فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
235 - 262
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با ثبات نسبی در سطوح مرگ ومیر و باروری، مهاجرت به یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی تبدیل شده است. بااین وجود، به دلیل نقص داده های این حوزه، شاخص های اندکی برای تعیین سطح و به دست دادن الگوهای مهاجرتی وجود دارد. جدول امید مهاجرت از تکنیک هایی است که با تکیه بر نرخ و الگوی سنی مهاجرت و مرگ ومیر شاخصی فردی از مهاجرت به دست می دهد که در پیش بینی حجم تحرکات جمعیتی کاربرد دارد. در این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 جداول امید مهاجرت شهری و روستایی بر حسب جنس و سن ساخته شد. یافته ها الگوی سنی یکسان اما میزان امید مهاجرت متفاوتی را برای دو مسیر شهری و روستایی نشان می دهند. امید مهاجرت سالانه زنان شهری با 0.61 تحرک در برابر امید مهاجرت مردان شهری با 0.63 تحرک، مهاجرت های کمتری را برای زنان نشان می دهد. امید مهاجرت سالانه روستایی در هر دو جنس پایین تر از مهاجرت های شهری است، اما هر دو این مسیرهای مهاجرت از الگوی سنی یکسانی تبعیت می کنند. با این تفاسیر باید اظهار داشت که با غالب بودن حجم مهاجرت های شهری در کشور، شاهد تداوم افزایش جمعیت شهرنشین خواهیم بود و باتوجه به اوج این مهاجرت ها در سنین جوانی و فعالیت، همچنان معظل بیکاری در شهرها باقی خواهد بود.
بررسی تأثیر انطباق فرد-محیط بر ماندگاری جمعیت مهاجر در منطقه صنعتی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن و نوسازی علاوه بر اثرات اقتصادی و اجتماعی، دارای اثرات جمعیتی قابل توجهی در مناطق صنعتی است. مهاجرت، شکل گیری جریان های مهاجرتی، پایداری و ماندگاری آنان از ابعاد مهم پویایی جمعیت در مناطق صنعتی است. هدف از مقاله پیش رو، بررسی اثرگذاری میزان انطباق مهاجران با محیط های مختلف بر ماندگاری آنان در سه دوره زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. تحقیق حاضر به روش پیمایش انجام شده و نمونه مورد مطالعه شامل 654 نفر از مهاجران در منطقه صنعتی پارس جنوبی است که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. بر اساس نتایج تحلیل های چند متغیری حاصل از رگرسیون لجستیک، عوامل اثرگذار در ماندگاری مهاجران در دوره کوتاه مدت (5 سال آینده)، شامل انطباق مهاجران با محیط طبیعی، طول مدت اقامت و شبکه است. در ماندگاری میان مدت، انطباق مهاجران با شغل، گروه کاری و وضعیت شغلی و در ماندگاری طولانی مدت، انطباق با شغل، محیط طبیعی، محیط اجتماعی و فرهنگی، تحصیلات و شبکه بیشترین تأثیر را در ماندگاری مهاجران داشته اند. بطور کلی، نتایج مطالعه نشان داد که نظریه انطباق فرد-محیط می تواند چارچوب تحلیلی مناسبی برای تبیین ماندگاری و پایداری مهاجران در منطقه صنعتی پارس جنوبی باشد.
گذار تاریخی باروری: راهنمایی برای اقتصاددانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹۷ و ۹۸
95-120
حوزههای تخصصی:
گذار تاریخی باروری نشان میدهد که باروری در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یک فرایند نزولی داشته است. این تحول اخیراً مرکز توجه محاسبه رشد اقتصادی بلند مدت قرار گرفته است. قبل از این مرحله، هر زن بطور متوسط، هشت فرزند داشت و کشش باروری نسبت به درآمد مثبت بود. امروزه خیلی از زنان حتی یک فرزند نیز ندارند و کشش باروری نسبت به درآمد، صفر یا حتی منفی است. این مقاله مطالعات و پیشنهادهایی را در زمینهی گذار تاریخی باروری مورد بحث و گفتگو قرار میدهد و برآنچه که در مورد این فرآیندها پوشیده است، تمرکز میکند. در این مقاله بر روی بعضی از سوء تفاهمهای احتمالی ادبیات جمعیتشناسی تاکید شده و در مورد دستور کارهای آتی بحث شده است.
برازش الگوی سنی مهاجرت داخلی در ایران با برنامه مدل چند نمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۸)
109 - 133
حوزههای تخصصی:
الگوهای سنی یک مقیاس کلیدی برای مقایسه کردن مهاجرت های داخلی یا خارجی در بین کشورها و یا در طی زمان می باشد. میزان های مشاهده شده مهاجرتی نظم های قوی را در الگوهای سنی نشان می دهد. این نظم ها را می توان به وسیله توابع ریاضی که به عنوان برنامه مدل های مهاجرتی چندنمایی شناخته شده است نشان داد. مدل های چند نمایی روشی برای هموار کردن الگوهای سنی، اصلاح داده های گمشده و مقایسه الگوهای سنی مهاجرت می باشند. در سرشماری های صورت گرفته در ایران، سؤالات مهاجرت وجود داشته و فهم قابل توجهی را از الگوهای مهاجرت و حجم تحرکات جمعیتی در کشور به دست داده است. ولی این داده ها از لحاظ سن با خطا مواجه بوده و الگوی سنی مناسبی برای مهاجران از این طریق قابل ترسیم نیست. مقاله حاضر با استفاده از سیستم مدل های چندنمایی، طراحی شده به وسیله راجرز و کاسترو (1981)، به بررسی الگوهای سنی و جنسی مهاجرت در کشور پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد مدل 7 پارامتری منطبق بر الگوی سنی مهاجرت داخلی ایران بوده است و الگوی سنی مهاجرت داخلی ایران شبیه به مدل استاندارد می باشد که در نهایت الگوی برآوردشده مهاجرت در سنین منفرد و به تفکیک جنس برای استفاده محققان ارائه شده است.
ارزیابی گزارش سن و جنس در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰۱ و ۱۰۲
۳-۲۰
حوزههای تخصصی:
ارزیابی گزارش سن و جنس فعالیتی است با هدف تشخیص انواع خطا و اندازه گیری میزان خطاهای وارد شده در اندازه گیری سن و جنس در افراد جمعیت. از آنجا که دو صفت سن و جنس از بنیادی ترین صفات در سرشماری ها و آمارگیری های جمعیت هستند، ارزیابی گزارش سن و جنس، از اقدامات مهمی است که انجام آن در نخستین گام تحلیل جمعیت، ضروری است. مقاله حاضر با بررسی این خطاها با استفاده از روش های جمعیت شناختی، بهبود مداوم و مستمرگزارش سن و جنس در سرشماری های ایران را نشان می دهد. کیفیت گزارش سن و جنس در سرشماری 1395 در وضعیتی نزدیک به سرشماری 1390 و بسیار بهتر از سرشماری های 1385 و قبل از آن بوده است. کاهش فاصله زنان و مردان و بهبود گزارش سن و جنس در مناطق روستایی، به خوبی در یافته های این بررسی مشهود است؛ هرچند که گزارش سن در مناطق روستایی، هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله اندکی دارد
تحلیل جمعیت شناختی نیازها و اولویت زندگی جمعیت معلولان در ایران طی سالهای1398-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۳-۲۰
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جمعیت شناختی نیازها و اولویت زندگی جمعیت معلولان در ایران طی سالهای1380-1398 است. این پژوهش یک مطالعه کیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این مطالعه پایان نامه های دانشجویی و مقالات علمی - پژوهشی در رابطه با مسائل و نیازهای جمعیت معلولان می باشد که از سایتهایSID جهاد دانشگاهی، Magiran.com، Noormags.ir و Ensani.ir استفاده شده است. یکی از روش های این تحقیق، روش مطالعه کتابخانه ای بوده است. با استفاده از این روش، کلیه پایان نامه ها مرور شده است و بخش های لازم فیش برداری گردید. براساس مرور نظام مند 11 پایان نامه و 49 مقاله علمی- تحقیقی و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA ، تحلیل های لازم انجام شد. نیازهای تحقیقات مورد بررسی، به پنج دسته نیازهای فرهنگی، نیازهای روانی، نیازهای اجتماعی و نیازهای اقتصادی و درمانی تقسیم شده اند که در این میان سه مورد از سایرین پرتکرارتر هستند. این نیازها عبارتند از: 1. نیازهای اجتماعی 2. نیازهای روانی3. نیازهای درمانی و در قسمت چارچوب نظری از " نظریه کیفیت زندگی "،" نظریه معلولیت" ، " نظریه حمایت اجتماعی" بیشتر استفاده شده است. در روش شناسی تحقیق ها، روش توصیفی بیشترین کاربرد را داشته و پس از آن از روش پیمایشی استفاده کرده اند و بیشتر تحقیقات صورت گرفته به صورت کمی بوده و استفاده از روش های کیفی و سایر پژوهش ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از تحقیق های موجود، یافته های زیر استخراج شد: 1. نامناسب بودن امکانات شهرسازی برای معلولین2. ضعف خدمات و فضاهای اجتماعی، آموزش، اشتغال، برابری فرصتها، منابع اقتصادی و ازدواج 3. اثر مثبت فعالیت بدنی و ورزش بر افزایش کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و کاهش افسردگی معلولین.
سیاست فرهنگی و حقوق بشر مهاجران افغانستانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
195 - 229
حوزههای تخصصی:
اتخاذ سیاست های فرهنگی در مواجهه با مهاجران خارجی، پیش از هر چیز تصویری است که سیاست گذاران از «خودی» و «بیگانه» ارائه می دهند. سیاستگذاری برای حقوق بشر این مهاجران نیز بر همین تصور از خودی و بیگانه مبتنی است. در پی اشغال کشور افغانستان توسط شوروی سابق و پس از آن بروز جنگ داخلی در این کشور، چگونگی مواجهه با بحران مهاجرت افغانستانی ها به ایران بارها طی چهار دهه گذشته در نهادهای سیاستگذاری کشور مورد توجه قرار گرفته است. کمیساریای عالی امور پناهندگان ملل متحد، تعامل ایران با مهاجران افغانستانی در این مدت را نمونه ای موفق از میزبانی جمعیت بزرگ پناهجویان معرفی کرده است. تحقیق حاضر، به عنوان یک «تحلیل سیاست»، با هدف بررسی سیاست های فرهنگی تضمین کننده حقوق انسانی مهاجران افغانستانی در ایران و با اتخاذ روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به بررسی مذاکرات مجلس شورای اسلامی، بیانات امام خمینی و برخی از مسئولین در مورد مهاجران افغانستانی پرداخته است. طبق نتایج به دست آمده، سیاست کلان فرهنگی کشور عمدتاً جهان گرای اسلامی و به دور از مؤلفه های ملی گرایی بوده است؛ لذا مهاجران افغانستانی به عنوان برادران مسلمان مورد استقبال قرار گرفته اند. تنها در مقاطعی که گفتمان های توسعه گرایی و جهان گرایی لیبرال قدرت نسبی را در اختیار داشته اند برخی مطالبات ملی گرایانه، محدودیت هایی را برای این مهاجران ایجاد نموده است.
ارزیابی و تصحیح آمارهای جمعیتی شهرستان گنبدکاووس در سال های 1385 و 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۳۹-۶۸
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، بررسی و ارزیابی صحت داده های جمعیتی در دو سرشماری شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان در سال های 1385 و 1395 و همچنین اصلاح و هموار سازی گزارش سن در این دو سرشماری مطمح نظر بوده است. برای ارزیابی داده های جمعیتی، از تعدادی از روش های غیرمستقیم مانند مقایسه میان رشد جمعیت، نسبت سنی، نسبت جنسی، نسبت بازماندگی، شاخص ویپل، شاخص مایرز و شاخص تلفیقی سازمان ملل متحد استفاده شده است. عدد بدست آمده برای شاخص ویپل در سال 1385، برابر با 65/ 107 است که نشان میدهد داده های مربوط به سن در سرشماری این سال، به لحاظ میزان گرد کردن سن به اعداد مختوم به صفر یا پنج، نسبتا دقیق بوده اند و در سال 1395، برابر با 05/104 است که بیانگر بسیار دقیق بودن داده های سنی در این سال است. عدد محاسبه شده برای شاخص مایرز در سال 1395، برابر با 33/3 می باشد که نمایانگر آن است که ترجیح رقمی چشمگیری وجود ندارد. علیرغم نتایج بدست آمده از شاخص های ویپل و مایرز، مبنی بر نبود تمایل زیاد به گرد کردن عدد سن و همچنین نبود ترجیح رقمی بالا، ارقام بدست آمده برای شاخص تلفیقی سازمان ملل در سال های 1385 و 1395، به ترتیب برابراند با 14/48 و 1/41 که نتیجه می شود که، به طور کلی کیفیت داده های سنی و جنسی در هر دو این سرشماری ها بسیار ناقص است. علت این نقص میتواند مربوط به داده های جنسی باشد و یا به علت مواردی از قبیل جابجا گزارش نمودن سن، اشتباهات پوششی و محتوایی، بیش شماری یا کم شماری باشد. همچنین برای اصلاح و همواری سازی گزارش سن از روش میانگین های متحرک برای سه سن متوالی، روش سازمان ملل و جداول اسپراگ بهره جسته ایم.
سهم ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان 34-20 ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سن ازدواج جوانان به ویژه زنان از ویژگی های بارز جامعه کنونی ایران است، که از زوایای اجتماعی و اقتصادی تبیین گردیده ولی مطالعات اندکی به تغییرات ارزشی در حوزه ازدواج پرداخته اند. سوال اساسی این است که ارزش ازدواج چه سهم و نقشی در وضعیت ازدواج زنان دارد؟ به بیان دیگر آیا ارزش ازدواج به عنوان یک متغیر می تواند در وضعیت ازدواج زنان (ازدواج کرده و ازدواج نکرده) اثرگذار باشد و این دو گروه را از هم جدا کند؟ هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان 34-20 ساله شهر تهران است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که در پاییز 1395 با استفاده پرسشنامه ساخت یافته از 630 زن نمونه جمع آوری گردید. یافته ها، حاکی از تاثیر معنا دار ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان است. به گونه ای که زنان ازدواج کرده در مقایسه با زنان ازدواج نکرده ارزش بیش تری برای ازدواج قائل هستند. با این حال با کنترل ویژگی های فردی از جمله سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و دینداری این رابطه دستخوش تغییر می گردد، به گونه ای که با توجه به سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال و سطح دینداری زنان، ارزش ازدواج آنان متفاوت می گردد. بنابراین در چرایی وضعیت ازدواج زنان مجموعه ای از عوامل ارزشی و ویژگی های فردی دخیل هستند. نتیجه سیاستی مقاله این است که در تدوین و اعمال سیاست های تسهیل ازدواج توجه به ویژگی های فردی افراد امری ضروری است.
ارزیابی پیامدهای جمعیتی و اجتماعی اقتصادی تخریب محیط زیست دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
129 - 150
حوزههای تخصصی:
موضوع مطالعه ی حاضر ارزیابی پیامدهای جمعیتی و اجتماعی اقتصادی تخریب محیط زیست دریاچه ی ارومیه است. هدف اصلی این مطالعه بررسی و ارزیابی آن دسته از پیامدهایی است که خشک شدن دریاچه ی ارومیه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی برای ساکنین پیرامون این دریاچه به همراه داشته است. رویکرد روش شناختی این مطالعه از نوع ترکیبی است و در آن از تکنیک های گوناگون پیمایش، مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. حوزه ی اصلی مورد مطالعه، مناطق جنوب، غرب و شمال غربی دریاچه ارومیه بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که تحولات ناگوار این دریاچه پیامدهایی از قبیل شور شدن منابع آب زیرزمینی، افول زندگی زراعی، فقر مزمن و تدریجی، بیکاری و مهاجرت، مسائل سلامت جمعیت و... را به همراه داشته است.
سطوح و روندهای طول دوره کاری و عوامل مؤثر بر آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مرحله پساگذار، کاهش باروری تدریجاً نرخ رشد جمعیت در سن کار را کاهش می دهد، کاهش یا حتی ثبات طول دوره کار می تواند برای اقتصادها نامطلوب باشد. بنابراین، شناسایی عوامل تعیین کننده ورود و خروج و طول دوره کار می تواند به دور کردن اقتصادهای در حال گذار به اقتصاد سالخورده از این شرایط نامطلوب کمک کند. لذا، هدف این پژوهش، ارائه تصویری از شرایط و وضعیت ورود و خروج نیروی کار از بازار و شناسایی عمده ترین عوامل تعیین کننده متوسط طول دوره کار در ایران است. بدین منظور، سن ورود به/خروج از بازار کار با استفاده از داده های مقطعی سرشماری های 1355 تا 1395 محاسبه شد. علاوه بر این، متوسط سالانه شاخص های مقدار دستمزد، سطح تحصیلات، حقوق بازنشستگی، امید زندگی و شمار فرزندان برای دوره 1365- 1395 به صورت سالانه با استفاده از داده های سری زمانی و برآورد مدل با روش حداقل مربعات معمولی تخمین زده شدند. نتایج نشان دادند که میانگین سن تحصیلات مهمترین عاملی است که بر سن ورود مردان به بازار کار و تأخیر در آن اثر داشته است. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که وضعیت و شرایط بازار کار خلاف جهت تغییرات جمعیتی- اجتماعی و ناهمسو با بهره مندی از امتیازات اقتصادی تغییرات جمعیتی است.
ارزش کودکان و رفتار باروری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه ارزش کودکان و رفتار باروری پرداخته است. داده های تحقیق با استفاده از روش پیمایش و نمونه ای شامل 406 نفر از زنان 15-49 ساله همسردار شهر شیراز جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که عواملی چون سن ازدواج، تحصیلات پاسخگو و همسر رابطه معکوس با ارزش فرزند، باروری واقعی و ایده آل دارند. با افزایش عواملی مانند سن زن، مدت ازدواج و اجتناب از تک فرزندی، تعداد فرزند زنده به دنیا آمده و تعداد مطلوب فرزند و ارزش فرزند افزایش می یابد. ارزش فرزند در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و مذهبی با باروری واقعی و ابعاد اقتصادی و مذهبی با باروری ایده آل رابطه معنی دار و مستقیم دارند. تحلیل رگرسیون چند متغیره به تفکیک متغیرهای جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی و ارزش فرزند نشان داده که متغیرهای مدت ازدواج، محل تولد، سن ازدواج پاسخگو، تحصیلات پاسخگو، تمایل به ترکیب جنسی فرزندان، فواید اجتماعی و اقتصادی و هزینه های اجتماعی فرزند قادر به تبیین تغییرات باروری واقعی می باشند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره بیان گر آن است که مدت ازدواج، اجتناب از تک فرزندی، تمایل به ترکیب جنسی فرزندان و فواید اقتصادی، تغییرات باروری ایده آل را تبیین می کنند.
ضرورت اجرای ملاحظات ارگونومیک برای سالمندان در بیمارستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰۱ و ۱۰۲
۸۵-۹۴
حوزههای تخصصی:
ارگونومی، بطورخلاصه علم متناسب سازی کار برای نیروی کار با هدف کسب حداکثر بهره وری، امنیت، آسایش و رضایت تعریف می شود. مسلماً کار در دیگر مکان ها و توسط افرادی غیر از کارگران نیز انجام می پذیرد. بنابراین متناسب سازی مکانی مانند بیمارستان و برای افرادی مانند سالمندان که با انواع ناتوانی ها و محدودیت ها روبرو هستند، امری بدیهی و ضروری است. با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمند در کشور و از سویی حجم بالای مراجعه این گروه سنی به بیمارستان ها و مراکز درمانی، این مقاله بر آن است، با معرفی ناتوانی های این گروه و ارائه برخی ملاحظات ارگونومیک، درصدد کاستن از مشکلات آنان است. بطور قطع، اجرای توصیه های ارگونومیک، برای سالمندان در بیمارستان ها و دیگر مراکز درمانی قادر به ارتقاء ایمنی، آسایش، استقلال، رضایت و آسایش آنان خواهد شد.
بررسی عوامل مؤثر بر تغییر انتخاب نام در شهر اصفهان با تأکید بر طبقات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۹۵ و ۹۶
71-83
حوزههای تخصصی:
روند تغییر و تحول نام های افراد، می تواند نشان دهنده فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در نظام اجتماعی باشد.فرایند تغییرات باعث شده است، تغییراتی در فرهنگ نام و نام گزینی رخ دهد که در شهر اصفهان نیز این پدیده تأثیر گذاشته و منطقه مناسبی جهت بررسی این تحولات می باشد. جامعه آماری این تحقیق، رئیس خانواده که در سه ماهه اول سال 1394 صاحب فرزند شده اند،می باشد. تعداد کل این افراد 3015 نفر می باشد.برای به دست آوردن نمونه معرف، از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 340 نفر می باشد، روایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و نتیجه78/0 بود. ضریب سایر طیف ها نیز درمجموع بالاتر از 70/0 بوده است.یافته های تحقیق نشانگر رابطه معنادار بین متغیرهای نگرش های مذهبی، رسانه های جمعی جدید، گسترش تحصیلات، گسترش مد اجتماعی، پایگاه اقتصادی خانواده، اشتغال مادر، گسترش فرهنگ غربی، دوره های تاریخی (انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات) با تغییر گرایش انتخاب نام فرزندان در طبقات و گروه های اجتماعی است.
نگرش به طلاق و تعیین کننده های آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴)
193 - 225
حوزههای تخصصی:
مطابق تئوری گذار دوم جمعیت شناختی، تحولات وسیع و عمیق الگوهای مرتبط با شکل بندی خانواده، از جمله روندهای فزاینده طلاق بعنوان ویژگی های بنیادین خانواده ی معاصر و جمعیت شناسی نوین محسوب می شوند. در همین چارچوب، تحقیق حاضر به بررسی برخی از مهمترین الگوها و تعیین کننده های نگرش به طلاق پرداخته است. جمعیت نمونه تحقیق را 2787 نفر زنان و مردان 15 سال به بالای نقاط شهری و نقاط روستایی شهرستان های اهواز، بابلسر، بجنورد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهند. یافته ها نشان داد که درحدود یک سوم افراد مورد مطالعه دارای نگرش مثبت به طلاق هستند و این الگوی کلی نیز بطور معنی داری، تحت تأثیر تعیین کننده های سه گانه اعم از متغیرهای جمعیت شناختی (مانند: سن، جنس، محل سکونت، تحصیلات)، متغیرهای مرتبط با نقش های جنسیتی و متغیرهای مرتبط با دینداری است. در مجموع، یافته های این تحقیق را می توان درچارچوب تئوری های نوگرایی و تغییرات بنیادین در نظام ارزش های جامعه تبیین کرد؛ بدین معنا که نگرش به طلاق بطور مستقیم و مثبت تحت تأثیر رویکردهای نوگرایانه و لیبرالی است.
تفاوت ها و ترجیحات نسلی در فرزندآوری (نظرها و نگرش ها): مطالعه موردی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی تفاوت های نگرشی دو نسل نسبت به فرزندآوری و براساس مطالعه موردی دختران دوره پیش دانشگاهی و مادران شان در ساری به انجام رسیده است. هدف اصلی پژوهش، پی بردن به عواملی است که بر نگرش مادران و دختران نسبت به فرزندآوری موثرند. در این تحقیق، ضمن مرور دیدگاههای نظری کلاسیک و اخیر، در سطح نظری چهار مولفه مستقل شامل الزام اخلاقی (از نظریه جان سایمون) و تلقی از فرزند (از رژیمهای جمعیتی) و اعتقاد به برابری جنسی (از نظریه برابری جنسیتی مک دونالد) و میل به پیشرفت (از نظریه ارتقاء اجتماعی) بیان شده و روابط مفروض با مولفه تلقی از فرزندآوری به مثابه متغیر وابسته پیش بینی گردیدند. عملیات میدانی با روش پیمایشی در 360 واحد نمونه ایی اجرا شد. برای بررسی تفاوت نگرش مادران و دختران از آزمون های رتبه ایی و یو من-وایتنی، و نیز از تحلیل چندمتغیری استفاده شد. نتایج تحقیق تفاوت بین مادران و دختران را در ارتباط با معرف ها و مولفه تلقی از فرزندآوری نمایان ساخت و تاثیر هر یک از متغیرهای مستقل: الزام اخلاقی، اعتقاد به برابری جنسی، میل به پیشرفت، تلقی از فرزند، بر متغیر وابسته: نگرش مادران و دختران نسبت به فرزندآوری را تایید کرد. گرایش به فرزند کمتر از سطح جانشینی، تلقی هزینه ایی از بچه آوری، میل به ارتقاء پایگاهی، نیل به رفاه فردی و برابری جنسیتی نیز رابطه معناداری را با متغیر وابسته نشان دادند.
خوانش مهاجران افغانستانی ساکن ایران از بازنمایی آن ها در تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه خوانش مخاطبان مهاجر افغانستانی ساکن ایران از برنامه های تلویزیون جمهوری اسلامی ایران درباره افغانستان و مهاجران افغانستانی است. برای این منظور از رویکرد تحلیل دریافت بهره گرفته شده است. روش پژوهش، کیفی است و داده های تحقیق ضمن مصاحبه عمیق با 18 نفر از مهاجران افغانستانی گردآوری شده است. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، مهاجران از نحوه بازنمایی تلویزیون ایران از آنها تا دهه 1390 رضایت نداشته اند. در خوانش مقاومتی مصاحبه شوندگان از برنامه های مذکور، افغانستان و مهاجران افغانستانی همچنان در اغلب برنامه های تلویزیونی، به ویژه در اخبار و سریال ها بازنمایی منفی می شوند که از نظر آنها بسیار ناخوشایند است. همچنین بر اساس خوانش مذاکره ای مصاحبه شوندگان، مهاجران افغانستانی در تلویزیون ایران تا پیش از دهه 1390، کژنمایی یا کم نمایی شده است، اما در دهه اخیر، به دلیل تمرکز تلویزیون ایران در دهه 1390 بر گردان فاطمیون متشکل از مهاجران افغانستانی و نیز افزایش مهاجرت قشر تحصیل کرده افغانستانی به اروپا، در کنار افزایش تنوع و تعداد رسانه ها به ویژه رسانه های اجتماعی، بازنمایی منفی صورت گرفته از آنها در تلویزیون ایران روند معکوسی یافته و تصویر افغانستانی ها بهبود یافته است. همچنین، یافته ها از عدم رضایت نسبی مهاجران افغانستانی از برخی برنامه های تلویزیون ایران در مورد افغانستان و مهاجران افغانستانی، به ویژه اخبار و سریال های تلویزیونی حکایت دارد.
بررسی رابطه دینداری و قصد باروری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با کاهش باروری در دهه های اخیر و همزمانی آن با برخی تغییرات در دینداری، این مقاله به بررسی رابطه دینداری و تعداد فرزندان قصد شده می پردازد. داده ها برگرفته از پیمایش سبک زندگی متاهلین در شهر تهران است که در سال 1394 انجام شده است. در این مقاله نمونه شامل 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بوده، می باشد. یافته ها نشان می دهد قصد فرزندآوری در شهر تهران عمومیت بالایی دارد. حدود 4 درصد قصد بی فرزندی دارند که تنها 5/16 درصد از افراد بدون فرزند را شامل می شود. همچنین 3/67 درصد از افراد قصد داشتن بیش از دو فرزند دارند، در حالی که تعداد افرادی که 2 فرزند یا بیشتر دارند، 6/47 درصد است. گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و حدود 65 درصد افراد دینداری متوسط و بالاتر دارند. تحلیل های چند متغیره نشان می دهد قصد باروری متأثر از دینداری بوده و این تأثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی همچنان پابرجاست. همچنین اگرچه زنان دیندارتر از مردان هستند، قصد باروری در زنان و مردان تقریبا با شدت یکسان متأثر از دینداری است.
الگوها و تعیین کننده های ترجیح جنسیتی در شهرستان نکا، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با ترجیح جنسیتی مورد مطالعه قرار می گیرد. واکاوی ادبیات تحقیق مؤید آن است که اولا، پدیده ترجیح جنسیتی نه تنها با حاملگی های ناخواسته و تمایلات باروری مرتبط است، بلکه پیامدهای جمعیت شناختی دیگری مانند افزایش مرگ ومیر مادری را نیز سبب می شود. ثانیا، الگوی "فرزندآوری منبعث از ترجیح جنسیتی" هنوز هم در برخی از جوامع در جهان وجود دارد. یافته های مقاله، مبتنی بر پیمایشی است که نمونه آن را 743 نفر از زنان 15 -49 ساله همسردار ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان نکا در استان مازندران تشکیل می دهند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق مبین آن است که علیرغم کاهش باروری به زیر سطح جانشینی در استان مازندران طی سالیان اخیر، ترجیح جنسیتی مبتنی بر فرزند پسر در بستر اجتماعی تحت مطالعه، همچنان رایج و متداول است. مطابق یافته ها، تعیین کننده های اصلی تمایل به فرزندآوری عبارتند از: سن، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان موجود و ترکیب جنسیتی مطلوب فرزندان. علاوه بر این، هم تمایلات فرزندآوری و هم ترجیحات جنسیتی به طور معنی داری تحت تاثیر متغیرهای نگرشی به ویژه نگرش به ارزش فرزند و نگرش به نقش های جنسیتی قرار دارند
آزمون مدل نظری-مفهومی هم افزایی عقلانیت اقتصادی و اجتماعی در کنش فرزندآوری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد راست آزمایی مدل نظری-مفهومی هم افزایی عقلانیت اقتصادی و اجتماعی در کنش فرزندآوری پایین است. این مطالعه در سال 1395 و در بین زنان و مردان متأهل تهرانی انجام شد. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ای طبقه بندی،1200 نمونه تعیین شد. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، بخت قصد فرزندآوری افرادی که در مناطق نیمه برخوردار زندگی می کنند نسبت به کسانی که در مناطق کم برخوردار زندگی می کنند (537/0)، و افرادی که دارای سطح تحصیلی دیپلم و فوق دیپلم هستند نسبت به افراد با سطح تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر (177/0) کمتر است. افراد با هزینه خانوار کمتر از 2 میلیون تومان نسبت به افراد با هزینه خانوار بیش از 5/3 میلیون تومان بخت قصد فرزندآوری بیشتری دارند (237/3). با افزایش امتیاز عامل تغییر هویت والدینی (563/0)، ارزش منفی فرزند (693/0)، اجتناب از تعهدات بلند مدت (544/0) و ناامنی اقتصادی (703/0) بخت فرزندآوری کاهش می یابد. در میان عوامل فوق، عامل اجتناب از تعهدات بلند مدت با ضریب 608/0- بیشترین تأثیر و عامل احساس ناامنی اقتصادی با ضریب 352/0- کمترین تأثیر را بر قصد فرزندآوری دارد. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران ضمن توجه به تغییرات ارزشی و نگرشیِ جامعه بر مکانیسم هایی تأکید کنند که منجر به برقراری تعادل در شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه می شوند.