فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و ویلیام وردزورث، شاعر انگلیسی اواخر قرن هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم، به دو زمان و دو فرهنگ و سنت شعری متفاوت تعلق دارند. اما، به رغم تفاوت های بارز از جهت شیوه بیان، به مضمون کم و بیش مشابهی می پردازند. هدف این مقاله بررسی همین مضمون مشابه است. مبنای این مقایسه شعر «صدای پای آب» از سپهری و شعر «صومعه تین ترن» از وردزورث است. این دو شعر، که هم از قوی ترین اشعار این دو شاعر شمرده می شوند هم به بهترین وجهی بیانگر افکار آنان هستند، از حیث قالب و شمار ابیات متفاوتند: «صومعه تین ترن» در 159 بیت و «صدای پای آب» در 367 بیت است. قالب «صدای پای آب» نام مشخصی ندارد، فقط، به اعتبار شمار ابیات، می توان آن را شعر بلند خواند. شعر وردزورث در قالب قصیده وار است، هر چند شمار ابیات بندها مساوی نیست. شعر بی قافیه و، در نوع خود، از زیباترین نمونه ها در ادبیات انگلیسی است. در ادامه مقاله، نخست خلاصه ای از دو شعر را آورده ام و، پس از بیان کلیاتی در باب ساختار و زبان این دو منظومه، به مقایسه آنها از حیث مضمون پرداخته ام ...
شیرین و پاملا: بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی و پاملای ساموئل ریچاردسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاملا یا پاداش پاکدامنی رمانی از ساموئل ریچاردسون نویسنده انگلیسی است که شباهت های فراوانی با منظومه ی خسرو و شیرین نظامی گنجوی دارد. در مقاله ی حاضر به مقایسه ی این دو اثر و بیان شباهت های آنها پرداخته شده است. در هر دو داستان مردی ثروتمند، مشهور و هوسباز در پی کامجویی از شخصیت زن داستـان است و شخصیت زن هـرچنــد در عمـق وجــود خود عاشق مرد مقابل است ولی در برابر هوسبازی های او مقاومت می کند و خواستار ازدواج رسمی است. سرانجام شخصیت مذکر به ازدواج رسمی با زن مورد علاقه ی خود تن می دهد و عشق سبب تحول تدریجی و مثبت در او می شود. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است.
بررسی تطبیقی تمثیل در انگلیسی و فارسی: مطالعه ای موردی در دو کتاب منطق الطیر عطار و سیر و سلوک زائر جان بانی ین (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین التمثیل فی الإنجلیزیة والفارسیة؛ منطق الطیر لعطار ورحلة السائح لجون بنیان نموذجا)
حوزههای تخصصی:
تمثیل همواره به عنوان یکی از انواع ادبی محبوب در تمامی ملل پذیرفته شده است و به عبارتی می توان آن را قالب ادبیای جهانی دانست؛ علاوه بر این، مفهوم سیر و سلوک یا سفر عارفانه به صورت تمثیلی مکررا در قالب هایی نظیر شعر و داستان های ادبی به کار رفته است. از نمونه های تمثیلی منظوم در فارسی می توان از منطق الطیر عطار و در انگلیسی از نمایش منظوم مرگ سرخ اثر ادگار آلنپو یاد کرد و از نمونه های تمثیلی منثور می توان از قصه غربت غریبه اثر شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی و در انگلیسی از سیر و سلوک زائر و بسیاری دیگر، نظیر کمدی الهی دانته نام برد.مقاله حاضر برآن است تا از گذر بررسی تطبیقی کتاب های سیر و سلوک زائر و منطق الطیر، تفاوت ها و نیز شباهت های بین این دو اثر را از لحاظ محتوا، داستان پردازی، شخصیت پردازی و مضمون سفر معنوی مشخص سازد.چکیده عربی:یعتبر التمثیل من الأنواع الأدبیة المحببة لدی جمیع الأمم باعتباره شکلا أدبیا عالمیا. وهناک نماذج تمثیلیة منظومة فی الأدبین الفارسی والإنجلیزی کمنطق الطیر لعطار النیسابوری، ومسرحیة الموت الأحمر لإدغار آلان بو، کما أن هناک نماذج تمثیلیة منثورة فی الأدبین کقصة غربة الغریب لشیخ الإشراق شهاب الدین السهروردی، ورحلة السائح لجون بنیان، والکومیدیا الإلهیة لدانتی. یحاول هذا المقال أن یدرس کتابی منطق الطیر، ورحلة السائح دراسة مقارنة، لیحدد المفارقات والمشابهات بین الأثرین من حیث القصّ، والشخصیات، ومضمون الأسفار المعنویة. وأخیرا یبدو أن عطار النیسابوری وجون بنیان بالرغم من عیشهما فی عصرین مختلفین، وانتماءهما إلی طقوس دینیة متباینة، استطاعا أن یعبّرا عن مفهوم الأسفار المعنویة فی شکلین أدبیین مختلفین النظم والنثر، وعبر العناصر المشترکة کخلق الرموز، والشخصیات التمثیلیة بحیث یمکن اعتبار بعض الشخصیات فی کتاب رحلة السائح مماثلا لبعض الطیور فی منظومة منطق الطیر.
