فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که پیوسته مورد بحث و دقت نظر فلاسفه قرار گرفته است، مسئله نظام احسن است. فلاسفه اسلامی عموما برای اثبات احسن بودن نظام هستی به عنایت الهی به عنوان دلیل عقلی و آیه هفتم سوره سجده به عنوان دلیل نقلی تمسک جسته اند. در نوشتار پیش رو تلاش شده است که با روش توصیفی_تحلیلی و رجوع به آیات قرآن و تکیه بر مبانی علامه طباطبایی به عنوان فیلسوفی متأله و مفسری بزرگ در تفسیر المیزان، آیاتی که بر احسن بودن نظام هستی دلالت می کنند جمع آوری و مورد تحلیل و بازخوانی قرار گیرند. در پایان این نتیجه به دست آمده است که با توجه به دیدگاه علامه طباطبایی در ملاک حسن موجودات و تطبیق آن با سخنان وی ذیل آیات مختلف در تفسیر المیزان، هفت آیه دیگر غیر از آیه هفتم سوره سجده، احسن بودن نظام هستی را نشان می دهند.واژگان کلیدی: نظام احسن، ملاک حسن موجودات، آیات قرآن، علامه طباطبایی.
بررسی آسیب ها، تهدیدها و چالش های فقر و غنای مفرط اقتصادی در مسیر تحقق جامعه مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
137 - 154
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی جامعه مهدوی تقسیم مساوی منابع و درآمدها و ایجاد عدالت اقتصادی است که در آن فقر اقتصادی به کلی ریشهکن خواهد شد. مقاله حاضر براساس تحلیل و تطبیق محتوای احادیث و روایات معتبر مرتبط با فقر و غنای مفرط اقتصادی از یکسو و شاخصهای جامعه مهدوی از سوی دیگر و نقش پُرچالش این دو بر یکدیگر تدوین گردیده است. هدف از پژوهش حاضر استخراج عوامل تحدید کننده، فقر و غنای مفرط است که میتواند در جامعه مهدوی نقشی آسیبزا داشته باشد. با استفاده از روش تحلیل منطقی و تطبیق محتوای احادیث و روایات، نقش تهدیدکننده و پُرچالش فقر و غنای مفرط اقتصادی بر تحقق جامعه مهدوی به این شرح تدوین گردید: نقش فقر اقتصادی: بُعد فردی (با 5 کد فرعی شامل: سرگردانی عقول، ضعف در یقین، عدم اتکا به نفس و یاس و ناامیدی، زایده تنبلی و ناتوانی). بُعد اجتماعی (با 5 کد فرعی، شامل: نزدیکی به کفر، نقص در دین، عامل تفرقه و دشمنی و بلا و فتنه، عامل ذلت) نقش غنای مفرط: بُعد فردی (با 3 کد فرعی، شامل: شهوترانی، مشغولیت به پستی، سستی در دین و تباهی در یقین). بُعد اجتماعی (با 3 کد فرعی، شامل: فخرفروشی، طغیان و سرکشی، غصب حقوق فقیران).
الهیات سلبی حمیدالدین کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
281 - 304
حوزههای تخصصی:
حمید الدین کرمانی(411-352ق) ملقب به حجه العراقین، یکی از پرنفوذترین و تأثیرگذارترین متفکران کیش اسماعیلی در دوره اقتدار حکومت فاطمیان است. او با بهره گیری از فلسفه نوافلاطونی و تأثیرپذیری از آموزه های اسلامی سعی می کند با تکیه بر الهیات سلبی، الگویی جدید از خداشناسی ارائه دهد. این الگو نه با خداشناسی فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا هماهنگ است و نه با رأی معتزله و اشاعره. او همچون استاد خود سجستانی، خدا را ماورای آن می داند که بتوان او را «موجود» یا «ناموجود»، «شیء» یا «لا شیء» خواند. از طرف دیگر نظریه تعطیل معتزله را با تفسیر و توضیح اشتباه آنان روشن می کند. این مقاله می کوشد ابتدا زمینه شکل گیری الهیات سلبی کرمانی را نشان دهد و سپس با دسته بندی دلایل وی، تصویر روشن تری از الهیات سلبی او ارائه کند. این دلایل به دو دسته دلایل معرفت شناختی و وجود شناختی تقسیم می شوند.
