فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعمیم مفاهیم قرآنی و انطباق آنها درطول زمان بر شرایط و مصادیق جدید یکی از قواعد مهم تفسیری است که به جری و تطبیق شهرت دارد. اختصاص بخش مهمی از روایات تفسیری شیعه به این موضوع از یک طرف و نقدها و طعن های برخی مخالفان بر این گونه روایات از طرف دیگر و نیز ارتباط وثیق این مسئله با خاتمیت و جاودانگی قرآن، مبناشناسی و تحلیل درست این قاعده ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، مبانی و دلایل این قاعده تفسیری از جنبه ادبی و زبان شناسی استخراج و بررسی شده اند. مهم ترین این مبانی عبارت اند از: پایان ناپذیری معانی نص، استعمال لفظ در بیش از یک معنا، العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب، وضع لفظ برای روح معنا. تحلیل صحیح مبانی این قاعده نشان می دهد که معصومین (ع) که مبتکران این سنت تفسیری هستند، راهی را برای جاودانگی مفاهیم قرآنی و نو بودن آن در هر عصری به ما معرفی کرده اند و این قاعده تفسیری با اصول ادبی و زبان شناسی کاملاً منطبق است؛ لذا با اجرای آن، مفاهیم قرآنی از حصار زمان و مکان خارج می شوند و همیشه می توان از آنها استفاده کرد.
کتاب شناخت: تأملی در شناخت لطائف الاشارات و معرفی تفاسیر عرفانی مهم دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسى تحریف ناپذیرى قرآن در آثار شیخ بهاءالدین عاملى
حوزههای تخصصی:
تحریف ناپذیرى قرآن در آثار شیخ بهایى، حداقل با سه دلیل آیات، احادیث و تواتر، تمام اجزاى قرآن قابل اثبات است. دلیل قرآنى، مستند به آیه 9 سوره حجر و آیات 41 و 42 سوره فصّلت است. و دلیل روایى مستند به احادیث عرض و استفاده از شمار زیادى از احادیث فقهى و غیرفقهى در زمینه هاى آن است.
دلیل تواتر نیز مبتنى بر انگیزه هاى غیرقابل توصیف مسلمانان در نقل، حفظ، نگارش و... تمام اجزاى قرآن است. به همین رو، شیخ بهایى اختلاف گوهرى در کلمات قرآن را مستند به تواتر و قرائت نماز را با هرکدام از قرائات هفت گانه بدون اشکال مى داند و اختلاف سایر مصاحف با مصحف موجود را بى اعتبار قلمداد مى کند.
نقش اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر تابعین
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۰
حوزههای تخصصی:
تفسیر القرآن بالقرآن فی التفسیر الکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درج أکثر المفسرین فی کتبهم على الاستشهاد بآیة لتفسیرآیة، أو ترجیح قول قی تفسیرها. واستند بعضهم الى السیاق بدلا من ذلک. وکل هذا یسمى بتفسیر القرآن بالقرآن.
ومن المفسرین الذین کثر استخدامهم لهذا النوع من التفسیر الرازی فی کتابه مفاتیح الغیب. وقد تعرض المقال الى دراسة هذا اللون من التفسیر عند الرازی، فعالج موضوع الإحباط من بین موضوعات التفسیر الموضوعی المتعددة، فذکر ما ورد فیه من آیات، وما طرح فیه من مباحث، وأقوال أصحاب الفرق الإسلامیة فی ذلک من جهة، کما أشار الى نماذج من الآیات التی استعین بها لتبیین المراد وتشخیصه بآیات أخرى، وقد خلص البحث الى نتائج ذکرت فی الخاتمة تبیین الآراء التفسیریة للرازی، والجادة التی سلکها فی تفسیره الکبیر.
مبانی فهم روایات تفسیری اهل بیت در المیزان
حوزههای تخصصی:
ستاد نشر رسانه ای مرکز فرهنگ و معارف قرآن
روایات تفسیری همواره به عنوان ثقل اصغر الهی مورد توصیه نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار بوده و بزرگان تفسیر نیز به آن ها تمسک جسته اند که علامه طباطبایی از جمله کسانی می باشد که مبانی و قواعد تفسیری را از روایات معصومین اتخاذ نموده و به کار بسته است و در این بین از مقوله روایات محکم و تشابه و تبیین معنایی آنان و تقیه ای بودن برخی و جعلی بودن برخی دیگر و نقل به معنایی روایات- بیان مفهوم به جای لفظ- و همچنین روایات بطنی غافل نبوده است.
تفسیر راهنما از نگاه نقد و معرفی ابتکارات، نواقص و راه حل ها
منبع:
بینات ۱۳۷۹ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی واژة «حکمت» و «جمال» و رابطة آن دو از نظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتة حاضر پیرامون دو محور «حکمت» و «جمال» و نسبت آن دو با یکدیگر در قرآن فراهم آمده است. حضور مکرّر در قرآن دو واژة مذکور، جایگاه آنها را تصدیق می کند و همین تکرار و تأکید از وجوه مختلف و طیّ آیات عدیده، بررسی هر یک از این دو واژه را ضروری می کند. امّا علی رغم اهتمام قرآن پژوهان، آنچه مغفول مانده، نسبت بین این دو واژه است که در این مقام با تأمّل و تدبّر عمیق تر در قرآن به این معجزة عمیق قرآنی دست یابیم. در منظومة فکری قرآن، حکمت و جمال نه تنها دو سیّارة دور افتاده از هم نیستند، بلکه به طور وثیقی به یکدیگر مربوط و وابسته اند. هنر قرآن در این است که در ساختار خلل ناپذیر خود معنایی شگرف و معجزه آسایی عرضه می دارد که در بسیاری اوقات، از نگاه سطحی دور می ماند و هنرمند کسی است که به کشف چنان روابط پنهان و ناملموسی نائل آید. از این رو، برای دستیابی به چنین هدفی با مراجعه به قاموس ها، معنای لغوی هر یک را به دست آوردیم و آنگاه بر بنیاد تفاسیر معتبر، بهترین معنا را مشخّص کردیم و در نهایت، از نسبت شگرف بین آن دو که در کلام وحی به خوبی یادآوری شده، پرده برداشتیم.
تفسیر سوره اسراء
تعارض قوانین در زمان در حقوق ملی و بین المللی در تفسیر شریف «المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم، دقیق و نسبتاً پیچیدة حقوقی، مبحث «تعارض قوانین در زمان» است که در دو عرصة روابط حقوقی ملی و بین المللی رخ می دهد. گرچه ممکن است چنین تصور شود که پرداختن به این بحث از دستاوردهای اندیشة حقوقی چند قرن اخیر است، اما واقعیت آن است که این بحث در فقه اسلامی و نخستین و مهم ترین منبع آن، یعنی قرآن کریم ریشه دارد؛ هرچند با این عنوان خاص از آن یاد نشده باشد.
هدف این مقاله، ارائة یک بحث جامع حقوقی و فقهی دربارة «تعارض قوانین در زمان» نیست، بلکه صرفاً از دریچة چند آیة قرآنی که تقریباً به طور مستقیم به این بحث مربوط می شوند و براساس و در حد اندیشه های مرحوم آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در تفسیر شریف «المیزان» به طرح بحث می پردازد تا نشان دهد با اینکه این تفسیر، یک تفسیر حقوقی و فقهی نیست، حتی بیش از بسیاری از تفاسیر صرفاً فقهی و آیات الاحکامی به مسئله و فروع آن پرداخته است.
پژوهشی در تاریخ علم تفسیر
حوزههای تخصصی:
مقایسه آراء تفسیری شهید مطهری (ره) با نظرات مرحوم علامه طباطبائی
حوزههای تخصصی:
تفسیر موضوعی قرآن کریم
منبع:
کوثر ۱۳۸۶ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی روش مفسران قرآن کریم در بیان تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل میان رشته ای قرآن و تاریخ از پیشینه ای طولانی برخوردار است. همواره مفسران در تبیین بخش هایی از قرآن بر خود لازم می دانسته اند که از تاریخ استفاده نمایند. با گذشت زمان روش هایی که مورخان استفاده می نمودند پیچیده تر شد و توانایی بالاتری را در حل مسائل خود به دست آوردند اما مفسران همسوی با این پیشرفت ها حرکت ننمودند؛ به همین خاطر در حوزه روش های تاریخی به کارگرفته شده ایشان آسیب های فراوانی قابل مشاهده است. روش هایی که مفسران معاصر در تبیین مسائل تاریخی به کار می گیرند تفاوت چشمگیری با روش های مفسران متقدم ندارد ازاین رو با تکرار روش هایی ناکارآمد در این زمینه روبه رو هستیم. مقاله پیش رو با استفاده از روشی تحلیلی- توصیفی و با منظری انتقادی به دنبال بررسی نقاط قوت و ضعفی است که در روش های تاریخی مفسران قابل ملاحظه است. بررسی این نقاط کمک می کند تا امکان رسیدن به الگویی پیشرفته و بومی در حوزه به کارگیری از روش های تاریخی در تفاسیر قرآن کریم فراهم بیاید.