فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
241 - 276
حوزههای تخصصی:
اگرچه مکتب اثبات گرایی حقوقی به عنوان گفتمان مطرح در فضای علمی دنیا جای گرفت؛ اما مکتب حقوق طبیعی نیز همواره مورد اقبال بسیاری از اندیشمندان جهان قرار دارد. با بیاناتی که از اندیشمندان حقوق طبیعی عنوان شده است، می توان تشابهات میان این نگرش با مبانی اندیشمندان حکمت متعالیه درزمینه ارتباط حقوق و اخلاق عنوان نمود. از مهم ترین این تشابهات به پایبندی هرکدام ازدو گروه فوق به اصول ثابت اخلاقی در حقوق و اذعان به وجود ارتباط تنگاتنگ این دو دانش می توان اشاره نمود. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه نسبتی میان نگرش اندیشمندان در حکمت متعالیه و حقوق بشرغرب وجود دارد؟ فرضیه این پژوهش بر این قرار است که اندیشمندان حقوق طبیعی به وجود نوعی حقوق ثابت در نظام های حقوقی-بشری هستند که آن را فراتر از توافق قراردادی می داند و اندیشمندان حکمت متعالیه نیز علاوه بر الهی دانستن حقوق، بر ثابت-بودن اصول اخلاقی در نظام بشری اعتقاد دارند و مانند حقوق طبیعی، عقل را به عنوان یکی از منابع سنجش و دریافت این اصول ثابت عنوان می کنند اما قانون الهی که جامع اخلاق و حقوق است، را در جهت رستگار ساختن انسان جامع تلقی می نماید. مکتب-اثبات گرایی نیز برای تشخیص درستی قوانین، نیازی به تطبیق قواعد با معیارهای ثابت اخلاقی نیست بلکه تنها اراده قانون گذار بیانگر صحت یک قانون است. این پژوهش بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
تحلیل سندی و دلالی روایت رضوی برهان احتیاط عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
55 - 76
حوزههای تخصصی:
خداشناسی مهم ترین مسئله از معارف دینی است که در روایات متعددی به زوایای مختلف آن پرداخته شده است. این نوشتار به تحلیل سندی و دلالی یکی از احادیث امام رضا(ع) که در آن، برهان احتیاط عقلی یا معقولیت، به زیبایی تبیین شده پرداخته است. با توجه به خلأ موجود در تحقیقات پیشین که بیشتر به بیان کلیات پرداخته و کمتر به بررسی جامع سندی و دلالی این روایت توجه کرده اند، این پژوهش تلاش دارد تا با روش توصیفی - تحلیلی، اعتبار سندی و دلالی روایت را بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که روایت مذکور به لحاظ سندی، گرچه به اصطلاح متأخران، ضعیف به حساب می آید، اما با توجه به قراین وثوق به صدور، معتبر و قابل پذیرش است. همچنین به لحاظ دلالی، با استفاده از استدلال منطقی و برهان احتیاط عقلی، به خوبی نشان داده شده که انتخاب ایمان به خداوند و عمل به دستورات دینی، حتی در شرایط عدم قطعیت، از نظر عقلانی بهترین گزینه است و بر سرنوشت نهایی انسان ها تأثیر بسزا دارد. این انگاره می تواند به عنوان نقطه قوت در مباحث اعتقادی استفاده شود و به تقویت ایمان مؤمنان و پایبندی آنان به اعتقاداتشان و استفاده از آن در مباحث خداشناسی کمک کند.
چیستی و چرایی انحصار هدایت گری دینی به هدایت گران منصوب خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
59-66
حوزههای تخصصی:
اگر انسان راهنمایان راه فلاح را نشناسد، نمی تواند در مسیر فلاح قدم بردارد؛ پس لازم است هدایت گران حقیقی را شناخته و با پیروی از آنها به فلاح برسد. اما هدایت گران حقیقی چگونه شناخته می شوند؟ شناخت هدایت گران حقیقی مسئله ای کلیدی برای انسان است که با روش توصیفی تحلیلی در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته است. به دست آمد که خداوند در راستای هدایت گری خود، با قراردادن معجزه در اختیار پیامبر یا معرفی هدایت گران بعدی توسط پیامبر، هدایت گران حقیقی را به مردم می شناساند و آنها را برای هدایت مردم منصوب می کند. خداوند در رأس سلسله هدایت گران، قرار دارد و اوست که انسان هایی را برای هدایت گری بشر معرفی کرده است. پیامبران و سایر معصومین و قرآن کریم، وظیفه هدایت انسان ها را از طرف خداوند متعال بر عهده دارند. فقیه عادل حدیث شناس نیز به نصب عام از طرف معصوم به هدایت گری منصوب شده است. پس هدایت گران، مستقیم یا غیرمستقیم، خاص یا عام، از طرف خداوند منصوب شده اند.
متعلق ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
5-8
حوزههای تخصصی:
در اسلام معیار و ملاک ارزش ها و فضائل اخلاقی ایمان و کفر است. هرچند این معیار کاملاً روشن و بدیهی به نظر می رسد، اما همواره در طول تاریخ در آن ابهام هایی وجود داشته و بسترساز پیدایش مکاتب فکری و عقیدتی و انحرافاتی در اندیشه و عمل شده است. هرگاه ایمان، معیار سعادت مطرح می شود، مراد از «ایمان» محتوای دین از جمله ایمان به غیب، ایمان به ما انزل الله، ایمان به انبیاء و ملائکه و انبیای الهی است؛ چراکه دین شامل عقاید، اخلاق و احکام می باشد و هریک از احکام شامل احکام فردی، اجتماعی و خانوادگی است. ازاین رو، هر مسلمانی لازم است به همه محتوای دین ایمان و باور داشته باشد و مقتضی ایمان او، رفتار و عمل است.
مقایسه تطبیقی ادعای مهدویت محمد بن تومرت و سید محمد فلاح براساس رسائل اعزما یطلب و کلام المهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
157 - 178
حوزههای تخصصی:
مهدویت و مبانی آن، در تحولات نقاط مختلف تاریخ اسلام تأثیر بسیار زیادی داشته است. دو جریان مدعی مهدویت با نگاشتن رساله های مهدوی برای دست یابی به اهداف سیاسی خود، نهضت خویش را آغاز کرده و برای مشروعیت بخشیدن به حرکت خویش، آن را در قالب منجی گرایانه و اصلاح طلبانه مطرح کردند. محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح، از مدعیان مهدویت هستند که در غرب و شرق جهان اسلام ادعای فعالیت سیاسی و فکری داشتند. بر این اساس آنچه مهم به نظر می رسد؛ بررسی ادعای مهدویت محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح با استفاده از رسائل اعزمایطلب و کلام المهدی می باشد. این پژوهش با رویکردی مقایسه ای و تحلیلی و با تاکید بر رسائل سیاسی آنها، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که گفتمان مهدویت چگونه توانست جنبش فکری آنها را تبدیل به حرکتی سیاسی کند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که طرح مسائل فکری مهدویت در رساله ها، تأثیر زیادی در مشروعیت بخشیدن جنبش های آنها داشته و با استمداد مهدویت موفق شدند در ابتدا جنبش خود را تبدیل به قدرت سیاسی کنند. اما با توجه به برداشت های سیاسی و تحریف این گفتمان و تبدیل آن به ابزاری برای کسب قدرت، در ادامه هر دو جریان دچار افول گشتند.
ضرورت حکومت فقیه در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طبق حکم عقل و برخی از آیات و روایات حکومت فقیه در زمان غیبت ضروری است، در این تحقیق به این سؤال ها پاسخ داده شده که کدام دلیل عقلی روشن و چه آیه آشکاری و کدام روایت معتبری بر ضرورت حکومت فقیه جامع در زمان غیبت دلالت دارد؟ تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از دلیل عقلی مالکیت خدای تعالی بر زمین و داشتن حق مدیریت، از واگذاری آن به معصوم و مانع ایجاد شده در زمان غیبت و لزوم حاکمیت فقیه بحث کرده و از آیه منع تحاکم به طاغوت و آیات عدم حکم بما انزل الله و چگونگی استفاده لزوم حکومت فقیه در زمان غیبت از این دو دسته آیه بحث کند و در بخش روائی به این بپردازد که اشکال های سندی و دلالی مقبوله عمربن حنظله و توقیع اسحاق بن یعقوب در اثبات ولایت فقیه چگونه جواب داده می شود؟ لذا براساس ادله پیش رو در فرض حصول شرائط، خواهیم گفت که حکومت فقیه جامع در زمان غیبت ضرورت دارد. در این تحقیق جمع آوری داده ها کتابخانه ای بوده و به روش توصیفی _ تحلیلی ضمن ذکر آراء برخی از دانشمندان، در مواردی بعد از نقد، ادله جدیدی بیان شده است.
طبیعت گرایی روش شناختی در نظریه علم دینی علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
113-128
حوزههای تخصصی:
بنا بر «طبیعت گرایی روش شناختی»، در علم صرفاً باید به عوامل طبیعی بسنده کرد. طبق این اصل روشی، معرفت معتبر از طبیعت تنها با روش طبیعت گرایانه به دست می آید و در این روش عوامل فراطبیعی در هیچ سطحی، حتی در مبانی و اصول موضوعه نباید حضور داشته باشند، با تحلیل بیانات علامه مصباح یزدی، می توان مخالفت جدی ایشان با طبیعت گرایی روش شناختی را استنباط کرد. محدودیت های روش تجربی، امکان تأثیر امور ماورایی در امور خارق العاده، ضرورت ارتباط علم و متافیزیک و دادوستد معرفت ها از مواردی در دیدگاه ایشان است که مانع پذیرش طبیعت گرایی روش شناختی می شود؛ اما ایشان راه شناخت امور عادی طبیعت را تجربه می دانند و نوعی خودبسندگی تبیینی برای طبیعت قائل هستند، چون می توان با تجربه روابط اعدادی میان امور مادی را شناخت و می توان تأثیرات امور ماورایی را از متن تبیین حذف نمود. البته تجربه هم نباید از قلمرو خود فراتر رود و در مورد امور ماورا ءالطبیعی و ارزش ها اظهارنظر نماید. معجزات نیز از پدیدهای طبیعی هستند که قابل تبیین صرفاً طبیعی نیستند.
واکاوی بنیادهای اَشویی در اوستای کهن ساسانفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
129-146
حوزههای تخصصی:
بازخوانی پایه های ادیان، زوایای جدیدی از رشد اندیشه بشری و تأثیر و تأثر ادیان را می نمایاند. این تحقیق که از نظر هدف بنیادی است با روش توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی به مطالعه کتابخانه ای پرداخته است. خرد میزان داوری بوده و آخرین ویرایش بنیان های اعتقادی بهدینان به روایت خورشیدیان، در ترجمه اوستای ساسانفر بررسی شده و به این نتایج رسیده است: همه اصول ذکرشده، اعتقادی یا بنیاد عقیدتی نیستند. گزارش ساسانفر از اوستای کهن با دیدگاه نویسندگان بنام حوزه اشویی مطابقت کامل ندارد و در کنار زمزمه افراطی اعتماد به دانش، پایبندی به اصول ترجمه تأیید نمی شود؛ عیبی که ابهام های جدیدی در بهدینی منتشر می کند. گاه برداشت های ساسانفر در تضاد با چکامه های اَشوزرتشت به نظر می رسد. اوج ناسازگاری در باور به اهورامزدا و نادیده گرفتن اهریمن مشاهده می شود. نبوت اَشوزرتشت پذیرش یا رد نشده است. فقدان برخی از بنیادهای اشویی در گاتاها، اثر اندیشه اشوزرتشت بر بهدینی امروز را کم رنگ می نمایاند.
اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
175 - 190
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.
