فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
همچنان که در کتاب آسمانی قرآن(ق: 6؛سبا: 9؛ آل عمران: 190؛یونس: 6؛ جاثیه: 13 و ...) خداوند به مسلمانان دستور می دهد که به تدبر در آسمان ها و ستارگان و شناخت آنها تدبراقدام کنند،ایرانیان نیز از گذشته تا به حال، افلاک و اختران را با عمق اندیشگی می نگریستند.تحت تأثیر این اندیشگی، آسمان و جلوه های آن معمولاً از مضامین مورد علاقه ی شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. غلامرضاخان ارکوازی شاعر بزرگ کردی سرایِ ایلامی(متولد بین سال های1184 - 1189 ه . ق)، از این رهگذر بی بهره نبوده است. بازتاب آرا و اندیشه های نجومی در اشعارش قابل رصد است.بررسی اشعار اونشان می دهد که شاعر از این دانش، بهره ای داشته است. اندیشه ی پویای وی سبب شده که از این دانش درراستای سرایش و ارائه ی اشعار و اندیشه هایش بهره گیری نماید.این مقاله به منظور نشان دادن چگونگی استفاده ی غلامرضاخان از افلاک و اختران و نحوه ی پیوند آن ها با اندیشه های وی نگاشته شده و برای جمع آوری اطلاعات از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی استفاده گردیده است.در میان عناصر آسمانی به کار رفته در اشعار، واژه ی آسمان با عناوین متعددی چون: «عه رش، فه ڵه ک، سه ماء، چه رخ، ئاسمان و ...» برجستگی و تشخص بیشتری دارد.
تحلیل جامعه شناختی از وضعیت فرهنگ شهروندی و عوامل تبیین کننده آن (مورد مطالعه: شهر ایوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندی یکی از شاخص های مهم پیشرفت و توسعه یافتگی کشورهاست. یکی از ابعاد مهم شهروندی، فرهنگ شهروندی است. اصولاً شهروندی بدون عنایت به مقوله فرهنگ قابل تصور نیست. ایجاد، گسترش و تعمیق فرهنگ و اخلاقیات شهروندی می تواند گره گشای بسیاری از مسائل شهری و اجتماعی باشد که کشورهای در حال توسعه با آن مواجه اند. در این راستا هدف این پژوهش به عنوان یک گام اولیه، بررسی مؤلفه های فرهنگ شهروندی و برخی از متغیرهای اجتماعی تبیین کننده آن می باشد. با توجه به فقدان پژوهش های تجربی در زمینه فرهنگ شهروندی، هشت مؤلفه مدارای اجتماعی، مشارکت جویی، انجام رفتارهای مدنی، اعتماد بین شخصی، عام گرایی، مسئولیت پذیری، نوع دوستی و گرایش به پیروی از قانون برای سنجش این مفهوم در نظر گرفته شد. به منظور آزمون تجربی مدل مفهومی، پژوهش میدانی به شیوه پیمایشی طراحی گردید که در آن 376 نفر از شهروندان بالای 20 سال شهر ایوان مشارکت داشتند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در مجموع پاسخگویان نمره متوسط به بالایی از شاخص فرهنگ شهروندی کسب کرده اند. همچنین نتایج حاکی از رابطه مثبت باورهای مذهبی و رابطه منفی احساس آنومی با شاخص ترکیبی فرهنگ شهروندی می باشد.
جامعه شناسی عوام دکتر نصرالله پور افکاری (چاپ اول، اصفهان، 1354، وزیری، ح + 245ص)
حوزههای تخصصی:
قدرت هنجاری و دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا (کاربست آن در قبال جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با بررسی جنبه های مختلف فعالیت دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا در قالب قدرت هنجاری و شناسایی سازوکارهای بکار گرفته شده در این زمینه از سوی اتحادیه، دیپلماسی فرهنگی آن در قبال جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه و کنکاش قرار دهد. فرضیه مقاله این است که بدون در نظر گرفتن سطح و عمق روابط سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و دولت های عضو آن با ایران، چیزی که همواره پایه ثابت سیاست اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران است، استفاده از دیپلماسی فرهنگی مستتر در قدرت هنجاری و نرم این اتحادیه با هدف همسوسازی جامعه ایران با نگرش ها و منافع اتحادیه و نهایتاً تحت فشار قرار دادن حکومت ایران از سوی مردم خود برای گشایش فضای مطلوب در بلندمدت است.یافته پژوهش این است که هرچند دیپلماسی فرهنگی واحدی از سوی اتحادیه اروپا برای تاثیرگذاری بر جامعه و افکار عمومی جمهوری اسلامی ایران تعریف نشده است، با این حال این سیاست ها در همان چارچوب راهبردهای فرهنگی اتحادیه اروپا که از سال 1992 و از پیمان ماستریخت تحت عنوان برنامه های سیاست فرهنگی اتحادیه اروپا و در دو شیوه نفوذ و تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم تعریف شده بود، ادامه داشته و تحت پوشش عناوین مختلف و در چارچوب قدرت نرم این اتحادیه با ابزارهای دیپلماسی فرهنگی و قدرت هنجاری عملیاتی می شود. مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
دین و اوقات فراغت
بیگانگی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر آینده پژوهی فرهنگی- تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو اندیشه حق مدار مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ابعادی انقلاب اسلامی و چشم انداز تمدن سازانه آن، ما را به سمت پارادایم متفاوتی از آینده پژوهی انقلاب اسلامی رهنمون می کند. درحالی که نهادگرایان، مبتنی بر هستی شناسی اجتماعی، برپایی انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مقطعی و نسلی، در تغییر نهاد قدرت تعبیر می کنند و چشم انداز تمدنی آن را در پیوستاری از مدرنیته ناقص تا مدرنیته بومی و مدرنیته اسلامی تعریف می کنند، تعالی گرایان، گستره تحولی انقلاب اسلامی را در سه بعد زمانی، مکانی و معنایی مبتنی بر هستی شناسی الهی انقلاب تعریف می کنند. از حیث ویژه داشت های معنایی و محتوایی در بعد ارتفاعی انقلاب اسلامی، بر نگرشی دوساحتی در پیوند آسمان و زمین تأکید می نمایند. از حیث دامنه زمانی انقلاب اسلامی، آن را برآمده از مسیر تکاملی جریان حق و منطبق بر آن تا برپایی امر ظهور تعریف می کنند و از حیث کرانه مندی و وسعت مکانی، گستره آن را فراتر از مرزهای ملی، به منظور مقابله و مواجهه با استکبار جهانی و نجات مستضعفان عالم تصویر می کنند. در انگاره مدرنیته اسلامی، آینده پژوهی فرهنگی-تمدنی نظام جمهوری اسلامی، منطبق بر کلیات آینده پژوهی موجود در پارادایم تجدد و مبتنی بر نظریه های جهانی شدن و البته با سویه های انتقادی و تنزیهی سامان می پذیرد؛ اما در انگاره تمدنی انقلاب اسلامی، همسو با نگرش تحول گرایان، آینده پژوهی انقلاب اسلامی در پارادایم حق مدار و مبتنی بر اندیشه آرمانی مهدویت تعریف می شود. در این جنس از آینده پژوهی، با تأکید بر جایگاه خاستگاهی نظام حق در عالم و با گذار از نگرش های انسان بنیاد در آینده پژوهی تجدد مدار، با محوریت بخشی به ساحت الهی عالم در جایگاهی ولایی، کنش دین مدارانه جوامع انسانی را در رهیافتی تبیینی- تدبری مورد تأکید قرار می دهد.
بازنمایی ""دیگری فرودست"" در رمان های دوره پهلوی اول دکتر ابوتراب طالبی* مریم ناظری**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطب ترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمان ها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان ""دیگری"" تعریف شده اند.
در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامی ارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند ""دیگری"" شکل می گیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریه های پسا استعماری و فرودست، به سوژه هایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با ""دیگری"" و در مقام مقایسه با آنها، ""خود"" را هویت می بخشند. این دیگری های به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شده اند.
نتایج بدست آمده از مطالعه رمان ها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیک های تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالت های نظری، به عنوان ""دیگری"" این نویسندگان معرفی شده اند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگی هایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزاره هایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزاره ها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.
فیلم های مستند میراث فرهنگی و نحوه اثرگذاری بر هویت فرهنگی ایرانیان مدلی برآمده از نظریه مبنایی(GT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز هویت فرهنگی در مقایسه با دیگر ابعاد هویت، از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. مقاله، حاصل پژوهشی کیفی با هدف ارائه الگویی در خصوص تبیین نقش نمایش فیلم های مستند میراث فرهنگی در سیمای جمهوری اسلامی ایران، بر تقویت هویت فرهنگی ایرانیان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه مبنایی یا گراندد تئوریGrounded theory method) )می باشد که طی پنج مرحله طرح تحقیق، گردآوری داده ها، تنظیم داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه با ادبیات، صورت می پذیرد. جهت گردآوری داده ها از مشاهده، مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه عمیق بهره گرفته شده و کنشگران (به روش گلوله برفی و نمونه گیری نظری) از دو جامعه مستندسازان و مدیران مربوطه انتخاب شده اند که با در نظر گرفتن اشباع نظری، در کل 13 مصاحبه انجام شده است. در تحلیل داده ها، برای تمامی مصاحبه ها کدگذاری باز صورت گرفته و 153 مفهوم بدست آمده در قالب 23 مقوله فرعی و در نهایت در 8 مقوله اصلی(گزاره)جای گرفتند. نتایج بیانگر اثرگذاری نمایش مستند های میراث فرهنگی در سیما بر تقویت هویت فرهنگی ایرانیان(پدیده)به واسطه قابلیت های مستند تلویزیونی(شرایط علی) و در تعامل با بسترهای حرفه ای و مدیریتی(شرایط زمینه ای)و شرایط میانجی برای اعمال راهبردهای حرفه ای و مدیریتی(راهبردها)در جهت تحقق اهداف توسعه فرهنگی کشور(پیامد)می باشد.
بررسی رابطه میان آموزش عالی زنان در ایران و حضور آنان در عرصه های قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در ایران، زنان از مردان در آموزشعالی سبقت گرفتند. آنان یک قرن و نیم عقبماندگی از مردان را دراین بخش جبران کردند و سهم خود را نسبت به مردان افزایش دادند. بالارفتن نسبت حضور زنان به مردان در آموزشعالی کشور ریشه در فرآیندهای درونی و بیرونی تأثیرگذار در دهه اول تأسیس جمهوریت در ایران دارد. همچنین زیاد بودن این سهم برای زنان پیامدهای مثبت در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای آنان در آینده خواهد داشت. در این مقاله، نویسنده با تجزیه و تحلیل آماری و روند افزایش سهم زنان در آموزشعالی در دهه اخیر و مقایسه آن با دهههای قبل در ایران میپردازد. همچنین با بررسی علل و عوامل این جهش، پیامدهای ناشی از افزایش حضور زنان در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را تبیین میکند و نتیجه میگیرد که، متناسب با افزایش زنان در آموزشعالی، نقش آفرینی آنان در بخشهای مدیریتی جامعه اعم از مدیریت اجرایی یا قانونگذاری در سطوح ملی و محلی افزایش نیافته است ولی شواهد نشان میدهند که تقاضا برای سهم خواهی در آینده به جابهجایی میان زنان و مردان در ساختار قدرت منتهی خواهد شد.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
مقدمه ای بر مطالعه فرهنگ سیاسی ایران
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار بررسی مردم شناختی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان است. چارچوب نظری مطالعه مبتنی بر رویکرد انسان شناسی فضا و مسکن آموس راپاپورت است. میدان مورد مطالعه سه مجتمع مسکونی در شهر همدان، یعنی مجتمع های آپارتمانی «سعیدیه، مدنی و بوعلی» است. بدین منظور با «مطلعان کلیدی» شامل هیئت مدیره، نگهبانان، کادر خدماتی و 40 نفر از ساکنان این سه مجتمع مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. روش اجرای تحقیق، مردم نگاری میدانی بوده، داده ها با دو فن مصاحبه و مشاهده مستقیم گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهد که در شهر همدان، با توجه به مهاجرت بی رویه از روستاها و شهرهای کوچک به مرکز استان، زندگی آپارتمان نشینی رونق یافته و همزمان بر مسائل آن نیز افزوده شده است. توسعه نامتوازن و بدون برنامه و در نتیجه آسیب زای فرآیند آپارتمان نشینی، مشکلات رفتاری، تعاملی و فرهنگی از مشخصه های شیوه زندگی آپارتمان نشینی در همدان محسوب می شوند.
بررسی نگرش والدین کودکان عقب مانده ذهنی نسبت به امر پیشگیری، آموزش، تسهیلات و امکانات موجود در جامعه
فرهنگ و مهندسی فرهنگ
حوزههای تخصصی: