فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشی بین لایههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. هدف از این تحقیق تعیین معیارها و نشانگر های پایداری و ارزیابی و اندازهگیری پایداری می باشد. جهت ارزیابی پایداری در حوزه آبخیز زیدشتیک از رویکرد بومسازگان استفاده شده است که در پی حفظ تعادل بین سه مقوله اقتصادی، اجتماعی و اکوسیستم است. متغیرهای انتخابی با روش های معمول و رایج ارزیابی شدند و مقدار آن ها به دست آمد. جهت ارزیابی پایداری از دستورالعمل پایش و ارزشیابی طرح های مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری استفاده شد. در حالت کلی در بخش بومسازگان مرتعی 3 معیار، 9 نشانگر و 14 متغیر انتخاب و اندازهگیری شدند. در بخش بومسازگان مسائل اقتصادی و اجتماعی 5 معیار و 16 نشانگر انتخاب و اندازهگیری شدند. امتیاز نهایی برای بومسازگان مرتع 45 شد که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد و امتیاز نهایی برای بخش مسائل اقتصادی و اجتماعی 32 شد که با توجه به 16 متغیر انتخابی عدد دو به دست می آید، که آن را در طبقه متوسط قرار می دهد. در نهایت، با توجه به جمع کل امتیازات حوزه آبخیز با استفاده از ماتریس برآورد امتیازات و جدول ارزشیابی حوزه آبخیز، زیدشت به لحاظ پایداری وضعیت ضعیفی دارد.
بررسی همدیدی- دینامیکی الگوهای بارش حدی بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شرایط همدیدی و دینامیکی الگوهای گردش جو جهت تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بارش حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناخت الگوهای بارش حدی بهاره در ارتباط با کمیت های دینامیکی طی دوره 50 ساله (2010-1961) در سواحل جنوبی دریای خزر می باشد. بدین منظور، داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه مداری(u) و نصف النهاری(v) باد، نم ویژه و سرعت قائم مرکزملی پیش بینی محیطی و پژوهش جوّی آمریکا با تفکیک مکانی 5/2 درجه استفاده گردید. در ادامه کمیت های دینامیکی: تاوایی نسبی، نمودار هاو مولر تاوایی، سرعت قائم، میدان های باد واگرایی - همگرایی و نیمرخ قائم تعیین گردید. نتایج نشان داد، بارش های حدی بهاره سواحل جنوبی دریای خزر از 4 الگوی دینامیکی تبعیت می کنند. الگوی اول، سامانه بندالی امگایی واقع در شرق اروپا و کوه های اورال- الگوی دوم، سیکلون های مدیترانه ای -الگوی سوم، سامانه بندالی شکل گرفته بر روی سیبری و آسیای میانه و الگوی چهارم، شگل گیری سامانه بندالی عامل اصلی بارش بهاره در سواحل جنوبی دریای خزر می باشند. این الگو تا حدودی شبیه به الگوی اول بوده با این تفاوت که، گسترش پرفشار جنب حاره به سمت شمال در فصل بهار غیرعادی است. بررسی کمیت های دینامیکی طی فعالیت سامانه ها نشان دهنده سرعت قائم منفی جو، تاوایی مثبت و منطقه همگرایی بر روی سواحل خزر می باشد. مجموعه این عوامل حاکی از وجود شرایط مناسب برای صعود دینامیکی هوای جو منطقه و صعود سریع ذرات به سطوح میانی و فوقانی جو بوده که ریزش های سنگین بهاره را موجب می شود.
ژئومورفولوژی ساختمانی بخش ساختمانی شمال خاوری کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ژئوکانزرویشن با تاکید بر زمین گردشگری(مطالعه موردی : منطقه دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوکانزرویشن را حفاظت از پدیده های زمین شناسی وژئومورفولوژیک می دانند و تلاش برای حفظ ژئودایورسیتی و میراث زمین شناختی تعریف کرده اند. در واقع ژئوکانزرویشن رویکردی برای مدیریت و حفاظت از سنگ ها، سایت های فسیل دار، لندفرم ها و خاک هاست. منطقه دماوند از جمله مناطقی است که دارای جاذبه ها و پتانسیل های زمین گردشگری منحصر به فردی در سطح کشور می باشد و در صورت حفاظت و مدیریت ژئومورفوسایت ها فرصتی برای توسعه پژوهش های علمی ،آموزش دانشجویان و عموم مردم و توسعه فعالیت های زمین گردشگری و ایجاد درآمد برای ساکنان محلی فراهم خواهد شد .هدف از این نوشتار ارزیابی ژئوکانزرویشن با مقایسه ی دو روش رینارد ومدل Topsis از 16ژئومورفوسایت در منطقه دماوند است.شاخص های مورد استفاده در هر دو روش در این پژوهش شامل :ارزش های زیبایی،اکولوژیکی،اقتصادی ،علمی، زمین تاریخی، کمیابی،حفاظت ،شاخص بودن و فرهنگی می باشند. روش پژوهش کمی -کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - میدانی است. نتایج به دست آمده در هر دو روش همپوشانی 50 درصدی را نشان می دهد یعنی در هر دو روش آتشفشان دماوند و چشمه اعلا بیش ترین امتیاز و پوکه معدنی و سیرک یخچالی کمترین امتیاز را به جهت حفاظت و زمین گردشگری کسب نموده اند.
تشکیل تلماسه در بیابان آتاکاما
حوزههای تخصصی:
استفاده از متریک اندازه مؤثر شبکه در تحلیل از هم گسیختگی پوشش های جنگلی محدودة اثر جاده در پارک ملی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از هم گسیختگی یکی از مهم ترین فرایندهای فضایی منجر به بروز تغییر در سیمای سرزمین است که شامل تبدیل پوشش یا زیستگاهی خاص به قطعات کوچکتر و دارای ارتباط کمتر و کاهش پایداری و زیست پذیری آنهاست. از مهم ترین عوامل بروز از هم گسیختگی در زیستگاهها و پوشش های طبیعی، جاده ها هستند. حضور جاده ها در مناطق حساس زیستی، بخصوص مناطق تحت حفاظت، کاهش ارزش ها و کارکردهای مؤثر این گونه مناطق را به همراه خواهد داشت که از بارزترین نمونه های آن در کشور ایران، حضور جاده در پارک ملی گلستان است. این جاده که به علت موقعیتیابی نادرست (واقع شدن در حریم رودخانه) در اثر سیل های اوایل دهة 1380 تخریب شد، مجددا در موقعیت فعلی خود در حال بازسازی و استفاده است. در این تحقیق سعی بر آن است که شاخصی کمی برای آثار منفی ساختاری ناشی از جاده بر پارک ملی گلستان ارایه شود. یکی از متریکهای مناسب برای کمیسازی فرایند از هم گسیختگی، انداة مؤثر شبکه استکه نشان دهندة احتمال اتصال بین دو نقطه در سیمای سرزمین و جدا نشدن آنها به وسیلة موانع ساختاری بوده و برای بررسی تأثیرات ناشی از جاده ها مناسب است. محاسبة این متریک در این واحد فضایی برای دو دورة زمانی (1366 و 1387) مبین کاهشی معادل 40/47 درصد در اندازه آن است که نشان دهندة افزایش از هم گسیختگی و کاهش پیوستگی در پوشش مورد نظر (جنگل های متراکم) در محدودة اثر جاده در پارک ملی گلستان است. با توجه به حساسیت اکولوژیکی بالای جنگل های محل عبور جاده، لازم است پایش آنها جایگاه خاصی در برنامه مدیریتی پارک ملی گلستان داشته باشد.
تغییرپذیری زمانی – مکانی بارش های حدی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش از جمله عناصر اقلیمی است که در بُعد زمان و مکان دارای تغییرات بسیاری است. در این بین مطالعه بارش های حدی به سبب اثرات مخرب و زیانبار آن، دارای اهمیت بسزائی است. هدف اصلی مقاله، بررسی تغییرات درون سالانه مقادیر حدی بارش در ایران با استفاده از تکنیک تحلیل هارمونیک است. برای رسیدن به نتیجه مطلوب، داده های بارش از آمار 40 ایستگاه سینوپتیک کشور با دوره آماری 2010-1966 (45 ساله) استخراج گردید. تحلیل هارمونیک به واسطه عمل در فضای طیفی، دارای قابلیت زیادی در بررسی تغییرپذیری بارش است. تحلیل هارمونیک نشان داد که در بیشتر مناطق کشور، عمدتاً تغییرات مقادیر حدی بارش دارای الگوی سالانه بوده و PVR(1) بیشترین سهم را در توضیح و تبیین واریانس داده ها بر عهده دارد. بیشترین میزان PVR(1) در بخش های مرکزی و جنوب غربی (به میزان بیش از 80% به طور مثال در ایستگاههای دزفول و کاشان) مشاهده شد. در سواحل جنوبی دریای خزر و سواحل جنوبی ایران، هارمونیک اول از میزان قابل توجهی (بیش از 70%) برخوردار بوده است. به طورکلی دو هارمونیک اول، واریانس داده ها را به میزان زیادی در بیشتر نواحی ایران توضیح داده و نیاز به هارمونیک های بیشتر وجود ندارد. به عبارتی دیگر، تغییرپذیری سالانه و شش ماهه، مهمترین تغییرات در بارش های حدی ایران می باشند. بدین ترتیب نقش پدیده های بزرگ مقیاس جوی در ایجاد بارش های حدی بیشتر از سایر عوامل است. در بخش-هایی از شمال غرب و جنوب شرق هارمونیک دوم نقش بیشتری در توضیح واریانس دارد. میزان متفاوت T1 بارشهای حدی ایران نیز حکایت از تفاوت های زمانی و مکانی بسیار بالای رخداد های حدی بارش در این منطقه دارد.
ارزیابی مولفه های جریان با استفاده از مدل SWAT در حوضه آبخیز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر برآورد درست و به موقع از وضعیت کمی و کیفی رواناب یکی از دغدغههای مدیریتهای کلان کشور به حساب میآید. عدم وجود اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در برخی از حوضهها و نبود اطلاعات بهموقع بر این دغدغه میافزاید. یکی از راههای پیشبینی رواناب بهرهگیری از مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی موجود است. در تحقیق حاضر با هدف پیشبینی رواناب و بررسی روند تغییرات جریان سطحی، زیرسطحی و زیرزمینی در حوضه آبخیز طالقان از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) استفاده میگردد. بهرهگیری از نقشههای خاک، پوشش گیاهی و DEM و تلفیق آنها با اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان یـکی از شاخـصههای مدل در برآورد رواناب نسبت به سایـر مدلها محسوب میگردد. به منظور ارزیابی مدل با استفاده از روشهای آماری، پارامترهای حاصل از واسنجی مدل با بکارگـیری در دوره صحتسنجی مورد ارزیابی قرار مـیگیرد. نتـایج حاصل از واسنجی و صحتسنجی سالانه و ماهانه نشان میدهد که مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دورههای واسنجی و صحتسنجی با احتمال 95 درصد اختلاف معنیداری را نشان نمیدهد. بنابراین میتوان گفت که مدل مذکور در دورههای زمانی سالانه و ماهانه نتایج مطلوبی در برآورد مولفههای جریان در حوضه طالقان از خود نشان میدهد. نتایج سالانه رواناب طی سالهای 1987 الی 2007 حاکی از افزایش تصاعدی جریان سطحی به میزان 3/7 درصد و کاهش جریانات زیر قشری به میزان 3/11 درصد و زیرزمینی به میزان 11 در صد نسبت به سال پایه میباشد.
اثر نرخ کرنش بر تغییرات فشار آب منفذی در آزمایش تحکیم با نرخ کرنش ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمایش تحکیم با نرخ کرنش ثابت (CRS) بعنوان یک روش سریع در تعیین خصوصیات تحکیم پذیری خاکها مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً معیار انتخاب نرخ کرنش بر اساس فشار آب منفذی نسبی، یعنی نسبت فشار آب منفذی در کف نمونه به تنش کل وارد بر نمونه میباشد. در این تحقیق برای بررسی اثر سرعت فشردگی بر نحوه تغییرات فشار آب منفذی نسبی، چهار نوع خاک رسی با خصوصیات خمیرائی متفاوت تحت نرخهای مختلف کرنش بصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشها نشان داد که الگوی تغییرات فشار آب منفذی در آزمایش تحکیم با کرنش ثابت تابعی از شرایط حاکم بر رژیم جریان زهکشی بوده و بر حسب نوع جریان (دارسی و یا غیر دارسی) دارای دو روند مختلف میباشد. همچنین نتایج آزمایشهای صورت گرفته بر روی انواع خاکهای رسی نشان داد که خصوصیات خمیرایی خاک تاثیر قابل توجهی بر روند تغییرات فشار آب منفذی ندارد.
