فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان های پیشگیری و مدیریت بحران کلان شهرها قرارگرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. در این پژوهش ما به دنبال یافتن بهترین مکان برای پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج می باشیم. بر این اساس ابتدا عوامل و معیارهای موثر در مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران شناسایی شد. پس از مشخص کردن معیارهای طبیعی و انسانی مؤثر با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی (AHP) و نرم افزار (Expert choice) اقدام به وزن دهی این معیارها گردید. در مرحله بعد کلیه لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی شهر کرج در 5 طبقه (کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب) طبقه بندی و پنج موقعیت مکانی نیز به عنوان مکان های پیشنهادی جهت احداث این پایگاه معرفی شد. در نهایت با مشورت و نظرات کارشناسان مدیریت بحران، بر اساس پنج معیار شبکه دسترسی به جاده ها، ثقلیت و مرکزیت جغرافیایی، زمین با مساحت بزرگ تر و مناسب تر، فاصله از گسل و مجاورت و نزدیکی با بیمارستان، منطقه ای در مجاورت ترمینال شهید کلانتری کرج به عنوان بهترین مکان جهت احداث پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج انتخاب گردید.
امکان سنجی بکارگیری پنل های خورشیدی جهت تامین انرژی شهرستان فردیس با استفاده از تصاویر حرارتی و سیستم اطلاعات جغرافیایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
633 - 650
حوزههای تخصصی:
خورشید به عنوان منبع انرژی، سرآغاز حیات و منشأ تمام انرژی های دیگر شناخته شده است. تابش جهانی خورشید یکی از سازه های بنیادی هر گستره اقلیمی شمرده می شود. از این رو، شناخت ویژگی ها و نیز پیش بینی این سازه های اساسی، تاثیر زیادی در برنامه ریزی های وابسته به انرژی دارد. استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل های سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کم هزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سال های اخیر بوده است. جهت انجام این پژوهش، از تصاویر مربوط به سال 2020 ماهواره لندست 8 سنجنده OLI و سنجنده TIRS و الگوریتم سبال استفاده شد. از نرم افزارENVI جهت تصحیحات هندسی، اتمسفری و رادیومتریک تصاویر ماهواره ای و همچنین اجرای محاسبات مربوط به مدل سبال و از نرم افزار ArcGIS جهت ایجاد پایگاه داده، تحلیل های مکانی، عملیات کارتوگرافیکی و در نهایت پیاده کردن مدل استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که میانگین بیشترین تابش موج کوتاه ورودی به میزان 901 وات بر مترمربع در سال 09/08/2020 و کمترین مقدار در سال 10/09/2020 به میزان 381 وات بر مترمربع بوده است. تفاوت در مقدار تابش خالص رسیده به زمین در منطقه مورد مطالعه، ناشی از تفاوت زاویه تابش خورشید و تعداد ساعات آفتابی در ماه های مختلف سال است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که تابش خورشیدی در منطقه، در سال مورد بررسی پتانسیل لازم برای اجرای طرح های فتوولتائیک خورشیدی را دارا می باشد.
Investigating Barriers to Participation of Rural Women from the Perspective of the Community-Oriented Approach (Case Study: Rural Women of Lasht Nesha District)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
Purpose-Women's participation in decision-making processes is a prerequisite for achieving sustainable development in local communities. However, despite the importance and necessity of involving all members of society in various aspects of development, unfortunately, due to various reasons (economic, social, cultural, and institutional), insufficient attention has been given to this matter. Consequently, the role of women's participation in rural development is significantly weak. Therefore, one crucial aspect of rural development planning is to focus on the participation of rural women and examine the obstacles they face.Design/methodology/approach -This research is descriptive-analytical in terms of its practical purpose and methodology. The data collection tools consisted of questionnaires and interviews conducted with a sample of 378 women from the villages of Lasht Nesha district in Rasht city. Descriptive statistics and exploratory factor analysis were used to analyze the data.Findings-The test results revealed that five categories of factors constitute the primary obstacles to rural women's participation in the villages of Lesht-nesha district. These categories include: the status of social capital, education, health, and social characteristics, explaining a variance value of 17.32% motivation, self-awareness, and cognitive characteristics, explaining a variance value of 16.83% financial and economic status and characteristics, explaining a variance of 12.43% beliefs, community customs, and cultural characteristics, explaining 8.86% of the variance; and justice, gender equality, and institutional-political characteristics, explaining 8.55% of the total variance.Originality/value - Overall, the results indicate that the barriers related to the social capital status, education, health, and social characteristics are more relevant to the participation of rural women.
سنجش اثرگذاری ساختارهای سازمانی- نهادی و ساز و کار عمل آن ها در گسترش منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دهه های اخیر رشد مناطق شهری در سراسر جهان به موضوعی چالش برانگیز بدل شده و درک نیروها و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری به منظور ارائه راهبردهای مؤثر مهار رشد شهری، دارای اهمیت ویژه ای است. پدیده پراکنده ر ویی شهری منطقه ای به عنوان یکی از تغییرات فضایی با الگوی پراکنده رویی شهرها در مناطق کلان شهری مرتبط است. بنابراین، درک پویایی های پراکنده رویی شهری - منطقه ای، امری حیاتی و مهم است، زیرا رشد و گسترش فضایی شهرها و مناطق کلان شهری، نه تنها باعث تبدیل فزاینده زمین های کشاورزی به شهرها شده، بلکه تقاضا برای منابع طبیعی جدید را که برای محیط زیست جهانی بسیار حیاتی هستند نیز افزایش داده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد فضایی منطقه کلان شهری، شاهد رشد نامتعارف منطقه مادرشهری و رشد فضایی گسسته آن هستیم. رشدی که در دوره 50 ساله اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده و پیامدهای آن در قالب شکل گیری منطقه شهری، گسیختگی حومه ای و زوال مادرشهر اصلی نمود فضایی یافته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای سازمانی نهادی محرک رشد فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران به عنوان یکی از عوامل مهم شکل دهنده فرایندهای رشد شهری مورد سنجش قرار گرفته اند. مواد و روش بر پایه پیشینه مطالعاتی و همچنین ماهیت موضوع، تلاش شد از روش های ترکیبی (تلفیقی از داده های کمی و کیفی) برای درک میزان اثرگذاری سازوکارها و درک علل به وجودآمده بر شکل گیری ساختارهای فضایی توسعه این منطقه استفاده شود. کدگذاری کیفی داده های حاصل از مصاحبه با 18 نفر از اساتید دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان سازمان ها و نهادهای ذی ربط، امکان شناسایی مقولات کلیدی اصلی، محوری و مؤلفه های تشکیل دهنده مقولات محوری سازمانی نهادی اثرگذار بر رشد منطقه کلان شهری تهران را فراهم آورد. سپس، بر مبنای نتایج این کدگذاری ها پرسشنامه ای مشتمل بر 52 سؤال محوری تنظیم شد. سنجش نحوه اثرگذاری سازوکار عمل ساختارهای سازمانی نهادی (به تفکیک 3 بخش سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی، نهادها و ادارات محلی و نهادهای نیمه رسمی) با کمک محاسبه میانگین وزنی مقولات محوری و مؤلفه های شکل دهنده سازوکار ها و رتبه بندی این مقولات و مؤلفه ها صورت گرفته است. سنجش میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل در قالب طیف لیکرت انجام پذیرفت. با بررسی نتایج پرسشنامه ها و محاسبه ارزش میانگین وزنی، سازوکار اثرگذاری هر یک از مقولات محوری و مفاهیم شکل دهنده آن ها مشخص شد که در مجموع، رتبه بندی میانگین وزنی امتیازهای تخصیص داده شده، مشخص کرد کدام مقوله های محوری و مؤلفه های شکل دهنده آن ها بیشترین میزان امتیاز را کسب کرده و بالاترین سهم را در رشد بیرونی فزاینده منطقه کلان شهری تهران داراست. یافته ها نتایج نشان می دهند تأثیرگذاری نهادها و ادارات محلی با ارزش میانگین 4/25 بین ساختارهای کلان سازمانی نهادی، بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد بیرونی تصاعدی منطقه کلان شهری تهران را داشته و سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با نمره میانگین 4/17، 3/96 در رتبه دوم و سوم قرار دارند. بین سازوکارهای اثرگذار، مؤلفه خلأ نظارتی نهادها و ادارات محلی با میانگین وزنی 4/46 بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و مؤلفه های خلأ نظارتی منتج از ضعف تقسیمات سیاسی، از بین سازوکار های نهادها و ادارات محلی و همچنین، فقدان ابزارهای نظارتی مؤثر و نبود مرجع نظارتی واحد در برخورد با فرایندهای غیررسمی در میان سازوکار های سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی به ترتیب با میانگین وزنی 4/50 و 4/42 بیشترین میزان اثرگذاری را بر تصرف اراضی و رشد منطقه کلان شهری تهران گذاشته اند. نتیجه گیری مطابق نتایج به دست آمده، نهادها و ادارات محلی در مجموع از طریق سازوکار های ضعف عملکرد مدیریتی، خلأ نظارتی و تخلفات و فرایندهای غیررسمی، بیشترین تأثیر را در تصرف اراضی منطقه دار ند. در حالی که سازمان ها و نهادهای شبه دولتی و نیمه رسمی و سازمان ها و نهادهای دولتی و رسمی منطقه به ترتیب با نمره میانگین 4/17 و 3/96 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. درواقع، با حرکت به سمت حریم و پیرامون کلان شهر تهران و سایر شهرها و روستاهای استان به دلیل ساختارها و دلایل بنیادینی نظیر فقدان رویکرد منطقه گرایی در ساختارهای فاقد جامع نگری و ماهیت غالب سیاستگذاری مناطق کلان شهری و ساختارهای قانونی نظیر مکفی نبودن قوانین در حریم و خارج از حریم، فعل و انفعالات موجود در این محدوده ها، آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین خلأ شکل گرفته منتج از حفره های قدرت در این محدوده ها، بستر مناسبی را برای رخنه کردن و تشدید فساد اداری رایج بین برخی کارکنان و مسئولان نهادها و ادارات محلی واقع در این حوزه ها فراهم آورده است. بدیهی است با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از نواحی مرکزی و حرکت به سمت سطوح خردتر تقسیمات سیاسی منطقه، این خلأ نظارتی افزایش می یابد.
تحلیل عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین، مورد مطالعه: دهستان دنا، شهرستان دنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
243 - 262
حوزههای تخصصی:
استان کهگیلویه و بویراحمد (پایتخت طبیعت ایران) و شهرستان دنا دارای توان های طبیعی زیادی می باشد که از دو جنبه قابل بررسی است: بهره برداری از منابع و مشکلات محیط زیستی مربوط و حفاظت از آن ها. روستای سبز کارآفرین راه حلی برای برون رفت از وضعیت بهره برداری بی رویه کنونی و جایگاه نامناسب منابع طبیعی در فرایند توسعه، شناخته شده. سؤال های پژوهش عبارت اند از: وضعیت عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین از نظر اهمیت و وضع موجود چگونه است؟ مهم ترین عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین کدام اند؟ این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. شناسایی روستای سبز به منظور بهره برداری از منابع و مشارکت دادن موثر آن ها در روند توسعه روستایی و تحقق کارآفرینی سبز روستایی انجام می گردد. به لحاظ زمانی تک مقطعی بوده، گردآوری داده ها پیمایشی و وسیله مشاهده و پرسشنامه است. 5 سکونتگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به روش طبقه ای، تصادفی با انتساب متناسب نمونه گیری انجام شد. نمونه گیری در سطح روستاها مبتنی بر طبقات جمعیتی و در سطح خانوار انجام و درمجموع تعداد 332 پرسشنامه تکمیل شده به دست آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضع موجود عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در منطقه موردمطالعه در سطح پایینی قرار دارد. به طورکلی اهمیت تمامی عوامل موثر بر روستای سبز کارآفرین در سطح مهمی ارزیابی گردیده است درحالی که وضع موجود این عوامل در سطحی به مراتب پایین تر از اهمیت آن ها قرار دارد. بنابراین لازم است سازمان های متولی توسعه روستایی در جهت ارتقاء وضع موجود این عوامل همت گمارند.
شیوه های ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 53
حوزههای تخصصی:
نقش آفرینی موثر پلیس برای ایجاد نظم و امنیت یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رضایتمندی گردشگران است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از خدمات مدیریت انتظامی در شهر مشهد است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت آمیخته است. مشارکت کنندگان از 3 گروه شامل کارشناسان پلیس، متخصصان گردشگری، و متولیان و دست اندرکاران امور مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی، انتخاب شدند. داده های مرحله کیفی، از 13 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمد و به با رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی تجزیه وتحلیل شد. برآیند یافته های این مرحله مبنای طراحی پرسشنامه برای پیمایش دلفی، قرار گرفت. تعداد اعضای شرکت کننده در پیمایش دلفی 40 نفر بود. محاسبه ضریب توافقی کندال مبنای اجماع در مراحل نظرسنجی قرار گرفت. این مقدار بین 0 تا 1 است؛ هر چه عدد محاسبه شده به 1 نزدیک تر باشد درجه توافق و اجماع بالاتری را نشان می دهد. در مرحله دوم از فاز پیمایش دلفی این مقدار در همه ابعاد بالاتر از حد قابل قبول (عدد 5/0) به دست آمد و بنابراین فرایند نظرخواهی متوقف شد. به طوری که، مقدار ضریب توافقی کندال پیرامون شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از پلیس به تفکیک ابعاد سه گانه شامل، ترافیک و حمل ونقل شهری مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی به ترتیب برابر با 72/0، 71/0، و 66/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش دربردارنده رهیافت های کاربردی برای ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد است
تحلیل فضایی پایداری نظام شهری با تاکید بر جایگاه شهر های کوچک استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار الگوی نظام متعادل شهری بر پایه توسعه شهر های کوچک گامی در راستای توزیع عادلانه امکانات و خدمات بوده و به توزیع قانونمند و آرایش یافته فضایی جمعیت و سکونتگاه های انسانی بر پهنه ملی می انجامد و با توسعه این گونه شهر ها زنجیره اتصال شهر های بزرگ به روستاها و روستاشهر ها نیزتکمیل خواهد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل فضایی وضعیت نظام فضایی شهری استان ایلام در دوره های سرشماری 1355 تا 1395 و با استفاده از مدل های ارزیابی و تحلیل نظام شهری مانند؛ قانون اندازه – مرتبه زیف، مدل تعدیل یافته اندازه - مرتبه، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز و ضریب جینی، شاخص دو شهر، شاخص مهتا، شاخص تمرکز نخست شهر، شاخص تمرکز هرفیندال، شاخص عدم تمرکز هندرسون است. روش گرد آوری اطلاعات با استفاده از روش غیر مستقیم؛یاکتابخانه ای بر پایه اطلاعات سرشماری های 1355 تا1395 مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نظام فضایی شهر های استان ایلام الگویی نامتعادل دارد، نقش و جایکاه پایین شهر های کوچک در نظام سلسله مراتبی شهر های استان متناسب با میزان جمعیت و تعداد آنها، موقعیت برتر سیاسی – اداری شهر ایلام، سبب هدایت جریان حرکات جمعیتی برای دسترسی به اندک امکانات وخدمات موجود در شهر ایلام گردیده و همین عامل باعث تشدید شکاف در نظام سلسله مراتبی شهر ایلام با شهر های کوچک موجود شده است. اقدامات مداخله گرانهدولت در راستای تقویت شهر های کوچک از طریق افزایش اعتبارات استانی به منظور تقویت شهر های کوچک و توسعه زیر ساخت های آموزشی، بهداشتی - در مانی، فناوری های IT ، زیر ساخت راهها، ایجاد فرصت های شغلی، توسعه مسکن، عدم تمرکز گرایی اداری و سیاسی مهمترین راهکار ها در راستای تعدیل نظام شهری استان می باشد.
تحلیلی بر تعارض های ساختارهای قدرت و منفعت در فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای (نمونه مطالعاتی باز توسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
144 - 157
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه مجدد اراضی قهوه ای به عنوان یکی از برنامه های توسعه و بازآفرینی شهری، اغلب از طریق یک فرایند گام به گام سعی در ادغام دوباره اراضی خالی، متروک یا آلوده که پیش از این فعال بوده اند، در بافت شهری دارد. از آنجا که توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک استراتژی مهم برای شهرها در راستای دستیابی به «توسعه پایدار» است، لازم است علاوه بر پایداری زیست محیطی و کاهش آلودگی و تأمین نیازهای توسعه اقتصادی، به پایداری اجتماعی نیز دست یابد. توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک فرایند پیچیده شامل ذی نفعان متعدد است که اغلب مشکلات اجتماعی مختلفی را ایجاد می کند که ناشی از تضاد منافع بین آن ها است. بر همین اساس، مهم است که از حق هر یک از ذی نفعان برای به دست آوردن نتایج پایدار و مطلوب در فرایند توسعه مجدد محافظت شود و قوانین بازی جدیدی برای آن ها تنظیم شود. در توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان تقابل میان ذی نفعان مختلف به دلیل انتظارات و منافع متفاوت آن ها سبب کاهش پایداری اجتماعی و تحقق پذیری پروژه باز توسعه شده است. در این پژوهش با هدف تحلیل تعارض های موجود در ساختارهای قدرت و منفعت فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان، تدوین شده است.
