فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
623 - 641
حوزههای تخصصی:
در هر روایت داستانی، روایت گری یکی از جنبه ی اساسی و اولیه ی آن است که بازنمایی اشیا، مکان ها و جنبه های ایستای داستان و شخصیت ها از طریق آن صورت می گیرد. از مولفه های مط رح در روای ت گری، مس أله ی زم ان است که مورد توجه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. ژرار ژنت ساختارگرای فرانسوی از نظریه پردازان برجسته در این زمینه می باشد؛ ایشان علاوه بر (وجه و آوا) زمان و زمان پریشی هایِ روایت را یکی از مهم ترین مؤلفه های روایتِ داستان درجهت انتقال سریع و بهتر پیام دانسته است. با توجه به اهمیت این موضوع در روایت گری های قرآن کریم، پژوهش مذکور سعی کرده ضمن اشاره به نظریه ی روایی ژنت، با روش توصیفی - تحلیلی، زمانِ روایی داستان موسی (ع)،که از برجسته ترین داستان های قرآنی است، را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این بررسی مشخص می کند که در این داستان، هر چند کما بیش از تمامی شگردهای زمان پریشی، اعم ازترتیب، تداوم و بسامد استفاده گشته است، اما وجه غالب در زمان پریشی ها، با گذشته نگری درون داستانی، در بسامد با نوع مکرر و در تداوم هم بیشتر با حالت حذف یا خلاصه بوده است.
The Fingerprint: A Convergence of Qur’anic Revelation and Biometric Science(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since ancient times, human identification has been of paramount importance, and various methods have been employed to achieve this goal. Over time, advancements in science have mathematically and scientifically proven the uniqueness of fingerprints, making them the most common criterion used by identification systems today. The Qur’an, in many verses, addresses the concepts of the afterlife, the resurrection of the dead, and the accounting of human actions. A fundamental requirement for this accounting, whether for reward or punishment, is the accurate identification of individuals. In verses 3 and 4 of Surah al-Qīyāmah, God emphasizes the precision of human recreation, even down to the restoration of banān (often interpreted to mean fingertips). The primary objective of this research is to answer the question of whether the restoration of banān in the afterlife can be interpreted as the restoration of each individual's unique fingerprint. Employing a descriptive-analytical approach and an interdisciplinary perspective, this study examines the correlation between Qur’anic concepts regarding the restoration of banān and scientific findings in the field of biometrics, particularly fingerprints. Historical records indicate that fingerprints have long been of interest to humanity; however, the mathematical and empirical proof of their uniqueness was not established until the 17th century. The findings of this research suggest that by referring to the restoration of fingertips, the Qur’an has drawn attention to a feature that, while its intricacies were apparent to people at the time of its revelation, was not fully understood in its unique nature. In other words, God has alluded to a unique feature whose complexity and difficulty of restoration were comprehensible to the people of that era but have, with scientific advancements, become the most common and accessible biometric method in the world today.
نقد مقاله «بررسی دلالت آیۀ "اطیعوا" بر عصمت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم » (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
بررسی انتقادی شبهات آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز
حوزههای تخصصی:
مبارزه با قرآن کریم به روش های مختلفی از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. یکى از روش های مقابله دشمنان که امروزه شدت بسیار گرفته، ترویج شبهات علیه معارف علمی قرآن کریم جهت تضعیف اعتقادات مسلمانان است. یکی از شبهه افکنان معاصر، شخصی با نام «دکتر سها» است که کتاب «نقد قرآن» را منتشر کرده است. تلاش نویسنده در بخشی از کتاب مردود دانستن داده های علمی قرآن است. نویسنده در بخش شبهات علمی علیه قرآن، با استناد به آیاتی از قرآن کریم و سنّت نبوی، به نقد آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز پرداخته و آن را اشتباه علمی دانسته است. این تحقیق قصد دارد به نقد و بررسی دقیق ادعای مطرح شده بپردازد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده و هدفش دفاع از نظریه وحیانی و حق بودن همه داده های قرآن، از جمله داده های علمی آن است. حاصل پژوهش این است که شبهه افکن معاصر، به روایات ضعیف و مردود اتکا کرده و ادله او نمی تواند باطل کننده داده قرآن در مورد خلقت جهان در شش روز باشد. به علاوه شواهد علوم تجربی بسیاری در تأیید نظر قرآن وجود دارد.
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عده ای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاء الدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیه ای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالب ها و شیوه های ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمی تواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
چالش های برون متنی کشف گونه ی زبان قرآن در حوزه ی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم حقیقت زبان قرآن، نیازمند اندیشه ورزی تام، در چالش گاه های «درون متنی» و «برون متنی» این کتاب است. این نوشتار، با ورود به عرصه ی «هرمنوتیک»، ضمن بررسی اجمالی این علم، جدّی ترین شبهات و چالش های «هرمنوتیک متن»(به طور خاص: هرمنوتیک فلسفی) را، مورد نقد و ارزیابی علمی و عقلی قرار داده و تلاش نموده است تا با تعدیل نگاه یا رد شبهات، راه را بر هرمنوتیکی ملائم با نگاه سنتی اسلام به مقوله ی فهم و تفسیر، باز نماید. با توجه به اصول ثابت و ماهیت مطلق گرای دین اسلام و شواهد و قرائن متقن عقلی، نقلی که وجود معانی ثابت در مکتوبات را اثبات می دارد؛ نگاه نسبی گرایانه ی افراطی به فهم معنا در دوره ی «مدرن»، و پاره ای از نظرگا ه های متمایل به آن در دوره ی «پسامدرن»، در تعارض کامل با ماهیت ذاتی دین، و منافی حکمت خدا در انزال «متن پیا م مدار قرآن» و «ارسال رسل» می باشد. لذا ابتنای زبان این کتاب، بر اصول غیر صریح و متزلزل تفاهم در این دوره ها، منتفی است. از طرفی تعدیل نگاه بر اساس هرمنوتیک مطلق گرا و دستورمدار در ادوار کلاسیک، نئوکلاسیک، و حتی پیشاکلاسیک، تنها مسیر دست یابی به هرمنوتیکی متناسب با کتاب قرآن است. گرچه تفاوت های ویژ ه ی کتاب قرآن با دیگر کتب، لزوم پایه گذاری «هرمنوتیکی خاص و متناسب با این کتاب» را می طلبد.
بازشناسی استعاره تاجر از مؤمن در پرتو انسان شناسی تاریخی - فرهنگی با محوریت سوره «والعصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان و زمان شناسی از مفاهیم کلیدی فرهنگ وحیانی است. سوره عصر یکی از سوره های مکی است که برنامه سعادتمندی و به زیستی انسان را در کوتاه ترین تعبیر بیان کرده و با سوگند به زمان، آغاز شده است. این سوره در جواب سوگند، به طور صریح و قطعی از خسران همه انسان ها به جز استثنا ها سخن گفته است. بحث از «خسر» و «خسران»، از دانایی حوزه معنایی تجارت است؛ به همین سبب، بازشناسی رابطه تجارت و زمان و از دست دادن اصل سرمایه با محوریت فرهنگ نزول اهمیت دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با ابزار گردآوری اسنادی - کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی و سطح تحلیلِ تحلیل محتوا و رویکرد انسان شناسی تاریخی و فرهنگی، به دنبال پاسخ به این سؤالات است: پیش زمینه و دانایی سازمان دهنده وجه شبه استعاره تاجر از مؤمن متناظر با انسان شناسی تاریخی - فرهنگی مکه چیست؟ رابطه مؤمن با تاجر در پرتو انسان شناسی تاریخی -فرهنگی چگونه به ساخت استعاره کمک کرده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که با انسان شناسی تاریخی و فرهنگی، فهم عمیق تری از مفاهیم سوره عصر به دست می آید. خداوند متناسب با فرهنگ آن زمانی، مؤمن را به تاجر تشبیه می کند و عمر مؤمن را کالای او می داند. وجه شبه این تشبیه کل، دانایی و گفتمان فرهنگ تجارت آن زمانی است؛ به طوری که حتی ماده فعلی «شری» به معنای خریدوفروش نابرابر و کاربست آن برای مفهوم شهادت در قرآن، بیان کننده گفتمان فرهنگی است. توصیه به «صبر» متناسب با زمان شناسی سفرهای تجاری تابستانه و زمستانه و توصیه به «حق» متناسب با مکان شناسی یمن و شام یک طرف تشبیه برای استعاره تاجر از مؤمن است.
