تحقیق حاضر تلاش می کند تا برخی از مهمترین زمینه ها و انگیزه های مرتبط با گرایش جوانان تحصیلکرده دانشگاهی برای مهاجرت به خارج از کشور را مورد بررسی قرار دهد. مباحث این مقاله مبتنی بر تجزیه و تحلیل های یک تحقیق پیمایشی است که جمعیت آن را مجموعا تعداد 327 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری طبقه بندی مرکب از نمونه گیری تصادفی ساده و سیستماتیک و تشکیل گروه های مشخص با صفات همگن از جامعه ی آماری و با میانگین آلفای کرونباخ حدود ۷۹/۰ انتخاب شده اند. مطابق نتایج این تحقیق، نزدیک به نیمی از افراد در این تحقیق تمایل دارند تا به خارج از کشور مهاجرت کنند. درعین حال، این میزان تمایل بطور معنی داری تابعی از ویژگیهای جمعیت شناختی مانند سن، جنس و وضعیت تاهل می باشد. تجزیه و تحلیل های رگرسیونی این تحقیق نیز نشان داده است که متغیرهایی از قبیل احساس امنیت، دینداری، هویت ملی، و بویژه انگیزه های اقتصادی و شغلی، دارای تاثیرات معنی داری بر روی تمایل به مهاجرت است. در مجموع، تحقیق حاضر شواهد تجربی جدیدی در چارچوب مدل نظری اورت لی (1966) و در تایید یافته های تحقیق سازمان ملل متحد (2002) ارائه می کند زیرا مطابق یافته های این تحقیق می توان چنین نتیجه گیری کرد که گرایش جوانان به مهاجرت عمدتا تحت تاثیر دستیابی به فرصت های شغلی و تحصیلی مناسب تر است.
هدف این مقاله مطالعه مسایل اجتماعی مناطق حاشیه نشین شهر تبریز و تأثیر آن بر احساس امنیت و سایر آسیب های مرتبط با حاشیه نشینی و میزان احساس امنیت است. با به کارگیری روش پیمایش و پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات مورد نیاز از 260 فرد 15 الی 30 ساله ی محله های حاشیه نشین شهر تبریز جمع آوری گردید. در ارتباط با مسایل اجتماعی محله های حاشیه نشین، بیکاری و فقر از مسایل اقتصادی مهم و نیز اعتیاد، فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی از آسیب های اجتماعی مهم محله های مورد مطالعه است. مسایلی که با وضع اقتصادی افراد ارتباط معنی دار داشته و به دنبال خود مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیگری را دربرداشته است. روابط اجتماعی حاکم در سطح کلان شهر تبریز و آشنایی جوانان حاشیه نشین با این سبک زندگی از یک طرف و پای بندی خانواده های حاشیه نشین به آداب و رسوم سنتی مبدأ از طرف دیگر، امنیت و آرامش خانواده های حاشیه نشین را با مشکل مواجه ساخته است. اکثریت پاسخگویان احساس امنیت در محیط خانواده و نیز احساس امنیت از لحاظ فرهنگی را در سطح پایین دانسته اند. این امر نشان می دهد مسایل فرهنگی نقش به سزایی در میزان احساس امنیت افراد در مناطق حاشیه نشین دارد. با توجه و رسیدگی بیشتر به بُعد فرهنگی احساس امنیت و فراهم کردن امکانات فرهنگی بیشتر در محله ها؛ همانند کتابخانه های عمومی، فرهنگ سراها، طراحی برنامه هایی که ارزش های جدید با بار مثبت فرهنگی را به خانواده ها القاء کند، می توان میزان امنیت خاطر جوانانی که در محله های مذکور زندگی می کنند را بالا برده و از میزان تعارضات ارزشی بین نسلی به وجود آمده بین جوانان و والدین پا به سن گذاشته کاست.
رواییِ استفاده از مبانیِ نظریه گذار دوم جمعیت شناختی برای تحلیل باروری در ایران از جمله چالش های بنیادی در این زمینه است. چرا که تحلیل باروری براساس نظریه ی گذار دوم جمعیت شناختی، آینده نگری در مورد باروری را به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می دهد و نتایجی به بار می آورد که با یافته های برآمده از تحلیل های دیگر به کلی متفاوت است. از این رو، در پژوهش حاضر کوشش می شود، از دو مسیر نظری و تجربی، به پرسش هایی در این زمینه پاسخ داده شود. یافته های پژوهش، افزون براین که یکسانی بروز گذار دوم برای جمعیت های گوناگون را امری الزامی نمی یابد، حکایت از آن دارد که ایران، گذاراول جمعیت شناختی را پشت سر گذاشته است امادرمورد گذار دوم، هنوز تردید هایی وجود دارد.