اثرات خشک سالی بر فرسایندگی باد و فرسایش در منطقه ی سیستان با استفاده از تصاویر چند زمانه ی ماهواره ی ماهواره ای
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ژئواقلیم بافت کوهستانی در راستای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کوهستانی به دلیل ویژگی های خاص توپوگرافی و شرایط اقلیمی ویژه، برای تثبیت جمعیت خود نیاز به تقویت و ایجاد فعالیت های مرتبط با شرایط ژئومورفولوژیکی و اقلیمی خاص خود دارند. ورزش اسکی به عنوان نماد ژئوتوریسم زمستانی یکی از راه های جذب گردشگر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته ی دارای مناطق کوهستانی برفگیر است. استان لرستان یکی از بهترین و توانمندترین استان ها از نظر پدیده های ژئومورفولوژیک می باشد؛ بافت کوهستانی منحصر به فرد و وجود ارتفاعات و قلل بالاتر از 4000 متر، باعث شده است که این استان به یکی از توانمندترین استان های کشور در این زمینه تبدیل شود. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از تکنیک های چند معیاره، توان ژئوتوریسم زمستانی مناطق کوهستانی استان لرستان شناسایی شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق ارزیابی شرایط ژئومورفولوژیک و اقلیمی منطقه برای شناسایی مناطق ژئوتوریسم زمستانی (پیست اسکی) در این استان است. در این تحقیق 8 شاخص مورد استفاده قرار گرفته است. نقشه های مورد استفاده در این تحقیق پس از ساخته شدن در نرم افزارهای GIS ARC و ENVI، توسط مدل های (ANP) و (AHP) تعیین وزن شده و سپس با استفاده از مدل تاپسیس در نرم افزار ARC GIS مورد همپوشانی قرارگرفته و در نهایت نقشه نهایی مناطق مستعد گردشگری زمستانی استان تهیه شده است. نتایج نشان داد که دامنه های شمالی ارتفاعات اشترانکوه واقع در شهرستان ازنا، از نظر شاخص های مورد بررسی، برای ایجاد مناطق گردشگری زمستانی (پیست اسکی) مناسب ترین وضعیت را داشته و بعد از آن به ترتیب دامنه های شمالی ارتفاعات قالیکوه در شهرستان الیگودرز و ارتفاعات گرین واقع در مرز شهرستان های بروجرد و سلسله، مناسب ترین مناطق استان برای ژئوتوریسم زمستانی محسوب می شوند.
آمایش سرزمین حوزه های جنگلی ارسباران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه میزان راحتی انسان در شرایط آب و هوایی مناطق مرکزی ایران و سواحل دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
تغییرات زمانی بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل همدید یخبندان های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به منظور تحلیل همدید یخبندان های خسارت بار استان اردبیل آمار روزانه چهار ایستگاه همدیدی اردبیل، پارس آباد، خلخال و مشکین شهر طی دوره آماری 2004- 1995 مطالعه شد. در طی دوره مطالعاتی دوره های یخبندان با دمای روزانه زیر صفر سلسیوس و تداوم بیشتر از دو روز انتخاب شدند و از بین این دوره های یخبندان طولانی ترین، زودترین و دیرترین یخبندان فراگیر استان انتخاب شد. سپس الگوهای سینوپتیک روزانه این دوره ها بررسی شد.
نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر یخبندان های استان از نوع انتقالی هستند که در دوره سرد سال از آبان تا فروردین اتفاق می افتند. نواحی جنوبی و مرکزی سردتر از نواحی شمالی هستند. یخبندان های شدید و فراگیر استان ناشی از استقرار یک پرفشار در سطح زمین و یک ناوه عمیق در سطح 500 هکتو پاسکال می باشند. پرفشار سطح زمین در بیشتر وقت ها از آنتی سیکلون های مهاجر غربی است. اما در روزهای سرد شدید زبانه پرفشار سیبری عامل اصلی یخبندان است. ناوه سطح 500 هکتو پاسکال هم در یخبندان های شدید و فراگیر بسیار عمیق شده و هوای بسیار سرد عرض های بالا را به استان سرازیر می کند. "
بررسی سامانه های همرفتی میان مقیاس(MCSs) با استفاده از تصاویر دمای درخشندگی در جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامانه های همرفتی همه ساله در مناطق مختلف ایران خسارت های زیاد و در مواردی غیر قابل جبران به وجود می آورند. با توجه به این که بارش حاصل از این سامانه ها در جنوب غرب ایران بخش عمده ای از بارش کل را تشکیل می دهند و نقش مهمی در تامین منابع آب دارند، ضرورت بررسی ویژگی های اقلیم شناسی آن ها اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه به منظور شناسایی الگو های مکانی و زمانی رخداد سامانه های همرفتی میان مقیاس (MCSs) در جنوب غرب ایران از محصول موزاییک شده دمای درخشندگی مرکز پیش بینی اقلیمی NCEP/NWS و داده های ایستگاه های همدید استفاده شد. سامانه های همرفتی میان مقیاس طی ساعات بارشی و رخداد پدیده های مرتبط با همرفت، بر اساس آستانه ی دمایی 228 درجه کلوین، آستانه ی بیشینه مساحت ده هزار کیلومترمربع و آستانه ی طول عمر 3 ساعت، شناسایی شدند. در مجموع 189سامانه همرفتی میان مقیاس طی سال های 2001 تا 2005 شناسایی شد. یافته های این تحقیق نشان داد، بیشترین تعداد MCSs در ماه دسامبر (54 مورد) رخ داده است، شکل گیری MCSs از شرایط توپوگرافی تاثیر پذیرفته ، ولی دامنه ی رو به باد نقش خیلی مهمی در شکل گیری آن ها نداشته است. فراوانی رخداد این سامانه ها در ماه آوریل و می کاملا از توپوگرافی منطقه تبعیت کرده، اما با افزایش سرما میزان تبعیت از توپوگرافی کم تر شده تا آن جا که در ماه ژانویه هماهنگی بین فراوانی رخداد MCSs با توپوگرافی منطقه مشاهده نشده است.
الگوی توزیعی جهت و شدت روند تغییرات خشکسالی ایران به کمک نمایه توزیعی شدت خشکسالی پالمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی در طول تاریخ یکی از تهدیدهای اصلی ساکنان و تمدنهای کشور ایران بوده است. نمایه های زیادی بر مبنای داده های هوانشناسی، ماهواره ای و مدل های شبیه سازی به منظور تعیین شدت خشکسالی توسعه داده شده است. در این تحقیق توزیع مکانی نمایه شدت خشکسالی پالمر برای یک دوره 36 ساله (1975 تا 2010) با استفاده از دادههای شبکهای شده خاک و هواشناسی (متشکل از 296 ایستگاه سینوپتیک و بیش از 1500 ایستگاه بارانسنجی) با تفکیک مکانی 4 کیلومتر و تفکیک زمانی ماهانه، توسط کد نویسی در نرم افزار مطلب در مقیاس کشوری محاسبه و استخراج شد. برای مشاهده الگوی شدت و روند خشکسالی از روندیابی با روش رگرسیون خطی با گام زمانی یک ماهه و بصورت توزیع مکانی استفاده شد. نتیجه محاسبات نشان می دهد که بیش از 60 درصد از سطح مورد مطالعه دارای روند منفی (افزایش خشکسالی) بوده و کمتر از 4 درصد از آن روندی مثبت (بهبود ترسالی) دارد (در سطح 5 درصد معنی دار). شیب روند نیز بین 12/0 تا 22/0- متغیر است.
بررسی همبستگی بین تغییرات فشار قزاقستان ـ دریای عمان با نوسانهای بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فشار مهمترین عامل کنترل کننده رفتار جو به عنوان یک سیال است. با پیش بینی تغییرات فشار جو، می توان سایر پارامترهای وابسته نظیر بارش را پیش بینی کرد. در این مقاله، با هدف بررسی تغییر اقلیم از دیدگاه سینوپتیکی، داده های فشار منطقه خاورمیانه استخراج و الگوهای سینوپتیکی منطقه ای واقع در 30°E) و (15°N تا 80°E) و (55°N مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور، داده های فشار سالهای 1961 تا 2000 میلادی از مرکز مطالعات اقلیمی (CRU) اخذ و پس از بررسیهای آماری و ارزیابی ، برای تهیه نقش های سینوپتیکی مورد استفاده قرار گرفتند. نقشه های دوره آماری به تفکیک فصل و سال برای دوره آماری 1961 تا 1990 تهیه و سپس نقشه های سینوپتیکی سالهای 1991 تا 2000 که به صورت فصلی و سالانه تهیه شده بودند، با نقشه های دوره آماری مقایسه شدند. نتایج اولیه حاکی از افزایش بارش در جنوب کشور در صورت تقویت کم فشار واقع در عرض 20°N ( واقع بر روی دریای عمان)، کاهش بارندگی نوار شمالی کشور با تقویت پرفشار عرض 50°N (واقع بر روی کشور قزاقستان) و همچنین افزایش بارش کشور در صورت تقویت گرادیان فشار شمال شرقی ـ جنوب غربی است.