فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
"حدیث به عنوان یک اصل در شناخت اسلام و کسب معرفت، محل رجوع است. مقاله حاضر به بررسی شیوه های ادبی و هنری به کار رفته در حدیث پرداخته است. استفاده از زبان ادبی و هنری از جمله ویژگی های خاص در شکل گیری ساختار حدیث است. ابعاد گوناگونی در جلوه های ادبی و هنری حدیث مطرح هستند که در این میان می توان به وجود موسیقی، تصویر و ساختار به عنوان ابزار و عناصر کار در حدیث اشاره نمود. وجود این عناصر در حدیث، شکل گیری جنبه های ادبی و هنری در حدیث را سبب شده که می توان به وجود هماهنگی و هم جهتی، تجانس، انسجام و به هم پیوستگی، توازن، وجود تقارن هندسی و نظام آوایی در حدیث اشاره نمود که این موارد ساختار و موسیقی کل حدیث را شکل داده اند. یکی دیگر از عناصر اصلی تشکیل دهنده ابزارهای ادبی و هنری حدیث، استفاده از تصویر به منظور عمق بخشیدن به مفاهیم مطرح شده در متن حدیث است. در مقاله حاضر در بخش ادبیات نظری به ابزار و عناصر مذکور پرداخته شده است و در ادامه چند نمونه حدیث بررسی شده است.
"
کاربرد صفت در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی از زبان معیار، انحراف از قوانین حاکم بر همنشینی واژه ها، افزودن قاعده هایی به برونه زبان معیار، به هم ریختن نحو جمله ها و دخل وتصرّف در ساختمان دستوری زبان معمول و متعارف، مجموعه روش هایی است که اغلب شاعران برای برجسته سازی زبان از آن بهره می برند. این برجسته سازی ها به شکل هنجارگریزی هایی صورت می گیرد که خود انواع گوناگونی دارد؛ چون هنجارگریزی نحوی، که کاربردهای خاصّ صفت، زیرمجموعه آن قرار می گیرد. صفت که نقشی فرعی در ساختمان جمله دارد، به دلیل انعطاف پذیری بالا، همواره بستر مناسبی برای دخل وتصرّف شاعران بوده و هنجارشکنی های شاعران در این حوزه، به ویژه در شعر معاصر، تنوّعی چشمگیر در کاربرد صفات ایجاد کرده است.در این پژوهش، با بررسی گونه های انحراف از قوانین حاکم بر کاربرد انواع صفت در شعر معاصر، به اهمیّت صفتدر هنجارگریزی پرداختیم. افزون بر آن، نقش صفت را نیز در غنای دستاوردهای زبانی شعر فارسی بررسی کردیم، و همچنین نشان دادیم که اغلب گونه های هنجارگریزی در ساختمان صفات، در ادبیات قدیم اعمّ از نظم و نثر سابقه دارد و این نوع دخل وتصرف ها، عملاً رویکردی به سازه های زبانی کهن محسوب می شود.
نقد و نظر: نقدی بر سفر به گرای 270 درجه (نوشته احمد دهقان)
حوزههای تخصصی:
تحلیل هرمنوتیکی جنبه های اساطیری ساخت های استعاره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش منطبق بر اصول هرمنوتیکی، در پی تبیین این فرضیه است که ساخت های استعاره ای متخیله، کنش و تعاملی اساطیری دارند. چرا که میان استعاره های خلاق و اسطوره ها همواره نوعی سازگاری پنهانی وجود دارد. پس نباید پنداشت که قالب های استعاره ای تنها ساخت هایی تشبیهی - تزیینی و ابهام آفرین اند. شاعران صاحب سبک و طراز اول، می کوشند تا از طریق استعاره مفاهیم ارزنده اساطیری را که به طور فشرده در ساحت نهفته استعاره مکتوم است، بیان کنند. بر اساس دو عنصر تخیل و زبان می توان گفت اسطوره و استعاره هر دو پدیده و جریانی شاعرانه اند.
حباب خانه به دوش (طرحی نو در طبقه بندی عناصر مضمون ساز دیوان صائب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صائب با هنر بی نظیر خویش، پیکره شعر را با تار و پود مضمون و ایهام و تشبیه و استعاره و مراعات النظیر چنان درهم می بافد و می تند که هوش هر خواننده ای را از سر می برد، چنان که بی اختیار به ایجاز و اعجاز کلامی و مضمون پردازی شاعر اقرار می کند. در ذهن صائب، همه چیز و همه حالات و همه موجودات، دست مایه مضمون آفرینی است. او بر این باور از هر آنچه دیده و شنیده، مضمون تراشیده و آن را در هاله و طیفی از مضامین گوناگون و بکر و نامکرر بازسازی و بازپروری کرده و به خواننده خود ارایه داده است. اشعار و ابیات صائب تنها در حیطه جفت های گردان سرگردان نیست، بلکه در دامنه و افقی وسیع پا از مرز دوتا بودن بیرون می نهد و تا افق پنج و شش عنصری هم پیش می رود. هدف در این مقاله، ارایه یک الگوی منظم و مرتب و منسجم و جامع، در مجموعه اشعار صائب به عنوان شاعر تمام عیارِ سبک هندی و نمونه بارز و شناخته شده مضمون آفرینی است تا با سرمشق قراردادن این الگو، بتوان یک طرح و معیار کاملا علمی برای طبقه بندی عناصرِ مضمون سازِ اشعار شاعران دیگر ارایه نمود.
کلک نقد کتاب: درد جاودانگی
حوزههای تخصصی:
قصه گو کیست؟
منبع:
هنر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸۲
حوزههای تخصصی:
پژوهشی نو درباره کلیله و دمنه
حوزههای تخصصی:
کریمان کیست؟ بر پایة دستنویس هفت لشکر گورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژة «کریمان» ظاهراً در هیچ یک از داستان های مربوط به گرشاسپ در اوستا، متون پهلوی و متون فارسی زردشتی نیامده است. این واژه در دو بیت از داستان های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» شاهنامه آمده است. فرهنگ نویسان و شاهنامه شناسان دو برداشت متفاوت از این ابیات داشته اند؛ گروهی کریمان را نام پدر نریمان و گروهی دیگر آن را واژه ای عربی و به معنای بخشنده و جوانمرد پنداشته اند. از آن جا که متون حماسی به دیگر زبان های ایرانی نیز یکی از سرچشمه های شاهنامه شناسی است، دستنویس هفت-لشکر به زبان گورانی و دیگر متون زبان و فرهنگ گورانی برای پی بردن به کاربرد واژة کریمان راه گشاست. واژة کریمان و گشتة آن یعنی «قهرمان»، بارها در این دستنویس و دیگر دستنویس ها و متون گورانی به عنوان دو شخصیت، پدر نریمان و پهلوان دوران هوشنگ و تهمورث، آمده است؛ بنابراین با توجه به این متون می توان گفت که در شاهنامه کریمان نام دو شخصیت است: 1- نام پدر نریمان در داستان رستم و سهراب؛ 2- نام فرزند هوشنگ در داستان رستم و اسفندیار و فردوسی در یادکرد واژة کریمان به سرچشمة دیگری غیر از گزارش های خدای نامه و شاهنامة ابومنصوری نظر داشته است
تاریخ مشایخ صوفیه در بیاض و سواد سیرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی مرجع شناسی تذکره ها و تذکره نویسی وعلم الرجال
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن که تاکنون به صورت نسخ خطی مانده است، در حقیقت طبقهبندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بردارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه بر اساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیمبندی و معرفی شدهاند.
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
را» در تاریخ بیهقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
معنای حروف و چگونگی استفاده از آنها نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. تاریخ بیهقی یکی از متون شیوای نثر فارسی است که از حرف «را» در آن به شکل گسترده و متنوع استفاده شده است.برخی از کاربردهای «را» در تاریخ بیهقی در بین متون معاصر آن و حتی بعد از آن تا عصر حاضر رایج است اما در برخی موارد کاربردهایی نیز خاص همین متن است. بطور کلی «را» در این متن بعنوان حرف اضافه، حرف نشانه، حرف تاکید، و ... آمده است. درشناخت معنا و کاربرد «را» فعلی که همراه آن آمده نقش موثری دارد.
شکل ذهنی در شعر
حوزههای تخصصی:
تحلیل سبک شناختی داستان هفت خوان رستم شاهنامه در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی
حوزههای تخصصی:
دستور نقش گرای نظام مند هلیدی دستوری است که در قالب زبان شناسی نقش گرا تدوین شده است. حوزة سبک شناسی متون ادبی از حوزه هایی است که این دستور می تواند در آن اعمال شود. این پژوهش با هدف تحلیل سبک شناسی واژگانی به بررسی افعال در داستان هفت خوان رستم شاهنامه می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس فرایندهای مادی، رابطه ای، ذهنی، رفتاری، بیانی و وجودی مطرح در فرانقش تجربی زبان، ویژگی سبکی این داستان، مادی بودن فرایندهای افعال موجود در آن است. در سطح اول در هر خوان و در سطح دوم، در همة هفت خوان فرایند مادی در مقایسه با سایر فرایندهای یادشده بیشترین کاربرد را داشته است و بر اساس نتایج آزمون آماری کای اسکوئر، میان فراوانی این فرایندها و فراوانی سایر فرایندهایی که در رتبة دوم بسامد قرار داشتند، تفاوت معنادار وجود دارد. فراوانی زیاد فرایند مادی در هفت خوان رستم مناسبت آن را با بافت حماسی شاهنامه منعکس می سازد که خود از دلایل کاربرد زیاد فرایند مادی در این داستان است؛ دلیل دیگر، توصیفاتی است که فردوسی از لحظه به لحظة وقایع هر خوان ارائه داده است که به دلیل ماهیت این صحنه ها، از افعال مادی و ملموس بهره گرفته شده که دارای فرایند مادی هستند. فردوسی حالات و ویژگی های شرکت کنندگان در هر خوان را با فرایند مادی توصیف کرده است تا خواننده بتواند درکی ملموس و عینی از داستان داشته باشد. این مورد نیز دلیلی بر وجود بسامد زیاد فرایند مادی در این داستان است. به طور کلی، بسامد بالای فرایند مادی در هفت خوان رستم موجب می شود که خواننده درکی عینی و ملموس از وقایع هر خوان داشته باشد و یک یک وقایع هر خوان همچون صحنه ای نمایشی در برابر دیدگان وی به تصویر درآید.
ساخت واژه افعال شاید و باید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتن ناگفتنی ها مشکل است(بررسی ناگفته های مولوی در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه مثنوی معنوی یکی از جامعترین و بزرگترین آثار عرفانی ادبیات فارسی محسوب میشود، سراینده آن آشکارا بیان میکند که از گفتن برخی مطالب و آموزههای عرفانی سر باز زدهاست. هدف این مقاله بررسی این ناگفته های مولوی در مثنوی است. مطالعه ی حاضر با بهرهگیری از شیوههای علمی، نخست بر اساس «نظریه ی ارتباط» یاکوبسن به چگونگی انتقال پیام و نحوه ی برقراری ارتباط فرستنده و گیرنده پرداختهاست. سپس دلایل و عواملی که موجب اختلال در انتقال پیام و ناگفته ماندن برخی سخنان در مثنوی شده و سراینده آن ها را نیمه گفته، بازنهادهاست، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که نارسایی و نقص در هر یک از عناصر ششگانه ی ارتباط، موجب اختلال در پیام رسانی و انتقال مفاهیم از گوینده به مخاطب شده است.
بررسی ساختار روایی داستان حضرت موسی (ع) در سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای نوین به زبان مهمترین هدف مطالعات زبانی، توصیف ارتباط از راه رخدادهای زبانی در سطوح مختلف از جمله متن است. زبان قرآن، از رویکردهای مختلف زبانی و در برخی سطوح مورد مطالعه قرار گرفته است، هرچند در سازمان متن قرآن در چارچوب نظریات جدید زبانشناسی، مورد بررسی قرار نگرفته است. این تحقیق مطالعه موردی سازمان متن روایی ""حضرت موسی""، در سوره اعراف، بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی (2001) است. سه مسأله اصلی، یعنی ظلم و کفر فرعون، رسیدن حضرت موسی (ع) به یقین قلبی و نافرمانی و بت پرستی قوم بنی اسرائیل از ارکان این داستان هستند. در روایت مذکور، پاسخ های متعددی برای حل مسأله نخست از سوی خداوند و حضرت موسی (ع) ارائه می شود که در برخی موارد، ارزیابی آنها مثبت اما نتیجه آن منفی است. طرح نهایی برای رسیدن به راه حل این مسأله، پس از طی چرخه ای نسبتاً طولانی، طرح کشتن فرعون و پیروانش است که با موفقیت انجام می شود. مسأله دوم، بدون طی کردن چرخه طولانی و تنها با دو پاسخ حل می شود، اما در پاسخ به مسأله سوم طرح ها یا پاسخ های ناموفق ارائه می شود که ارزیابی از آن منفی و نتیجه آن در برخی موارد مثبت و در برخی موارد منفی است در این مسأله داستان حاوی مسائل تبعی دیگری است که بعضاً حل نشده یا به عنوان پیامد منفی اعمال شخصیت های داستان باقی می ماند. می توان گفت هرچند الگوی حل مسأله هوئی ساختار داستان را خوب پیش بینی می کند اما در برخی داستانها مثل روایات دینی، مسأله به طور قاطع حل نمی شود.
روانشناسی جنگ در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ و عوامل مؤثر بر آن از موضوعات اصلی یک اثر حماسی است و به تبع ، این موضوع بخش اعظم حماسه حکیم فرزانه توس را نیز به خود اختصاص داده است .از آن جایی که نیروی انسانی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر جریان جنگ است ، شیوه رفتار فرمانده هان و سربازان اساسی ترین نقش را در تعیین جریان جنگ بر عهده دارد و شناسایی و پیش بینی رفتار این افراد مهم ترین عامل در هدایت جریان جنگ است . شناخت روحیات انسان ها ، تحلیل رفتار و پیش بینی رفتار بعدی آن ها که از موضوعات علم روانشناسی است و با آگاهی از این علم می توان رفتار افراد را برای رسیدن به هدفی خاص تحت کنترل درآورد یکی از موضوعات قابل بررسی و پژوهش درشاهنامه است ؛ به عبارت دیگر بررسی و تحلیل روانشناسی افراد نظامی در شاهنامه ما را به دانش روانشناسی این حکیم فرزانه رهنمون می شود . نشان این ادعا شخصیت های واقعی یا پرورده ذهن و اندیشه حکیم توس است که می تواند با به کارگیری اصول و تکنیک های روانشناختی به شیوه ای هوشمندانه و مدبرانه هم رفتار نیروهای خودی را تحت کنترل در آورند و هو با تخریب روحیه افراد دشمن ، مقدمات شکست آن ها را فراهم سازند. هدف پژوهش حاضر ، شناسایی و تحلیل این تکنیک ها و نحوه به کارگیری آنه به وسیله نیروهای جنگی در شاهنامه فردوسی است .