فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
183 - 212
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی ابزاری مفید برای شناسایی هویت ادبی اثر است. سبک شناسی لایه ای که یکی از مدل های سبک شناسی نوین است به تحلیل و بررسی شاخصه های متن از جهت گزینش کلمات و ساخت و زیرساخت عبارات و اغراض بلاغی و نحوی و آوایی می پردازد. ما در این پژوهش بر آن ایم تا با بررسی سبک شناسی اشعار «نتائج الفطنه» به واکاوی اشعار «نتائج الفطنه» در سطوح آوایی، نحوی، بلاغی، ساختاری و ارتباط آن با درونمایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلات و اهداف نویسنده اثر بپردازیم. از آنجا که نوعی از داستان پردازی، نقل آن در قالب شعر تعلیمی است ابن هباریه از شعرای بزرگ شعر تعلیمی است که در کتاب «نتائج الفطنه» داستان های تعلیمی خود را به رشته نظم در آورده است. ابن هباریه در مواجهه با مخاطبین خود در داستان هایش سبکی را اختیار کرده که همساز با ساخت و زیر ساخت قوی اشعارش باشد؛ چرا که از یک طرف راه رسیدن به منش انسانی را با ویژگی های اخلاقی چون خردمندی، دانشوری، دوستی نشان داده و از سوی دیگر انسان ها را از رذایل اخلاقی چون دروغ، حرص و آز، خشم، غضب و ستم گری در اشعار خود بر حذر می دارد. در این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی سطوح زبانی و بیانی و نحوی پرداخته می شود و بر این اصل که درونمایه ای موفّق چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمت های مختلف داستان شعر تعلیمی ابن هباریه شده است تأکید می شود.
مقایسه اشعار مشاهیر آذربایجانی در عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
73 - 98
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با شناخت هنروری حافظ و نظامی در استفاده از معانی مجازی در کاربرد اصطلاحات عارفانه و خلق اشعار عرفانی به بررسی سروده های غزلی مشاهیر قرن ششم نیز پرداخته شد تصوف نظری و عرفان مدرسی آمیخته با آراء فلسفی و کلام، شاهکارهای بزرگ شعر عرفانی سنایی آغازگر عرفان، خاقانی و نظامی در وسعت معنایی گسترده رقم خورد که موجب تکامل بلندای عرفان با ترکیب های مناسب و ارتقاء معنا شد، گویی تصوف قرن شش خاقانی و نظامی را بر دروازه این مسلک با تأسی از سنایی نشاند. در این مقاله از خاقانی و نظامی با آوردن اصطلاحات در عبارات معمولی و سخن ناگفتن از وصال حقیقی در ابتدای ورود وادی شوریدگان است. شیوه سخن در شعر خاقانی در عین آراستگی از تکلف خالی نیست. خاقانی و نظامی هر دو با استفاده از طرزی توانا در آفرینش ترکیبات بدیع چون پیر مغان و دیر مغان با تعبیری دلنشین و عارفانه خلقی جدید و معجزگون را در سخن از خود به یادگار گذاشته اند و همچون چراغی فراسوی ادوار بعد در بدل عرفان شرعی به نظری نقشی ارزنده ایفا نموده اند.
حدیث نفس در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 137
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازک الملائکه شاعر معاصر عرب و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده حدیث نفس گذاشته اند. این دو شاعر زن که هر دو نماینده مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایت گر اندیشه های حاکم بر روزگارشان می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... در شعرشان نمود دارد. فروغ و نازک الملائکه برای بیان این افکار و اندیشه ها و بیان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شان به گفت وگوی درونی یا حدیث نفس پرداخته اند، و سعی کرده اند از این طریق تأثیرگذاری شعرشان را بیش تر کنند.
بررسی تحلیلی نمادها و عناصر اسطوره ای مشترک در شاهنامه و غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
237 - 259
حوزههای تخصصی:
موضوع «غزلیات شمس»، اﺛﺮﺟﺎودانه ﻣﻮﻻﻧ ﺎ ﺟﻼل اﻟﺪیﻦ ﻣﺤﻤﺪ بلخی ، بیان مضامین عارفانه و عشق آسمانی است. مولانا در خلال این غزلیات ناب، از نمادهای اسطوره ای نیز برای تبیین مضامین عرفانی و سایر مفاهیم شعری استفاده کرده است. در این مقاله به بررسی عناصر اسطوره اعم از شخصیت ها، موجودات و نمادهایی که صبغه و نمودی عرفانی در «غزلیات شمس» داشته اند، پرداخته ایم. عناصر، موجودات و شخصیت های مورد بررسی در این مقاله عبارت اند از رستم، زال، کیقباد، سهراب، اسفندیار، ضحاک، کیکاووس، مانی، کیخسرو و موجودات افسانه ای همچون کوه قاف، هما، عنقا و سیمرغ که مهم ترین منبع آن ها، «شاهنامه» فردوسی است. نتیجه پژوهش این است که مولانا با استخراج عناصر اسطوره و حماسه از آثار گران سنگ حماسی از جمله «شاهنامه» فردوسی ، از این عناصر در جهت تبیین هر چه بهتر مضامین و مفاهیم عرفانی در «غزلیات شمس» سود جسته است؛ تا جایی که پژوهش گران ادبیات عرفانی، آن را نمونه بارز و ارزشمند حماسه عرفانی دانسته اند.
مکوّن الدیمومه فی "عَزداران بَیَلْ" لغلامحسین ساعدی و"ابن الفقیر" لمولود فرعون وفقا لنظریه جیرار جینیت السردانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
41 - 62
حوزههای تخصصی:
إنّ عنصر الزمن هو أمر بالغ الأهمیه فی تحویل حادثه إلى قصه، وطریقه تبلور الزمن فی السرد هی إحدى أهمّ القضایا التی أثیرت فی النظریات البنیویه ولها تاریخ طویل بین المفکّرین والمنظّرین. إن لعنصر الزمن من بین عناصر السرد، فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر" دورا بالغ الأهمیه، ودراسه هذا العنصر فی القصتین المذکورتین تجعلهما أکثر أهمیهً من أیّ وقت مضى. والنظریه الأکثر اکتمالاً لعنصر الزمن فی القصه هی نظریه جیرار جینیت. ومن وجهه نظر جینیت، یتشکّل الزمن السردی علی ثلاثه مکونات هی النظام الذی یتضمن علی النظم والدیمومه والتواتر. تشیر الدیمومه، مثل تحدید معدل البطء والسرعه، إلى الأحداث أو وظائف القصه التی یمکن توسیعها أو حذفها. ولقد تصدى هذا البحث، على المنهج الوصفی-التحلیلی واستنادا إلى المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن، لدراسه مکوّن الدیمومه فی قصتی "عزاداران بَیَلْ" و"ابن الفقیر". وأظهرت نتائج البحث أنّ سرعه زمن قصه عزاداران بیل ثابته واستفاد المؤلف أکثر من مکوّن المشهد المسرحی وأنّ سرعه زمن قصه اِبن الفقیر بطیئه ولدیها تسارع سلبی واستفاد المؤلف أکثر من الوصف.
بررسی تطبیقی مؤلفه های عینیت گرایی در شعر یدالله رویایی و لوییس زوکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
227-251
حوزههای تخصصی:
شعر مدرن ایران از جنبش های پیشروی اوایل قرن بیستم اروپا، از جمله سمبولیسم و سوررئالیسم، تأثیرات انکارناپذیری پذیرفته است اما جریان شعر عینیت گرای آمریکا به رهبری لوییس زوکوفسکی و تأثیرش بر بوطیقای شعر نو ایران، مورد کنکاش قرار نگرفته است. این پژوهش، به بررسی تطبیقی شعر حجم یداللّه رؤیایی و شعر عینیت گرای لوییس زوکوفسکی می پردازد. رؤیایی و زوکوفسکی با رویکرد زبان محورشان به شعر، جنبش های نوگرا و مدرنیستی معاصرانشان را بازخوانی کرده اند. دو محور کلیدی در این بحث «جزءگرایی» و «مسیر ادراک» یا سیاست شعر در عینیت گرایی است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رؤیایی به سیاق زوکوفسکی و عینیت گراها، به اجزای زبان موشکافانه می نگرد و مادیت زبان را سوژه شعرش می کند امّا برخلاف زوکوفسکی، از سیاست زدگی های حزبی و سیاسی رایج دوری می جوید. او سیاست شعر و شعر سیاسی را در اسباب بی هدف، بالقوگی ناب انسان و ایستادگی برابر ارجاعات زبانی، پیش فرض ها و به فعل درآمدن های تحمیلی از سوی فرهنگ و قدرت می یابد.
صاحب بن عباد و تأثیر او بر زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
279 - 296
حوزههای تخصصی:
صاحب فردی دانشمند و دانش دوست بود، به طوری که در علوم مختلف صاحبنظر بوده است. او شاگردانی را تربیت کرد که بعداً هر کدام به نوبه خود استادی بزرگ در علوم مختلف شدند. صاحب اگرچه ایرانی و فارسی زبان بود، ولی ادبیات عرب را کامل فرا گرفت به نحوی که هم به زبان عربی سخن می گفت و هم به زبان عربی کتابت می نمود. علاقه وافری به یادگیری زبان عربی داشت و سعی می کرد که دیگران هم به این زبان تکلم کنند. صاحب همانگونه که به شعر و ادبیات عرب توجه کامل داشت، ذوق و رغبت بسیاری نیز به شعر و ادبیات فارسی نشان می داد. صاحب نه تنها ممدوح شعرای تازی گوی بوده بلکه شعرای فارسی گوی نیز او را مدح می گفتند. در این نوشتار سعی شده شخصیت و نقش فعالانه او در کسب علم و بکارگیری صحیح آن به وجه احسن و همچنین خدمات ارزنده وی به ادب عربی و فارسی، برای کسانی که به علوم عربی و فارسی آشنایی داشته و مشتاق علم اندوزی و خدمت هستند معرفی شود.
عصیان و سنت شکنی بودلر و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
51 - 71
حوزههای تخصصی:
نیما همچون بودلر با دیدی نو و بافتی تازه، به شعر معاصر رنگی بدیع بخشید. ساختمان شعر او دارای وحدت است. از هنجارهای رمانتیسم، آگاهانه فاصله می گیرند و با تصاویری واقع گرایانه، نمادین و سوررئالیسمی، پرده از زشتی ها برمی دارند و دگرگونی های اجتماعی، صنعتی، و گمشدگی انسان آنان را آزرده خاطرکرده است. محوری ترین ویژگی این گونه اشعار بر اساس هنجارگریزی، ابهام و در نهایت شکستن قواعد و سنت های دست وپاگیر است زیرا عصر مکانیزاسیون و صنعت مدرن همه مرزهای اخلاقی، طبیعی، سنتی و ادبی را در هم شکسته است. حتی مفهوم عشق در دیدگاه مدرنیسم ها تغییر کرده و بودلر و نیما با بیان رمزآمیز در سوگ عشق نشسته اند. کاربرد رمزگرایی در اشعار معاصر، بیش تر نمود عصیان هنرمندان در برابر مکاتب واقع گرایی بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی بر آن ایم تا تحول اشعار بودلر و نیما را در نوآوری و سیر به سوی رئالیسم و انعکاس جهان مدرن بیان کنیم. زیرا در مقایسه اشعار بودلر و نیما تا به حال تحقیق علمی صورت نگرفته است.
حضور اساطیر حماسه ملی در شعر علی فوده و موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
بر خلاف تصور برخی که اسطوره ها را عناصری خیالی می دانند، باید متذکّر شد که اسطوره ها نمادهایی ملّی هستند که در هر زمان و مکانی می توانند حضور فیزیکی داشته باشند؛ چراکه برخاسته از دل فرهنگ هر ملت هستند و تا زمانی که پای بندی مردم به فرهنگ وجود داشته باشد، اسطوره ها نیز در زندگی مردم جاری هستند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته تلاش بر آن است تا بازتاب اعمال چند تن از شخصیت های مبارز ملّی در ادبیات فلسطینی و ادبیات فارسی که به اسطوره هایی ماندگار در زمان خود تبدیل شده اند، با تکیه بر شعر علی فوده و علی موسوی گرمارودی نشان داده شود. هدف پژوهش حاضر نیز اثبات این مدّعا است که جنگ های ملّی و منطقه ای چگونه توانسته است در جاودانه سازی برخی افراد مبارز روزگار پر از آشوب خویش، موثّر باشند و آن ها را به اسطوره هایی تبدیل گردانند. هر دو شاعر با توصیف اخلاق و اعمال شخصیت های تأثیرگذار سیاسی و انقلابی سرزمین خود به عنوان اسطوره های مبارزه ملی، گامی بسیار مؤثر در آشکارسازی پیوند میان اسطوره و تاریخ برداشتند.
تحلیل بینامتنی شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری برمبنای ترامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن ها همواره با دلایل و انگیزه های خاص و به شیوه های گوناگون با متن های دیگر پیوند می یابند. متن های تاریخ عمومی که در طول تاریخ نوشته شده، نیز چنین هستند. شاهنامه پیش متنی است که حضور گسترده آن در تاریخ نوشته های عمومی حاکی از وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن در دو شاخه متفاوت، امّا وابسته است. از این رو مسئله پژوهش این است که پیوند بینامتنی میان شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری چگونه بوده است؟ بدین منظور از نظریّه ترامتنیّت ژرار ژنت که یک نظریّه کامل در یافتن تمام جنبه های یک رابطه بینامتنی است، بهره برده ایم. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط ترامتنی با شاهنامه در تاریخ نوشته های عمومی است. روش پژوهش از نظر فضای انجام کار کتابخانه ای و از جهت تحلیل داده-ها کیفی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تاریخ نگاران با تأثیرپذیری از موقعیّت اجتماعی و نهاد حمایتگر خود، آگاهانه در جهت دست یابی به اهداف و انگیزه های خود از نگارش تاریخ عمومی با شاهنامه رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا به ترتیبِ بیشترین تا کمترین از سه گونه ترامتنی بینامتنیّت، سرمتنیّت و فرامتنیّت بهره برده اند.
انسان گرایی فردوسی؛ احیای اندیشه ایرانشهری و پایان سکوت فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
261 - 282
حوزههای تخصصی:
هویت و شخصیت هر ملتی در پرتو فرهنگ غنی و مترقی آن نهفته است. بنابراین اگر بیگانه ای بخواهد ملتی را از نظر سیاسی اجتماعی زمین گیر کند، آسان ترین راه اش هجوم به فرهنگ آن ملت است، زیرا با هجوم فرهنگی، آن ملت استحاله فرهنگی می شود و هویت و شخصیت خود را از دست می دهد. جامعه شناسان فرهنگ را دارای سه جنبه شناختی، مادی(فنی) و سازمانی می دانند که جنبه شناختی عبارت است از باورداشت ها، اسطوره ها، ایدئولوژی ها، ارزش ها، رویکردها و دانش. فرهنگ را نیز، آداب و رسوم، عرف ها، قوانین و نقش هایی که با پایگاه های گوناگون یک فرهنگ هم بسته اند تشکیل می دهند. از همین منظر «شاهنامه» اثری است که در عهد سامانی ایرانیان را به بازسازی افکار ملی و خودشناسی ساسانی هدایت کرد و ایرانیان را به احیای مقام و مرتبه انسان به منظور خودشناسی و استقلال ملی، دعوت نمود. استقلالی که ساسانیان را بر آن داشت تا مناطق تحت سیطره خود را ایرانشهر بخوانند. پژوهش حاضر با بررسی کوتاهی در تاریخ ایران بعد از حمله اعراب به گرایش فردوسی برای تنظیم اثری چون «شاهنامه» در احیای فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است، تا نوع خاصی از انسان گرایی(اومانیسم) که در آن انسان کنش گر اصلی است و جای اسطوره ها را می گیرد و در جدال با ابرانسان ها، برای برپایی داد و خیر و نیکی پیروز می گردد را آشکار سازد.