مواد و روش این مطالعه به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و در تحلیل داده ها از ترکیب دو روش تحلیل ذی نفعان (Stakeholder Analysis (SA)) و تحلیل شبکه اجتماعی (Social Network Analysis (SNA)) بهره گرفته شده است. این مطالعه شامل چهار مرحله اصلی است: (1) ترسیم ساختار ذی نفعان و تهیه فهرستی از ذی نفعان بر اساس بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه؛ (2) تحلیل ذی نفعان بر اساس ماتریس قدرت منفعت و تحلیل ساختار قدرت و ساختار انگیزش ذی نفعان بر اساس نظرات کارشناسان. در انتهای این مرحله ذی نفعان کلیدی استخراج شده اند؛ (3) تحلیل شبکه اجتماعی از طریق برگزاری گروه متمرکز میان کارشناسان و متخصصان و ترسیم ارتباط میان ذی نفعان در نرم افزار اطلس؛ (4) تدقیق روابط و زمینه های ایجاد تعارض در ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان کلیدی از طریق مصاحبه ها و گروه های متمرکز در نرم افزار گفی. در پایان، نتایج با دیدگاه و نظرات مدیریت شهری (شهرداری) و بزرگ مالکان گاراژدار و شاغلان در محدوده از طریق شش مصاحبه باز تصحیح و نهایی شده است.
یافته ها لیست نهایی ذی نفعان توسعه مجدد اراضی قهوه ای پشت گاراژها نشان می دهد حدود 26 درصد ذی نفعان، تصمیم گیران و تصمیم سازان شهری و 26 درصد بهره برداران بوده و بازار و اصناف و نهادهای محلی هریک 20 درصد ذی نفعان را به خود اختصاص داده و 8 درصد باقی مانده را ارگان های نظامی تشکیل می دهند. این فراوانی نشان دهنده اهرم های اصلی طرح یعنی مردم و نهادهای مدیریت شهری و سازمان های وابسته به آن است. خروجی ماتریس قدرت منفعت این ذی نفعان، شش ذی نفع شامل گاراژدارها، هیئت امنا و امام جماعت مساجد سنی، دفتر تسهیلگری محله پشت گاراژها، شهرداری زاهدان، شهرداری منطقه 3 زاهدان و مشاور طرح تفصیلی را به عنوان ذی نفع کلیدی معرفی می کند. تحلیل ساختار قدرت منفعت این ذی نفعان کلیدی نشان می دهد قدرت سیاسی و پس از آن قدرت قانونی و اجتماعی در ساختار قدرت به ویژه در دستگاه تصمیم گیر و تصمیم ساز دیده می شود. تحلیل تعارض ها میان بازوهای قدرت در پروژه توسعه مجدد پشت گاراژهای شهر زاهدان بیانگر آن است که تعارض ها در این پروژه بیشتر ارزشی بوده و پس از آن تعارض ها اقتصادی و رویه ای در رتبه های بعدی جای دارند. بر اساس تحلیل شبکه ذی نفعان این پروژه، گاراژدارها، بزرگان مذهبی اهل تسنن و شهرداری زاهدان، ذی نفعان کلیدی تر و مرکزی در برنامه ریزی هستند.
نتیجه گیری همه ذی نفعان امیدوارند مشارکت خود را در توسعه مجدد اراضی قهوه ای تقویت کنند، اما وجود تعارض ها، پایداری اجتماعی و تحقق اهداف توسعه مجدد اراضی قهوه ای را با مشکل روبه رو کرده است. آنچه در ظاهر امر نمایان می شود، آن است که تعارض ها میان منافع تعمیرکاران، عمده فروش ها، ساکنان به همراه مالکان گاراژدارها و شهرداری وجود دارد، اما آنچه در لایه پنهان ساختار قدرت منفعت واکاوی شده است، بیان می کند که عناصر اصلی ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان بازتوسعه اراضی قهوه ای شهر زاهدان را می توان بزرگ مالکان گاراژدار، شهرداری و بزرگان مذهبی اهل تسنن دانست، زیرا این ذی نفعان نقش کلیدی را در تصاحب منابع، اعمال قدرت و بهره برداری حداکثری دارند. در پروژه بازتوسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان نهادهای اجتماعی متأثر از ایدئولوژی در کنار مالکان و نهادهای مدیریتی، ارکان اصلی توسعه مجدد اراضی قهوه ای را هدایت می کنند و این ذی نفعان باید برای پیشرفت پروژه و دستیابی به پایداری اجتماعی و افزایش مشارکت پذیری در راستای تحقق پذیری بازتوسعه اراضی قهوه ای به عنوان پتانسیل های نهفته شهر به میز مذاکره دعوت شوند. به کارگیری «رویکردهای منفعت مبنا و قدرت مبنا» در ساختارهای «برنامه ریزی تعامل گرایانه (بده بستانی)» و «تدوین مدل کارآمد مدیریت تعارض ذی نفعان نظام برنامه ریزی اراضی قهوه ای» می تواند گام مؤثری در پایداری اجتماعی توسعه پایدار زمین های قهوه ای باشد.
