فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳٬۲۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
جایگاه، اهداف و اصول حرکت امام
حوزههای تخصصی:
آموزه های مهدویت به تأملاتی تازه نیاز دارد؛ تأملاتی در ساختار این اندیشه، تا آن را از قالب پراکنده هایی زیبا به سیمای سازمانی پربار درآورد. اندیشه مهدویت، شعاعی از پرتوی اصل امامت است که سازمانی بس دقیق و ظریف بر آموزه های آن حکومت می کند. در بازاندیشی این مفهوم باید به ابهامات و سؤالات، توجهی وافر داشت که گاه در میان این سؤالات نیمی از جواب و پیش طرحی از ساختار نهفته است.
این نوشتار تلاش کرده تا گامی در این مسیر بردارد و پایه های اندیشه مهدویت را در معارف تربیتی و ولایی ترسیم نموده و اهداف امامت را در عرصه تربیت افراد، روابط میان مؤمنان و کلّیت جامعه مشخص کند. ترسیم مبانی و اهداف امامت و مهدویت، مقدمه مناسب و لازمی است برای درک اصولی که امام در حرکت عظیم خویش به آن وفادار است. با تبیین این اصول، ساختاری ترسیم می شود که پایه ای است برای توضیح تفاوت میان مشی معصومین و گامی است برای درک حکمت های نهفته در هر یک.
این نوشتار، آغازی است بر سلسله ای از تأملات که می کوشد تا بابی از حکمت های غیبت را بگشاید و طرحی را در میان آموزه های مهدویت دراندازد.
زمینه سازی ظهور؛ چیستی و چگونگی
حوزههای تخصصی:
از زمینه سازی ظهور، هم آمادگی برای ظهور را می توان اراده کرد و هم اقداماتی را که سبب تعجیل ظهور می گردد. بی شک رفتارهایی که تعجیل در ظهور را باعث می شود، به معنای تأثیرگذاری عملکرد انسان ها در تعجیل یا تأخیر ظهور است. این نوشتار، کوشیده تا با استناد به روایات، ثابت کند که زمینه سازی، به هر دو معنای آن درست و مستند به روایات است و عملکرد انسان ها، تأثیر مستقیمی در غیبت و ظهور امام دارد. از سوی دیگر، کوشیده تا اثبات کند که میان رفتار مردم و غیبت و ظهور امام به صورت کلی، رابطه علّی و معلولی برقرار نیست؛ گرچه بی تردید، غیبت معلول سوءرفتار مردم است و با تغییر مثبت در انسان ها، ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد. همچنین کوشیده تا این معنا را اثبات کند که زمینه سازی، وظیفه ای مستقل و متفاوت با مسئولیت های معهود دینی نیست، بلکه انجام دادن همین مسئولیت های معهود دینی، ظرفیت همراهی با امام را در مردم ایجاد می کند و زمینه های ظهور را فراهم می سازد.
تحلیل مقام خلیفة اللّهی امام مهدی
حوزههای تخصصی:
از احادیث متعدد فریقین درمی یابیم که آنان در برخی از اوصاف و مقامات حضرت مهدی از جمله مقام خلیفةاللهی، امامت، از اهل بیت رسول الله بودن آن حضرت و ... اتفاق نظر دارند. بی تردید مقام خلیفة اللهی امام مهدی از میان سه نوع خلافتی که در قرآن کریم یاد شده، نوع خلافت ویژه ای است که از ناحیه حق تعالی برای انبیا و اوصیا رقم خورده است. خداوند آنان را به طور خاص خلیفه خود در زمین قرار داد که به نوبه خود، والاترین نوع خلافت است. حکمت این خلافت، ظهور و بروز احکام و تدابیر الهی به دست خلیفه خویش در جوامع انسانی است تا قسط را در همه ابعاد آن برپا کند و با سیاست گذاری و اجرای احکام و حدود دینی، زندگی موحدانه و حیات معنوی و هدایت افراد را تأمین نماید.
درک ماهیّت خلیفة اللهی امام مهدی با تبیین جایگاه نهضت امام در نظام تعالیم دین حق (احیای توحید گرایی) امکان پذیر خواهد بود. افزون بر آن، احیاگری دین حق با مقام عصمت پیوند می خورد و بلندای مقام خلیفة اللهی امام مهدی را نمایان می سازد.
تقریر برهان لطف به عنوان دلیل وجوب امامت از دیدگاه علامه طباطبایی با پاسخگویی به اشکالات فخر رازی
منبع:
فرهنگ پژوهش شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
موانع و آفات انتظار
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بازشناسی برخی از موانع و آفات انتظار به روش تحلیلی _ توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای نوشته شده است. موانعی که این مقاله به آن ها پرداخته عبارتند از: استبعاد ذهنی ظهور، خو گرفتن به شرایط موجود، تهدید منافع، شتاب زدگی، عافیت طلبی، نگرش منفی به انتظار، عدم رشد فکری و عدم معرفت به امام زمان. آفات در کمین امر انتظار که در این مقاله ذکر شده، شامل منجی گرایی، ملاقات گرایی، مدعی پروری، غلو در محبت و باطن گرایی است. نتایج مطالعات و بررسی ها در مورد علل و ریشه های موانع و آفات، حاکی از آن است که عوامل بروز موانع و آفات در برخی موارد مربوط به منشأ (روایات مطرح کننده تفکر انتظار مهدی موعود) و گاه در نگرش و عملکرد متولیان امور دینی و فرهنگی و گاه در سوء برداشت نظری و سوء عملکرد پیروان این اعتقاد عظیم و تحول آفرین است. در پایان به منظور پالایش اندیشه رایج در جامعه، پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی در رساله ی «نقض کتاب الاشهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار کلامی متکلمان امامیه، نشان می دهد که آن ها رویکردهای روشی مختلفی جهت اثبات عقاید، به کار گرفتند. این متکلمان گاه با اتکاء به اصالت نص، از اخبار، نصوص و روش های نقلی جهت اثبات عقاید بهره گرفتند، گاه با رویکردی عقل گرایانه به اثبات دیدگاه های کلامی خویش پرداخته و از روش های استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی جهت تبیین اندیشه های دینی استفاده کردند. در این مقاله، ضمن واکاوی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی، به این سوال پاسخ می دهیم: ابن قبه با چه رویکردی، به اثبات عقاید کلامی امامیه پرداخته و روش وی با متکلمان پیشین چه تفاوتی داشته است؟
متن مورد بررسی در این مقاله، رساله ای از ابن قبه در رد کتاب الاشهاد ابوزید علوی است. بخش مهمی از رساله ، در اثبات مسئله امامت و غیبت محمد بن حسن عسکری و بخش دیگر اثبات امامت در شاخه حسینی فرزندان حضرت علیعلیه السلام و ذکر ویژگی های امام است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکردی توصیفی به بررسی آراء کلامی ابن قبه پرداخته و رساله ی او از دو منظر محتوایی و روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش نشان داد؛ ابن قبه با رویکردی استدلالی و با استفاده از اخبار متواتر و مشهور و چینش آن در قالب استدلال، به اثبات نظریه امامت منصوص و رد دیدگاه ها و شبهات زیدیه پرداخته است. ابن قبه، با کاربرد ادله نقلی، از رویکرد عقلی هشام بن حکم ـ رویکرد استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی و حسی ـ فاصله گرفته و با دیگر متکلمان نص گرای امامیه هم سو شده است.
بازنمایی ابعاد تکامل در تاریخ از نظرگاه آموزه نجات گرایانه مهدویت
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین آموزه های دین مبین اسلام که در واقع جلوه گری غایت مندی تاریخ به شمار می رود، نظریه جامع و کامل «نجات گرایانه» دین، یعنی «آموزه مهدویت» است. این آموزه، آینه تمام نمای پیش گویی وحیانی دین اسلام و آینده ای حتمی، روشن، فراگیر، مطلوب و موعود امم است.
این مقاله با رویکردی توصیفی _ تحلیلی می کوشد تا مبانی نظری و ابعاد تکامل را در نظام معنایی اسلام، شناسایی کند. مقاله با فرض گرفتن این نکته که اندیشه مهدویت، فرجام متعالی و شکوهمند آینده جهان و سرمنزل متعالی و متکامل تاریخ بشری از دیدگاه اسلام است، به معناشناسی تکامل در اسلام می پردازد. بررسی کارکردهای پیوند مطالعات مهدوی و فلسفه نظری تاریخ، آغازگاهی است که نویسنده برای ارائه تصویری روشن از بحث برمی گزیند. بازگرداندن هویت واقعی آموزه مهدویت به چارچوب استانداردهای برخاسته از فرهنگ دینی و گذر از رویکرد منفعل به رویکرد فعال در عرصه مطالعات مهدوی از مهم ترین فواید این پیوند برشمرده شده است.
نگارنده ابتنای بر ربوبیت الهی، غلبه حق در فرجام ستیزش تاریخی و تأثیر اراده های انسانی در تکامل تاریخ را مهم ترین انگاره های اسلامی در تبیین اندیشه تکامل تاریخ در اسلام برمی شمارد و فضیلت محوری، عقل گرایی، آرمان گرایی، فراگیری، جامعیت و ... از جمله یافته های کاوش نویسنده در ویژگی های جامعه متکامل عصر ظهور است.
جهانیشدن و فرهنگ مهدویت از دیدگاه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی
حوزههای تخصصی:
امروزه دنیا شاهد تحولات و دگرگونیهای گسترده و شگفت آوری در عرصه اقتصاد، ارتباطات، فرهنگ، سیاست، معاهدات و امور بین الملل در راستای جهانی شدن است. به علت وقوع این تغییرات و تحولات گسترده در جهان و اهمیت موضوع جهانی شدن، نمیتوان آن را نادیده گرفت و از بحث و گفت و گو درباره آن چشم پوشید. واقع بینی آگاهانه نسبت به ابعاد گوناگون و پیچیده جهانی شدن، شناخت وضع موجود، درک کاستیها و ناکارآمدیهای آن، به کارگیری مواضع سنجیده و برخورد آگاهانه و فعال در برابر آن، نیازمند شناخت عمیق و همه سویه آن است.
در جهان معاصر، مدعیان و نظریه پردازان جهانی شدن رو به فزونی نهاده اند. شیعه نیز با ارائه نظریه «حکومت جهانی حضرت مهدی» در طول قرن ها و سال های متمادی، داعیه دار اصلی جهان شمولی در عرصه های فرهنگی، سیاسی و... بوده است؛ زیرا در اسلام، به ویژه در مکتب تشیع، توجه به آینده و تشکیل حکومت جهانی واحد بر اساس قسط و عدل و تحت رهبری امام معصوم، جایگاهی ویژه دارد. این مسئله در تاریخ اسلام، به نام مهدویت مطرح شده است. این اعتقاد از توانمندترین عوامل رشد و بالندگی جامعه اسلامی است و بقای اسلام و شیعه در گرو این حقیقت بزرگ است.
از این رو در این نوشتار برآنیم از بحث های مطرح در زمینه جهانی شدن، ضمن ارائه چشم اندازی از آن، پلی برای فهم و درک حکومت جهانی مهدوی بزنیم و بررسی کنیم که جهانی شدن با آن حکومت عدل جهانی حضرت مهدی که در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی بارها و بارها با عناوین مختلف به آن اشاره شده است، چه وجه اشتراک و امتیازاتی دارد.
امام زمان از نگاه امام خمینی
حوزههای تخصصی:
عظمت مقام امام علی
تحلیل راهبردی از «امامت» در دکترین امام رضا علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث دربارة مباحث راهبردی و استراتژیک به ویژه در حوزه سیاسی – اجتماعی، رشد فزاینده ای به خود گرفته است. با نگاه راهبردشناسانه به راهبری جامعه از منظر امام رضا علیه السلام میتوان راهبرد امامت را، نظام و برنامه جامعی دانست که بر اساس دین شکل گرفته و در آن، فن به کارگیری همة ظرفیت ها و امکانات معنوی و مادی برای سازماندهی و هماهنگی اجزا و فرایندهای راهبرد لحاظ شده است. تعبیر «نظام» دربارة امامت در کلام رضوی، نشان از آن دارد که امامت نظام واره ای است که رشته اتصال و سبب انسجام تعاملات خدا، انسان و هستی است. این نظام و راهبرد از حیث مبدأ شناختی، خدا محور، از حیث غایت شناختی شامل سه هدف ابتدایی، میانی و نهایی، از حیث قلمرو شناختی جامع محور(پیوند و درهم تنیدگی دنیا و آخرت)، و از حیث راهکارشناختی نیز بر اساس روش انتصاب ماورایی و اصطفایی سامان یافته است که محور اول یعنی ماورایی ناظر به مبدأ راهبرد و محور دوم (اصطفایی) ناظر به ملاک و معیار راهبرد است. راهبرد امامت بر اساس منشور و سند جاویدان قرآن کریم است که امام رضا علیه السلام بر جامعیت قرآن و اکمال آن تأکید ویژه میفرماید. امام علیه السلام جایگاه علمی، حقوقی و شرعی امام و رهبر جامعه را نیز بر اساس (الامام، عالم بالسیاسة، مستحق للرئاسة، مفترض الطاعة) تبیین کرده است. بر اساس کلام رضوی، راهبرد امامت را باید الگویی بی بدیل در نظام مدیریتی و سیاسی دنیا دانست که واجد بیشترین مزیت و کارکرد و کمترین عوارض و آسیب بوده، با هنر هماهنگی میان خرده سامانه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قادر است راه سعادت وکمال فردی و اجتماعی را فراروی بشریت نهد. در نهایت تبیین و ترویج این راهبرد میان جهانیان و بیان کارکردها و شاخصه های آن در خرده سامانه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی(در حوزه فرافردی) اشتیاق و عطش جهانیان را به نظام ولایی فزون تر و گامی زمینه ساز برای طلوع دولت یار میباشد.
نقش انقلاب اسلامی ایران در تغییر نگرش به آموزة مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درک و فهم حقیقت انقلاب اسلامی، کار ساده ای است؛ اما هر ساده ای را نمیتوان به سادگی بیان کرد. برای راه یافتن به میدان این حقیقت به زمان نیازمندیم. اسلام و ـ با تأکید پردامنه تر ـ تشیّع، در ساحت فلسفه تاریخ، فرایند تمدن سازی و ایستگاه آخر جهان، تصویری توان مند، غایت خواه و آرمان گرا را در اندیشه مهدویت به رخ همگان کشیده است؛ اما این اندیشه در طول تاریخ با هول و هراس های بسیاری آمیخته شده و بعضاً با اجمال و اهمال به مهجوریت کشیده شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی، آموزة مهدویت که در گرداب حوادث روزگار، مورد غفلت و کوتاهی قرار گرفته بود، به بطن زندگی مسلمانان آورده شد. نگارنده در این مقاله میکوشد، میزان تأثیر انقلاب اسلامی را در آموزة مهدویت و نگرش مردم به این آموزه، نشان دهد.
مبانی مدینه فاضله «مهدوی» در اندیشه صدرالمتالهین
حوزههای تخصصی:
اندیشه تحقق مدینه فاضله که شهروندان، بر اساس آن، می توانند فضیلت محور و ارزش مدار زندگی کنند و به بسط و توسعه معنویت، صلح و صفا و پاکی برای رشد و تعالی انسانیت دست توانند یافت، از دیرباز در ذهن همه متفکران و مصلحان و فیلسوفان همچون افلاطون، فارابی، خواجه نصیر، شیخ اشراق و...، مطرح بوده و هر کدام، به فراخور افق فکری خویش، طرحی درانداخته و الگویی را پیشنهاد کرده اند.
راه صلاح و بالندگی انسان چیست و کجاست؟ چگونه انسان میتواند مدینه ای بسازد که در آن، قابلیت ها و استعدادهای خویش را به فعلیت برساند و زندگی انسان به دور از هرگونه جدال و بی عدالتی و مملو از خوبی و صلح و پاکی شود؟ برای این پرسش ها راه حل های متنوع و مختلفی در مکاتب فکری گوناگون وجود دارد. اما پرسش کلیدی این نوشتار، هستی شناسی و چگونگی «مدینه فاضله مهدوی» آن هم در اندیشه فیلسوف الهی، صدرای شیرازی است.
آن چه در منظومه فکری ملاصدرا همچون حلقه ای مفقوده از دید بسیاری از محققان پنهان مانده است و بحثی مفصل می طلبد در این نوشتار به اختصار آمده است. از این رو، در ابتدا باید دید انسان کامل به منزله جزئی از جامعه چه معنایی دارد و سیر تکاملش تا مرحله اتصال به عقل فعال چگونه است. در ادامه باید به صفات جامعه نیکو و ویژگی های جامعه فاضله و صفات ریاست آن آرمان شهر اشاره کرد.
آیات مهدویت در قرآن از منظر احادیث تفسیری
حوزههای تخصصی:
تعبیر «نُزِلَت» ـ که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده ـ گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شأن نزول، گاهی به معنای تأویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است.
روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را میتوان چهار دسته کرد: آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین (توبه / 33) و آیه رفع فتنه از جهان (انفال / 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله (ابراهیم / 5) و بقیةالله (هود / 86)؛ آیاتی که تأویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل: حروف مقطعه حم، عسق (شوری / 1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت. (بقره / 249)
از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست میآید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوع های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.