فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مجاز مرسل یکی از عوامل ابهام آفرین در کلام ادبی است. یاکوبسن در بحث خود از قطب¬های مجازی و استعاری زبان، مجاز را روند جایگزینی بر اصل مجاورت می¬داند و آن را از ویژگی¬های بارز نثر به حساب می¬آورد. در حالی که مجاز در کلام ادبی، به ویژه شعر معاصر، به دلیل پیوندها و علاقه¬های تازه¬ای که شاعر بین معنی حقیقی و مجازی ایجاد می کند، عنصری بلاغی محسوب می¬شود. چون مجاز مرسل بر اساس تداعی مجاورت شکل می¬گیرد، به زودی بازشناخته می¬شود و تک معنایی است، از این رو درجه ابهام آن نسبت به سایر مقوله¬های مجازی زبان کمتر است. شاید به همین دلیل است که کاربرد آن در شعر معاصر اندک بوده و شاعران معاصر چندان تمایلی به استفاده از آن در شعر خود ندارند. منتها در همین موارد معدود، گاه به نوآوری¬ها و ابتکاراتی دست زده-اند که نمودار گزینش و ترکیب شاعر از امکانات متعدّد زبانی و بیانگر سبک خاص و نشان دهنده میزان تقلید یا نوآوری آن¬ها در این حوزه بلاغی است. در این مقاله که به شیوه توصیفی - تحلیلی بر روی شعر چهار تن از شاعران معاصر (نیمایوشیج، اخوان ثالث، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد) صورت گرفته، برآنیم ضمن بررسی مجاز مرسل و نقش آن در ایجاد ابهام هنری به تجزیه و تحلیل ابهام¬های حاصل از این مقوله ادبی بپردازیم.
بررسی و تطبیق گزاره های چند معراج نامةکهن و مقایسة آنها با معراج نامة شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار ،کهن ترین و نوترین گزارش های سفر انسان به دنیای ماورای حس نشان داده شده و پس از آن میان سیرهایی که انسان های سنّتی گزارش کرده اند و معراج نامه ای که از« محمّد رضا شفیعی کدکنی» به عنوان نمونه ای از سیر انسان معاصر در دست داریم، مقایسه هایی انجام شده است. این پژوهش نشان می دهد اکثر این سیرها می تواند وقوعی مسلّم داشته باشد و می توان از دیدگاه علمی و بخصوص بر اساس نظریّات یونگ آنها را توجیه نمود. ضمن بررسی بخشی از گزاره های این سیرها نشان داده شده است که تشابه و نکات مشترک این معراج ها، از طرفی وابسته به باورها، ریاضت ها و تأمّلاتی است که این سیرها را موجب می شود و از سویی دیگر به تاثیر پذیری اکثر سیرهای متأخّر از متقدّم مربوط می گردد. همچنین از رویارو قرار دادن مسافران دو طیف سنّتی و معاصرِ دیارِ غیب از طریق ارائه و تشریح گزارش های مستند آنها، نقش جهان ذهنی این دو طیف در آفرینش عناصر این گزاره ها ترسیم شده است و از این رهگذر تعهّد و رسالت آدمیان براساس توجّه به تعریف سنّتی انسان به عنوان حیوانی ناطق و تعریف معاصرین به صورت حیوان سایس در معراج جمعی انسان ترسیم شده است . در پایان یادآوری شده است که انسان معاصر به جای گزارش و به تصویر کشیدن حالات روان های معذّب در عالم ارواح و بهره گیری از استراتژی رعب، در صدد ترغیب و آماده سازی وجدان جمعی برای تهذیب و سالم سازی جامعه از طریق جنبش آگاهانه و حرکت عقلانی و علمی است. دلیل نکوهش بی محابای شاعران در آخرین بخش معراج نامة انسان معاصر نیز همین بی توجّهی آنها به رسالت و تعهّد شعر به عنوان رکن مهمّی از امکانات فرهنگی جامعه است.
قصة شهر سنگستان: اسطورة شکست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به اسطوره و مفاهیم اسطوره ای و حضور آن ها در ذهن شاعران به دلیل مایه وری کم و بیش آن ها از ناخودآگاه قومی و جمعی که حجم عظیمی از محتوای آن را عناصر و مفاهیم اسطوره ای شکل می دهد، گرچه در شعر امری ناگزیر می نماید، گویی در شعر معاصر، به خصوص در شعر شاعرانی که دارای نگرش های فلسفی، اجتماعی یا فکری خاصی هستند، نمود بیشتری دارد و شاعران به شکل گسترده تری به انطباق عناصر اسطوره ای با شرایط جدید یا به خلق اسطوره های جدید از مفاهیم و واقعیت های عصر دست یازیده اند. اخوان ثالث از جمله شاعرانی است که هم حجم وسیعی از عناصر اسطوره های کهن ایران را در شعر خود به کار گرفته و هم تحت تأثیر شرایط اجتماعی تاریخی عصر از مفاهیم و واقعیت های اجتماعی اسطوره سازی کرده است. در این مقاله تلاش شده است تا چرایی و چگونگی خلق اسطورة شکست در شعر «قصة شهر سنگستان» و کیفیت باززایی برخی از عناصر کهنی که در این شعر آمده و شاعر در به تصویرکشیدن «شکست» از آن بهره جسته است مورد بررسی قرار گیرد.
راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
نگاهی به اثرپذیری اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، محقق، منتقد و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، از شاعران موفق و صاحب سبک نسل دوم شعر نیمایی به حساب می¬آید. او تاکنون با انتشار 12 دفتر شعری که در قالب دو مجموعة آیینه¬ای برای صداها و هزارة دوم آهوی کوهی به چاپ رسانده، برگی از دفتر قطور شعر معاصر را به خود اختصاص داده است. این پژوهش میزان اثرپذیری اشعار شفیعی را از آثار قدما مورد بررسی قرار داده است. برخی از منتقدان معتقدند که شفیعی بیشتر شعرساز ماهری است تا یک شاعر، چراکه اشعار او از مضامین، ترکیبات، واژگان و صورخیال تکراری و قدمایی پر است. یافته¬های تحقیق بیانگر این واقعیت است که هرچند رگه¬های ژرفی از سروده¬های بزرگانی چون حافظ، مولانا، سعدی، رودکی و ... و نیز نشانه هایی از شعر شاعران معاصر همانند اخون ثالث، شاملو و ... در اشعار او دیده می¬شود، اما خلاقیت شفیعی در این بین نقشی مضاعف عمل کرده، چنانکه او را از ورطة تقلید صرف رهانیده است و این انتقاد جز در مواردی نادر بر قامت اشعار او راست نمیآید.
آیینه ای برای صداها ( تحلیلی از شعر دکتر شفیعی کدکنی و بررسی بنمایه ها و مضامین شعر او )
حوزههای تخصصی:
معجزات عصر پایان (نقدی بر مجموعه شعر عصر پایان معجزات سروده حمید رضا شکار سری)
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
یادی از آیینه زارهای فرایاد ( تاملی در مجموعه شعر چهارفصل دوستت دارم ، سروده دکتر قدمعلی سرامی )
حوزههای تخصصی:
از چهره های شعر معاصر نگاهی به دیوان امین
منبع:
حافظ اسفند ۱۳۸۸ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
در این ویرانه غربت
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل اسطورهها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینههای باززایی و خلق اسطورهها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره¬ یکی از عناصر عمده سامان¬دهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطوره¬ها اساساً متعلق به دنیای باستان اند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهان¬بینی مردمان آن عصر را تدارک می¬دیده اند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز هم چنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطوره¬ها، فراوان از آن تأثیر می¬پذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست می¬زنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینه¬های ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطوره¬ها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی به خاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطوره¬ها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیت¬های تاریخی اسطوره¬سازی نموده و به آنها خصلت اسطوره¬ای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطوره¬ها در شعر سیاوش کسرایی پرداخته ایم.
فراخوان اندیشیدن (درباره شعر مریم جعفری آذرمانی)
منبع:
شعر پاییز ۱۳۸۸ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
ناامیدی های م.امید (مهدی اخوان ثالث)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه در شعر احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار گرایی ادبی یکی از روشهای تحلیل است که در دهه 1960 به اوج شکوفایی رسید و ریشه آن را در زبان شناسی ساختارگرا باید جست. تقابل های دوگانه اساس تفکر ساختارگرا است. در این مقاله، شعر احمد رضا احمدی بر مبنای همین تقابل تحلیل شده است که ما را به شناخت متفاوت و تازه ای از شعر او رهنمون می گردد.احمدی، از شاعرانی است که با انتشار کتاب طرح در سال 1341 به عنوان بنیان گذار موج نو شناخته شد.تقابل هایی که مد نظر است، در سه دسته کلی حضور و غیاب جای می گیرند:1. بینش نوستالژیک (کودکی/ بزرگسالی، وضعیت مطلوب گذشته/ وضعیت نامطلوب امروز) 2. مرگ و زندگی 3. شکوه و شکایت (ارزشها/ ضد ارزشهای شعری گذشته و زمان حال شاعر، ارزشها/ ضد ارزشهای اخلاقی، انسانی ...). نتایج به دست آمده نشان می دهد، تعداد اشعاری که در شکوه و شکایت جای می گیرند، بیش از دیگر تقابلهاست. تقابل عمده شعر احمدی، تقابل بین فرم و محتوا است؛ همان تقابل شکل های جدید موج نویی با محتوای اندوهناک.همچنین پیشنهادهای شعری احمدی را در حوزه های زبانی و فرمی در اشعار شاعرانی چون، علی باباچاهی، سید علی صالحی و همچنین شعر شاعران حرکت و پست مدرن می توان مشاهده کرد.
سهراب سپهری، اندیشه ای عادت ستیز، شعری هنجارگریز؛ بررسی سه دفتر شعر «صدای پای آب، مسافر و حجم سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر می گیرد و از افراط و تفریط های پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری می جوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان می دهد که اندیشه عادت ستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونه های فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او موکد این امر است. نکته قابل تامل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حس آمیزی و ... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارایه مضامین و اندیشه های عرفانی است و از سویی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی می کند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمی توان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی)- که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
امپراتور اقلیت
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی: