله حاضر، نگاهی دارد به انواع هنجارگریزی در 23 شعر نیمایوشیج و بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارائه نمونه ها و مصداق های عینی از اشعار این شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی - تحلیلی نشان دهد و میزان خلاقیت شاعر را در آفرینش های زبانی بررسی نماید.
۱۱۷۱.

نقد و تحلیل رمان "" چراغ ها را من خاموش کردم "" از منظر زبان و جنسیت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زویا پیرزاد زبان و جنسیت نقد و تحلیل چراغ ها را من خاموش می کنم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۷۹
بررسی و تحلیل آثار ادبی از منظر زبان و جنسیت در زبان فارسی، موضوعی نسبتاً تازه است که به تحقیق و پژوهش نیاز بسیار دارد. اولین نظریه ها را در این مبحث «رابین لیکاف» در مقاله ی مشهور خود با عنوان «زبان و موقعیّت زن» مطرح کرد که تحول شگرفی در مطالعات زبان شناسی اجتماعی ایجاد کرد، او برای اولین بار اعلام کرد زبان زنان با زبان مردان متفاوت است. مجموع نظریاتش بیشتر حاکی از تسلط زبان مردانه بر زبان بود. در ایران ورود زنان به فضاهای اجتماعی و فرهنگی سابقه چندانی ندارد. با توجه به اینکه در گذشته زنان را مخاطب و خواننده آثار ادبی نمی دانستند و بیشتر مردان برای مردان می نوشتند و بهترین زبان را نیز زبان مردانه می دانستند، باید دید اکنون که آنان فرصت ورود به میدان نویسندگی را یافته و آثار برجسته ای نیز از خود بر جا گذاشته اند، آیا توانسته ا ند زبانی مناسب جنسیت قهرمانان خود ایجاد کنند؟ زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر است که با خلق چند اثر داستانی به ویژه رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» جایگاه مطلوبی در ادبیات داستانی معاصر در میان نویسندگان احراز نموده و جوایز بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و... را به خود اختصاص داده است. بنا به موقعیت و جایگاه ویژه این نویسنده و رمان معروفش در بین داستان نویسان معاصر، بر آن شدیم با پژوهشی این رمان، مکالمات قهرمانان را از حیث زبان و جنسیت بررسی کرده، میزان موفقیت نویسنده را از این منظر ارزیابی نماییم. نتایج به دست آمده نشان می دهد نویسنده در بسیاری از موارد موفق و از حیث پرداختن به موضوعات خاص جنسیت ها فراتر از هنجارهای زبان شناسی عمل کرده ، لیکن در پاره ای از موارد به ویژه رنگواژه ها ناموفق بوده است.
۱۱۷۲.

اعجاز ایجاز با حذف اجزای مختلف کلام در گلستان سعدی

کلیدواژه‌ها: برجسته سازی آشنایی زدایی گلستان سعدی ایجاز حذف ایجاز قصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۵۵
سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران و نویسندگان زبان فارسی و خالق چندین شاهکار ادبی ازجمله گلستان است؛ ازآنجاکه شاهکارهای ادبی در هر زبان برجستگی های متعددی دارد، تأمل در نثر گلستان ما را با ویژگی ""ایجاز""، به منزله یکی از ویژگی های برجسته کلام سعدی، مواجه می کند که نیازمند دقت و بررسی است. هدف این نوشتار بررسی میزان گرایش سعدی به ایجاز، نمود انواع ایجاز و بررسی عناصر دستوری بلاغی در نثر گلستان است. نویسندگان مقاله پس از تعریف، تقسیم بندی و مقایسه انواع ایجاز و ذکر پیشینه مختصری درباره آن، به تحلیل نمونه های ایجاز و دسته بندی انواع آن در گلستان پرداخته اند و در پایان به این نتیجه رسیده اند که پربسامدترین نوع ایجاز در گلستان ایجاز حذف است و با آنکه بسامد ایجاز قصر در گلستان نسبت به نوع نخست کمتر است، از تنوعی برخوردار است که می توان انواعی ازقبیل ایجاز دستوری و ایجاز معنوی برای آن قائل شد.
۱۱۷۳.

