فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری یکی از نظریات ابتکاری علّامه طباطبایی است که امروزه مورد نیاز فضای علمی کشور خصوصاً حوزه علوم انسانی است. این نظریه ابعاد گوناگونی دارد. معناشناسی ادراکات اعتباری یکی از ابعاد این نظریه است که مقدمه لازم جهت ورود به هر بعد دیگرِ این نظریه است. برای فهم دقیق معنای این اصطلاح بایستی ابهامات سه گانه زبانی، معنایی و مصداقی آن برطرف شود. با بررسی جایگاه اعتباریات در میان سایر ادراکات، ابهام زبانی برطرف می شود و روشن می شود که اعتباریات، معقول ثانی فلسفی نیستند. رفع ابهام معنایی از طریق تعریف صورت می پذیرد و روشن می شود که اعتباریات، دادن حدّ چیزی به چیز دیگر یا اطلاق یک مفهوم بر مصداقی غیر از مصداق خود است، به منظور ترتیب آثاری که ارتباط با عوامل احساسی خود دارند. اعتباریات فقط از سنخ گزاره های إنشائی هستند. ملاک تشخیص مصادیق آن نیز این است که بتوان در آن نسبت بایدِ إنشائی فرض نمود. در نهایت روشن می شود که این ادراکات از سنخ مشهورات صرفه هستند، نه یقینیات. علامه طباطبایی در تمامی موارد فوق با بسیاری از اندیشمندان معاصر اختلاف نظر دارد.
معناشناسی کینونت عقلی جمعی نفس و تبیین آن در فلسفه ی صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی نحوه ی وجود نفس در عالم طبیعت، قبل از آن و پس از آن، از جمله مسائل مهم در فلسفه ی صدرا است. او معتقد است که وجودِ نفس قبل از حدوث در عالم طبیعت، به نحو کینونت عقلی جمعی است، اما وجود دنیوی اش وجودی است حادث، به نحو حدوث جسمانی و همراه با حدوث بدن. او نفس بشری را دارای یک وجود سِعی می داند و تمامی مراتب وجود نفس در قوس نزول تا تحقق در عالم طبیعت و همچنین پس از آن، در قوس صعود تا نیل به درجه ی تجرد تام را مراتب این وجود سعی می شمارد.
این مقاله از میان تمام مراتب وجود نفس، قصد بررسی اولین مرتبه ی وجودی آن را در ابتدای قوس نزولی دارد، که از سوی صدرا، کینونت عقلی جمعی نفس نامیده شده است و در صدد است تا نحوه ی وجود نفس را در این مرتبه روشن سازد. روش این مقاله پژوهشی-تألیفی است و از جمله نتایج آن، بیانسازگاری این نظریه ی صدرا با مبانی فلسفی او و هماهنگی آن با آیات و روایات است.
تأثیر «مراتب تشکیکی تجلی و ظهور وجود» در معناشناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
چیستی صفات الهی و همچنین معناشناسی آن در بستر اندیشه های مختلف به شکل های متفاوتی نمایان می شود. صدرالمتألهین اندیشه خود را بر «تشکیک وجود» بنا نهاده است که حقیقت آن به تشکیکِ در مراتب و تجلیات ظهور وجود برخواهد گشت. در این پژوهش در صددیم تا با روشی تحلیلی – توصیفی در اندیشه های صدرالمتألهین، تحلیل نوینی از معناشناسی صفات الهی (که بر پایه درک حقیقت صفت و نحوه تکثر آن استوار است) ارائه دهیم.
صدرالمتألهین با پیروی از تقسیم بندی و نامگذاری مراتب ظهور نزد عارفان، احکام وجود را در سه مرتبه ذات، احدیت و واحدیت تبیین می کند. مرتبه ذات، مقام خلوّ از تمام تعینات صفاتی و عدم امکان سخن گفتن از خدا، احدیت مرجع صفات تنزیهی و مقام واحدیت مقام مرجع صفات تشبیهی است.
ماهیت یا عین ثابت، محل و صورت صفات الهی بوده که همان معانی جزیی و کلیِ موجود در عالم نیز خواهند بود. خلق تمام موجودات، امری جز اظهار عینی و خارجی اعیان ثابته نیست. از این رو، شناخت صفات الهی از سوی انسان تنها با شناخت «اعیان ثابته» به دست می آید که در نظر صدرالمتألهین، موضوع ٌله الفاظ هم هستند
براهین کامل بودن جهان موجود در حل مسئلة شر از منظر صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
صدرالمتألهین فیلسوف بزرگ اسلامی مانند بیشتر اندیشمندان مسلمان برای پاسخ به این پرسش اساسی که «چگونه جهان هستی با وجود این همه شرور فراوان و رایج می تواند برآمده از نظام ربانی و، به این معنا، دارای بهترین صورتِ ممکن باشد؟»، از نظریة کاملیت جهان موجود که معروف به «نظام أحسن» است مدد می گیرد و با تحلیلی جامع به نظریة «نظام أحسن» در کتب خود می پردازد و بهترین راه حلی که تا کنون در پاسخ به مسئلة شر و تبیین خیریت کامل جهان هستی ارائه شده را عرضه می کند.
در مقالة حاضر تلاش شد تا برخی از مبانی صدرالمتألهین، مانند اصالت وجود و معیار محوریت احسن بودن عالم، و براهین پیشینی (منهج لمی)، مانند برهان علم و عنایت و برهان منسوب به غزالی و برهان سنخیت و برهان امکان اشرف، و براهین پسینی (منهج إنی)، که به تبیین موارد متعدد ناسازگاری با کاملیت جهان هستی پرداخته مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت و با عنایت به آن ادله، نتیجه گرفته می شود که نظام احسن نظامی است که از یک سو دارای کمال و خیر بیشتر، گسترده تر و برتر در تمام عوالم هستی است و از سوی دیگر واجد نقایص و آفات کمتر و محدودتر در جهان طبیعت می باشد.
واکاوی مفهومی وجودی استکمال نفس در مراتب کمال(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفس در حکمت متعالیه و ابتدای حدوث خود، فروترین کمالات هستی و حیات نباتی را دارد. پس ازآن، سیر استکمالی نفس در مراتب هستی از عالم ماده تا معقول شروع می شود. شناخت صحیح استکمال، نیازمند تحلیل مفهومی و وجودی آن است. تحلیل مفهومی، بیانگر فرآیندی بودن استکمال نفس است و سه مؤلفه اساسی آن عبارت اند از: ۱) حرکت جوهری؛ ۲) تدرج؛ ۳) استلزام استکمال در ارتباط با آگاهی و هدف. تحلیل دقیق وجودشناسانه نفس نیز بیانگر جایگاه اساسی عین ثابت در استکمال نفس است. استکمال نفس، ظهور عینی عین ثابت و وجود علمیِ هر نفس در مرتبه خلقت و ظهور عینی اسماء الهی است؛ ازاین رو، افعال ارادی نفس در مسیر استکمال، علت معده ظهور کمالات مکنون در عین ثابت هر نفس اند.
کارکرد معرفتی اقناع و تخییل از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیل و اقناع از دیدگاه فارابی در دو بعد تصوری و تصدیقی اهمیت فراوانی دارد. این مسئله در کنار تصریح وی به برتری حد تام و یقین نیازمند تبیین است. از نگاه وی، بیشتر مردم به مرحله ادراک عقلی نمی رسند. مقصود فارابی از تخییل این است که حقیقت واحد و ثابتی به میزان توان ادراکی افراد ممثل شود. اقناع هم نوعی ظن است که احتمال عناد و خلاف در آن می رود. با استفاده از اقناع و تخییل، می توان حقایق تصوری و تصدیقی معقول را به تناسب طاقت و درک افراد تنزل داد و بدین ترتیب از ضرورت معرفت تخییلی و اقناعی سخن گفت. این منافع در صورتی است که تخییل تابع تصور حقیقی و اقناع تابع یقین باشد. بنابراین، می توان اقناع و تخییل را از دیدگاه فارابی منابع معرفتی مهمی دانست.
بررسی و نقد مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
این تحقیق به بررسی انتقادی مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه پرداخته است، تا با برجسته سازی نقاط ضعف آن بر اساس عقل، کتاب و سنت، به نادرستی دیدگاه وی رهنمون گردد. متأثر بودن برخی از نظام های مدعی حکومت اسلامی در منطقه، از تفکر سلفی گری ابن تیمیه در حوزة مشروعیت سیاسی، اهمیت این تحقیق را دوچندان می سازد. ازاین رو تحقیق حاضر با روشی توصیفی و انتقادی، با تبیین دیدگاه ابن تیمیه در باب مشروعیت سیاسی و مبانی آن، به این رهیافت رسیده که ابن تیمیه به دلیل عدم اتخاذ روش علمی صحیح، نتوانسته است در نظریه پردازی در زمینه مشروعیت سیاسی، موفق عمل کند و پیش فرض هایش دارای اشکالاتی نظیر عدم اعتنا به عقل، عدم فهم معنای صحیح امامت در اسلام، خلط مفاهیم امامت و رسالت و عدم اعتنا به نصوص متواتر، حجیت اجماع و عدالت صحابه است.
تحلیلى تطبیقى از شفاعتدر نگاه فخررازى و قاضى عبدالجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شفاعت یکى از باورهاى ادیان، به ویژه دین اسلام است که افزون بر دلالت آیاتى از قرآن کریم، روایات معصومان علیهم السلام در مورد آن به حد تواتر رسیده است. متکلمان مسلمان اتفاق نظر دارند که شفاعت از باورهاى پذیرفته شده در میان عقاید اسلامى است، گرچه در تفسیر آن اختلاف نظر دارند. گروهى همچون معتزلیان به دلیل پیش داورى در مسئله عمل به وعید، ناچار شدند شفاعت را مختص افراد مطیع و نیکوکار بدانند. در نتیجه، شفاعت پیامبر سبب افزایش درجه نیکوکاران است نه نجات گنه کاران، اما اشاعره معتقدند شفاعت، مخصوص مرتکبان گناه کبیره اى است که به دلیلى نتوانسته اند قبل از مرگ توبه کنند.
این مقاله سعى دارد دیدگاه دو تن از دانشمندان مهم مسلمان، فخررازى و قاضى عبدالجبار که یکى نماینده مکتب اشعرى و دیگرى نماینده مکتب معتزلى است، به شیوه توصیفى تحلیلى مورد بررسى قرار دهد. نتایج به دست آمده حاکى از این است که شفاعت اولیاى الهى مشروط به مشیت الهى و تحت ضوابط خاصى است و علاوه بر زیادت در منفعت، باعث رفع عقاب نیز مى گردد.
وحدت و کثرت وجود در اندیشه ابن عربی و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
موضوع وحدت و کثرت وجود در بین عرفا و فلاسفه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. وحدت وجود با ظهور ابن عربی و ارائه اصول و مبانی عرفان به سبک نظری، جلوه تازه ای پیدا کرد و پس از او به یکی از مهم ترین ارکان هستی شناسی عرفانی تبدیل شد. ابن عربی صراحتاً در کتب مختلف خود علی الخصوص در دو اثر مهم خود، فتوحات مکیه و فصوص الحکم، مفصلاً به تبیین این نظریه همت گماشت. از میان عارفان و فیلسوفان متأخّر، امام خمینی از وحدت وجود تقریر خاصی به دست داده است. امام در مصباح الهدایه به تبیین مراحل ظهور حضرت حق، رابطه ظهورات با مقام غیب الغیوب و نسبت اسماء و صفات با ذات احدیت پرداخته است. از نظر امام، تمامی ظهورات حق، حجابی برای مقام غیب الغیوب است. در تفسیر سوره حمد نیز امام پس از توضیح اسماء الله و بیان فنای اسم در مسمّی تاکید می کند که انسان تنها از طریق مراتبی از اسمای الهی می تواند از ذات مقدس الهی به آگاهی ناقصی دست یابد.
تحلیل نسخه شناسی آثار ملامحمدصادق اردستانی (د 1134 ق/ 1722 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملامحمدصادق اردستانی حکیم عصر صفوی است که تاکنون آثار و آرای او به خوبی شناخته نشده است. در این مقاله آثار وی را بر پایه کتاب ها و تذکره های منتشرشده در ایران از منظر نسخه شناسی و محتوایی بررسی می کنیم. در این منابع چهارده اثر به حکیم اردستانی منسوب شده است که پس از گردآوری نسخه های خطی آثار وی و ارزیابیِ آن ها این نتایج به دست آمد: 1. نُه عنوان از آثارِ چهارده گانه در واقع سه اثر مستقل: رساله جعلیه صادقیه، حکمت صادقیه، و مراسله حکیم اردستانی اند که هر یک با سه عنوان متفاوت نام گذاری شده اند؛ 2. از اختیارات الأیامنسخه ای یافت شد که احتمال انتسابش به وی بسیار زیاد است؛ 3. در انتسابِ کلید بهشتبه وی تردید جدی وجود دارد؛ 4. در هیچ یک از فهرست کتاب خانه ها از سه اثر باقی مانده از آثار حکیم اردستانی یعنی آیه نور، تباشیر، و حاشیه بر شفاگزارشی نشده است.
آسیب شناسی معرفت دینی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی معرفت دینی به معنای شناخت آفاتی که به درک و باور دینی زیان می رساند از بحث های نوپایی است که البته می توان برخی نمودهای آن را از لابه لای آثار پیشینیان نیز استخراج نمود. علامه طباطبایی در قامت یک متفکر دینی با غور در منابع اسلام، ضمن شناخت آسیب های معرفت دینی، به مقابله با آنها پرداخته و از این رهگذر، شیوه های متفاوتی برای فهم صحیح دین ارائه نموده است. نوشتار حاضر ضمن برشمردن مهم ترین آسیب های معرفت دینی در دو بخش مبانی و روش های فهم دین، با تأکید بر آرای آن عالم ربانی، علاوه بر تحلیل نوع آسیب و آثار مخرب آن در معرفت دینی، راهکارهای ایشان را برای مقابله با این آسیب ها بررسی کرده است. در نگاه ایشان، راه برون رفت از آسیب هایی مانند نسبی گرایی، التقاط، بدعت، خرافه پرستی، عدم جامعیت، تفسیر به رأی و جداانگاری دین از زندگی فردی و اجتماعی، پرورش عقل قطعیِ جامع نگر و تمرکز آن بر قرآن است.
تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ی عدالت طبیعی تغییر پذیر یا با محتوای متغیّر حکایت از تعامل متافیزیک و واقعیت و نشان از عبور از اندیشه ی حقوق طبیعی کسانی چون کانت و لاک دارد و در حقوق غرب متأثّر از رویکردهای جامعه شناختی و به طور کلّی اندیشه های واقع گرایانه شکل گرفته است. دیدگاه های جامعه شناختی به حقوقْ میانه ای با حقوق طبیعی و اندیشه ی عدالت طبیعی ندارند. با این حال، در تعدیل حقوق طبیعی کانتی که محتوایی مطلق و تغییرناپذیر دارد، سوق به سمت حقوق طبیعی و عدالت طبیعی متغیر مؤثر بوده اند. در حقوق اسلامی، اصل عدالت طبیعی و محتوای آن، یعنی قوانین طبیعی و حقوق طبیعی، حتّی با همان ماهیت متافیزیکی محض، محل مناقشه است و پذیرش آن به منزله ی معیار سنجش اعتبار اراده ی تشریعی محل تردید است؛ چراکه معنایی جز ارتقای جایگاه عقل از منبع قاعده ی حقوقی به مبنای قاعده ی حقوقی نداشته، می تواند نوعی کثرت گرایی حقوقی در مبنای الزام آوری قاعده ی حقوقی و تعارض بین مبناهای الزام آوری را نتیجه دهد. با این حال، به نظر می رسد نظریه ی اعتباریات علّامه طباطبایی که استاد مطهری به نتایج عملی آن با تردید می نگرد، همسو با اندیشه ی عدالت طبیعی متغیّر است؛ عدالتی که می تواند روند و مکانیسم هایِ انعطاف پذیرِ ایجاد قاعده ی حقوقی و به طور کلّی نظام حقوقی را نتیجه دهد.
بازسازی و تحلیل چهار الگوی خداباوری در اندیشه ی غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزالی از جمله اندیشمندانی است که به مساله ی توجیه باور به وجود خدا پرداخته است .وی برای خداباوری چهار الگوی مختلف مطرح می کند که عبارتند از؛ الگوی خداباوری پیامبران، الگوی خدا باوری اولیاء، الگوی خداباوری متکلمان و الگوی خداباوری عوام. او هر یک از این الگوها را مناسب برای گروهی خاص از مردم می داند. غزالی معتقد است در میان چهار الگوی ذکر شده بالاترین درجه ی باور به خدا در الگوی خداباوری پیامبران و اولیاء حاصل می شود است که مبتنی بر شهود عرفانی هستند. این همان چیزی است که ما امروزه آن را تجربه ی دینی می نامیم. لذا می توان نظریه ی او را نوعی قرینه گرایی مبتنی بر تجربه دینی تلقی کرد. لازم به ذکر است که می توان الگوهای چهارگانه ی غزالی را در قالب یک الگوی طولی و تشکیکی بازسازی کرد که در این قالب الگوی خداباوری انبیاء و اولیاء در بالاترین مرتبه و سایر الگوهای خداباوری در درجات دیگر قرار می گیرد.
واکاوی مفهوم «دین» و«دینی» در نظریة علم دینی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پاسخی است به این پرسش که آیا دو مفهوم «دین» و «دینی» تفاوت دارند؟ ازآنجاکه روشن شدن نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی منوط به داشتن تصویری درست از مفاهیم پایه است و توجه نداشتن به این مفاهیم، سبب طرح بعضی از اشکالات شده است، سعی نویسنده تبیین برخی مفاهیم پایه در دیدگاه صاحب کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینیاست. هدف دیگر، پاسخ به نقدها در سایه آن مبانی است. نویسنده با مراجعه به کتاب ها و مقالات ایشان، با شیوه ای تحلیلی- استدلالی، بیان تازه ای از نظریه علم دینی حضرت استاد عرضه کرده است. باتوجه به تفاوت «دین» و «دینی»، به اشکالات پاسخ می دهیم و مفهوم «علم دینی» را از نگاه صاحب نظریه روشن تر می کنیم. مهم ترین نتایج عبارت اند از 1) حقیقت دین، معرفتی است از سنخ علم حضوری که پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) به آن دسترسی دارند؛ 2) معرفت دینی، مجموعه ای از دانش هاست که غیرمعصومین ازراه علم حصولی به دست می آورند؛ 3) معرفت دینی منحصر به فهم «نقل» نیست و معرفت های «عقلی»، حتی عقل تجربی، با تکیه بر جهان بینی الهی، معرفتی «دینی» است؛ 4) علم دینی، یعنی کشف «قول» یا «فعل» خداوند که به واسطه عقل یا نقل یا هردوست.
خلودجهنمیان وبهشتیان ازمنظرملاصدراوعلامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
درقرآن،آیات متعددی هست که مساله خلود بهشتیان وجهنمیان راگوشزد می کند،عده ای راسعادتمندومخلّددربهشت ومتنعم ازنعمتهای آن، ودسته دیگر راشقاوتمندومعذّب به انواع عذاب معرفی می کند.دراین مقاله، سخن درمعنای«خلود» درآیات105تا108هود متمرکزاست؛ وبه واکاوی میزان وقلمرو آن ازمنظر ملاصدرا وعلامه طباطبایی می پردازد؛ دراینکه مراد ازخلودچیست وآیا بین خلوداهل بهشت وجهنم تفاوتی هست یانه؟ بین مفسرین ومتکلمین اختلاف نظروجوددارد اکثرا آنهارایکی دانسته اندوبه معنای بقا وجاودانگی اهل بهشت برای همیشه، وماندگاری اهل جهنم درجهنم به صورت دائمی ونامحدودمی دانند. دراین عرصه دیدگاه مفسرمطرح معاصر، علامه طباطبایی(ره) ومیزان هماهنگی بین نظرایشان وملاصدرا حا ئز اهمیت است. مسأله به روش تحلیل محتوا براساس داده ها و اطلاعات گردآوری شده است. ازآنجاکه قرآن درآیات هود خلودبهشتیان وجهنمیان را به دوام آسمانهاوزمین معلّق دانسته؛ ابتدا مرادازآسمان وزمین ومیزان دوام آنهابررسی وسپس مسأله خلود، موردکنکاش ومداقه قرارگرفت. ازنتایج به دست آمده اینکه؛ عده ای آسمان وزمین را دنیایی؛ اماعلامه وملاصدرااخروی می دانند، علامه خلود رادائمی، ملاصدرا آن رابسته به نوع عقیده،کمیت،کیفیت وموجبات عذاب می داند. آنچه حاصل شداینکه قرآن طبق عدل الهی محدودیت خلودجهنمیان، ومطابق فضل الهی بقای اهل بهشت رابیان می نماید.
نقد روش پنهان نگاری در کاربست آن برای فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
هرگونه بررسی و پژوهش نیازمند روش است. این ایده اگرچه، ایده ای جدید است، اما گویی در گذشته نیز کاربرد داشته است. پژوهشگران معاصر در بررسی و فهم فلسفه اسلامی کلاسیک تلاش کرده اند روش فلاسفه مسلمان در تألیف آثارشان را نیز به بحث بگذارند. در این مقاله تلاش شده است تا یکی از آرای لئو اشتراوس در باب روش فارابی در نگارش آثارش به نقد کشیده شود. اشتراوس در پی بررسی های خود در باب فلسفه سیاسی اسلامی به این نتیجه رسیده بود که فیلسوفان مسلمان، و به طور خاص فارابی، به چند دلیل ، نوشته های خود را به صورت رمزی و محفلی تألیف کرده اند، روشی که از افلاطون به ارث برده اند و پس از فارابی به ابن میمون نیز سرایت کرده است و بدون دریافت و فهم این روش، نمی توان فهم درستی از فلسفة کلاسیک داشت. این درحالی است که این ادعا هم به لحاظ منطق درونی و هم با توجه به شرایط تاریخی عصر فارابی و قصد وی از تألیف اثر، ادعایی مخدوش است
«سخن گفتن از خدا» در الهیّات دنس اسکوتوس، با نگاهی به تأثیر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مبحث «سخن گفتن از خدا» در عرصه معارف معاصر به طور عمده ذیل مباحث زبان دین مطرح می شود. یوهانس دنس اسکوتوس تحت تأثیر فیلسوف برجسته اسلامی ابن سینا و بر مبنای باور به اشتراک معنویِ «وجود»، به زبان اشتراک معنوی در سخن گفتن از خدا قائل است. اسکوتوس بحث از زبان مشترک معنویِ دین را ذیل تقسیم معرفت انسان به خدا، به معرفت طبیعی و معرفت فراطبیعی مطرح نموده، مفهوم «موجود نامتناهی» را کامل ترین مفهومی می داند که انسان در مرتبه معرفت طبیعی (عقلی) می تواند از خدا داشته باشد و به وسیله آن از خدا سخن گوید، لیکن معرفت حقیقی (معرفت به دور از هرگونه نقص و ابهام) به خدا و باورهایی از قبیل تثلیث، تجسد و ... در مسیحیت را تنها از طریق معرفت فراطبیعی آن هم فقط از نوع معرفت وحیانی ممکن می داند و در این موضع، رویکردی ایمان گرایانه را اتخاذ می کند، اگرچه در عین حال، ارائه استدلال عقلی و برهان بر برخی داده های وحیانی درباره خدا را تأیید می کند. مقایسه دیدگاه های اسکوتوس و ابن سینا در بحث از معرفت فراطبیعی، نشان دهنده همانندی ها و ناهمانندی های تفکرِ این دو فیلسوف در عقل گرایی و امکان سخن گفتن از حقایق وحیانی است.
کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه از منظر علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تربیت به منزله یکى از زیرساخت هاى مهم اجتماعى و مورد توجه ادیان و مکاتب گوناگون در طىاعصار و قرون متفاوت شناخته شده است. نظریه پردازان تعلیم و تربیت با نگاهى همه جانبه به مقولهتربیت، آن را در ساحت هاى متنوعى طبقه بندى کرده اند که مهم ترین بعد آن، تربیت اجتماعىمى باشد. هدف این پژوهش، بهره گیرى از آثار علّامه طباطبائى به منظور بررسى و تبیین دیدگاهایشان در ارتباط با کارکردهاى مؤثر تربیت اجتماعى در جامعه و استنباط اصول و روش هاى آن برمبناى تألیفات علّامه است. با مراجعه به آراى اجتماعى علّامه طباطبائى مى توان به راه حل جامع ومناسبى در این زمینه دست یافت. ازاین رو، این مقاله با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد به اینپرسش پاسخ گوید که علّامه چه کارکردها و اهدافى را براى تربیت اجتماعى صحیح و کارآمد درجامعه مدنظر دارند؟ یافته هاى پژوهش حاکى از آن است که هدف نهایى تربیت اجتماعى مؤثر درجامعه دستیابى به سعادت و قرب الهى و داشتن جامعه اى بر مبناى قوانین الهى مى باشد.
امکان استعدادی و نسبت آن با امکان ذاتی (از حکمت سینوی تا حکمت صدرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا با استفاده از قاعده ی «کل حادث زمانی مسبوق بقوة و مادة تحملها»، وجود ماده و قوه (امکان استعدادی) را اثبات کرده است. فیلسوفان و متکلمان بعد از ابن سینا به نقد و بررسی قاعدة مذکور، استدلال ابن سینا و رابطة امکان ذاتی با امکان استعدادی پرداخته اند. برخی از آنها امکان ذاتی و استعدادی را مشترک لفظی و لذا استدلال ابن سینا را مغالطی دانسته و برخی دیگر، با اثبات اشتراک معنوی این دو امکان، استدلال ابن سینا را مبرّای از اشکال بشمار آورده اند. یکی از لوازم اعتقاد به قاعده ی فوق پذیرش ترکیب جسم از ماده و صورت است؛ بنابراین کسانی مانند شیخ اشراق، فخر رازی و خواجه-نصیر که منکر ترکیب جسم از ماده و صورت هستند، نمی توانند این قاعده را بپذیرند.
مباحث مربوط به امکان استعدادی و رابطة آن با امکان ذاتی تا قبل از ظهور حکمت متعالیه با ابهاماتی همراه بوده است؛ اما بعد از آن، برخی از پیروان این مکتب، با استفاده از اصولی نظیر اصالت و وحدت تشکیکی وجود، قاعده (کل حادث مسبوق ...) و اشتراک معنوی امکان ذاتی و استعدادی و لذا صحت استدلال ابن سینا را اثبات و تبیین کردند.
تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسأله مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانه تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.