فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
بررسی درنگ شعری در وزن شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درنگ شعری (Caesura)، وقفه یا مکث در سطری از شعر است که میتوان آن را در اشعار زبانهای مختلف یافت؛ در شعر فارسی، تا کنون چندان به مبحث درنگ توجه نشده و رابطهی آن با وزن شعر، تبیین نگردیده است. در شعر عروضی فارسی، مهمترین محل ظهور درنگ های شعری، در حدفاصل دو مصراع بیت و در میانهی مصراعهایی است که وزن دوری دارند. این مقاله، به بررسی سایر درنگهای درونمصراعی پرداخته است. درنگها را میتوان بر اساس رابطهی میان آنها و وزن شعر عروضی فارسی، به دو نوع تقسیم کرد: درنگهای اجباری و درنگهای اختیاری. درنگ اجباری، مختص اوزانی است که فقط از هجای بلند تشکیل شده اند. در این اوزان، درنگ در ایجاد وزن شعر، نقشی اساسی دارد و تغییر جایگاه آن، وزن شعر را مختل میکند. دیگر، درنگ اختیاری است که در اوزانی به وقوع میپیوندد که در آنها، هر دو نوع هجای کوتاه و بلند وجود دارد. در این اوزان، درنگها، نقش مکمل و یاریگر وزن را بر عهده دارند و رعایت آنها، بر موسیقی شعر می افزاید.
تصحیف در خط عربی و فارسی و نقش آن در پیدایش برخی از صنایع بدیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأملی در نقد روایت با رویکرد منطق مکالمه ای و چندآوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ترجمة آثار باختین در ایران و استقبال روزافزون از نظریة منطق مکالمه و چندآوایی او، دیده می شود که متون ادبی کلاسیک و معاصر با رویکرد باختینی بررسی می شوند. در مواردی، کلی گویی و ساده انگاری این نظریه در تحلیل روایت، باعث شده است که زوایا و ژرفای نظریة باختین به درستی نمایانده نشود و تحلیل روایت در بیش تر موارد، به نقدی توصیفی یا برجسته کردن موارد صوری فروکاسته شود.
در این نوشتار، نگارنده کوشیده است شیوة تحلیل و تطبیق مؤلفه های اساسی نظریة چندآوایی را در متن روایی بازنگری کند. به این منظور، داستان «بیدارکردن ابلیس معاویه را» از مثنوی معنوی و داستان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور (نمونه هایی از دو متن روایی کلاسیک و معاصر) انتخاب شده اند و رمان برادران کارامازوف داستایفسکی به منزلة متن مرجع در نظر گرفته شده است. پژوهش بر اساس شیوة یافتن تقابل های دوگانه، که از نقد ساختارگرایی وام گرفته شده است، و شیوة همزیستی آواهای متضاد در متن، که عنصر غالب در نظریة چندآوایی باختین است، انجام شده است. نتیجة اجمالی نشان می دهد که تحلیل روایت باید بر اساس اصل پذیرش و کنش دوسویة مفاهیم متقابل و همزیستی آن ها در متن باشد. بنابراین، همة تکنیک های روایت از حضور «غیر» گرفته تا کارناوالیزه کردن، طنز، تعدد راوی و زاویة دید و نقل قول مستقیم، باید پذیرش آوای غیر را به اجرا گذارند. بر اساس این، روی ماه خداوند را ببوس به علت یکپارچگی با آوای مخالف و نبود کنش دوسویة آواهای متقابل تک آوا و داستان بیدارکردن ابلیس معاویه را به علت نبود پاسخ قطعی به آوای مخالف و همزیستی نسبی آواها، دوصدایی است.
عروس مهاجر تثبیت هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان از طریق فرایند دیگری سازی در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، داستان خسرو و شیرین نظامی با استفاده از فرضیه های مطالعات پسااستعماری و نشانه شناسیِ فرهنگی ارزیابی می شود. حضور شیرین در جایگاه یک مهاجر زن در سرزمین مدائن و خواستة دوگانة فرهنگ میزبان از او برای همانند ی با این فرهنگ، رعایت تفاوت با آن از یک سو، و تعصب و تأکید شیرین برای حفظ و اجرای رمزگان های فرهنگی سرزمین «خود» از سوی دیگر، وضعیت شیرین را دچار چالش های فراوان کرده بود. در این مقاله سازوکار فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان، برای به حاشیه راندن شیرین، و فرایند «دیگری سازی» به مثابه راهکار مقاومتی شیرین برای حفظ هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان بررسی می شود و نقش جنسیت در موفقیت این فرایند نشان داده می شود.
پژوهش در پایان به این نتیجه می رسد که فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان تلاش می کند شیرین را در جایگاه یک «دیگری» خطرناک، که قصد بر هم زدن نظم تثبیت شده فرهنگ غالب را دارد، به حاشیه براند. بنابراین، وضعیت شیرین در سرزمین میزبان، زمینه را برای شکل گیری فرایند دیگری سازی از سوی او در ارتباط با افراد سرزمین میزبان، به مثابه اقدامی مقاومتی و ضد هژمونیک، برای تثبیت هویت فرهنگی «خود» فراهم کرد.
دیگری های شیرین در این منظومه در دو دسته بزرگِ «دیگری های دور» و «دیگری های نزدیک» قرار می گیرند. جالب این که «دیگری های جنسیتی» شیرین در سرزمین میزبان، یعنی مردان، در زیر مجموعه «دیگری های نزدیک»، و «خودی های جنسیتی» او، یعنی زنان، در زیرمجموعه «دیگری های دور» جای می گیرند و شیرین در برابر دو گروه راهکارهای متفاوتی در پیش می گیرد.
منظومه خسرو و شیرین با این خوانش می تواند منعکس کنندهء صدای به حاشیه رانده شده ای باشد که در مقابل صدا و فرهنگ غالب کشور میزبان به دنبال خود می گردد؛ صدایی که در کشمکش عشق و هویت، با سربلندی، هویت فرهنگی خود را از زیرِ دست و پای فرهنگ مرکز بیرون می کشد و به آن اعتلا و شکوه می بخشد.
بررسی تطبیقی کاربرد اسطوره و کهن الگو در شعر فروغ فرخزاد و گلرخسار صفی آوا (شاعر تاجیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر ادبیاتی بر ادبیات دیگر از پیامدهای تعامل فرهنگی ملل مختلف است. هیچ ادبیات پویایی نمی تواند خود را از تأثیر ادبیات ملل دیگر دور نگاه دارد و وقتی در دو سوی این معادلة تعامل فرهنگی و ادبی، دو ملت همزبان قرار گرفته باشند، مسئله ضرورتی دیگرگونه می یابد. در این میان ادبیات ایران و تاجیکستان که از یک آبشخور زبانی سیراب می شوند، می تواند محلی برای یک مطالعة تطبیقی باشد.
در این مقاله، به بررسی وجوه اشتراک و اختلاف طرز به کارگیری اسطوره، کارکردهای آن و کمیت و کیفیت کاربرد آن در زبان شعری دو شاعر زن معاصر ایرانی و تاجیکی، یکی فروغ فرخزاد و دیگری گلرخسار صفی آوا می پردازیم و نشان خواهیم داد که هریک از این سرایندگان، با توجه به ملیت و موقعیت زمانی و مکانی و شرایط فکری و درونی خود چه نگرشی به اسطوره، مضامین و بن مایه های اصیل اساطیری داشته و تا چه اندازه از این مصادیق در شعر خود بهره جسته اند. برای این کار، مضمون ها و مفردات اساطیری که در پژوهش حاضر بررسی خواهند شد عبارت اند از: خدایان، الهه ها، ایزدان؛ پیامبران و آیین گذاران؛ شخصیت های اسطوره ای، تاریخی و حماسی؛ موجودات، گیاهان و جانوران اساطیری و همچنین مکان های خاص و اسطوره ای.
بررسی ساختارگرایانة باب شیر و گاو کلیله و دمنه بر اساس الگوی کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایان که بیش از هر چیز به قوانین کلّی حاکم بر ساختارها می پردازند، در برخورد با روایت، به جای توجّه به زبان موجود در متنی خاص، دغدغة قیاس های زبان شناختی دارند و در نتیجه، برای بررسی طرح هر داستان به دنبال انطباق ساختار یک روایت و نحو یک جمله هستند، تا از این طریق بتوانند به الگویی کلّی برای همة داستان ها دست یابند. در همین راستا، بسیاری از روایت شناسان ساختارگرا، از جمله کلود برمون، سعی کرده اند تا این الگوی ساختاری را به گونه ای گسترش دهند که امکان بررسی آن در هر نوع داستان فراهم شود. در مقالة حاضر، پس از مروری کوتاه بر نظریّه های روایت، به الگوی برمون که بر پایة چگونگی روابط میان کوچکترین واحدهای روایی استوار است و انطباق آن با طرح داستان شیر و گاو کلیله و دمنه پرداخته می شود تا علاوه بر بررسی طرح این داستان و ویژگی های آن بر اساس دیدگاهی جدید، قابلیّت های انطباق پذیری این الگو نیز در چنین داستان هایی مشخّص شود.
اشعار نویافته به نام ناصر خسرو در منابع کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی گونه ای نو از موسیقی کناری در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی گونه ای از موسیقی کناری در قصاید خاقانی است که تاکنون از نظر مغفول مانده است. خاقانی با بکارگیری حروف قافیه به شیوه ی اعنات در قصاید خود و استفاده از آن ها در کنار ردیف، ضمن رعایت تناسب با موضوع بیت و افزایش موسیقی کناری، به گونه ای هنرمندانه پیام خود را در ذهن خواننده تداعی می کند و با این کار بر موضوع مورد نظر خود نیز تأکید می ورزد؛ به عبارت دیگر، شاعر در محور افقی موضوع موردنظر خود را بیان می کند و در محور عمودی با استفاده از موسیقی کناری حاصل از تکرار حروف قافیه و ردیف، بر القای موضوع موردنظر خود تأکید می کند.
روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی، تحلیل گردیده است. نتیجه نشان می دهد بسامد استفاده ی خاقانی از ایجاد این نوع موسیقی کناری، موجب پدید آمدن یک ویژگی سبکی در قصاید وی گردیده است که تاکنون بدان توجه نشده است.
فراداستان تاریخ نگارانه؛ مطالعه موردی: مارمولکی که ماه را بلعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراداستان از رایج ترین انواع داستان های پسامدرنیستی است که گاه رویدادهای تاریخی را آگاهانه تحریف می کند تا در امکان کشف حقیقت تاریخی تردید کند. در فراداستان تاریخ نگارانه، نویسنده با آشکارکردن شگردهای داستان نویسی و تحریف تاریخ، می کوشد با روایت و نگرشی متفاوت، تاریخ را نیز یک داستان نشان دهد. روش هایی همچون جعل تاریخ، آیرونی، بینامتنیت، زمان پریشی، و... در رمان مارمولکی که ماه را بلعید نشان می دهد که این رمان، یک فراداستان تاریخ نگارانه ایرانی است. این پژوهش در نظر دارد تا شگردهای فراداستان تاریخ نگارانه را در این رمان براساس نظریه لیندا هاچن بررسی نماید. نتیجه تحقیق نشان دهنده ساختار پسامدرنیستی این رمان است که به شکلی طنز آمیز تاریخ دوران قاجار و پهلوی را تحریف و نقد و بازنگری می کند و حقایق مسلم انگاشته شده تاریخی را شبهه برانگیز جلوه می دهد.
سفر به جهان زشت رویی کوش با تغییر پیرنگ گفتمان روایی کوش نامه از ژانر حماسی به ژانر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوش نامه، با روایتِ جهانِ روایی کوش در ژانری حماسی، فرصت دیگری است برای هم ذات پنداری مخاطب و سفر به جهان قهرمانِ داستان برای اقامت در ژانری عرفانی. روایت کوش نامه بر اساس «جهان پردازی روایی» از دو کلان جهان تشکیل شده است که رازی شگفتْ دو جهان این روایت را تغییری اساسی می دهد. هنر این راز در روایت کوش نامه این چنین است که ۱. ادراکی جامع از پیرنگ نهایی داستان به دست می دهد؛ ۲. دو کلان جهان داستان را با همه مؤلفه ها از یک دیگر متمایز می کند؛ ۳. باعث تغییر بافت متن می شود و، در نهایت، بستر گذر از ژانر حماسی به ژانر عرفانی را فراهم می سازد؛ ۴. تفاوتی شگرف میان قهرمان داستان حماسی کوش نامه با دیگر قهرمانان حماسی شکل می دهد؛ ۵. وجود و سپس گشایش این رازْ بسترِ هم ذات پنداری را هم برای مخاطب زمان خلق اثر و هم مخاطب امروزی ایجاد می کند. این جستار بر آن است تا با نظریه دیوید هرمن در باب جهان پردازی روایی در تحول پیرنگ داستان، نظریه گریگ درباره سفر به جهان روایت، و نظریه زمان روایی ژنت به بازنگری و خوانش راز روایت کوش نامه بپردازد. سرانجام، گره این روایت را دیورویی و زشت رویی کوش و تغییر آن را پیر می گشاید.
بررسی عناصر موسیقیایی شعر اعتراض در دورة انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شعراعتراض» یکی از انواع شعری است که با شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رونق گرفت و به عنوان یک جریان ادبی ادامه حیات داد. تاکنون این نوع شعر مورد بررسی همه جانبه و علمی قرار نگرفته و بررسی های حول شعر اعتراض بیشتر جنبه مطبوعاتی و ژورنالیستی داشته است. اما این پژوهش سعی کرده به این نوع شعر از جنبه موسیقیایی بپردازد. برای همین منظور حدود دویست شعر اعتراض از جنبة موسیقی بیرونی، کناری و درونی مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش موسیقی بیرونی بهکارکردهای وزن و ارتباط آن با موضوع اعتراض پرداخته شده و همچنین اوزان جدید و یا نامتعارف در شعر اعتراض شناسایی شده اند. در بحث موسیقی کناری انواع قافیه های بدیعی، ردیف های پویا و ایستا و ارتباط قافیه و ردیف با موضوع اعتراض بررسی شده و در بخش موسیقی درونی نیز جنبه های مختلف تکرار در شعر اعتراض مورد توجه قرارگرفته است. نتیجة این پژوهش این است که رابطة تنگاتنگی بین موضوع اعتراض با عناصر موسیقیایی این اشعار وجود دارد.
پیکربندی «زمان» در داستان «سیاوش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی فرایند قرائت متن، حاصل تمهیدهایی است که همچون خطوطی پیاپی، زنجیره فرضیّه های خواننده را دستخوش تغییر می کند. بررسی پیکربندی زمان در داستان سیاوش نشان می دهد که الگوی هنرمندانه پیرنگ از طریق برجسته کردن تمهید های هنری، از جمله به هم ریختگی توالی زمانی رویدادها شکل می گیرد. راوی با در نظر داشتن قانون هایی که رابطه مستقیمی با ترتیب زمانی آنها دارد، در ترتیب نقل وقایع و کنش های داستانی دست به گزینش می زند و با حذف یا ارایه اطّلاعات در خارج از جایگاه خود،سرعت ادراک خواننده را نسبت به متن کاهش می دهد و او را به همگون ساختن اطّلاعات پیشین خود با آخرین بخش از اطّلاعات ارائه شده در متن ترغیب می کند. راوی با تمرکز بر گونه روایی آینده نگر و جهت گیری کلّ داستان به سوی پیش بینی اوّلیّه، خواننده را با خود همراه می سازد. در اینگونه روایت ها، مخاطب در پی کشف رویدادها نیست، بلکه میل به دانستن نحوه وقوع حوادث داستانی، خواننده را تا پایان روایت همراهی می کند.
کارکرد گفتمانی وجه جمله در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجه» جمله یکی از ویژگی های نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی می شود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمی دارد. به همین جهت در بلاغت سنتی، وجه جمله از اهم مباحثی است که ذیل خبر و انشا بررسی می شود.
در غرب از دهة هشتاد میلادی که تحلیل گفتمانی و ایدئولوژیکی متون ادبی (و غیر ادبی) مورد توجه قرار گرفت، منتقدان مدرن بر این عقیده تأکید کردند که ادبیات، غیر شخصی و عینی نگر است. آنها کارکرد تعاملی زبان را مورد توجه قرار دادند و وجه را که مهم ترین عنصر در کارکرد تعاملی زبان به شمار می آید، شایستة بررسی دانستند. ما در این تحقیق به طور محدود و خاص به بررسی وضعیت وجه جمله در تاریخ بیهقی می پردازیم (اشاره به زین الاخبار و سلجوق نامه).
تاریخ بیهقی، تاریخی هنری است که مؤلف آن در حفظ ارتباط دو طرفه با مخاطب خود، تعمدی آشکار دارد. از سوی دیگر، او بیش از بسیاری از رمان نویسان معاصر از عنصر گفت وگو بهره می برد. از این رو وجوه مختلف جمله، بسامد بالایی در نوشته های او دارد. با تحلیل چندی و چونی آنها می توان تحلیلی گفتمانی و حتی اید ئولوژیک از آن ارائه داد.
مخاطب از نگاه بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر فارسی گوی شهیر هند، میرزا عبدالقادر بیدل (1133-1054ق) در خلال آثارش به تبیین نقش مخاطب در آفرینش شعر، انواع مخاطب، خواننده آرمانی و چگونگی تعامل خود با مخاطبان پرداخته است. در آثار وی، سه نگاه در تعامل با مخاطب، متناسب با ادوار زندگی این شاعر نمایان است. او در ابتدای راه شاعری و در روزگار گمنامی و ناشناختگی درصدد جذب مخاطب و جلب نگاه اوست؛ در ادامه عمر و همگام با پختگی آثار، قبول مخاطب عام را نشانه ای از ضعف و پستی شعر یافته و به مخاطب خاص و نخبه علاقه مند می شود؛ و آخرین مرحله زندگی ادبی وی نیز فراغت از مخاطب خاص و عام و دعوت انواع مخاطبان به بهره گیری از خوان شعر اوست. در این تحقیق ضمن بررسی این موضوعات، به علت یابی رفتارهای متفاوت او در قبال مخاطب نیز پرداخته ایم.
ملکوت نقطه عطف رئالیسم جادویی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی (1315-1363) تاکنون فقط یک داستان بلند در حوزه داستان های اسطوره ای و جریان سیال ذهن به شمار می رفت. این نظر در جای خود درست و تأییدشده است؛ اما از منظر «رئالیسم جادویی» هیچ گاه به طور جدی به این اثر پرداخته نشده است. حال آن که رگه های قوی این جریان چنان در آن بازتاب یافته است که می توان آن را سرآغاز و نقطه عطف رئالیسم جادویی در ایران دانست. این مقاله ویژگی های مهم سبک رئالیسم جادویی عناصر خیالی، رﺅیایی، جادویی، اسطوره، دهشت و توجیه ناپذیری وقایع، روایت پیچیده، و توصیف های اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی را در شخصیت ها، حوادث و اعمال شگفت انگیز، اشیا، و فضای ملکوت صادقی بررسی و آن را سرآغاز این سبک در ادبیات داستانی معاصر ایران معرفی می کند.
تحلیل و نقد داستان ماهان مصری در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومه او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیّت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گنبدی به رنگ خاص به سر می برد و از زبان آنها، داستان های غریبی می شنود. روز چهارشنبه در گنبد فیروزه رنگ، از زبان دختر پادشاه اقلیم پنجم، داستان مردی نقل می شود که گرفتار دیوها می گردد. در این داستان می توان جلوه گری سروش را مشاهده کرد.
سروش از جمله ایزدان زرتشتی است که همواره در باورهای مردم و آثار ادبی به گونه های مختلف نمود یافته است. در آثار ادبی، اغلب سروش فرشته و پیام آور غیبی است. یکی از مهم ترین نقش های سروش، مبارزه شبانه با دیوها و اهریمنان است. در این پیکار است که پرنده همراه سروش با خروش خود، مردم را به بیداری و عبادت فرامی خواند.
جستار حاضر سعی دارد پس از ذکر صفات و ویژگی های ایزد سروش و پرنده همراه او، یکی از مهم ترین کنش های او را در داستان یادشده ردیابی کند. مشاهده می شود که ناپدید شدن دیوها، به دلیل حضور سروش است.
جنس دوم به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مؤنث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است