هستی شناسی پسامدرن در داستان «من دانای کل هستم» براساس نظریه برایان مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی هستی شناسی مک هیل امر غالب من دانای کل هستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۷۸
در این نوشتار، داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، از مصطفی مستور بر مبنای نظریه مک هیل، بررسی می شود. داستان مذکور، ویژگی هایی پست مدرن و ظرفیت تحلیل بر اساس این نظریه را دارد. مک هیل، پست مدرنیسم، را ادامه مدرنیسم می داند. او از سه عنصر «امر غالب»، «معرفت شناسی» و «هستی شناسی» استفاده می کند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پست مدرن، هستی شناسی است. این نوشتار نشان می دهد؛ داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد هستی شناختی برجسته تر است. اگرچه، جنبه معرفت شناختی آن نیز قابل تأمل است. بنابراین، بر اساس این نظریه، می توان «من دانای کل هستم» را داستانی پست مدرن تلقی کرد. همچنین نشان داده شده است، که میان جهان های تودرتوِی «واقعیت» و «خیال»، تعامل وجود دارد. در داستان مذکور مطابق نظریه مک هیل، واقعیت، از خیال تأثیر می پذیرد و تبعیت می کند. مستور در داستان خود از شگردهایی چون؛ «حضور نویسنده در متن»، «دانای کل نبودن راوی»، «فرم دایره ای»، «عدم قطعیت در مسئله شناخت»، «جهان های تو در تو و امکان تعامل میان آنها»، «از بین بردن مرز میان واقعیت و خیال»، استفاده کرده است. برخی از این ویژگی ها خاصّ داستان پست مدرن هستند. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
۱۱۷۴.

بازنگری روایات تاریخی یزگرد اول و بهرام پنجم با تأکید بر تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ بهرام گور تحلیل انتقادی گفتمان گفتمان روایی یزدگرد اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۹۵۹
ظهور چهره اسطوره ای بهرام، پس از بیست سال حکومت مسالمت آمیز یزدگرد، به عنوان اتخاذ موقعیتی راهبردی برای جبران شکافِ گفتمانی در جامعه زردشتی قابل توجیه است. سنت روایی زردشتی، بهرام را در گره گاهِ گفتمانی قرار می دهد و عناصری چون شجاعت، جنگ های داخلی و خارجی و کنش های تاریخی او را با رمزگانی اسطوره ای و حماسی، حول آن می تَنَد. هدف این مقاله، بررسی انتقادی «مرگ یزدگرد» و «تاج ربایی بهرام گور از میان دو شیر» براساس گزارش سه متن (تاریخ طبری، تاریخ ثعالبی و بخش تاریخی شاهنامه فردوسی) است تا زیرساخت های ایدئولوژیک و مناسبات قدرت در نظم گفتمانی روایت ها و راویان آشکار شود. از مقایسه روایت های مربوط به یزدگرد و بهرام می توان به سیطره روایت ایدئولوژیکِراویان در بازسازی اسطوره های دینی و احیای آنها در پیکربندی ای تاریخی پی برد. این تحلیل براساس تلفیقی از رویکرد فرکلاف و لاکلو و موفه در تحلیل انتقادی گفتمان صورت گرفته است.
۱۱۷۵.

سبک شناسیِ مقایسه ای تمهیدات و لوایح براساسِ فرانقشِ متنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوایح سبک شناسی تمهیدات زبان شناسی نقش گرا نشان داری آغازبخش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۷۶۴
عین القضات همدانی یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات فارسی در حوزه اندیشه و بیان بوده و از این رو، مانند هرنویسنده بزرگِ دیگر، بعضی از آثار به وی منسوب شده است. این پژوهش، به روش تحلیلی- آماری، به بررسی سبک شناختی- مقایسه ایِ مهم ترین تألیفِ قاضی، یعنی تمهیدات، و یکی از آثارِ منتسب به وی، یعنی لوایح، اختصاص دارد و در پی یافتنِ صحتِ این انتساب است. مقاله حاضر، با رویکرد زبان شناسیِ نقش گرا در حوزه فرانقشِ متنی و با تکیه بر نشان داریِ آغازبخش، حدود 1500 بند از بیست صفحه ی آغازین، میانی و پایانی ِهر یک از این دو کتاب را بررسی کرده است. علاوه بر این، سایر ویژگی های این دو کتاب، که در ایجاد تشخّص و برجستگیِ کلام نقش دارند نیز بررسی شده اند. طبق یافته های پژوهش و با تکیه بر نشان داربودنِ آغازبخش در ساخت جملاتِ عین القضات و بی نشان بودنِ آن در جملاتِ کتاب لوایح و دیگر شواهدِ سبکی، به نظر نمی رسد که این اثر از آثار عین القضات باشد.
۱۱۷۶.

ویژگی های سبکی تاریخ ایلچی نظام شاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک حیطه معنایی تاریخ ایلچی نظام شاه کتب تاریخی حیطه صوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۵ تعداد دانلود : ۵۷۶
«تاریخ ایلچی نظام شاه» یکی از معتبر ترین کتب تاریخی عهد صفویه است که بدلیل پاره ای از اطلاعات دسته اول در میان کتب تاریخی این دوره جایگاه ویژه ای دارد. سبک نثر آن دارای ویژگی های خاصی است. در این مقالهسبک نثر این کتاب در دو بخش «صوری» و «محتوایی» تحلیل شده است.در «بخش صوری» خصیصه های دستوری(صرف) آن در سه بخش اسامی خاص و عام، ترکیبات اسمی و وصفی، ساختمان فعل های مرکب و خصیصه های ادبی در دو بخشآرایه های بیانی و اشعار از نظر سبک شناسی تحلیل شده است. در «بخش محتوایی» به خصیصه هایی چون صداقت و بی پروایی، ذکر جزییات و ثبت دقایق، اعتدال در توصیف و استناد علمی پرداخته شده است. به دلیل این که تاریخ ایلچی نظام شاه در زمانی تألیف شده که کتاب های تاریخی بسیاری نوشته شده است جهت روشن شدن بهتر موضوع و ارزیابی های منطقی سبک شناسانه، سبک این کتاب با کتب تاریخی قبل و بعد و همعصر، در زمینه مورد بحث مقایسه شده است.این پژوهش به شیوه ی توصیفی-تحلیلیانجام گرفته است.
۱۱۷۷.

جستجوی پیشینه روایت پردازی در متن تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت روایت نثر فارسی تاریخ بلعمی عناصر داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۸۴۶
امروزه دست یابی به شناختی از پیشینه و ماهیت سنت های روایت پردازی در زبان فارسی ضرورت دارد. در باره ماهیت روایت پردازی در متون روایی کهن فارسی تا کنون بررسی هایی انجام شده است که نتایجی خوبی دربرداشته و تا حدودی به شناخت برخی ویژگی های عام انواع قالب های کهن روایت کمک کرده است. در ادامه این تلاش ها به بررسی ماهیت عناصر داستانی در کهن ترین متن به جای مانده دارای حکایت یعنی حکایات بخش اول تاریخ بلعمی پرداخته شده است. شیوه پژوهش چنین بود که بر اساس عناصری که در نقد ادبی امروز تشکیل دهنده داستان و اجزای اصلی آن به شمار می آیند به بررسی حکایات و چگونگی به کارگیری عناصر داستانی در آن ها پرداخته شد تا بتوان با تکیه بر دستاوردهای آن ماهیت داستان پردازی در این متن را توصیف کرد. ویژگی های عناصر داستانی در حکایات تاریخ بلعمی که آغاز تألیف آن (352 هجری قمری) است، نشان می دهد که روایت پردازی در آغاز رواج زبان فارسی دری و قرون اولیه دارای ساختار و عناصر روایی پخته ای است. پختگی ساختاری حکایات تاریخ بلعمی با توجه به ماهیت ترجمه ای متن نشانگر آن است که این شیوه حکایت پردازی باید میراث تجربه هایی باشد که از پیشینیان بلعمی بر جای مانده بوده است. بنابراین ریشه های شکل گیری سنت های حکایت پردازی را باید در متون کهن تر از قرن چهارم هجری جستجو کرد.
۱۱۷۸.

