فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۳۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ﻣﻘﺪار روان آب در هر منطقه ای با توجه به ﺷﺮاﯾﻂ اقلیمی، ﻫﯿﺪروﻟﻮژﯾﮑﯽ، ﺧﺎک و ﭘﻮﺷﺶ گیاهی در ﺳﻄﺢ ﺣﻮﺿﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﻓﻮق ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اراﺋﻪ ی اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم از ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﮑﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ است. در این زمینه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻮع ﻣﺪلﻫﺎی هیدرولوژیکی، دستیابی به مناسب ترین شبیه سازی چنین ﻣﺪلﻫﺎیی و انتخاب مدلی مناسب مستلزم ارزیابی میزان عملکرد آن ها متناسب با شرایط هیدرولوژیکی هر منطقه است. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺪل، ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻣﺪلﻫﺎی ﻫﯿﺪروﻟﻮژی ﺣﻮﺿﻪ ﻧﯿﺎز دارد. در اﯾﻦ پژوهش، میزان عملکرد دو ﻣﺪل ﺑﺎرش روان آب (SWAT, IHACRES) در ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روان آب دو ﺣﻮﺿﻪ یلفان و سولان ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ شده اﺳﺖ. بر این اساس، با ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ، واﺳﻨﺠﯽ و صحت سنجی مدل ها ارزیابی شدند. بازه ی زمانی 1999-1983 دوره ی واسنجی و دوره ی 2010-1983 دوره ی صحت سنجی انتخاب و بررسی گردید. سرانجام، به منظور تعیین توانایی مدل در شبیه سازی روان آب حوضه ها به کمک معیار های ضریب نش ساتکلیف NS ضریب تعیین)) (مورد) ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو مدل از توانمندی قابل پذیرشِ شبیه سازی روان آب در هر دو حوضه ی برخوردارند و ﻣﺪل SWAT در دوره ی ﺻﺤﺖ سنجی هر دو زیر حوضه در مقیاس روزانه و ماهیانه با ﺿﺮﯾﺐ ﻧﺶ 6/0 و ﺿﺮﯾﺐ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺑﺎﻻی 7/0 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮد را از ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی روان آب در هر دو ﺣﻮﺿﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دادهﻫﺎی ﻣﺸﺎﻫﺪاﺗﯽ دارد
مکان گزینی مراکز درمانی شهر سیرجان با استفاده از روش Ad-Hock
حوزههای تخصصی:
رشد شهرها و توسعه روزافزون و اغلب نامتناسب آنها تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صورت می گیرد. ارائه خدمات به شهروندان و دسترسی آنها به امکانات شهری از مهمترین اولویت های برنامه ریزان و مدیران شهری محسوب می شود. ارائه بهترین خدمات، معمولاً با مکان یابی مراکز خدماتی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند. مسلماً مشخص کردن معیارهای لازم و مؤثر بر مکان یابی این مراکز و تعیین اولویت یا وزن هر معیار در فرآیند مکان یابی اهمیت به سزایی دارد. در این پژوهش به منظور مکان یابی مراکز درمانی شهر سیرجان از ۱۱ معیار از قبیل فاصله تا مراکز درمانی موجود، فاصله تا معابر، تراکم جمعیت، فاصله تا مراکز محله های شهری و ... استفاده شده است. ابتدا با استفاده از نرم افزار ArcGIS نسبت به تهیه لایه های رستری هر کدام از معیارها اقدام شده و سپس با وزن دهی به زیرمعیارهای هر معیار به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و روش اَد-هوک نسبت به همپوشانی لایه های رستری وزن دارشده اقدام گردیده و معیار تراکم جمعیّت و فاصله تا مراکز درمانی موجود بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل که به صورت نقشه مناسبت عرصه و نقشه بهترین مناطق جهت احداث مراکز درمانی جدید به دست آمده، نشان می دهد که از مجموع مساحت ۴۸ کیلومتر مربعی شهر سیرجان، در حدود ۹/۶ کیلومتر مربع جهت احداث مراکز درمانی جدید مناسب است. همچنین با بهره گیری از تابع اشتراک در محیط ArcGIS مشخص شد که هیچ گونه ارتباط مؤثر و مناسبی بین تراکم جمعیت و مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان وجود ندارد. در نهایت با استفاده از آزمون «فاصله تا مکان های مطلوب» مشخص شد که مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان در مکان های مناسبی احداث نشده اند.
تبیین نابرابری های آموزشی و ارائه مدل توسعه آموزشی به منظور آمایش و نیل به عدالت آموزشی مورد شناسی: مناطق آموزشی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نابرابری های آموزشی مناطق 24 گانه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل شاخص های آموزشی انجام گرفته است. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری، مناطق 24 گانه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی است. شیوه جمع آوری آمار و اطلاعات به صورت اسنادی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تاپسیس، ضریب پراکندگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و شبکه های عصبی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی مناطق با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که بین مناطق آموزشی استان نابرابری وجود دارد و از 24 منطقه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی منطقه بوکان به عنوان برخوردارترین و منطقه صومای برادوست به عنوان محروم ترین مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی هستند. با استفاده از مدل ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری معلوم می شود بیشترین میزان نابرابری با 0.828 در شاخص های دانش آموزی و کمترین میزان نابرابری با 3/0 در شاخص های پیشرفت تحصیلی بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص های امکانات دانش آموزی دارای بیشترین و شاخص های امکانات فیزیکی دارای کمترین تأثیرات بر نابرابری مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بوده اند. نتایج پیش بینی با استفاده از شبکه عصبی نیز نشان می دهد، بیشترین تأثیر را بخش شاخص های اقتصادی و کمترین تأثیر را شاخص نیروی انسانی در پیشگویی نابرابری مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی داشته اند.
تعیین مناطق مستعد توسعه اکوتوریسم با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) مورد شناسی: شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم عبارت است از سفر هدف دار به طبیعت برای شناخت تاریخ طبیعی و فرهنگی محیط با پرهیز از ایجاد تغییر در اکوسیستم ها و تخریب محیط زیست و ایجاد فعالیت های اقتصادی که منجر به بهره برداری صحیح از منابع محیط زیستی و اشتغال زایی برای اهالی بومی شود. ارزیابی توان شهرستان خرم آباد برای توسعه اکوتوریسم گامی اساسی برای دستیابی به توسعه پایدار در این منطقه به شمار می رود. به منظور ارزیابی توان اکوتوریستی منطقه با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ابتدا با توجه به وضعیت منطقه مورد مطالعه، نظرات کارشناسان پنج خوشه اقلیمی، مورفولوژیکی، ژئوپدومتری، زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی در نظر گرفته شد که هر کدام داری زیرمعیارهایی بودند و روابط بین این خوشه ها و زیرمعیارها تعیین شدند. سپس پرسشنامه هایی بین کارشناسان برای مقایسه و ارزیابی گزینه های مؤثر در ارزیابی توان اکوتوریسم توزیع گردید. در مرحله بعد با محاسبه سوپرماتریس حد در هر پرسشنامه وزن نهایی گزینه ها در آن پرسشنامه تعیین شد و با گرفتن میانگین هندسی از وزن های حاصل از هر پرسشنامه، وزن نهایی گزینه های مؤثر در فرآیند ارزیابی مشخص شد. در ادامه، گزینه ها به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند و در نهایت با استفاده از تکنیک ترکیب وزنی خطی (WLC) در محیط GIS نقشه توان اکوتوریستی منطقه تهیه شد. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل شبکه ای نشان داد که به ترتیب 65/7 و93/32 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای توان عالی و خوب برای توسعه اکوتوریسم هستند و 85/6 درصد از سطح منطقه فاقد توان برای اکوتوریسم است.
کاربرد تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA) جهت استخراج مناطق ساخته شده شهری و استفاده از آن در شبکه عصبی مصنوعی (MLP) برای پیش بینی رشدآتی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی متوسط به منظور شناسایی، نظارت و پیش بینی مناطق ساخته شده شهری در دهه های اخیر توسعه یافته است. مهم ترین گام در پیش بینی رشد مناطق شهری، استخراج ویژگی های سطح شهر با دقت و صحت بالا و مهم ترین چالش در این راه پیچید گی عوارض شهری و مسئله پیکسل های مخلوط است. هدف از این تحقیق استفاده از مدل های تجزیه و تحلیل زیر پیکسل، برای استخراج عوارض سطحی شهر رشت به منظور پیش بینی برای تغییرات رشد آتی این شهر است. بدین منظور از سه تصویر لندست مربوط به سال های؛ 0991 (سنجنده TM)، 2002 (سنجنده +ETM) و5102 (سنجنده OLI/TIRS) و روش تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA)، برای استخراج عوارض سطحی استفاده شد. برای طبقه بندی تصاویر از لایه های کسری پوشش به عنوان لایه های ورودی و عضوهای پایانی به عنوان نمونه های آموزشی و الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان الگوریتم طبقه بندی کننده استفاده شد؛ که در نتیجه صحت کلی بالای 99%و ضریب کاپای بالای 89/0 برای تصاویر سه دوره بدست آمد. به منظور پیش بینی رشد شهری با شبکه عصبی در این تحقیق از مدل پرسپترون چند لایه(MLP)با الگوریتم یادگیری پس انتشار (BP) استفاده شد. نتایج مقایسه خروجی مدل با نقشه طبقه بندی سال 5102 ، ضریب کاپای 29%،کاپای استاندارد 98% و کاپای طبقه ای (برای طبقه ساخته شده) 39%، را نشان داد. مدل استفاده شده در این تحقیق در پیش بینی رشد مرزهای شهر موفق عمل کرده است، اما در پیش بینی مناطق ساخته شده انفرادی اطراف شهر صحت کمتری دارد.
بهبود شناسایی تغییرات در مناطق شهری با انتخاب ویژگی های طیفی و مکانی بهینه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجش از دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری می باشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایت بخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دست یابی به مجموعه ویژگی های بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیک های کاهش بعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری داده ها برای رسیدن به مؤلفه هایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمی شود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگی های بهینه در تکنیک تفکیک پذیری آماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک می کاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگی های طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقه بندی کننده بیزین می باشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمال غرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجنده های IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیک های مذکور در محیط برنامه نویسی MATLABR2013aپیاده سازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگی های بافت می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگی های طیفی و بافت می باشد. هریک از تکنیک های انتخاب ویژگی، محدودیت ها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیک های انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.
ردیابی منابع گردوغبار در سطوح مختلف جوّ تهران با استفاده از مدل HYSPLIT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی منابع گردوغبار تهران با استفاده از مدل HYSPLITو سیستم های گردشی جو در سطوح مختلف انجام گرفت. بررسی آماری سال های 2005-1981 نشان داد، یکی از فراگیرترین وقایع گردوغباری در استان تهران در ماه می (اردیبهشت) سال 2000 رخ داده که بیش از 4 روز در ایستگاه های آبعلی، چیتگر، فیروزکوه، کرج و تهران شمال تداوم داشته است. برای رسیدن به هدف ذکر شده که تعیین کانون های ذرات گردوغبار و مسیر حرکت آن ها می باشد، ابتدا با استفاده از داده های جوی سطح بالا شامل: باد مداری، باد نصف النهاری و ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850 و 700 هکتوپاسکال، نقشه های گردشی جو از دو روز قبل از وقوع توفان روز یک می (30اردیبهشت) تا پایان روزهای دوم (31اردیبهشت)، چهارم (2 خرداد) و پنجم (3 خرداد) ماه می مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از نقشه های گردشی جو سیستم های سینوپتیکی مؤثر در وقوع پدیده گردوغبار، جهت جریانات و سرعت آن ها تعیین گردید. مدلسازی با روش ردیابی پسگرد برای تعیین مسیر حرکت ذرات غباری در 48 ساعت قبل از وقوع پدیده غبار در تهران، در سه سطح ارتفاعی 100، 500 و 1000 متری اجرا شد. با توجه به آنکه در فصل انتقالی بهار هنوز سیستم های فشار عرض های شمالی بر روی ایران فعال هستند، بنابراین در مطالعه حاضر نتایج تحقیق بدون اثر این سیستم ها نبوده است. مشاهدات تراز 700 هکتوپاسکال نشان داد یکی از سیستم های فشاری مؤثر در وقوع گردوغبار و تعیین مسیر آن ها پرفشار مستقر بر روی عربستان است که در تمام روزهای غباری مورد مطالعه این سامانه حرکت و جابه جایی اندکی داشته و تقریباً به صورت یک سیستم دائمی در منطقه بوده است. سیستم فشاری مؤثر دیگر در وقوع گردوغبار روزهای یکم و دوم ماه می در تهران، کم فشار مستقر در شمال ایران می باشد. مطالعه مسیرهای انتقال ذرات از خروجی های مدل نشان داد که به طورکلی منابع اصلی غبار بر روی تهران در عرض های 25 تا 37 درجه شمالی، محدوده ای در حدفاصل عراق، عربستان و سوریه می باشد. بررسی ارتفاعی ذرات انتشار یافته نشان می دهد ذرات گردوغبار در لایه های بالایی به سمت ایران جریان پیدا کرده و در سطوح پائین تری به تهران رسیده است.
توان سنجی نیروگاه بادی در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش فازی - ای.اچ.پی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باد به عنوان یکی از مظاهر انرژی های نو، برای جایگزین شدن سوخت های فسیلی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. استان سیستان و بلوچستان با توجه به وضعیت توپوگرافی و موقعیت نسبی خود یکی از مناسب ترین مکان ها برای احداث نیروگاه بادی می باشد. لذا در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان سیستان و بلوچستان، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آنها در محدوده ی صفر الی یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان سیستان و بلوچستان، از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده شمال و شمال شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه زابل با مساحتی بالغ بر 64/1519851 هکتار یا 08543/0 درصد قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 12/2983473 هکتار یا 1677/0درصد از سطح منطقه مورد مطالعه، شامل ایستگاه های چابهار، غرب و شمال غرب زاهدان و قسمتهای جنوبی شهرستان زابل می باشد. همچنین در آینده می توان با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی زیست محیطی می باشد، نهایت استفاده را برد.
تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر شیراز با مدل های خودهمبستگی فضایی در نرم افزار ArcGIS و Geoda(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های فضایی در فضا توزیع یکنواختی ندارند و تکنیک ها و تحلیل های منحصر به فرد خود را می طلبند. از این رو، مدل های گوناگونی در زمینه، زمین آمار به وجود آمده اند. از آنجا که بررسی و تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر به صورت همگن در فضا توزیع نشده اند بنابراین یکی از اساسی ترین عناصر ارتقاء دهنده کیفیت محیط شهری دسترسی مناسب به خدمات است و یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می شود. در چنین شرایطی مدل های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک های خودهمبستگی فضایی توانسته اند، مسأله ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی در سطح شهر شیراز است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار Geoda و شاخص موران و آماره عمومی G و شاخص دو متغیره موران به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهری شیراز توزیع شده اند، اما دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست و از مدل مرکز پیرامون تبعیت می کنند. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند.
پیش بینی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران با بهره گیری از تلفیق GIS با مدلLUR وشبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون طرح هایی چند در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران به مرحله اجراگذاشته شده است. اما مسئله این است که در کنار سایر کاستی ها، این طرح ها اغلب با تبعیت از مدیریت بحران به جای مدیریت ریسک،در واقع عکس العملی منفعلانه ومقطعی در مقابل افزایش آلودگی هوا بوده ودر تصمیمات مدیریتی مبتنی بر این طرح ها از سامانه پشتیبانی تصمیم گیری استفاده نشده است. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی وبا استفاده از داده های ساعتی، غلظت منوکسید کربن 12 ایستگاه از مجموعه ایستگاه های سنجش آلودگی هوا متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوا وهمچنین داده های هواشناسی سرعت باد، جهت باد ودما مربوط به ایستگاه مهرآباد، همگی مربوط به سال1389، و داده های حجم همسنگ سواری معابر شهر تهران با هدف پیش بینی زمانی-مکانی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران در راستای کاربرد در سامانه پشتیبانی تصمیم گیری فضایی مدیریت کیفیت هوا و با هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران به تحقیق پرداخت. در این راستا، از آنجا که هدف غایی تحقیق حاضر، بهره گیری از نتایج آن در کنترل بهینه حمل و نقل شهری به عنوان منبع مهم آلاینده هوا است؛ از روش LUR برای سنجش شاخص منوکسید کربن در حمل و نقل کلانشهر تهران در کنار سایر آلاینده ها استفاده گردید.سپس از شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی زمانی احتمال وقوع آلودگی هوا البته با تأکید بر مدیریت ریسک بهره گرفته شد؛ و سپس بر پایه پیش بینی های زمانی حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، با استفاده از شاخص کریجینگ مناطقی که احتمال وقوع آلودگی هوا در آنها بالاست، شناسایی گردید. براساس یافته های تحقیق، نتایج مناسب تشخیص داده شد به گونه ای که می توان از این الگو در سامانه پشتیبانی مدیریت کیفیت هوا به هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران استفاده نمود.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
طراحی سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی(SDSS) جهت مدیریت بهینه شبکه توزیع آب شهری (مطالعه موردی: شهرستان فریدو ن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان همواره به دنبال توسعه روش های بهتر در طراحی، اجرا و بهره برداری از شبکه های توزیع آب در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بوده اند. اما GIS را، به دلیل نداشتن توابع تحلیلی هیدرولیکی، نمی شود به تنهایی به منزله سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی (SDSS) در بحث مدیریت این گونه شبکه ها درنظر گرفت. این پژوهش درصدد است ازطریق تلفیق توابع تحلیلی هیدرولیکی پیشرفته با قابلیت های تحلیل مکانی نرم افزار GIS، سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی را در قالب نرم افزاری مستقل توسعه دهد تا شبکه توزیع آب شهرستان فریدون شهر را مدیریت کند. در این راستا پس از مرحله شناخت و نیازسنجی، جهت توسعه مؤلفه های SDSS ازطریق توسعه مؤلفه های مدیریت پایگاه داده، مدیریت مدل ها و واسط های کاربری به منزله عناصر اصلی SDSS، اقدام شد. در مؤلفه مدیریت پایگاه داده با پیاده سازی مدل های مفهومی، منطقی و فیزیکی، پایگاه داده مکانی منطقه مورد نظر توسعه داده شد. در مؤلفه واسط های گرافیکی، برای ارتباط مؤثر کاربران با سیستم، از واسط های گرافیکی کاربرپسند و با درک آسان استفاده شد. سپس در مؤلفه مدیریت مدل ها، مدل های هیدرولیکی کاربردی در شبکه های توزیع آب همچون مدل های تحلیل سرعت در لوله ها و فشار بر گره ها توسعه داده شد.درنهایت، مدل های ارزیابی سناریوها برای حل مسائل نیمه ساختاریافته شبکه های توزیع آب شهری طراحی شد. با پیاده سازی سیستم یادشده بر مبنای رویکردی علمی، برای نخستین بار در کشور، مدیران و تحلیلگران این شبکه ها می توانند این نرم افزار را همچون سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی جامعی در تحلیل شبکه های توزیع آب شهری به کار گیرند.
شناسایی پهنه های مناسب جهت ایجاد مراکز اقامتی- سیاحتی در شهر بجنورد (با استفاده از مدل ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: جریان گردشگری براساس عرضة محصول گردشگری شکل می گیرد و توسعه می یابد. مراکز اقامتی و استراحتگاهی یکی از عوامل اصلی تسهیل کنندة جذب گردشگر برای استفاده از محصول گردشگری بک ناحیه است. مکان یابی بهینة مراکز اقامتی به ویژه در شهرها و نواحی که گذرگاه گردشگران محسوب می شوند، نقش مهمّی در استفادة گردشگران از این مراکز دارد. شهر بجنورد و نواحی پیرامون آن به دلایل مختلف از جمله گذرگاه اتّصال نواحی شرقی و شمال شرق، طبیعت زیبا و همچنین جاذبه های فرهنگی، ظرفیّت بالایی برای عرضة محصول گردشگری به طبقات مختلف اجتماعی در سطح ملّی و بین المللی دارد. مسأله ای اساسی که تاکنون کمتر به آن توجّه شده است، استفادة بسیار محدود از ظرفیّت های اقتصادی خیل عظیم گردشگران برای ایجاد توسعه و رونق اقتصادی در شهر بجنورد و حومه به دلیل کمبود مراکز اقامتی و تسهیلاتی است.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است که به کمک مطالعات اسنادی - میدانی و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای و استفاده از نرم افزار (GIS) صورت گرفته است.
یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد معیارهای اقتصادی با ضریب اهمّیت 252/0 بیشترین و معیارهای اجتماعی با میزان 067/0 کمترین تأثیر را در مکان یابی مراکز اقامتی به خود اختصاص داده اند که بر این اساس چهار پهنة مناسب شامل قسمتی از محدودة مرکز شهر، موقعیّت هایی در محدودة گردشگری باباامان، پهنه ای در منطقة توریستی بش قارداش و قسمتی از محدودة غربی شهر در مسیر جادة شمال، جهت ساخت مراکز اقامتی شناسایی و معرّفی شده است.
نتیجه گیری: در نظام برنامه ریزی به منظور جذب گردشگران و افزایش زمان اقامت آن ها شهر باید به معیارهایی همچون دسترسی آسان مسافران، نزدیکی به مراکز خرید، نزدیکی به جاذبه های طبیعی و تاریخی و غیره توجّه ویژه ای مبذول داشت که این مهم با مکان گزینی بهینة مراکز اقامتی محقّق خواهد شد.
مدل سازی مکانی زمانی سه بعدی پراکنش آلاینده ی اکسید های ازت هوا ناشی از ترافیک در تقاطع خیابان ولی عصر فاطمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اصلی شهرها افزایش سریع آلودگی هواست که ترافیک وسایل نقلیه یکی از مهم ترین عوامل آن به شمار می رود. مدیریت هدفمند این عامل آلوده کننده نیازمند اطلاعات صحیح و دقیق از نحوه ی انتشار آلاینده ها در شرایط گوناگون مکانی و زمانی است. در این باره، پژوهش حاضر نحوه ی انتشار سه بعدی آلودگی حاصل از اکسیدهای نیتروژن (NOx) را در مقیاس میکرو بررسی و با استفاده از مدل GRAL [1] محدوده ی تقاطع ولی عصر فاطمی شهر تهران را در فصل زمستان مطالعه می کند. با توجه به این، خودروها به منزله ی مهم ترین عامل آلاینده به مدل معرفی شد و فرآیند مدل سازی در نُه ارتفاع متفاوت (از 7/1 تا 5/52 متری) انجام گردید. برای بررسی ویژگی های فضایی و زمانی داده های میزان غلظت آلاینده ی NOx از روش های خودهم بستگی فضایی عمومی و محلی موران استفاده گردید. میزان شاخص موران معادل 7/0 تا 9/0 در حالت دوبعدی و معادل 22/0 در حالت سه بعدی در نتایج حاصل نشان دهنده ی وجود سطح بالایی از خود هم بستگی فضایی مثبت معنادار است که گواه صحت عملکرد شبیه سازی صورت گرفته است. تحلیل شاخص موران محلی/انسلین نشان دهنده ی غلبه ی نقاط بالا بالا در ارتفاعات پایین تا متوسط و افزایش نقاط پایین پایین در ارتفاع های بالاتر است. همچنین، وجود خوشه های آلودگی نسبتاً پایدارتر در ارتفاع های مختلف در تقاطع ها و ناپایداری وضعیت خوشه بندی آلودگی هوا در نزدیکی ساختمان ها در نتایج حاصل مشهود است
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
تحلیل کیفی چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه (کاربرد نرم افزار NVivo)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی کشاورزی با تکمیل فرایندهای پس از تولید، راهکاری برای جلوگیری از ضایعات، افزایش ارزش افزودة محصولات کشاورزی و فرصتی کم نظیر برای اشتغال زایی به شمار می آیند. استان کرمانشاه توانایی زیادی در توسعة صنایع تبدیلی انواع میوه دارد، هرچند توسعة این صنایع در کشور ما با چالش های بسیاری مواجه است. هدف پژوهش کیفی حاضر آن است که ضمن تحلیل چالش های پیش روی صنایع مذکور، راهکارهایی برای برون رفت از آنها ارائه کند. نمونه های برگزیده در پژوهش حاضر، کارشناسان سازمان ها و مدیران واحدهای فرآوری میوه بودند، که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام بیش از 10 ساعت مصاحبة عمیق با 8 نفر از نمونه های منتخب، اشباع تئوریک به دست آمد و مصاحبه ها پیاده سازی شدند. با استناد به نتایج تحلیل مصاحبه های میدانی در محیط NVivo10، چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه در 8 طبقة تنگناهای مرتبط با بازار، نیروی کار، مسائل مدیریتی، پیامدهای هدفمندی یارانه ها و تحریم های اقتصادی، انسجام نداشتن سازمان های متولی صنایع کشاورزی، و نداشتن برنامه ریزی راهبردی جای گرفتند. طبق نتایج مطالعة حاضر، به سیاست گذاران صنایع تبدیلی استان کرمانشاه پیشنهاد می شود که به پرداخت سهم یارانة تولید توجه ویژه داشته باشند و با حمایت از نظام توزیع امانی، بسیاری از چالش های بازار فرآورده های تبدیلی را برطرف کنند.
ارزیابی و پیش بینی خطر فرسایش خاک در حوضه سراسکندچای با استفاده از مدل USLE و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهم ترین مسائل محیطی در دنیا بوده که عامل مهم بروز خسارات بزرگ اقتصادی و تهدید جدی برای توسعه پایدار محسوب می شود. در مقیاس حوضه ای، عوامل متعددی در زمینه سازی و تشدید فرسایش دخیل هستند. در فرسایش خاک توسط رواناب ها عوامل داخل حوضه ای مانند خاک، توپوگرافی، تراکم زهکشی والگوی کاربری نقش مهمی ایفا می کنند. در مناطق نیمه خشک وضعیت فرسایش خاک در محیط های کوهستانی و در سطح زمین های شیب دار که در معرض بارندگی سنگین هستند به مراتب بحرانی تر است. محدوده مورد مطالعه به عنوان یک منطقه کوهستانی نیمه خشک واقع در دامنه های شرقی کوهشتان سهند (شمال غرب ایران) خاک تحت فرسایش شدید آبی قرار گرفته است. در این محدوده- به عنوان یک محدوده کشاورزی و دامپروی مهم کشور- آثار این فرسایش به صورت خندق ها و شیارها در بخش های مختلف مشاهده می شود. برای بررسی علل و عوامل فرسایش آبی و برآورد و پیش بینی محدوده های تحت خطر فرسایش از مدل USLE استفاده و از تکنیک GIS بهره گیری شده است. در این مدل که اساس آن پارامترهای توپوگرافی، کاربری، بارندگی و نوع خاک است، ترکیب پارامترهای مورد ذکر در فرسایش آبی مورد تحلیل قرارگرفته است و در نهایت محدوده های تحت خطر پهنه بندی شده است. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که در بین عوامل مورد بررسی، طول وشیب دامنه به عنوان عوامل توپوگرافی، نقش اصلی در فرایند فرسایش ایفا می کنند. در محدوده مورد مطالعه، طول دامنه، نوع و الگوی فرسایش را تعیین می کند. در بخش هایی که طول دامنه افزایش یافته، دخندق های عمیق تشکیل گردیده است. در این محدوده ها اگر در خاک درصد سیلت نیز یابد، فرسایش خطی تشدید شده است. نقشه پهنه بندی خظرفرسایش نشان می دهد که شیب های منتهی به دشت های سیلابی از پتانسیل بالایی برای فرسایش آبی برخوردارند.
اولویت بندی راهبردهای حکومت شهری در کلان شهر شیراز با استفاده از مدلSWOT- ANP
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان سیستمی باز و پویا همواره از سیستم هایی متأثر و بر سیستم هایی تأثیر می گذارد؛ در ایران نیز مدیریت شهری به تبع از سیستم اداره کشور، سنتی و نظام اداره شهرها به صورت حکومت شهری می باشد. هدف پژوهش تحلیل جایگاه حکومت شهر در شیراز و اولویت بندی راهبردهای آن می باشد. روش تحقیق نیز توصیفی -تحلیلی و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین و برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از مدل SWOT استفاده گردید. سپس برای اولویت بندی راهبردها با استفاده از نظرات متخصصان برنامه ریزی و مدیریت شهری، از مدل ANP استفاده شد. نتایج نشان می دهد که راهبرد حمایت از قانون و جلوگیری از دخالت افراد غیر مسئول در فرایند برنامه ریزی و تصمیم گیری بیشترین امتیاز را کسب کرده است. در نهایت نیز راهبردهای تدافعی با کسب امتیاز 4541/ 0 به عنوان راهبردهای دارای اولویت اول انتخاب شده اند.
ارزیابی توان اکولوژیکی استان آذربایجان غربی جهت تعیین مناطق مستعد توسعه شهری با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که تعیین مقدار دق یق توان سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرآیندهای غیردقیق و مبهم، می توان زمینه ای برای مدل سازی فرایندهای مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. برای این منظور، در این تحقیق مدل اکولوژیکی توسعه شهری ایران به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفت و با استفاده از منطق فازی برای استان آذربایجان غربی اجرا شد. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی، در واقع کاربرد سیستم استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تعیین درجه عضویت و همپوشانی فازی لایه های مختلف برای توسعه شهری است. نتایج ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در مقایسه با پیاده سازی مدل مبتنی بر مدل مخدوم (ایران) نشان داد که با به کارگیری موتور استنتاج گر فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی توان اکولوژیکی به خصوص در کناره های مرز یگان های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام می گیرد. در نهایت به منظور تخصیص سرزمین به کاربری های مختلف در استان، به مطالعات اقتصادی و اجتماعی و مدل سازی های بیش تری نیاز است.
پهنه بندی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله با مدل AHP در محیط GIS، مطالعه موردی بخش چورزق شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مسائل روستاها و ارائه راهکارهای مناسب برای آنها از اقدامات اساسی در راستای نیل به توسعه پایدار روستایی است. یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان منطقه ای، مخاطرات طبیعی در مناطق مختلف است. شهرستان طارم در شمال استان زنجان به دلیل ساختار خاص زمین شناسی و توپوگرافی آن، آسیب پذیری بالایی در برابر خطر زمین لرزه دارد. در این تحقیق، تلاش شده است تا با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی و روش تحلیل چندمعیاری فضایی و با بکارگیری پنج شاخص محیطی و جمعیتی به پهنه بندی سکونتگاه های روستایی در برابر خطر زلزله اقدام شود. برای این کار، ابتدا پارامترهای موثر شامل: وجود گسل، جنس زمین، شیب، زمین لغزش و تراکم جمعیت انتخاب شده و سپس لایه های اطلاعاتی آنها در محیط GIS تهیه و کلاس بندی شد. وزن دهی به معیارها با استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفته و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زلزله در چهار کلاس پهنه های با خطر پائین، خطر متوسط، خطر بالا و خطر خیلی بالا به دست آمد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بخش عمده ای از محدوده شهرستان طارم و سکونتگاه های روستایی منطقه در پهنه های با خطر بالا (45.71 درصد) و خیلی بالا (14.71 درصد) قرار گرفته است. با توجه به پهنه های خطر بالقوه، ضروری است تا محل مناسبی برای اسکان اضطراری در منطقه مکان یابی و تجهیز شود.