مقایسه عناصر بلاغی - استعاره - در حبسیات خاقانی و ابوفراس (عنوان عربی: دراسة العناصر البلاغیة للاستعارة فی حبسیات خاقانی، ورومیات أبی فراس)
حوزههای تخصصی:
بی شک رومیات ابوفراس حمدانی -شاعر قرن چهارم هجری- شهرت و آوازه ای ماندگار در ادبیات عربی دارد. به استناد پژوهش های محققان درطول تاریخ، رومیات ابوفراس مورد مطالعه و استفاده بسیاری از شاعران و ادیبان واقع شده و خواسته یا ناخواسته تاثیراتی بر آثار ادبی آنان گذاشته است.یکی از این آثار ادبی قابل تامل، در تاثیرپذیری از رومیات ابوفراس، حبسیات خاقانی شروانی -شاعر پرآوازه قرن ششم- است. در این مقاله، حبسیات هر دو شاعر بررسی می شود و عنصر استعاره در هر دو حبسیات مورد تطبیق قرار می گیرد.چکیده عربی:تتمتع رومیات أبی فراس الحمدانی شاعر القرن الرابع الهجری، بالصیت الخالد فی الأدب العربی. وتنم دراسات الباحثین عبر التاریخ عن قیام الشعراء، والأدباء بمعالجة الرومیات، والانتفاع بها، کما أن صداها انعکس فی نتاجاتهم الأدبیة.تعتبر حبسیات خاقانی، بوصفه شاعرا ذا شهرة واسعة فی القرن السادس، واحدة من تلک النتاجات المتأثرة برومیات أبی فراس. یعالج هذا المقال حبسیات کلا الشاعرین، ویدرس عنصر الاستعارة فیهما دراسة مقارنة.
بررسی تطبیقی «روایت پردازی» در «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان تجربه ها و آموزه های عرفانی از طریق متون روایی نمادین، پیشینه ای طولانی دارد. متونی از این دست به دلیل بهره گیری از ابزاری کارآمد جهت انتقال مخاطب از حقیقت به عینیت و هدایت ذهن «روایت-گیر» در سیری استعلایی، موجبات استحالة وی را در جهت انفکاک از من تجربی و دست یافتن به جهانی آرمانی فراهم می آورد. در این میان «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار» حکایت هایی تمام عیار و با پردازشی ماهرانه هستند که با نگرشی نمادین به قلم درآمده اند و در حقیقت نوعی «حماسة عرفانی» به شمار می روند که سفر فکرت قلبی را در قالب هجرتی پرمخاطره به تصویر می کشند.
با وجود وجوه افتراق در ساختار و پرداخت دو حکایت، از جمله توجه ویژه عطار به بهره گیری از حکایت های میانی، استفاده از عناوین ابتدایی، شرح و تفصیل ماجراها و بر صحنه آوردن شخصیت هایی گسترده و همه جانبه، عنایت خاص غزالی به خط روایی متصل، به تصویر کشیدن قهرمانان ناشناس و رعایت حداکثر ایجاز در روایت پردازی، موارد تشابه دو حکایت نیز درخور توجه هستند که از آن جمله اند: بهره گیری از راوی دانای کل و بن مایة «سفر» در هر دو حکایت، اشتراک مقصد نهایی سفر پویایی و استحالة شخصیت ها و حاکمیت بی چون و چرای اقتدار الهی که در نهایت راهگشای تفکر مخاطب در بررفتن از محسوس به معقول و تعین به شهود می شود.
هدف اصلی این نوشتار، انجام پژوهشی تطبیقی میان دو حکایت برای دست یابی به موارد اشتراک و افتراق دو اثر و واکاوی ابزار کارآمد روایت برای پردازش متنی اثرگذار است.
مقایسه ساختار تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
اشعار عربی هاتف اصفهانی و جایگاه آن در سبکهای شعری عربی
حوزههای تخصصی:
هاتف اصفهانی از شاعرانی است که سه قصیده به زبان عربی سروده است در دو قصیده که موضوع آنها غزل است از شاعران جاهلی و اسلامی وغزل عذری متأثر شده است و با زندگی در محیط ذهنی از شاعرانی مانند عروة بن حزام عذری و جمیل بن معمر عذری و عمر بن ابی ربیعه مخزومی تقلید کرده است ودر قصیده سوم که در مدح پیامبر گرامی اسلام(ص) سروده شده است از شاعران دوره انحطاط تأثیر پذیرفته و تا حدودی از قصیده امام بوصیری در مدح پیامبر گرامی(ص) متأثر گردیده است .
بررسی پدیده نوستالژی در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نوستالژی (حسرت گذشته و غم غربت) را در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار بکاود تا از یک سو خصیصه های برجسته مقوله حسرت گذشته و غم غربت را بیابد و سپس ریشه های مفهومی روانی - اجتماعی آن را در آثار دو شاعر بررسی و مقایسه کند و مشخص نماید که علل حسرت گذشته و غم غربت در شعر گذشته (شاهنامه فردوسی) با شعر معاصر (شهریار) تا حدودی متفاوت بوده است و در شاهنامه جنبه ملی داشته اما در آثار شهریار بیشتر ناشی از احساسات شخصی بوده است.
وطن دوستی در سروده های اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
نگاهی تطبیقی به شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر (عنوان عربی: الأمثال القرآنیة وتجلیاتها فی دیوان فیض کاشانی)
حوزههای تخصصی:
عنوان فارسی:فردوسی از نامورترین حماسه سرایان دنیا و از افتخارات زبان فارسی است که در اشعار خود از تاریخ ایران باستان و اعتقادات و باورهای کهن ایرانی بهره ها جسته و اثری بزرگ با نام شاهنامه خلق کرده است.جستار حاضر، نگاهی تطبیقی به اثر جاودانه این شاعر پارسی گوی و حماسه هومر -شاعر نابینای یونانی- است. شاید در اولین نگاه، حماسی بودن این دو اثر نمایان تر باشد؛ اما با نگاهی عمیق تر، می توان دیدگاه برابر و متفاوت میان آن دو را بررسی کرد، که همین مطلب، مدار اصلی این نوشتار است.در این مقاله سعی شده است در حد امکان، از تفاوت هایی که در اندیشه این دو شاعر دیده می شود، به ابعاد شخصیتی، نوع تفکر و همت آن دو پی برده و در این راستا نتیجه ای بی طرفانه گرفته شود.چکیده عربی:یعتبر العالم الإیرانی الشهیر فیض کاشانی، من نوابغ عصره وکانت له الید الطولی فی مجال الأدب والعرفان إلی جانب تضلعه من مختلف العلوم النقلیة والعقلیة. خلّف هذا العالم دیوانا یکثر فیه المضامین الحکمیة والعرفانیة والتوحیدیة التی تستمد جوهرها من القرآن الکریم والأحادیث الشریفة.یهدف هذا المقال إلی دراسة مدی تأثر دیوان فیض کاشانی بالأمثال القرآنیة ومن هذا المنطلق یقدّم للقارئ الأبیات التی تتحلّی بها ثم تأتی تلک الأمثال ذیل الأبیات المستخرجة وأخیرا یناقش المقال مواضع استخدام تلک الأمثال ووجوه الأغراض العملیة المترتبة علیها. ومن الواضخ أن الأمثال المستخدمة فی هذا الدیوان تم إتیانها وفقا لترتیب السور القرآنیة وعدد الآیات.
«اذا» از دیدگاه نحویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحویان «اذا» را در فهرست ادوات نصب دهنده فعل مضارع آوردهاند، زیرا که فعل مضارع پس از آن منصوب شده در برخی از متون عربی و برای عمل نصب آن، شرطهایی را یادآور شدهاند، که اگر یکی از آنها وجود نداشته باشد، «اذا» فعل مضارع را منصوب نمیکند. دیدگاههای نحویان درباره واژه «اذا» بسیار گوناگون است. برخی آن را اسم و برخی دیگر آن را حرف به شمار آوردهاند. همچنین درباره اینکه ناصب فعل مضارع چیست دیدگههای گوناگونی است، همانگونه که درباره چگونگی نوشتن «اذا» و چگونگی وقف بر آن دیدگاههای متفاوتی است. نگارنده در این مقاله کوشیده است دیدگاههای گوناگون نحویان را با توجه به متونی که واژه «اذا» در آنها به کار رفته است با یکدیگر مقایسه کند، تا بتواند ترسیم جامعی از این واژه ارائه دهد، از این رو افزون بر قرآن کریم و نهج البلاغه به بیش از پنجاه دیوان شعر مراجعه شده، و به این نتیجه دست یافته است که متنی موجود وجود ندارد که «اذا» در آن با همه شرایطی که یادآور شدهاند در یک جا آمده باشد.
سیر اندیشه در آثار نظامی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز این مقاله درباره همانندی ها و مشابهات برخی از اندیشه های مشترک بشری و احیانا تبادل برخی از این افکار در میان ملتها وهمچنین اشتراک طبیعی برخی از اندیشه های دیگر، بدون اینکه صورت گرفته باشد بحث شده است.پس از آن پیرامون همانندی ها و مشابهات مضامین و الفاظ در میان شعرای زبان فارسی و تاثیر و تاثرات شاعران و نویسندگان از یکدیگر سخنانی بیان شده است و سپس بحثی پیرامون مضامین والفاظ مشترک در خمسه حکیم نظامی و کلیات شیخ سعدی به عمل آمده است. و در متن اصلی مقاله، مضامین و الفاظ مشترکی که مورد استفاده دو شاعر واقع شده است، با شاهدها و نمونه های فراوان، همراه با توضیح و طبقه بندی مطالب آمده است که برخی از آنها حاصل تجربه های شخصی هر کدام از دو شاعر، برخی دارای آبشخوری مشترک و در برخی دیگر به طور قطع شیخ سعدی تحت تاثیر سخنان حکیم نظامی قرار گرفته است.اضافه می نماید که نمونه هایی که در این پژوهش آمده است همه مشابهات آثار این دو شاعر بزرگ زبان فارسی نیست و جای تجسس های بیشتری وجود دارد.
مقایسه درون مایه اخلاقی حکایات کلیله و دمنه و داستان های هانس کریستین اندرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه نصرالله منشی با وجود تحولات بسیاری که در طول تاریخ آفریده شدنش پذیرفته، یکی از آثار ماندگار در حوزه ادبیات تعلیمی در تاریخ ادبیات ایران و جهان است. داستان های هانس کریستین اندرسن نیز از آثار ماندگار اخلاقی و تعلیمی در ادبیات جهان محسوب می شود. پیام های اخلاقی و فرازهای ارزشمند، یکپارچگی داستان ها، تمثیل و توصیف و نثر زیبا، دلیل ماندگاری کلیله و دمنه محسوب می شود. دلایل ماندگاری داستان های اندرسن نیز پیام های اخلاقی، استفاده از تمثیل و نثر توصیفی زیبا است. با بررسی همه این عوامل در هر دو دسته آثار، مهمترین عامل، درون مایه و پیام اخلاقی داستان ها و بیان پیام به صورت یک داستان تمثیلی است. در این پژوهش، خلاصه چهار حکایت از کلیله و دمنه و چهار داستان از اندرسن بیان شده، پس از آن درون مایه و پیام اخلاقی هر داستان به صورت جداگانه بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیام اخلاقی حکایات کلیله و دمنه مبتنی بر محافظه کاری و حفظ منافع فردی و عمل گرایی قهرمان است که در هدایت فرد برای رسیدن به اهداف و امیال شخصی، بسیار مفید و کارساز است اما داستان های اندرسن حاوی پیام های اخلاقی اجتماعی بر اساس ایمان به خدا، پیروزی خیر بر شر و ایثار و گذشت است.