تحلیل روانشناختی شخصیّت های سه داستان گدا، خاکسترنشین ها و آشغالدونی غلامحسین ساعدی بر مبنای نظریّه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارن هورنای غلامحسین ساعدی نقد روانشناختی شخصیت گدا خاکسترنشین ها آشغال دونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱۵ تعداد دانلود : ۲۳۱۳
غلامحسین ساعدی یکی از نویسندگان پرکار دهة چهل است که با پرداختن به شخصیّت های روان رنجور طبقة پایین جامعه، تلاش بی پایانی برای بیدار نمودن جامعة خفقان زدة دورة پهلوی کرد. در این مقاله، شخصیّت های دو داستان کوتاه و یک داستان بلند او به نام های «گدا»، «خاکسترنشین ها» و «آشغال دونی» با بهره گیری از نظریّة کارن هورنای مورد بررسیو واکاوی قرار گرفته است. کارن هورنای یکی از مهم ترین پیروان فروید در حوزة روانکاوی اجتماعی است و برخی از نظریّه هایش در همة ابعاد فرهنگ غرب رسوخ کرده است و چنان چهرة شناخته ای است که کمتر کسی است که با مفاهیمی چون ازخودبیگانگی، خودشکوفایی و خودانگارة آرمانی آشنا نباشد. وی فهم جدیدی از اهمیّت فرهنگ و محیط را وارد روانکاوی کرد. شخصیّت های اصلی و فرعی سه داستان مذکور را گداها تشکیل می دهند که با نوعی از روان رنجوری که منبعث از جامعه و محیط رشد آنان است، روبه رو هستند. در این مقاله، سعی شده شخصیّت های گدا در این سه داستان را بر اساس نیازهای دهگانة کارن هورنای و مکانیسم های دفاعی آنان بررسی و نیز وجوه شباهت و تفاوت آنان را معیّن کنیم و دریابیم که در میان این شخصیّت ها بیشتر کمبود چه نیازی مشاهده می شود؟ این شخصیّت ها با نقش های یکسان، چه راه های تدافعی را در برابر اضطراب اساسی از خود بروز می دهند؟ شرایط محیطی مشترک در این سه داستان چه تأثیری در شخصیّت های آنان دارد؟ چرا چنین راه های تدافعی را انتخاب کرده اند؟ چقدر از خود واقعی خود فاصله گرفته اند؟
۱۱۸۰.

نقد ادبی: از تأویل اثر تا تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی نقد ادبی متنیت سخن سنجی خواننده مداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۷۸۵
در سنت ساختارگرایی سوسوری، فرض بر این است که دستگاه زبان پس از تعریف سلبیِ نشانه های کلامی و چینش بعضی از آنها در پی یکدیگر، مدلول های معینی را در کالبد یک متن مستقل گرد می آورد و از وحدت مضمونیِ متن در برابر شرایط ناپایدار بافتی محافظت می کند. بسیاری از منتقدان عرصه ی ادبیات نیز تحت تأثیر زبان شناسی سوسوری و به پیروی از بوطیقای ساختارگرا چنین می پندارند که نقد ادبی برابر است با سخن کاوی اثر در راه تأویل آن به مقصود آفریننده اش. در این مقال اما به جای کوششی بی فرجام برای وصول به فلان مدلول در بهمان اثر سترگ ادبی، به چندوچون در این باره خواهیم پرداخت که اساساً متنیت اثر از کجا(ها)ی زبان مایه می گیرد و چرا نمی توان فرایند خوانش متن را به روال های مکانیکیِ سخن کاوی فروکاست و هدف از نقد ادبی را نیل به مضمونی بی بدیل انگاشت. در تبیین دلالت مندی پردامنه ی متن و کران گشودگی خوانش، چند نمونه ی ظاهراً ناهمگون را فراتر از نقدهای سخن کاوانه، بر پایگاهی متشکل از دیدگاه های خوانش بنیاد بارت، پاشایی و متز تحلیل خواهیم کرد تا سرانجام به الگوی تازه ای از نقد ادبی دست یابیم. بنا بر این الگو اگرچه تنها سخن سنجی اثر برای تأویل آن کافی است، اما این سنجه را تنها یکی از شرایط لازم برای تحلیل متن باید دانست. در راه چنین تحلیلی همچنین باید عوامل متنیت هر اثر را نیز با توجه به شبکه ای از روابط بینامتنی اش تحلیل کرد؛ تحلیلی که از شناسایی انواع تقابل های پنهان در پوسته ای از روابط مجازی و استعاری آغاز می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان