ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۴۰ مورد.
۱۱۸۱.

بررسی رابطه تندبادهای سواحل جنوبی ایران با مورفولوژی تپه های ماسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تپه های ماسه ای جنوب ایران شاخص UDI گل باد گل طوفان گل ماسه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۶۱۴
هدف اصلی این پژوهش، تجزیه وتحلیل آماری باد و نقش آن در شکل گیری انواع تپه های ماسه ای است. تجزیه وتحلیل داده های بادسنجی پنج ایستگاه سینوپتیک منتخب در سواحل جنوبی ایران، با استفاده از نرم افزار WRPLOTانجام گرفت. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺭﺳ ﻢ گل باد و گل طوفان، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ کﻪ ﺟﻬﺖ ﺑﺎﺩ غالب عموماً ﻏﺮبی ﺍﺳ ﺖ و ﺑﺎﺩﻫﺎی طوﻓﺎﻥﺯﺍ ﺑیﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ غرب و جنوب ﻏﺮﺏ ﻣیﻭﺯﻧﺪ. ﻧﺘ ﺎیﺞ حاصل از ترسیم گل ماسه با استفاده از نرم افزار Sand Rose Graph ﻧﺸﺎﻥ داد ک ﻪ جهت انتقال ماسه اغلب از قطاع جنوب و جنوب غرب به سمت شمال و شمال شرق است که با مورفولوژی تپه های ماسه ای موجود منطبق است. نتایج بررسی صحت شاخص RDD با استفاده از منطق بولین نشان داد، اهواز با 05/90 درصد حضور برای رسوب گذاری در قطاع شمال شرقی، از بالاترین صحت برخوردار است. بندر جاسک با 8/336= t بیشترین توان را در حمل ماسه دارد. مقدار شاخص UDI در تمامی ایستگاه ها کمتر از 59/0 است که نشان دهنده دوجهته بودن بادهای منطقه است. روی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث، وجود تپه های ماسه ای از نوع تپه های طولی، سیلک های دندانه ای کشیده و سیف نمایان است که حاصل بادهای دوجهته جنوب غربی و جنوب شرقی هستند.
۱۱۸۲.

تحلیل پالینولوژیکی رسوبات دریاچه ی نئور به منظور بازسازی فازهای رطوبتی دیرینه دریاچه ی نئوردر اواخر پلئیستوسن و اوایل هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرده شناسی شمال غرب ایران پالینولوژی آب و هوای دیرینه تاریخچه پوشش گیاهی دریاچه ی نئور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۷۰۳
به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی و فاز های رطوبتی در اواخر پلئیستوسن و اوایل هولوسن در شمال غربی ایران ، یک مغزه ی رسوبی به طول هشت متر از کف دریاچه ی نئور در استان اردبیل برداشت و روی سه متر پایینی مغزه ، بررسی پالینولوژیک ( گرده شناسی ) انجام شد . بر اساس نمود ار گرده ی نئور ، دو دوره ی دیر یخبندان ( زون A1 و A2 ) و هولوسن پیشین ( زون های B1 ، B2 و B3 ) در بازه ی زمانی 12800 تا 7800 سال گذشته قابل شناسایی است . به نظر می رسد که در اواخر آخرین دوره ی یخ بندان و با شروع دوره ی سرد یانگردریاس ( زون A2 ) ، درختان ، به دلیل پایین بودن دما و رطوبت ، از پوشش گیاهی منطقه ی نئور حذف شدند . شاخص های گرده ای ( نسبت فراوانی گرده های خانواده ی گندمیان به درمنه ، نسبت فراوانی گرده های درختی به علفی ، و نسبت فراوانی گرده های خانواده درمنه به اسفناجیان ) نشان می دهد که به احتمال دو فاز مرطوب در حدود 9600 و 8200 سال پیش و هم چنین یک فاز خشکی در حدود 9400 سال پیش در هولوسن پیشین رخ داده است .
۱۱۸۳.

آیا دشت جلفا- هادیشهر مکان ژئومورفولوژیک (ژئومورفوسایت) است؟ نگرشی نو در مدیریت مناطق گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم مخاطرات ژئومورفولوژیکی مدیریت مناطق گردشگری مکان ژئومورفیکی دشت جلفا - هادیشهر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اوقات فراغت
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۷۳۹
دشت جلفا - هادیشهر واقع در شمال غرب ایران، در دهه­های اخیر به عنوان مقصد گردشگری یا معبر گردشگران برای مسافرت به مکان­های گردشکری پیرامون دشت مطرح شده است. این مقاله سعی دارد تا با معرفی این دشت به عنوان مکانی ژئومورفولوژیک از یک­سو توجه برنامه­ریزان را به آسیب­پذیری گردشگران از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و از سوی دیگر آسیب­پذیری میراث زمین از فعالیت­های گردشگری، جلب نماید. فرایند پژوهش بر پایه تحقیق و تحلیل داده­ها در چند مرحله صورت گرفته است: 1) توصیف ویژگی­های عمومی منطقه مورد مطالعه، 2) تشخیص و شناسایی واحدهای ژئومورفولوژیک، 3) شناسایـی پدیده­های ژئومورفولوژیکی و عـناصر زمین محیطی که می­تواند در توانمندی یا آسیب­پذیری گردشگری منطقه نقش داشته باشد، و 4) تعریف سناریوهای خطر احتمالی در منطقه. بر اساس نتایج این پژوهش، دشت جلفا - هادیشهر یک مکان ژئومورفولوژیک است که ویژگی­های آن در جدولی با عنوان کارت شناسایی مکان ژئومورفولوژیک تنظیم گردیده است. افزایش روز افزون تراکم جمعیت ساکن و گردشگر در این مکان، آن را در برابر چالشی مهم به نام تهدید پایداری محیطی قرار داده است. به نظر می­رسد این مسأله با درک و فهمی درست از چشم­انداز و مخاطرات تهدیدکننده آن براحتی قابل حل است و می­توان با تهیه نقشه­های ژئومورفولوژی، تهیه کارت­های شناسایی و ارائه اطلاعات به مسئولین و برنامه­ریزان جهت لحاظ در برنامه­های توسعه از یک طرف و القاء این اطلاعات به گردشگران از طریق همین نقشه­ها از طرف دیگر به این مهم دست یافت.
۱۱۸۴.

شبیه سازی دینامیک امواج و انتقال ماسه در سواحل دریای خزر (محدوده خلیج گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریای خزر موج دینامیک دریا انتقال ماسه جریان ساحلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۲ تعداد دانلود : ۸۱۳
ماسه های ساحلی، عموماً منشأ رودخانه ای داشته و تحت تأثیر دینامیک امواج و حرکات آب دریا، در طول خط ساحلی توزیع می شوند. رودخانه های سفیدرود، هراز، بابلرود، تجن و گرگانرود، سهم عمده ای در تدارک رسوب به دریای خزر در سواحل خزر جنوبی دارند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، بخش جنوب شرق دریای خزر، در محدوده خلیج گرگان با بیش از 60 کیلومتر طول است. هدف از این پژوهش بررسی راستای امواج غالب و نحوه تولید جریان در امتداد ساحل است که درنهایت بر توزیع ذرات ماسه در طول خط ساحلی مؤثر است. برای دست یابی به این هدف، از داده های باد امواج و نیز نقشه های توپوگرافی و عمق سنجی که ابزار و داده های اصلی پژوهش به شمار می روند، استفاده شده است. با بهره مندی از داده های باد و امواج، به ترتیب گلبادها و گل موج های محدوده پژوهش ترسیم و با توجه به راستا و فراوانی امواج، مدل سازی امواج در نرم افزار مایک 21 انجام شد. در ادامه، داده های امواج برای تولید مدل جریان های موازی ساحل در منطقه شکست مورد استفاده قرار گرفتند و درنهایت، مدل سازی انتقال ماسه در خط ساحلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان می دهد که راستای غالب امواج از جهات شمال غرب، موجب توزیع و جابه جایی ماسه ها به سمت شرق شده است. توسعه و عریض شدن زبانه ماسه ای میانکاله به سمت شرق و ایجاد خلیج گرگان در پشت زبانه ماسه ای مذکور با برایند تولید و توزیع رسوب در راستای غرب به شرق، در مدل نرم افزاری مایک 21 برازش نشان می دهد.
۱۱۸۵.

مقایسه مدل ارزیابی اراضی ایرانی فائو و مدل پارامتریک ژئومورفولوژیکی برای تعیین قابلیت اراضی برای کشت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی قابلیت اراضی مدل فائو مدل پارامتریک هرمزآباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳ تعداد دانلود : ۶۲۰
انتخاب نوع استفاده از اراضی، همواره بخشی از سیر تکاملی جوامع انسانی را تشکیل داده است. بدین معنا که با تکامل تدریجی جوامع انسانی، در نوع نیازهای آنها نیز تغییر ایجاد شده است و درنتیجه جوامع مختلف، به لزوم تغییر در نحوه استفاده از اراضی پی برده اند. بر این اساس مدل ها و روش های متعددی برای تعیین قابلیت اراضی در دنیا ابداع شد که از لحاظ شاخص ها و داده های به کار رفته متفاوت هستند. هدف از این مطالعه، تعیین قابلیت کیفی کشت آبی اراضی منطقه هرمزآباد بر مبنای دو روش طبقه بندی اراضی چند منظوره فائو (FAO) و روش پارامتریک مبتنی بر شاخص های ژئومورفولوژیکی بر پایه مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است؛ و در نهایت پیشنهاد مدل مناسب و مقرون به صرفه چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ زمانی برای مناطق مشابه می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نقشه های خروجی از دو مدل دارای 86 درصد همپوشانی در کلاس های محدودیت مشابه می باشند. با توجه به اینکه مدل فائو چه از نظر زمان و چه از نظر اقتصادی هزینه های بالایی را برای تعیین قابلیت ایجاد می کند، می توان از مدل پارامتریک با توجه به سهولت انجام کار با آن برای مناطق مشابه اقدام به تعیین قابلیت اراضی نمود.
۱۱۸۷.

تعیین میزان و دامنة فرونشست زمین به کمک روش تداخل سنجی راداری (D-InSAR) در دشت نوق- بهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره آب زیر زمین تداخل سنجی راداری فرو نشست نوق- بهرمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۳۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۸۶
فرونشست پدیده ای مرفولوژیکی است که تحت تأثیر حرکت فرو رو زمین پدید می آید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در ایران به ویژه در محدودة مورد مطالعه، رویداد آن اغلب متوجه فعالیت های انسانی و به ویژه بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی است. محدودة مورد مطالعه در ناحیة بیابانی ایران واقع شده و به سبب خشکی محیط و نبود منابع آب سطحی، حیات و فعالیت های اقتصادی آن به شدت به منابع آب زیر زمینی وابسته است. به این سبب، تمرکز بهره برداری های صنعتی- کشاورزی و آب شرب بر منابع آب دشت، بیلانِ منفی و افت تراز آب زیر زمین را به دنبال داشته است. افت تراز آبی در رسوبات آبرفتی دشت به زایش مسئلة نشست زمین منجر شده است. میزان و دامنة پدیدة نشست به کمک روش های نوین دور سنجی راداری تعیین شده است. بدین منظور، روش تداخل سنجی تفاضلی داده های راداری (D-InSAR) بر روی داده های ماهواره ای در دو باندC و L در بازة زمانی 1384 تا 1389 به کار گرفته شد. یافته های تحقیق مؤید حاکمیت میزان فرونشست با متوسط سالیانه حدود 30 سانتی متر در پهنه ای به گسترة 281 کیلومتر مربع در بخش میانی دشت است. بررسی تغییرات میزان و دامنة نشست در بازه های زمانی فصلی و سالیانه به کمک سری زمانی این تصاویر روشن کرد که به سبب ثابت بودن میزان تأثیر گذاری عوامل ایجابی (فعالیت کشاورزی پسته کاری) در رویداد این پدیده، تغییرات فصلی و سالیانة میزان فرونشست بسیار اندک بوده؛ اما دامنة برخوردار از حداکثر میزان نشست از نواحی میانی و شرقی در فصل های بهار و تابستان به نواحی جنوبی و غربی در فصل های زمستان و پاییز تغییر یافته است. منطبق سازی الگوی فضایی نشست با نواحی زراعی و مسکونی مؤید انطباق کامل نواحی در معرض نشست با عرصه های زراعی است. درحالی که فقط تعداد محدودی از سکونتگاه های بخش شرقی بر روی نواحی در حال نشست قرار دارند. همچنین، مقایسة میزان فرونشست با ارقام تغییرات تراز آبی مستخرج از چاه های پیزومتری نشان می دهد در این دشت هر 3.2 سانتی متر افت تراز آبی قادر است فرونشستی به میزان 1 سانتی متر ایجاد کند.
۱۱۸۹.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل آنتروپی (مطالعه ی موردی: تاقدیس نسار زاگرس شمال غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زمین لغزش پهنه بندی مدل آنتروپی تاقدیس نسار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۳ تعداد دانلود : ۵۳۰
زاگرس شمال غربی به دلیل شرایط جغرافیایی و زمین شناسی، ازجمله مناطق مستعد برای رخداد زمین لغزش در ایران است. با توجّه به تراکم بالای جمعیّت و پتانسیل بالای محیط طبیعی در این نواحی، پهنه بندی رخداد خطر زمین لغزش با هدف مدیریت خطر این نواحی، از اهمّیّت بسزایی برخوردار است. هدف از این پژوهش، ارزیابی مدل آنتروپی در پهنه بندی رخداد زمین لغزش، تهیّه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش و شناخت میزان تأثیر هر یک از عوامل پنج گانه در وقوع زمین لغزش در تاقدیس نسار است که درنهایت منجر به ارائه ی راهکارهایی برای مدیریت بهینه ی منطقه از نظر وقوع زمین لغزش می شود. در این پژوهش از روش های میدانی، کتابخانه ای و مدل آنتروپی استفاده شده است. نخست مهم ترین عوامل مؤثّر بر رخداد زمین لغزش (لیتولوژی، فاصله از گسل، ارتفاع، شیب و جهت شیب) مشخّص و سپس ماتریس آنتروپی برای این عوامل محاسبه و در محیط GIS، پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه انجام شد. نتایج نشان می دهد که مدل آنتروپی کارایی مطلوبی در برآورد میزان خطر رخداد زمین لغزش دارد و ارتفاع، شیب، فاصله از گسل، جهت شیب و لیتولوژی، به ترتیب بیشترین نقش را در رخداد زمین لغزش دارند. منطقه ی مورد مطالعه جزء نواحی پُرخطرِ رخداد زمین لغزش به شمار می رود و 98 درصد از مساحت آن، جزء نواحی ای با میزان خطر زیاد و متوسّط است. راهکارهای مدیریتی برای مقابله ی علمی با این مخاطره در منطقه ی مورد مطالعه را می توان به دو دسته بخش بندی کرد: الف) تهیّه ی نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه و جلوگیری از فعّالیّت های عمرانی در فواصل کمتر از 2 کیلومتری حاشیه ی تاقدیس و جابه جایی تأسیساتی که در فاصله ی 1 کیلومتری تاقدیس قرار گرفته اند؛ ب) جلوگیری از عملیّات خاک برداری، زیربُری و انجام عملیّات آبخیزداری در دامنه های تاقدیس، به عنوان عوامل تسریع کننده رخداد زمین لغزش.
۱۱۹۰.

روشی جدید در استخراج مخروط افکنه ها از مدل رقومی ارتفاع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخروط افکنه DEM مدل قرینه DEM مخروط افکنه ی مروست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۶۷۹
شناسایی و استخراج لندفرم های سطح زمین از داده ها رقومی در سال های اخیر، رشد و گسترش بسیار زیادی یافته اند. در این راستا مخروط افکنه ها در مناطق خشک از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. هدف این مطالعه ارائه ی روشی بهینه (سریع، دقیق، کم هزینه، و استفاده از حداقل داده ی مورد نیاز)، برای استخراج مرز مخروط افکنه ها از DEM است. بدین منظور با استفاده از DEM و روشی که در این پژوهش برای نخستین بار ارائه شده است (مدل قرینه ی DEM)، با قرینه سازی داده های رقومی ارتفاع و روش های موجود در نرم افزارهای GIS، مخروط افکنه به عنوان یک حوضه ی آبریز معرفی و سپس مرز آن استخراج شده است. برای ارزیابی دقت این روش، مرز استخراجی روی تصاویر ماهواره ای (ASTER, QuickBird)، نقشه ی توپوگرافی و شبکه هایی زهکشی منطقه همپوشانی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که روش «مدل قرینه ی DEM» از نظر دقتِ نتایج، سادگی، سرعت انجام و بهره گیری از حداقل داده ها بر روش های دیگر برتری دارد.
۱۱۹۱.

ژئومورفوتوریسم و قابلیت سنجی ژئومورفوسایت های جاده ای با بهره گیری از روش پری یرا؛ مطالعه موردی؛ آزاد راه قم-کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفوتوریسم ژئومورفوسایت روش پری یرا آزادراه قم – کاشان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۲۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۲۷
ژئومورفوتوریسم یکی از بخش های نوین در علوم زمین مبتنی بر شناخت ژئومورفوسایت ها یا چشم اندازهای ویژه ی ژئومورفولوژی است که با تاکید بر تعیین لندفرم های ویژه و با ارزش گردشگری وارد ادبیات جغرافیایی و گردشگری شده است. این شاخه از گردشگری با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی پتانسیل هایی را در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار عرضه می کند. در این نوشتار تلاش شده است با استفاده از روش Pereira و بررسی های میدانی به ارزیابی قابلیت ژئومورفوسایت های جاده ای در بخش هایی از آزادراه قم– کاشان پرداخته شود در این روش با استناد به پیمایش میدانی، از مجموع دو عیار علمی و عیار مکمل، ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی می شود و ارزش مدیریتی از مجموع عیار محافظت و عیار استفاده بدست می آید و از جمع این دو عیار اصلی امتیاز نهایی ارزش ژئومورفوسایت مشخص می شود. نتایج تحقیق نشان داد از میان سایت های مورد بررسی، بالاترین امتیاز در بخش ژئومورفولوژی (82/7) متعلق به اشکال چین خورده ی ترشیاری و بالاترین امتیاز در بخش مدیریتی (37/7) متعلق به سایت تیغه ها و شیب های واریزه ای متوالی است. با توجه به نتایج بدست آمده، برنامه ریزان می بایست توجه خود را به پایداری ژئومورفوسایت ها معطوف کنند چرا که به دلیل حساسیت بالای آن در تعامل با سیستم های انسانی، نیازمند برنامه ریزی جامعی در راستای مدیریت محیط می باشند.
۱۱۹۲.

ارزیابی پتانسیل های فرسایشی منطقه دستکن با استفاده از مدل SLEMSA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS فرسایش دستکن SLEMSA

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۸
مفهوم فرسایش از دیدگاه ژئومورفولوژی از یک سو متوجه فرآیندهایی است که به چهره پردازی سطح زمین مشغول هستند و از سوی دیگر به عواملی که در برابر حفاظت خاک قرار می گیرند اشاره دارد. در این پژوهش سعی شده است، نوع فرسایش غالب، نواحی پر خطر نسبت به فرسایش، نرخ فرسایش و مهمترین شاخص های تأثیر گذار در بخشی از حوضه آبخیز دستکن که در شمال اصفهان و شمال شرق شهرستان میمه و بین طول های جغرافیایی""42 , '29 , ْ 51 - ""11 , '19 , ْ 51 و عرض های جغرافیایی ""04 , '28 , ْ 33 - ""02 , '38 , ْ 33 واقع شده است، بررسی گردد. برای نیل به این اهداف از اطلاعات کتابخانه ای، عکس های هوایی و ماهواره ای منطقه، آمار و اطلاعات اقلیمی، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و تکنیک های GIS و RS و همچنین نرم افزارهای surfre8 و ILWIS استفاده شده و نقشه های پایه عوامل مورد نیاز برای مدل SLEMSA ، از جمله نقشه هم دما، هم بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی و در نهایت ، نقشه نرخ فرسایش تهیه شده است. در منطقه مورد مطالعه 5 کانون فرسایش در نیمه شمالی منطقه مشاهده می شود. بررسی عوامل موثر در این مناطق نشان داده است که اصلی ترین عامل فرسایش در کانون های پر خطر در درجه اول انرژی جنبشی باران بوده و شیب زمین و پوشش گیاهی در درجات بعدی اهمیت قرار دارد. همچنین قابلیت فرسودگی خاک نیز با آن که در وسعت زیادی از منطقه مهمترین عامل موثر در فرسایش بوده ولی در کانون های پر خطر نقش چندانی نداشته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، نوع فرسایش غالب در منطقه، فرسایش آبی و نرخ فرسایش با میانگین 412/1 تن در هکتار، نسبت به میانگین نرخ فرسایش در کشور پائین تر است.
۱۱۹۳.

تبیین تأثیر فرم و فرآیندهای ژئومورفیک در سکونتگاه شهری یاسوج

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی تحلیل سلسله مراتبی یاسوج فرم و فرآیند طبیعی توسعه سکونتگاه شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۲ تعداد دانلود : ۵۶۴
پژوهش حاضر به بررسی مکان های مناسب گسترش سکونتگاه های شهر یاسوج با توجه به فرم ها و فرایندهای طبیعی موجود در منطقه پرداخته است. در این راستا باتوجه به ویژگی های طبیعی منطقه 5 معیار، 15 زیر معیار و84 کلاس جهت دستیابی به اهداف شناسایی شد. ابتدا با گردآوری نقشه های پایه شهر یاسوج، مبادرت به تهیه و تجزیه و تحلیل لایه های شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، جنس سازند، تراکم مراکز مسکونی، فاصله از مراکز مسکونی، کاربری اراضی، تراکم راه، فاصله از راه، تراکم گسل، فاصله از گسل، تراکم رودخانه، فاصله از رودخانه، بارش و دما گردید. سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی عوامل مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت و تعیین وزن گردید. در پایان لایه های رستری عوامل در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با یکدیگر تلفیق و نقشه نهایی گسترش سکونتگاه شهری منطقه ترسیم گردید. نهایتاً جهت تأیید نتایج، نقشه ارائه شده با نقشه فعلی شهر مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در بین عوامل موثر، زیرمعیارهای شیب، جنس سازند و فاصله از سکونتگاه به ترتیب با اوزان 205/0، 129/0 و104/0 به عنوان مهمترین عوامل در تعیین مکانگزینی سکونتگاه های شهری یاسوج شناسایی شده اند. براساس نقشه نهایی 46/13% (69/37 کیلومتر مربع) از مساحت منطقه مطالعاتی برای توسعه ی سکونتگاه شهری بسیارمناسب و 44/24% (406/68 کیلومتر مربع) مناسب می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت مدل و نقشه مکان گزینی فعلی شهر یاسوج روندی صعودی را برای توسعه سکونتگاه های شهری نشان داده و بیانگر دقت مدل مزبور است.
۱۱۹۴.

شناسایی اشکال فرسایش بادی دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفسنجان ژئومورفولوژی عکس هوایی اشکال بادی مشاهدات میدانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۵۲۶
بدیهی است میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد به ویژگی های سرعت، جهت و فراوانی باد و از سویی به ویژگی های سطح زمین و مواد رسوبی وابسته است. هدف این پژوهش، شناسایی اشکال فرسایش بادی و عوامل مؤثّر در شکل گیری آنها در دشت رفسنجان است. با استفاده از تفسیر عکس های هوایی50000 :1 و 20000 :1 منطقه و همچنین مشاهدات صحرایی، عوارض بادی دشت رفسنجان شناسایی و واحدهای ژئومورفولوژی بادی آن تفکیک شده اند. این واحدها شامل سنگفرش بیابان، یاردانگ ها، زیبرها، پهنه ی ماسه ای، بارخان ها، سیف بارخان ها، سیف ها و تلماسه های خطّی گیاهی، نبکاها و تلماسه های پشته ای، گنبدهای ماسه ای، پارابولیک ها و پارابولیک سیف ها هستند. همچنین این مطالعه نشان داد که در تشکیل تلماسه های بادی این منطقه، عواملی چون، تغییر جهت وزش باد، توپوگرافی، پوشش گیاهی، اندازه ی ذرّات ماسه و مقدار ماسه ی موجود در هر محل نقش داشته اند. یاردانگ ها در محدوده ای از سطح پلایای دشت رفسنجان که توسّط گسل فعّال دشت رفسنجان بالا رانده شده، به دلیل فرسایش دیفرانسیل این محدوده توسّط ماسه های عبوری، ایجاد شده اند.
۱۱۹۵.

ارزیابی مدل منطق فازی در مقایسه با سایر مدل های مفهومی در پهنه بندی سیل خیزی با تأکید بر ویژگی های ژئومورفولوژیک،مورد شناسی: حوضه داورزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی سیلاب سیل خیزی حوضه داورزن مدل منطق بولین مدل منطق فازی مدل شاخص همپوشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۴۳
سیل مخاطره ای طبیعی و رویدادی ناگهانی، سریع و مخرب است. مطالعات گذشته گویای آن است که علاوه بر ویژگی های بارش، خصوصیات مورفومتریک و ژئومورفوژیک حوضه های آبخیز در کمیّت و کیفیّت این پدیده نقش اساسی دارند. حوضه ی آبخیز داورزن در غرب دشت سبزوار واقع شده است. همه ساله سیلاب های مخربی در این حوضه به وقوع می پیوندد. هدف از این پژوهش، بررسی علل و عوامل مؤثر در وقوع سیل از جمله، شیب، لیتولوژی، اشکال ناهمواری (تیپ های فیزیوگرافی) ، نوع خاک، CN و وضعیت و گرایش پوشش گیاهی و سپس تجزیه و تحلیل سیل خیزی این حوضه است. برای دست یابی به این هدف از روش تلفیق عوامل مؤثر با استفاده از تکنیک پهنه بندی در مدل های مفهومی و قابل اجرا در محیط GISاز جمله مدل منطق بولین، مدل شاخص همپوشانی و مدل منطق فازی در قالب لایه های اطلاعاتی استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل بر پایه یک مقایسه تحلیلی و دست یابی به نتایج حاصل از این مدل ها استوار است. به کارگیری این مدل ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق وزن دهی به متغیّرهای مؤثر بر سیل خیزی حوضه بر اساس شدت و ضعف تأثیرگذاری آنها توانسته است شکل گیری سیل را در حوضه و در قالب پهنه های مشخص ارزیابی نماید. همچنین نتایج حاصل از مقایسه ی مدل های به کار گرفته شده نشان می دهد که مدل فازی گاما شاخص ترین ابزار مفهومی برای تعیین پهنه های در معرض سیل خیزی در این منطقه می باشد.
۱۱۹۶.

بررسی عملکرد فرایندهای یخچالی با استفاده از تحلیل آماری قطر سنگ های سرگردان (مطالعه ی موردی: روستای اسلامیه (فراشاه)، شهرستان تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یخچال سنگ سرگردان زمین شکل تفت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۶۱۶
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و مدل های آماری به این پرسش پاسخ دهد که آیا فرایندی غیر از فرایندهای یخچالی، این چشم انداز رابه وجود آورده است؟ با توجه به نتایج پژوهش حاضر، وجود اختلاف معنادار بین میانگین قطر ذرّه های زبانه های یخچالی، مؤید تفاوت معنادار در توان هر زبانه است، به گونه ای که نتایج آزمون دانکن زبانه ها را به سه گروه مختلف تقسیم بندی می کند. گروه اول شامل زبانه های 3، 4 و 5، گروه دوم شامل زبانه های 1، 3 و 5 و گروه سوم شامل زبانه های 1 و 2 است. با توجه به اندازه ی میانگین قطر سنگ ها در گروه سوم، می توان نتیجه گرفت نیروی فرایند یخچالی در زبانه های گروه سوم بیشتر از دو گروه دیگر بوده است. همچنین آزمون مقایسه ی میانگین ها، آثار پنج زبانه ی یخچالی موجود در منطقه را در سه گروه قرار می دهد یعنی اینکه بر پنج زبانه ی موجود در منطقه،سه وضعیت حاکم بوده است. از سوی دیگر، عدم وجود اختلاف معنادار بین مقاطع، حاکی از یکنواخت بودن میانگین قطر سنگ هاست؛ یعنی هیچ اختلاف معناداری بین قطر سنگ ها در مقاطع مختلف به فواصل مختلف در طول بلوک ها (زبانه های یخچالی) وجود ندارد. یعنی اینکه هیچ گونه جورشدگی روی سنگ ها اتفاق نیفتاده است که بتواند آرایش تصادفی حاصل از فرایند یخچالی را تغییر دهد. پس با قطعیت می توان اظهار داشت که پس از وقوع فرایند حاصل از ذوب یخ،فرایندی بزرگتر از فرایند یخچالی رخ نداده است. بنابراین فرضیه ی رخ دادن سیلاب های بزرگ بعد از دوره های یخچالی در منطقه ی مورد مطالعه، قطعی نیست.
۱۱۹۷.

آشکارسازی تغییرات کناری و شناسایی مناطق خطر رودخانه آجی چای در محدوده خواجه تا ونیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشکارسازی تغییرات فرسایش کناری GIS & RS مناطق خطر رودخانه آجی چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۸ تعداد دانلود : ۷۸۹
خصوصیات مورفولوژیکی رودخانه به واسطه ویژگی پویای آن همواره دچار تغییر بوده و این تغییرات می­تواند به دلیل فرسایش کناری و جابه­جایی مرزهای رودخانه هر ساله سطح زیادی از اراضی­کشاورزی، نواحی­مسکونی و تأسیسات ­ ساحلی را در معرض نابودی و تخریب قرار دهد. از این رو انجام هر گونه تحلیل هیدرولیکی بر روی رودخانه نیازمند دسترسی به مشخصات دقیق مورفولوژیکی به خصوص شکل آن است. بنابراین، در این پژوهش بخشی از رودخانه آجی­چای در محدوده خواجه تا ونیار در شمال شرق تبریز به طول حدود 22 کیلومتر با هدف شناسایی مناطق بحرانی نسبت به فرسایش کناری بررسی شده است. بدین منظور مسیر رودخانه و لایه­های مورد نیاز از قبیل فرسایش، کاربری، لیتولوژی، شیب، بستر­ طغیانی و جاده از روی نقشه­های زمین شناسی، توپوگرافی، عکس ­ های هوایی سال ­ های 1335و 1374 و تصویر ماهواره IRS سنجنده pan در محیط نرم افزار GIS Arc در دو بازه و دو دوره (1335-1374 و 1374-1387) رقومی، ارزش گذاری و وزن دهی گردید و مناطق کناری در خطر فرسایش در سه بخش آسیب پذیر، بحرانی و بسیار ­بحرانی تعیین شد.
۱۱۹۸.

