فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت های اخلاقی، مجال جدیدی پیش روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث های فلسفی، بحث های تجربی را نیز در نظریه پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود گرایانه اجتماعی، احساسات گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود.
مؤلّفه هاى روان شناختى عزّت نفس از منظر قرآن کریم و منابع حدیثى با رویکرد مقایسه ای و تأکید بر اخلاق کاربردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای رویکرد اخلاق کاربردی، «عزّت نفس» احساس ارزشمندی و توانمندی است. از آنجایی که عزّت نفس مهم ترین گوهری است که خداوند به انسان عطا فرموده است و این ویژگی مهم تنها به اشرف مخلوقات داده شده و یکی از تفاوت های انسان با سایر موجودات است و این فضیلت اخلاقی محرّک سایر فضیلت ها در کاربردی سازی اخلاق است وانسان را در انجام برنامه های اخلاقی یاری می کند، لذا تبیین مؤلّفه هاى عزّت نفس در مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث و نهایتاً کشف مؤلّفه هاى روانشناختی عزّت نفس بر اساس قرآن و منابع حدیثی با تأکید بر اخلاق کاربردی، زمینه مناسبی برای تدوین راه کارهای تقویت آن با رویکرد اسلامی فراهم می کند که تقویت عزّت نفس با رویکرد اسلامی، بسیاری از آفات تقویت عزّت نفس با رویکرد روان شناختی سکولار را ندارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی مفهوم عزّت نفس را با یک رویکرد مقایسه ای از منظر مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث، جهت کشف مؤلّفه هاى روان شناختى آن با تأکید بر اخلاق کاربردی مورد بررسی قرارداده است. این مؤلّفه ها مواردی از قبیل خودارزشمندی و حرمت نفس، خودآگاهی، احساس شادکامی و سعادتمندی، هدفمندی در زندگی، ایفای نقش و اثرگذاری در محیط اجتماعی، پایبندی به اصول و معیارهای الهی و انسانی و توانایی اتکاء بر قدرت الهی می باشد.
معیارهای مرزبندی اخلاقی دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس آموزه های اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
از جمله دو گانه های اخلاقی که ممکن است فاعل اخلاقی را در مقام شناخت دچار اشتباه و مشکل سازد، دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی است. هدف این مقاله نشان دادن معیارهای تمایز دوگانه اخلاقی حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس معیارهای مندرج در متون اسلامی است. این معیارها ذیل مباحثی چون تمایز مفهومی، خاستگاه، شرایط و موقعیت هایی است که فاعل اخلاقی در آن مطرح می شوند. این پژوهش به روش توصیفی۔تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تبیین معیارهای پیش گفته جهت تمایز این دوگانه اخلاقی پرداخته است. «اصل بودن حُسنِ ظن در نسبت با ساده لوحی»، «مستثنیٰ شدن اموری مثل ازدواج و برخی معاملات از اصل حُسنِ ظن»، «رعایت اصل احتیاط در موارد خاص مثل فراگیری فساد در جامعه و غلبه ستم به ویژه در مورد افراد ناشناخته»، «عدم رعایت حُسنِ ظن در خطاهای پرتکرار و در صورت مشهود بودن خطای طرف مقابل» و «عدم مطلق بودن خوش گمانی و بدگمانی» از نتایج پژوهش حاضر است که به روش توصیفی۔ تحلیلی بدست آمده است.
اثر بخشی الگوی مدیریت مدرسه محوری و شرایط محیطی بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان با نقش تعدیل گری ارزش های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:فرهنگ برنامه ریزی در مدرسه و دستیابی به اهداف و مأموریت های از پیش تعیین شده بعنوان پایه ای برای مدیریت مدرسه محوری است. پژوهش حاضر با هدف، اثربخشی الگوی مدیریت مدرسه محوری و شرایط محیطی بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان با نقش تعدیلگری ارزش های اخلاقی انجام شد. روش:روش پژوهش رویکرد آمیخته - اکتشافی (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل مضمون مقوله ها، عوامل اصلی و فرعی الگوی مدیریت مدرسه محوری استخراج گردید. همچنین در مرحله کمی تحقیق از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مرحله کمی پرسشنامه در راستای مولفه های تحقیق به صورت محقق ساخته طراحی گردید (107 گویه) که با استفاده از طیف 5 گزینه ای لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل 12 نفر از ذینفعان در آموزش و پرورش استان فارس (مدیران، معاونین، معلمان و سایر پرسنل مدارس) می باشد. همچنین نمونه گیری به شیوه اشباع و هدفمند انجام شد. جامعه آماری مرحله کمی تحقیق شامل مدیران، معاونین، معلمان و سایر پرسنل مدارس آموزش و پرورش استان فارس بود و تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) بدست آمد، که برابر با 382 نفر می باشد. نمونه گیری در این بخش به صورت خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. تحلیل سوالات تحقیق با استفاده از نرم افزار Smart-PLS3انجام شد یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، ارزش های اخلاقی بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان تاثیر مثبتی می گذارد. همچنین، شرایط محیطی و مدیریت مدرسه محوری بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان نیز تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری:نتیجه این که ارزش های اخلاقی باعث افزایش تأثیر شرایط محیطی بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان وکاهش تأثیر مدیریت مدرسه محوری بر عملکرد محتوای آموزشی دانش آموزان می گردد. علاوه بر این سطح برازش کلی مدل در حد قوی و قابل قبول (381/0=.GOF) بدست آمد.
الگوی ایجاد نگرش مثبت به سبک زندگی ایمانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
51 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی ارائه الگوی ایجاد نگرش مثبت به سبک زندگی ایمانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. پژوهش از حیث هدف، اکتشافی و کاربردی و از حیث گردآوری داده ها و چارچوب حاکم بر فضای آن، کیفی محسوب می شود که برپایه رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین در روش داده بنیاد انجام شد. در زمینه مطالعات اسنادی، از امکان حداکثری و در دسترس بودن پژوهش ها، مطالعات، مقالات و کتاب های مرتبط به گونه ای هدفمند استفاده شد؛ و از بین صاحب نظران، متخصصان و صاحبان تجربه در زمینه تعلیم و تربیت، تعدادی به روش نمونه گیری هدفمند، نظری و گلوله برفی شناسایی، انتخاب و بر پایه قاعده اشباع نظری با عنوان اطلاع رسان در این پژوهش، مشارکت داده شدند. از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. متن مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفهوم پرداز دلالتی لازم انجام پذیرفت که در نتیجه، تعداد 406 جمله کلیدی، 30 خرده مقوله ، 40 بعد یا مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی به دست آمد و الگو ارائه شد. پژوهش حاضر نشان داد که اگر نگرش افراد نسبت به دین و سبک زندگی ایمانی از سنین پایین تر به ویژه در دوره حساس نوجوانی، به گونه ای مناسب، مثبت و کارآمد شکل گیرد، احتمال انتخاب این نوع از سبک زندگی در دوره های سنی بعدی و میزان پایبندی به آن نیز بالا خواهد بود؛ به همین منظور، شرکای تربیتی در امر تربیت دینی بایستی در برنامه ریزی و فعالیت ها با آموزش و پرورش همسو و هم افزا باشند.
وظیفه مردم در مقابل حکومت از نگاه حضرت یوسف و امام علی (علیهماالسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
161-184
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در حکومت الهی، پیروی از حاکم عادلی است که بر اساس شریعت حقه اسلام بر کرسی حکومت تکیه زده است. پس مردم موظف به اطاعت از او و رعایت قوانینی هستند که با تصویب آن، برای اجرا اعلام می گردد. در قرآن کریم و به ویژه در حکومت حضرت یوسف و حکومت امام علی علیهما السلام نیز همین مبنا وجود داشته است . بر اساس آیه 21 سوره آل عمران و بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم، نتیجه عدم اطاعت از حاکم عادل، حبط عمل انسان سرکش در دنیا و عذاب آخرت خواهد بود. از موضوعات مهم دیگری که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، وظیفه مردم در مقابل حکومت برای کار و فعالیت است. در سیره و حکومت حضرت یوسف و مخصوصاً امام علی علیهما السلام کارگزاران حکومتی و مردم در انجام وظایف کاری خویش مورد توجه خاص بودند. با مسئولیتی که به حضرت یوسف علیه السلام داده می شود، به دلیل رسیدن قحطی و آمادگی مقابله با آن، خود و همه مردم مصر را به کار وا می دارد. در دوران حکومت امام علی علیه السلام نیز توجه خاصی به امور و کارها داشت و بر اموری مانند: مساوى نبودن نیکو کار و بدکار، توجه به تجار و کنترل بازارو قیمت ها، توجه به قشر مستضعف و رسیدگى به امورآن ها، عدم منت گذاشتن و بزرگ شمردن کارها، عدم خلف وعده، عدم عجله و عدم کندى در برخى امور و غیره تأکید می نمود.
نگرش های تلفیقی و غیر تلفیقی به تحولات اجتماعی و دینی تاریخ معاصر ایران با محوریت رویکردهای اخلاقی و روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
175 - 190
حوزههای تخصصی:
در شناخت پدیده های مختلف، روش شناسی متناسب با موضوع، ضرورت، راه های جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف و نتایج وجود دارد. نظریه پردازی اجتماعی، دینی و اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مسیر نگرش هایی متنوع به چشم می خورد. گروهی به جنبه های رفتاری و روانشناختی در اعتراض های اجتماعی و سیاسی توجه دارند. گروهی دیگر، آنها را دارای ریشه های اجتماعی می دانند.گروه سوم، بر این مبنا که تغییرات اجتماعی پدیده هایی دارای زمینه ها و ابعاد گوناگون هستند، جنبه های فردی مبتنی بر مباحث دینی، اخلاقی و روانشناختی را با نگرش های اجتماعی تلفیق می کنند. با توجه به اینکه تحولات اجتماعی و فکری در مقیاس گسترده پدیده هایی چند علتی می باشند، همراهی این نگرش ها در شناخت و سنجش آنها امری ضروری می باشد، چراکه نگاه تک بعدی و مبتنی بر یک بعد خاص نمی تواند منتج به شناخت دقیق شود. نگرش تلفیقی و تلفیق سطوح تحلیل، به ویژه به تحولات اجتماعی و دینی معاصر در ایران، با محوریت اخلاق قابلیت دارد.
شناسایی مولفه های تربیتی دانش آموزان یتیم از منظر رهبران آموزشی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، دست یابی به مؤلفه های تربیتی دانش آموزان یتیم با بهره گیری از تجارب زیسته رهبران آموزشی در مدارس شاهد بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری و به کارگیری ابزار مصاحبه انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل 11 تن از رهبران آموزشی مدارس شاهد در مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 01-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل یافته ها از روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با رهبران آموزشی در قالب (5 مضمون کلی، 19 مضمون جزیی و 57 مضمون پایه) شامل راهبردهای تربیتی (توجه به اصول تربیتی، تقویت مهارت های شناختی-اجتماعی، توجه به تفاوت های فردی، تربیت چندبُعدی، احسان به یتیم و اکرام یتیم)، سیستم حمایتی (حمایت همه جانبه از دانش آموزان و خانواده)، تقویت عملکرد پرورشی رهبران آموزشی (هم افزایی گروهی مربیان، حساسیت تربیتی رهبران آموزشی، آموزش مربیان و توجه به اهمیت گزینش مربیان و کادر آموزشی)، تقویت شبکه ارتباطی (تقویت احساس تعلق به مدرسه، انعطاف در روابط و استحکام در روابط) و تقویت شبکه حمایتی (ضعف برنامه ریزی در زمینه های پرورشی وآموزشی مربیان، ضعف در حمایت مالی و شبکه ارتباطی) بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیان گر خلاء توجه به موضوع ایتام در اسناد بالادستی نظام آموزش وپرورش و ضرورت توانمندسازی رهبران آموزشی در میزان و نوع توجه به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش آموزان یتیم به ویژه در مدارس شاهد است.
اثربخشی بسته اموزشی درس دین و زندگی مبتنی برتئوری انتخاب پر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف سنجش اثربخشی بسته آموزشی درس دین و زندگی مبتنی بر نظریه انتخاب بر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان دختر پایه دهم در سال تحصیلی 1403-1402 بود.
روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به تفکیک جنسیت بود. جامعه آماری شامل 360 نفر از دانش آموزان دختر پایه دهم منطقه 18 تهران بودند، که نمونه آماری شامل دو گروه 30 نفره انتخاب شد. ابزار پژوهش، بسته آموزشی و پرسش نامه مسئولیت پذیری کردلو و پرسش نامه عمل به باورهای دینی معبد بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود.
یافته ها: بسته آموزشی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر در سطح اطمینان 95% اثر معنادار است. (266/15F=، 01/0P<) و مقدار اندازه اثر نشان می دهد که میزان اندازه اثر آموزش بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر نوجوان برابر 35 درصد بوده است، هم چنین این آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان در سطح اطمینان 95 درصد اثر معنادار ندارد. (117/0F=، 05/0P>) و میزان اندازه اثر آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان کم تر از 1 درصد بوده است.
نتیجه گیری: مداخله پژوهش گر منجر به افزایش میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان در نمونه آماری شد و با فراگیری اصول نظریه انتخاب، دانش آموزان دست به انتخاب های مسئولانه و مؤثر می زنند، این روش آموزش و مداخله منجر به افزایش میزان عمل به باورهای دینی دانش آموزان در نمونه آماری نشد.
اخلاق باور فقهی؛ رویکردها و اصول(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
85 - 115
حوزههای تخصصی:
اخلاق باور یکی از حوزه های اخلاق کاربردی بوده که به الزام های اخلاقی حاکم بر باورمندی و حفظ باورهای ذهنی می پردازد. استنباطِ حکمِ فقهی یکی از افعالِ اختیاری ذهنی فقیه در حوزه باورمندی و حفظ باورهای (احکام) فقهی است. مطابق با اخلاق باور الزام هایی اخلاقی بر باور آوردن به یک حکم تکلیفی و وضعی فقهی حاکم است. اما الزام ها و اصول اخلاقی حاکم بر باورمندی به احکام فقهی به عنوان یک فرایند اختیاری ذهنی چیست؟ تا کنون بحثی با این عنوان و مسئله درباره باورهای فقهی انجام نگرفته است. در این مقاله سعی شده از مباحث فقهی چند رویکرد کلی و اصول مستنبط از آنها درباره اخلاق باور فقهی اصطیاد و معرفی شود. سه رویکرد کلی درباره اخلاق باور فقهی قابل استفاده از کلمات فقها است؛ 1. رویکرد فضیلتگرایانه بر ملکه قدسیه اجتهاد تأکید کرده و استنباطی را اخلاقی و صحیح دانسته که منطبق با فضایل اخلاقی مرتبط باشد، 2. رویکرد وظیفه گرایانه بر نحوه ارتباط انسان با خدا که به نحو عبد و مولای عرفی یا فراتر از آن (نظریه حق الطاعه) تأکید می کند و هنجار کلی اخلاق باور فقهی را بر این اساس تبیین می کند، 3. آخرین رویکرد هم نتیجه گرایانه بوده و در تنظیم هنجار کلی اخلاق باور فقهی بر اهداف فقه تأکید می کند.
تحلیل متن پژوهانه روایات موهم تعارض در موضوع اسراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
145 - 182
حوزههای تخصصی:
موضوع اسراف یکی از موضوعات مهم دینی است که از جهات گوناگون شایسته پژوهش می باشد و غالباً از وجه نظر فقهی و اخلاقی بدان نگریسته می شود تا جایی که حرمت شرعی آن در آیات و روایات متعددی مطرح گردیده و قبحِ اخلاقی آن از نظر عقلی نیز به نظر امری روشن می رسد. از نظر مفهوم شناسی، اسراف مفهومی بسیار جامع بوده و هرگونه زیاده روی در کمیّت، کیفیّت، بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود؛ برای نمونه از زیاده روی در هزینه های زندگی گرفته تا هر انحراف جنسی، قدرت طلبی در جامعه و حتی ظلم به نفس، در زمره اسراف بوده و تمامی این موارد در عین حال که موضوعی فقهی هستند، در حوزه اخلاق اجتماعی نیز مطرح می شوند. این موضوع در روایات شیعه و اهل سنت به وفور منعکس شده و آنچه در این میان حائز اهمیت است، وجود روایاتی در منابع حدیثی، کتب سیره و... است که در ظاهر، برخی از اموری که زیاده روی و اسراف در آن صورت می گیرد را از مقوله ی اسراف خارج می نماید. ظاهر این گروه از روایات، متناقض با دیگر روایاتِ باب اسراف و همچنین متناقض با مفهوم لغوی، عرفی، شرعی و اخلاقی اسراف می باشد. آنچه در این مقاله دنبال می شود، واکاوی متن پژوهانه روایات معارض اسراف همراه با تبیینی دقیق و نظامند از آن اخبار بوده که به روش تحلیلی- توصیفی صورت می پذیرد. بررسی متن پژوهانه این روایات، نشان می دهد که اولاً رویات موهم تعارض در موضوع اسراف در دو دسته «روایاتی که در ظاهر، بعضی امور و اشیاء را از موضوع اسراف استثناء می نماید» و «روایات اسراف در انفاق، افعال البر و...» تقسیم می شود و ثانیاً تعارض موجود میان دو دسته از روایت مذکور، تعارض حقیقی و مستقر نبوده و میان این روایات امکان جمع عرفی وجود دارد؛ از این رو این گروه از روایاتِ متعارض - مشروط به صحت سند- باید با قرائن دیگر متن پژوهی سنجیده شده و نباید با یک بررسی ظاهری و اجمالی حکم کلی بر اسراف یا عدم اسراف در برخی حوزه ها نمود.
تبیین مبانی فلسفی تربیت دانش آموز فکور در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام به منظور ارائه چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
149 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی و مؤلفه های تربیت دانش آموز فکور در در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام انجام شد. روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی بود. نظریات دو تن از فیلسوفان و متکلمان بزرگ اسلامی یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها مؤید آن است که مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی مکتب فلسفی- تربیتی اسلام حاوی زمینه هایی چون حقیقت داشتن جهان مادی و معنوی، پدید آمدن انسان به دست حکمت و قدرت حق تعالی، مرکب از نفس و بدن بودن انسان، افضل بودن انسان بر سایر موجودات هستی، هدایت پذیری فطری انسان، درک خصوصیات فعل خدا و کشف مجهولات با عقل، فعالیت عقل نظری و عملی در انسان، مهم بودن گرایش های فطری در کمال انسان، حد یقف نداشتن کمال جویی انسان، مشروط بودن تسلط بر سرنوشت به استفاده از تفکر، همراهی وحی با تفکر برای پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسان است. متناسب با این مبانی گام های چهارگانه تدبر، تفکر، تعقل و رسیدن به مقصد برای تربیت دانش آموز فکور ترسیم شد. بهره گیری از چارچوب شناسایی شده در عناصر مختلف برنامه درسی می تواند زمینه ساز شناخت، تحلیل و حل مسائل فردی و اجتماعی توسط دانش آموزان شود.
واکاوی چالش های پیاده سازی هوش اخلاقی در هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی یک نظام اخلاقی در رفتار سیستم های هوش مصنوعی ، صرفاً نیازمند هوش انتزاعی نیست ، بلکه مستلزم شکل خاصی از هوش انسانی و مصنوعی است. عاملان هوشمند مصنوعی رفتار و ویژگی های بارزی مثل منفرد بودن ، پیچیده بودن ، تخصصی بودن ، پایدار و خودگردان بودن دارند. کُد اخلاقی انسان به نحو جبران ناپذیری معیوب است : این اخلاق ترجیح ، پاسخ گویی (نه مسئولیت) و عدم آزادی است که با ابداع سیستم های اخلاقی ، گردش ارزش های آرمانی و آموزش اخلاق نمی توان آن را جبران کرد ، اما چنین اخلاق معیوبی برای نهادینه سازی ، نیازمند ابزارهای کاملی است که نه تنها هوش ، بلکه وجدان و حتی روح را به ماشین می بخشد. در این مقاله ، پس از بیان مسئله و مفهوم شناسی هوش اخلاقی و اشاره به ویژگی های عاملان هوشمند مصنوعی ، به دشواری های اعمال قواعد اخلاقی برای عوامل هوشمند و همچنین موانع پیشِ روی هوش مصنوعی اخلاقی اشاره شده و مهم ترین چالش های پیاده سازی هوش اخلاقی در هوش مصنوعی ، واکاوی و تحلیل شده است.
مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه کلامی شیخ طوسی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
125-141
حوزههای تخصصی:
آثار و اندیشه های شیخ طوسی - عالم بلندآوازه و بنام امامیه و رئیس حوزه کلامی بغداد - همواره اثرگذار و الهام بخش بوده و بویژه نوع نگاه او به انسان، تأثیر بسزایی در نظریه اخلاقی اش داشته است. در این مقاله، با روش توصیفی ۔ تحلیلی، به بیان مبانی و دیدگاه های کلامی شیخ طوسی ناظر به ابعاد وجودی انسان پرداخته شده و میزان تأثیرگزاری این مبانی در نظریه اخلاقی او تبیین شده است. شیخ طوسی در حوزه الزام اخلاقی یک فضیلت گرای وظیفه محور است و در بحث از فطرت و نقش آن در اخلاق، بر بدیهی بودن فطریات در کشف احکام و گزاره های اخلاقی تأکید دارد و به لحاظ معرفت شناختی آن را بر شناخت عقلی مقدم می دارد. این رویکرد، مبین مبنا گرایی در حوزه توجیه است و به قبول قضایای بدیهی در ساحت حکمت نظری و عملی می انجامد. شیخ طوسی، همچنین التزام به گزاره های فطری را مایهٔ شکوفایی و توسعه اخلاق می داند که سبب می شود سر از شناخت گرایی اخلاقی (واقع گرایی) درآورد.
کنترل بی تابی در شرایط بحرانی: روشی برای رشد صبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
47 - 69
حوزههای تخصصی:
در زمان بروز بحران، صبر و تحمل موجب سلامت روانی می شود. نداشتن بی تابی و جزع به اندازه ای در «صبر» اهمیت دارد که در برخی موارد صبر به عنوان مهار مستمر نفس از بی تابی و پرهیز از جزع تعریف شده است. عدم کنترل بی تابی عوارض متعدد جسمی و روانی به دنبال دارد. بر این اساس در مقاله حاضر بی تابی در شرایط بحرانی و روش های کنترل آن مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات است. جامعه آماری منابع نظریه ها، دیدگاه ها و پژوهش های انجام شده در زمینه موضوع بود که با واژه های کلیدی: بی تابی، بی قراری، جزع، فزع، بی صبری، ناآرامی مورد جستجو قرار گرفتند. عمده منابع مورد استفاده، کتب در حوزه منابع اسلامی و مقالات علمی مربوط به این موضوع بود. همچنین و به ویژه از قرآن، احادیث و روایات استفاده شد. نتایج تحقیق در قالب ماهیت بی تابی، علل بی تابی، انواع بی تابی، نشانه ها و نمودهای بی تابی، کارکرد بی تابی، آسیب ها و پیامدهای بی تابی، شیوه های بازداری از بی تابی و پیامدهای بازداری آورده شده است. شیوه های بازداری از بی تابی در چهار بخش: پذیرش، تسکین بخشی، حمایت و مبادرت به عمل آمده است. بنابراین می توان گفت که بی تابی در بحران موجب آسیب، و کنترل آن موجب افزایش خودآگاهی، خودکنترلی و رشد عقل می شود. براین اساس یادگیری روش ها و مهارت های کنترل آن بخشی از فرایند صبر و رشد پس از ضربه است.
اخلاق کار در منابع انسانی؛ خانواده، دین مداری و نفی مدرنیزاسیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تعیین تأثیر خانواده، دین مداری و پایبندی به ارزش های سنتی (نفی مدرنیزاسیون) بر متغیر اخلاق کار کارکنان شرکت پتروشیمی شهر ایلام بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، تبیینی از شاخه پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی شهر ایلام بود که با استفاده از جدول حجم نمونه کوهن و کرجسی و مورگان 226 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شد. اخلاق کار با پرسش نامه سی پتی (1990)، مدرنیزاسیون و خانواده با پرسش نامه محقق ساخته، دین مداری با پرسش نامه خلاصه شده گلزاری (1379)، به ترتیب با ضرایب پایداری 82/0، 81/0، 79/0 و 76/0 برحسب آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. نتایج تحلیل داده ها از طریق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد خانواده بر مبنای دین مداری و پایبندی بر ارزش های سنتی تقریباً 40 درصد تغییرات اخلاق کار کارکنان را پیش بینی می کند. همچنین خانواده، دین مداری و نفی مدرنیزاسیون اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر اخلاق کار دارد.
اصول اخلاقی پیامبر(ص) در جنگها بر اساس سیره تاریخی پیامبر(ص) و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101-124
حوزههای تخصصی:
اخلاق و اصول اخلاقی یکی از جنبه های مهم دین اسلام و از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو در قرآن کریم یکی از اهداف بعثت پیامبر (ص) تربیت و آموزش حکمت معرفی شده است و پیامبر(ص) چون حاکمیت دین اسلام را بر عهده داشتند بنابراین در مواقع مختلف با اخلاق مداری و پایبندی به اصول اخلاقی رفتار می نمودند. از جمله صحنه هایی که پیامبر در آن قرار می گرفتند زمان های جنگ بود که سعی در رعایت اصول اخلاقی داشتند. آنچه در این نوشتار مدنظر قرار دارد این است پیامبر (ص) هنگامی که در صحنه های مختلف جنگ قرار می گرفتند چه نوع برخوردی داشتند و درواقع این موضوع از طریق قرآن و سیره تاریخی پیامبر(ص) مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه از این پژوهش به دست می آید این است که بر خلاف نظر مستشرقان که غزوات پیامبر را بر پایه خشونت و کسب غنیمت تفسیر نموده اند، پیامبر در جنگهای خود به اصول اخلاقی پایبند بوده و تمام تلاش خود را می کردند که مکارم اخلاقی از جمله عطوفت و مهربانی، وفای به عهد و صبر و استقامت و..... را به مسلمانان آموزش بدهند.
مزاح، فضیلت یا رذیلت؟ تحلیلی بر آموزه های اسلامی بر مبنای حکمت عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 22
حوزههای تخصصی:
مزاح در متون روایی اسلامی گاه عملی مذموم و گاه فضیلت قلمداد شده است و گاه توصیه شده است که این عمل «کمتر» انجام پذیرد. پرسش اصلی این تحقیق آن است که چگونه این احادیث با هم قابل جمع اند و چه تبیین معقولی از وجه جمع این متون روایی می توان ارائه نمود. پاسخِ مسئله در حکمت عملی نهفته است. اگر مزاح و شوخی فضیلت تلقّی گردد، لازم است فرد مزاح کننده با تکیه بر حکمت عملی که نوعی هنرِ موقعیت شناسی و بصیرت است، این مسئله را مورد سنجش قرار دهد که آیا این عمل در این موقعیت خاص، برای سعادت و زندگیِ خوبِ خودِ و انسان های مرتبطِ با این مزاح، مفید است یا خیر؟ حکمت عملی مستلزم نوعی شناخت و بصیرت نسبت به کل جهان و رابطه ی انسان با آن و نیز درکی درست از سعادت انسان است. از همین روی، شکل گیری و استقرارِ فضیلتِ حکمت عملی در آدمیان دشوار است و پس از ممارست بسیار و گذشت سالیان دراز در فاعلان اخلاقی شکل می گیرد و در بسیاری از افراد هرگز شکل نمی گیرد. به همین علت است که انجام فعلی اخلاقی همچون مزاح توسط بسیاری از آدمیان ممکن است محکوم به حکم رذیلت گردد و از همین روی، در روایات اسلامی توصیه شده این فعل «کمتر» انجام پذیرد.
چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
67 - 93
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش موردِ استفاده تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، همه معلمان و مربیان پرورشی دوره ابتدایی بودند که از بین آنها 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار، در نقشِ مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. ابتدا پرسش کلیدیِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی کدامند؟» مطرح شد و سپس بر حسبِ پاسخ های دریافتی، پرسش های بعدی نیز پرسیده شد. در این تحقیق، 4 مضمون فراگیر و 14 مضمون سازمان دهنده در موردِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزانِ دوره ابتدایی، شناسایی شد. بر مبنای این مضامین، می توان به این نتیجه دست یافت که وضعیت موجود آموزش اخلاق به دانش آموزانِ دوره ابتدایی از 4 منظر محتوای آموزش اخلاق»، دانش آموزش محتوای اخلاقی»، فضای فیزیکی و جو عاطفی مدرسه» و عدم هماهنگی و دوگانگی بین عناصر مختلف در آموزش اخلاق» آسیب و چالش دارند. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان آموزش و پرورش در برطرف کردن چالش ها و موانع آموزش اخلاق اسلامی کمک کند.
روش برخورد با مخالفان از منظر اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل چالش انگیز اخلاق اجتماعی، مسئله برخورد حکومت اسلامی با مخالفان داخلی است. هدف مقاله پیش رو از بررسی این مسئله، ارائه معیار جامع و صحیح به حاکمان، برای برخورد با مخالفان داخلی است. روش این مقاله، توصیفی تحلیلی همراه با تکنیک اسنادی و کتابخانه ای است. به این منظور ابتدا مراد از حکومت و مخالف آن و سپس انواع مخالفان مطرح شده و پس از اثبات اصل برخورد با مخالف توسط حاکمان، به روش های برخورد با مخالفان در منابع اخلاق اسلامی (به صورت مشخص قرآن و سنت) پرداخته شده است. یافته اصلی این پژوهش رسیدن به یک اصل کلی و فراگیر از میان شواهد متعدد در قرآن و سنت است. این معیار فراگیر، برخورد هدایتی حاکم، به صورت مرحله ای است. این مراحل، شامل روش های متنوعی می شود. در پی تنوع روش ها، لحاظ تفاوت میان مخالفان و یکسان ندیدن آنها ضروری است. این روش ها عبارت اند از: مدارا، قاطعیت کلامی و قاطعیت فیزیکی و جهاد.