فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
9 - 40
حوزههای تخصصی:
تزخر قصائد توفیق زیاد بالعلامات والرموز الّتی أسهمت کثیراً فی مستوى إیحاء شعر المقاومه لتترک فی المتلقّی تأثیرها العاطفی البالغ، فتجد العلامات فی قصائد توفیق زیاد مرافقه لصور شعره الحافله بحبّ الوطن، وهی تعکس الرساله الرئیسه لذلک الشعر. إنّ استخدام نظریه بیرس فی حقل السیمیائیه التطبیقیه فی نقد نصوص شعر المقاومه لها أثرها الفعّال فی تقدیم قراءه أفضل لرؤیه هذا الشاعر الکبیر، فضلاً عن قدرتها على تفسیر تلک النصوص وکشف رموزها. ومن هذا المنطلق، نحاول من خلال هذا البحث تقدیم تحلیل وصفی لخصائص قصیده توفیق زیاد المعنونه ب (کلمات للوطن) من خلال الرؤیه السیمیائیه معتمدین علی نظریه بیرس القائمه على ثلاثیاته الشهیره وهی الإشاره والأیقونه والرمز. هذا البحث یمثل محاوله لتوضیح هذه المسأله وهی أنّه کیف أراد الشاعر الفلسطینی المعاصر، توفیق زیاد أن یجعل شعره مؤثراً وأن یطبع قصیدته بطابع الجمال، إضافه إلى تبیین العلامات التی استعان بها لإسباغ الجمالیه على شعره، وکیف یمکننا السیر فی الأغوار الخفیه من أفکاره ورؤاه وأن نبیّن کیفیه توظیفه للعلامات والرموز. ومن النتائج المستخصله من البحث هو أنّ الاستعانه برؤیه بیرس السیمیائیه للعلامات تعدّ منهجاً مناسباً للبحث فی الشعر العربی الحدیث؛ لأنها تمتاز بقدره تحلیلیه وتفسیریه أکبر من البلاغه التقلیدیه، علاوه علی ذلک إنّ هویّه شعر المقاومه الذی تفرزه ظروف القمع، تظهر فیه العلامات بصوره خفیه ورمزیه؛ فلذلک إننا نجد أنّ العلامات الرمزیه، تتصدر العلامات السیمیائیه فی هذه القصیده.
بازخوانی واقعه غدیر در دو غدیریه احمد محمّد الشّامی و ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی رویدادهای مهمّ تاریخی و به ویژه مذهبی، ازجمله موضوعات مورد توجّه شاعران مسلمان است. واقعه غدیر خم، یکی از مهم ترین این رویدادهای تاریخی است که در شعر بسیاری از شاعران معاصر بازخوانی و تحلیل شده است. جستار پیش رو ضمن معرّفی دو شاعر شیعه عرب و فارس، یعنی احمد محمّد شامی و ادیب الممالک فراهانی، نحوه نگرش آن دو را نسبت به این رویداد مهم سنجش و ارزیابی کرده است. یافته های پژوهش که در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، بیانگر آن است که هردو شاعر، با هدف تأکید بر لزوم پیروی از حاکمان مسلمان از بُعد سیاسی زندگانی حضرت علی (ع)، ضمن بازخوانی این واقعه در کنار برشمردن برخی حوادث مهمّ روزگار حضرت علی (ع)، قصیده خود را به پادشاه روزگار خود تقدیم کرده اند؛ همچنین یافته ها نشان دهنده برخی تفاوت ها و شباهت ها در شعر دو شاعر است. مهم ترین شباهت های دو قصیده، مقدّمه غزلی و استناد به آیات قرآنی و احادیث است. درمورد تفاوت میان دو قصیده نیز می توان گفت احمد شامی بیشتر توجّه خود را به شخصیّت حضرت علی (ع) و صفات ایشان و نیز حوادث پیش و پس از واقعه غدیر معطوف کرده و کمتر به جزئیات آن پرداخته است؛ درحالی که ادیب الممالک، حادثه غدیر را با جزئیات بیشتری مطرح کرده و کمتر به حوادث دیگر اشاره کرده است.
تاریخ ادبیّات نویسی تطبیقی فارسی و عربی براساس الگوی انواع ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پیشنهادهایی برای نگارش «تاریخ ادبیّات تطبیقی فارسی و عربی» براساس «الگوی انواع ادبی» است. نوشتار پیش رو آن دسته از گونه های ادبیّات فارسی و عربی را که می توانند در نگارش تاریخ ادبیات تطبیقی مورد مطالعه باشند را نشان داده است. پژوهش حاضر به دنبال یافتن معیارهایی برای تفکیک و طبقه بندی انواع ادبی در ادبیّات فارسی و عربی است که قابلیّت بررسی تطبیقی در درون یک بافت تاریخی را داشته باشند. این جستار ازلحاظ داشتن رویکرد تطبیقی در بررسی سیر تحوّل تاریخی انواع ادبی فارسی و عربی، متمایز است. یافته های پژوهش پیش رو نشان می دهد که انواع ادبی قابل طرح در این حوزه را می توان به دو گروه تقسیم کرد: «انواع ادبی مشترک» و «انواع ادبی موازی». گروه نخست، آن هایی هستند که از جهاتی اصالت و ریشه فارسی یا عربی دارند و گروه دوم، انواع ادبی ای که یا درون مایه شان جزء مسائل عامّ بشری است یا اینکه از انواع ادبی وارداتی غربی - اروپایی به حوزه ادبیات فارسی و عربی به شمار می روند.
قراءه لروایه "أسطوره النداهه" لأحمد خالد توفیق فی ضوء المنهج البنیوی التکوینی لغولدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
95 - 80
حوزههای تخصصی:
یعتبر النقد الاجتماعی محاوله لإبراز العلاقه بین المجتمع والأدب، فهناک علاقه متبادله بین الأثر الأدبی وبین المجتمع من حیث التأثیر والتأثر. "أحمد خالد توفیق" من رواد أدب الخوف فی الأدب العربی. إنه کتب فی التسعینات من القرن الماضی مجموعه ضخمه سمیت "ماوراء الطبیعه" فی هذا المجال. ومن الناحیه الاجتماعیه، اهتم توفیق فی مجموعه ماوراء الطبیعه خاصه فی روایته "أسطوره النداهه" ببعض القضایا الاجتماعیه المتعلقه بالأریاف المصریه فی القرن الماضی بصبغه من الرعب. ومن هذا المنطلق یرمی هذا المقال إلی قراءه أحداث الروایه اعتماداً علی المنهج البنیوی التکوینی النقدی لغولدمان مستخدماً الوصف والتحلیل لمناقشه الموضوع هادفًا الکشف عن معرفه الجوانب الاجتماعیه المکنونه فیها. سعى غولدمان فی طریقته النقدیه لإقامه علاقه ذات مغزى بین الشکل الأدبی وأهم جوانب الحیاه الاجتماعیه. ومن أهم النتائج التی توصلنا إلیها فی دراستنا هذه، أن الروائی أحمد خالد توفیق یبحث فی روایته عن سر تخلف المصریین وکیفیه مواجهتهم بالعلوم فی عصر تقدم العلوم البشریه ویعتقد أن أهم المشاکل الاجتماعیه فی الأریاف المصریه وهی القضایا المتعلقه بالفقر والعادات الخرافیه والحرمان من التعلیم. فعلی الرغم أن روایه أسطوره النداهه هی روایه خیالیه ولکن تعالج مشاکل المجتمع المصری الریفی فی التسعینات، بما فی ذلک وجود ظاهره الخرافه فی الأریاف المصریه، والفقر، والحرمان، ومخاوف تکنولوجیا، وما إلى ذلک وهذا ینطبق علیه الکثیر من المکونات وعناصر المنهج البنیوی التکوینی لغولدمان.
مقایسه اندیشه های متافیزیکی مولوی ولوبسانگ رامپا بر اساس ایده جهان هولوگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگرد هایی از هنجارگریزی در غزلیات سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
393 - 411
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های برجسته سازی زبان، هنجار گریزی است؛ چنین شگرد و ترفندی همچو جاروبی غبار عادت و تکرار و دلزدگی را از ادبیات می زداید و همواره جامه ای نو و دلکش بر آن می پوشاند. در زیر لوای چنین شگردی چه بسیار هنرنمایی ها و تازگی ها نمودار می شود که ذهن خموده و ایستای هر خواننده ای را بر سر ذوق می آورد و پویا و آگاه می کند. شاعران بسیاری با بکارگیری چنین شگردی، بر غنای شعر خود افزوده اند. سنایی نیز یکی از شاعرانی است که از این شگرد بسیار سود برده است و اشعارش را مزیّن نموده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است با تکیه بر قاعده «هنجارگریزی» که به منظور یافتن سه نوع هنجارگریزی واژگانی، نحوی و معنایی در غزلیات سنایی انجام شده است. بدین منظور، پس از بیان مقدمه ای درباره برجسته سازی و انواع آن، به اصل مطلب پرداخته شده است. سنایی با عدول از زبان معیار و آشنازدایی، سبب ایجاد تازگی شکل بیان و بیداری خواننده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که سنایی برای برجسته سازی اشعارش از هنجارگریزی واژگانی، نحوی، معنایی بسیار استفاده کرده است.
بررسی تأثیر روان شناختی فصل ها بر آفرینش هنری احمد شاملو و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
363 - 393
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان و ادیبان زیادی در طول تاریخ با رویکردهای مختلف به تحلیل و تأویل آثار شعرا و نویسندگان پرداخته اند که به این سبب روش های مختلف نقد ادبی برای تحلیل محتوا و دست یافتن به جنبه های پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبی به وجود آمده است. در این بین، با کمی ژرف نگری می توان رد پای تغییر فصل ها را در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان پیدا کرد. احمد شاملو و فروغ فرخزاد از شاعران برجسته معاصری هستند که تغییر فصل ها و عناصر مرتبط با آن ها تأثیر روان شناختی و عاطفی ویژه ای در آثار ایشان داشته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان شناختی فصول سال بر آفرینش هنری این شعرا انجام پذیرفته است. این پژوهش به ما این امکان را می دهد تا از منظر روان شناختی به تحلیل محتوای اشعار شاملو و فروغ بپردازیم و هرچه بیش تر به اندیشه و جهان عاطفی آن ها پی ببریم تا درک صحیح تری از آثار ایشان به دست بیاوریم. مطالعه دقیق این آثار نشان می دهد که تأثیر فصول سال و عوامل وابسته به آن ها نظیر رنگ های مختلف، گرمی و سردی و... در خلاقیت این دو شاعر تجلی بسیار گسترده ای دارد.
بررسی شخصیت شناسی امام سجاد(ع) در میمیه فرزدق با توجه به دیدگاه گوردون آلپورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
455 - 483
حوزههای تخصصی:
مدح از جمله اغراض شعری است که شاعران به وسیله آن خود و ممدوحشان را به مردم معرفی نموده و در یادها ماندگار می کنند. فرزدق از جمله شاعران عصر اموی است که در طول تاریخ به عنوان شاعر شیعی شناخته شده است. او قصیده میمیه خود را به مدح امام سجاد(علیه السلام) که هم عصر با این شاعر بوده اند، اختصاص داده و در آن به معرفی شخصیت امام پرداخته است. شیوه فرزدق در این قصیده در حیطه علم روان شناسی به نظریه گوردون آلپورت نزدیک است. لذا بر آن شدیم تا شیوه شخصیت شناسی فرزدق در قصیده میمیه را با نظریه گوردون آلپورت مقایسه و تطبیق نمائیم. در این میان روان شناسی به عنوان یکی از شاخه های علوم انسانی در بسیاری از زمینه ها با ادبیات تناسب موضوعی دارد و ضرورت انجام پژوهش های مشترک میان این دو مقوله احساس می گردد. در این مقاله با رویکرد نقد روانکاوانه از متن قصیده میمیه فرزدق که به مدیحه امام سجاد(علیه السلام) معروف است را مورد بررسی قرار داده تا از لابه لای واژگان ادبی مقصود اصلی شاعر دست یابد.
بررسی مقایسه روایت شاهنامه از «پادشاهی بهمن تاآغاز اشکانیان» باکتب تاریخی مستقل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فردوسی بزرگ ترین ستون زبان وادبیات فارسی ایران و شاهنامه نامی وی، یکی از بزرگ ترین کتب حماسی وادبی ایران وجهان است. شاهنامه ای که در سه بخش اساطیری، حماسی و تاریخی دورنمای کلی دارد ودر دوره تاریخی نمود خود را از پادشاهی شاهان ایرانی نشان می دهد. یکی از بخش های که مورد بی مهری فردوسی پژوهان قرارگرفته است بخش تاریخی شاهنامه است که البته علت اصلی آن، کم توجهی و بی میلی فردوسی به ادامه روایت هاست. سؤال اصلی تحقیق این است که زبان وفردوسی در بیان معرّفی قهرمانان دوره تاریخی چگونه است؟ فردوسی در نگارش این بخش هم به روایت های شفاهی بیشترتوجه دارد تا اصالت موضوعات و تواریخ مستقل. او براساس احساسات شاعرانه و میزان مطابقت شاهنامه با کتاب های تاریخی تا چه حد است؟ این مکتوب که با روش توصیفی -تحلیلی صورت گرفته است، نشان می دهد که با دیگران تفاوت دارد و شاید از افراط ها و تفریط ها در آن ابایی نداشته باشد و از طرف دیگر شخصیت ملی گرای فردوسی از منابع اصلی تاریخی کم بهره برده است. دراین پژوهش، روایت شاهنامه با بعضی کتب تاریخی مستقل چون تاریخ کامل ابن اثیر، مسعودی، ثعالبی، یعقوبی وفرهنگ های شاهنامه، دهخدا، معین و ... مقایسه شده است. اگرچه اختلاف روایت شاهنامه با کتب مذگور در وجود شخصیّت ها، اسامی افراد، محلَ وقوع حوادث، تعداد پادشاهان و مدَت زمان پادشاهی آنان است، بیشتر با روایت ثعالبی مطابقت دارد. در عمده ترین شباهت میان کتب تاریخی با هم مطابقت داشتن کلَیت وقایع و داستان های این کتاب هاست.
بررسی دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» از منظر ابرمتن نوشتار فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183 - 205
حوزههای تخصصی:
دو رمان «نفس تنگی» و «کوچ شامار» اثر فرهاد حیدری گوران به فاصله ده سال 1398- 1387منتشر شده اند. این دو رمان دو بخش از یک سه گانه(تریولوژی) محسوب می شوند که بخش اول آن هنوز منتشر نشده است. بنا به گفته نویسنده در این سه گانه سه واقعه و فاجعه تاریخی روایت شده است؛ بمباران شیمیایی روستاهای زرده و بابایادگار و نساردیره در تابستان 1367، زلزله آبان ۱۳۹۶ کرمانشاه و زندگی درماندگان و معتادان در یک کمپ نجات. گوران در این سه گانه که باید از آن به عنوان «ادبیات اقلیت» نام برد ضمن بهره گیری از فرم دفاتر آیینی یارسان به تمهیدات مدرن و پست مدرن رمان نویسی نیز توجه داشته و برای نخستین بار شگرد وبلاگ نویسی در رمان فارسی را به کار بسته است. در این مقاله شیوه های بهره گیری این نویسنده از تمهیدات ابرمتنی(devices Hypertextual) و چگونگی رویکرد او به سایبرفمینیسم مورد بررسی قرار گرفته است.
مفهوم رند و رندگونگی از منظر غزلیّات حافظ در سه نمایشنامه ی عروسکیِ بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رند در زبان پارسی از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و حامل معانیِ مثبت و منفیِ بی شماری در آثار کهن است. حافظ برخلاف اکثر پیشینیانِ خود، نگرشی سطحی و منفی به رندان ندارد و بالعکس آن ها را ریاستیز، عصیانی و حقیقت جو معرفی می کند که در راهی دشوار و عوام گریز، مولّد انقلاب های فردی و اجتماعیِ مختلفی بوده اند به طوری که حافظ پژوهانِ بسیاری این مفهوم را مهم ترین دستاورد فکریِ حافظ میدانند. از برآیند این خصایص نیز می توان به کُنش گریِ رندان به مثابه یک شخصیّت نمایشی اشاره کرد. بهرام بیضایی(نمایشنامه نویسی که توجّه بی شائبه او به آثار کهن غیر قابل انکار است) گزینه مناسبی برای پی گیریِ این مفهوم است چه بسا که روحیه قهرمانی و انقلابیِ موجود در آثار او در پیوند با اسطوره و کهن الگوها بر جنبه ها و خصلت های راز آمیز، عصیانی و شوریدگیِ شخصیّت هایش صحّه می گذارد. نگارندگان برای اثبات هویّت وجودیِ شخصیّت رند(که به واسطه ویژگی هایش نمایشی است) برآن هستند تا با نگاهی نو، دستاورد شعریِ حافظ را مورد پژوهش قرار داده و با توجّه به اهمیّت شخصیّت پردازی در ادبیّات نمایشی در راستای ادبیّات تطبیقی به بسط شخصیّت رند در شعر و نمایش بپردازند. بنابراین ضمن برشمردن ویژگی های رندی و رندگونگی در غزلیّات حافظ و پی بردن به اصل این مفهوم، انواع تقسیم بندیِ یک شخصیّت دراماتیک را بررسی کرده و پس از آن به تطبیق خصایص رند حافظ با ویژگی های یک شخصیّت نمایشی پرداخته می شود و از حاصل این رهیافت سه نمایشنامه عروسکیِ بیضایی مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
اتباع در سبک خراسانی و اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
437 - 454
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه کرده اند. با توجه به سیر اتباع در دوره های مختلف و کاربرد آن در زبان شاعران و نویسندگان سبک های متفاوت، می توان گفت که اتباع درآغاز با شکل کنونی آن که «اسم مهمل» نیز نامیده می شود، تفاوت دارد. غیر از بعضی ترکیب ها که از ابتدا بی معنی و یا مهمل بوده است، مانند «شکست و مکست» در دیوان رودکی ، که واژه تابع کاملاً بی معنی است و رودکی فقط یک بار آن را به کار برده، اکثر ترکیب ها هدفدار و با معنی انتخاب می شده است. در این تحقیق برای دستیابی به سیر بکارگیری اتباع و نحوه آغاز آن و چگونگی تبدیل آن به اسم مهمل، آثار شاعران و نویسندگان معروف دوره خراسانی و اصفهانی مطالعه و اتباع در آن ها بررسی گردیده است. یافته های این تحقیق از بکارگیری اسم مهمل یا تابع برای ایجاز در کلام حمایت می کند.
بررسی و مقایسه آموزه های اخلاقی در غزلیات عبدالرحمان جامی و ملامحسن فیض کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
79 - 99
حوزههای تخصصی:
اخلاق مفهومی انسانی محسوب می شود و از آنجا که ادبیات ابزاری برای بازنمایی مقولات مرتبط با نوع بشر است، شاهد بازتاب گسترده این مفهوم در متون ادبی بوده ایم. یکی از نحله های فکری و شناختی که اخلاق را شرح داده و برای آن تعاریف و چهارچوب هایی تعیین کرده، عرفان اسلامی است. اهل تصوف با استفاده از ابزارهای گوناگون به ویژه شعر، مهم ترین افکار اخلاقی و اندرزی خود را بازگو کرده اند که از آن میان، جامی و فیض کاشانی برجسته هستند. این دو که از شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی محسوب می شوند، در آیینه غزلیات، از شاخصه های انسان ساز اخلاقی سخن گفته اند که در این تحقیق، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو شاعر از مسائلی چون: «ترک خودبینی، عشق مطلوب، خدامحوری، دنیاستیزی، نکوهش ریاکاری، خاموشی و کم گویی و نکوهش علوم دنیایی» سخن گفته اند. همچنین، مشخص شد که در غزل های جامی، به مواردی مانند: «توبه گریزی و پرهیز از مردم آزاری» توجه شده و در برابر، فیض کاشانی از «لزوم انجام مناسک عبادی، مواهب دوست نیکوسیرت و نکوهش غفلت ورزی» سخن گفته است. در مجموع، توصیه های اخلاقی شاعران، ریشه در دو منبع اسلام و عرفان اسلامی دارد و به این اعتبار، در یک راستا تعریف می شود.
ادیبان دوزبانه سلجوقی و تحولات زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
297 - 316
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی و عربی، به سبب هم جواری و تعاملات دوسویه، از دوره باستان تا کنون، بر اثر مناسبات فرهنگی و سیاسی بسیار از یکدیگر متأثر شده اند. اما در قرن پنجم هجری خاصه در عصر سلجوقیان به سبب رقابت های علمی و ادبی میان شاهزادگان و امیران ولایت های مختلف این تأثیرپذیری و اختلاط وارد بسیاری از واژه های دو زبان شد که نهایتاً به تکامل تدریجی آن ها منجر گردید. این پژوهش بر اساس منابع ادبی و تاریخی، نیز تحقیقات جدید، با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین علل و عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت این دو زبان در دوره سلجوقی پرداخته است و به این نتیجه دست یافته که ریشه تحول و پیشرفت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان عربی در سطح زبان دینی و شرعی در این عصر بوده است؛ نویسندگان و شاعران دوزبانه و نیز امیران و شاهزادگان سلجوقی در فرایند این تحول و تأثیرپذیری بیش ترین تأثیر را داشتند.هدف این تحقیق بررسی شخصیت های سیاسی و ادبی دوزبانه در ادبیات فارسی و عربی، و همچنین کشف علت بقای این دو زبان در زمان حاضر است.
بررسی راهبردهایی در ایجاد ارتباط مؤثر بین فردی از نگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
317 - 340
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین فردی و تعاملات اجتماعی رکن جدایی ناپذیر زندگی انسان است که از بدو تولّد تا پایان عمر ملازم اوست. مولانا ارتباط های انسان را در چهار نوع شرح داده است: با خدا، خود، دیگران و جهان هستی. از دید مولانا لازمه درک ارتباط با دیگران و داشتن روابط اجتماعی سالم، ارتباط با خود است. او با بهره گیری از آموزه های قرآنی، سیره معصومین، تجربیّات روحانی و قدرت فهم انسان شناسانه ممتازش، به خوبی توانسته است به پیچیدگی شخصّیت و روح انسان پی برد، و با اشراف بر ویژگی های روانی انسان و شناخت نیازهای بشری، راهبردهای ارزشمندی را برای سلامت روح و جسم انسان، داشتن زندگی سالم و ارتباط مؤثر ارائه کند.نگارندگان در این پژوهش می کوشند، بعد از شرح دو ارتباط انسان با خود و دیگران و خودپذیری به عنوان مقدمه ای بر خودشناسی، نگرش مولانا و راهکارهای او را در برقراری ارتباط صمیمانه بین فردی در «مثنوی» بیان کنند و با روش توصیفی- تحلیلی با واکاوی در «مثنوی» و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی آن راهبردها بپردازند.
بررسی تأثیر تحولات اجتماعی- سیاسی بر زندگی خیر الدین زرکلی و معاصرانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
363 - 391
حوزههای تخصصی:
خیر الدین زرکلی شخصیتی چند بعدی است که در طول زندگی خود و به گواهی کتاب ها و آثاری که از وی بر جای مانده، در عرصه های مختلف سیاسی، ادبی، تاریخی و اجتماعی فعالیت داشته است. مهم ترین اثر وی «الأعلام» در شرح احوال بزرگان و مشاهیر(از روزگاران کهن تا دوران معاصر) از چنان شهرتی برخوردار است که بقیه جوانب زندگی وی به خصوص فعالیت های او در عرصه شعر و ادب و روزنامه نگاری را تحت الشعاع قرار داده است. وی ادیب، روزنامه نگار و شاعری با چندین اثر ادبی و نیز دیوان شعری است که هر کدام در جای خود دارای اهمیت هستند. بنابراین معرفی جایگاه ادبی وی در ادبیات معاصر عربی و در میان معاصرانش و نیز بررسی آثار ادبی و نیز مضامین شعری او از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. این مقاله که به روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی نگاشته شده است، به شرح زندگی و آثار خیر الدین زرکلی در زمان حیات و پس از مرگ وی پرداخته است.
سبک شناسی دیدگاه فمینیستی در کتاب «چراغ ها را من خاموش می کنم» بر اساس دیدگاه لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
309 - 329
حوزههای تخصصی:
با ظهور رنسانس، رمان به علت برخورداری از قابلیت نشان دادن واقعیت های زندگی، جای حماسه را می گیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ ، رمان های رئالیستی را به عنوان اصلی ترین شکل اثر ادبی هم خوان با جامعه بورژوایی مطرح می کند. با پیوستن به مکتب مارکسیسم، دیدگاه های فمینیستی در آثارش نمود پیدا می کند. در ایران نیز رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم»، اثر زویا پیرزاد یکی از رمان های زن محوری است که در سال های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی، این جستار به شیوه تطبیقی مبتنی بر مؤلفه های فمینیستی بر اساس دیدگاه لوکاچ تلاش کرده است به واکاوی عناصر سبکی نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که پیرزاد آگاهانه اغلب ویژگی های نوشتار زنانه را برگزیده و به کار گرفته است و نشان دهنده دیدگاه فمینیستی نویسنده به جامعه و مخصوصاً زنان است. یافته های پژوهش نشان می دهد در این رمان در سطوح مختلف متن، واژگان، جملات، گفتمان و دیدگاه زنانه نمود یافته است.
بررسی تحلیلی اندرزنامه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه های سیاسی، یک مرحله مهم توسعه اندیشه سیاسی و ارائه کارویژه های سنتی دستگاه حکومت در جهان هستند که قرن ها نگارش آن ها تداوم یافت. ریشه پیدایش اندرزنامه های سیاسی وجود شکل سنتی حکومت، یعنی حکومت های استبدادی و خودکامه بود، لذا با شکل گیری کشورهای مدرن در جهان، تاریخ مصرف این سبک نگارشی نیز پایان یافت. اندرزنامه های سیاسی متونی در زمینه آیین های عملیاتی کشورداری و روش های مطلوب اداره حکومت هستند. در ایران و جهان اسلام این سنت ادبی از محبوبیت ویژه ای برخوردار بود. تاکنون مقالات و کتاب های زیادی در ارتباط با این سنت ادبی به ویژه از دیدگاه اندیشه سیاسی به نگارش در آمده است؛ اما مقاله فوق تلاش دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی تحلیلی این منابع و نیز فلسفه پیدایش و توسعه، ماهیت، اهداف، ویژگی ها و کارکردهای اندرزنامه های سیاسی بپردازد. همچنین نشان داده می شود، مهم ترین کارویژه اندرزنامه های سیاسی ارائه طرح های عملیاتی کشورداری به حکومت ها بوده است.
مضامین مشترک در شعر شاملو ، الوار و هیوز از منظر ادبیات متعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل میان ادبیات دربین ملت ها از طریق مفاهیم مشترک و تأثیرپذیری شاعران در آثار ادبی ازهم درحوزه ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. بخشی ازشعرمعاصر در جامعه امروز برخواسته از زندگی اجتماعی است و تأثیر پذیری ازفرامتن های شعری در محیط های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی حاکم بر جامعه است. شاملو، پل الوار و هیوز شاعرانی هستند که از سه فرهنگ متمایز و در قرنی مشترک و البته در محیط جغرافیایی متفاوت به شاعری می پردازند؛ زمینه های اصلی شعر این سه متأثر از زندگی اجتماعی است و هرسه در دوره ای از زندگی شعری شان به جریان های چپ گرایش داشته اند و همین گرایش ها مضامین مشترکی را در شعر ایشان پدید آورده است. مضامینی همچون آزادی ، عدالت ، ظلم ستیزی ، استبداد ستیزی، توجه به وضعیت زندگی کارگران،بازنمود آموزه های مارکسیستی و یاد مبارزانی که در راه این اهداف تلاش می کردند از جمله این اشتراکات است. به طوری که شعرآنها نمایانگر وضعیت و بحران های جامعه خود و جهان است. این پژوهش به شیوه توصیفی ، تحلیلی دیوان شاعران مورد بحث را برای استخراج این مشابهت ها و نقد و تحلیل آن برمبنای جامعه شناسی ذوق ادبی و هنری ایشان بررسیده است.
کاربست نقد جغرافیایی در خوانش دو رمان "سرانجام شری" و"الحیّ اللاتینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جغرافیایی یکی از رویکردهای نوین در حوزه ی ادبیات تطبیقی معاصر می باشد که به مطالعه ی فضا و مکان در آثار ادبی می پردازد و نحوه ی نگرش چند نویسنده ی بومی و غیربومی را نسبت به مکانی مشخص بررسی می کند. زمانی که مکان یک رمان، شهر یا مکانی واقعی باشد، مکان داستانی و مکان واقعی در چالش قرار می گیرند که نتیجه ی آن، ارائه دادن تصاویر ادبی از یک شهر خاص می باشد. شهر پاریس نقطه ی مشترک ادبی میان رمان «الحیّ الاتینی» اثر سهیل ادریس ورمان « سرانجام شری» اثر گابریل کولت می باشد، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و از منظر نقد جغرافیایی به بررسی این شهر در این دو رمان پرداخته است. نتایج به دست آمده ی این پژوهش حاکی از آن است که نگاه نویسنده ی غیر بومی در رمان الحیّ الاتینی به پاریس، نگاهی است که شیفته ی مظاهر تمدن و فرهنگ و آزادی در غرب شده است و می کوشد ریشه های خویش را در شرق فراموش کند؛ به همین جهت تصاویری که نویسنده از مکان ها ارائه می دهد –از سینما گرفته تا هتلی که شخصیت اصلی در آن اقامت دارد – مطابق با سیر روایی داستان و افکار قهرمان اصلی آن می باشد ؛ اما نویسنده ی بومی در رمان سرانجام شری، نگاه واقع بینانه به پاریس دارد و با به تصویر کشیدن آن به نوعی می خواهد اوضاع و احوال افراد بعد جنگ جهانی اول را که دراین کشور دچار یأس، بیمعنایی و ناامیدی شده اند را نشان دهد و بخشی از تاریخ پاریس را به تصویرکشد.