فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
تحلیلی از وضعیت مناطق چهارگانه حفاظت شده در روند عمومی تخریب طبیعت
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش گُلسنگها در هوازدگی زیستی سنگ های مخروطی شکل روستای کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ های مخروطی شکل (کله قندی) روستای تاریخی کندوان در اثر عوامل مختلفی از جمله کلنی های زیستی هوازده می شوند. در مطالعه حاضر با نمونه برداری و تهیه مقاطع نازک میکروسکوپی، انجام آنالیز اشعه X و تصویر برداری با میکروسکوپ نور بازتابشی و فلورسنس، تغییرات فیزیکی و شیمیایی ناشی از فعالیت های زیستی گُلسنگ بر روی سنگ های روستای کندوان بررسی شده است. بر اساس مقاطع میکروسکوپی و آنالیز اشعه X توده سنگ روستای کندوان دارای ترکیب اسیدی بوده و عمدتاً از کانی های کوارتز، پلاژیوکلاز و هورنبلند تشکیل شده است. تقریباً تمام کانی ها سالم بوده و هوازدگی و دگرسانی به کانی های رسی کمتر دیده می شود. تصاویر میکروسکوپی نشان می دهند که گُلسنگها در تلاش برای جذب مواد معدنی ریسه های خود را در سنگ های کندوان نفوذ داده و باعث تخریب بافت سنگ تا عمق حدود 5 میلی متری می شوند. ضمناً اسید اگزالیک ترشح شده از گُلسنگ نیز باعث هوازدگی شیمیایی قشر سطحی سنگ می شود. اقلیم سرد و نیمه خشک و ارتفاع بالای روستای کندوان مانع از فعالیت زیستی زیاد و هوازدگی شدید ناشی از گُلسنگ شده و ترکیب اسیدی سنگ نیز باعث مقاومت آن در برابر اسیدهای آلی گردیده است. با این حال این نوع از هوازدگی و فرسایش و تخریب های ناشی از آن در طولانی مدت توانسته باعث شکل گیری مورفولوژی خاص روستا شود. با این حال ادامه روند هوازدگی باعث تخریب بیشتر سنگ های مخروطی شکل می شود که در این راستا انجام اقدامات کنترلی و حفاظتی ضروری به نظر می رسد.
بررسی روند تغییرات دمای شبانه ی استان کرمان و تأثیرپذیری آن از شدّت تابش خورشیدی (TSI) طیّ نیم قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات علمی در زمینه ی روندهای اقلیمی حاکی از آن است که هم اکنون تغییرات، سریع تر از دوره های گذشته درحال وقوع است. اغلب محققان جهان درجه ی حرارت هوا و نزولات آسمانی را شاهدی در جهت اثبات فرضیه های تغییرات اقلیمی خود می دانند. در این پژوهش به منظور آشکارسازی آماری تغییر اقلیم درگستره ی جغرافیایی استان کرمان از داده های میانگین دمای شبانه ماهانه 17 ایستگاه درداخل و خارج استان طیّ بازه ی زمانی 2010-1961 استفاده شده است. با به کارگیری میان یابی کریجینگ، داده های ایستگاهی به داده های یاخته ای با ابعاد 8×8 تبدیل شده و به کمک آزمون من- کندال وضعیت روند یاخته ای بررسی گردید. سپس با نرم افزار GISنقشه ی پهنه بندی روند برای هرماه ترسیم گردید. به منظور بررسی تأثیرگذاری فعالیّت خورشیدی بر تغییر اقلیم استان کرمان از داده های شدّت تابش کلی خورشیدی ماهانه، روش تحلیل موجک و مقایسه نمودارهای ترسیمی استفاده گردیده است. نتایج حکایت از آن دارد که درطول دوره ی آماری بطور میانگین سالانه66% از پهنه ی استان، تغییرات اقلیمی با روند افزایشی را تجربه نموده اند. بیشترین و کمترین گستردگی حاکمیّت روند مثبت به ترتیب در فصل تابستان و زمستان به وقوع پیوسته است. همچنین افزایش 62/2 درجه ای دمای شبانه را در پهنه ی استان کرمان شاهد بوده ایم. غالباً دشت های با ارتفاع کمتر از 2000 متر دارای روندافزایشی، کوهپایه های غربی استان با ارتفاع 3000-2000 متر دارای روند کاهشی و نواری با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی که از مرکز استان می گذرد از گزند تغییرات اقلیمی درامان بوده است. بیشترین تأثیرپذیری از سیکل 11 ساله فعالیّت های خورشیدی در ماه اکتبر رقم خورده به شکلی که می توان روند حادث شده در دمای شبانه ماه اکتبر را در سال های 2000-1961 با اطمینان 95% به سیکل اصلی فعالیّت های خورشیدی منسوب دانست. ماه ژولای در مرحله ی بعدی تأثیرپذیری و سپس ماه های دسامبر و سپتامبر هستند.
بررسی اجتماعات گیاهی حوزه آبخیز رودخانه شور سیرجان، کرمان
حوزههای تخصصی:
اکوسیتم های خشک و نیمه خشک ایران به خاطر فعالیت های تخریبی انسان و دام در معرض تخریب قرار گرفته اند و پروژه های حفاظت و نگهداری و استقرار مجدد این اکوسیستم ها بدون بررسی جوامع گیاهی و عوامل محیطی امکان پذیر نخواهد بود. منطقه مورد مطالعه با وسعتی بالغ بر 3/29291 هکتار در قسمت شمالی استان کرمان واقع گردیده است. تفکیک جوامع گیاهی با روش فیزیونومیک، فلوریستیک، اکولوژیک انجام شد و نمونه برداری جوامع گیاهی با روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده اجرا گردید. با کوادراتهای 10×10 متر (100 متر مربع) پوشش تاجی گیاهان، پوشش لاش و لاش برگ، سنگ و سنگریزه و خاک لخت در آنها تخمین زده شد. نقشه های اقلیم و فیزیوگرافی و همچنین مطالعات خاک در حوزه تهیه گردید و در نهایت رویشگاه های هر گونه تهین شدند.
رویشگاه هایی در منطقه به صورت موزاییک وجود دارد که باعث تشکیل اکوتون و افزایش تنوع ترکیب گیاهی شده است. در منطقه مورد مطاله 12 جامعه گیاهی قابل تفکیک است. اجتماعات گیاهی منطقه شامل گونه های زیر است.
هریرود (Ha.ri.rud) هری رود (He.ri.rud)
حوزههای تخصصی:
چالش های ژئوپلیتیکی منابع آبهای زیرزمینی بین المللی با تأکید بر منابع مشترک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نیم قرن گذشته تاکنون، آبهای زیرزمینی به یک منبع حیاتی برای تأمین نیازهای آبی بدل شده است. باتوجه به افزایش تقاضا و رقابت بر سر برداشت از آبهای مشترک، حکمرانی و مدیریت این منابع از یک مسأله محلی به یک چالش ملی و بین المللی تغییر پیدا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، چالش های حکمرانی بهره برداری از این منابع مشترک شناسایی و به طور خاص، این چالش ها در آبخوان های مشترک ایران بررسی می گردد. در نهایت مشکلات پیش روی ایران در بهره برداری از آبخوان های مشترک تبیین شده و راهکارهای لازم برای مدیریت بهتر بهره برداری از آنها پیشنهاد می گردد. نتایج نشان می دهد که ایران با وجود 11 آبخوان مرزی در شمال غرب و شمال شرق و بحرانی بودن وضعیت 78 درصد منابع آب زیرزمینی خود و همچنین تحرکات منطقه ای کشورهای همسایه، نیازمند اتخاذ رویکردی همکارانه مبتنی بر امنیت انسانی در زمینه آبهای زیرزمینی مشترک است.
