فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴٬۲۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر سودمندی درک شده، سهولت استفاده، لذت، اعتماد و نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده با نقش میانجی نگرش مصرف کننده می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه ی مورد پژوهش شامل تعداد مشتریان برق خورشیدی خانگی شهر یزد که 730 نفر می باشد. جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 384 نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نتایج پژوهش نشان می دهد که متغییر سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(203/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(228/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(114/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(117/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی با نقش میانجی نگرش مشتریان(303/0) نگرش مشتریان بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(190/0) سودمندی درک شده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(136/0) سهولت استفاده بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(107/0) لذت بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(271/0) اعتماد بر قصد استفاده مشتریان برق خورشیدی خانگی(364/0) نفوذ اجتماعی بر قصد استفاده (132/0)در مشتریان برق خورشیدی خانگی تاثیر معنادار دارد.
طراحی مدل موانع عملکرد بهینه زنجیره تامین بنگاه های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
265 - 281
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی تاثیر نقش مولفه های موثر بر عملکرد زنجیره تامین بنگاه های کوچک و متوسط بپردازد. به عبارتی دیگر هدف پژوهش حاضر شناسایی متغیرهای بحرانی تاثیرگذار بر عملکرد زنجیره تامین است. این پژوهش از نوع اکتشافی و از لحاظ شیوه انجام کار توصیفی- پیمایشی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها بالای 7/0 بود. برای آزمون روایی سوالات از اعتبار محتوا استفاده شد که برای این منظور از نظرات متخصصان، اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استفاده گردید. جامعه آماری در این پژوهش تولیدکنندگان و صادرکنندگان شرکت های کوچک و متوسط بودند، که از بین آنها 470 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده و در نهایت 9 عامل موانع عملیاتی، موانع تامین، موانع مالی، موانع بهبود محصول، موانع تقاضا، موانع دولتی، موانع محیطی، موانع اجتماعی، موانع اقتصادی به عنوان موانع اصلی عملکرد بهینه زنجیره تامین شناسایی شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که 9 عامل به دست آمده می توانند حدود 6/61 درصد واریانس تمامی شاخص ها را تبیین نمایند که مقدار قابل قبولی است. عامل اول موانع عملیاتی با درصد واریانس استخراج شده 7/13 درصد مهم ترین عامل بوده و عامل دوم موانع مالی 3/11 درصد واریانس کل را تبیین می کند.
تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری هوشمند بر مبنای تئوری داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری و بررسی چگونگی تأثیرگذاری عامل های مدل بر روی همدیگر و راهکارهای عملی در راستای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری می باشد. از این رو با توجه به رویکرد ترکیبی در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه عمیق با 12 تن از خبرگان (مدیران آژانس های گردشگری و اساتید دانشگاه که دارای دارای مدرک تحصیلی مدیریت جهانگردی، مدیریت هتلداری و رشته کارآفرینی گردشگری می باشند)، به تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری پرداخته است. این الگو مشتمل بر شش تم اصلی: 1) شرایط علی (عوامل ساختاری، عوامل محیطی و عوامل رفتاری)؛ 2) شرایط زمینه ای(فرهنگ سازمانی، بلوغ سازمانی، یادگیری سازمانی، شرایط محیط کاری و چشم انداز سازمانی)؛ 3)شرایط مداخله گر (موانع سازمانی و موانع اطلاعاتی و انگیزشی)؛ 4) مقوله محوری(مدیریت و توسعه استعداد در بخش گردشگری)؛ 5) راهبردها(استعداد یابی، استعداد گماری، استعداد خواهی و استعداد داری)؛ 6) پیامدها(پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی) می باشد. سپس در گام دوم با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در میان 300 نفر از مدیران و کارکنان آژانس های گردشگری مدل حاصله مورد برازش، اعتباریابی و آزمون قرار گرفت. در مرحله کمی براساس روش تحقیق همبستگی روابط میان متغیرهای مدل اولیه و ضرایب تأثیرگذاری هرکدام در تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری تعیین گردید. براساس نتایج آماری تحقیق به ترتیب شرایط علی با ضریب 28%، شرایط زمینه ای با ضریب 25% و شرایط مداخله گر 19% بر مقوله محوری تأثیرگذار بودند. کمترین تأثیرگذاری بر مقوله محوری مربوط به شرایط مداخله گر و بیشترین تأثیرگذاری مربوط به شرایط علی است. همچنین میزان تأثیرگذاری مقوله محوری بر راهبردها 37% ، میزان تأثیرگذاری شرایط زمینه ای بر راهبردها 33% و میزان تأثیرگذاری شرایط مداخله گر بر راهبردها 16% می باشد که بیشترین تأثیر مربوط به مقوله محوری است. تأثیر راهبردها در مدل بر پیامدهای 61% بوده است.
طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
استفاده از بازاریابی دیجیتال به عنوان کانال ارتباطی و فروش منجر به نیاز و استفاده از سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت صحیح اطلاعات شرکت شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل پیاده سازی بازاریابی بنگاه به بنگاه با تأکید بر مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده از نوع مطالعات پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و استادان دانشگاه است که به روش گلوله برفی انتخاب شده است. نمونه گیری در بخش کم ّی به صورت هدفمند با 35 نفر از خبرگان و متخصصان بازاریابی دیجیتال انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز با پرسشنامه است. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین است که با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا (MAXQDA) و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شده است. روش اعتبار سنجی در بخش کمّی نیز بر مبنای آزمون همبستگی کندال است. یافته های پژوهش (6 مقوله کلی، 25 مقوله فرعی و 173 مفهوم اصلی) شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرف ی پدی ده مح وری و ارائه راهبردهای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه و شناسایی پیامدهای آن است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران شرکت برای پیاده سازی بازاریابی دیجیتال بنگاه به بنگاه به عواملی مانند مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی (تحلیلی، مشارکتی و عملیاتی) توجه کرده اند و به دنبال آن بر تضعیف عوامل بازدارنده و تقویت عوامل مثبت و تأثیرگذار همت ورزیده اند.
قبیله گرایی برند در جهت حمایت از صنایع داخلی؛ چگونگی شکل گیری قبیله گرایی برند با روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
55 - 90
حوزههای تخصصی:
در مدیریت بازاریابی حالتی وجود دارد که طی آن گروهی از مشتریان بر اساس اعتقادات و تعصبات مشترک در بستر فضای مجازی اقدام به تشکیل گروه های حمایت از برند و تبلیغ برای یک برند می نمایند. این مفهوم اگر در راستای حمایت از محصولات تولید صنایع داخل مورداستفاده قرار گیرد، می تواند یک راهبرد مناسب باشد که با بهره گیری از تعصبات مشترک و ایجاد علاقه و وفاداری به محصولات تولیدشده توسط صنایع داخلی، این صنایع و تولیدات آن ها را به سمت موفقیت رهنمون سازد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیدایش قبیله گرایی برند و چگونگی شکل گیری قبیله گرایی برند با روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است که ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کد گذار میان گذار آزمون شد. همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های قبیله گرایی برند و ارائه مدل چگونگی شکل گیری این مفهوم است. مدل قبیله گرایی برند در این پژوهش در چهار سطح اصلی و بر اساس بسترهای شکل گیری، عوامل همبسته و مداخله جو، ابعاد قبیله گرایی برند و پیامدهای آن تدوین شده است.
تأثیر جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی با نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در کسب وکارهای کوچک و متوسط (مورد مطالعه: کسب وکارهای مجازی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
کسب وکارها در زمینه فعالیت های مبتنی بر بازاریابی دیجیتال نگرش مثبتی را در ذهن مصرف کنندگان خود ایجاد می کنند و با تعهد به اصول قابلیت های بازاریابی تصویر بهتری از خدمات خود را ارائه می دهند؛ بنابراین امروزه توسعه عصر دیجیتال عملکرد کسب وکارها را متحول کرده است. در مطالعه حاضر تأثیر جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی با نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در کسب وکارهای مجازی کوچک و متوسط بررسی می شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی است؛ بنابراین در دسته پژوهش های همبستگی قرار می گیرد. همچنین، این پژوهش به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کسب وکارهای مجازی شهر ارومیه به تعداد ۱۰۰۲ تشکیل می دهد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و در راستای بهبود نتایج تعداد ۲۸۱ کسب وکار مجازی کوچک و متوسط است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بر اساس ۵ نقطه ای لیکرت است. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادله های ساختاری و به کمک نرم افزار SPSS26 وSmartPLS-3 انجام شد. نتایج نشان داد که جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی و بر قابلیت های بازاریابی دیجیتال و قابلیت های بازاریابی دیجیتال بر عملکرد بازاریابی تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در ارتباط بین جهت گیری دیجیتال و عملکرد بازاریابی نیز با آزمون سوبل تأیید شد.
بررسی عوامل موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی بکار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. بطوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. بطورکلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه بصورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.
تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش: نقش میانجی صمیمیت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم محیط فروش در نتیجه تغییرات رفتاری، فناورانه و مدیریتی بسیار پیچیده شده است. شناسایی عواملی که موجب ارتقای عملکرد فروش می شوند، جنبه مهمی از شغل مدیران فروش به شمار می رود و می تواند در بقا و موفقیت شرکت تأثیری حیاتی داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش با توجه به نقش میانجی صمیمیت مشتریان می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. همچنین از لحاظ گردآوری داده ها نیز یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران شرکتهای صنعتی در شهر اراک ایلام می باشد که تعداد آنها برابر با 210 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه نیز با با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد می باشد. بدین صورت که برای سنجش متغیر بازاریابی گوشه ای از پرسشنامه استاندارد دالگیک (2017)، برای سنجش متغیر صمیمیت مشتریان از پرسشنامه استاندارد مولیا و همکاران(2020) و برای سنجش متغیر عملکرد فروش نیز از پرسشنامه استاندارد میکائیل و استفان(2020) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش و ابعاد آن یعنی؛ پذیرش توسط مشتریان، وفاداری مشتریان، بهینه سازی قلمرو فروش و سهم بازار در شرکتهای صنعتی شهر اراک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی صمیمیت مشتریان نیز در تاثیرگذاری بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش تائید شده است.
تحلیلی بر ارتباط شخصیت مردانه و زنانۀ برند و ارزش ویژۀ برند مشتری محور در صفحات اینستاگرام محصولات مصرفی تند گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان امروزی به دلیل تعدّد انتخاب و بهتر شدن کیفیت محصولات در زمان تصمیم گیری تنها به جنبه های کارکردی محصول توجه نمی کنند و در بسیاری از موارد در تصمیم گیری های خود جنبه های نمادین برند را دخیل می کنند. حضور پررنگ انسان امروزی در شبکه های اجتماعی نیز برای برندها فرصت مناسبی است تا انسان با حضور خود در این فضا بیش ازپیش با مشتریان خود تعامل داشته باشد و از این طریق خود را از صرف یک محصول کارکردی به شخصیتی تبدیل کند که با مشتری تعامل دارد. ارزش ویژه برند مشتری محور در بستر شبکه های اجتماعی به عنوان توانایی ایجاد وضعیت روانی در ذهن مصرف کنندگان در تعامل با برند تعریف می شود. در پژوهش حاضر چگونگی ارتباط بین ارزش ویژه برند مشتری محور با ابعاد جنسیت برند به عنوان یک بُعد از شخصیت برند (جنبه ای نمادین و غیر کارکردی برند است) در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام بررسی شده است. همچنین، علاوه بر ارتباط مستقیم این دو متغیر، تأثیر ابعاد شخصیت مردانه و زنانه برند نیز بر ارزش ویژه برند مشتری محور با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی با برند سنجیده شده است. برای سنجش روابط مطرح شده 391 پرسشنامه ازسوی مصرف کنندگان فعّال اینستاگرام برندهای محصولات مصرفی تند گردش تکمیل شد. نتایج تحلیل روابط فوق با استفاده از مدل سازی معادله های ساختاری نشان داد که دو بُعد جنسیت برند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با دو متغیر عشق به برند و تعامل عاطفی مصرف کننده بر ارزش ویژه برند مشتری محور تأثیر مثبت و معنادار دارد. به طور تقریبی، تأثیر هر دو بُعد با ضریب تأثیر کمتر از یک درصد به یک اندازه بود.
شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اینکه کسب وکارهای الکترونیک در جامعه در حال گسترش است، صنعت بیمه باید در این زمینه گام بردارد و اطلاعات خود را درزمینه بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک بیشتر کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد توسعه بازاریابى دیجیتال کسب و کار هاى الکترونیک صنعت بیمه در ایران صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نظر ماهیت و هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل عاملی شامل کارشناسان صنعت بیمه در سراسر کشور و در بخش AHP نیز شامل خبرگان این صنعت بوده است. در بخش تحلیل عاملی تعداد ۳۸۴ نمونه به روش نمونه گیری در دسترس و در بخش AHP نیز 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین، ابزار مطالعه میدانی در این پژوهش پرسشنامه است که برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه و روایی محتوا، آلفای کرونباخ به ضریب آلفای کرونباخ تبدیل شد. در پژوهش حاضر ابتدا شاخص های بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از مرور پیشینه پژوهش استخراج و سپس برای بررسی داده های پژوهش و شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و در نهایت، برای تأیید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و نیز برای رتبه بندی آنها از تکنیک AHP استفاده شده است. ابعاد شناسایی شده شامل تشکیلات دیجیتالی سازمان، پژوهش های بازاریابی و عوامل مربوط به مشتری بوده است. نتایج حاصل از تکنیک AHP نشان داد که تبلیغات پیامکی، تبلیغات محیطی و ارتباط با مشتری سه شاخص برتر در میان سایر شاخص ها هستند.
Analysis of Supply Chain Anti-fragility in the Textile Industry Using the Best-Worst Method and CoCoSo(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
112 - 125
حوزههای تخصصی:
The economic conditions prevailing in the country, sanctions, rapid changes and transformations of the markets, and the complexity and disorder of the market environment, have made it necessary to pay attention to the anti-fragility approach in the industries. One of the most interesting industries is the textile industry. Hence, due to the strategic nature and having a large domestic consumption market, the textile industry must be anti-fragile in order to quickly adapt to new conditions and maintain and improve its competitive value in a safe and stable condition. This research was conducted with a review of the literature in order to achieve the anti-fragility of textile industries throughout the supply chain. We identified the anti-fragility components and weighed them using the best-worst method. Then, we reviewed the literature on the textile industry and interview the experts in this industry, to identify and evaluate the fragility factors. By using the CoCoSo method the most important factors that disrupt anti-fragility were ranked. Finally, the results of the research showed that the components: unexpectedness, Adequate supervisors, and Attraction are the most important components. Also, the results obtained from the CoCoSo method showed that the of ''Lack of investment in the (clothing) industry", "Saturation of the market with counterfeit brands due to the structural weakness of the distribution and smuggling network", and "Undeveloped distribution network" are the most important in the supply chain of the textile industry.
سنجش عوامل مؤثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر موفقیت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی با رویکرد آمیخته است. از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی جامعه آماری، اعضای هیأت علمی حوزه علوم انسانی، موسسات و بنیان گذاران شرکت های دانش بنیان، صاحب نظران و متخصصان حوزه تجاری بودند که 10 نفر بعد از اشباع نظری به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود که به روش داده بنیاد تحلیل شدند. استراتژی تحقیق در بخش کمی، به صورت پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری، شامل 257 از اعضای هیات علمی گروه علوم انسانی بودند که 154 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Smart PLS، نشان داد که عواملی همچون ساختار دولت، ساختار کشور، ساختار دانشگاه های کشور، دیدگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی، ماهیت تحقیقات علوم انسانی و زیرساخت های کشور بر تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارند. تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی بر رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی تاثیر معنی داری دارد. همچنین رویکرد دانشگاه های کشور و بهره گیری شرکت های زایشی پژوهشی بر بهره-وری تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تاثیر معنی داری دارد. نقش تعدیلگری ارتباط دانشگاه با صنعت و بازار، سیاست گذاری دولت، آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی، سیاست گذاری دولت و آموزش تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی تأیید شد.
نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
133 - 174
حوزههای تخصصی:
مدیریت برندهای چینی در بازار ایران در گرو درک ذهنیت مصرف کنندگان ایرانی از برند مبدأ کشور چین است. هدف پژوهش حاضر نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین است. برای این منظور از فن استخراج استعاره زالتمن (زیمت) برای شناسایی سازه های ذهنی و از روش نقشه مفهومی برند (بی سی ام) برای نگاشت نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش ناظرهای افتخاری سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه روش زیمت دوازده نفر و حجم نمونه روش بی سی ام صد نفر است. بر اساس نتایج پژوهش نقشه ذهنی مصرف کنندگان ایرانی نسبت به برند مبدأ کشور چین دارای شش تداعی مثبت و هجده تداعی منفی است. تداعی های مثبت شامل قیمت پایین، تنوع بالا، صرفه جویی، قدرت انتخاب بالا، دسترسی بالا و پس انداز و تداعی های منفی شامل کیفیت پایین، کپی کاری، دوام پایین، پرستیژ پایین، تقلب، تولید انبوه، جنس نامرغوب، ریسک عملکرد، دزدیدن مشاغل کشور، خیانت به کشور، خیانت به صنایع کشور، نابودی اقتصاد کشور، ظاهرنمایی، کیفیت زندگی پایین، بی مصرف، جهانخواری، خیانت به تنوع زیستی، خیانت به محیط زیست است.
