فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با کاربست راهبردهای هفت گانه آندره لفویر(1975)، می کوشد میزان موفقیت «محمد نورالدین عبدالمنعم» مصری و «ندی حسون» سوری در ترجمه شعر «سفر به خیر» محمدرضا شفیعی کدکنی را مورد واکاوی و بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد شعر «سفر به خیر»، اگرچه کلاسیک نیست و همچون شعر سنتی خود را مُقید به رعایت وزن و قافیه در همه مقاطع نمی داند، اما در برخی موارد، دارای ضرب آهنگ است؛ از این رو، لازم است که در برگردان برخی مقاطع، از راهبُرد وزنی و قافیه ای استفاده شود. با وجود این، عبدالمنعم و حسون، در ترجمه این شعر صرفاً از راهبرد ترجمه تحت اللفظی استفاده کرده اند. این امر، باتوجه به اینکه شاعر شعر، خود از سرآمدان حوزه ادبیات تطبیقی عربی فارسی به شمار می رود، فرآیند کوچ اندیشه ها از طریق ترجمه را با مشکل مواجه می کند.
مطالعه تطبیقی عناصر نقاشی در شعر سهراب سپهری و سوزان علیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری در شعر معاصر فارسی و سوزان علیوان در شعر معاصر عربی، از جمله شاخص ترین چهره هایی هستند که عناصر نقاشی به طور بارز، در اندیشه ها و سبک شعری دو شاعر رخنه کرده است؛ مهمترین دلیل این موضوع، به فعالیت دو شاعر در زمینه نقاشی برمی گردد. پژوهش حاضر، این نقطه مشترک میان دو شاعر را زمینه ای برای واکاوی تطبیقی عناصر نقاشی و میزان حضور و بسامد آن ها در شعر دو شاعر مورد بحث قرار داده و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به بررسی مؤلّفه های نقاشی دو دفتر شعری شاعر می پردازد. نتیجه نشان می دهد که عوامل و عناصر نقاشی چون، قلم گیری، قاب بندی، ترکیب بندی، رنگ آمیزی در سروده های شعری هر دو شاعر به کار رفته است.
دراسه الزمن الروائی فی روایه "حبّی الأوّل" لسحر خلیفه اعتماداً علی نظریه جیرار جنیت البنیویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 157
حوزههای تخصصی:
یُعتبَر الزمن من العناصر البنیویه التی تحدث الروایه أساساً علیها. وکان الزمن یتشکل على علاقه منطقیه سببیه فی الروایات الکلاسیکیه، ولطالما استفاد الکتّاب منه لتحقیق أغراضهم فی الکتابه، لکنّه ومن خلال الحرکه والتغییر على أرض الواقع، جعلهم یسعون وراء أشکال زمنیه أخرى تفیدهم فی تبیین الخیال والرؤى. وهذا ما یسبب الحرف عن المسیر المتتابع للزمان فی الروایات المعاصره، نتیجهً للمفارقه بین زمن السرد وزمن حدوث القصه وباستخدام تقنیه التسلسل الزمنی وإیقاعه. وسحر خلیفه، الروائیه التی تشکل القضیه الفلسطینیه محوراً مرکزیاً فی روایاتها تعید قراءه التاریخ الفلسطینی وأحداثه، لعرضه على الجیل الجدید من مواطنیها عبر قصه حب فی روایتها "حبّی الأوّل". وقد تناولت هذه الدراسه الزمن فی الروایه المذکوره معتمده آراء "جیرار جنیت" حول الزمن الروائی، التی عرضها فی کتابه "خطاب الحکایه" من خلال تبیین المفارقات بین زمن القصه وزمن الحکایه، وعلى منهج وصفی تحلیلی. وقد استثنت الدراسه التواتر، فوصلت إلى أنّ المفارقات الزمنیه تسود على الروایه بسبب التداخل بین الحاضر والماضی فی نظام تشظظی للبنیه الزمنیه فیرى القارئ نفسه فی تردد بین هذین البعدین من الزمن. وقد أسست خلیفه لهذه البنیه الزمنیه باستخدامها تقنیات متنوعه لتسریع السرد أو إبطائه والحرکه المستمره بین الحاضر والماضی دعماً للأغراض السردیه. ومن هذه التقنیات؛ تیار الوعی والحوارات الداخلیه والاسترجاعات والاستباقات والخلاصه والحذف، مما یجعل الزمن الروائی یطول فی بعض المشاهد ویقصر فی أخرى.
نگاهی تطبیقی به هنجارگریزی زبانی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بر اساس الگوی لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
175 - 211
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی، یکی از روش های کاربردی در سرودن شعر و انتقال مفاهیم نهفته در آن است و شاعران زیادی از این روش برای انتقال اهداف خود استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز، با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موفّق به ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجا که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است، نوع به کارگیری زبان، از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این مقاله، با مرور مفاهیم مربوط به هنجارگریزی زبانی از منظر «لیچ»، به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی زبانی در اشعار «رهی معیری» و «مهرداد اوستا» پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی گونه های هنجارگریزی زبانی بر اساس نظریه لیچ در اشعار این دو شاعر است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با رهیافت توصیفی- تحلیلی انجام شد و در نهایت به این نتیجه رسید که دو شاعر مذکور از انواع مختلف هنجارگریزی های زبانی مانند هنجارگریزی آوایی، هنجارگریزی واژگانی، هنجارگریزی نحوی یا دستوری و هنجارگریزی سبکی به خوبی استفاده کرده اند، تا مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهند.
ظلم و بی عدالتی در اشعار معروف الرصافی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
127 - 146
حوزههای تخصصی:
دو کشور عراق و ایران در طول تاریخ مبارزاتی خود همواره در برابر استبداد داخلی و خارجی ایستادگی کرده اند. معروف الرصافی (1875م) شاعر عراقی تبار و فرخی یزدی (1889م) شاعر آزادیخواه ایرانی همواره مردم را به قیام علیه ظلم و استعمار خارجی و دفاع از وطن خود فرا می خواندند تا جایی که احساسات وطن پرستانه و دعوت به مبارزه با ظلم و بی عدالتی به وضوح در دیوان آن ها موج می زند. این دو شاعر به عنوان نماینده قشر روشنفکر و آزادی خواه جامعه به خوبی از اهداف شوم دشمنان آگاهی داشتند و به دنبال عدم پذیرش ظلم و استبداد خواه در کشور خود و خواه در سایر سرزمین ها، در اشعار خود اقدامات تجاوزگران را محکوم و مردم را به قیام علیه آنان فرا خواندند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به رشته تحریر نوشته شده است تا مظاهر مبارزه این دو شاعر علیه ظلم و بی عدالتی را با استناد به دیوان های شعری آن ها تبیین کند.
تحلیل حکایت "عاشق شدن پادشاه بر کنیزک" از دیدگاه مبانی حکومت داری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
207 - 217
حوزههای تخصصی:
حقیقت نقد، یا همان زنجیره احوال ما آدمیان مهم ترین شاخصه شناخت چگونه زیستن است. تأثیر دقیق و اندیشه ژرف و عمیقِ کسانی همچون مولوی ، در راستای نشاندن اهداف صحیح چه در محوریت فردی و چه در محوریت اجتماعی، پخته کردن دقیق ترین داستان هاست در قالب «مثنوی». یکی از مرکزهای ثقل «مثنوی معنوی» داستان پادشاه و کنیزک است که نقد حقیقت آن باعث بوجود آمدن شاهراه هایی می شود که هرچه بیش تر به عمق آن پی می بریم عجز ما را در برابر آن بیش تر می کند و تاریکی ها را در برابر دیدگانمان افزون تر. شرح های بسیار بر این داستان، نمایانگر قدرت معانی و رستاخیز کلماتی است که در قالب نظم ریخته شده، و هر اندیشمند بر اساس ذوق و قریحه نقاد خود آن را به گونه ای شکل می دهد و چه هنرمندانه گمان ها یار و همراه مولوی می شوند. در این پژوهش نگاه متفاوت ما، مبانی اصیل حکومت داری را هدف قرار داده است و اگر به دیده انصاف بنگریم به بدیع بودن و متفاوت بودن آن پی خواهیم برد.
بررسی تطبیقی گلستان سعدی و یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
197 - 214
حوزههای تخصصی:
تسوره زوره گوسا یا یادداشت های ایامِ سبک باری (Tsurezuregusa or Essays in Idleness) اثر راهب، نویسنده و شاعر قرن سیزدهم ژاپن، کنکو یوشیدا (Kenko Yoshida) است که هشتاد سال پس از گلستان نوشته شده است. به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار شباهت حیرت انگیزی با کتاب شیخِ اجل سعدی شیرازی دارد. باوجودی که سعدی شاعر و نویسنده ای معتقد به آموزه های قرآنی و حکمت و عرفان اسلامی ایرانی بوده است و یوشیدا راهبی تربیت یافته عرفان بودایی، اما اندیشه و نوع نگرش این دو به جهان و هستی چنان به هم نزدیک است که گویی هر دو از یک آبشخور نوشیده اند. البته با این تفاوت که به لحاظ زیبایی شناسی، گلستان شیخ اجل به نسبت سرآمدتر از یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا است. گلستان سعدی شاهکار ادبیِ جهانی است که به زبان های مختلفِ جهان ترجمه شده است و ادبای طراز اول بسیاری از آن تأثیر پذیرفته اند. در این مقاله، ضمن بررسی تطبیقی تعدادی از حکایات دو کتاب و بررسی شباهت هایشان، به ارزش های زیبایی شناختی آن ها نیز پرداخته ایم. تحذیر بر ناپایداری جهان، سخن در فضیلت قناعت و توصیه به ساده زیستی و وقار پیری از مشترکات معنایی این دو اثر است؛ همچنان که درج حکایت و آمیزه نثر و شعر از ویژگی های ساختاری آن هاست.
منابع تلمیحات شکسپیر به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار ویلیام شکسپیر، اعم از شعر و نمایشنامه، اشارات و تلمیحات فراوانی به چشم می خورد. دامنه این تلمیحات نه تنها تاریخ، فرهنگ و اساطیر غرب بلکه شرق را نیز دربرمی گیرد. جستار حاضر به بررسی تلمیحات شکسپیر به فرهنگ و تاریخ ایران می پردازد. تلمیحات او شامل ایران پیشااسلام و پسااسلام می شود. در سنجه با تلمیحات شکسپیر به «دیگران» (مثلاً ترکان، یهودیان، و مغربیان) اشارات او به ایران، پیشا و پسا اسلام، کلی، مختصر و سطحی است. جستار حاضر، از سویی، می کوشد تا نشان دهد که شکسپیر از چه طرقی با ایرانِ معاصرش (ایران عصر صفوی) آشنا شد و از دیگر سو بر آن است تا شناخت او در این باب را در زمینه تاریخی خود قرار دهد. اطلاعات او در باب ایران پیشااسلام برگرفته از دو منبع اصلی بود. یکی، کتاب هایی که مورخان یونانی درباره تاریخ پارس نوشته بودند و ترجمه انگلیسی آنها در آن روزگار موجود بود و شکسپیر بدان ها دسترسی داشت. به علاوه، نمایشنامه های تاریخی نسبتاً متعدد با موضوع پارس بود که در آن ایام اجرا می شد. دیگری، شناخت او درباره ایران پسااسلام (خاصه عصر صفوی) عمدتاً برگرفته از سفرنامه های معروف مانند سفرنامه آنتونی جنکینسون، سفرنامه ریچارد هاکلویت و سفرنامه برادران شرلی بود.
مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون عربی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارندگان در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی عربی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده اند. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی عربی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. در این میان، ابن الفارض و ثعلبی در بخش نظریات عرفانی و حکایات، بیشتر از دیگران در دفتر اول مثنوی حضور دارند.
بررسی تطبیقی پدیده «خواب هراسی» از دیدگاه لویناس و اندیشه های عرفانی مولانا با تاکید بر غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام گونه های ادبیّات، خواب و پدیده های مربوط به آن از مهم ترین بن مایه های شاعران و نویسندگان می باشد که از زوایای مختلف، بدان نگریسته شده است. مولانا در بیش تر موارد، پیامش را به صورت طبیعی و بر پایه ساختارِ مبتنی بر عادت های زبانی و نظام فکری صوفیانه بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصوّرات خواننده را با در هم ریختن اساس تعاریف عرفانی بر هم می ریزد، در نگرش سیّال و قاعده گریز مولانا، هر واژه می تواند برخلاف مصطلاحات و مفاهیم تثبیت شده صوفیانه، رنگ و مفهومی تازه به خود بگیرد. خواب نیز در ذهن مولانا با نگرشی چندوجهی درهم تنیده شده است و هر لحظه نمود دیگر می یابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با بررسی غزلیّات مولانا و کتاب « از وجود به موجود » لویناس به مقایسه مفهوم شب هراسی و خواب هراسی از منظر مولانا و امانوئل لویناس از دیدگاه مکتب آمریکایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر آن است که هر دو اندیشمند بر این باورند که خواب هراسی، جزء اوّلین منزل ها در سیر و سلوک و اساس حرکت است. دعوت مولانا و لویناس دعوت به فراسو و فراروی از وضعیت انسان اسیر در دنیا و ترک آداب نظری و پرداختن به سلوک حقیقی با کمک بیداری حقیقی و پرداختن به "دیگری" است. لویناس دیگری را جایگزین خدا در مقام نامتناهی قرار می دهد و در اندیشه مولانا دیگری همان معشوق است و شمس در مقام معشوق برای مولانا آمیزه ای از صفات زمینی و آسمانی است و به آنچه که لویناس درباره دیگری می گوید شباهت دارد.
اهمیت انواع صناعات در خسرو و شیرین نظامی و ضیافت افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ضیافتِ افلاطون و خسرو و شیرینِ نظامی نوعی گردهمایی نیروهای اجتماعی وجود دارد که هر کدام از این نیروها شیوه تفکر خاصی درباره اروس (عشق) و ارتباط عاشقانه دارند. عشق، این افراد را با دیدگاه های مختلف کنار هم قرار می دهد تا با هم گفت وگو کنند. تخنه یا صناعت نیز که از مباحث مهم در ضیافت است، حاویِ نوعی شعور، آگاهی و عشق است که انسان را برای خلق آثار هنری یاری می کند. از سویی، در خسرو و شیرین هم تکثّر عشق در انواع هنرها مشاهده می شود: موسیقی، نقاشی، معماری، شعر و سیاست که همه جلوه هایی از تجلی اروس است. بنابراین یکی از موضوعاتی که در هر دو اثر قابل بررسی است، «تخنه» یا «صناعت» و ارتباط آن با «اروس» یا «عشق» است. در مقاله حاضر دیدگاه افلاطون و نظامی نسبت به صناعات در رساله ضیافت و خسرو و شیرین تحلیل شده است. نخست فرآیند خلق صناعات که از اتحاد عقل(لوگوس) و عشق (اروس) حاصل می شود و سپس اهمیت انواع صناعات در این دو اثر بررسی شده است. در همین معنی، در مبحث صناعت و سیاست، به این پرسش پاسخ داده شده که چرا پس از ادعای فرهاد مبنی بر اهل شهرِ عشق بودن، نخستین سوال خسرو از فرهاد این است که «آنجا به صنعت در چه کوشند؟»
تحلیل شخصیه بطله سووشون من منظور هرم ماسلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
9 - 30
حوزههای تخصصی:
یمکن نقد روایه سوشون للروائیه الإیرانیه سیمین دانشور، من زوایا مختلفه. وبما أن هذه الروایه تصوّر حیاه عائله إیرانیه ذات أعباء ثقافیه وعاطفیه غنیه فی أکثر الظروف الاجتماعیه خطوره، فقد تطلب الأمر إلى دراسه الروایه فی مجال علم النفس الإنسانیHumanistic psychology، خاصه أنه یمکن أیضاً دراستها من خلال التأکید على نظریه أبراهام ماسلو. فی هذا المقال، قامت الباحثه بدراسه الشخصیه الأنثویه الرئیسه فی روایه سوشون بطریقه وصفیه تحلیلیه بناءً على نظریه ماسلو. وبحسب نتائج هذه الدراسه، بما أن بیئه النمو والتحول أصبحت معدومه فی القصه، وازدهار البطله الأنثویه ووجود زوجه ثوریه وحره، کان ساعد على تنشئه شخصیتها الداخلیه وتنمیتها لتحقیق الکمال البشری، لذلک، فإن تطور شخصیتها بمراحل مختلفه ینطبق مع هرم ماسلو ودراسته من هذا المنظور.
بررسی تطبیقی علل توقّف حبسیه سرایی بر اساس مؤلّفه های متنی اشعار فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
65 - 88
حوزههای تخصصی:
سرایش شاعران در زندان و بیان شکواهای تلخ از زمانه از سویی و ستیز ادبی با جور حاکمان از سویی دیگر در دیباچه حبسیه-سرایی جای می گیرد که خود از گونه های کمیاب ادبیّات غنایی در ادب فارسی و عربی برشمرده می شود. بررسی حبسیات شاعران ایرانی و عرب نشان از این دارد که این نوع ادبی با گذشت زمان، تغییر مشهودی در ساختار و محتوا نداشته و این فرض ایجاد می شود که توقّف رشد ادبی داشته است. در این مقاله تلاش شده است با انتخاب چهار حبسیه برجسته فارسی و عربی که در بازه های زمانی متفاوت سروده شده است، نخست مؤلّفه های مشترک این نوع، تعیین و سپس علل و عوامل توقّف رشد آن به شیوه توصیفی – تحلیلی بررسی گردد. پژوهش حاضر با نگاهی به گزینش متن از دو دوره متفاوت تاریخی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد بینامتنیّت، خوانش برابر، الگوی تاریخی مشابه از مؤلّفه های ایستایی این نوع ادبی است. به علاوه چهار علّت که موجبات توقّف رشد ادبی حبسیات را فراهم کرده بازیابی شده است.
بررسی دیدگاه کودکانه در شعر سهراب سپهری بر اساس نظریه رشد ژان پیاژه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
36 - 61
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی و زبان کودکانه ارزشمند و قابل تأمل است. با توجه به اینکه شعر نوعی بازگشت به کودکی است، شاعران می کوشند تا برخی از جلوه های دوران کودکی را در شعر نمایان کنند. البته این راه تنها به عنوان یک رویکرد یا ره یافت به شعر قلمداد می شود نه اینکه تنها رویکرد ممکن به شعر باشد. دراین جستار با روش تحلیلی-توصیفی بازگشت شاعر به کودکی در شعر سهراب سپهری با استناد به برخی نقطه نظرهای پیاژه، روان شناس معروف سوئیسی که شعر نوعی بازگشت به کودکی است بررسی می شود. با توجه به اینکه هدف بررسی دیدگاه کودکانه در شعر سهراب است بر اساس نظریه رشد ژان پیاژه، پس از بیان و توضیح مراحل تحوّل شناخت کودک و شرح ویژگی های عمده تفکّر و رفتار او، نمونه هایی از شعر سهراب سپهری که ویژگی های تفکّر کودکانه را دارد مطرح می گردد. نتایج نشان گر آن است که جلوه های گوناگون دیدگاه کودکانه درسروده های سهراب سپهری با جنبه های مختلف نظریه رشد پیاژه قابل انطباق است.
مقایسه تطبیقی معنای رنج در اندیشه ویکتور فرانکل و مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
62 - 93
حوزههای تخصصی:
مفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشه ویکتور فرانکل، بنیان گذار نظریه معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر فرانکل با تحمل رنج هایش در اردوگاه های کار اجباری نازی ها، نگرش معنادار به رنج را یکی از مبانی اساسی معنادرمانی قرار داد. او یکی از راه های معنا بخشیدن به زندگی را درک معنای رنج های گریزناپذیر می شمارد و بر این باور است که ارزش های نگرشی پذیرش و تحمل مصائب را آسان می کند. مولانا نیز عارفی است که بر ساحت روان شناسانه وجود انسان واقف است. در زندگی با رنج های بسیاری روبرو بوده و با جهان بینی وجودی و فلسفی، معانی رنج و غم مقدر را بیان می کند. به باور او هستی آمیخته با رنج های اجتناب ناپذیر است، اما با نگاهی دقیق می توان معنای باطنی رنج ها را دریافت. اگر آدمی به درک این معنا برسد، رنج ها را می پذیرد و بی تابی نمی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو اندیشمند توسعاً نگاهی یکسان به رنج دارند و محنت های انسان را دربردارنده مفاهیم و معانی می دانند، اما در آثار مولانا مؤلفه های رنجِ معنادار بیشتر است و برای معانی رنج تمثیل های متعددی بیان شده است.
منازعات گفتمانی در غزلیات حافظ مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشات بر سر دین داری یا دین گریزی حافظ از دیرباز ادامه داشته است. مسأله در این مقاله این است که نظم گفتمانی موجود در دیوان غزلیات حافظ شناسایی گردد، و مشخص شود که در این نظم گفتمانی کدام گفتمان ها خودی و برجسته سازی شده اند و کدام گفتمان ها غیر خودی و به حاشیه رانده شده اند. بدین صورت می توان با روشی داده بنیاد و عینی از رویکرد حافظ نسبت به دین درک بهتری به دست آورد. مبنای نظری در پژوهش، نظریه گفتمان لاکلا و موف است و روش پژوهش مبتنی بر مدل نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (۱۳۹۳) است. بر این اساس مشخص گردید که نظم گفتمانی موجود در دیوان حافظ شامل گفتمان های حکومتی، دینی، تصوف و طریقت رندی حافظ است. گفتمان رندی، گفتمان برجسته سازی شده و خودی و سه گفتمان دین محور دیگر گفتمان های حاشیه رانی شده و غیر خودی هستند. همراستایی گفتمان رندی حافظ با انس و عشق او به قرآن گویای عدم تقابل این گفتمان با ارزش های حقیقی دینی است. دال مرکزی در گفتمان رندی دال ریاستیزی است که در تقابل و تنازع و با ریاکاری در گفتمان های دین محور است.
أنماط صور العنف فی صعید مصر من خلال روایه "قطار الصعید" للروائی "یوسف القعید"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
61 - 87
حوزههای تخصصی:
ارتبطت الروایه منذ ظهورها کجنس أدبی بالحیاه وتطورها وواقعها الیومی، ولقد أتاحت سمات الروایه وممیزاتها للروائی أن یصور الحیاه الیومیه ویضع یده علی أهم قضایا المجتمع ومحاوله توصیفها من خلال عمله الإبداعی. وفی هذه الدراسه حاولنا بالمنهج الوصفی التحلیلی أن نکتشف کیف استطاع الروائی المصری "یوسف القعید" الکشف عن أهم صور العنف الذی ظهر وتجلی فی "صعید" مصر فی فتره السبعینیات من خلال روایته "قطار الصعید"، والسبب الرئیس فی اختیار هذا الموضوع هو أن ظاهره العنف فی صعید مصر ارتبطت بالتحول الفکری والثقافى الذی شهدته فتره السبعینیات فی مصر والذی وجد فی الصعید التربه الصالحه للنمو والتوغل مما جعل من ظاهره العنف بصورها المختلفه قرینه تقترن بصعید مصر وأهله وهذا الأمر هو ما ظهر بوضوح شدید فی رؤیه وکتابه یوسف القعید لروایته "قطار الصعید". ومن أهم ما توصل إلیه البحث أنه لقد تمثلت صور العنف داخل الروایه فی ثلاث صور أساسیه وهی الإرهاب، والثأر، والفتنه الطائفیه وهی التی استطاع "یوسف القعید" توظیفها داخل الروایه وتوصیفها وعرض أسبابها ونتائجها وذلک بشکل أدبی منمق. ویرى الکاتب أن السبب الأساس وراء هذه الظواهر هو تعامل الدوله مع القضیه والسبب الثانی هو انتشار التطرف الدینى المرتبط بالفکر الإسلامى المتشدد الذی انتشر فی تلک المرحله فی صعید مصر.
بررسی واژه های نمادین در اشعار تاگور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
80 - 101
حوزههای تخصصی:
رابیندرانات تاگور، برنده ی جایزه ی نوبل،شاعر، عارف، فیلسوف و نویسنده ی هندی است که شهرتی جهانی دارد. اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه از لحاظ مکتب های ادبی قابل بررسی است .تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متاثر شده است؛ با این حال به مکتب سمبولیسم هم در اشعارش توجه داشته است. در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی واژه های نمادین در دسته های طبیعت، گیاه، پرنده، شی، انسان و اسطوره ی انسانی، مکان، حیوان، حشره و غیره در اشعار ترجمه شده ی تاگور پرداخته شده است. به طورکلی، از میان 820 شعر ترجمه شده ی او در 155 شعر واژه های نمادین دیده می شود، (90/18)درصد. تاگور به طبیعت علاقه ی زیادی داشت؛ از این رو، نمادهای طبیعت(58درصد)، گیاه(35/22درصد) و اشیاء(25/22درصد) پربسامدترین نمادها در اشعار تاگور هستند. نمادهای شعر تاگور بیشتر بار معنایی مثبت دارند، برای تجسم و توصیف اندیشه ها و پیام های انسانی، عرفانی، فلسفی و تصویرهای شاعرانه به کار رفته اند و با مفاهیم نمادهای جهانی نزدیکند. دریافت معنای نمادهای شعر تاگور اغلب آسان است و او به ندرت نماد ابداعی و شخصی دارد.
بررسی مقایسه ای پیوند دین و سیاست در کتاب علم سعادت و سیرالملوک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
کتاب علم سعادت در سال 1070میلادی درست یک سال پس از باز شدن دروازه های آناتولی به روی ترک ها در جنگ ملازگرد به وسیله یوسف خاص حاجب به رشته تحریر درآمد. این اثر که در زبان ترکی باستانی به معنای علم اداره دولت به کار می رود، طی قرون متمادی، مهم ترین کتاب راهنمای بسیاری از دولتمردان و سلاطین بوده است. این کتاب، از نظر عنوان، شباهت های نزدیک با سیاست نامه یا سیرالملوک خواجه نظامّالملک طوسی دارد. سیاست نامه یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیّات فارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیّات فارسی حائز اهمیّت است، در متون تاریخی و حقوق عمومی نیز اهمیّت فراوانی دارد. بخش هایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملک داری براساس شریعت است. در این پژوهش، تلاش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای، وجوه افتراق و تشابه مطالب دو کتاب در رابطه با موضوع پیوند دین و سیاست، بازنمایاند و از این راه، تفاوت اندیشه سیاسی دو نویسنده را تا حدّ امکان مشخص نماید. با بررسی این دو اثر این نتیجه حاصل گردید که سلاطین ترک در طول تاریخ از شاه آرمانی به سلطنت متغلبانه و از دین یاری به دین پژوهی، تغییر ماهیّت دادند و با توجّه به روحیه جنگ سالارانه آن ها و در جهت تجدید نظم کهن ایرانی، با نفوذ وزرا سعی شد که اقتدار پادشاهان قراخانی و سلجوقی در مجرایی قانونی و نظام مند محدود شود.