فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
«تأویل» یکی از موضوعاتی است که فیض کاشانی در تفسیر قرآن و عرفان بدان پرداخته و در فهم درست آیات و روایات و حقایق هستی، برایش نقش کلیدی قایل است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ایشان درباره تأویل بپردازد و مؤلفه های اصلی آن را تبیین کند. یافته ها حاکی از آن است که وی تأویل را «تعمیم معنای متبادر از لفظ و حمل لفظ بر معنای غیرمتبادر» می داند. وی با تبیین پیوند عمیق لفظ و معنا، الفاظ را دارای حقیقت و روح واحدی می داند که ممکن است به لحاظ مصداقی، شکل ها و مصادیق متعددی داشته باشند. وی از این رهگذر، پرده از سرّ اختلاف تعابیر معصومان علیهم السلام در بیان معانی آیات قرآن برمی دارد. فیض کاشانی روایات متعددی را در مقام بیان امکان تأویل در آیات قرآن و نیازمندی آیات قرآن به تأویل یادآور می شود. از برخی روایات ذکرشده، می توان تعمیم تأویل را نسبت به ظواهر قرآن برداشت کرد. وی ملاک درستی تأویل را بهره مندی آن از پشتوانه نقلی و یا ضرورت عقلی دانسته و تأویل را مختص معصومان علیهم السلام می داند.
آیة تفسیر (نحل: 44) و جواز تفسیر اجتهادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به معانی و مقاصد آیات قرآن در گرو تفسیر آیات و تفسیر آیات، در گرو «روش تفسیر» است. در میان روش های گوناگون تفسیری، «روش اجتهادی» از معتنابه ترین روش هاست؛ زیرا در این روش، مفسر از همة ظرفیت های تفسیری برای نیل به معارف قرآن بهره می گیرد. نوشتار حاضر جواز تفسیر اجتهادی را از نگاه آیة تفسیر (آیة 44 سورة مبارکة نحل) تحلیل کرده، نشان می دهد به رغم دیدگاهی که آیة تفسیر را گواه ممنوعیت «تفسیر اجتهادی» می پندارد، این آیه نه تنها بر جواز این روش تفسیری دلالت دارد؛ بلکه از مستندات استوار قرآنی آن است.
روش فریقین در تفسیر آیه اکمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 3 سوره مائده یکی از آیات مورد بحث در تفاسیر فریقین است. بررسی رویکرد مفسران در تفسیر این آیه به روشنی بیانگر آن است که مفسران برای بازکاوی و فهم مدالیل کلام الهی از روش های مختلفی بهره جسته و در این زمینه از روش و الگوی مشخصی پیروی نکرده اند بلکه هرکدام براساس مبانی و اصول مورد پذیرش در نزد خود به روشی روی آورده اند. این تحقیق با نگرش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی روش مفسران در تفسیر آیه اکمال در تفاسیر: التبیان، روض الجنان، البرهان و المیزان از شیعه و تفاسیر: جامع البیان، مفاتیح الغیب، روح المعانی و المنیر از اهل سنت پرداخته است. بررسی ها نشانگر آن است که در میان تفاسیر فریقین تفسیر المیزان از جهت غنای مباحث و در نظر گرفتن جوانب مختلف و نقد و بررسی آنها و ارائه نظر مختار مبتنی بر آیات قرآن جایگاه ممتازی دارد.
روش امام صادق (ع) در تفسیر عقلانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تفسیر عقلی، ازجمله روش هایی است که در کنار سایر روش ها ـ همچون روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تفسیر قرآن به سنت ـ برای تبیین و تفسیر آیات قرآن به کار می رود. قرآن کریم، در بردارنده برهان های عقلی است و در بسیاری از آیات، انسان ها را به تفکر، تعقل و تدبر دعوت نموده است. بهره گیری از عقل قطعی و قراین قطعی برای تفسیر آیات قرآن، ریشه در سنت رسول خدا| و اهل بیت^ دارد. امام صادق× نیز ـ به عنوان جزئی از خاندان وحی ـ از استدلال های عقلی ، برای تبیین و تفسیر قرآن کریم استفاده نموده که نمونه های بسیاری از آن در میان روایات تفسیری آن حضرت یافت می شود.
تحلیل انتقادی دیدگاه مفسران قرآن پیرامون آیه: «قالَ هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره تفسیر آیه شریفه 41 سوره حجر تاکنون تفسیر صحیحی از سوی مفسران ارائه نشده است و این آیه محل تشتت آرای مفسران است. منشأ اساسی اختلافات مفسران فریقین در این آیه به چیستی تفسیر کلمات «هذا» و «علیّ» باز می گردد.
در این مقاله ضمن ارائه قرائت های مختلف از این آیه و نقد و بررسی آنها، دیدگاه های چهارگانه مفسران نیز بررسی شده است که بسیاری از تفسیرهای ارائه شده نارسا و نادرست است.
به نظر می رسد مفسرانی که مشار الیه «هذا» را «اخلاص ورزی» و یا «سنت الهی» دانسته اند و «علیّ» را به معنای «قضا و سنت الهی» تفسیر کرده اند، راه صواب را طی نموده اند.
واکاوی «شومی روزگار» در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
شومی ایام با واژة «نحس» فقط در دو جای قرآن - آن هم با اشارات سربسته و مجمل - ذکر شده؛ اما در روایات بسیاری مطرح گردیده است. در این مقاله، به روش توصیفی – اسنادی با رویکردی تحلیلی سعی شده - هر چند به صورت گذرا - برخی از این احادیث بررسی و اقسام مختلف آنها مورد مطالعه قرار گیرد و چنین نتیجه می گیرد که صرف نظر از روایات ساختگی و احادیث ضعیف، بقیه به اغراض مختلف صادر گردیده اند؛ گاه برای تحکیم تقوا و تقویت روح دینی است به طوری که روگردانی از آنها نوعی هتک حرمت دین و بی اعتنایی به اولیاء آن است و زمانی اغراض دیگری در پی دارد که بیان می شود.
مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از یک سو آیاتی از قرآن کریم بر اختصاص علم غیب به خداوند دلالت دارد و از سوی دیگر، آیاتی از افاضه علم غیب به انبیا و دیگران خبر می دهد. مفسران در پاسخ به این دوگانگی، با توجه دادن به این نکته که متبادر از علم غیب در عصر رسالت و بعد از آن، علم ذاتی بوده، نه علم عرضی، و ادعای آگاهی از غیب مترادف با ربوبیت بوده است، تأکید نموده اند که بی شک میان خداوند و بندگان ـ در هر جایگاهی که باشند ـ تفاوت بسیاری وجود دارد. ازایـن رو شایسته نیست گمان شود که انبیا در صفت علم، شریک خداوندند و علم غیب داشتن انبیا نوعی شرک و غلو به حساب می آید؛ زیرا اوصاف این دو علم مختلف است. آگاهی انبیا و دیگران از غیب منافاتی با اختصاص علم غیب به خداوند سبحان ندارد؛ چراکه علم الهی بالاصاله، استقلالی و غیر متکی به غیر می باشد؛ ولی این آگاهی برای دیگران فعل تبعیِ قائم بالله و با تعلم و تبعیت از اوست.
تجرد نفس: سنجش استدلال به آیه روح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتقدان به تجرد نفس به آیات فراوانی از قرآن استدلال کرده اند که مهم ترین آنها آیه 85 سوره اسراء است. فخررازی با ضمیمه کردن این آیه به برخی از آیات دیگر و حمل «امر» در این آیه بر عالم مجردات، اولین مفسری است که به این آیه برای تجرد نفس استناد میکند. پس از وی، برخی از مفسران دارایِ گرایش های عرفانی یا فلسفی نیز چنین استدلالی را مطرح کرده اند. در این مقاله با بررسی تفسیرهای مقدم بر فخررازی و نیز شواهد لغوی، این استدلال ارزیابی میشود. علامه طباطبایی با حمل «امر» بر ملکوت، استدلال مشابهی را مطرح کرده است. برخی از معاصران نیز به این آیه برای تجرد نفس استدلال کرده اند؛ این استدلال ها معتبر نیست و آیه روح بر تجرد نفس دلالت نمیکند.
روش شناسی تفسیر اطیب البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازشناسی تفاسیر در حوزه روش شناسی، ضرورت اجتناب ناپذیر مطالعات جدید قرآنی است. توجه به ابعاد مختلف روش شناسی تفسیر جهت دستیابی به روش صحیح تفسیر قرآن و نیز طبقه بندی تفاسیر بر مبنای معیارهای روش شناسانه الزام های روش شناسی تفاسیر را بیش از پیش نمایان می سازد. اصلی ترین پرسش های مطرح در این دانش را می توان چنین برشمرد: چه راه هایی برای شناخت قرآن وجود دارد؟ تفسیر چه نوع شناختی است؟ نسبت تفسیر با این گونه های شناخت چیست؟ در همین راستا محقّقان علوم قرآنی به تعریف گونه هایی از شناخت قرآن از قبیل شناخت ترجمه ای، تفسیری، تأویلی، بطنی، اشراقی، شهودی، تنزیلی، ابتدائی، مصداقی پرداخته اند.
در این پژوهش تفسیر «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» اثر آیت الله سید عبدالحسین طیب از مفسّران معاصر تشیّع که در 14 مجلد به نگارش درآمده، بر مبنای معیارها و تئوری های روش شناسی بررسی گردیده است. اهمیت این پژوهش در قابلیت سازی سنجش تفسیر «اطیب البیان» با استفاده از ملاک های تعریف شده در علم روش شناسی تفسیر قرآن بوده تا میزان تعهد مفسّر به روش مورد نظر خویش و تغییر یا عدم تغییر آن را در سراسر این تفسیر نمایان سازد.
حکمت گونه گونی روزیها از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نیازهای آدمی، رزق و روزی است و ادامه زندگی بدون برآورده شدنِ این نیاز امکان پذیر نیست. خداوند عهده دار روزیرسانی شده و در قرآن کریم به تضمین روزیها وعده داده است؛ ازسویدیگر، درنگ در زندگی انسان ها این حقیقت را آشکار میسازد که گونه ای نابرابری در میزان بهره مندی از روزی میان آنها وجود دارد. ناشناخته ماندنِ فلسفه وجودی این امر، شبهه هایی را ایجاد کرده و باعث لرزش پایه های ایمان به عدل الهی در این گروه شده است. ازآنجاکه پرداختن به این مسئله بدون بررسی پیوند این تفاوت ها با عدالت الهی نافرجام خواهد ماند، در این نوشتار افزون بر بیان مفهوم رزق و ارائه تفسیر صحیح از وعده تکفل روزیها، فلسفه گونه گونی روزیها و سازگاری این مقوله با عدالت الهی بررسی شده میشود.
واکاوی شأن نزول آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» در تفاسیر اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات مرتبط با موضوع انتصاب امام علی(ع) به امامت در روز غدیرخم، آیه نخست سوره معارج است. درباره شأن نزول این آیه میان مفسران اختلاف نظر است. برخی به صراحت و بعضی به اشاره، شأن نزول آیه را مربوط به حادثه غدیر دانسته اند. عده ای شأن نزول آیه را درباره یکی از صحابه پیامبر| دانسته که به عنوان نشانه صحت جریان غدیر از خداوند درخواست عذاب نمود. در این میان گروهی به عمد به جعلی بودن روایات ناظر به این شأن نزول حکم نموده اند. این مقاله ضمن بررسی دیدگاه های یاد شده از اهل سنت، به بررسی آنها و نقد شبهات پیرامون آن می پردازد و شأن نزول این آیه را در ارتباط با جریان غدیرخم و تأیید امامت حضرت علی(ع) می داند.