ارزیابی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی محدوده تالاب های بین المللی آلاگل، آلماگل و آجی گل ترکمن صحرا با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات کاربری تصاویر ماهواره ای تالاب های بین المللی آلاگل آلماگل و آجی گل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۹۴۴
ایران با دارا بودن تالاب های متعدد، که 22 تالاب آن در معاهده بین المللی رامسر به ثبت جهانی رسیده است، دارای جایگاه ویژه ای در آسیای جنوب غربی است. سه تالاب بین المللی آجی گل، آلماگل و آلاگل در دشت ترکمن صحرا از اکوسیستم های مهم جهانی بوده که در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست بررسی شده اند. تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM و ETM+ در سال های 1987، 2000، 2005 و 2010 بعد از عملیات تصحیح اتمسفری و هندسی با نمونه های تعلیمی برداشت شده با روش طبقه بندی ماکزیمم احتمال در شش کلاس آب، اراضی نمکی، اراضی بایر، پوشش گیاهی تراکم کم، پوشش گیاهی تراکم متوسط و پوشش گیاهی تراکم زیاد رده بندی شدند و با انتقال به محیط GIS و استفاده از تابع تحلیلی Union ، تغییرات رخداده در قالب ماتریس های اولیه_ثانویه طی دوره مورد مطالعه (1987-2010) ارزیابی شده اند. کاهش سطح آب تالاب ها از 8/2591 هکتار در سال 1987 به 6/1280 هکتار در سال 2010 و همچنین کاهش اراضی نمکی، کاهش پوشش گیاهی با تراکم زیاد و افزایش پوشش گیاهی با تراکم متوسط و کم، و در نهایت، بدون تغییر ماندن میزان مساحت اراضی بایر از اهم این تغییرات است، که از جمله علل اصلی این تغییرات را باید در مسائلی مانند خشکسالی های اخیر، احداث سد، برداشت بی رویه آب تالاب ها برای مصارف کشاورزی، پرورش ماهی و احداث کانال و جاده در منطقه و بین تالاب ها جستجو کرد.
۱۱۹۹.

ژئومورفولوژی، هیدروژئولوژی و مطالعه فاکتورهای مؤثر بر توسعه کارست در منطقه گرین، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی هیدروشیمی کارست هیدروژئولوژی نمایه های اشباع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۲ تعداد دانلود : ۶۵۸
منطقه گرین در زون زاگرس رورانده و در مرز استان­های همدان و لرستان قرار دارد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی وضعیت گسترش کارست و پتانسیل آن از منظر ژئومورفولوژی و هیدروژئولوژی می­باشد. تکتونیزه شدن شدید در این منطقه و گسترش سنگ­های کربناته انحلال­پذیر، باعث شده تا کارستی شدن گسترش قابل ملاحظه­ای داشته و پدیده­های ژئومورفولوژی کارست نظیر دولین، کارن، غار و چشمه­های کارستی مانند چشمه گاماسیاب در این منطقه شکل بگیرد. به منظور ارزیابی وضعیت هیدروشیمی آبخوان منطقه، از نتایج آنالیز 26 چشمه استفاده شده است. آنالیز نمونه­های آب نشان می­دهد که تیپ آب موجود در اکثر چشمه­های منطقه به صورت بیکربنات کلسیم-منیزیم بوده که با تیپ آب آبخوان­های کارستی مطابقت دارد. ارزیابی نمایه­های اشباع کلسیت و دولومیت نشان می­دهد که منطقه نسبت به این دو کانی تحت اشباع بوده و آب زیرزمینی مسیر زیادی را طی نکرده و به تکامل ژئوشیمیایی نرسیده است. همچنین بر اساس نتایج آزمایش ردیابی، سرعت متوسط جریان آب زیرزمینی در مناطقی که ماده رنگی ردیابی شده است، در محدوده سرعت حرکت آب در نواحی توسعه یافته کارستی قرار دارد و نشان دهنده حاکم بودن رژیم جریان مجرایی می­باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان