فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
17 - 36
حوزههای تخصصی:
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریه خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر می کوشد تا در روند نظم سازمان یافته خود به این مسئله اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئله تجدد امثال ، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشه ای ترین و اساسی ترین تفاوت ها کدام است؟ فرضیه تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوت هایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای اراده الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همه موجودات، عمومیت قائل شده اند در عین حال، تجدد امثال را در اجسام و انواع جواهر جایز نمی شمارند و این قاعده را تنها در باره اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئله دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز می شود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمده اشاعره و مولانا در مسئله مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نموده ایم.
تحلیل انتقادی آراء ابن تیمیه بر انگاره عرفانی «اعیان ثابته»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
147 - 170
حوزههای تخصصی:
از منظر ابن تیمیه، اعیان ثابته را باید یکی از ارکان مهم نظریه وحدت وجود دانست. او بر این باور است که ثبوت معدوم و شیء دانستن آن از سوی ابن عربی، کفرآمیز و بدتر از نظریه ثابتات ازلی معتزله است. مقاله پیش رو که با شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی سخنان ابن تیمیه پرداخته است، می کوشد تا به تبیین این دیدگاه بپردازد و آراء وی را تحلیل و بررسی کند. ابن تیمیه را می توان در یک نظر کم بهره از علم عرفان و اصطلاحات آن دانست؛ چرا که در سرتاسر آثار خود با ذهنی تحصُّلی و مادی گرایانه و نیز بدون توجه به زبان و اصطلاحات رایج عرفانی به نقد اصول و مبانی آن پرداخته است. اعیان ثابته در منظومه فکری ابن عربی، در حضرت علمی(تعین ثانی) حق تعالی، دارای شیئیت ثبوتی است نه شیئیت وجودی و با تجلی أسماء و صفات الهی مستقیم مرتبط است. براین اساس وی معتقد است، اسمای الهی از مسیر اعیان ثابته ظهور می یابند و اعیان خارجی مظاهر و آثار وجودی اعیان ثابته اند؛ بنابراین باید گفت: نه اشکالات ثابتات ازلی دامن گیر این نظریه است و نه انتقادات ابن تیمیه. ریشه إشکال نقدهای ابن تیمیه در مبانی هستی شناسی و معرفت شناختی او دارد.
بازخوانی شادی و غم با تأکید بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
27 - 44
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، دغدغهی نیکبختی و رسیدن به سعادت، و در مقابل، رستن از شقاوت، از دلمشغولیهای اصلی هر انسانی در طول حیاتش به شمار میرود. حقایقی چون شادی و غم را نیز باید از بیموامیدهای مهمی دانست که در ارتباطی تنگاتنگ با سعادت و شقاوت، حیات انسانی را تحتتأثیر خود قرار میدهد. در تاریخ فلسفه، حکیمی چون صدرالمتألهین، با مبانی نظری اصیل و عمیق خود، در تبیین این مسأله کمک شایانی کرده است. او با پردهبرداری از سرشت شادی و غم، اقسام غم و شادی و نیز مصداق واقعی آنها، گام بلندی در عمقبخشی به مفهوم معنای زندگی در انسان برداشته است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که با تأکید بر اندیشههای صدرالمتألهین، چه تحلیلی از دو مفهوم شادی و غم میتوان به دست داد؟ نگارنده در رویآوردی توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیده که صدرا در ضمن تقسیم شادی و غم به چهار دستهی حسی و خیالی و وهمی و عقلی، شادیِ حاصل از لذت عقلی را کاملترین شادی و در مقابل، غم حاصل از فقدان آن را حزنانگیزترین نوع غم در انسان میداند.
فیاض لاهیجی و قرائتی متفاوت از نظریه صور مرتسمه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم الهی به مخلوقات پیش از خلقت آن ها، یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات درباب صفات خداوند متعال محسوب می شود که درباره آن، نظرات گوناگونی مطرح شده است. یکی از معروف ترین این نظریات، نظریه صور مرتسمه ابن سیناست که در این مقاله، قرائت محقق لاهیجی از آن را بررسی و تحلیل می کنیم. محقق لاهیجی، ابتدا قرائت مشهور ابن سینا درباره صور مرتسمه را پذیرفته است که بنابر این قول، خداوند متعال قبل از آفرینش اشیا، به آن ها به واسطه صور مرتسمه ای علم دارد که قائم به ذات الهی هستند و این علم، فعلی و از لوازم ذات است. فلاسفه و متکلمین اسلامی پس از بوعلی سینا بر این نظر، انتقادات مختلفی وارد کرده اند؛ لذا محقق لاهیجی قرائتی متفاوت را درباره نظریه صور مرتسمه به دست داده است تا از اشکالات این نظریه رهایی یابد. به عقیده وی علم اجمالی، عین علم تفصیلی است و این تفصیل در تحلیل ذهن آدمی ریشه دارد؛ وگرنه علم خداوند متعال، عین ذات وی و ازنوع واحد و بسیط است و به همین جهت، قرائت متفاوت محقق لاهیجی به نظریه علم اجمالی درعین علم تفصیلی ملاصدرا نزدیک می شود.
بررسی رابطه معناشناسی، وجودشناسی و معرفت شناسی ایمان در عمل اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۱۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
ایمان عاملی ا ست که در یک مکتب اخلاقی دینی، نقش مهمی در بستر سازی عناصر آن ایفا می کند. عمل اخلاقی به عنوان یک سنجه مهم در فاعل اخلاقی نیز از این تاثیر مبرا نیست. علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف اخلاق معاصر در حوزه دین در خصوص کارکرد ایمان در عمل اخلاقی دارای نظرات بنیادی است. لذا مسئله نوشتار حاضر بررسی دیدگاه ایشان از منظر معنایی، وجودی و معرفتی ایمان در عمل اخلاقی، با روش توصیفی تحلیلی است. در نهایت یافته ها حاکی از آن است که ایمان، مهم ترین عامل در معنا و وجود می باشد، البته به نحو اقتضاء نه لزوم. نقش معرفتی ایمان در عمل اخلاقی در نظر علامه از دو بعد قابل بررسی و تحلیل است. از جنبه دیگر با توجه به تشکیکی بودن ایمان، نقش معرفتی اش در عمل ذو مراتب خواهد بود و ایمان در این بعد، نافی شکاف بین معرفت و عمل نیز می باشد.
«مشق مرگ»؛ قرابت مضمونی و بیانی سهروردی و افلاطون در باب مسئله تجرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
فلسفه سهروردی در وجوه گوناگون، تصریح بر پیوند میان فلسفه افلاطونی و حکمت اشراقی دارد. یکی از این وجوه، ناظر به مسئله تجرید است. مقام افلاطون در فلسفه سهروردی ذیل عنوان کسی که به «ملکه مرگ» یا توانایی انسلاخ نفس از بدن و دنیا دست یافته است، شناخته می شود که در عین اشاره به بلندترین پایه در حکمت به عنوان سلوک معنوی، بیان دیگری نیز از ضرورت تجرید در این نحوه از فلسفه است و از همین رو نیز یادآور «مشق مرگ» در افلاطون است. تجرید اشراقی یا مشق مرگ افلاطونی، یکی از مهم ترین وجوه تربیت راستین فلسفی، دو مرحله دارد؛ یکی روی گردانی نفس از عالم طبیعت با ضبط و مهار قوای ادراکی و تحریکی و دیگری روی آوردن نفس به عالم خاص خویش (وطن اصلی) ازطریق توجه به حقایق متعالی. غایت تجرید، مشاهده انوار قدسی یا خود زیبایی محض است که سبب می شود نفس از صفات خلقی پاک شود و در قالب زایش فضیلت های راستین، آئینه صفات ربوبی شود. بیان این سنخ مضامین بلند معنوی گریزی از زبان رمزی تمثیلی ندارد؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر، تلاش شده است با تمرکز بر متون اصلی و به روش تحلیل متن و تطبیق مفاهیم و تعابیر و نیز با واکاوی رمز سمبول هایی که در نظر سهروردی و افلاطون، ناظر به مضمون تجرید آمده اند، وحدت محتوایی و روشی این دو حکیم دراین باره به دست آید.
واکاوی در انگاره رویارویی دین و علم درمسئله کرونا بر اساس آموزه های قرآن وحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه الهیات وعلوم تجربی موضوعی است که تاریخی به درازنای پیدایش هردوحوزه دارد. درین روند عده ای با جانبداری ازدین، ارزندگی دانش بشری را تنها در هماهنگی آن بادین می پندارند. ازسوی دیگر برخی با انحصار روشهای شناخت در علوم تجربی آزمون پذیر،آموزه های دینی را فاقد اعتبار خردپذیر میدانند. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانهای، برآن است تا در گام اول، رابطه میان علم ودین را براساس تعریف برگزیده از گستره آنها بازشناسد. و پس از آن به دیدگاه الهیات شیعی پیرامون بیماری های همه گیر و راهکارهای برون رفت ومحدودیت آن بپردازد. بر اساس یافته این نوشتار، تنگاره تعارض تنها میان معرفت دینی و معرفت علمی متصور خواهد بود نه ذات دین و علم. هم چنین بر اساس الهیات شیعی، نظام وقوع رخدادهای هستی بر قوانین ثابتی بنا نهاده شده که توسط اسباب مادی و معنوی به ثمر می نشینند. ازینرو روشهای مواجهه با پدیده ها از منظر آموزه های شیعی، به دو رده توصیه های خرد محور و راهکارهای معنوی افراز می گردد. نتیجه اینکه، مجموعه این روشها، بر نقش هم افزایی معرفت دینی با شناخت تجربی در بهبود زیست آدمی رهنمون هستند.
تبیین عرفانی ارتباط ولایت با باورهای کلامی از منظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
77 - 98
حوزههای تخصصی:
کانونی ترین مقوله ی مطرح در عرفان امام خمینی (ره) ولایت است، ولایت روح و جان مایه ی عرفان ناب اسلامی وحقیقت ورود به دارالسلام معرفت های باطنی و داراللقای توحید شهودی و کشفی است که با عنصر ایمان که فراگیرترین شأن سالک است، همسویی و توازی و حتی اتحاد دارد. کیفیت این رابطه یکی از مسائل مهم تحلیل های عرفانی اهل نظر است و می توان بازخوانی و تبیین آن را در قواره ی یک مسأله ی مهم پژوهشی واکاوی است. مقاله ی حاضر با هدف مداقه و تبیین این ترابط و همسویی، تلاش کرده است با روش توصیفی-تحلیلی، متون و معارف در این زمینه را بررسی کند. یافته های تحقیق از آن حاکی است که در میان عارفانی که به بحث ولایت پرداخته اند، امام خمینی(ره) در تبیین رابطه ی میان ولایت عرفانی با ایمان به توحید، نبوت و امامت، توفیق شایانی داشته است. درواقع جهان بینی عرفانی امام خمینی (ره) تبیینی عرفانی از ایمان به مقوله های به ظاهر کلامی به دست می دهد که جای تأمل دارد.
نگرش هرمنوتیکی میبدی و گنابادی به داستان حضرت آدم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
127 - 142
حوزههای تخصصی:
بعضی از متشابهات در عناصر و اجزای داستان حضرت آدم(ع) راجع به عصیان آدم، رابطه هبوط آدم با خلافت او، پیمان الهی و اسماء الهی است. پرسشهای مطرحشده در زمینه کشف حقیقت این عناصر متشابه در ذهن مخاطب و برداشتها و تأویلهای ارائهشده، ضرورت واکاوی هرمنوتیکی این موضوع را آشکار میکند. میبدی و گنابادی با رویکرد عرفانی از مضامین متشابه، نمادین و رمزگونه داستان آدم رمزگشایی کردهاند؛ ولی واکاوی هرمنوتیک سنّتی یا مدرن در متن هر مفسّر درخور تأمل است. علت انتخاب این دو تفسیر برای این پژوهش این است که هر دو با تأکید بر شیوه تفسیر عرفانی و با بهرهگرفتن از زبان رمزی به روشنگری عناصر مبهم این داستان مبادرت ورزیدهاند و اصولاً میان درک مفاهیم متافیزیک و انتزاعی و تفسیر عرفانی که زبان رمزی و ادبی دارد، سنخیّت بیشتری وجود دارد. از منظر هرمنوتیکی، میبدی و گنابادی ضمن بیان معانی متعدّد اسماء و کلمات الهی، با بیان ژرفناکی و اسرارآمیزبودن آنها راه مخاطبان را برای ارائه تأویلهای دیگر فراهم کردهاند و بر مبنای هرمنوتیک مدرن، دستیابی به معانی نهایی را غیرممکن میدانند؛ هرچند بهصراحت این موضوع را بیان نکردهاند. گنابادی در تفسیر عرفانی متشابهات داستان آدم(ع)، بیشتر با رویکردی اجتهادی و استدلالی و میبدی با رویکردی ذوقی و با لحنی عارفانه و عاشقانه ورود پیدا میکنند. این پژوهش به شیوه تحلیل کیفی محتوای متن به سامان رسیده است.
معقول ثانی فلسفی ازدیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
93 - 102
حوزههای تخصصی:
معقولات که از نوع مفاهیم کلی هستند بر سه دسته تقسیم می شوند : معقول اول ، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی .پژوهش پیش رو با روشی تحلیلی و توصیفی در آراء علامه طباطبایی به این نتیجه رهنمون شد که ایشان معقول ثانی فلسفی را به مفاهیمی که عروض آنها ذهنی و اتصافشان خارجی تعریف کرده اند و نقش علم حضوری را در دست یابی به آن بر جسته می شمارند .علامه طباطبایی مفاهیمی ؛ چون وجود ، عدم وجوب وامکان و... را از این قبیل می دانند .ایشان برخی از مفاهیم را به صراحت از معقولات ثانیه بر شمر ده اند ؛ولی بر خی مفاهیم را هر چندتصریح به معقول ثانی بودن آن نکرده اند یا حتی تصریح به معقول اول بودن کرده اند ؛اما با توجه به مبانی ایشان می توان از این دسته به حساب آورد. از دیدگاه علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی ویژگی های متعددی دارد .مهمترین ویزگی این دسته از مفاهیم انتزاع از یافته های علم حضوری می باشد
عشق زمینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق زمینی یا غیرعفیف ازجمله کیفیات نفسانی ای است که انسان ها در زندگی خویش تجریه می کنند. بررسی تحلیلی- توصیفی آرای ابن سینا نشان می دهد عشق زمینی یا شهوانی اساساً نوعی بیماری روحی- روانی است که گاه به بروز بیماری های جسمانی می انجامد. این گونه عشق درنتیجه غلبه افکار و تصورات ذهنی بر انسان عارض می شود و در آن، معشوق ممکن است هر شیء مادّی اعم از جمادات، گیاهان، حیوانات و انسان ها باشد؛ البته مهم ترین مصداق چنین علاقه ای عشق یک انسان به انسان دیگر است. راهکارهای موردنظر ابن سینا جهت درمان بیماری عشق زمینی عبارت اند از: وصال عاشق و معشوق، جلب توجه عاشق به معشوقی دیگر، و تقویت قوای جسمانی و مادّی عاشق. در روان شناسی معاصر، عشق هوسی را می توان با عشق زمینی بوعلی همایندسازی کرد.
واکاوی نظری مرتبه ادراکی تخیل و مفاهیم بنیادین مرتبط به آن از دیدگاه ملاصدرا با چشم انداز روان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
141 - 160
حوزههای تخصصی:
روان شناسی شناختی یکی از شاخه های مهم روان شناسی است که در آن به مفاهیم مهم مرتبط به ادراک، زبان، فهم و چگونگی پردازش اطلاعات می پردازد. از آنجا که ملاصدرا اندیشمندی است که نظرات بسیاری درباره انسان داشته است، بنابراین می توان به استخراج آراء وی در حوزه های مختلف روان شناسی پرداخت. در این راستا، این نوشتار به مسئله تخیل به عنوان یکی از مفاهیم مهم در روان شناسی شناختی پرداخته و نشان داده است که مفاهیم حس مشترک، خیال، واهمه، حافظه، متصرفه، متخیله و متفکره، در دستگاه ادراکی تخیل جای می گیرد و سازوکار هر یک را تعیین کرده است.
آرمان شهر در دین زرتشت و آیین کنفوسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیمان و فیلسوفان همواره درباره آرمان شهر و مؤلفه های آن بحث می کرده اند. از دغدغه های اساسی آرمان شهر این بود که جامعه آرمانی چه مؤلفه هایی دارد و چه اقداماتی باید از طرف شهریاران و شهروندان صورت گیرد تا گذاری از وضع موجود به وضع مطلوب صورت گیرد. در بین حکیمان و فیلسوفان، زرتشت و کنفوسیوس به فراخور زمان، موقعیت، مبانی سیاسی، اخلاقی و دینی درباره آرمان شهر بحث می کرده اند. مؤلفه های آرمان شهر زرتشتی خرد، اشه و قدرت شهریاری و مؤلفه های آرمان شهر کنفوسیوسی تربیت و پرورش الگوهای اخلاقی، حکومت حاکم - حکیم، رعایت اصل لی و اصلاح عناوین است. آرمان شهر زرتشتی و کنفوسیوسی در شکل گیری تدریجی، جایگاه شهریار، اشه و هماهنگی، بایسته های شاهی، عدالت شاه آرمانی و اصلاح عناوین، رابطه مردم و حکومت و جایگاه انسان در جامعه آرمانی وجه اشتراک دارند و در منشأ و منبع قدرت شهریار، موروثی بودن پادشاهی، کارکرد نظام طبقاتی و اصلاح عناوین و روش نهادینه کردن فضیلت های اخلاقی در جامعه با یکدیگر تفاوت دارند. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی تحلیلی و نظری و با هدف مقایسه آرمان شهر و مؤلفه های آن بین دین زرتشت و آیین کنفوسیوس به این سؤال پاسخ دهد که وجوه اشتراک آرمان شهر زرتشتی و آرمان شهر کنفوسیوسی چیست.
تقابل جریان رسمی مسیحیت با نهضت مونتانوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ مسیحیت، در طول سده های نخست میلادی نهضت ها و گروههای متعدد مسیحی مثل گنوسیان، آرویوسی ها، مونارخیانی ها، سابلیوسی ها و ... حضور داشتند. در همین زمان و در این «محیط فرقه ها» در فریجیه یک نوآیین مسیحی به نام مونتانوس، نهضتی را بنیان گذاری کرد که به «نبوت جدید»، «بدعت فریجیه ای ها» و «جنبش مونتانوس» معروف شد. هرچند در ابتدا بزرگان کلیسا با این نهضت چندان مخالفت نکردند، به تدریج ماهیت ضد کلیسا پیدا کرد و در تقابل با آرای نمایندگان مسیحیت رسمی قرار گرفت؛ بااین حال، جنبش مونتانوس به سرعت در آسیای صغیر گسترش یافت و تعداد زیادی ازجمله زنان را به خود جلب کرد. در نوشتار حاضر، با استفاده از منابع معتبر - که عمدتاً به زبان یونانی اند - و با روش توصیفی تحلیلی، زمینه های پیدایش این نهضت و دلایل تقابل جریان مسیحیت رسمی با جنبش مونتانوس بررسی شده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند عوامل متعددی در افول این نهضت دخیل بودند؛ اما به نظر می رسد با توجه به اینکه سردمداران جنبش مونتانوس عمدتاً در حالت «خلسه و جذبه» به وعظ و تبلیغ می پرداختند، همین مسئله بیشتر از هر عامل دیگری باعث بروز اختلافات شد و درنهایت، به محکومیت و زوال آن دامن زد.
حیات انسان پیش از دنیا در اندیشه ملاصدرا و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
127 - 140
حوزههای تخصصی:
برخی آیات و تعداد زیادی از روایات به حضور انسان در عوالم پیش از دنیا تصریح دارند. اندیشمندان حوزه های مختلف حدیث، تفسیر،فلسفه ،کلام و ... ،در تبیین این آیات و روایات ،آراء متنوعی ارائه کرده اند. ملاصدرا ، رهبر جریان فلسفی مدرسه اصفهان که مدعی پیوند شریعت و فلسفه است ، تحلیلی بدیع از این روایات دارد. وی بنابر نظام فکری خویش تمام وجودات امکانی را در سه عالم عقل،مثال و ماده منحصر می کند.ملاصدرا عالم پیش از دنیا را بر عالم عقل تطبیق می دهد که بر عالم ماده تقدم رتبی دارد و انسان در آن به صورت حقیقت واحد جمعی عقلی حاضر است که پس از تنزل تدریجی به بدن های مادی تعلق می گیرد. علامه مجلسی،نماینده جریان حدیث گرای مدرسه اصفهان، تقدم ارواح بر بدنها راپذیرفته و ادله قائلین به حدوث ارواح همزمان با حدوث بدنها را دارای اشکال می داند به گونه ای که نمی توان با استناد به آنها روایات را رد کرد.
مجرد و مادی: انحصار یا اشتراک صفات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
153 - 182
حوزههای تخصصی:
تقسیم موجودات به واسطه صفات ذاتی و ویژگی های هر یک از آنها از اولین اقدامات فیلسوف با نگاه هستی شناختی است. برخی از صفات ذاتی یک نوع، موجب تمایز بین افراد آن نوع با افراد انواع دیگر می شود که لازمه آن، انحصار صفات ذکرشده در یک نوع است؛ همچنین گاهی برخی ویژگی های یک نوع مانع تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری مستقیم افراد آن نوع بر/ از افراد نوع دیگر می شود. تقسیم موجودات به مجرد و مادی و لوازم آن را می توان مبنا و ریشه بسیاری از نظریات فلسفی دانست. بر اساس نظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، همه موجودات عالم، حتی حق تعالی، لزوماً جزء افراد یکی از این دو قسم اند. از نظر آنها ویژگی های ذاتی این دو نوع به گونه ای است که تأثیرگذاری مستقیم یکی بر دیگری محال است. صفاتی مانند ادراک به عنوان صفت ذاتی مجردات و قوه یا استعداد، امتداد و قابلیت اشاره حسی به عنوان صفات ذاتی موجودات مادی را می توان به صورت پراکنده از آثار این سه فیلسوف به دست آورد. مسائل مهمی مانند چگونگی ارتباط علل عالی وجود با سایر مراتب، چگونگی علم آموزی نفس و ماهیت حافظه، با تقسیم موجودات به مجرد و مادی و لوازم آن در ارتباط اند؛ از این رو در این نوشتار، علاوه بر بررسی انحصار یا عدم انحصار صفات ذکرشده در یک نوع، به وجه امتناع ارتباط مجرد و مادی با توجه به دیگر نظریات این سه فیلسوف و قواعد کلی حاکم بر فلسفه پرداخته می شود.
پیدایش کثرات از واحد از منظر آکوئیناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
23 - 44
حوزههای تخصصی:
پیدایش کثرات از واحد، همواره از بدو شکل گیری فلسفه مورد توجه فلاسفه بوده است. توماس آکوئیناس و ملاصدرا نیز بر مبنای مبانی فلسفی و وجودشناختی خود، نظرات خویش را درباره آن بیان کردند. اینکه چگونه موجودات کثیر از واحد بسیط نشئت گرفته است ذهن هر دو را به خود مشغول کرده است و باید همچون دیگر فلاسفه راهی برای آن می یافتند. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس و ملاصدرا و شارحان و محققان به شیوه تحلیلی و پژوهشی، نظر دو فیلسوف را راجع به پیدایش کثرات از واحد بررسی نماید تا مشخص شود هرکدام چگونه به توجیه پیدایش کثرات از واحد می پردازند؟ آیا در این راه، به قاعده الواحد توجه دارند؟ موجودات کثیر چگونه از وجود برخوردار شدند؟ نخستین چیزی که از خداوند نشئت گرفت چه بود؟ یافته ها حاکی از آن است که توماس، با تأکید بر مسئله اراده الهی و نظریه بهره مندی، معتقد است معلول های کثیر بی واسطه از اراده خداوند بهره مند شده و وجود می یابند. توماس برمبنای وجودشناختی خود به انکار قاعده الواحد پرداخته است و قائلان به آن را مورد انتقاد قرار می دهد. اما ملاصدرا با پذیرش اصل قاعده الواحد، به ترمیم آن پرداخته و براساس مبانی فلسفی خود، طرح نوینی از آن ارئه داده است و وجود منبسط را به عنوان نخستین صادر از حق تعالی معرفی می کند.
کاوش رویکردشناسانه دیدگاه اندیشمندان فریقین پیرامون تبیین «لا اله الا الله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
221 - 248
حوزههای تخصصی:
تا قرن پنجم هجری برای تقدیر گرفتن خبر «لا» نفی جنس در عبارت «لا اله الا الله»، واژه «موجود» را در نظر می گرفتند، اما بروز اشکالی از سوی متکلمان که این تقدیر را ناسازگار با واقعیت تاریخی قلمداد کردند، باعث سربرآوردن ترکیب های ناهمگونی در حوزه های مختلف علوم اسلامی شد که حتی باعث به وجود آمدن تعارض های تاریخی، عقیدتی شده است. دستیابی به ترکیب صحیح و رهیافت از این دشواره عقیدتی، مهم ترین هدف به سامان رسیدن این پژوهش است. ضرورت این تحقیق را می توان ناکارآمد کردن شبهه ناسازگاری میان تاریخ با فهم مسلمانان از کلمه توحید توصیف کرد. با مراجعه به منابع معتبر فریقین و به شیوه تحلیل انتقادی و مقایسه تطبیقی میان این آرا، به دست آمد که عالمان اهل سنت دست کم شش پاسخ و اندیشمندان شیعه نُه پاسخ برای این اشکال فراهم کرده اند. تصحیح، توسعه و تضییق معانی واژگانی مانند «اله» و «موجود»، و تغییر ترکیب نحوی از رویکردهای ارائه شده است که در مخالفت با قواعد لغوی و نحوی به سر می برند. با چشم پوشی از قواعد نحوی، این پاسخ اهل سنت که «حق» در تقدیر گرفته شود، از سایر رویکردها به درستی نزدیک تر است. همچنین تفسیر «اله» به واجب الوجود از سوی عالمان شیعه، راه را برای اشکال متکلمین مسدود می سازد؛ البته توجه به این نکته که درک مفاهیم فلسفی واجب و ممکن از توان همگان خارج است، این پاسخ را با چالش مواجه می سازد.
تبیین معناشناختی دیدار خداوند مبتنی بر دیدگاه تلفیقی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
133 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین سوالات بشر، مساله دیدار خداوند است. زیرا پس از سوال از چرایی خلق خود و رسیدن به پاسخ وجود خالق، به این پرسش می رسد که آیا او را می توان دید؟ اگر آری، چگونه و کی محقق خواهد شد؟ لذا پیشینه تاریخی این مساله را باید در ابتدای اندیشه بشری جست. اما در عالم اندیشه اسلامی، دیدگاه های گوناگونی در پاسخ به این مساله بیان گردیده است: گروهی قائل به دیدار با چشم شده و برخی معتقد به استحاله دیدار خداوند گردیده و دست از ظاهر نصوص دینی برداشته و به توجیه آیات و روایات دالّ بر جواز و تحقق دیدار خداوند متعال پرداخته اند. جمعی نیز با عنایت به ظاهر آیات و روایات مذکور، از عدم انحصار دیدار خداوند، در دیدار با چشم سخن گفته و به اثبات گونه دیگری از دیدار پرداخته اند. از طرفی، مباحث اعتقادی الهیات اسلامی، در چهار علم تفسیر، کلام، فلسفه و عرفان، پی گیری می شود و از آن جا که همه این علوم، در مقام پاسخگویی به مساله دیدار خداوند برآمده اند، این مساله را می توان یکی از نقاط هم رسی این علوم دانست. لذا پاسخ اندیشمندی چون علامه طباطبایی-که جامع همه این علوم است- به این مساله، بهترین و کامل ترین پاسخ خواهدبود. بنابراین در این نوشتار، با چهار رهیافت تفسیری، کلامی، فلسفی و عرفانی به تبیین معناشناختی دیدار خداوند، مبتنی بر آراء علامه طباطبایی پرداخته خواهدشد و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ضرورتا کامل ترین و دقیق ترین پاسخ، حاصل تلفیق یا برهم نهی همه این رهیافت هاست.
چشم انداز جامعه منتظر در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
61 - 85
حوزههای تخصصی:
این مقاله با عنوان چشم انداز جامعه منتظر در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای به بررسی و تحلیل آرا و اندیشه رهبر معظم انقلاب در مورد آینده مطلوب جامعه منتظر و دورنما و چشم انداز آن پرداخته است. در این مقاله با بهره مندی از روش تدوین چشم انداز و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، به توصیف و تحلیل نقلی-عقلی داده ها پرداخته و الگوی مطلوب از جامعه منتظر را به دست داده است. برای دست یابی به چشم انداز جامعه مطلوب در اندیشه ایشان، داده ها در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ بخش اول، ایدئولوژی بنیادی که شامل ارزش های بنیادی و اهداف بنیادی (دلیل وجودی) است؛ بخش دوم، آینده چشم اندازی که شامل بی هگ ها (= اهداف جسورانه) و توصیف زنده آینده است. در اندیشه رهبر معظم انقلاب، چشم انداز جامعه منتظر، عبارت است از: جامعه و دولت اسلامی در حال حرکت به سمت صلاح و عدالت و توانمندی؛ با امید و آمادگی و پویایی بسیار بالا برای نزدیک کردن زمینه های ظهور و نصرت امام زمان عج و ایفای نقش مهم در تحولات جهانی و شکل گیری تمدن نوین اسلامی.