فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
معرفی نسخه خطی «شرح تحفه الاحرار» ملتانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هدیه الاخیار» یا «شرح تحفه الاحرار» اثر «محمد رضا ملتانی» فرزند « محمد اکرم ملتانی»، از فارسی نویسان شبه قاره در قرن یازدهم، اگرچه از آثار دست دوم ادب فارسی محسوب می شود، قطعا به دلیل دانش و اطلاعات سرشار و دقت فراوان شارح در فحص و بحث و بیان ظرایف لغت، دستور، معانی و بیان راهگشای محققان و دانشجویان در شرح دشواری های «تحفه الاحرار جامی» خواهد بود. ملتانی از خادمین شیعه مذهب شهنشاه اورنگ زیب بوده است که از خدمات دیوانی کناره گرفته و چند شرح مهم بر آثار پیشینیان ادب فارسی از جمله «مثنوی» مولوی، «یوسف و زلیخا» و «تحفه الاحرار» جامی و «اسکندرنامه» نظامی نگاشته است. شناسایی و تصحیح این آثار، علاوه بر جایگاه ادبی خاص خود در شرح و تفسیر دشواری های یکی از آثار مهم حوزه عرفان و تصوف، در تبیین گستره زبان فارسی در پاکستان و هند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با روش تحلیل متن انجام شده است.
تکیه ی فعل در زبان فارسی: بررسی مجدد
حوزههای تخصصی:
اهداف و ابزارهای کاربرد تمثیل در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از مباحث گسترده، پرسابقه و پرکاربرد در اشعار شاعران در دوره های مختلف شعر فارسی است. با توجه به اهمیت این موضوع، در کتابهای بیانی و بلاغی تعریفهای متعدد و پریشانی برای آن نقل کرده اند. خاقانی که یکی از نمایندگان صاحب سبک شعر در دوره سلجوقی محسوب می شود، به مقوله تمثیل نگاهی ویژه دارد. در این مقاله نگارندگان در ابتدا ضمن پرداختن اجمالی به تعریفهای مختلف تمثیل، اشعار خاقانی را از این جنبه در دو مقوله اصلی؛ یعنی اهداف و همچنین ابزار کاربرد تمثیل بررسی کرده، در پایان به این نتیجه رسیده اند که اولاً بخش عمده ای از اندیشه محوری خاقانی که از ویژگی های معمول و مرسوم شاعران این عصر است، در تمثیلات وی؛ بویژه تمثیلاتی که به صورت تلمیح در آموزه های قرآنی و اعتقادی بیان شده، تجلّی پیدا کرده است؛ ثانیاً اغراض و ابزار متنوّع کاربرد تمثیل در اشعار خاقانی، گواه دیگری بر فردیت و سبک شخصی وی محسوب می شود.
ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
بررسی تقابل عشق و مرگ در ساختار شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارشناسی شعر از پایه های اولیه ی شناخت اصولی و عمیق در هر شعر ماندگاری است. تبیین و تحلیل یک شعر، مدیون تناسب ها و تقابل های بنیادینی است که پایه ریز ساختار نظام مند آن شعر می باشد. دقت در کشف و بررسی مجموعه یاین تقابل ها و تناسب های شعری است که ما را به تحلیل درستو نقادانه یک اثر ادبی رهنمون می گردد. به میزانی که شبکه ی تناسب ها و تقابل ها در یک شعر برجسته و مایه «انگیزش» همدیگر شوند، آن شعر نیز دارای نظامی ساختمندتر خواهد بود.در شناخت و تحلیل اشعار فروغ فرخزاد، بی نیاز از شناخت ساختار شعری او نیستیم. ساختار شعر او نیز بر مبنای شبکه ای از تناسب ها و تقابل های بنیادینی استوار گشته است که آن چنان که بعد خواهد آمد «تقابل دوگانه عشق و مرگ» از اصول پایدار آن می باشد. مفهوم عشق و مفاهیم وابسته ی آن در شعر فروغ فارغ از مفهوم مرگ و متعلقات آن قابل توضیح و بررسی نیست. به عبارتی دیگر،در این مقالهما بر آنیم که مفهوم عشق و تصاویر و عواطفی که از آن نشأت می گیرد، تنها در تقابل با مفهوم مرگ و تصاویر و عواطف خاص آن قابل شناخت و در نهایت تحلیل و بررسی است. از رهگذر این تقابل دوگانه بنیادین است که ساختار تصاویر شعری او قوام می گیرد. باید توجه داشت که هرگونه نگاه نقادانه ای به شعر فرخزاد بی نیاز از توجه عمیق به این تقابل همیشگی مفاهیم عشق و مرگ در شعر ممکن نمی گردد.