مدل خلق ارزش از کلان داده در بازاریابی؛ رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
83 - 113
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به شناسایی زمینه های کاربرد و چگونگی بهره برداری از کلان داده ها در بازاریابی می پردازد. رشد روزافزون داده های حاصل از فعالیت کاربران در اینترنت، شبکه های اجتماعی، رایانش ابری، حس گر ها و تلفن های همراه؛ حجم زیادی از کلان داده مرتبط با حوزه بازاریابی را تولید کرده است. پردازش مداوم این داده ها باهدف فهم روابط، الگوها و چارچوب های بنیادی به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس منطق حا کم بر روش تحقیق فراترکیب، 47 منبع با بهره گیری از متدولوژی کسب بررسی و زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل مقالات 170 کد با روش کدگذاری زنده و کدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی استخراج و در 21 تم و 7 مقوله دسته بندی شدند. به صورت خلاصه و بر اساس مدل مستخرج از یافته های پژوهش می توان چهار بخش: ارزش استراتژیک کلان داده در بازاریابی؛ ارزش اطلاعاتی؛ فرایند تولید و بازتولید اثر و هسته مرکزی مدل را تفکیک کرد. بر این اساس در لایه اول ارزش استراتژیک کلان داده مطرح می گردد. افزایش سطح بینش و تصمیم گیری هوشمندانه و به موقع و بهبود موضع رقابتی و ... در این لایه مطرح می شود؛ این لایه سطح دوم یعنی ارزش اطلاعاتی را متأثر کرده و درنهایت فرایند تولید و بازتولید اثر کلان داده در تصمیم گیری و سیاست گذاری های حوزه بازاریابی را در فرآیندی هم افزا متأثر خواهد کرد. مجموع اثرات این مدل بر فرآیندهای جذب و حفظ مشتری اثرگذار خواهد بود که از آن می توان به عنوان هسته مرکزی مدل یادکرد.
اکتشاف و تحلیل درونی نظام یافته عوامل کلان فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست سازمان در زمان دورکاری؛ رویکرد تحلیل مقوله
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کووید-۱۹ از حدود دو سال گذشته، بسیاری از سازمان ها و دولت ها را ناگزیر از تدوین و پیاده سازی فرآیند دورکاری از منزل به صورت حداکثری نمود. به دلیل ماهیت بحرانی موضوع، سازمان های کمی از آمادگی لازم برای اجرای فرآیند دورکاری برخوردار بودند؛ لذا این مسئله، چالش های متعددی را برای اثربخشی عملکردی سازمان ها ایجاد نموده است. در این پژوهش با رویکرد اکتشافی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که مهم ترین عوامل فرهنگی مرتبط با موفقیت و شکست اقدامات دورکاری در موضوع اثربخشی عملکرد سازمانی چیست. برای پاسخ به این پرسش از تحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه نیمه ساختارمند با افراد یک سازمان دورکار استفاده شده است. افراد مورد مصاحبه، کارکنان و مدیران سازمان می باشند و سوالات مصاحبه به صورت پایان باز و آزاد پرسیده شده است. برای تحلیل داده ها از کدگذاری به روش تحلیل مضمون استفاده شده و مضامین اصلی به عنوان اصلی ترین عوامل فرهنگی در رفتار سازمانی مورد بحث قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مواردی چون احساس عدالت در سازمان، فرهنگ ارتقای شغلی، انعطاف پذیری سازمان و نگرش نسبت به پاداش و جبران خدمات از جمله مهم ترین عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست دورکاری در سازمان از نظر کارکنان هستند. در طرف مقابل، نحوه نظارت بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی از منظر مدیران به عنوان مهم ترین عوامل مطرح شده است.
کمینه سازی ریسک اعتبار مشتریان با استفاده از تشخیص میزان ریسک در بانکها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
361 - 375
حوزههای تخصصی:
روش های زیادی برای محاسبه ریسک اعتبار مشتریان یک فرد یا یک موسسه وجود دارد، اما ما در این مقاله به دنبال پیش بینی مقدار ریسک اعتبار مشتریان در بخش های مختلف مانند صنعت، کشاورزی با توجه به شاخصهای اقتصادی مانند نوسانات نرخ ارز هستیم. این محاسبات موجب می شود تا ابتدای هر سال مبلغ های مورد نیاز برای تخصیص به بخش و شهرهای مختلف مشخص گردد تا کمینه میزان ریسک اتفاق افتد. ما در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به بانک های استان سمنان، میزان ریسک اعتبار مشتریان را در بخش های مختلف و در شهرهای مختلف محاسبه کرده ایم بدین صورت که با استفاده از خوشه بندی ابتدا عوامل موثر در عدم بازپرداخت ها را مورد بررسی قرار می دهیم، سپس با استفاده از خوشه بندی نمراتی به هر خوشه داده ایم، در ادامه نمره هر شهر در هر بخش با استفاده از نمره بازگشت تسهیلات و خوشه بندی را محاسبه کرده ایم. با توجه به نتایج عددی نتیجه می گیریم که شاهرود به عنوان قطب کشاورزی در استان سمنان شناخته شده است لذا تخصیص منابع کشاورزی در این شهر بهتر می باشد و در نقطه مقابل آرادان اصلا وضعیت خوبی در کشاورزی ندارد. همچنین سمنان نیز قطب صنعتی می باشد و به همین علت تخصیص وام های بخش صنعت در این شهر از بازدهی بیشتر برخوردار می باشد، در مقابل میامی اصلا یک شهر صنعتی نیست و در این بخش نباید بودجه ای دریافت کند.
تأثیر شبکه سازی بر عملکرد فروش: بررسی نقش میانجی خلاقیت و رضایت شغلی (مورد مطالعه: نمایندگی بیمه کوثر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شبکه سازی در سازمان می تواند اعتبار فرد را به گونه ای افزایش دهد که منجر به جایگاه والاتر و احساس موفقیت شغلی وی شود. افزایش رفتارهای شبکه ای فروشنده، به طور مؤثری در ارتقا بینش عملی و به طور کلی نیز کمک کننده به خلاقیت در کار و بهبود عملکرد فروش است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شبکه سازی فروش با خلاقیت و رضایت شغلی بر عملکرد فروش است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان فروش نمایندگی های بیمه کوثر مشهد به تعداد حدود 400 نفر است که به روش تصادفی ساده، 250 نفر از میان آنان انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای با 28 سؤال بود که روایی صوری آن با استفاده از نظر خبرگان، روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و در نهایت، روایی پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی تأیید شد. تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS22 وSmartPLS3 انجام شد. نتایج حاکی از این بود که رفتار شبکه سازی بر عملکرد فروش با میانجیگری خلاقیت و رضایت شغلی تأثیر مثبت و معنا دار دارد. همچنین، تأثیر مثبت و معنا دار رفتار شبکه سازی حرفه ای و شبکه سازی با مشتریان بر خلاقیت فروشنده تأیید شد. علاوه بر این، تأثیر رفتار شبکه سازی با همتایان و مشتری بر رضایت شغلی تأیید شد. درنهایت، تأثیر مثبت و معنا دار خلاقیت و رضایت شغلی بر عملکرد فروش تأیید شد؛ اما تأثیر رفتار شبکه سازی با همتایان بر خلاقیت و رفتار شبکه سازی حرفه ای بر رضایت شغلی تأیید نشد.
تاثیر بازاریابی پیامکی بر ادراک مصرف کننده از ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
552 - 566
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی پیامکی(پیام های شخصی شده، پیام های تعاملی و پیام های عمومی) بر ادراک مصرف کننده از ارزش ویژه برند (آگاهی به برند، تداعیات برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی کمی- تجربی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران تلفن همراه تشکیل می دهند و از میان آن ها ۴۰۰ نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، نمونه پژوهش را تشکیل می دهند. در تجزیه و تحلیل داده ها، جهت توصیف ویژگی های جمعیت شناختی نمونه از فنون آمار توصیفی و جهت آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی شامل مدل معادالت ساختاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها، بسته های نرم افزاری «اس.پی.اس.اس» و «آموس» می باشند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، بازاریابی پیامکی با ضریب ۹۸/۰ بر آگاهی از برند، با ضریب ۶۵/۰ بر تداعیات برند، با ضریب ۴۵/۰ بر کیفیت ادراک شده، با ضریب ۷۵/۰ بر وفاداری به برند، تاثیر مستقیم دارد. بازاریابی پیامکی تاثیر بیشتری بر آگاهی از برند با ضریب ۴۷/۰، تاثیر بیشتری بر تداعیات به برند با ضریب ۵۴/۰، تاثیر بیشتری بر کیفیت ادراک شده با ضریب ۵۲/۰، تاثیر بیشتری بر وفاداری به برند با ضریب ۵۶/۰ نسبت به زمانیکه اجازه پیامک داده نمی شود، دارد(در حالت ارسال پیام با اجازه مشتری).
بررسی علم سنجی ادبیات مدل های درآمدی نوآوری های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل های درآمدی در نوآوری اجتماعی، که نقش مهمی در تضمین پایداری مالی ایفا می کند، انجام شد. از طریق تجزیه و تحلیل کتاب سنجی ادبیات تحقیق در مورد این موضوع، این مطالعه با هدف شناسایی شکاف ها در دانش، مشارکت کنندگان قابل توجه، روندهای نوظهور و زمینه هایی برای تحقیقات آینده انجام شد. این روش شامل بررسی سیستماتیک ادبیات با استفاده از پایگاه داده وب آف ساینس و تکنیک های کتاب سنجی مانند استناد و تحلیل استنادی و تحلیل هم استنادی پویا بود. یافته های این مطالعه چهار حوزه موضوعی مهم را نشان داد، از جمله «مدل های کسب وکار برای نوآوری اجتماعی: رویکردهای مقرون به صرفه و پایدار»، «کاوش مدل های درآمدی نوآوری اجتماعی: استارت آپ های دایره ای»، «کاوش مدل های درآمدی و نوآوری مدل کسب وکار». در شرکت های اجتماعی و کارآفرینی پایدار، و «کاوش مدل های کسب وکار برای تأثیر اجتماعی و رفاه». این تجزیه و تحلیل همچنین شکاف های تحقیقاتی را در این موضوعات شناسایی کرد و راه های بالقوه ای را برای تحقیقات آینده پیشنهاد کرد. محدودیت های مطالعه تأیید شد، از آنجا که مطالعه فقط بر مقالات پایگاه داده وب آف ساینس متمرکز بود، این ممکن است بر نتایج تأثیر بگذارد. با این وجود، این مطالعه یک نقشه راه برای محققان آینده که علاقه مند به مطالعه ارزیابی تأثیر نوآوری اجتماعی هستند ارائه می دهد و به پیشرفت تحقیقات نوآوری اجتماعی کمک می کند. این یافته ها بینش های ارزشمندی را برای سیاست گذاران، شاغلین و محققان در توسعه و اجرای مدل های درآمدی که از پایداری مالی نوآوری اجتماعی حمایت می کنند، ارائه می کند.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر ساماندهی منابع انسانی با رویکرد سبز با استفاده از شاخص های تصمیم گیری چند معیاره در اداره کل مالیاتی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی مولد مهمترین سرمایه سازمان تلقی می گردد که می تواند موجبات تغییر و تحول در سایر عوامل سازمانی و نتایج اساسی را فراهم آورد. اگر تا دهه های گذشته معیار برتری یک کشور حجم نیروی انسانی، سلاح های مدرن، ارتش نیرومند، سرزمین وسیع یا منابع زیرزمینی گسترده و حق وتو در مجامع بین المللی بود، از این پس قدرت یک کشور به کیفیت نیروی انسانی و سطح بهره وری آن بستگی دارد. هدف این پژوهش رتبه بندی عوامل مؤثر بر ساماندهی منابع انسانی با رویکرد سبز با استفاده از شاخص های تصمیم گیری چندمعیاره در اداره کل مالیاتی استان ایلام است. جامعه آماری مورد پژوهش را 25 نفر از نخبگان دانشگاهی و خبرگان نظام مالیاتی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است. از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات آمیخته توصیفی- تحلیلی میباشد. در این پژوهش، جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رحیمی و همکاران(1400) استفاده شده است. برای رتبه بندی عوامل مؤثر بر ساماندهی منابع انسانی با رویکرد سبز با استفاده از شاخص های تصمیم گیری چندمعیاره در اداره کل مالیاتی استان ایلام در این تحقیق از روش تاپسیس استفاده گردید. بر اساس نتایج تاپسیس، پیامدهای مرتبط با جامعه رتبه اول را کسب کرده است. اهداف سازمانی و عدم توجه به فضای تعاملی سازمان با جامعه رتبه دوم و راه اندازی سیستم اطلاعات رتبه سوم را کسب کرده اند.