فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رقابت آمریکا و چین در سال های اخیر در حوزه های گوناگون گسترش یافته است. از همین جهت ایجاد موقعیت و نفوذ سیاسی برای نقش آفرینی بیشتر و تغییر موازنه به نفع هر یک از قدرت های رقیب در مناطق جهان به یکی از اولویت های دو کشور تبدیل شده است. از جمله مهم ترین این مناطق خاورمیانه باتوجه به منابع، بازارهای متنوع و موقعیت استراتژیک است. این مقاله به دنبال تبیین سیاست های آمریکا و چین در قبال نظم در خاورمیانه است. در همین راستا، مقاله پیشرو به دنبال پاسخ به این پرسش است که رقابت امریکا و چین در خاورمیانه چه تأثیری در معادلات و نظم این منطقه داشته است؟ فرضیه پژوهش این گونه است که باتوجه به اهمیت تسلط بر نظم خاورمیانه، دو کشور آمریکا و چین در صدد ایجاد نظم موردنظر خود در خاورمیانه هستند. چین به دنبال ایجاد نظم درون زا در مقابل نظم برون زا موردنظر آمریکا در سال های اخیر خاورمیانه است. سیاست مبتنی بر احاله مسئولیت توسط آمریکا در خاورمیانه و الگوی همکاری چین و کشورهای عربی برای ایجاد نظم در خاورمیانه از مهم ترین این سیاست ها برای تسلط بر نظم این منطقه است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب نظریه واقع گرایی تهاجمی نگارش شده است. نتیجه ملموس در مورد نظم جدید خاورمیانه در سایه رقابت چین و آمریکا این است که قدرت های بزرگ، به ویژه از جمله ایالات متحده، کنترل خود را در این مکان ازدست داده اند و هیچ کس دیگر در تلاش برای تحمیل سیستم های جدید حکومتی بر کشورهای این منطقه نیست. آنها در راستای منافع خود عمل می کنند، نه اینکه برای ایجاد توازن مجدد در روابط بین المللی خود، طرفی را اتخاذ کنند.
شناسایی عوامل موثر بر رشد فعالیت های گروهک پژاک در غرب کشور و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
38 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی ازدغدغه های امنیتی جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته چالشهای امنیتی فعالیتهای گروههای تروریستی بخصوص فعالیت های پژاک در غرب کشور بوده است. در واقع، گسترش فعالیت های تروریستی پژاک متاثر از عوامل مختلف داخلی و منطقه ای در طی چندین دهه گذشته در ابعاد مختلف امنیت ملی را به چالش کشیده است. به نظر می رسد که در کنار عنصر جغرافیا و شرایط محیطی، عوامل دیگری از جمله عوامل اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی در این فرایند یعنی گسترش و پراکندگی فعالیتهای پژاک نقش داشته اند. گسترش فعالیت های پژاک در غرب کشور را می توان از دو بعد مورد بررسی قرار داد. در بعد نخست، می توان به بررسی عوامل مختف از جمله عوامل اقتصادی، فرهنگی – اجتماعی و سیاسی در رشد فعالیت های پژاک در غرب کشور پرداخت. در بعد دوم نیز، تاثیر اقدامات و گسترش فعالیت های پژاک در غرب کشور بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز از اهمیت اساسی برخوردار است. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش بدنبال پاسخ گویی به این سوال محوری است ، عوامل تاثیر گذار در گسترش و پراکندگی گروه تروریستی پژاک در جغرافیای پیرامون ایران در غرب کشور کدامند و چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و استفاده از ابزار مصاحبه است. یافته های پژوهش نشان می دهد در حوزه اقتصادی بیکاری و معضلات اقتصادی خانواده ها با میانگین 24/4 نسبت به سایر مولفه های بیش ترین تاثیر؛ در حوزه فرهنگی و اجتماعی تبلیغات وسیع شبکه های ماهواره ای و اینترنتی با میانگین34/4 بیشترین تاثیر؛ و در حوزه سیاسی، عملیات روانی پژاک بر روی جوانان کرد با میانگین 49/4 بیشترین تاثیر را در گسترش و پراکندگی فعالیت های تروریستی پژاک در غرب کشور داشته اند.
تاثیر چالش های زیست محیطی بر محیط امنیتیِ ایران و همسایگان غربی (2022-2010)
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی، به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی در سیاست های کلان جهانی و یکی از مهم ترین چالش های جامعه انسانی روز به روز در حال افزایش و تسری هستند. سرزمین ایران نیز به واسطه خصوصیات اقلیمی و موقعیت جغرافیایی خود در رابطه با پیامد ها و اثرات بحران های زیست محیطی بسیار اثر گذار و اثر پذیر است و از نظر جغرافیایی بسیاری از مشکلات زیست محیطی در نزدیکی مرز های ایران با کشور های همسایه قرار گرفته اند. ایران از نظر زیست محیطی از کشورهای پر اهمیت و تاثیرگذار به شمار می رود و دارای چالش های بسیاری بر سر مسئله محیط زیست با کشورهای همسایه می باشد. مشکلات زیست محیطی ایران در پیوند و ارتباط مستقیم با کشور های همسایه می باشد. وسعت، جایگاه و موقعیت ویژه جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، ژئواستراتژیکی و ژئو کالچری از گذشته تاکنون سبب قرار گرفتن ایران به عنوان یکی از مناطق مهم و حیاتی در عرصه محیط زیست شده است که در محیط زیست منطقه و حتی جهان نیز تاثیر گذار است. این پژوهش با پذیرش مفروضه های روش تحلیل کمی و کیفی می خواهد ابعاد چالش های زیست محیطی را با تاکید بر همسایگان غربی جمهوری اسلامی ایران توضیح داده و تاثیر آن را بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و همسایگان غربی (ترکیه و عراق) تبیین نماید. بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که مهم ترین چالش های زیست محیطی تاثیر گذار بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و همسایگان غربی (ترکیه و عراق) طی سال های 2010 تا 2022 کدامند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که بحران آب، ریزگردها، تغییرات آب و هوایی و خشک شدن تالاب ها از مهم ترین چالش های زیست محیطی تاثیر گذار بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و همسایگان طی سال های 2010 تا 2022 بوده اند. روش تایید فرضیه در این مقاله توضیحی-تبیینی می باشد.
نقش سردار قاسم سلیمانی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم به مثابه یکی از ارکان سیاست بین الملل در عصرحاضر جایگاه رفیعی یافته است؛ علت آن را می توان در کارآمدی و موفقیت قدرت نرم نسبت به اشکال کلاسیک قدرت(قدرت سخت) جستجو کرد. جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر واحدهای سیاسی، نیازمند بازشناسی، تقویت و کاربست قدرت نرم است تا به این وسیله توان قدرت نرم ملی خویش را در سیاست بین الملل و مخصوصا منطقه غرب آسیا ارتقاء بخشد. در این میان نقش سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک گفتمان مردم گرایانه و اندیشه های مبارزه طلبانه در راستای کانونی سازی فرهنگ شهادت و برجسته سازی قدرت نرم علیه نابسامانی های سیاسی و نظامی موجود در غرب آسیا در پیوند با تروریسم حائز اهمیت است، در همین راستا این مقاله درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای و از روش تکنیک فیش برداری از اسناد و مدارک علمی، با بهره گیری از نظریه قدرت نرم به این پرسش اساسی پاسخ دهد که سردار حاج قاسم سلیمانی چه نقشی در تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) دارد؟ بنابراین جامعه آماری با توجه به سطح مدیریتی سردار حاج قاسم سلیمانی، منطقه ای و فرامنطقه ای است؛ با این هدف که نشان دهد مکتب حاج قاسم سلیمانی در ابعاد مدیریتی- فرماندهی و نظامی، طبق منابع و عناصر قدرت نرم، تاثیرگذاری عمیقی در ارتقاء قدرت نرم ایران در منطقه غرب آسیا به عنوان نمونه آماری داشته است. نتیجه اینکه با بررسی مکتب شهید سلیمانی به عنوان مکتب جهان شمول و به عنوان یک الگوساز در دستگاه دیپلماسی کشور می تواند در جهت افزایش اقتدار کشور به عنوان یک ضرورت اساسی در جامعه امروزی مطرح شود
کاهلی استراتژیک آمریکا: زمینه سازی برای پخته گی رفتاری متحدین در غرب آسیا
حوزههای تخصصی:
از آغازین دومین دهه قرن بیست و یکم، غرب آسیا بر روی ریل متفاوتی قرار گرفته است. هر چند که جوهره رفتاری بازیگران ملی و فرا ملی دچار دگرگونی نشده است اما آنچه برجستگی یافته این مهم می باشد که عملکرد بازیگران فراملی، فهم به شدت متفاوتی از ظرفیت ها و فرصت ها در میان کشورهای منطقه بالاخص متحدین آمریکا بوجود آورده است. این به معنای قرار گرفتن در سطح ادراکی بالاتر و به تبع آن استقلال رفتاری بیشتر در تعریف منافع و اولویت بندی ها در قلمرو سیاست خارجی می باشد. کاهلی استراتژیک آمریکا در منطقه که از دوران اوباما کلید زده شد و تلاش چین برای بسط حوزه نفوذ خود به این جغرافیا شرایط امنیتی متفاوتی را به وجود آورده تا کشورهای منطقه بسترسیاسی نوینی را در خصوص شکل دادن به تصمیمات برای خود میسر بیابند. سوالی که مطرح می شود این گونه ترسیم می گردد که آمریکا به عنوان نافذترین و مداخله گر ترین بازیگر در غرب آسیا چه سیاستی را برای حفظ موقعیت خود بسنده یافته و بازیگران منطقه ای برای تحکیم و بسط جایگاه خود چه رفتارهایی را پی گرفته اند؟ انتخاب گزینه مسئولیت پذیری محدود (کاهلی استراتژیک)به عنوان سیاست کلی آمریکا در منطقه که فرصت نقش آفرینی فزون تر برای دیگر بازیگران مطرح فراملی فراهم آورده به ضرورت الزام و قدرت مانور فراوانی برای بازیگران ملی در غرب آسیا برای تدوین رفتارها و شکل دادن به مناسبات بین بازیگری در تامین بهینه منافع ملی به وجود آورده است.
سقوط از ارتفاع دموکراسی؛ تحلیلی «توکویل»ی از دلائل افول آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
زمانی که در بیست ژانویه 2017، دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا وارد کاخ سفید شد، بسیاری از تحلیلگران و متفکران سیاست و فرهنگ این کشور آن را نشانه بارز ورود آمریکا به دورانی از انزوا و افول تلقی کرده و به استناد شرایط پس از یازده سپتامبر به این نتیجه رسیدند که نظم سیاسی در داخل و نظام سیاسی در خارج به مخاطره افتاده است. فرید زکریا، فرانسیس فوکویاما و تیموتی اسنایدر از جمله این چهره های مطرح هستند که باور دارند فهم دلایل شکل گیری ایدئولوژی ترامپیسم آن هم از دل میراث دموکراتیک این کشور نیازمند تأمل و بررسی جدی است. بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است تا با اشاره به واقعیات مطرح شده در سال های اخیر، و بکارگیری چارچوب نظری آسیب شناسی روانشناسانه و جامعه شناسی تاریخی به این پرسش مهم پاسخ دهد که از دیدگاه آلکسی دوتوکویل متفکر برجسته علوم سیاسی، چه عوامل و زمینه هایی در مدل دموکراسی آمریکایی یا میراث دموکراتیک این کشور وجود دارد که به زوال جایگاه آن در سده جدید کمک کرده است؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش که مبتنی بر روش مطالعه اسنادی و رویکرد توصیفی تحلیلی این است که ایده دموکراسی به معنای یکسان سازی شرایط جامعه و ترویج این مدل به عنوان سبک زندگی سیاسی، با دامن زدن به عادات، افکار و هیجانات توده ای، بی اعتنائی به امور عمومی و تشدید ذره گرایی و... می تواند سبب افول و انزوای این کشور را فراهم سازد.
الگوی رفتاری ایالات متحده و روسیه در منطقه قفقاز (2024 -2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
165 - 188
منطقه قفقاز نسبت به چند سال گذشته کمتر مورد توجه دانشمندان و تصمیم گیرندگان حوزه اوراسیا قرار گرفته است، زیرا مطالعات امنیتی این منطقه در حال حاضر تحت تأثیر درگیری مسلحانه در اوکراین و آشفتگی های منطقه غرب آسیا می باشد. با این حال، منطقه قفقاز مخصوصاً قفقاز جنوبی به دلایل داخلی و خارجی، از شکنندگی ژئوپلیتیکی حادی رنج می برد و از آنجایی که تشدید رقابت میان روسیه و ایالات متحده پس از جنگ سرد به بالاترین حد خود رسیده است، فرآیند درگیری و همکاری آن ها در این بخش حساس اوراسیا مستحق توجه است. بنابراین نگارنده ضمن بررسی روابط دوجانبه مسکو و واشنگتن در قفقاز، سعی دارد وضعیت فعلی این منطقه و منطق همکاری و رقابت این دو کشور در چند سال گذشته را تببین و تشریح کنند. از این رو هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که ایالات متحده و روسیه چه سیاست هایی را در قبال بحران های این منطقه اتخاذ کرده اند و دلایل و منطق این دو کشور از این سیاست ها چه بوده است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی مطرح می شود این است که پندارهای مختلف از شیوه کسب منافع راهبردی، امنیتی و نظامی باعث سیاستگذاری رقابتی روسیه و آمریکا در بحران های منطقه قفقاز شده است؛ همچنین این پژوهش بر منطق همکاری جویانه ایالات متحده و روسیه در رابطه با فرآیندهای حل و فصل مناقشات قومی و سیاسی در آبخازیا، اوستیای جنوبی و قره باغ کوهستانی که در راستای حفظ ساختار ادراکی نظام بین الملل است، متمرکز می باشد. برای بررسی این فرضیه ها ضمن تکیه بر نظریه خطای اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، روش مطالعه اسنادی مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های کتابخانه ای، سایت ها، مقاله ها و منابع اینترنتی می باشد.
هوشمندسازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای اتحادیه اروپا، ملاحظه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی سیاست های اتحادیه اروپا در خاورمیانه و جهان، وجود ضعف های اساسی در سطح راهبردی و عملیاتی، کنشگری این نهاد را نشان می دهد. توازن نرم افزارانه و سخت افزارانه در راهبرد عمومی و منطقه ای اتحادیه اروپا از مهم ترین دلایل ایجاد چنین وضعیتی است. سیاست گذاران اروپایی با آگاهی از این واقعیت، هم زمان با امضای «پیمان ماستریخت» در جنبه نظری از ضرورت تقویت قدرت سخت اتحادیه اروپا سخن گفته و سپس حرکت عملی خود را در این زمینه آغاز کردند. با توجه به اهمیت و تأثیر متوازن سازی نرم افزاری و سخت افزاری راهبرد عمومی و خاورمیانه ای اتحادیه اروپا بر منافع ملی ایران، مسئله اصلی این نوشتار، ارزیابی عملکرد اتحادیه اروپا در جهت تحقق هوشمند سازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای این نهاد است. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده می شود که راهکارهای اتحادیه اروپا برای هوشمندسازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای خود چیست و برای ایران چه ملاحظه هایی در پی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت نرم و بهره مند از ظرفیت های چشمگیر در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دیپلماسی عمومی، با استفاده از ابزارهای سخت افزارانه متنوع، به دنبال تقویت قدرت سخت خود است و از این راه می کوشد با ایجاد توازن میان قدرت نرم و قدرت سخت خود، کنش عمومی و منطقه ای خود را هوشمندتر کند. نظریه استفاده شده در این نوشتار نظریه قدرت هوشمند جوزف نای است. همچنین از روش کیفی بر پایه تحلیل محتوا، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و مقایسه ای و گردآوری داده ها از اسناد تاریخی مربوط با موضوع بهره گرفته شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد اتحادیه اروپا تا تبدیل شدن به یک قدرت هوشمند فاصله زیادی دارد. می توان گفت حضور اتحادیه اروپا در جهان و خاورمیانه، اندکی هوشمند تر شده است. این موضوع برای ایران چالش هایی از جمله افزایش وزن رقیبان منطقه ای مانند شورای همکاری خلیج [فارس] و فرصت هایی مانند بهره گیری از ظرفیت های عملیاتی ایران را به همراه دارد.
جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین یکی از جدی ترین بحران هایی است که اتحادیه اروپا پس از جنگ جهانی دوم با آن روبه رو بوده است. این جنگ تمام حوزه ها و بخش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این اتحادیه را زیر تأثیر قرار داده است. این جنگ با فشار ناهمتراز بحران بر کشورهای عضو این اتحادیه، بستر سیاسی شدن هویت های ملی را افزایش داده و ترکیبی از این دو عامل همراه با صلاحیت پایین نهادهای فراملی نیز بر دلایل افزوده است تا شاهد اختلاف کشورهای اروپایی برای رسیدن به یک سیاست مشترک باشیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که پیامدهای جنگ اوکراین بر اتحادیه اروپا چه بوده است؟ یافته های این نوشتار این است که جنگ اوکراین پیامدهای زیادی بر اتحادیه اروپا داشته است که به واگرایی این نهاد و به دنبال آن، کاهش قدرت آن در نظام بین الملل انجامیده است. این مسئله ناشی از پررنگ شدن شکاف های درون این اتحادیه، خلأ رهبری قدرتمند و موضع گیری های متفاوت اعضا در پی بروز این جنگ بوده است. در این نوشتار ضمن توجه به دلایل و عوامل شروع جنگ اوکراین می خواهیم با استفاده از سناریوسازی پیامدهای جنگ اوکراین در ایجاد اختلاف میان اعضای اتحادیه اروپا و تضعیف جایگاه این نهاد در فضای بین المللی را بیشتر بررسی کنیم.
تحلیل روابط ایران وعربستان از منظر نظریه "واکنش های زنجیره ای"
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 98
حوزههای تخصصی:
واکنش های زنجیره ای به گونه ای رفتار متوالی بازیگران عرصه بین المللی اطلاق میشود که در آن، کنش بازیگری منجر به واکنش دیگری شده و در نهایت مناسبات آنها را در مسیری خاص قرار میدهد. این رفتارهای سلسله وار عمدتا همتراز یا گسترده تر خواهد بود و بر پایه درک آنها از نیات یکدیگر شکل میگیرد. کنشگری عربستان و ایران در سالهای اخیر از قطع روابط تا برقراری مجدد آن مسیری را طی کرده که عمدتا از برداشت آنها از نیات یکدیگر نشات گرفته است. همواره فراز و فرود های روابط ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه تاثیرات قابل توجه ای بر مناسبات کلی منطقه داشته است. هویت مذهبی و زبانی متفاوت و اقتصاد غیر مکمل و نگاه امنیتی طرفین بر کنشگری آنها در برابر یکدیگر، روابط این دو قدرت منطقه ای به سمتی کشانده تا در بهترین شرایط رقیب یکدیگر باشند. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل مناسبات دو کشور از منظر "واکنش زنجیره ای" است و در پی پاسخ به این سوال هستیم که فهم دو کشور از رفتار یکدیگر چگونه منجر به توالی واکنش ها گردیده و در نهایت چگونه بر مناسبات آنها موثر بوده است. این گونه به نظر میرسد که درک دو کشور از رفتار یکدیگر در گذشته منجر به توالی واکنش های منفی شده که درنهایت به قطع روابط آنها منجر گردیده و از طرف دیگر تلاش ها در جهت کاهش تنش ها و درک مشترک هزینه بیشتر روابط خصمانه به نسبت روابط عادی، موجب تمایل دوطرف به برقراری مجدد روابط شده است.
ارزیابی مقاله «آینده امپراطوری امریکا» سوزان استرنج از دیدگاه حامیان مکتب افول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
153 - 182
حامیان افول قدرت آمریکا سه مدعای اصلی در رابطه با افول این کشور مطرح کرده اند: الف؛ قدرت امریکا دچار افول شده است. ب؛ قدرت های بزرگ به ناگزیر افول می کنند، پ؛ یکی از عواقب متحمل افول امریکا، بی ثباتی سیاسی و بی نظمی اقتصادی در نظام بین الملل خواهد بود. سوزان استرنج در مقاله خود در سال 1988 با طرح گزاره های حامیان افول امریکا، مخالفت و استدلال های خود را در رد این نظریات مطرح کرده است. هدف مقاله حاضر ارزیابی استدلال های استرنج در وضعیت کنونی نظام بین الملل است و قصد دارد با مبنا قرار دادن مقاله وی، مدعای حامیان مکتب افول گرایی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. از این رو این پرسش مطرح می شود: آیا در مقطع کنونی دفاع از ابرقدرتی و هژمونی امریکا مبنای معقولی دارد یا حامیان مکتب افول گرایی می توانند مدعای خود را به استدلال های بیشتری به اثبات برسانند؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ردیابی فرایند، این فرضیه را مطرح ساخته است که اگرچه هژمونی امریکا بعد از فروپاشی بلوک شرق تثبیت شد، ولی به تدریج و با ظهور مدعیان، قدرت امریکا دچار افول شده است. یافته های پژوهش ضمن رد مدعای استرنج در ابعاد و حوزه های مختلف، نشان می دهد که اتحادیه اروپا در بعد فرهنگی، روسیه در بعد نظامی و چین در بعد اقتصادی مهمترین چالشگران هژمونی امریکا هستند و در آینده قدرت از غرب به شرق منتقل خواهد.
جهت گیری ها و فعالیت های روسیه، ایران و عربستان در جنگ یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور های قدرتمند، همواره خود را سزاوار مداخله در بحران ها می دانند تا از تهدید منافع خود جلوگیری کنند و منافع بیشتری را به دست آورند. منطقه غرب آسیا در معادله های قدرت هایی چون روسیه، عربستان و ایران جایگاه مهمی دارد و ارتباط میان غرب آسیا و این بازیگران، پیشینه دیرینه ای از کنش ها و واکنش های متقابل را شامل می شود. امروزه یمن از کانون های بحرانی فعال در غرب آسیا به شمار می رود و کنشگران متعددی در سطح های داخلی، منطقه ای و فرا منطقه ای برای به دست آوردن نتایج مطلوب، اقدام به نقش آفرینی در تحول های آن کرده اند. در این نوشتار می خواهیم با استفاده از رویکردی توصیفی- تحلیلی، بر پایه روش کیفی مقایسه ای و به کار گیری منابع کتابخانه ای، تشابه ها و تفاوت های سیاست خارجی تهدید محور روسیه، ایران و عربستان در برابر بحران یمن را بررسی کنیم. فرضیه مورد بحث این است که هر سه کشور، با نگرشی تهدید محور، در پی افزایش نفوذ منطقه ای، کاهش تهدید و موازنه سازی هستند. اما این هدف های مشترک، به استفاده از سیاست هایی متفاوت انجامیده است؛ در حالی که ایران، به اتحاد با انصار الله و حمایت از حوثی ها و در برابر، عربستان به مقابله با این جنبش برای بی اثر کردن نفوذ ایران و حفظ هژمونی خویش با جلوگیری از تسری موج انقلاب ها به مرز های خود اقدام کردند، روسیه میانجیگری و تلاش در بی طرفی و حفظ روابط مثبت با دو طرف درگیر، با هدف کنترل تنگه باب المندب و دریای سرخ را برگزید تا با حضور در جنوب یمن و درگیر نشدن در رقابت ایران و عربستان، منافع اقتصادی و اهداف اوراسیاگرایی خویش را تأمین کند.
اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و مهاجرت نیروی کار از آسیای مرکزی به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های آغازین فروپاشی اتحاد شوروی و جایگزین شدن جمهوری های جدید، مهم ترین روند مهاجرت از سوی روس تباران ساکن در آسیای مرکزی بود، ولی این روند در سال های بعد به ویژه از دهه 2000 به بعد تغییر کرد. به طوری که اینک با پدیده مهاجرت گسترده مردم آسیای مرکزی به روسیه روبه رو هستیم. این مهاجرت ها که بیشتر با انگیزه های اقتصادی صورت می گیرند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشورهای مهاجرفرست به جای می گذارند؛ تا جایی که در سه دهه گذشته دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان از نظر سهم حواله ها از تولید ناخالص ملی، همواره در شمار سه کشور نخست جهان بوده اند که بخش قابل توجهی از آن از روسیه تأمین می شود. در این نوشتار همراه با بررسی روندهای مهاجرت در منطقه و ویژگی مهاجران آسیای مرکزی در روسیه، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که شکل گیری اتحادیه اقتصادی اوراسیایی چه تأثیری بر روند مهاجرت از آسیای مرکزی به روسیه داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که عضویت کشورهای قزاقستان و قرقیزستان و روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی با اثرگذاری بر هزینه های سود و زیان مهاجران کاری روند مهاجرت نیروی کار از دو کشور مورد اشاره به روسیه را افزایش داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اتحادیه اقتصادی اوراسیایی با تسهیل روند مهاجرت نیروی کار، سبب افزایش مهاجرت های کاری از قزاقستان و قرقیزستان به روسیه شده است. این نوشتار با روش کیفی همبستگی و با ابزار کتابخانه ای صورت می گیرد.
کارکرد عنصر «مکان» در تبلور اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی (مورد پژوهی: قصیده «لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خِضر محمد أبو جُحجوح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
97 - 119
حوزههای تخصصی:
مکان به عنوان سازه ای معنامند در القای اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی مورد توجه شاعران معاصر قرار گرفته است. این پدیده که از دیرباز در آثار ادبی وجود داشته، امروزه در اشعار پایداری نقش چشمگیری ایفا می کند. خِضرمحمد ابوجُحجوح از شاعران پایداری سرا و زاده فلسطین است. وی در سرودن اشعارش، مکان را به عنوان منبع معناآفرینی و ابزار انتقال مفاهیم پایداری قرار داده است(مسئله)؛ جستار حاضر بر آن بوده تا به روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کارکردهای عنصر مکان در بازنمود ایده های پایداری و بیداری اسلامی در قصیده«لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خضرمحمد ابو جحجوح بپردازد(روش)؛ دلیل انتخاب این موضوع پژوهشی از آن رو است که قصیده مزبور، آیینه واقعیت های جوامع عربی است و شاعر می کوشد تا آن را به عنوان ابزاری برای بیداری مردم در برابر اندیشه استعمار و اشغال به کار گیرد. عنصر«مکان» در شعر وی با صبغه های سیاسی، دینی، تاریخی، ملی و طبیعی، القاگر مفاهیمی همچون اقتدار و شُکوه گذشته، ضرورت پیدایش وحدت و همدلی، انتقاد از انفعال و بی تفاوتی سردمداران حکومتی، تحریک همت جمعی و بیداری اسلامی می باشد.وی می کوشد تا با تمرکز و دمیدن احساس و اندیشه به پدیده های مکانی، دریچه ای به سوی جهان بینی پایداری بگشاید؛لذا برای تحقق این امر در صدد است تا از رهگذر طرحواره-های تصویری برآمده از تشبیه، استعاره و کنایه و نیز سازوکارهای ادبی همچون توصیف اغراق-آمیز، برجسته سازی مفاهیم و تلمیح به مکان ها و حوادث تاریخی، موجبات انتقال اندیشه ها و درک دغدغه های پایداری را برای مخاطبان فراهم نماید(یافته ها).
تبیین اهداف آمریکا در جنگ 2022 اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
123 - 149
جنگ روسیه با اوکراین یکی از مهمترین تحولات نظام بین الملل در دهه های اخیر بوده است. اگرچه توجه ناظران و تحلیل گران روابط بین الملل متوجه اهداف روسیه در این جنگ بوده اما نباید از اهداف ایالات متحده آمریکا از این جنگ غافل شد و با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا بعد از فروپاشی شوروی تلاش کرده برای حفظ موقعیت هژمونی خود از قدرت گرفتن سایر کشورها در مناطق مختلف جهان جلوگیری نماید، پرداختن به اهداف آن کشور در جنگ اوکراین می تواند دارای اهمیت باشد. بنابراین هدف اصلی در این مقاله پرداختن به اهداف آمریکا در جنگ اوکراین است و سئوال پژوهش را هم می توان به این صورت بیان کرد که آمریکا از جنگ اوکراین چه اهدافی را دنبال می کند؟ در پاسخ به سؤال تحقیق فرضیه ای به این صورت طرح می گردد که حفظ تعادل و توازن ژئوپلتیک در اروپا، تضعیف روسیه و تامین منافع اقتصادی مجتمع های نظامی – صنعتی می تواند از اهداف آمریکا در جنگ اوکراین باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد جنگ اوکراین با وجود مشکلاتی که برای آن کشور و جامعه جهانی به وجود آورده، در تأمین اهداف آمریکا از این جنگ که حفظ تعادل و توازن ژئوپلیتیک در اروپا، تضعیف روسیه و تامین منافع اقتصادی مجتمع های نظامی- صنعتی است، تاثیر گذار بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای و پویش اینترنتی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
تبیین سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس – رژیم صهیونیستی (در سال 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبه نظامیان حماس در 7 اکتبر 2023 در پاسخ به بیش از هفت دهه اشغال گری و تحمل آسیب ها و دردهای فراوان به رژیم صهیونیستی حمله کردند. این رژیم در پاسخ، با زیرپاگذاشتن تمام قواعد حقوق بشردوستانه و حمله به غیرنظامیان، مدارس و بیمارستان ها، چندین هزار زن و کودک را کشت و باعث آواره شدن غیرنظامیان شد. کشورهای مختلف از جمله ترکیه به منازعه حماس_ رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند. نگارنده در این مقاله درصدد بررسی سیاست خارجی این کشور در قبال این منازعه می باشد. بنابراین سؤال مقاله عبارتست از: ترکیه چه سیاستی در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی 2023 اتخاذ نمود؟(مسئله) پژوهش حاضر با کاربست رویکرد عملگرایی و با روش کیفی از نوع توصیفی و تحلیلی انجام شده است. (روش) فرضیه مقاله عبارتست از: سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی در سال 2023 بر رویکرد عملگرایی و کنش سیاسی منفعت جویانه ابتناء یافته است. بدین صورت از یک طرف خواهان تداوم روابط با رژیم صهیونیستی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست اعلانی و لفاظی های حمایت گرایانه از فلسطین درصدد کسب محبوبیت و رهبری جهان اسلام می باشد. لفاظی های اردوغان جهت دستیابی به آرزوهای هژمونیک در جهان اسلام، افزایش قدرت چانه زنی با غرب به خصوص آمریکا و استتار سیاست های عملی ترکیه از جمله مسائل اقتصادی، امنیتی و سیاسی با رژیم صهیونیستی می باشد. (یافته ها)
آیین وطن آبی ترکیه و پیامدهای آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین وطن آبی را نخستین بار در سال ۲۰۰۶ جم گوردنیز، نظامی بازنشسته نیروی دریایی ترکیه مطرح کرد، اما توجه چندانی را به خود جلب نکرد. اما در سال های اخیر با توجه به نیازهای جدید و تغییرهای ایجادشده در سیاست خارجی ترکیه، وطن آبی توانسته جنبه عملی تری به خود بگیرد. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که: وطن آبی با توجه به پیشینه و هدف هایش چه پیامدهایی برای ایران می تواند داشته باشد؟ پس از بررسی پیشینه پژوهش و با استفاده از روش روندپژوهی و همچنین خوانشی نوین از ژئوپلیتیک، می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم. گسترش حضور در شرق مدیترانه به همراه استفاده از همه امکانات موجود در این منطقه، بهره برداری از منابع انرژی حوزه لوانت و تبدیل شدن ترکیه به هاب انرژی و مسیر حمل ونقل از هدف های اصلی وطن آبی است. با توجه به این هدف ها پیامدهای این آیین برای ایران را می توان در دو حوزه در نظر گرفت. در حوزه سیاسی و نظامی افزایش حضور ترکیه در شرق مدیترانه به ویژه در لبنان می تواند تنش ها میان دو کشور را افزایش دهد که با توجه به تعدد و پیوستگی نقاط تقابل ترکیه و ایران در منطقه، درگیری ها به راحتی می تواند به نقاط دیگر سرریز کند یا از آن ها تأثیر پذیرد. در حوزه انرژی نیز تبدیل ترکیه به هاب انرژی، هم می تواند فرصتی برای صادرات گاز ایران به اروپا باشد و هم می تواند سبب حذف این کشور از راه گذرهای بین المللی آینده شود.
دلایل شکل گیری دوگفتمان استقلال خواهی انقلابی و پیوند گرایی بین المللی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دلایل شکل گیری دو گفتمان اساسی که سیاست گذاری استراتژیک و سیاست خارجی کشور جمهوری اسلامی ایران را تعیین می کند، می پردازد. این دو گفتمان توسط دو تن از سیاست مداران برجسته و تاثیرگذار در تاریخ انقلاب اسلامی یعنی مقام معظم رهبری و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شکل گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در ایران پس از انقلاب اسلامی دلایل شکل گیری دوگفتمان استقلال خواهی انقلابی و پیوند گرایی بین المللی چه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش این فرضیه قابل طرح است که با بررسی تاریخ معاصر سیاست خارجی ایران می توانیم به فرآیند شکل گیری این دو گفتمان پی ببریم. روشی که برای این پژوهش در نظر گرفته شده است روش توصیفی اسنادی است و برای گردآوری اطلاعات از کتاب ها و مقالات استفاده شده است. هدف این پژوهش کشف دلایل گفتمان های شکل دهنده سیاست گذاری استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است که در نهایت سیاست خارجی کشور با توجه به آن شکل می گیرد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه گیری می رسد که دو گفتمان پیوندگرایی بین المللی و استقلال خواهی انقلابی هر یک دارای پیشینه تاریخی جداگانه ای هستند و مسیر مستقلی را برای تبدیل شدن به یک گفتمان طی کرده اند.
تعامل حق تعیین سرنوشت و اصل یکپارچگی سرزمینی درمنطقه خومختار اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره بر تعامل اصل حق تعیین سرنوشت و مصونیت یکپارچگی سرزمینی کشورها به عنوان دو قاعده بنیادینِ حقوق بین الملل تأکید شده است. ازاین رو حق تعیین سرنوشت در چارچوب بازداشتن اشغالگری و استعمار زدایی تعریف شده است تا با یکپارچگی سرزمینی دولت ها سازگار باشد. در دوران پسااستعماری نیز جنبه داخلی حق تعیین سرنوشت به معنای مشارکت برابر سیاسی و حفظ حقوق و آزادی های فرهنگی قرار گرفته و بارها بر مشروعیت نداشتن جدایی خواهی تأکید شده است. با وجود این، نظریه جدایی چاره ساز مستندِ گروه های جدایی خواه و برخی کشورها شده است تا مدعی حقِ جدایی خواهی در شرایط استثنایی باشند. در سال 2008 جدایی خواهان استان اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا با استناد به نظریه جدایی چاره ساز با صدور بیانیه ای از گرجستان اعلام استقلال کردند و دولت روسیه نیز بی درنگ استقلال این مناطق را به رسمیت شناخت. این پرسش مطرح است که مشروعیت استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا از گرجستان از دیدگاه حقوق بین الملل چگونه قابل ارزیابی است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که جدایی اوستیای جنوبی و آبخازیا با برقراری نوعی تعامل و توازن میان دو اصل حق تعیین سرنوشت و مصونیت یکپارچگی سرزمینی دولت ها قابل تحلیل است. روش این نوشتار کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل اسناد، آرا، گزارش ، کتاب، مقاله های چاپی و اینترنتی انجام شده است. براساس دستاوردهای این نوشتار، توسل به مفهوم جدایی چاره ساز در مورد اعلام استقلال آبخازیا و اوستیایی جنوبی به دلیل اهمیت اصل یکپارچگی سرزمینی در حقوق بین الملل و نبود پیش شرط هایی چون نسل کشی و توسل به این مفهوم به عنوان آخرین راه حل، مشروعیت قانونی ندارد.
بحران پژوهی منطقه ای طرح صلح ابراهیم و تاثیر ان بر منافع بین المللی چین در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان مطالعات سیاسی و روابط بین الملل معتقدند کشورهای نزدیک به هم، غالباً مناطق ارتباط سیاسی متداخلی داشته و در نتیجه سیاست خارجی آن ها نیز به شدت از همسایگانشان تاثیر می پذیرد. چین ارتباط و عادی سازی روابط بین کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس و رژیم صهیونستی را تناقض در حوزه سیاست خارجی و منافع بین المللی خود تلقی می نماید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تاثیر پذیری طرح صلح ابراهیم بر ارتباط منافع بین المللی چین بر منطقه ی خلیج فارس و غرب اسیا به عنوان استراتژیک ترین منطقه در جهان اسلام تدوین و ترسیم شده است. سوال این است که ، عادی سازی روابط امارات و اسرائیل چه تاثیری بر منافع بین المللی چین در خلیج فارس داشته است؟ بنظر می رسد که عادی سازی روابط امارات و اسرائیل به دلیل نزدیکی این رژیم به ایالات متحده، منافع چین را در خلیج فارس با چالش های اساسی مواجه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهند که ، برای پیاده سازی الگوی امنیت مشارکتی در خلیج فارس راهکارهای مقدماتی میتوانند شامل موارد زیر باشند: گفتگوهای ادواری منظم امنیتی در سطوح عالی و متوسط، اعتمادسازی از طریق توافقاتی در زمینه اطلاع دادن رزمایش نظامی، مبادله ناظران، تبادل اطلاعات و در نهایت رسیدن به توافقاتی در زمینه جلوگیری از بروز حوادث در دریا و در طول مرزهای مشترک، ناوبری در راههای آبی و هوایی، تأمین امنیت کشتیرانی در دهانه تنگه هرمز و همکاری فعالانه در حفظ محیط زیست منطقه.