مثنوی های سنایی
اعجاز موسیقایی قرآن در آیینة عبارت های موزون عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معنای اعجاز قرآن وجوه متعددی، هم به لحاظ ظاهری و هم از حیث محتوایی بیان کرده اند. یکی از مهمترین جنبه های نظم موسیقایی قرآن کریم، ضرب آهنگ یا موزون بودن عبارات آن است که در کنار جاذبة معنایی و محتوایی قرآن بر زیبایی آن افزوده و سبب کشش و جذبه مضاعف آن می شود. آن چه به نحو تفصیلی برای نخستین بار در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، عبارات موزونی است که وزن آن ها قابل تطبیق بر اوزان عروضی است و در بسیاری از آیات قرآن کریم به چشم می خورد. برای بررسی این موضوع، عباراتی از چهار جزء آغازین قرآن کریم که بدون نیاز به هیچ گونه دخل و تصرفی موزون هستند، استخراج و بر اساس ارکان عروضی آن ها دسته بندی شده اند. یافته های این پژوهش به صراحت حاکی از آن است که عبارات موزون با وزن عروضی در قرآن به فراوانی به چشم می خورند و دارای اوزانی هستند که در شعر عربی یا فارسی یا هر دو یافت می شود. بر اساس پژوهش حاضر تعداد این گونه عبارات، تنها در چهار جزء نخست و تنها با احتساب اوزان متفق الارکان 120 عدد است. بدین ترتیب می توان تعداد عبارات موزون (اعم از متفق یا مختلف الارکان) در سراسر قرآن کریم را بالغ بر چند هزار فقره تخمین زد. تعداد بسیار زیاد این عبارات در سرتاسر قرآن کریم نشان می دهد که این پدیده در قرآن، بر خلاف نظر کسانی که معتقدند موزونیّتِ این عبارات بدون قصد گوینده بوده است، نه تنها تصادفی نیست، بلکه می تواند جلوه ای از اعجاز فرازمانی و فرازبانی قرآن باشد.
معانی ویژه حروف در شعر سعدی
حوزههای تخصصی:
حرفها واژه ها یا گروههایی هستند که معنی مستقلی ندارند و فقط برای پیوند دادن گروهها، کلمهها یا جملهها به یکدیگر، نسبت دادن کلمهای به کلمه دیگر یا کلمهای به جملهای یا نمودن نقش کلمه در جمله به کار میروند. موجودیت و ماهیت این حروف تنها وابسته به جملهای است که در آن به کار میروند و خارج از ساخت جمله، گروه یا ترکیب، هیچ معنییی نمیتوان برای آنها به دست آورد. نویسنده این مقاله با بررسی اشعاری از سعدی درمییابد که: سعدی چون بازیگردانی است که نقشهای متفاوتی به حروف میدهد و حتی به این هم قانع نیست بلکه آنها را در بهترین مکان برای ظاهر شدن و اجرای هرچه بهتر نقش نیز قرار میدهد. وی نه تنها به معانی آنها فکر میکند بلکه نحوه ظاهر شدن آنها هم برای او اهمیت دارد و آنها را به حال خود رها نمیکند، بلکه برای آنها برنامهای دقیق و حساب شده طرح میکند. سعدی از آن گویندگانی است که قوت زبان آنها در کیفیت ترتیب جملههاست نه در توسل به استعاره، تشبیه و سایر صنایع بدیعیه.
نشانه شناسی ادبی شخصیت فرعون در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی ادبی شخصیت، شاخه ای از نشانه شناسی در حوزه زبان محسوب می شود، که با استفاده از آن می توان به آگاهی عمیق تر و دقیق تری از دلالت های شخصیت دست یافت. قرآن کریم بعنوان برجسته ترین متن ادبی، سرشار از نشانه های زبانی است، که یکی از این نشانه ها، شخصیت های بسیاری است که در این کتاب ارزشمند آسمانی مستقیما ذکر شده اند. در این میان، شخصیت فرعون یکی از پر تکرار ترین شخصیت های قرآنی محسوب می شود. از این رو مطالعه نشانه شناختی این شخصیت، می تواند به شناخت چیستی، مفاهیم و دلالت هایی که در پس شخصیت فرعون نهفته است، بیانجامد.\nپژوهش حاضر بر اساس نظریه نشانه شناسی شخصیت فیلیپ هامون، نشانه شناس فرانسوی، شخصیت فرعون در قرآن کریم را با رویکرد نشانه شناسی و از حیث دال (نام، جایگاه نحوی، ضمائر و بعد بلاغی) و مدلول (صفات، کنش گفتاری و کنش رفتاری)، مورد مطالعه قرار داده است، و اثبات کرده است که: اسم، القاب و اوصاف شخصیت فرعون با کارکرد داستانی وی هم سو و هماهنگ است، و به واسطه پیوند علم نشانه شناسی و تأویل و درک و شناخت عمیق تر شخصیت فرعون، این تحقیق به فهم دقایق و ظرایف کاربست واژگان در قرآن کریم کمک می کند.
رمانتیسم در فرانسه
کیست این پنهان مرا در جان و تن (پیرامون زندگی و آثار عمان سامانی) شاعر و عارف شیعی مذهب عصر قاجاریه
بررسی دیالکتیک خدایگان و بندة هگل در مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و سارداناپولس اثر لرد بایرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ باز مقتول
دو سویگی ارجاعی در سنگ نگاره بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران راجع به منشا و منابع مؤثر بر شکل گیری اثر هنری و ادبی نظرات مختلفی ارائه کرده اند که از آن میان می توان به انواع نظریه های بازتابی و خلاقانه اشاره کرد. در این مقاله برآنیم که نظریه دیگری یعنی عالم نشانه ای را به عنوان مهمترین منشا و منبع اثر ادبی و هنری معرفی کنیم. عالم نشانه ای، جهانی است متشکل از شبکه ها و متنهای نشانه ای که براساس قوانین بینامتنیت عمل می کند و امکان خلاقیتهای جدید را فراهم می آورد. بر اساس این نظریه، روابط بینامتنی هم در تکوین و هم در خوانش اثر مهمترین تاثیر را دارند. آیین نوشتار برای تبیین چنین نظریه و منظوری به یکی از مهمترین آثار به جای مانده از دوره هخامنشی معطوف شده است. به طور دقیقتر، پیکره مطالعاتی این تحقیق کتیبه و سنگ نگاره بیستون است و تلاش میشود ضمن بررسی روابط درون نشانه ای و برون نشانه ای میان متن و تصویر، تاثیر عوامل تاریخی و پیش متن های تصویری متقدم را بر این اثر مطالعه نماییم. مقاله حاضر می کوشد به پرسشهای زیر پاسخ بدهد: 1 ـ آیا سنگ نگاره بیستون به جهان بیرونی و یا روایت تاریخی خاصی ارجاع میدهد؟ 2 ـ چه عنصر یا عناصری از عالم نشانه ای در خلق اثر بیستون مؤثر بودند؟