اسطوره سیزیف و تاثیر آن بر شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره سیزیف کتابی است که آلبر کامو در آن به مساله پوچیِ انسانِ معاصر می پردازد. این کتاب و اسطوره مطرح شده در آن، از جمله آثار تاثیرگذار بر شاعران معاصر ما بوده است تا آن جا که شاعرانی چون رحیمی، شفیعی کدکنی، شاملو و... با الهام گیری از این کتاب و اسطوره آن، اشعاری سرودند. با این وجود این الهام گیری ها به دلیل خوانشِ متفاوت شاعران از این اسطوره، با یکدیگر تفاوت های بنیادینی داشت. در مجموع رویکرد شاعران ایرانی به این کتاب و اسطوره را می توان به چهار شکل زیر دانست: الف) شاعرانی که تنها به روایت مجدد و بی کم وکاست این اسطوره پرداختند. (شعر تقدیر سروده رحیمی)؛ ب) شاعرانی که با در نظر داشتن این اسطوره و درون مایه های فلسفی آن به آفرینش نمادهای مشابه اقدام کردند. (شعر رود سروده احمد شاملو)؛ ج: شاعرانی که اسطوره سیزیف را از بار فلسفی آن خالی ساخته، به آن بُعدی اجتماعی دادند. (شعر چرخ چاه سروده شفیعی کدکنی)؛ د) شاعرانی که تنها درون مایه های این اسطوره را در شعر خود انعکاس دادند. (شعر جهان را که آفرید سروده احمد شاملو)
بررسی و مقایسه سبک حماسه سرایی ایلیاد و شاهنامه از منظر تعهد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایلیاد هومر به عنوان اثری که تاثیری کلان بر جامعه خویش نهاده است، از اولین آثاری است که از منظر «رسالت و تعهد» به آزمون نهاده شد. شاهنامه فردوسی نیز محصول ضرورت و رسالتی است که تاریخ بر دوش شاعر نهاده است. پژوهشِ پیش رو در پی آن است که نشان دهد داوری یک اثر ادبی از نظر رسالت و تعهد، مستلزم در نظر داشتن دو عامل اساسی است: «شرایط عصر» و «بینش ادیب» که البته خواه ناخواه از اوضاع زمانه خود متاثر است. از این رهگذر درمی یابیم «یک اثر ادبی بنا بر ضرورت های تاریخ و مقتضیات اجتماع وقت» چیزی غیر از آنچه هست، نمی تواند باشد. تبیین تاثیر و کارکرد رویکردهایی که دو شاعر از منظر تعهد ادبی در سبک داستان سرایی خود در پیش گرفته اند، مقصد دیگر این پژوهش است.
حافظ در فاوست گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران حیات گوته، یکی از جریانهای مهم فکری و فرهنگی آلمان رویکرد جامعه علمی و ادبی به سوی شرق و مطالعه و تحقیق در آثار ادبی و دینی مشرق زمین خصوصا ایران و هند، و ترجمه آنها به زبان آلمانی بود. گوته خود چنان به فرهنگ اسلامی ایران و ادبیات عرفانی فارسی دل بسته بود که پیرانه سر به آموختن خط و زبان فارسی پرداخت. وی حافظ را در حدی نزدیک به الوهیت می ستود و کلام او را، همچون ابدیت، بزرگ و بی انجام می دانست. دیوان غربی شرقی گوته، که یکی از مهمترین آثار ادبی قرن نوزدهم اروپا و از نتایج دوران کمال و پختگی فکر و ذوق این شاعر و متفکر بزرگ است، سراسر ستایش کلام و اندیشه حافظ و نمودار تاثیر ژرف و شگرف حافظ در جان و روان این نابغه جهان غرب است. اما، از سوی دیگر، شاهکار جاویدان گوته منظومه معروف فاوست اوست که یکی از گرانقدرترین آثار هنری و ادبی مغرب زمین و همطراز حماسه های همری، کمدی الهی دانته و تراژدیهای شکسپیر است. گوته، از روزگار جوانی، تا آخرین سال عمر، همواره با داستان فاوست همراه بوده و، در طول این سالیان دراز، به تصنیف و ترتیب اجزا و آرایش و پیرایش صحنه های آن اشتغال داشته است، چنانکه نخستین صورت ابتدایی آن یا، به اصطلاح Urfaust در 1773 تحریر شد و آخرین صحنه بخش نهایی در 1831، یعنی پس از نزدیک به شصت سال به پایان رسید. از این روست که منظومه فاوست را شرح احوال خود گوته و بازتاب تجربه های گوناگون و تحولات روحی و فکری او در طول شصت سال از عمر او دانسته اند. بخش اول این درام در 1808 انتشار یافت و بخش دوم، چنانکه گفته شد، در 1831، یک سال پیش از مرگ گوته پایان گرفت. تفاوتهای بزرگی که میان این دو بخش دیده می شود، در حقیقت، حاکی از تفاوتهایی است که میان افکار و روحیات گوته جوان در نیمه آخر قرن هجدهم و گوته سالخورده در نیمه اول قرن نوزدهم روی داده است. در بخش اول، شور و جوش جوانی و هیجانات عاشقانه و کوشش بیصبرانه برای دانستن بیشتر و توانستن بیشتر بر صحنه ها حاکم است.
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه در آثار فریدون مشیری و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، فریدون مشیری و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا به شمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعر نمودی عینی دارد.نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده و تصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عرب نسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعر مشیری اگر چه زن و معشوق به اندازه شعر نزار قبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.مشیری از یک سو پایبند به جریان شعر غنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است و حتی بردن نام وی تابو به شمار می رود. از سوی دیگر، شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنعِ مشیری از دیگر مواردی است که باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دو اشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند.
بررسی تطبیقی مراحل سلوک در منطق الطیر عطار و یوگاسوتره های پاتنجلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراحل سلوک در یوگاسوتره، هشت مرحله و در منطق الطیر عطار هفت وادی است. سالک طریقت در هر دوی آنها ابتدا از شریعت، اخلاقیات شرعی و قواعد انضباطی آغاز می کند و به مراحل لطیف تر سلوک قدم می نهد و پس از عبور از این مراحل به نوعی یگانگی و به اصطلاح، «فنا» (در منطق الطیر) یا «سمادهی» (در مکتب یوگا) می رسد؛ با این تفاوت ساختاری که سالک عرفان اسلامی در پی وحدت با خداوند است اما سالک یوگایی در پی وحدت با خویشتن. این مقاله آموزه های عرفانی در یوگاسوتره ها و منطق الطیر را با تأکید بر وادی های هفت گانه و مراحل هشت گانة سلوک به صورت تلفیقی مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد و اختلافات و اشتراکات آنها را بیان می کند.
بررسی برخی وجوه اشتراک و افتراق داستان های کوتاه صادق چوبک و ارنست همینگوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک از جمله بینان گذاران داستان کوتاه در ایران است. علیرغم نوسان هایی که در تکنیک او وجود دارد، وی نویسنده ای توانمند و تاثیرگذار در تاریخ ادبیات داستانی ایران بوده است. به همین ترتیب نقش ارنست همینگوی از نظر تاثیر در شکل گیری داستان کوتاه به عنوان یک قالب جدی هنری در جهان انکارناپذیر است. چوبک برخی داستان های کوتاه خود را کاملا به سبک همینگوی نوشته است. در بسیاری از داستان های کوتاه او، ردپای همینگوی مشاهده می شود. علاوه بر این، تاثیر همینگوی حتی در رمان او (تنگسیر) مشهود است. با این حال، به طور طبیعی برخی از ویژگی های داستان نویسی او چه در بعد اندیشه و چه در بعد تکنیک با همینگوی متفاوت است و در مواردی این تفاوت به طور کامل خود را نشان می دهد. در این بررسی، هدف آن است که وجوه مشترک و متفاوت شیوه نویسندگی چوبک در مقایسه با ارنست همینگوی مورد توجه قرار گیرد. در این مجال بررسی داستان ها و مقایسه آنها در دو بعد درونمایه و ساختار انجام گرفته است. نتایج بررسی نشان داده است که صادق چوبک نخستین نویسنده ایرانی است که به گرته برداری از ارنست همینگوی پرداخته است. عینی گرایی، استفاده از ضدقهرمان ها و بکارگیری شیوه نگارشی خاص همینگوی، از موارد عمده شباهت میان برخی آثار دو نویسنده است. از وجوه مهم تفاوت دو نویسنده، یکی عدم پیروی چوبک از یک سبک واحد، دیگری درونمایه های آشکار و صریح داستان های چوبک و در نهایت گرایش چوبک به داستان هایی با لایه های سطحی روان شناختی است که در آثار همینگوی قابل مشاهده نیست. ضمن این که چوبک نیز مانند بسیاری از پیروان همینگوی در درک عمیق شیوه نگارشی او موفق نبوده و تنها به گرته برداری سطحی پرداخته است.