مدلسازی مکان بهینه استقرار پانل های خورشیدی در پشت بام ساختمان ها با استفاده از GIS ؛ مطالعه موردی حد واسط خیابان وصال تا خیابان قدس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی و وضعیت مناسب محیطی، انرژی خورشیدی یکی از کارآمدترین انرژی های تجدید پذیر در ایران محسوب می گردد. این تحقیق به دنبال ارائه مدلی در خصوص شناسایی مکان های بهینه استقرار پانل های خورشیدی در محیط شهری می باشد. پتانسیل فراوان و فضای مناسب پشت بام ساختمان ها با ارتفاع زیاد و قرارگیری آن ها در معرض مستقیم نور خورشید و استفاده نکردن بهینه از این فضاها، لزوم مکان گزینی بهینه استقرار پانل ها خورشیدی را برای تولید انرژی ضروری کرده است. در این تحقیق، ابتدا ویژگی مکان های مناسب استقرار پانل های خورشیدی در محیط شهری و منبع تولید لایه های مورد نیاز شناسایی گردید. لایه های مورد نیاز جهت دست یابی به مکان های مناسب استقرار پانل های خورشیدی بر اساس نقشه های 1:2000در نرم افزار ArcGIS تهیه و مدلسازی فضایی با استفاده از عملگر AND منطق بولین و عمگر ضرب در این نرم افزارانجام شد. همچنین از تکنیک میانگین گیری وزن دار ترتیبی(OWA) برای تلفیق نتایج به دست آمده با دو عامل نوع کاربری و میزان جمعیت استفاده شد. بر اساس مشاهدات میدانی، مدل مد نظر ارزیابی شد و از ضریب تاو-کندالb برای تعیین میزان تطابق میان نتایج به دست آمده در مدل و نتایج مشاهدات استفاده شد. نتایج، حاصل ضریبی برابر 771/0 را نشان می دهد که حاکی از رابطه قوی بین دو متغیر و دقت نسبتاً زیاد مدلسازی انجام گرفته است.
مطالعه جابه جایی هسته های زمانی و مکانی دماهای حداقل در غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر آب و هوا، یکی از چالش های برجسته سده جاری است. در این میان تغییرات دما به عنوان پایه ای ترین عنصر آب و هوایی هر ناحیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه، فرضیه جابه جایی هسته های زمانی و مکانی موج های هوای سرد در قالب پایین ترین دماهای ماهانه برای ناحیه کوهستانی غرب و شمال غرب ایران بررسی شد. در جهت دستیابی به این هدف، داده های پایین ترین دماهای ثبت شده ماه های نوامبر تا می برای یک دوره 30 ساله (2005-1976) برای 11 ایستگاه منتخب از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. سپس با انتخاب موج های شاخص سرماهای سالانه که بر پایه معیارهایی همچون حداقل چهار ایستگاه در قالب یک گروه دارای پایین ترین دماهای حداقل و همچنین دو روز فاصله میان موج انتخاب شده با گروه ایستگاه های قبل، جابه جایی های زمانی و مکانی موج های سرما و روند تغییرات آنها بررسی شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: یک جابه جایی در هسته های مکانی موج های شاخص سرما در طول دوره مورد مطالعه (2005-1976) از عرض های جغرافیایی حدود 35 درجه به سمت عرض های جغرافیایی بالاتر از 36 درجه انجام شده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل روند هسته های زمانی موج های شاخص نیز نشان دهنده از یک جابه جایی در هسته های زمانی وقوع سرماهای شدید در غرب و شمال غرب ایران است؛ بدین صورت که هسته های زمانی شاخص سالانه ازاوایل ماه فوریه و اواخر ماه ژانویه به سوی اوایل ماه ژانویه و حتی اواخر ماه دسامبر جابه جایی نشان می دهند، اما شایان ذکر است که این جابه جایی ها در سطح احتمالاتی 5 درصد تأیید نشده است. نکته دیگری که از این پژوهش منتج گردیده، این است که با توجه به جابه جایی هسته های مکانی و زمانی موج های سرماهای شاخص در غرب و شمال غرب ایران، دمای موج های شاخص روندی کاهشی داشته اند؛ یعنی به سمت سردتر شدن سوق پیدا کرده اند.
پهنه بندی عامل فرسایش پذیری خاک با استفاده از تکنیک زمین آمار (مطالعه موردی:دشت لاله استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرپذیری عامل فرسایش پذیری خاک یا مقاومت خاک در برابر حرکت ذرات، از اجزاء مهم معادله جهانی فرسایش خاک میباشد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرپذیری مکانی عامل فرسایش پذیری خاک در بخشی از حوضه رودخانه زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. برای تهیه نقشه های لازم، نمونه برداری به صورت شبکه نظام مند200 متر*200 متر در 70 نقطه و از عمق 0- 30 سانتیمتری سطح خاک صورت گرفت. ساختمان خاک، درصد مواد آلی، نفوذپذیری، درصد شن درشت، درصد شن خیلی ریز + سیلت اندازه گیری گردید.تغییر پذیری مکانیعامل فرسایش پذیری خاک با استفاده از تغییرنما و نسبت واریانس اثر قطعهای به واریانس کل مورد بررسی قرار گرفت و برای تهیه نقشه داده های مورد نیاز از روش زمین آماری کریجینگ استفاده شد. اعتبار نقشه ها با کاربرد میانگین خطا و جذر میانگین مربعات خطا ارزیابی گردید.نتایج نشان داد الگوی کروی برای عامل فرسایش پذیری و درصد سیلت، بهترین مدل برازش داده شده برای این متغیرها می باشد. دامنه وابستگی مکانی برای پارامترهای عامل فرسایش پذیری و درصد سیلت 2 تا 3/2 کیلومتر به دست آمد دارای وابستگی مکانی هستند. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردیدالگوی تغییر پذیری مکانی عامل فرسایش پذیریبه مواد مادری و نوع خاک وابسته می باشد. نقشه واریانس پارامترهای اندازه گیری شده نشان می دهد که در خط همسایگی منطقه نمونه برداری شده و فواصل بین نمونه ها مقادیر عامل فرسایش پذیری و درصد سیلت افزایش یافته اند و بیشترین واریانس تخمین وجود دارد.
بررسی شار گرمای محسوس و ارتباط آن با تغییرات دما و باد طی دوره گرم سال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تغییرات شار گرمای محسوس در تغییر موازنه انرژی سطحی و تغییرپذیری آب و هوایی مناطق مختلف، در این مطالعه داده های دمای هوا، دمای سطح زمین، و سرعت باد از داده های شبکه بندی NCEP/NCAR برای یک دورة 34 ساله (1980 2014) دریافت و بر اساس آن شار گرمای محسوس در همة ایران محاسبه شد. محاسبات مربوط به شار گرمای محسوس برای بهار و تابستان بر اساس رابطة حجمی انجام گرفت. میانگین متحرک و ناهنجاری متغیرها و روند تغییرات با تحلیل رگرسیون خطی، چندجمله ای، و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت. نتایج نشان داد، در مقایسه با روند شار تابستان (039/0)، شار گرمای محسوس بهار با ضریب رگرسیون خطی (18/0) تغییرات شدیدتری را نشان می دهد. شاید ناهمگونی گرمایش سطحی در بهار موجب تغییرات دمایی بیشتری بین هوا و سطح می شود و ناهنجاری سرعت باد را نسبت به تابستان افزایش می دهد. در مقایسه با مؤلفه های دمایی، تغییرات باد تأثیر بیشتری در شار گرمای محسوس تابستانی می گذارد. ضریب تعیین چندجمله ای نشان می دهد که سرعت باد بیست درصد تغییرات شار گرمای محسوس تابستان را توجیه می کند. نواحی غرب، شمال غرب، مرکز، و کرانة جنوبی خزر بیشترین تغییرات شار گرمای محسوس را در دورة گرم و همچنین حداکثر تغییرات دمای هوا و دمای سطح را به خود اختصاص داده اند.
هیدروژئومرفولوژی کاشان و اثرات آن در آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطقة خشک و نیمه خشک کاشان واقع در ایران مرکزی علیرغم ضعف شبکة زهکشی، نقش جریانات سطحی در فرسایش لندفرم ها،تولید رسوب و تحوّلات مرفولوژیکی منطقه دارای اهمیت بسزایی است. در منطقه، بارش های رگباری وکوتاه مدّت، روانابهای سطحی ضعیفی را ایجاد نموده که ازکوهستانهای اطراف به سمت چاله های مرکزی جریان یافته و با فرسایش مکانیکی و شیمیایی در مسیرخود به ویژه درجنوب منطقه و فراهم آوردن موّاد رسوبی، در تحول ناهمواری ها مؤثر می باشد. آبهای سطحی در دامنه ها با توجّه به نوع سنگ، ساختار زمین و مرفولوژی منطقه، الگوهای بستر رودخانه ای و پوشش گیاهی، در سطح دشت ها انواع اشکال حاصل از کاوش آب مانند فرسایش شیاری، آبراهه ای و سولیفلوکسیون، همچنبن لند فرم های تراکمی مانند مخروط افکنه ها،رسوب های بادبزنی و دشت های سیلابی رابوجود آورده است. رودخانه های مهّم منطقه(در جنوب و جنوبغربی) که در حال حاضر از میـزان آب کمی برخـوردارند، ویژگی مرحلة بلـوغ را نشان می دهند. این مسئله نمایانگر شرایط مرطوب تر اقلیم منطقة خشک در گذشته ای نه چندان دور است. معضلات محیطی این گونه مناطق نتیجة عملکرد عوامل متعدّدی است که در نهایت شامل پارامترهای اقلیمی و افزایش تأثیر فعّالّیت های اقتصادی انسان بر محیط می باشد. از اینرو مدیریّت توسعة پایدار برای هماهنگ کردن مسائل محیطی و اکولوژیکی با برنامه ریزی مبتنی بر امکانات و ویژگی های منطقه الرامی می نماید.
اثرات برداشت آب از آبخوان ایرانشهر بر روی دبی پایه رودخانه بمپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"آبخوان ایرانشهر یکی از آبخوان های تقریبا متعادل استان سیستان و بلوچستان محسوب می گردد. وجود رودخانه دائمی بمپور که زهکش سفره آب زیرزمینی ایرانشهر است موید این مطلب می باشد. با این وجود با توجه به خشکسالی های اخیر دبی پایه رودخانه بمپور با روند نزولی روبرو شده است. از این رو ارزیابی هیدرولوژیکی و مدیریت این آبخوان ضروری به نظر می رسد.
در این مقاله علاوه بر تهیه مدل آبخوان، پیش بینی نوسانات سطح آب زیرزمینی و تاثیر آن روی دبی پایه رودخانه بمپور در شرایط متفاوت با استفاده از مدل، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا با توجه به اطلاعات موجود و بازدیدهای صحرایی، ارزیابی هیدروژئولوژیکی دشت انجام گرفت و سپس مدل آبخوان طراحی گردید.
برای تهیه مدل آذرماه 1378 به عنوان شرایط پایدار حاکم بر آبخوان مشخص شده است. سپس با در نظر گرفتن مدل مفهومی آبخوان و تهیه کلیه فایل های ورودی به مدل، واسنجی مدل با نرم افزار (PMWIN) Processing MODELOW Windows برای شرایط پایدار به منظور بهینه نمودن مقادیر پارامتر K و فاکتور Conductance کف زهکش و مرزهای جریان، صورت گرفته است.
در ادامه واسنجی برای شرایط ناپایدار ابتدا مقادیر پارامتر S بهینه و با ثابت بودن آن در دوره های بعدی، مقادیر پارامتر تغذیه ناشی از بارندگی و آب برگشتی چاه ها بهینه شده است. در نتیجه واسنجی مدل به مدت یک سال (دی ماه 1378 تا آذر ماه 1379) و صحت سنجی آن نیز به مدت یک سال (دی ماه 1379 تا آذرماه 1380) انجام شد. نتایج حاصل توانایی مدل را برای انجام کارهای مدیریتی تایید می کند. بر اساس نتایج خروجی مدل در دو سال واسنجی، میزان خروجی سالانه نسبت به ورودی آن بیشتر می باشد که با سیر نزولی هیدروگراف واحد دشت مورد مطالعه و چاه های مشاهده ای واقع در محدوده مدل، مطابقت دارد."
بررسی روند تبخیر و تعرق پتانسیل ماهانه گیاه مرجع در زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سطح ایستابی آب زیرزمینی دشت اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب های زیرزمینی منبع بسیار مهمی برای تأمین آب مصرفی در بخش های کشاورزی، صنعت و شرب دشت اردبیل است. از این رو، بررسی تغییرات منابع آب زیرزمینی در برنامه ریزی و مدیریت پایدار این منابع اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش، هدف سطح بندی وضعیت دهستان های موجود در دشت اردبیل به لحاظ بحران آب زیرزمینی و تغییرات آن طی سال های 1360 و 1391 است. بنابراین، از اطلاعات 39 چاه پیزومتری موجود در سطح دشت اردبیل (اخذ شده از سازمان آب منطقه ای) استفاده شد. با استفاده از تکنیک وزن دهی جمعی ساده ی فازی و روش های درون یابی، سطح ایستابی پیزومترها درون یابی و نحوه ی تغییرات سطح ایستابی آن ها طی این دو دوره نمایش داده شدند. سپس، نقشه ی نهایی فازی شده و وزن دار از دو نقشه ی سال 60 و سال 91 تهیه گردید. نتایج تحلیل، کاهش تقریباً 47 درصدی سطح ایستابی را در سال 1391 نسبت به سال 1360 نشان می دهد. سرانجام، با استفاده از اطلاعات به دست آمده می توان گفت که دهستان های شرقی، ویلکیج مرکزی و فولادلوی شمالی بیشترین تغییرات را به لحاظ افت سطح آب زیرزمینی داشته اند که قسمت شرق و جنوب شرق دشت را شامل می شوند. همچنین، دهستان های شمالی دشت نیز به سمت بحران پیش می روند که، با توجه به نقشه ی سطح کشت و تراکم چاه عمیق، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی را در این ناحیه می توان عامل اصلی بحران قلمداد کرد