مربع نشانه شناسی و کاربرد آن در معناشناسی ساختاری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه - معناشناسی یکی از دانش های جدید در زبانشناسی نوین است که موجب تحول بنیادین در نشانه شناسی ساخت گرای قرن بیستم شده است. یکی از زبان شناسان محقق در این رشته به نام آلژیر گریماس الگوهای تکمیلی و نوینی برای تحلیل نشانه - معناشناسی گفتمان به دنیای معاصر وارد کرده است. الگوی مربع نشانه شناختی، اولین الگوی تحلیلی معرفی شده از گریماس در نشانه - معناشناسی گفتمانی است. در این مقاله با استفاده از داده های اطلاعاتی موجود، ضمن معرفی این الگو، میزان کاربرد مربع نشانه شناختی در تفسیر قرآن بررسی می شود. براساس نتایج به دست آمده، تشکیل مربع نشانه شناختی ازطریق کشف روابط تقابلی در یک آیه یا یک سوره یا محتوایابی از کل قرآن نه تنها امکان پذیر است، سبب ایجاد یک شبکه معنایی گسترده در معنایابی موضوعی در قرآن می شود؛ ولی استفاده از این الگو برای دست یابی به لایه های عمیق تر معنایی و کشف دلالت های پنهان نص کافی نیست؛ زیرا عملکرد این الگو تنها آشکارکننده روابط تقابلی درون نص است و برای کشف لایه های عمیق تر معنا نیازمند ابزارهای دیگر تفسیر است؛ ازجمله توجه به سیاق، دلالت یابی ازطریق روایات، کمک گرفتن از آیات دیگر قرآن، بررسی روابط همنشینی و جانشینی در آیات.
مفهوم تأویل در قرآن و روایات: بازشناسی و ارزیابی دیدگاه اندیشمندان اسلامی
حوزههای تخصصی:
موضوع تأویل از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و مفسران قرآن بوده که ارتباط این مفهوم در موضوع قرآن (تأویلِ قرآن) با مسئله برداشت مفاهیم، موجب اهمیت آن شده است. با وجود بررسی مفهوم تأویل قرآن در دیدگاه های متقدمان، اندیشمندانی در سده های اخیر و به ویژه دوره معاصر، کوشیده اند با ارائه نظریاتی معنای تأویل را در موضوعات مختلف در قرآن و روایات بیابند. پژوهش حاضر کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بازشناسی مؤلفه های مهم ترین نظریه های تأویل در قرآن (و روایات)، با ارزیابی و نقد آن ها، مقدمه لازم برای عرضه نظریه های جدید آتی را فراهم آورد. برخی نقدهای وارد بر نظریات مورد بررسی (ابن تیمیه، ملاصدرا، علامه طباطبایی، معرفت، ابوزید و پاکتچی) عبارت اند از: عدول از معنای استعمالی تأویل و وجود تعارض درونی در دیدگاه ابن تیمیه، منافات نظریه علامه با کاربرد قرآنی تأویلِ قرآن، عدم بیان ارتباط میان معانی تأویل، ضمن تقطیع یک روایت در نظریه معرفت، وجود پیش فرض تفسیری پنهان در دیدگاه ابوزید و عدم بیان ارتباط محکم میان معانی مختلف تأویل در دیدگاه پاکتچی.
تحلیل و اعتبارسنجی فهرست ابن عباس در ترتیب نزول سوره های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
642 - 663
حوزههای تخصصی:
برخی از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی معتقدند تفسیر بر وفق ترتیب سوره ها، برترین روش فهم قرآن و خدمت بدان است؛ چون بدین وسیله می توان حالات و مراحل نزول را به شکلی روشن و دقیق پی گرفت و بدین ترتیب خواننده در فضای نزول قرآن و شرایط و مناسبات و غایات و مفاهیم آن قرار می گیرد و حکمت نزول برایش نمایان می شود. لذا از صدر اسلام برخی از صحابه و تابعان، درصدد جمع آوری قرآن بر اساس ترتیب نزول برآمدند. در این میان فهرستی که ابن عباس بنا به نقل عطاء خراسانی از ترتیب نزول سوره های قرآن ارایه کرده است، از اعتبار بیشتری برخوردار است.عبدالله بن عباس شاگرد ممتاز علی (ع) بوده و تفاسیری که از آیات گوناگون قرآن ارایه کرده، موقعیت ممتاز تفسیری او را نسبت به دیگر صحابه به خوبی نشان می دهد. در این مقاله با شواهد قرآنی، تاریخی و روایی نشان داده شده است که فهرست مذکور نیز دارای ضعف های بسیاری می باشد، و تقدم و تاخر سوره ها در آن فهرست با مشکلات جدی رو به رو است. در ضمن تقدم و تاخر سوره ها در آن فهرست، لزوما به معنای تقدم و تاخر آیات آن سوره ها نیست؛ برای روشن شدن این مطلب نیز چندین مثال بیان شده است.
بررسی و ارزیابی تفاسیر فریقین در خصوص مراد از «قول الحق» در آیه 34 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۵۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
آفرینش حضرت عیسی× از مسائل چالشی و پر بحث است که در قرآن کریم به ویژه در سوره مریم در خصوص کیفیت خلقت، باور های غلط و انحرافات ایجاده شده در خصوص آن بحث شده است. در زمینه عبارت «قَوْلَ الْحَق ِّ» در آیه 34 مریم نظرهای گوناگونی از مفسران فریقین وجود دارد. خود حضرت عیسی×، گفتار پیشین حضرت در معرفی خود و نیز نعتی برای حضرت ازجمله آراء تفسیری در خصوص متعلق «قَوْلَ الْحَق ِّ» است. همچنین از آراء عمده تفسیری آن است که «قَوْلَ الْحَق ِّ» به کیفیت خلقت حضرت مسیح× و آن هم بر پایه «کُنْ فَیکونُ» امر الهی؛ خلق لا من شیء اشاره دارد. بر این پایه میان «قَوْلَ الْحَق ِّ» و «کُنْ فَیکونُ» ارتباط وثیقی وجود دارد به گونه ای که «قَوْلَ الْحَق ِّ» را می توان همان گفتار «کُنْ فَیکونُ» خداوند در ایجاد و آفرینش حضرت عیسی× دانست. بنابراین «کن فیکون» به عنوان فاعلیت امری خداوند نقش بسزایی در ارائه هستی خداشناسی قرآنی دارد و هرگونه باور غلط ازجمله نظریه «صدور» و «ولادت» که به خداوند نسبت داده شده و ریشه در اندیشه کافران پیشین و به تبع آن یهودیان و مسیحیان دارد را به بوته فراموشی می سپارد.
بررسی و نقد دیدگاه محمد مجتهد شبستری درباره ی فهم وحی رسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله وحی یکی از مباحث بنیادی در دین اسلام است که با دو نگرش زمینی و آسمانی مواجه می باشد. نگرش آسمانی، وحی را پیامی از جانب خدا برای بشر و پیامبر اسلام را واسطه ی ابلاغ آن می داند. اما نگرش زمینی که محصول دوره مدرنیته است، دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است. برخی از نواندیشان معاصر مانند مجتهد شبستری براین باورند که وحی از ضمیر ناخودآگاه پیامبر سرچشمه گرفته و در قالب الفاظ در قرآن آمده است. شبستری معتقد است اگر وحی کلام خدا باشد برای مخاطبان قابل فهم نیست. او برای اثبات این ادعا به دیدگاه های زبان شناسان و علمای علم اصول و تطبیق آن با قرآن استناد کرده و نتیجه می گیرد قرآن کلام پیامبر است. شبستری عنصر اصلی فهم را پیش فهم دانسته و آن را متأثر از زمان و مکان و علایق شخص می داند. با این دیدگاه اصولا فهم امری تاریخی است. در نتیجه فارغ از این بحث که قرآن کلام پیامبر باشد یا کلام خدا، فهم واقعی قرآن را غیرممکن می داند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد دلایل تطبیقی شبستری در رابطه با عدم امکان فهم وحی رسالی می باشد که وی در این زمینه به نظرات برخی فلاسفه زبانشناس و اصول فقه استناد نموده است. ایرادهای موجود در استدلال های وی در زمینه ی مورد بحث با شیوه ای جدید شفاف سازی و تبیین گردیده است. در نوشتار حاضر تعریف فلسفی زبان، امکان فهم وحی رسالی و دلالت تصدیقیه از نظر شبستری با روش تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و با معیار های عقلی و نقلی اثبات گردید که وی برداشت نادرستی از تعاریف زبان شناسان و مسأله ی مفاهمه و دلالت تصدیقیه ارائه داده است و با پیش فرض ها و شیوه ی استدلال غیرمنطقی به نتایجی باطل دست یافته است. بنابراین مواردی که شبستری به آن ها استناد کرده است، دلالتی بر عدم امکان فهم وحی از جانب خداوند را ندارند.
Sustainability of Social Systems Based on the Holy Qur’an: A Multi-Study Mixed-Methods Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sustainability has been recognized as one of the greatest challenges facing social systems in the 21st century. Social systems should have the knowledge and the power to lead this transition and to induce the changes towards this new paradigm. In this regard, it is of crucial importance to achieve a correct and comprehensive understanding of the concept of sustainability and its key components. Although some successful studies have been reported, there is a lack of a local framework for investigating the sustainability of social systems in the context of the Islamic approach, as well as the use of a mixed methods approach to support an integrated and holistic conceptualization and implementation of sustainability. This paper aims to develop a conceptual framework for the sustainability of social systems based on the Holy Qur’an and assess its validation in universities, which was conducted in two studies, respectively. In the first study, after extracting the key themes from the Qur’an, the relationship between them was shown in the proposed framework consisting of foundations, principles, factors, and dimensions of sustainability. Then, in the second study, the cross-validation method was used. In this section, confirmatory factor analysis was carried out (N=61) to evaluate the fit, reliability, and validity of the framework. Further, concurrently percentage agreement coefficient of semi-structured interviews (N=10) was used to analyze the internal validity of the framework. The results of both quantitative and qualitative studies confirmed the fit, reliability, and validity of the framework. The present research contributes to this literature by presenting a local framework for the concept of sustainability of social systems based on the Qur’an, in a holistic and inclusive perspective, using a mixed methods approach. This study can be a useful and effective initiator for studies and theoretical extensions in conceptualizing sustainability based on Qur’anic teachings, and also pave the way for the application of this knowledge in the functional-practical areas of social systems in Islamic societies.
نقش داستان حضرت موسی (ع) بر تثبیت قلب پیامبر (ص) براساس سوره نمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
30 - 53
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتابی است که با نزول تدریجی آیاتش تقویت و حمایت مستمر قلبی و روحی پیامبر (ص) را به دنبال داشت. براساس آیه 120 سوره هود، بیان داستان های قرآنی انبیای الهی در هر مقطع، با هدف تثبیت قلب رسول الله (ص) و مؤمنان طرح شد تا این رویدادهای تاریخی در مسیر رسالت، موجب ایجاد استواری قدم ها و نفوذ در دل و جان مخاطبان گردد. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که داستان حضرت موسی (ع) در سوره نمل چگونه موجب تثبیت قلب پیامبر (ص) شده است. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که خداوند متعال طرح ماجرای موسی (ع) در سوره نمل را با هدف دو بشارت به پیامبر (ص) و مؤمنان در پیش گرفت: بشارت نخست به مؤمنان بر یاری خداوند در شرایط طاقت فرسای محاصره اجتماعی اقتصادی عده ای از مؤمنان در شعب ابی طالب و هجرت عده ای دیگر به حبشه؛ بشارت دوم به نابودی جبهه باطل و غلبه حق، تا بیان دارد که گرچه مؤمنان در ابتدای دعوت پیامبر (ص) جمعیتی اندک بودند، در آینده ای نزدیک جانشین اقوام کافر و مشرک می شوند و حاکمیت و تسلط بر شبه جزیزه عربستان را به دست می آورند؛ ازاین رو، با اطمینان به غلبه مستمر مؤمنان بر کفار در طول تاریخ، نشانه ای غیرقابل انکار بر درستی پیام رسولان الهی مطرح می شود و با تثبیت قلب پیامبر (ص) و پیروان او، استواری و استحکام روحی ایشان را در طی مسیر رسالت و ایجاد جامعه اسلامی جهانی فراهم می آورد.
زمینه های انگیزشی و کنشی گسترش معنویت در جامعه
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
139 - 191
حوزههای تخصصی:
تحقّق معنویت در جامعه کنونی با توجّه به گسترش روزافزون تهاجمات غرب بر ضدّ اسلام، امری ضروری است. مقام معظّم رهبری در «بیانیه گام دوم» به بیان اهمیت معنویت در جامعه پرداخته است. هدف این تحقیق دستیابی به چگونگی تحقّق معنویت در جامعه و تحلیل و بررسی مؤلفه های آن از دیدگاه قرآنی مقام معظّم رهبرى(مدظله العالی) است. این موضوع از آن جهت ضرورت می یابد که پیشرفت جامعه و پیشبرد اهداف جامعه اسلامی، از طریق مقابله با موانع آن امکان پذیر است. مسئله اصلی این تحقیق، بررسی زمینه های انگیزشی و کنشی گسترش معنویت در جامعه با توجّه به بیانات قرآنی مقام معظّم رهبری است. بر پایه یافته های تحقیق، زمینه های انگیزشی گسترش معنویت در جامعه مبتنی بر اندیشه قرآنی امام خامنه ا ی عبارتند از: دعا و نیایش، زهد و قناعت، شکر، صداقت، صبر، عمل صالح.
نقد شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار «امیّهبن أبیالصّلت ثقفی» همراه با تحلیل دیدگاههای«کلمان هوار» و «تسدال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای مستشرقان در مواجهه با قرآن کریم حکایت از این دارد که آنان در عرصه مقابله با این معجزه ماندگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شبهات فراوانی را طراحی نموده اند تا بدین وسیله از ارزش و جایگاه آن در میان ملت ها بکاهند؛ و بدین طریق از تأثیرگذاری آن در اقشار مختلف جلوگیری نمایند. شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی؛ از جمله این شبهات محسوب می شود. در این نوشتار، تنها شبهه مصدر بودن سروده های «امیّه ابن ابی الصّلت» برای قرآن کریم، مورد واکاوی قرار گرفت، و به شبهه آنان در این حوزه خاص، پاسخ داده شد. اطلاعات این پژوهش به شیوه اسنادی گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش یافت. برایند تحقیق برآمده از مفاد نقدهای هفتگانه مذکور در این نوشته این است: وجود اشکالات فاحش ادبی در اشعار «امیّه ابن ابی الصّلت» و فقد صنایع استوار ادبی بدست آمده از مقارنه قرآن با سروده های وی، حاکی از این است که شبهه مذکور، کاملا باطل، بی اساس، و غیر همخوان با واقعیات موجود می باشد.
معناشناسی درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و مبانی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا در خصوص درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و تبیین، تحلیل و ارزیابی مبانی او در این زمینه می پردازد. «شجره زیتونه»، «سدره المنتهی»، «طوبی»، «شجره طیبه»، «زقوم» و «شجره ممنوعه» در قرآن به حقایق و اموری فرازمینی اشاره دارند و تعیین معنا و جایگاه وجودی آن ها در قوس نزول و صعود اهمیت دارد. ملاصدرا با مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، شناخت شناختی، زبان شناختی و کلامی خاص خود به تفسیر و تأویل آن ها پرداخته است. ذو مراتب دانستن واقعیت و تناظر مراتب آن با مراتب حقیقت انسان، مدارج معرفت و بطون قرآن و نیز اتخاذ روش چند منبعی در تفسیر و تمثیلی دانستن متون دینی و تاویل آن ها این امکان را در اختیار او قرار می دهد تا به جمع میان معانی تفاسیر و تاویلات گوناگون درباره این درختان بپردازد، هرچند ممکن است تطبیق اصول حکمی و عرفانی با اشارات قرآنی نوعی تأویل و عبور از تفسیر به شمار آید و بنابراین از دیدگاه بعضی فاقد مبنای درست تفسیری و مستندات محکم قرآنی قلمداد شود.
واکاوی ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر اساس انسجام متنی و تحلیل واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی مفسران برای وجود عالم ذر به آیه ۱۷۲ سوره اعراف استناد کرده اند؛ ولی برخی، معنای واژگان و ظهور آیه را مخالف این ادعا می دانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و با هدف یافتن ترجمه صحیح و مطابق با شواهد سیاقی است تا پاسخی برای این پرسش بیابد که مناسب ترین ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر پایه ساختار و انسجام متنی سوره اعراف چیست؟ بر این اساس، با اصل قرار دادن معنای ظاهری واژگان آیه، به تبیین انسجام و ارتباط آیات سوره اعراف پرداخته و به این نتیجه می رسد که محور اصلی این سوره، دعوت به تبعیت از قرآن کریم و انذار مخالفان این دعوت است و به همین منظور، عاقبت انکار دعوت حق را از حضرت آدم تا نبی خاتم بیان نموده و در آیه 172 به یک جمع بندی می رسد و می فرماید: (ما فرزندان حضرت آدم را نسل به نسل پدید آوردیم و آنان را (پس از ارسال رسولان و بینات و اتمام حجت) شاهد خودشان قرار دادیم بر اینکه آیا من خدایتان نیستم؟ و آنان گفتند بله ما شهادت می دهیم. این اقرار به خاطر این است که در قیامت نگویند ما جاهل به آن بودیم). این ترجمه، نه بر عالم ذر دلالت دارد و نه بر ندای فطری؛ بلکه اقراری عقلی است که بر اساس مشاهدات آیات و بینات انبیاء الهی شکل گرفته است.
توانش ارتباطی «اقتباس آیات قرآن» در گفتمان سیاسی تحفه الوزارء و آداب الملوک ابومنصور ثعالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثعالبی از پرکارترین ادیبان عربی نگار ایران بوده است. وی که با بزرگان سیاسی دولت های ایرانی هم نشینی داشته، دو اثر تحفه-الوزارء و آداب الملوک را با موارد متعددی از اقتباس های قرآنی در اندیشه سیاسی تحریر کرده است. پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی اقتباس های قرآنی این دو اثر، براساس رهیافت توانش ارتباطی دل هایمز که بر اهمیت فضای گفتمانی زایش هر متن تکیه دارد و با فهم تاریخی- فرهنگی پژوهش های آذرتاش آذرنوش در باب چالش فارسی و عربی در عصر ثعالبی، نشان داده است که کارکرد اقتباس های قرآنی ثعالبی تفسیر و ترویج اندیشه های دینی نبوده است، بلکه او در چارچوب فرهنگ بزرگان سیاسی عرب گرا، از اقتباس قرآنی به عنوان ابزار ادبی برای کارکرد ارتباطی و عامل ایجاد حداکثر ارتباط با مخاطب و تسهیل گفتمانی این ارتباط بهره جسته است. به عبارت دیگر، این پژوهش نقش بافتار فرهنگی – گفتمانی در رویکرد به استفاده از اقتباس قرآنی در این دو اثر از ثعالبی را نشان داده است. شیوه این پژوهش کتابخانه ای و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده است و از تحلیل تاریخی نیز برای شناخت زمینه های بحث استفاده شده است.
بررسی هم معنایی چهار جفت از اسماء حسنای خداوند دربافت آیات قرآن، با رویکرد تحلیل مؤلفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتوبات اهل لغت در مواردی از چند واژه یک معنا اراده شده که به آن ترادف گویند. بررسی معانی واژگان مترادف قرآن کریم، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ لذا بحث ترادف از پربسامدترین ارتباطات معنایی قرآن کریم است و اهمیت ویژه ای در دانش معناشناسی دارد. مطالعه ی ترادف می تواند پرده از برخی زوایای حکمتِ گزینش واژگان مترادف برگیرد. این مهم در مدل تحلیل مؤلفه ای اهمیت ویژ ه ای دارد؛ و گستره مفهومی یک واژه را منوط به اجزایی محدودتر به نام مؤلفه های معنایی می کند. که با تجزیه و تحلیل آن همانندی و تغایر بین واژه های مرتبط محرز و آشکار می شود. و نقش بی بدیلی درتبیین هم معنایی دارد. این مقاله با کاربست این فرضیه کاربردی معناشناختی، به بررسی ویژگیهای چهار جفت از اسماء حسنای خداوند پرداخته است؛ و اشتراکات و افتراقات هر یک از چهار جفت منتخب را باز می نماید. و شرایط خاص و تمایز محیط زبانی آنها را تبیین و تشریح می کند. بررسی ها حاکی است: از بین اسماء مترادف، یکی می تواند در بافت و محیط زبانی مشخص معنای متناسب با آن بافت را افاده کند. و مشعر به مؤلفه هایی خاص باشد. لذا از یک طرف امکان جابجایی آن اسم با دیگر اسمهای مترادفاتش نیست. و از طرف دیگر همه مؤلفه های یک اسم در یک آیه مراد خداوند است. زیرا ناسازگار با بلاغت قرآن است؛ و باعث انحراف معنایی از مراد متکلم می شود.