معضل فرگه-گیچ و منطق طرز تلقی های مرتبه بالاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
133 - 159
حوزههای تخصصی:
ابرازگرایی اخلاقی مدعی است (1) جملات اخلاقی فاقد شرایط صدق هستند و (2) هدف ما از بیان جملات اخلاقی ابراز طرزتلقی های اخلاقی مثل تمایلات، خشنودی ها و ناخشنودی هایمان است که سرشتی ناشناختی گرایانه دارند. این دیدگاه با مشکل مهمی روبروست که به معضل فرگه-گیچ شهرت یافته است. جملات اخلاقی بخشی از معناشناسی جملات مرکب هستند؛ P (یک جمله اخلاقی) در تناقض با P⁓ قرار می گیرد و منطقاً می توان Q را از P و «اگر P آنگاه Q» استنتاج کرد (استدلال وضع مقدم). ناشناختی گرایان منکر آنند که معنای جملات اخلاقی در جملات مرکب و جملات اتمی یکی است. اگر معنای P در قالب جمله مفرد با معنای آن در مقدمِ جمله شرطیه یکی نباشد، استدلال مذکور نامعتبر خواهد شد، در حالی که می دانیم استدلالی معتبر است. بلکبرن مدعی است جملات مرکب بیانگرِ طرزتلقی های مرتبه بالاتر نسبت به طرزتلقی های مطرح شده در جملاتِ کوچک ترِ تشکیل دهنده آنها هستند. لذا اگر مقدمات یک استدلال معتبر را تأیید و نتیجه آن را انکار کنیم، طرزتلقی های ما دچار تعارض می شوند، همان طور که اگر همزمان به P و P⁓ باور داشته باشیم دچار تناقض می شویم. رویکردِ طرزتلقی های مرتبه بالاتر مشکلات متعددی دارد. پذیرش مقدمات یک استدلال اخلاقی و انکار نتیجه آن، با رویکرد ابرازگرایانه نهایتاً شخص را به تناقض اخلاقی می رساند، نه تناقض منطقی. علاوه بر این، ابرازگرایی از تبیین تناقض آشکارِ حاصل از بیانِ P و P⁓ نیز ناتوان است. راه حل بلکبرن برای ایجاد یک طرزتلقی جدید، مثل مدارا، نیز قادر به حل مشکل نیست.
امکان سنجی عقاب جاهل مرکب از دیدگاه عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
امور اعتقادی در کنار تکالیف عبادی و غیر عبادی از مهم ترین مسائلی است که شریعت مطهر اسلام بدان پرداخته است. ممکن است ادعا شود می توان دلایل محکمی برای لزوم اعتقاد داشتن به اصول دین ارائه نمود. این نوشتار به دنبال پاسخ به این است که باتوجه به حجیت قطع، اگر شخصی به واسطه تشخیص عقل خویش به یک عقیده باطلی ایمان آورد، یا برعکس با استدلال عقلی به مطلبی که در دین برای عموم متدینین ثابت است منکر شود، در این صورت از منظر عقل امکان عقاب دنیوی و اخروی وی چگونه قابل توجیه است؟ همچنین چه آثاری بر این اعتقاد بار خواهد شد؟ با بررسی ادله عقلی و کلمات فقها در می یابیم از آنجایی که حجیت قطع ذاتی است، شخصی که قاطع به یک نظریه است و به اقتضاء قطع خود اعمالی انجام می دهد یا تکالیف واقعی و نفس الامری را ترک می کند، امکان خطاب تکلیفی بر خلاف قطع وی به او وجود ندارد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که هرچند در عمل امکان اجبار او به التزام و تظاهر بر خلاف قطعش وجود دارد، اما امکان تغییر واقعی عقیده برای او وجود ندارد. البته اگر جهل او تقصیری بوده باشد وی به خاطر تقصیر خود نه عمل بر طبق اعتقاد، مورد مواخذه و عقاب قرار خواهد گرفت.
واکاوی انتقادی سرّانگاری چرایی غیبت امام زمان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
177 - 213
حوزههای تخصصی:
اگرچه باور به غیبت امام زمان(ع)، از باورهای قطعی و بی چون و چرای مذهب امامیه شمرده می شود؛ اما مسئله چرایی غیبت و تحلیل آن به کمک خرد، روایات و داده های تاریخی حیات امامان معصوم(ع) از دیرباز در تراث امامیه مطرح بوده و گاه، با چالش ها و نگرش های متفاوت روبه رو بوده است. به نظر می رسد بیشترین مباحث پیرامون چرایی غیبت در سایه سار روایات معصومان؟ع؟، شکل گرفته است و از آن جا که در روایات، با دو دسته روایت مواجه هستیم؛ دسته ای که از علل غیبت سخن یاد کرده و دسته ای دیگر که آن را سرّی از اسرار الهی شمرده است؛ برخی با تکیه بر روایات سرّ، بر این باورند که بشر با شناخت و فهم ناقص خویش، راهی برای دست یابی به چرایی غیبت ندارد؛ از این رو، هرگونه تلاشی را در این راستا، بی ثمر، ناپسند و مذموم شمرده اند در این مقاله، پس از مفهوم شناسی سرّ، به نقل هریک از این روایات پنج گانه سرّ پرداخته، سند و دلالت هریک از آنها را بررسی نموده و سرانجام، پندار یادشده را باطل ساخته و بر امکان دست یابی به علت غیبت پای فشردیم.
مسئله جاودانگی نفس در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
دیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالش برانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئله سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیه صدرالمتألهین و بهره گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی، وحدت حقیقت نفس و تشکیک در مراتب وجود، تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه نموده است. این نوشتار میکوشد با طرح موضوع جاودانگی، نسبت آن را با اهداف و غایات انسانی که همان تحقق تمامیت حقیقی انسان با معاد و جاودانگی نفس است، تبیین نماید. در این راستا، نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری نفس و اثبات جاودانگی آن، و همچنین وجوه نوآورانه اندیشه وی در بحث جاودانگی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده ایم و به اشکالات مطرح شده علیه جاودانگی نفس، با توجه به مبانی علامه، پاسخ داده ایم.
جستاری تطبیقی در مفهوم بداء از منظر متکلمان مسلمان و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 94
حوزههای تخصصی:
«بداء» در اصطلاح به معنای تغییر مقدّرات در قضای مشروط الهی از سوی خداوند بر اساس برخی حوادث و تحت شرایط و عوامل ویژه است. این آموزه از ویژگی های تفکر شیعی می باشد که اعتقاد به آن در روایات معصومین (علیهم السلام) جایگاه ویژه ای داشته و مصادیق عینی فراوانی از قرآن و احادیث آن را تأیید می کند. هرچند که گروهی از اهل سنت، شیعیان را به دلیل داشتن چنین اعتقادی نکوهش کرده اند؛ اما طبق بررسی ها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، موضوع بداء و نقش اعمال نیک و اعمال ناشایست بر تغییر مقدّرات در قضای مشروط الهی علاوه بر قرآن کریم، سنت نبوی مندرج در نصوص دینی فریقین و روایات معصومین علیهم السلام، در موارد متعدد از کتاب مقدس نیز مطرح گردیده که در این تحقیق به ده نمونه از آن اشاره شد. این موضوع نشان می دهد که اعتقاد به بداء، همان طور که در حدیثی از امام صادق (ع) به آن اشاره شده، از مشترکات ادیان ابراهیمی بوده و دارای اصالتی کهن در متون مقدس است.
تحلیل و بررسی ارتباط فرا طبیعی افعال انسان و پدیده های زیست محیطی (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
75 - 109
حوزههای تخصصی:
بخشی از متون دینی از رابطه میان برخی از افعال انسان و پدیده های زیست محیطی خبر داده اند که این ارتباط به صورت عادی و با دانش های طبیعی و تجربی تبیین پذیر نیستند. با توجه به اصل علیت و تأکید دین بر عقلانیت، لازم و ضروری است تا به بررسی رابطه میان افعال انسان و آثار زیست محیطی و کیفیت تأثیر این افعال پرداخته شود، لذا هدف این تحقیق تبیین معقولیت رابطه برخی از افعال انسان با محیط زیست است که در ظاهر و به صورت عادی و طبیعی نامرتبط تلقی می شوند. برای نیل به این هدف، در این پژوهش مسأله محور نگارنده با تحقیق کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز را گردآوری کرده و با تحلیل عقلی و نقلی، مقایسه ای و انتقادی به تبیین و تحلیل مسأله و فروع آن پرداخته است. در این تحقیق با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی روشن شد، نه تنها امکان تأثیر افعال انسان ها در عالم طبیعت به صورت فراطبیعی و غیر عادی وجود دارد، بلکه این تأثیر فراطبیعی محقق هم شده است. صورت باطنی افعال انسان، نفس مجرد و خواست و اراده الهی از جمله علل و عوامل معنوی و فراطبیعی هستند که در پی افعال انسان، بر محیط زیست اثر گذاشته و موجب پیدایش آثار طبیعی زیست محیطی می شوند.
بازخوانی انتقادی ماهیت فلسفه اسلامی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
95 - 117
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی فلسفه را به الهی و غیرالهی و فلسفه الهی را به فلسفه اسلام و غیر آن تقسیم می کند. از دیدگاه ایشان الهی بودن فلسفه به اثبات وجود خداوند است، ولی فصل ممیز فلسفه الهی اسلام از غیر آن، به مفهومی است که از خداوند اثبات می شود. به اعتقاد ایشان اگر فلسفه الهی به اثبات توحیدِ اطلاقی برسد و بپذیرد که وجود خداوند که صرف است و هیچ حدی آن را محدود نمی کند و حتی از قید اطلاق هم مبراست، فلسفه الهی مربوط اسلام خواهد بود و در غیر این صورت، چنین نیست. اما آیت الله جوادی آملی، اسلامی بودن علوم، از جمله فلسفه را به معنای عام آن می داند. اسلام به معنای عام یعنی حق جویی و حق پذیری. بنابراین، به اعتبار فیلسوف یا کتابِ فلسفی نمی توان به اسلامی بودن یک فلسفه فتوا داد، بلکه باید هر مسئله فلسفی یا علمی، جداگانه بررسی شود تا اگر حق و مطابق با واقع باشد، اسلامی شمرده شود وگرنه خیر. مسئله اصلی این پژوهش تعیین مصداق برای فلسفه اسلامی از میان فلسفه های شناخته شده موجود است. این پژوهش که در جمع آوری مطالب به شیوه اسنادی و در پردازش به شیوه تحلیلی و منطقی نگارش یافته است، به لوازم این دو دیدگاه و بررسی آنها می پردازد.
تأثیر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در مسئله ی وحدت طلب و اراده در دانش اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
50 - 69
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتباریات، نظریه ای در حوزه معرفت شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه های دانشی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم ترین علومی است که نظریه اعتباریات در آن منشأ اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیه الکفایه از نظریه اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگى دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مسأله وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی1 قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده اند. ولی علامه طباطبایی1 این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده اند.
خصوصیات عالم برزخ از نظر علامه طباطبایی( ره) با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
91 - 111
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است با مراجعه به نظرات علامه طباطبایی (ره) و کتاب المیزان، با ویژگی های عالم برزخ و زوایای مبهم آن آشنا شده و تصویری روشن از خصوصیات برزخ ارائه نماید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق، به صورت توصیفی – تحلیلی و نوع گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. از نظر علامه طباطبایی (ره)، عالم برزخ دارای خصوصیاتی همچون: باز بودن پرونده تبعات اعمال انسان در برزخ ، محل اگاه شدن انسان به حقانیت خداوند و آغاز آن از زمان مرگ و امتداد آن تا روز قیامت می باشد. استمرار سیر تکاملی ارواح انسان ها در این عالم به صورت تکامل علمی به این معناست که افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند و بسیاری از معارف دینی امکان پذیر می باشد. بنابراین هم اکنون عالم «برزخ» وجود دارد وآنانی که مرده اند دراین عالم به سر می برند؛ زیرا روح، «گوهر مستقلی» است مجرد از بدن، که بدون جسم عنصری نیز به بقای خود ادامه می دهد. نتیجه اینکه تمامی ادیان الهی مبدأ و مقصد را پذیرفته اند و نقطه بحث برخی اندیشمندان، کیفیت رستاخیز و چگونگی معاد است.
بررسی روند دگردیسی مبانی راهنماشناسی صوفیه از مفهوم «صدق» به «ولایت»
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 143
حوزههای تخصصی:
مسئله راهنماشناسی در تصوف از مباحث زیربنایی و محوری در بینش صوفیان بوده که عمدتاً ذیل مفاهیمی نظیر «انسان کامل» و «ولایت» بررسی می شود. مطالعه تاریخچه مباحث راهنماشناسی، از دگرگونی مبانی و مفاهیم این مسئله در ادوار مختلف حکایت دارد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی ازطریق جمع آوری گزارش های کتابخانه ای، سعی در کندوکاو درباره پیشینه راهنماشناسی صوفیه داشته و در پی آن است که ابتدا به مفهوم صدق و جایگاه و تاریخچه آن در منظومه مباحث راهنماشناسی صوفیان نخستین بپردازد و به دنبال آن، سیر گذار از مفهوم «صدیق» به «ولی» را با نظر به عوامل مهم در این تبدّل رأی، بررسی کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، صوفیان نخستین، بحث از مقام و جایگاه انسان کامل را غالباً ذیل عنوان «صدق و صدیق» تعریف می کردند، نه «ولی و ولایت». علت این مسئله نیز غلبه گرایش های مذهبی و کلامی بر رویکرد های عرفانی آن ها بود، چه اینکه قاطبه مشایخ تصوف تا حوالی قرن ششم ق، در زمره پیروان مذاهب اهل سنت به شمار می رفتند و در نگاه مسلمان سنی مذهب، مفهوم «صدق» و «صدیق» که در شخصیت «ابوبکر بن ابی قحافه» مصداق می یافت، نشانِ بالاترین مرتبه ای بود که یک مسلمان می توانست به چنگ آورد؛ اما با گذشت تاریخ و هم زمان با گرایش صوفیان به تعالیم شیعی، بحث از صدق و صدیق نیز به محاق رفته و عنوان ولی و ولایت جایگزین آن شده و در نهایت شالوده تمام مباحث راهنماشناسی و انسان شناسی در تصوف قرار گرفت.
بررسی و تبیین وجودی و کارکردی قوّه متخیله در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
63 - 80
حوزههای تخصصی:
متخیله، قوّه ای است که ترکیب و تفصیل در صور و معانی حسی، خیالی، وهمی و عقلی را انجام می دهد. فلاسفه مسلمان در مورد این قوّه دو رویکرد متفاوت در پیش گرفته اند. برخی به تقلیل و حتی انکار آن معتقدند و برخی دیگر نیز وجود آن را پذیرفته اند. فلاسفه معتقد به وجود این قوه، بیشتر دو گونه کارکرد را به آن نسبت داده اند. کارکرد نخست، ترکیب و تفصیل صور و معانی مختلف است که البته بررسی دلایل و شواهد موجود ما را به این نتیجه می رساند که کارکرد یادشده، فعل خود نفس و نه قوّه ای از قوای آن می باشد. کارکرد دوم نیز تبدیل مفاهیم کلی وحی به جزئیات و محسوسات و همچنین تمثل صور عقلی وحیانی است. با این وجود، فلاسفه بزرگ مسلمان از جمله ابن سینا و ملاصدرا با تأکید بر کارکرد حس مشترک و خیال پیامبر9 در مشاهده و ادراک صور و معانی جزئی و محسوس وحیانی، از این کارکرد قوّه متخیله چشم پوشیده اند؛ بر خلاف آنچه برخی معاصرین درباره فاعلیت نفس پیامبر9 در فرایند دریافت وحی مطرح می کنند.