تحلیل سینوپتیکی سیستم های باران زا و امکان افزایش بارش آنها بوسیله باروری ابرها در منطقه کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مبارزه با پدیده خشکسالی و مشکل کم آبی ، افزایش بارش از طریق بارورسازی ابرها بعنوان یکی از راههای نوین تأمین استحصال منابع آب مطرح گردیده و از طریق شناسایی قابلیتهای سیستم های باران زا در تولید بارش و تحلیل سینوپتیکی آنها به این مقصود می توان نائل شد . پژوهش حاضر که در منطقه کرمان صورت گرفته است با استفاده از اطلاعات جوّ بالای منطقه و توجه به شرایط سینوپتیکی و دینامیکی جو و مطالعه ویژگیهای ترمودینامیکی هوایی که منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد ، سه الگوی سینوپتیکی : کم فشارهای سودانی ، سیستم های ترکیبی سودانی – مدیترانه ای و کم فشارهای مدیترانه ای استخراج گردیده است . نتایج مطالعه نشان می دهد که برای اجرای پروژه های باروری ابرها و جبران کم آبی منطقه ، لازم است تا از الگوهای مذکور استفاده شود.
ویژگیهای ژئومرفولوژیکی مناظر کارستی در حوضة آبریز کارده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زون ارتفاعات هزار مسجد- کپه داغ، تودههای کارستی نسبتاً متعدّدی وجود دارد که هر گونه تحقیقات کارست ژئومرفولوژیکی بر روی آنها میتواند به لحاظ شناخت زمین شکل های کارست، آبخانهای آهکی، ارتباط فرمهای کارستی با سیستمهیدرولیک کارست و کاربری و مدیریّت سرزمین در این قلمروها حائز اهمّیّت باشد. تودة کارستی کارده از نوع کارستهای مناطق نیمه خشک و کوهستانی بوده و در پایین دست حوضه، پنج حلقه چاه آهکی در آبخان کارست حفر گردیده که به منظور آب آشامیدنی شهر مشهد از آنها استفاده میشود. همچنین آبهای سطحی حوضه، پشت سدّ کارده تجمّع یافته و برای شرب در غرب مشهد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. حدود هشتاد درصد آب ساکنان حوزه از چشمهها و بیست درصد از رودخانهها میباشد. از این نظر شناسایی زمین شکلهای کارستی و حسّاسیتپذیری سیستم هیدرولوژیکی آنها و سرانجام برنامهریزی در زمینة کاربری صحیح زمین و مدیریّت منابع آب در این گونه قلمروهای کارستی ضرورت دارد. عمدهترین سازندههای کربناته و کربناته- دو لومیت? حوضه را سازنده های ژوراسیک مرزداران (1) و مرزداران (2) پوشانیده که دارای آهکهای ضخیم لایه و به صورت تودهای است. توسعه یافتگی تخلخل ثانویّه(به صورت شبکهای از درز و شکستگیها) و ایجاد فرآیندهای کارستی فیکاسیون در سنگهای کربناته و دولومیتة منطقه از جمله مهمترین عوامل مؤثّر در کارستی شدن سنگها بوده و به همین دلیل در زیر حوضههای آل بلغور و حرکت و کریم آباد میتوان اشکال میکرو کارنها، شبه دولین و سنگچالهای کارستی، غارها و شکافهای کارستی را ملاحظه نمود. در مقالة حاضر به بررسی ویژگیهای ژئومرفیک کارستی و اهمّیّت آنها از نظر حسّاسّیت سیستم هیدرولوژیکی به آلایندهها در حوضة آبریز کارده پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و طبقهبندی زمین شکلهای کارست در منطقه و نقش مناظر کارستی در زهکشی آبها و هرز آبها به درون سیستم هیدرولوژیکی بوده است.