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح های حفاظت و بازآفرینی یکپارچه در محلات تاریخی – فرهنگی، موردمطالعه: محله حسینیه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
205 - 227
حوزههای تخصصی:
«محله تاریخی- فرهنگی حسینیه»، به عنوان خاستگاه اولیه شهر زنجان، دارای جایگاه منحصربه فردی در ساختار فضایی و کارکردی است اما امروزه به دلیل فرسودگی در ابعاد کالبدی، یکپارچگی و اصالت آن در معرض خطر قرارگرفته است. تحقیق حاضر باهدف بررسی وضعیت احیاء و بازآفرینی این محله به ارزیابی میزان تحقق پذیری اصول، ابعاد و معیارهای بازآفرینی و حفاظت یکپارچه در آن می پردازد. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش تحلیلی – مقایسه ای است. جامعه آماری آن را ساکنین بالای 20 سال محله حسینیه تشکیل می دهند. ارزیابی ها بر پایه دو اصل «برجستگی» و «سرزندگی اقتصادی» در قالب 6 بعد و 22 معیار، از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره انجام پذیرفته است. بررسی ها نشان می دهد ازنظر جامعه آماری، میزان تحقق پذیری اصول بازآفرینی یکپارچه در این محله در وضعیت موجود، در سطح متوسطی قرار دارد؛ به طوری که اصل «سرزندگی اقتصادی» با میانگین 058/3 نسبت به اصل «برجستگی» با میانگین 97/2 دارای تحقق پذیری بیشتری است. در میان ابعاد موردمطالعه نیز، ابعاد «کارکردی» و «ارزش نسبی» با میانگین 256/3 و 74/2 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تحقق پذیری را دارند. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که در طرح های بازآفرینی بافت های تاریخی – فرهنگی صرف توجه به یک اصل و یک بعد خاص نمی تواند موفقیت در آن ها را به همراه داشته باشد بلکه نیازمند مطالعات همه جانبه در تمامی ابعاد و معیارهای بازآفرینی است. در این راستا با تکیه بر سیستم یکپارچه و منسجم مدیریتی می توان بازآفرینی و احیای بافت را به صورت توأمان، یکپارچه و جامع فراتر از رویکردها و سیاست های منطقه ای به مرحله اجرا درآورد.
اولویت بندی پیشران های توسعه کشت محصولات گرمسیری در روستاهای جنوب شرق کشور با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
694 - 711
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پتانسیل های بخش کشاورزی با توجه به شرایط آب و هوایی ایران، تولید محصولات گرمسیری در روستاهای جنوب شرق کشور است که می تواند نقش بسیار مهمی در تأمین امنیت غذایی، اشتغال و حفظ و پایداری محیط زیست منطقه داشته باشد. این امر اهمیت آینده پژوهی در حوزه محصولات گرمسیری را روزافزون می سازد. در این راستا هدف این پژوهش اولویت بندی پیشران های مهم توسعه محصولات گرمسیری در مناطق روستایی جنوب شرق کشور (استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان) بوده به گونه ای که ابتدا سناریوهای مختلف تعیین شده و سپس سعی شده با ارائه راهبردهای مؤثر به تثبیت و توسعه این محصولات در روستاهای منطقه کمک شود. روش پژوهش حاضر مبتنی بر آینده پژوهی است. در گام نخست شناسایی عوامل کلیدی، به وسیله مصاحبه های عمیق و هدفمند با 29 نفر از خبرگان بخش کشاورزی انجام گرفته و سپس به تجزیه وتحلیل اطلاعات به وسیله تشکیل ماتریس آثار متقابل و نرم افزار آینده پژوهی میک مک پرداخته شده و درنهایت سناریوها با استفاده از روش پنل خبرگان با حضور 29 نفر و با نرم افزار سناریوویزارد ایجاد شده است. یافته ها نشان می دهد که از بین پیشران ها، شش پیشران توسعه زیرساخت ها (حمل ونقل، سردخانه، جاده و راه آهن)، سیاست های بالادستی در حوزه محصولات گرمسیری، تقویت توان صادرات محصولات گرمسیری، استفاده از شیوه های نوین تولید، خرید تضمینی محصولات گرمسیری و برندسازی محصولات گرمسیری میزان تأثیرگذاری شان بیشتر از میزان تأثیرپذیری شان است. بر این اساس پیشنهاد می شود که به منظور توسعه این محصولات در روستاها حمایت های معنوی (سیاست های بالادستی) و مادی از تولید این محصولات در دستور کار قرار گرفته و با ایجاد زیرساخت ها و معرفی شیوه های نوین تولید، زمینه خودکفایی و تأمین نیاز داخلی به این محصولات فراهم شده و با برندسازی، زمینه صادرات این محصولات ایجاد شود.
تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی- فضایی شهرهای چند قومیتی (نمونه موردی : شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلایلی چون رشد سریع جمعیت، مهاجرت اقوام با فرهنگ های متفاوت، عدم وجود برنامه و مدیریت کارآمد با مشکلاتی مانند ساختار کالبدی-فضایی ناهماهنگ و عدم وجود هویت شهری روبه رو شده اند. شهر دوگنبدان با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی که دارا می باشد به عنوان یکی از شهرهای مهم نفتی و مهاجرپذیر است که وجود اقوام مختلف از جمله ترک، لر، کرد و غیره در ساختار شهر از لحاظ ابعاد کالبدی-فضایی ، اقتصادی و اجتماعی چندگانگی به وجود آورده است. در همین راستا، در این پژوهش، هدف اصلی تبیین نقش اقوام در گسترش کالبدی-فضایی شهرها چند قومیتی(شهر دوگنبدان) است. این مقاله به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف و ماهیت توسعه ای-کاربردی می باشد. برای شناسایی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار کالبدی-فضایی یکپارچه شهر دوگنبدان از نرم افزار Spss و روش تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری الگوی کنونی توسعه شهر دوگنبدان داشته اند. بررسی علل این توسعه ناموزون شهر و تأثیر پذیرفته از مهاجرت اقوام نشان دهنده آن است که شهر دوگنبدان در ۱۵ سال اخیر شاهد ناپایداری الگوی توسعه شهر بوده است و هم چنین، عوامل استخراج شده به ترتیب عامل شهر پاک و قابل زیست، شهری قوم محور، شهری اجتماع محور، شهری کالبد محور و در نهایت شهری اقتصاد محور از لحاظ محتوایی و طبق مرور متون نظری ارتباط نزدیکی با محدوده مطالعاتی دارند، نام گذاری شده است و در پیدایش و تکوین محلات شهر دوگنبدان اثرگذاری بیشتری داشته است.
ارزیابی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع توانمندسازی زنان گامی ضروری برای قرارگرفتن در مسیر توسعه انسانی و مدیریت استعدادها محسوب می گردد. توانمندسازی زنان روستایی در راستای عدالت جنسیتی بوده و از عوامل اساسی توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین آگاهی از میزان توانمندی زنان برای برنامه ریزی توسعه ضروری می باشد. این پژوهش علی با هدف بررسی میزان توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر آن انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، جمعیت فعال زنان روستایی (64-15 سال) در شهرستان کرمانشاه بودند (41267=N) و نمونه ها با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که بر اساس مدل گیتس و گیتس (2017) طراحی و ابعاد منابع (رفاه جسمی و روحی، آگاهی انتقادی و دارایی ها)، عاملیت (تصمیم گیری، رهبری و اقدام جمعی) و ساختارهای نهادی (حمایت خانواده، جامعه، بازار و دولت) را شامل می شد. بر اساس یافته ها، میانگین توانمندی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه کمتر از حد متوسط بود. میزان توانمندی زنان روستایی در مؤلفه های منابع و عاملیت در سطح پایین تر از متوسط و بیشترین میزان توانمندی مربوط به ساختارهای نهادی بود. از بین متغیرهای مورد بررسی، حمایت خانواده از زنان روستایی و رفاه جسمانی نیز بالاترین میانگین ها را کسب کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سه متغیر سطح تحصیلات، امکان شرکت در کلاس های آموزشی و امکان داشتن پس انداز سهم عمده ای در تبیین واریانس توانمندسازی زنان روستایی ایفا می کنند. پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای پروژه های توانمندسازی زنان روستایی تقویت و انسجام سازمانی بین نهادهای دست اندرکار در راستای مدیریت یکپارچه توانمندسازی زنان روستایی صورت پذیرد. در این بین توسعه آموزش های غیررسمی و تأمین اعتبارات خرد تأکید گردد.
تحلیل پراکنش فضائی و مخاطرات بیماری های تنفسی در شهر تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
64 - 78
حوزههای تخصصی:
امروز بیماری های تنفسی در قالب بیماری های واگیردار و بیماری های ناشی از مسائل زیست محیطی روز به روز در حال گسترش است و مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی رتبه قابل توجهی را در بین بیماری های انسانی دارد. کلانشهر تهران با رشد فزاینده جمعیت و منطقه شهری خود و همچنین آلودگی هوا، در معرض بروز روزافزون بیماری های تنفسی قرار گرفته است. تحلیل الگوهای مکانی-زمانی بیماری های تنفسی با استفاده از GIS در درک نحوه توزیع جغرافیایی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیک و بهداشت جامعه شهری تهران از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی با استفاده از آمار فضائی به تحلیل مکانی-زمانی و نیز مدلسازی پخش فضائی اپیدمیولوژی بیماری های تنفسی و مخاطرات آن در شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، مناطق 22 گانه شهر تهران است که داده های بیماران تنفسی در بازه زمانی 1397 الی 1400(به تعداد 1995 نفر) با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از خودهمبستگی فضایی نشان داد که مناطق 13 و 14در شهر تهران در خوشه HH قرار دارند که 9.09 درصد کل مناطق را تشکیل می دهند. همچنین مناطق 4، 8، 13، 14 و 15 در لکه های داغ قرار دارند که 22.72 درصد کل مناطق شهر تهران را تشکیل می دهند. بررسی ها نشان داد که عوامل فاصله و مجاورت مکانی با مناطق درگیر بیماری های تنفسی از مهمترین علل پخش فضائی بیماری های تنفسی در سطح شهر تهران می باشد که از الگوی پخش فضائی سازش پذیر تبعیت می کند.
بازآفرینی بافت فرسوده شهر آباده با کمترین مداخله و حفظ استخوانبندی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
402 - 426
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، بافت های فرسوده تاریخی به عنوان مشکل اساسی در شهرهای مختلف و حتی روستاها مطرح می باشند. بافت های فرسوده همچون حافظه تاریخی شهر عمل کرده و بیانگر هویت شهر می باشد. لذا نگهداری از آثار ارزشمند موجود در بافت به امری ضروری بدل شده است. این پژوهش با هدف ساماندهی بافت فرسوده شهر آباده با کمترین میزان مداخله به منظور حفظ هویت تاریخی شهر صورت می گیرد. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. به منظور تدوین راهبرد از ماتریس راهبردی کمی QSPM استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق راهبردهای امکان بهره گیری از ساختمان های با ارزش و موعقیت بافت به منظور تقویت حس تعلق به عنوان اولویتدارترین راهبردها جهت ساماندهی بافت فرسوده بافت فرسوده شهر آباده مشخص شدند.. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
بررسی تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در مناطق شهری با استفاده از تکنیکMCDM (نمونه موردی: مناطق 12 گانه شهر شیراز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
652 - 674
حوزههای تخصصی:
پدیده شهرنشینی طی دهه های اخیر با سرعت قابل توجهی در حال رخ دادن می باشد. به گونه ای که پیش بینی می گردد تا سال 2030 حدود 60 درصد از جمعیت جهان شهرنشین می شوند. یکی از مسایل و چالش هایی که جامعه شهری را تهدید می کند مساله تامین مسکن مناسب می باشد. مفهوم مسکن مناسب ابعاد وسیعی دارد که بعد مسکن پایدار یکی از آن هاست. از اهداف این پژوهش بررسی تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در مناطق 12 گانه شهر شیراز می باشد. به طور کلی روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. به عبارتی سعی شده است تا علاوه بر استخراج داده های مربوط به شاخص های مسکن پایدار از طریق اسناد و کتب و تحلیل آن، از مطالعه میدانی (پرسشنامه) نیز کسب میزان رضایت ساکنین می باشد استفاده شود. ابزار تحلیل داده ها نرم افزار های SPSS و GIS می باشد. در پژوهش حال حاضر برای رتبه بندی زیرشاخص ها از مدل MCDM استفاده گردیده است. به منظور سنجش میزان پایداری مسکن رتبه هر یک از مناطق براساس شاخص ها تعیین شد . براساس این رتبه بندی و تحلیل پرسشنامه میزان مسکن پایدار مناطق شهر شیراز در سه طیف پایداری، نیمه پایداری، ناپایداری تهیه گردید.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مناطق 1، 3، 6 پایدار و مناطق 8 ، 9، 11 و 7 ناپایدار می باشد. سایر مناطق که شامل مناطق 2،4 5، 10، 12 طیف نیمه پایدار را تشکیل می دهد.