بررسی مفهوم «نبی» و «رسول» در المیزان و مفاتیح الغیب فخر رازی
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
305 - 344
حوزههای تخصصی:
توجه به معنای لغوی واژه رسول و نبی در قرآن ، و اینکه چه موقع رسول خطاب شده اند؛ چه موقع نبی، نکته مهمی است که کمتر مورد توجه قرآن پژوهان قرار گرفته است. عده ای آن دو را هم معنا و گروهی حکم به تباین معنایی واژه رسول و نبی کرده اند. پژوهش حاضر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی را با استفاده از ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی -تحلیلی مورد بررسی قرار داده است. فخر رازی، ملاک انتخاب نبی را تنها اصطفاء عبد، توسط خدا دانسته و نبی را بشری معرفی می کند که به واسطه وحی با سایر افراد متفاوت شود. از نظر فخر رازی چنین کسی هرگاه مأمور به تبلیغ وحی شود، می شود رسول. او همچنین رابطه این دو را عموم و خصوص مطلق در نظر گرفته است. اما از نظر علّامه طباطبائی، نبی شخصی است که براى مردم، آنچه مایه صلاح معاش و معادشان است بیان کند و رسول عبارت است از کسى که حامل رسالت خاصى باشد؛ مشتمل بر اتمام حجتى که به دنبال مخالفت با آن عذاب و هلاکت و امثال آن باشد. بنابراین رسالت از نظر علّامه وصفی خاص و زاید بر نبوت است. بنابراین با توجه به تعریف فوق می توان گفت آنچه علّامه «نبی» می داند از نظر فخر رازی «رسول» است.
سیری در مسائل مهدوی در تفاسیر مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به منجی موعود، عقیدهای دیرین و کهن در میان جوامع بشری است و کمتر دین و مکتب و یا گروهی را میتوان یافت که در مورد آن اظهار نظر نکرده باشد. در اسلام نیز این باور در قالب مهدویت اسلامی مورد توجه بوده و عالمان و اندیشمندان مسلمان با گرایشات مذهبی مختلف بدان پرداختهاند. تفسیر یکی از گرایشات مهم در این زمینه بهشمار میرود؛ که مورد توجه مفسران مسلمان با دیدگاههای مختلف کلامی و مذهبی قرار گرفته است. تفسیر قرآن کریم در حقیقت بیانگر بینشها و باورها و ارزشهایی استکه مفسر از مبانی مختلف عقلی و نقلی دارد که در آراء و انظار وی متجلی میشود و بر بینشها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای جامعه دارای تأثیر است. بر این اساس دیدگاه مفسران میتواند اساس و پایه مباحث مهم اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و... باشد. بررسی اقوال مفسران شیعه و اهلسنت و بیان مشترکات تفسیری آنان در ذیل آیات مرتبط با مهدویت، میتواند در تبیین اندیشه مهدویت در مذاهب اسلامی نقش داشته باشد و از این راه میتوان به وجوه اشتراک مذاهب اسلامی توجه بیشتری داشت و بر اتحاد و انسجام و همبستگی اجتماعی در میان باورمندان به مهدویت اسلامی تأکید نمود. بنابراین در نوشته پیشرو به این سؤال پاسخ داده شده است: در تفاسیر مذاهب اسلامی به چه مسائلی پرداخته شده است ؟ بیان دیدگاه مفسران مسلمان درباره مسائل مهدویت، تحلیل و بررسی موضوعات و مسائل مطرح شده در آن تفاسیر و بیان موارد مغفول و انحرافی در تفسیر هردو مذهب شیعه و اهلسنت، از مهمترین نوآوریهای این تحقیق بهشمار میرود.
بررسی جایگاه و نقش محمد بن همام اسکافی در نهاد وکالت
منبع:
پژوهشنامه موعود سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117-138
حوزههای تخصصی:
برخی از عالمان دوران غیبت صغری در کنار انتقال معارف اهل بیت: در قالب بیان روایات و آثار گذشتگان، درنهاد وکالت نیز نقش آفرینی می کردند، که از آنان می توان از محمد بن همام اسکافی نام برد. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی در صدد واکاوی جایگاه و نقش محمد بن همام در نهاد وکالت است. این جستار با بررسی و کاوش در منابع حدیثی و تاریخی، اثبات می کند که محمد بن همام از اعضای نهاد وکالت در دوره وکیل دوم وسوم بوده و مدتی سرپرستی نهاد وکالت را نیز برعهده داشته است. همچنین در این نوشتار با بررسی نقش وی در نهاد وکالت، اشاره خواهد شد که وی در تثبیت وکالت محمد بن عثمان و حسین بن روح و در مقابله با مدعیان دروغین و وکیلان منحرف خصوصا شلمغانی نقش بسزایی داشته است و از راهبرد تقیه برای پنهان داشتن نام ومکان امام دوازدهم7 بهره برده است.
بررسی منابع شیخ مفید در باب دوازدهم ارشاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
29 - 42
حوزههای تخصصی:
بیشتر آثار مهدوی که شیعیان امامیه نوشتهاند، به اثبات کلامی و نقل روایات درباره امام دوازدهم میپردازد. در این میان کتاب الارشاد شیخ مفید که درباره زندگانی دوازده امام است، با رویکردی تاریخی _کلامی به این موضوع پرداخته و بخش آخر آن به تاریخ امام دوازدهم اختصاص دارد. با توجه به اهمیت این کتاب و جایگاه نویسنده آن شیخ مفید، لازم است منابعی که در این کتاب بهره برده شده است شناسایی شود تا اتقان یا ضعف اخبار و روایات آن کتاب روشن گردد. مقاله حاضر با بررسی اخبار و روایات این کتاب در بخش زندگانی امام عصر7، تلاش میکند به مصادر آن دست پیدا کند. بدین منظور برخی از روایات الارشاد با آثاری که پیش از آن نوشته شده و اکنون در دست است، مقایسه شد. نتیجهای که مقاله بدان دست یافته، آن است که به رغم مشخص بودن دستهای از مصادر این کتاب، گروهی از منابع آن ناشناختهاند.
رویکرد متصوفه در مواجهه با احادیث
منبع:
کلام و ادیان سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
145 - 187
حوزههای تخصصی:
عرفا و صوفیه به ندرت وارد مبحث روش شناسی نقل حدیث گشته و به تشریح مبانی خود در این رابطه اقدام ورزیده اند. در این میان امّا ابوطالب مکی، عبدالرحمن سلمی و ابن عربی سه تن از مهم ترین نظریه پردازان صوفیه بوده که بر خلاف دیگر مشایخ، درباره بحث روش شناسی نقل حدیث در تصوف تبیین داشته اند. این مبانی از طرف دیگر صوفیان مورد پذیرش بوده است. در قرون بعدی نیز اقطاب متصوفه با طرح بحث عصمت مشایخ، منقولات مشایخ صوفیان یکسره پذیرفته شد و سوال از سند و منبع کلام آنها بدعت و گناهی نابخشودنی تلقی گردید. محیی الدینِ ابن عربی نیز مهم ترین ملاک و میزان برای رد یا پذیرش حدیث را، مطابقت آن با شهود باطنی و مکاشفات عارف می داند؛ از نظر بزرگان صوفیه، جعل حدیث تنها در یک صورت یعنی در صورت سوق دادن مردم به خیرات جایز است. این مبنای مهم سبب شد تا میراث مکتوب متصوفه مشحون از روایات جعلی و مرسل و ضعیف گردد. از نظر صوفیان، حدیث با دو سند طریقتی و شرعی نقل می شود. در سند طریقتی، ندای حدثنی قلبی عن ربی سر داده و مستقیم از خدا یا امام نقل می کند و کتب خویش را مملو از این احادیث می کنند. امّا احادیث کتب محدثین و فقها سند شرعی دارد و از سنخ علم حصولی است که حجاب سلوک شمرده می شود و باید کنار گذاشته شود.
پژوهشی در اندیشه های عالمان دینی در تبیین آیه ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾
حوزههای تخصصی:
آیه شریفه ﴿ لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفته است. مهم ترین سؤال در مواجهه با این آیه شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقع نشدن خدای تعالی است. ملاحظه آراء عمده در تبیین این آیه شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش مذکور دارد. برخی متکلمین، نفی پرسش از خداوند را به نفی وجوب و یا ترک فعل بر خدای متعال ارجاع داده اند و برخی دیگر ضمن قول به وجوب برخی از افعال بر خدای متعال، ابتناء فعل الهی بر حُسن و حکمت را دلیل نفی پرسش از خدای متعال دانسته اند. برخی حکما نیز نفی پرسش از خداوند را به نفی غایت در فعل مطلق الهی و غایتِ اخیر در مخلوقات ارجاع داده اند. عرفا نیز با تکیه بر علم و سرّ وحجت الهی به تبیین شریفه لایسئل عما یفعل پرداخته اند. این مقاله در صدد است تا با تکیه بر یک شخصیت فکری از صاحبان آراء فوق (به ترتیب : غزالی، زمخشری، ملاصدرا و ابن عربی) به بررسی و نقد آراء پرداخته و سپس در نگاهی مجدد به آیه شریفه به تبیین آن در دو جایگاه متفاوت یعنی در ربط با آیات قبل و بعد، و نیز در ربط با سایر آیات مرتبط بپردازد.
نقد و بررسی مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
207 - 230
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی معتقد است نبی اکرم (ص) و ائمه اطهار (س): از خطا و نسیان در امور عادی و غیرمرتبط با وحی و تکالیف معصوم اند، اما از برخی از انبیای سلف، خطا و نسیان در این امور واقع شده است. سبحانی نیا در مقاله «گستره عصمت از منظر علامه طباطبایی» در دو قسمت، به نقد دیدگاه علامه پرداخته است. ایشان در قسمت نخست بر این باور است که علامه از یک سو قائل به عصمت مطلقه نبی اکرم (ص) است، اما از سوی دیگر عباراتی دارد که نشان می دهد در خصوص ایشان نیز قائل به عصمت مطلقه نیست و در قسمت دوم، هشت نقد به دیدگاه علامه در باب گستره عصمت انبیا مطرح کرده است. هدف از این پژوهش بررسی نقدهای سبحانی نیا بر دیدگاه علامه است. بررسی مطالب علامه و نقدهای سبحانی نیا بر آن نشان می دهد که علامه معتقد به عصمت مطلقه نبی اکرم است و برداشت سبحانی نیا از عبارات ایشان نادرست است. همچنین تمامی نقدهای هشت گانه سبحانی نیا به دیدگاه علامه درباره گستره عصمت انبیا با اشکال مواجه است. نگارنده در این مقاله درصدد است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، دو مدعای مذکور را اثبات کند
رویکرد کلامی محدثان ومتکلمان در تبیین قلمرو عصمت با تاکید برآراء شیخ صدوق وشیخ مفید
حوزههای تخصصی:
د در نظام اعتقادی امامیّه آموزه کلامی عصمت یکی از مسائل بنیادی و زیرساختی نبوت و امامت است که از ابتدا، از دغدغههای علما واندیشمندان اسلامی بوده، با عنایت خاص و با رویکردهای متفاوت مورد توجه قرارگرفته است. شیعیان که عصمت را از زمره شرایط امامت میدانند، بر اصل باورمندی آن اتفاق نمودهاند، اما درباره قلمرو آن، با رویکردهای متفاوت اظهار نظر و اختلاف کردهاند. از میان رویکردها، دو رویکرد، نقشی تعیینکننده در مباحث کلامی ایفا کرده است: یکی رویکرد عقلگرای متکلمان بغداد و دیگری رویکرد نصگرای محدثان قم. از متکلمان، شیخ مفید و از محدثان، شیخ صدوق بهعنوان شخصیتهای شاخص، که هرکدام به مدرسهای تأثیرگذار در تاریخ کلام امامیّه تعلق خاطر داشتند، انتخاب شدند، تا در این جستار نظراتشان در باره قلمرو عصمت مورد بررسی قرار گیرد و نیز مشترکات و اختلاف نظر آنها در جهات مختلف قلمرو عصمت نشان داده شود.
نقش پلیس در هموارسازی مسیر حرکت به سوی تمدن زمینهساز ظهور با تأکید بر پیشگیری از جرم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
377 - 398
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف تمدن زمینهساز ظهور تمدنی است که مقدمات، اسباب و علل ظهور را فراهم مینماید. راستی، صداقت، عدالت و جامعه کم جرم از زمینهها و پیشنیازهای ظهور است. به وجود آمدن این زمینه مستلزم دخالتهای ایجابی تشکلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم نهاد و دخالتهای ایجابی و سلبی سازمانهای رسمی فرهنگی و امنیتی همچون پلیس که وظیفهی پیشگیری از جرم برای آن تعریف شده است میباشد. روش بررسی: روش تحقیق حاضر از نظر دادهها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی را تعداد هجده نفر از اساتید دانشگاه دارای مدرک تحصیلی در حوزههای فرهنگی و امنیتی که تعداد آنها با اشباع نظری به هجده نفر رسید، تشکیل میدهند و در بخش کمی تعداد 175 نفر از کارکنان پلیس دارای مدرک تحصیلی کارشناسی علوم اجتماعی، معارف اسلامی و فقه و حقوق شاغل در استان تهران با حداقل پنج سال کار اجرایی را شامل میشوند. ابزار سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته میباشد. اعتبار ابزار به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن 83/. و روایی آن توسط روایی صوری تایید شده است. دادههای حاضر به وسیلهی آزمونهای آماری موسوم به همبستگی اسپیرمن و t تک نمونهای در بسته نرمافزاری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتهها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر جامعه نمونه، با توجه به اینکه وظیفه پلیس، پیشگیری از جرم میباشد و اکنون اکثر نظریهپردازان وجه ایجابی پیشگیری از جرم یعنی رفع علل اولیه و اقدامات فرهنگی را مؤثرتر از اقدامات سلبی میدانند، پلیس میتواند به تحقق مؤلفههای بینشی، گرایشی و کنشی که از جمله مؤلفههای زمینهساز ظهور میباشند کمک نماید. نتیجه آنکه پلیس باید وجه ایجابی پیشگیرانه خود را توسعه بیشتری دهد.
تبیین نقش سلبی خوارق عادات در تشخیص مدعیان دروغین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
101 - 152
حوزههای تخصصی:
از جمله چالشهای مهم در مسیر مهدویت، وجود مدعیان دروغینِ مهدویت است، شناخت مدعیان در ابتدای امر و واکنش به موقع، تأثیر بهسزایی در مقابله با این جریانات انحرافی دارد. در روایات ما امور خارقالعادهای همچون داشتن معجزه، طول عمر، علم، ندای آسمانی، خسف و... درباره امام عصر؟عج؟ نقل شده است از جمله کارکردهای این خوارقِ عادات، کارکرد معرفتی و سلبی آنها میباشد. عدم قدرت مدعی دروغین بر معجزه از اموری است که براساس آن میتوان عدم امامت او را نتیجه گرفت. کسی که طول عمر خارقالعاده نداشته باشد، نمیتواند امام زمان باشد.کسی که دارای علم وسیع و عصمت نباشد نمیتواند امام باشد، کسی که مواریث انبیاء را به همراه ندارد و حضرت عیسی؟ع؟ برای تأیید و یاری او نازل نشود، امام مهدی؟عج؟ نمیباشد.
چالش غفلت از آرمان های مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به اندیشه مهدویت به معنای باور به تحقق حکومت عدل جهانی، غلبه اسلام بر همه ادیان، توسعه عبودیت، ریشهکن شدن بدعتها و... است و انتظار مؤمنان برای ظهور امام مهدی4 بایستی انتظار برای تحقق چنین آرمانهایی باشد اما گاه منتظران از این آرمانها غافل شده و به جای اینکه چشم انتظار ظهور مهدی موعود4 برای تحقق آرمانهایی از این دست باشند چشم به راه او برای گشایش در زندگی مادی و رنگین شدن هرچه بیشتر سفرهها هستند و این همان غفلت از آرمانهای مهدویت است که میتواند در مسیرپویایی و حرکتآفرینی اندیشه مهدویت چالشآفرین باشد. آنچه میتواند خاستگاه و ریشه غفلت یاد شده باشد عواملی هم چون غفلت از استعدادها و غفلت از جایگاه امام و دنیاطلبی است. در مقاله پیشرو برخی از ابعاد مسئله یاد شده کاویده خواهد شد.
مهدویت در اندیشه عثمان دان فودیو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
171 - 185
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی در قاره افریقا از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. با توجه به اینکه اندیشه مهدویت نویدبخش نجات انسانهای مظلوم از سیطره ظالمان است؛ عمده صاحبان نهضتها و جنبشهای اصلاحی نسبت مهدی گرفته اند. از همین رو، با آغاز جنبش عثمان دان فودیو (1168-1232 قمری) در غرب افریقا بسیاری از مردم وی را مهدی موعود4 خواندند. در این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، مسائل مربوط به مهدویت در قیام عثمان دان فودیو مورد بررسی قرار گرفته است. براساس یافتههای پژوهش، اعتقاد به مهدویت در تعالیم شیخ عثمان نقشی اساسی داشت و بخشی از عقاید زیربنایی خلافت بود؛ به گونهای که در نگاه وی، مقدرات خلافت سوکوتو با رویدادهای آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی4 آمیخته بودند. شیخ عثمان ضمن اعتقاد به وجود مهدی، همان ویژگیهایی را که شیعه برای حضرت و قیامش قائل است، میپذیرد.
مطالعه تطبیقی احادیث باب بداء در اصول کافی با قرآن کریم
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
177 - 204
حوزههای تخصصی:
یکی از عالی ترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئله «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پاره ای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلاف هایی همراه بوده است. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ می باشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن ، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمرده است. طبق روایات کافی، همه پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخوانده اند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا می کند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزله اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمی باشد.
بررسی فقه الحدیثی کارکردهای امام مهدی در روایت اخذ میثاق از انبیای الهی
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
25-44
حوزههای تخصصی:
در برخی روایات، برای آخرین حجت الهی، کارکردهایی در نظر گرفته شده است. البته تحقق موارد آن در آخرالزمان است. بنابراین باید، تک تک آنها، بررسی فقه الحدیثی شود. روایت اخذ میثاق از انبیای الهی در کتاب «کافی» از جمله آنهاست که در آن پنج کارکرد برای امام مهدی4 مشخص شده است: 1. نصرت دین؛ 2.غلبه حکومت الهی؛ 3. انتقام از دشمنان؛ 4.عبودیت همگانی؛ 5. جایگاه امامت امام مهدی در رسیدن انبیا به مقام اولوالعزمی. این نوشتار، با رویکرد حدیث پژوهانه، به بررسى سندی و دلالى حدیث مربوط می پردازد. در سلسله سند، یک راوی مجهول وجود دارد که البته با تشکیل خانواده حدیثی، محتوای روایت تأیید می شود. پیام اصلی روایت، نصرت دین است که بقیه مواردِ اشاره شده در ادامه روایت، تفسیر همان پیام اصلی است.
تحلیل مقوله یأس در عصر غیبت با تأکید بر عوامل پیشگیری و درمان آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 140
حوزههای تخصصی:
از چالشهای عصر غیبت دشواری شرایط و ابتلائات آن است که چون به طولانی شدن این دوره ضمیمه گردد، غم و یأس مردم نسبت به ظهور حضرت و تحقق وعدههای الهی را فراهم میآورد. امری که به ویژه در جامعه امروز پر رنگ شده است. ائمه اطهار؟عهم؟ با پیشبینی این چالش در عصر غیبت، مؤمنان را از آن برحذر داشتهاند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به بررسی فشرده متعلق یاس، مبتلایان بدان و پیامدهای این مسئله در قرآن و احادیث پرداخته و سپس به طور مبسوط راهکارهای پیشگیری و درمان آن را تبیین میکند.
قرآن کریم؛ مخلوق باواسطه یا بی واسطه؟
حوزههای تخصصی:
تحلیل فلسفی وحی و تکلّم الهی، یکی از ضرورتهای دینی است. بشری بودن الفاظ قرآن کریم، انگارهای است که حداقل از قرن سوم هجری، برای تبیین نحوه خلق قرآن کریم طرح شده است. برخی معاصران همچون سروش و... برآنند که با توجه به اصل «سنخیت»، ممکن نیست قرآن مخلوق بیواسطه خداوند باشد؛ بلکه باید قرآن کریم را از طریق و بهواسطه پیامبر اکرم(ص)، به خداوند نسبت داد. ازاینرو، پس از تبیین نحوه تمسک او به اصل سنخیت، برداشتاش از این قاعده تحلیل و نقد شده است. این مسئله در فلسفه، ذیل عنوان ربط حادث به قدیم بررسی میشود و فلاسفه از دیرباز راهحلهایی برای تبیین آن ارائه کردهاند. به طوری که اصل سنخیت مانع از الهی دانستن الفاظ قرآن کریم نیست و با توجه به مبانی فلسفی سروش و کسانی مانند او که بیشتر برآمده از فلسفه صدراست، ازجمله مبانی وحدت تشکیکی وجود، میتوان بهدست آورد که پذیرش اصل سنخیت و بساطت ذاتملازمهای با بشری بودن الفاظ قرآن کریم ندارد و ضمن پذیرش آنها، همچنان الفاظ قرآن کریم را میتوان مخلوق بیواسطه خداوند دانست.
بررسی حلیت خمس در عصر غیبت با توجه به توقیع امام عصر (ع) و تکیه بر دیدگاه احمد اسماعیل بصری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عدهای از فقهاء به استناد ادلهای از جمله توقیع شریف امام عصر4، قائل به حلال بودن خمس برای شیعیان در دوران غیبت کبری شدهاند، در این نوشتار به بررسی و ارزیابی توقیع مزبور و نیز دیدگاه احمد حسن میپردازیم. براساس تحقیق انجام گرفته و مراجعه به منابع معتبر روایی شیعه، توقیع شریف با توجه به سند، متن و نحوه بیان آن و نیز با توجه به روایات متواتر معارض، توانایی اثبات حلال بودن خمس برای شیعیان در عصر غیبت را ندارد، بلکه در این دوران مثل عصر حضور معصوم: پرداخت خمس بر شیعیان واجب است و وظیفه دریافت نیز بر عهده نواب عام حضرت _ فقهای جامعالشرایط و مراجع تقلید _ میباشد که باید در مصارف مشخص شده، به کارگیری شود. افرادی همچون احمد حسن (که مدعی مهدویت است) قائلند در دوران عدم حضور امام و یا نائب خاص ایشان، پرداخت خمس واجب نبوده و نواب عام حق دریافت خمس را ندارند چرا که آنان نمیدانند موارد مصرفی که مورد رضایت امام است کدامند. که باید گفت براساس مستندات فقهی موارد مصرف خمس، مشخص است.