فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگر کسی بخواهد رفتار و خلقیاتش را به خوبی یا بدی متصف کند یا رفتار دیگران را مورد ارزیابی اخلاقی قرار دهد، نیازمند شناختِ خوب و بد است. مکاتب اخلاقی بر اساس مبانی و رویکردهای متفاوت، به این نیاز پاسخ داده اند و حاصل آن، نظریات عمده اخلاقی؛ «پیامد گرایی»،«وظیفه گرایی»و«فضیلت گرایی» است. مکتب اخلاقی اسلام نیز در زمینه ارزش اخلاقی، صاحب نظر است اما دیدگاه اخلاقی آن، در قالب نظریه، درنیامده است. یکی از طرق استنباط نظریه اخلاقی اسلام، تبیین نقاط اشتراک و افتراق مکاتب اخلاقی با گزاره های اخلاقی مطرح در آیات و روایات است. پژوهش های متعددی به این روش انجام گرفته است اما با وجود اعتبار قابل توجه نهج البلاغه به عنوان کتاب حدیثی – اخلاقی جامع، پژوهش های اندکی، دیدگاه اخلاقی اسلام را به روایت نهج البلاغه، در مقایسه با سایر مکاتب اخلاقی، بررسی کرده اند. از این رو در این نوشتار با انتخاب پیامدگرایی، این سوال مطرح شده است که چه نسبتی میان دیدگاه مستنبط از گزاره های اخلاقی نهج البلاغه با دیدگاه پیامدگرایی وجود دارد؟ با روش توصیفی – تحلیلی، این مقایسه انجام گرفت. حاصل آن که هرچند، فرازهای اخلاقی نهج البلاغه که میان فعل و نتیجه آن پیوند برقرار می کند، فراوان است اما دیدگاه نهج البلاغه، دیدگاهی پیامدگرایانه نیست؛ زیرا ویژگی هایی در گزاره های اخلاقی نهج البلاغه هست که با پیامدگرایی با رویکردهای مختلف آن همسو نیست، مانند پیوند نداشتن خوبی برخی اعمال با نتایج آن ها، مطلوبیت فعل بدون لحاظ نفع شخصی، یکسان نبودن مسئولیت اخلاقی نسبت به همگان. بنابرین احتمال دارد گستردگی ذکر نتایج افعال اخلاقی در نهج البلاغه، کارکرد دیگری داشته باشد که باید در پژوهش های دیگری به آن پرداخته شود.
تحلیل مسئله ربط متغیّر به ثابت و راه حلّی دیگر در این باب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
71 - 94
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در فلسفه، تبیین تغییراتی است که در بخش های مختلف این جهان مشهود است. در مورد این تغییرات از جهات مختلف می توان سخن گفت؛ لکن یکی از مباحث اساسی در این زمینه، تببین رابطه دو بخش متغیر با ثابت است. فیلسوفان اسلامی، در طول تاریخ ، پاسخ هایی به پرسش مذکور داده اند. مسئله این مقاله این است که افزون بر راه حلّ های مورد مناقشه در این خصوص، چه راه حلّ قوی تری در این زمینه می توان ارائه نمود؟ این مقاله در پاسخ به این پرسش، ابتدا، با روش توصیفی – تحلیلی، آرای مطرح شده در این زمینه را دسته بندی و تحلیل نموده و در نهایت، نظری جدید براساس تلقی نهایی از حرکت جوهری ارائه نموده است. براساس این یافته، حرکت جوهری در تحلیل نهایی، همان اشتداد وجودی است و موجود متحرک، در این شکوفایی وجودی، پیوسته به سعه وجودیِ آن افزوده می شود و چیزی از هویّت و مقومات آن از بین نمی رود. آنچه در این مسیر، از بین می رود، همان نقص وجودی آن است. حال می توان گفت که علتِ ثابت، وجودی را افاضه می کند که در متنش، تجدد و شکوفایی نهفته است و در پرتو این تجدد نیز، زوال ِکمالِ وجودی رخ نمی دهد و در نتیجه، تخلف معلول از علت صورت نمی گیرد.
تبیین جامعه شناختی الگو رفتارها و هم رایزنی در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود سیره حضرت امیر (ع) در منابع تاریخی دارای وجوه ممتاز و ابعاد بی نظیری است که نمایانگر وسعت شخصیت با ثبات و پایدار وی، به عنوان الگو و اسوه جوامع مسلمان است. در کنار شخصیت بی بدیل نظامی به هنگام غزوه و جهاد با کفار و منافقین، شجاع و دلیر, و در صحنه اجتماع و خانواده نرم خو، صلح جو و مهربان متکی بر عقل و درایت بود. گرچه منابع از منش نظامی امام علی (ع) بسیار گفته اند، اما آنچه امام را از هم عصرانش به عنوان یک حاکم و خلیفه ی سرآمد، ممتاز می کند، برخورداری از کمال عقل در کارویژه های سیاسی و دیپلماسی است. چنانکه در سیره سیاسی و فرهنگی حضرت مجموعه ای از مذاکرات و همرایزنی های سیاسی و فرهنگی وجود دارد که می توان از خلال آنها به شخصیت والا و عقلانی ایشان در اتخاذ راهبردهای حکومتی دست یافت.در طول تاریخ این الگو رفتارها به مثابه راهبردهای اجتماعی سرمشق شیعیان بوده است. بر این اساس خواست مقاله حاضر مطالعه ابعاد همرایزنی های امام علی (ع) در خلال خلافت هر چند کوتاه مدیت اما عمیق و پر دامنه ایشان است. این مقاله می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهدکه: ابعاد مذاکرات امام علی (ع)به عنوان الگو رفتارهای سیاسی در خلال خلافت ایشان چه بوده است؟ گروه های هدف همرایزنی های سیاسی از منظر امام علی کدامند؟ و نتایج راهبردهای فرهنگی در مناسبات سیاسی ایشان چیست؟ این پژوهش برپایه مطالعات تاریخی، توصیفی و تحلیلی متکی بر منابع تاریخی و با استناد به مکتوبات امام علی(ع) در نهج البلاغه تدوین و تنظیم شده است.
تصحیح انتقادی رساله آداب الصوفیة از ابوالقاسم قشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
379 - 409
حوزههای تخصصی:
تصوّف بر مدار آداب تکوین یافت و استوار شد. آداب رفتاری برخاسته از کتاب، سنّت و سیره مشایخ است که با پیش زمینه شخصی-اجتماعی جزء سلوک شمرده می شود و در ارتباط با خود (نفس)، حق (أدب مع الله) و خلق تعریف و طبقه بندی می شود. ابوالقاسم قُشَیری نیشابوری (376-465ق) در «آداب الصوفیه» بعضی از این آداب را به اختصار برشمرده است. وجه اهمّیت آداب الصوفیه علاوه بر شناخت منظومه فکری قشیری، به عنوان یکی از ائمه تاثیرگذار صوفیه، در دانستن پسندهای خانقاهیان آن روزگار و همچنین چگونگی تطوّر مفاهیم عرفانی است. این رساله تعلیمی کم برگ، باوجودِ اهمیت بسیار و یادکرد فهرست نگاران متقدّم و متأخّر از آن، تاکنون معرفی و تصحیح نشده است که با دست یابی به دو نسخه کامل و کهن از نیمه اول قرن هشتم، این مهم صورت گرفت. پژوهش حاضر کوشیده است تا با گذری اجمالی بر پیشینه سنّت نگارش آداب الصوفیه ، به معرفی این رساله و نسخه شناسی آن بپردازد و متنی مصحَّح و منقّح از آن عرضه کند.
بخت معرفتی و معرفت شناسی ضد بخت از منظر دانکن پریچارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخت معرفتی برای توصیف مواقعی به کار می رود که فرد باور صادقی داشته باشد، اما باور او به طور اتفاقی صادق باشد. تا پیش از گتیه، اعتقاد بر این بود که عنصر توجیه برای داشتن معرفت کافی است، اما او نشان داد که می توان باور صادق موجهی داشت که چون صدق آن به دلیل دخالت بخت بوده، مصداق معرفت نباشد. دانکن پریچارد، فیلسوف تحلیلی معاصر، اخیراً به شکل مبسوط و مدون به تحلیل بخت معرفتی پرداخته است. در مقایسه با دیگر تبیین ها (از جمله تصادف و عدم کنترل)، او تبیین وجهی را در تحلیل های خود ترجیح داده که مبتنی بر دو اصل جهان های ممکن و اصل اهمیت است. بخت معرفتی «تأملی» و «راستین» دو قسم بخت ناسازگار با معرفت هستند که پریچارد به آنها می پردازد؛ دغدغه اصلی او قسم دوم است. پریچارد در تلاش است تا یک نوع معرفت شناسی ضد بخت ارائه کند که از اشکالات گتیه و مانند آن در امان بماند. در نهایت، او معرفت شناسی فضیلت ضد بخت را پیشنهاد می کند، که بر دو اصل مصونیت و قوای شناختی استوار است. در این مقاله، پس از توصیف و تحلیل تبیین وجهی و توضیح نظریه معرفتی ضد بخت پریچارد، به ارزیابی دیدگاه وی خواهیم پرداخت. علاوه بر نقدهایی که بر اصل مصونیت و دیگر مؤلفه های دیدگاه وی وارد شده، ابهام در مفهوم جهان های ممکن و دیگر عناصر نظریه معرفتی او موجب می شود دیدگاهش در وضعیت ممتازی قرار نداشته باشد.
بررسی معرفت خدا از نظر سید دلدار علی نقوی با محوریت کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
9 - 30
حوزههای تخصصی:
از شاخه های اصلی معرفت شناسی دینی، معرفت خدا است و کسب آن برای انسان بسیار حائز اهمیت است و تاثیر شگرفی در زندگی انسان دارد. درباره شناخت خدا، چهار دیدگاه وجود دارد: شناخت فطری، حضوری، حصولی بدیهی و نظری. این نوشتار سعی دارد نظرات علامه سید دلدار علی نقوی غفران مآب، یکی از اندیشمندان مهم شیعه، را در این زمینه معرفی کند. در این مقاله با استفاده از کتاب عماد الاسلام فی علم الکلام، مهم ترین کتاب کلامی ایشان، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته شده است . سید دلدارعلی نقوی، معنای معرفت خدا را ادراک مسبوق به عدم می داند. این شناخت به کنه ذات خدا ممکن نیست؛ بلکه انسان فقط در حد صفات و اسما می تواند به خدا شناخت پیدا کند. وی این معرفت را نظری می داند و اثبات می کند که این معرفت عقلا بر همه افراد عاقل و بالغ و ممیز واجب است؛ حتی کسانی که صوت نبی به آن ها نرسیده است.
بررسی مقایسه ای عصمت انبیاء در قرآن و عهدین از دیدگاه کلامی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
219 - 248
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد اختلاف میان شیعیان با یهودیان و مسیحیان، مسئله عصمت پیامبران الهی است. متکلمان شیعه به عصمت تمام پیامبران الهی معتقد هستند، گرچه در محدوده آن اختلاف نظر دارند. در مقابل یهودیان، ویژگی عصمت را بر مبنای تورات، صرفاً به حضرت موسی(ع) و مسیحیان بر اساس انجیل، به حضرت عیسی(ع) نسبت داده اند؛ بنابراین در مقاله حاضر، با رویکرد کلامی شیعه، مسئله عصمت انبیاء در قرآن و عهدین موردبررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و درنهایت بر اساس ادله نقلی و عقلی متکلمان شیعه، معلوم شد که پیامبران الهی از عصمت برخوردار هستند.
گستره اعتبار خبر واحد در ساماندهی علوم انسانی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
77-96
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل معرفتی و روش شناختی در قلمرو دلیل و روش نقلی، مسئله گستره اعتبار خبر واحد و مقدار و ملاک محدودیت آن است. در مقاله پیش رو، این مسئله چالشی و مشحون از اختلاف نظر با تمرکز بر نظریه علامه مصباح یزدی مورد بررسی قرار می گیرد. حل این مسئله نقشی بسیار گسترده و تأثیرگذار در ساحت های گوناگون معرفتی، از جمله در فهم عقاید و احکام دین، دارد. در علوم انسانی و اجتماعی نیز می توان نقش آن را به روشنی دریافت. مهم ترین دستاورد این پژوهش با الهام از راه حل استاد مصباح یزدی و قرائت ویژه ایشان از حجیت و نیز براساس نظریه برگزیده، این است که می تواند مشکل کارآمدی روایات تفسیری را مرتفع سازد. افزون بر اینکه این راه حل یا نظریه در دیگر حوزه ها و دانش های بشری، به ویژه علوم انسانی و تدوین و ساماندهی علوم انسانی اسلامی، می تواند نقش آفرین باشد؛ برخلاف برخی از نظریاتی که اعتبار خبر واحد را مستنَد به ظن می دانند، نه اطمینان، که در این صورت، قلمرو آن صرفاً به حوزه احکام عملی محدود می شود و برای بازسازی علوم انسانی تمسک بدان ممکن نیست.
بررسی دیدگاه ابن تیمیه درباره «علم غیب» و «اخبار غیبی»
منبع:
معارف حکمی جامعه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
71 - 92
حوزههای تخصصی:
علم غیب و صدور اخبار غیبی از امامان((ع))، از مباحث کلامی شیعی است و اعتقاد شیعه به این آموزه انکارپذیر در طول تاریخ تشیع، با اندکی قبض و بسط، در مجامع علمی مطرح بوده است؛ هرچند برخی علمای اهل سنّت نیز آن را می پذیرند. در این میان، دیدگاه ابن تیمیه (م728ق) به دلیل جایگاه علمی وی در جامعه اهل تسنن و اهمیت مقوله کلامی علم غیب در منازعات بینامذهبی و نیز نگاشته هایی در مورد اعلام پذیرش علم غیب امام علی(ع) از سوی ابن تیمیه، قابلیت بحث دارد.
بر مبنای دستاورد مقاله حاضر، ابن تیمیه قائل به صدور اخبار غیبی از اصحاب پیامبر(ص) بوده که امام علی(ع) و نه دیگر ائمه((ع)) نیز در شمار آنان است. او این آگاهی از اخبار غیبی را فضیلتی خاص و یا دلیلی بر امامت نمی دانست و آن را حتی به کاهنان، ساحران و مدعیان نبوت نیز نسبت می دهد؛ گرچه منشأ این علوم در اصحاب را شخص پیامبر(ص)، و سرچشمه علم غیب دیگران را جنّیان و شیاطین می داند. مجموعه داده های موجود، اعتقاد ابن تیمیه به «صدور اخبار غیبی» از امام علی(ع)، و نه پذیرش علم غیب امام(ع) از سوی او را برمی تابد.
مکاشفه ی عرفانی از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
171 - 192
حوزههای تخصصی:
بحث کشف و شهود در معرفت شناسی اسلامی در مذهب عرفا از مسایل بنیادین و اساسی است؛ به حدی که پایه ی عرفان اسلامی بر اساس مکاشفه و مشاهده ی عالم غیب است. مکاشفات عرفانی، مهمترین منبع معرفتی عرفان نظری به عنوان یک نظام هستی شناختی محسوب می شوند. این مقاله درصدد است ابتدا مروری داشته باشد بر انواع مکاشفه نزد عرفا، ویژگی های اساسی آن، معیار ارزیابی آن و پیشینه ی مکاشفه در دیدگاه بانیان مکتب فکری اشراق و مشاء و همچنین چیستی، ماهیت و مراتب مکاشفه در دیدگاه فیلسوفان و عارفان اسلامی خصوصا صدرا و ابن عربی با تدقیق؛ صدرا به عنوان بانی حکمت متعالیه در بعضی از مسائل فلسفی که جزو ابتکارات خاص او محسوب می شوند، صراحتا ادعای انکشاف کرده و وابستگی خود را به عارف بزرگ ابن عربی نشان داده است. سوال اساسی این مقاله این است که آیا روش مکاشفات ملاصدرا مثل سایر فلاسفه و عرفاست یا سبک خاصی برای خود قایل است؟ همچنین می توان به این سوال هم اهمیت داد که ایا شهود صدرایی متاثر از ابن عربی است یا خیر؟ یافته های پژوهش موید این نکته است که ملاصدرا در پردازش مسایل ذوقی، به مباحث حکمی و بحثی تمایل پیدا کرده و استفاده نموده است؛ از این منظر متاثر از ابن عربی است.
دلالت آتوسکوپی بر اثبات وجود بُعد غیر مادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمانه ای که به علل گوناگون، هستی انسان صرفاً مساوی با بدن مادی او انگاشته می شود و اعتقاد به امور متافیزیکی با شیادی یا اختلال روانی مساوی قلمداد می گردد، بروز برخی اتفاقات سبب می شود تا به این انگاره ها با دیده شک بنگریم. «آتوسکوپی» به عنوان پدیده ای که در آن انسان می تواند بدون استفاده از بدن مادی خود در زمان یا مکانی حضور داشته باشد و از پیرامون خود به ما گزارش اثبات پذیر ارائه کند، از این دست اتفاقات است. این مقاله با مراجعه به آزمایش های صورت گرفته، ضمن بررسی اقسام آتوسکوپی، ویژگی ها و تبیین های فیزیولوژیکی و روان شناختی، صحت آن را بررسی کرده و حدود اعتبار آن را در اثبات یا عدم اثبات بعدی غیرمادی برای انسان گزارش کرده است. براساس بررسی انجام شده، تجربه خروج از بدن یکی از اقسام آتوسکوپی به شمار می آید و می تواند ما را به بقای آگاهی پس از مرگ رهنمون شود.
تفسیرِ «بازار بهشت» در عرفانِ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهومِ «صورت» کلیدِ اساسیِ فهمِ بازار بهشت نزدِ ابن عربی ست و نگاهِ عارفان متقدّم نسبت به این موضوع فقط وصفِ مختصری ست که آن هم ناشی از شهرتِ روایتِ «سوق الجنه» در سنّتِ اسلامی می باشد. از منظرِ ابن عربی که بیش از همه و به نحوِ خاصّی به بازار بهشت پرداخته است، کارکردها و اندیشه های عرفانیِ مختلفی تحلیل و استنباط شده که از این قرار است: 1- بازار بهشت به عنوان پلی ارتباطی با جهان های دیگر 2- بازار بهشت مکانی برای طلب هر چیز 3- تفاوتِ خرید و فروش در بازار بهشت 4- فرق میان عالم جسم و عالم مجرّد تفاوتی اعتباری ست نه حقیقی 5- بازار بهشت در برزخ یا پس از قیامت 6- بازار بهشت و تکامل نفس 7- بازار بهشت و اتساع علم الهی. آنچه این مفهوم را به ابن عربی و اندیشه او گره می زند تفصیلِ معرفتیِ اوست که در مواردی منحصر به فرد به نظر می رسد.
وجود نامحدود خدا از نگاه استاد مصباح و ارزیابی آن برپایه دیدگاه نهایی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
415 - 435
حوزههای تخصصی:
استاد مصباح یزدی، وجود خداوند را «نامحدود شِدّی» می داند. وی با تأکید بر تشکیک و کثرتِ طولی وجود، به مراتبی تشکیکی قائل است که هریک، کمال های رتبه های پایین را به گونه ای برتر و بدون کاستی ها داراست؛ بنابراین وجودِ الهی که در والاترین مرتبه این نظام تشکیکی قرار دارد، کمال و شدّت وجودیِ نامتناهی دارد. ایشان، برای معلول، وجودی افزون بر علّت می بیند. درنتیجه، سِعه وجودی خداوند که علّت همه علّت هاست، از سوی معلول هایش محدود می شود. بر اساسِ نگرشِ استاد مصباح، وجود خداوند تنها «نامحدود شِدّی» است و «نامحدود سِعی» نیست. وی دیدگاه خود را به ملاصدرا نسبت می دهد. این دیدگاه کاستی هایی دارد: 1. معلول ها، وجودی افزون بر علّت ندارند و چیزی جز شأنِ وجودی علّت نیستند و نمی توانند گستره وجودی علّت نخستین را محدود سازند 2. استناد این دیدگاه به صدرالمتألهین و عارفان با سخنانِ صریحِ آنها سازگاری ندارد. ملاصدرا تاکید می کند که سخن از تشکیک و کثرت طولی وجود (که مانع عدم تناهی سِعی خداوند است)، طرحی مقدّماتی است که ذهن را برای دیدگاه نهایی او آماده سازد. دیدگاهی که صدرا در آن، خدا را «نامحدود سِعی» می داند. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی-انتقادی دیدگاه استاد مصباح را تببین کرده و آن را برپایه دیدگاه نهایی ملاصدرا ارزیابی می کند.
بررسی جایگاه و نقش ملاصدرا و برخی از شاگردانش در فلسفی شدن کلام شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریان های اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریان ها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در قرن دهم حکمت الهی با تحولات اساسی روبه رو شد و فلسفه اسلامی که مبتنی بر آموزه های شیعی بود، به وسیله ملاصدرا و با الهام گرفتن از اندیشه عارفان و حکیمان پیشین، وارد دوره تازه ای شد. ملاصدرا با وارد کردن مسائلی تازه در فلسفه، مکتبی جدید به نام حکمت متعالیه بنیان نهاد و با این مکتب، فرایند شرعی شدن عقل در مسیر تازه قرار گرفت و به اختلافات عقل گرایان و باطنی گرایان از دین پایان داد. ملاصدرا اختلافات را با سبکی جدید حل کرد. او با استفاده از روش فلسفی خود، سعی در تبیین، تحکیم و دفاع از اعتقادات داشت و نوعی کلام فلسفی ایجاد کرد و در این مسیر، با استفاده از روش های استدلالی مشاء، تجربه های شخصی عارفان و با تأویل های تازه ای از آیه های قرآن و پایه های اعتقادی، توانست شیوه جدیدی از دین شناسی فلسفی، یعنی کلام فلسفی را به وجود آورد، بعد از او، شاگردانش این مسیر را ادامه دادند و هریک نقش مهمی در شکوفا کردن کلام فلسفی ملاصدرا ایفا کردند. این پژوهش، ضمن بررسی رویکردها و دوره های مختلف علم کلام، به جایگاه مهم ملاصدرا در به اوج رساندن این رویکرد اشاره کرده است و با روشی توصیفی تحلیلی به تبیین این مسئله پرداخته است.
مفهوم مهدویت در تحقق تمدن اسلامی از منظر رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
37 - 52
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی بر پایه شریعت استوار گردیده است و کلیه مؤلفه های آن بسان؛ دین، اخلاق، علم و عدالت مطابق با قرآن کریم و سنت رسول الله و امامان شیعه بوده و در کل توحیدی است. از طرفی هم، مهدویت از جمله مفاهیمی است که در طول تاریخ اسلام و قرون متمادی همواره راه نجات از استبداد و ستم و تحقق عدالت اجتماعی بوده است. پس اتخاذ چنین رویکردی به مفهوم مهدویت در انسجام انقلاب اسلامی و شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی مؤثر است. لذا هدف از انجام این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که مهدویت از چه طریقی می تواند در تحقق تمدن اسلامی نقش داشته باشد؟ بنابراین در این مقاله تلاش می-شود تا ابعاد و زوایای مختلف این موضوع با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای مورد توصیف و تحلیل قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که، مهدویت آرمان غایی و هدف اصلی انقلاب اسلامی ایران است، اما برای دست یابی به آن و پیدایش و حفظ تمدن اسلامی باید به الزاماتی همچون، توجه مستمر به آموزه ها و اندیشه-های مهدویت، جهاد تبیین برای راهنمایی مردم و زمینه سازی ظهور، انتظار محوری در سبک زندگی اسلامی در همه سطوح و نیز تربیت افراد متدین و عالم توجه نمود تا بدین طریق، موانع برداشته شود و جامعه به سوی ترقی و تعالی حرکت نماید.
بررسی اشکالات حکم ناپذیری ذاتِ عاری از تعینات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
83 - 112
حوزههای تخصصی:
اهل معرفت ذات الهی را بدون در نظر گرفتن تجلیات یا تعینات، فوق تنزیه و تشبیه می دانند. از نظر ایشان، «ذات بی تعین» برتر از هر حکم و توصیفی است و همهٔ توصیف های ذات ناظر به «ذات به حسب تعینات» اند. این ادعا در نگاه اول، دست کم سه اشکال عمده دارد: 1) خودمتناقض است، 2) مستلزم همهٔ اشکالات نظریهٔ کلامی تعطیل است، 3) برخلاف نصوص دینی و حتی بسیاری از متون عرفانی است که در آنها به ظاهر ذات بما هی ذات توصیف شده اند. در نوشتار حاضر، با روشن تحلیلی توصیفی، این سه اشکال را ارزیابی کرده و نشان داده ایم که هر سه از عدم توجه به قیود حکم ناپذیری ذاتِ عاری از تعینات برخاسته اند. منظور عارفان از حکم ناپذیر ذاتِ بی تعین، نه این است که خداوند مطلقاً ناشناختنی و توصیف ناپذیر است تا ادعای ایشان خودمتناقض یا مستلزم تعطیل باشد و نه به معنای سلب صفات کمالی از ذات الهی است که با توصیفات شرعی و عرفانی منافات داشته باشد. عرفا مانند سایر اندیشمندان برجستهٔ مسلمان، شناخت اجمالیِ حضوری و حصولی ذات الهی را و همچنین توصیف ذات حق را به اندازهٔ شناختی که از او برای مخلوق ممکن است، قبول دارند. سخن عارفان این است که همهٔ شناخت ها و تمام توصیف های ما محدود و متعین و ناقص و از راه تعینات و به اندازهٔ تعینات هستند و در حد ذات بی تعین او نیستند، به طوری که حتی تعبیر «ذات بی تعین» نیز یک نوع توصیف متعین از اوست نه یک شناخت اجمالی از ذات بی تعین او.
پیامد درآمد حرام بر حیات فردی و اجتماعی
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
51 - 68
حوزههای تخصصی:
سب مال امری مطلوب ؛ ودرآمد یعنی کاری که برای جلب نفع یا دفع ضرر است. در آموزه های اسلامی تحصیل مال مشروع و طیب ، جهاد فی سبیل اللّه می باشد و درآمد حرام ممنوع است . پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار فردی واجتماعی درآمد حرام صورت پذیرفته است ، نوع تحقیق از نظر هدف ، کاربردی واز نظر روش توصیفی – تحلیلی است و روش گرد آوری داده ها ،روش کتابخانه ای می باشد . نتایج نشان می دهد که افراد در جامعه ای که به دنبال سعادت و کسب کمال هستند باید از کسب و درآمد حرام دوری کنند چراکه درآمد حرام بر روی فرد آثار مخربی همچون قساوت قلب و تیرگی قلب ، ضایع شدن اعمال ، عدم استجابت دعا ، لعنت کردن ملائکه و بر جامعه و اجتماع هم آثار سوئی همچون رواج ظلم و فساد ، رکود اقتصادی ، سلب امنیت در جامعه را در پی خواهد داشت.
تحلیل و بررسی هدف مندی خلقت و تأثیر آن در تصویر معاد از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
96 - 121
حوزههای تخصصی:
معاد یکی از اصول ادیان توحیدی است که اعتقاد به آن، نقطه فصل و وجه ممیز تفکر دینی از غیر آن است. سخن از معاد در قرآن، از «امکان وقوع» آن شروع شده و به «ضرورت وقوع» این پدیده می رسد و گاهی نیز آن چنان این ضرورت بدیهی است که به عنوان اصلی مفروغٌ عنه از آن گذر می شود. ادله عقلی و براهین فلسفی از جمله استدلالاتی هستند که در اثبات ضرورت معاد ارائه گشته است. در این میان، از جمله راه کارهای قرآن جهت اثبات ضرورت معاد، مسأله هدف مندی خلقت است کهذیل برهان حکمت از آن بحث می شود. در آیات ناظر به برهان حکمت، با ذکر کلیدواژه هایی همچون «عبث»، «لعب»، «باطل» و «سُدی» و نفی تمامی این صفات از خداوند و خلقت او و نیز با تأکید بر «حق بودن» افعال الهی، از یک سو هدف مندی خلقت و از سوی دیگر بازگشت به خداوند و برپایی قیامت به عنوان ضرورتی انکارناپذیر و لازمه هدف مندی خلقت ثابت شده است. تبیین علامه طباطبایی1 در این زمینه با اغلب مفسران متفاوت است. درحالی که نگرش اکثر مفسران پیرامون غایت آفرینش و انسان و نیز حیات اخروی، جبران منافع و لذایذ فوت شده انسان هاست و پیوند میان دنیا و آخرت تکوینی نیست، از دیدگاه علامه غایت خلقت انسان، پیوستن به حق تعالی و حیات سعادتمند ابدی است و پیوند او با حیات اخروی حقیقی و تکوینی است و در همین جهان استعداد و ابزار پیوستن به حق در او موجود است.
تحلیل و نقد نظریۀ وجود رابط معلول در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه وجود رابط معلول در حکمت متعالیه و برهان صدرالمتألهین بر آن، از ابتکارات و شاخصه های مهم فلسفه او به شمار می آید و نقش اساسی در ساختار تشکیک وجود صدرایی و پیوند زدن حکمتِ او با نظریه وحدت شخصی وجود دارد. لذا تحلیل درست از این نظریه و امعان نظر در برهان آن، با هدف کشف ابعاد و زوایای این مسئله مهم و آشکار شدن نقاط قوت و ضعف احتمالی آن، که منجر به فهم کامل تری از ساختار حکمت متعالیه خواهد شد، از ضروریات پژوهش فلسفی است. پژوهش حاضر درصدد است با روشی تحلیلی انتقادی و با نگاه دقیق به تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتألهین و حکمای پیشین در باب وجود معلول و سپس تبیین و تقریر تفصیلی برهان او بر وجود رابط معلول و آنگاه نقد و بررسی یکایک مقدمات برهان، کاستی و نارسایی آن را برای اثبات مقصود صدرا آشکار نماید که مهم ترین آن، خلط میان معنای اسمی یا وصفی ربط با معنای حرفی آن است.
امامت در سیره و سخن حضرت فاطمه زهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
75-84
حوزههای تخصصی:
بررسی و بازخوانی رخدادهای پس از رحلت رسول اکرم(ص) از نگاه اعتقادی و کلامی به روشن شدن بسیاری از حقایق امامت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) کمک خواهد کرد؛ زیرا به گواه گزارش های تاریخی، رویدادهای آن مقطع تاریخ اسلام نقطه عطفی در مسیر آینده جامعه اسلامی شد و بسیاری از حوادث و جریان های امروز جامعه اسلامی، در آن مقطع تاریخی ریشه دارد. در این میان تأمل در سیره و سخنان صدیقه طاهره به لحاظ جایگاه ایشان در نزد پیامبر به روایت فریقین و شخصیت والای علمی و معنوی ایشان بسیار راه گشا خواهد بود. از نگاه صدیقه طاهره، امامت امری الهی بوده و مانع از شکاف در صفوف امت اسلامی و پراکندگی آنان است. عدالت گستری، هدایت انسان ها، ضرورت برخورداری از علم لازم، سبب تعین یافتن امر امامت در افراد خاصی می شود، که با توجه به سوابق جهادی امیرمؤمنان علی(ع) و جایگاه وی نزد رسول خدا(ص) و برخورداری از ویژگی های پیش گفته، امامت در وی تعین می یابد. همچنین امامت منحصر در عصر امام علی(ع) نبوده و براساس حدیث لوح جابر، امامت یازده نفر از فرزندان علی(ع) هم به امر خداوند ثابت می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع حدیثی و تاریخی فریقین و آثار نویسندگان معاصر با هدف تبیین جایگاه و ضرورت امامت و روشن سازی حقیقت و مصداق واقعی امامت به این نتایج دست یافته است.