تدوین برنامه راهبردی توسعه گردشگری شهرستان شاهین شهر و میمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بکار گیری مدل SWOT به برنامه ریزی برای توسعه گردشگری شهرستان شاهین شهر و میمه و محیط پیرامونی آن و ارائه راهبردهایی برای توسعه گردشگری این شهرستان می پردازد. در این مطالعه ابتدا برای شناسایی عوامل بیرونی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل درونی (فرصت ها و تهدیدها) از بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان و فعالان حوزه گردشگری در کنار مطالعه متون و اسناد مرتبط استفاده شد؛ در مرحله بعد با غربالگری، مهم ترین عوامل درونی و بیرونی مشخص گردید. سپس عوامل کلیدی وزن دهی و پس ازآن، برای اولویت بندی راهبردها از تکنیک QSPM و AHP استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توسعه گردشگری شهرستان در ناحیه اول یعنی راهبرد تهاجمی قرار می گیرد که بیانگر غلبه قوت ها و فرصت ها بر ضعف ها و تهدیدها است. راهبردهای برنامه ریزی برای افزایش طول اقامت گردشگران در منطقه خصوصاً با اقامت شبانه و نگاه سیستمی و هم افزا به ظرفیت های گردشگری شهرستان و محیط پیرامونی در طرح جامع گردشگری در اولویت بالاتری قرار گرفتند. روش مطالعه نشان داد، با توجه به اینکه تعیین مرز منطقه در مطالعات راهبردی گردشگری بیشتر بر اساس مرزهای قراردادی است در نظر گرفتن محیط پیرامونی می تواند نگاه جامع تری را به عوامل درونی و عوامل بیرونی برقرار کند. همچنین این رویکرد سبب خواهد شد برخی از عناصر کلیدی را هم زمان بتوان به عنوان قوت و فرصت و هم به عنوان ضعف و تهدید در نظر گرفت و نگاه واقع بینانه تری به برنامه ریزی راهبردی و تدوین راهبردها داشت.
ارتباط بین معماری و سلامت روانی ساکنان شهری
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
293 - 303
حوزههای تخصصی:
معماری شهری به عنوان یک عنصر کلیدی در طراحی فضاهای زندگی، تأثیر عمیقی بر سلامت روانی ساکنان دارد. فضاهای شهری، با ویژگی های خاص خود، می توانند به احساس آرامش یا اضطراب در افراد منجر شوند. از جمله عواملی که می تواند بر سلامت روانی تأثیر بگذارد، می توان به نور طبیعی، دسترسی به فضاهای سبز، طراحی فضاهای عمومی و همچنین کیفیت صدا و آلودگی هوا اشاره کرد. به عنوان مثال، فضاهای سبز و پارک ها نه تنها فرصت هایی برای تفریح و فعالیت های بدنی فراهم می کنند، بلکه به کاهش استرس و اضطراب نیز کمک می کنند. مطالعات نشان داده اند که زندگی در نزدیکی فضاهای سبز می تواند به بهبود خلق و خو و کاهش علائم افسردگی منجر شود. همچنین، طراحی معمارانه فضاهایی که امکان تعامل اجتماعی را فراهم می کنند، می تواند به تقویت روابط اجتماعی و احساس تعلق به جامعه کمک کند که از عوامل کلیدی در سلامت روانی محسوب می شود. علاوه بر این، طراحی فضاهای شهری باید به نیازهای روانی ساکنان توجه کند. فضاهای شلوغ و بی نظم می توانند احساس بی قراری و ناامنی ایجاد کنند، در حالی که فضاهای منظم و آرام می توانند احساس راحتی و امنیت را تقویت کنند. به عنوان مثال، خیابان های عریض با درختان سایه دار و نورپردازی مناسب می توانند فضایی دلپذیر و آرامش بخش برای پیاده روی و تفریح ایجاد کنند. همچنین، وجود امکاناتی مانند کافه ها و رستوران ها در فضاهای عمومی می تواند به ایجاد نقاط دید و تعاملات اجتماعی کمک کند. در نهایت، توجه به اصول طراحی انسانی و نیازهای روانی ساکنان در معماری شهری می تواند به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی آن ها منجر شود. به همین دلیل، معماران و طراحان شهری باید به طور جدی به این موضوع توجه کنند و تلاش کنند تا فضاهایی را ایجاد کنند که نه تنها زیبا و جذاب باشند، بلکه تأثیر مثبتی بر سلامت روانی ساکنان داشته باشند.
Behavior-Oriented Design in Neighborhoods with Rural Origins (Case Study: Saber Street in Noh-Dareh, Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
119 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose- With the physical expansion of cities, some surrounding villages are incorporated into the city as new neighborhoods. These areas, due to their rural backgrounds, differ from newly developed urban neighborhoods in physical, social, economic, and cultural aspects. Social issues, particularly behavioral problems, are one of the challenges in these areas. The neighborhood of Noh-Dareh in Mashhad (with a rural background) faces such a challenge. The Saber Street (located in Noh-Dareh) is the intersection of formal and informal settlements and has a strategic location due to its proximity to the Kuh Park. However, the occurrence of certain inappropriate behaviors has led to a decline in its efficiency and attractiveness for residents. This study aims to propose design recommendations for Saber Street to improve user behavior patterns.Design/methodology/approach- This research is mixed-method (quantitative and qualitative). After collecting library resources (behavior, environment, and perception), user behaviors were identified by using qualitative techniques (observation, behavioral mapping, and interviews). The obtained data were then categorized into conditions, actions, and consequences through qualitative analysis using MaxQDA. Subsequently, based on the typology of existing micro spaces, design recommendations were proposed based on behavioral patterns.Findings- Behaviors in the micro spaces of the mentioned street are often solitary, involving short and unconventional pauses due to the lack of diverse activities, psychological insecurity, inappropriate lighting furniture, and inconvenient climatic conditions. These results are reduced identity and increased insecurity, social damages, and inefficiency of activities.Practical implications- To improve these conditions, it is suggested to enhance urban management control, adopt supervisory policies through the design of frontages, allocate collective activities in the space, organize various events, and provide welfare and comfort infrastructure and equipment.Originality/Value- Considering the presence of social conflicts in neighborhoods with rural backgrounds, such as social damages, activity inefficiency, and ultimately resident dissatisfaction, the innovation of this study lies in identifying the context and causes of inappropriate behavioral patterns in these neighborhoods.
شناسایی و اولویت بندی سیاست ها و رویکردهای موثر در کنترل و ساماندهی پدیده زباله گردی (نمونه موردی، کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافته های تجربی نشانگر آن است که زباله گردی یکی از خطرناک ترین و غیرانسانی ترین فعالیت ها محسوب می شود. به همین منظور، راهکارهای متعددی در این زمینه مطرح و بعضا به کارگرفته شده است. ولی به دلیل این که ارزیابی دقیقی در این زمینه انجام نشده، هنوز هم در مناطق و شهرهای مختلف، انواعی از این روش ها، به شیوه آزمون و خطا مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی تلاش می کند این سیاست ها و رویکردها را اولویت بندی نماید. بنابراین، ابتدا روندهای کنونی شناسایی شده و با استفاده از نقطه نظرات کارشناسان، اولویت و جایگاه آنها در بین سایرین مشخص گردیده است. داده های اصلی از نمونه ای به حجم 30 نفر از خبرگان این حوزه، گردآوری و مطابق نظر همین افراد، وزن دهی و امتیازدهی شد. داده های مورد نیاز با پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. پرسشنامه مورد استفاده، به لحاظ روایی توسط صاحب نظران همین حوزه و پایایی آن بر اساس مدل آلفای کرونباخ (83/0) تعیین اعتبار شد. همچنین داده های گردآمده با استفاده از مدل سوارا تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در میان سیاست های تدابیر اجتماعی، اقدامات انتظامی، برنامه های وضعی و رویکردهای کنترلی-حذفی، مورد اخیر جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهد. وضعیت راهبردهای مطرح در هر یک از این سیاست ها نیز نشان داد که توجه به طرف تقاضا بیش از رویکردهای عرضه نگر، در کنترل و ساماندهی زباله گردی اثربخش است.
جغرافیای بدن؛ رویکردی نو برای پیروزی نامزدها در کمپین های انتخاباتی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
223 - 237
حوزههای تخصصی:
اینکه رأی را به چه طریقی به سمت جغرافیای حمایت کشاند اصلی ترین موضوع کارزار انتخاباتی، و دغدغه استراتژیست های کمپین، مشاورین درجه یک داوطلبین انتخاباتی است. جغرافیای بدن یعنی محیط یکپارچه و کارکردی - متفاوتِ بدن به طوری که هر عضوی/ناحیه ای تاثیرگذار بر جامعه هدف/رأی دهندگان است و قدرت سیاسی کسب می شود. نامزدها پیش از اینکه از طریق ابزارها به تصویر کشیده شوند، نخبگان سیاسی را پربار می کنند چراکه اصلی ترین کارگزار هستند. به لحاظ تاریخی تا اکنون در جوامعه توسعه یافته سوییس، فنلاند، نروژ، نیوزیلند، استرالیا، هلند، کارزار انتخاباتی احزاب، در دموکراسی های اُروپایی و / اَمریکایی رقابت اشخاص سیاسی متمول و ابزارخرید به شکل مشارکت، در شبه دموکراسی های آسیاسی / اِفریقایی، ناسیونالیم محلی ماهیت کمپین های انتخاباتی تعمق و قدرت سیاسی کسب می شود. احزاب جنبه آگاهی بخشی، اشخاص جنبه سیاسی، ناسیونالیسم جنبه تاریخی / اجتماعی دارد. آگاهی بخش، توسعه را فراهم آورده، اشخاص، رقابت و ناسیونالیسم، تکثر را برای این فضاهای جغرافیایی خلق کرده است. به لحاظ سیر توسعه ای / نظریه ای / جغرافیایی، مکتب میشیگان روانشناسی اجتماعی را از طریق هویت حزبی، و مکتب کلمبیا نظریه جامعه شناسی را از طریق ساخت اجتماعی و مکتب رچستر نظریه اقتصاد دموکراسی را از طریق تصمیم گیری بهینه و سودناشی از آن مطرح کرده اند خود محیط، فرد است و قلب این فرد/انسان سیاسی، مرکز کمپین انتخاباتی است. هر یک از محیط های بدن با داشتن عضوی که کارکرد فردی و اجتماعی ویژه دارند درون مایه ستادها و کارزارهای انتخابتی را شکل می دهند. پرسش این است که جغرافیای بدن چیست و چگونه منجر به پیروزی نامزدها در رقابتهای انتخاباتی می شود. روش تحقیق کیفی و استدلالی و استنتاجی است.