آیین پذیرایی از مهمان در شاهنامه فردوسی و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
415 - 436
حوزههای تخصصی:
« شاهنامه» فردوسی و «اودیسه» هومر دو نمونه از کهن ترین و نام آورترین حماسه های جهان و نمایش گر بسیاری از آیین های ایرانیان و یونانیان باستان هستند. آیین پذیرایی و نکوداشت مهمان یکی از آیین هایی است که برگزاری شایسته و درست آن، در میان مردمان دو سرزمین بسیار مهم بوده است و اجرای مراحل مختلف آن چون استقبال، شستن دست ها، چیدن خوان، به گرمابه بردن، آماده کردن بستر، بدرقه و... با دقت و ظرافت صورت می گرفت. در «شاهنامه» مراحل مختلف پذیرایی از مهمان با خرده بینی، گستردگی و تشریفات بسیار برگزار می شود. در «شاهنامه» بسته به آنکه میزبان یا میهمان، پادشاه، شاهزاده یا پهلوان باشد، این آیین به گونه ای دیگر بر پا می شود. این آیین در نزد یونانیان حتی جنبه سپند و مینوی داشته و با اساطیر و باورهای کهن آنان در پیوند بوده است. در این جستار ما با یادکرد نمونه هایی از پنج داستان «شاهنامه» فردوسی (فریدون، منوچهر، سیاوش، رستم و سهراب، رستم و اسفندیار) و نمونه هایی از «اودیسه» به سنجش و بررسی چگونگی برگزاری این آیین در این دو اثر پرداخته ایم.
بررسی تطبیقی جایگاه انسان در شعر احمد شاملو و یانیس ریتسوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
35 - 53
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از جمله رویکردهایی است که به بررسی مؤلفه های مشترک ادبیات، جریان های فکری، مکاتب ادبی و... در زبان های مختلف می پردازد و میزان تأثیر و تأثر آن ها را در حوزه های مختلف ادبی بررسی می کند. شعر شاملو و ریتسوس به دلیل در بر داشتن اندیشه های جهان وطنانه و اجتماعی، ظرفیت نقدپذیری بالایی در حوزه ادبیات تطبیقی دارند. یانیس ریتسوس از جمله برجسته ترین شعرای یونانی قرن بیستم است که به دلیل داشتن دیدگاه مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقام یک منتقد اجتماعی، تا حدی که اشعارش بازتاب دهنده وضعیت جامعه خود بوده است، همسانی های ویژه ای با نگاه اجتماعی و نقادانه شاملو دارد، همین امر ضرورت و زمینه لازم را برای پژوهشی تطبیقی در آثار این شاعران فراهم می آورد. شاملو و ریتسوس انسان های عمیق و نخبه ای هستند که به انسان و جهان پیرامون خود رویکردی خاص و متفاوت دارند. شاعرانی که در طول زندگانی خود کوشیده اند من واقعی انسان را به او باز شناسانند و از سویی دیگر وظیفه او را نسبت به هستی و جهان پیرامونش به او نشان دهند.
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
تأثیر شعرهای عاشورایی ایران بعد از انقلاب اسلامی بر شعرهای درباره مدافعان حرم دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
331 - 362
حوزههای تخصصی:
از آنجا کهبر پایه اصل اساسی بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست و متن ها همواره بر پایه متن های گذشته بنا می شوند، لذا واقعه عاشورا، به مثابه یک متن، بسترهای مناسبی برای هم ذات پنداری در موقعیت های مشابه با عاشورا در اعصار بعد را فراهم می کند. از این روست که موقعیت هایی مانند انقلاب اسلامی ایران و نیز، دوران دفاع مقدس، سبب شده است که این هم ذات پنداری، در هنر و ادبیات، به ویژه شعرهای عاشورایی ایران بعد ازانقلاب اسلامی نیز، نمود پیدا کند. در دهه90 شمسی نیز، با شروع جنگ در سوریه و عراق و شکل گیری نیروهای مدافع حرم از کشورهای مختلف از جمله ایران و تداعی دیگری از عاشورا و شخصیت های آن، نه تنها موجب ورود واژه «مدافعان حرم» به دایره لغات ادبیات به ویژه حوزه شعر ایران شد، بلکه زمینه ساز شکل گیری شعرهایی درباره «مدافعان حرم» نیز گردیده است. این متن در صدد بوده است که ضمن بررسی نمونه آثار «شعرهای عاشورایی» ایران بعد از انقلاب اسلامی و همچنین نمونه آثار شعرهای درباره «مدافعان حرم» دهه نود ایران، با تکیه بر شیوه تطبیقی مبتنی بر رویکرد «بینامتنیت»، بر اساس نگرش ژرار ژنت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، به بینامتنیت این متن ها با واقعه عاشورا بپردازد.
استعاره های مفهومی در طبقه بندی جدید در رمان های علی محمد افغانی و کازوئو ایشی گورو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان استعاره ها را یکی از ابزار شکل دهنده ساختار شناختی انسان می دانند که در نحوه درک انسان از واقعیت و شیوه مفهوم سازی نقش مهمی را بر عهده دارند. بررسی استعاره مفهومی بر طبق طبقه بندی لیکاف و جانسون در طبقات استعاره های جهتی، هستی شناختی و ساختاری موجب دشواری هایی می شود، زیرا مواقعی وجود دارد که یک اسم نگاشت هم در طبقه استعاره های ساختاری و هم در طبقه استعاره های هستی شناختی واقع می شود. این مسأله نگارنده مقاله را بر آن داشت تا با استناد به مقاله تحلیل استعاره های مفهومی در طبقه بندی جدید با تأکید بر نمونه هایی از زبان فارسی و اسپانیایی و بررسی شواهدی از رمان های افغانی و ایشی گورو (برنده جایزه نوبل ادبی، 2017)، اسم نگاشت ها را در یک طبقه بندی جدید قرار دهد. در این پژوهش تغییراتی در طبقه بندی استعاره های مفهومی صورت گرفت در قالب این طبقه بندی شواهد در سه طبقه دیگر عینی به ذهنی، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی شده اند.
آرمان گرایی و واقع گرایی سیاسی در اندیشه سعدی و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشمندان، متفکّران و ادیبان همواره دو نگاه واقع بینانه و آرمان گرایانه به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود داشته است. در نگاه آرمانی، توجّه به صور خیال و سیر در ملکوت و عالم عرش معطوف است و رنگ واقعیّت های زمینی در معادلات و محاسبات ذهنی آرمان گرایان بازتاب ندارد؛ بنابراین نگاه آرمان گرا، نگاهی ذهنیّت گرا و غیر کاربردی است. درمقابل آرمان گرایان، می کوشند از توانایی های فردی و موقعیّت اجتماعی خود، شناختی صحیح و از امکان رسیدن به اهدافشان درکی واقع بینانه ارائه دهند. از آنجا که خاستگاه اندیشه و دستگاه فکری اندیشمندان در تحقّق آرمان ها و اهداف آن ها به ویژه ایجاد مدل مطلوب حکومت بسیار تأثیرگذار است، بررسی مبانی اندیشه آنان در راستای ارائه راهکارهای حلّ مسائل اجتماعی از اهمّیّت حیاتی برخوردار است. براساس این، هدف نوشتار پیش رو، بازشناسی فکری و فلسفی آموزه های مربوط به آیین فرمانروایی و حکومت مطلوب در آثار سعدی و مطابقت آن با نظریّه های آرمان شهری فارابی است. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی، اندیشه دو تن از نام آوران عرصه فلسفه و ادبیّات، فارابی و سعدی با یکدیگر مقایسه می شوند و مدل مورد نظر هریک در قالب مدینه فاضله و جامعه ایده آل ازمنظر واقع گرایی و آرمان گرایی سنجش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریّات سعدی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است؛ چنان که برخی نظریّات فارابی نیز این گونه است، امّا مصادیق تفاوت هایی باهم دارند.
اشارتی گذرا به تأثیر مضامین قرآن کریم در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
أسالیب "عُبیدٍ الزاکانیّ"، الساخره وفق "نظریه تفریغ الکبت" الفرُویْدیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
63 - 83
حوزههای تخصصی:
قد تمّ فی هذا البحث تصنیف کلّ أسالیب عبید الساخره، فاتّضح أنّ جلّها یستقیم فی مجموعتین لا غیر من أدبیّاته الساخره: الأولى، أدبیات ساخره تنطوی على مضامین کاشفه للمستور، سیاسیّه خارقه للناموس أو اجتماعیه طوباویه؛ وهی کلّها محظوره، مسکوت عنها فی أغلب الأحایین، لا بل محرّمه فی أحایین أخرى، ولا یمکن المساس بها أو الدنو منها بالمرّه؛ والثانیه، مزاحات أو ملاطفات أو فلنقل هزلیات أو بالأحرى فکاهات ترتبط بعاهات جسدیّه ونقائص جسمیّه. والأولى، تنحصر –کما مرّ- فی موضوعات لا یمکن البوح بها أو حتى التلمیح إلیها. وهی إمّا أن تکون محظورات جنسیّه، وإمّا محرّمات دینیه، أو محاذیر قانونیه أو عُرفیّه، أو خطوط حمراء سیاسیه. والثانیه، فهی تمثّل موضوعات تتناول عاهات بشریّه، ونقائص آدمیّه، ترتبط بنقص ظاهری مادّیّ، أو نقص نفسیّ أخلاقی سلوکی، أو نقص عقلی؛ وهی فکاهات تتطرق إلى نواقص جسدیّه وعاهات جسمیّه، تنطوی فی مجامیع من فکاهات ثقافیّه وأخلاقیّه، وتنطوی فیها أحیاناً فکاهات تتعلّق بغباوات إنسانیّه وجهالات بشریّه وعنجهیات آدمیّه. وفی هذه الدراسه، ینهض السعی للبحث عن الدواعی النفسیّه وحوافزها المحرّکه التی تُمکّن هذه الأدبیات من دغدغه المشاعر أو الإضحاک، ضحکاً دفیناً ألیماً کان أو سافراً عذباً؛ وذلک بتسلیط الضوء علی مختلف مواضیع عُبید الفکهه: وتنتمی الموضوعات الأولى من فکاهات عبید إلى المجموعه الأولی من تصنیف فرُویْد فی نظریته الکبتیّه ورؤیتها التفریغیّه والتحریریّه؛ أی الفکاهات التی تسبب الإضحاک عن طریق التنفیس عن المشاعر المکبوته وتفریغها. وترتبط الموضوعات الثانیه منها بمجموعه فروید الثانیه من تصنیفه فی تلک النظریه؛ أی التقلید البحت وغیر المتقن والمحترف للحرکات والقوانین الطبیعیّه والأعراف الاجتماعیّه، مما یکون مدعاه للإضحاک، وذلک بسبب تحریره لطاقات فکریّه أو ذهنیه مکنونه، وتحفیزه لإطلاقها وإخراجها للعلن. أمّا المجموعه الثالثه من تصنیف فروید، فهی لاتتعلّق بموضوع بعینه، بل تتعلّق بإحدی التقنیّات، ألا وهی تقنیه المباغته التی قد أفاد منها عُبید فی صیاغه فکاهاته وسخریاته؛ إذ أنّ أیّه فکاهه، فی أیّ موضوع کانت، إذا ما وظّفت فیها تقنیه المباغته، فهی تثیر الضحک، لکونها تدفع بالفکر أو الذهن لیکون علی مشارف مفارقه تنفیس عن شعورین مختلفین فی آن واحد.
نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی از دیدگاه عزّالدین مناصره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزالدین مناصره (1946- اکنون)، شاعر و ناقد فلسطینی تبار از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی به شمار می آید که موضع گیری متفاوتی نسبت به ادبیّات تطبیقی و ماهیّت فرهنگی آن دارد. وی در این حوزه، با نگاهی نقدی به بررسی امپریالیسم فرهنگی غرب در جریان جهانی شدن ادبیّات به طور عام و پژوهش های ادبیّات تطبیقی به طور خاص پرداخته است. رویکرد فرهنگی-سیاسی، با اتکا بر گفتمان ساختارشکنانه ژاک دریدا، چارچوبی است که ناقد از آنها سود جسته و به یاری آن، ضمن بررسی مکاتب نقد ادبی، به بررسی آرای نظریه پردازان و پژوهشگران عرصه ادبیّات تطبیقی و زوایای پنهان و هدفمند آن پرداخته است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که مناصره با وام گیری نگرش دریدایی به پروژه «دیگری سازی»، به دگرگونه فهمیدن و اندیشیدن در پژوهش های ادبیّات تطبیقی، نحوه بازنمایی غرب از شرق و برتربینی سلطه گر بر سلطه پذیر و واسازی این نوع نگرش و سپس ردیابی تداوم آن در مطالعات تطبیقی پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به معرّفی و تحلیل دیدگاه های عزالدین مناصره در نقد فرهنگی تطبیقی پرداخته می شود.