فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نیروی عقل در نهاد انسانی او را به باور عمیق به وجود چیزهایی میرساند که در زندگی وی تأثیر میگذارند اما محسوس نمیباشند. راههای مختلفی برای این کار وجود دارد، همچون تجربهی حسی، دریافت گزارش حسی دیگران، حکم به همگونی اشیاء و سپس حکم واحد را در همه اعمال نمودن و... اما همهی اینها اطمینانی بالاتر از گمان راجح یا حدس علمی نمیبخشد، در حالی که آنچه اشباع کنندهی انسان است، رسیدن به حالتی از یقین در معرفت است که از راه شهود به دست میآید و عالیترین نوع شهود، وحدت فاعل شناسایی با متعلق شناسایی است که به وسیلهی تجربههای روحانی و عرفانی به دست میآید و از این روی، برای شناخت خدا و امور الهیاتی بهترین راه را تجربهی دینی دانستهاند که گاهی نیز در فرهنگ عرفانی به نظام معرفت آیهای از آن یاد میشود. تجربهی دینی چه ارتباطی با بصیرت دارد؛ و چگونه به معرفت تبدیل میشود؛ و آیا حجیت آور و ایمان آور است؛ آیا حاصل معرفتی آن به غیر نیز سرایت میکند و اصولاً جایگاه اصلی طرح این مسأله در کجاست؟ مطالبی به عنوان پاسخ به این سؤالات در این مقاله آمده است. آنچه به این مقاله ویژگی میبخشد، عطف نظر به دیدگاه معرفتی اسلام در این خصوص میباشد.
تربیت مهدوی
منبع:
موعود ۱۳۸۲ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
صحیفه امیرمؤمنان(ع)
آغاز تشیع در قم (2)
قاعده لطف و ادلّه نقلی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«لطف»، به عنوان یکی از قاعده های مهم و تأثیرگذار در علم کلام، عبارت است از هر آنچه که مکلف با آن، به انجام فعلِ طاعت نزدیک، و از معصیت دور گردد و در اصلِ توان مکلف بر انجام فعل، دخیل نبوده و به حد اجبار نرسد. معتزله از طرف داران این قاعده هستند و اکثر آنان فعل لطف را بر خداوند واجب می دانند. اشاعره در مقابل، منکر این قاعده هستند و اساسا چیزی را بر خداوند واجب ندانسته و به تبع، لطف را نیز بر خداوند واجب نمی دانند. اکثر علمای امامیه، قایل به وجوب لطف بر خداوند هستند و مسائلی مانند وجوب نبوت و وجوب وجود امام معصوم در هر عصر و زمان را با آن اثبات می کنند. کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قایل به وجوب لطف هستند، وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می کنند. آیات فراوانی از قرآن وجود دارد که به غایات و مبادی لطف اشاره دارد، اما اکثر آنها دلالت بر وجوب لطف بر خداوند ندارد. روایات فراوانی در باب بعثت انبیا و خالی نبودن زمین از حجت خدا وجود دارد که دلالت بر لطف بودن این افعال از جانب خدای متعال می کند، اما دلالت بر وجوب این افعال و وجوب هرگونه لطف به گونه عام از جانب خداوند متعال ندارد. روش پژوهش تحلیلی توصیفی می باشد.
تجلی امام حسین در ایات قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۷
نقد و بررسی نظریّة برخی از مستشرقان در باب تناقض در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز قرآن در دانش علوم قرآن از جایگاه ویژه ای برخوردار است، چراکه بودن قرآن از سوی خدا، از رهگذر اعجاز آن اثبات می شود. یکی از وجوه اعجاز قرآن که از صدر اسلام تاکنون مورد توجّه دانشمندان بوده است، اعجاز آن در پیراستگی از اختلاف است. اثبات اعجاز قرآن در پیراستگی از اختلاف، بر پیش فرض ها و مقدّماتی استوار است. یکی از آن مقدّمات، پاسخگویی به شبهات و آیات موهِم اختلاف و تناقض است. لذا شناخت دقیق آرای خاورشناسان دربارة قرآن کریم و نقد علمی دیدگاه های آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش، مطالعة کتابخانه ای و رویکرد آن، توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. باید گفت صرف نظر از انگیزة مستشرقان از ادّعای وجود اختلاف در آیات قرآن، یکی از عللی که موجب توهّم اختلاف و تناقض در میان آیات قرآن شده، در نظر نگرفتن قواعد صحیح در تفسیر آیات و بی توجّهی به شرایط تناقض است. از این رو، در نظر نگرفتن مبانی و قواعد صحیح در تفسیر آیات قرآن و در نظر نگرفتن شرایط تناقض، از جملة عوامل اصلی ایدة آنان است. لذا چون آنان تصوّر درستی از تعریف تناقض ندارند، هر آیه ای را که با آیة دیگر به نوعی متفاوت باشد، مصداق تناقض دانسته اند، درحالی که زمانی می توان ادّعا کرد میان دو آیه تناقض وجود دارد که اختلاف آن دو به گونه ای باشد که همواره از صدق هر یک، کذب دیگری و از کذب هر یک، صدق دیگری لازم آید. در این مقاله بیان شده که هیچ یک از شبهات آنها مبتنی بر دلیل علمی و منطقی نیست و تنها بر اساس پیش فرضهای نادرست است.
تاریخ فلسفه دین
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
بازخوانی محل نزاع اشاعره و عدلیه درباره حسن و قبح عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اختلافی مهم اشاعره با معتزله و امامیه مساله حسن و قبح عقلی است. در این مقاله، قبل از طرح و بررسی ادله طرفین، ضروری است محل نزاع به درستی تحریر شود و مشخص گردد آنچه را اشاعره انکار می کنند، چیست؟
این مقاله اولاً، بیان می دارد که حسن و قبح دارای هفت معناست و اینکه معمولاً در منابع برای آن سه معنا ذکر می نمایند، ناشی از عدم بررسی و استقصای کامل است و ثانیاً، کلمات اشاعره در اینکه مراد از حسن و قبح چیست، کاملاً مضطرب و متشتت است؛ لذا با توجه به این اضطراب کلمات، نسبت دادن یک معنا و مطلب مشخص به آنها بسیار مشکل است؛ ولی با توجه به مبنای جبرگرایانه اشاعره، شاید نسبت دادن انکار اصل درک عقلی حسن و قبح به آنها بی وجه نباشد.
اصل آنتروپیک و نقش آن در برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی بررسی و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانه چالش استاندارد درباره صورت بندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفت شناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهده جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بی اندازه ناچیز است، بی مورد است، چراکه انسان نمی تواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهده گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی می شویم: 1. خطای معرفت شناختی: نخست، نشان می دهیم این چالش در بُن مایه های انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع می کنیم. نشان می دهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همان گویانه، بلکه تحقیق پذیر، ناظر به واقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل می دهیم؛ 2. خطای روش شناختی: جست زدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روش شناختی می نامیم و آن را درباره ردیه معرفت شناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد می دانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع می کنیم.
بررسی تطبیقی امکان، ضرورت و کیفیت معاد در دین زرتشت و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به معاد، از اصول اساسی ادیان الهی است. موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی امکان، ضرورت و کیفیت معاد از منتظر دین زرتشت و اسلام است. دین زرتشت مانند اسلام، معتقد به حیات پس از مرگ و رستاخیز مردگان بوده و در متون اوستایی و پهلوی در موارد متعددی به حیات پس از مرگ و داوری نهایی اشاره شده است. این نوشتار، پس از تبیین سه محور امکان، ضرورت و کیفیت معاد از دیدگاه دین زرتشت و اسلام، به بیان شباهت ها و تفاوت ها در این زمینه پرداخته است. از جمله شباهت های دو دین در آموزه معاد، می توان به ضرورت معاد و اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی اشاره کرد. فراوانی بحث معاد در متون اسلامی، در مقایسه با متون زرتشتی، عدم طرح رستاخیز مردگان در اوستا و ذکر آن در قرآن، از جمله تفاوت ها به شمار می آید. این مقاله، با روش تطبیقی و تحلیلی تدوین یافته و تأکید آن در ارائه مباحث بر قرآن، اوستا و متون پهلوی است.
جایگاه زن در اندیشه حضرت فاطمه
حوزههای تخصصی:
بدن اخروی از دیدگاه صدرالمتألهین و مقایسه آن با دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت بدن اخروی از مباحث مهم معاد جسمانی است. پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت، عنصری یا مثالی است و یا به طور کلی با بدن دنیوی و مثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا بر اساس مبانی عقلی، از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود، حرکت جوهری و تجرد خیال، درصدد اثبات عینیت بدن اخروی و دنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است. علامه طباطبایی که خود پیرو حکمت متعالیه است، با استناد به برخی از دلایل وحیانی و مبانی عقلی، از جمله قاعده حکم الامثال، تلازم نفس و بدن، تبعیت جسد از نفس و اصیل بودن نفس در هویت آدمی، معتقد است آنچه در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود و لازم نیست بدن اخروی در همه اجزا و صفات، عین بدن دنیوی باشد. از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است، اگرچه از نظر نفسانی، انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است. پایبندی به مبانی حکمت متعالیه و استناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی و حضور و تبعیت بدن از نفس در عالم آخرت، مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند. در پژوهش حاضر این تمایز با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
فلسفه رجعت در نظام شیعه
حوزههای تخصصی:
تعریف دین، دین و اجتماع
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۸
نشانه های ظهور
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی: