فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
155 - 187
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ دین، کنشگرانی هستند که برای گسترش معارف دین، میان دختران و زنان جامعه اسلامی تلاش می کنند. فعالیت بهینه این بانوان، مستلزم آن است که اخلاق تبلیغ به مثابه اخلاق حرفه ای رعایت شود. یکی از آسیب های شناسایی شده در زمینه اخلاق تبلیغ دینی بانوان، ضعف برخی بانوان مبلغ در ایفای نقش های خانوادگی به دلیل فعالیت های تبلیغی است. پژوهش حاضر با تمرکز بر این آسیب ها و توجه به اخلاق تبلیغ دین، این سوال را از جامعه بانوان مبلغ، پی گرفته است که آنان مطابق با تجربه زیسته شان، منشأ آسیب های کنشگری تبلیغی در عرصه خانواده مبلغ را جه می دانند و برای برون رفت از این آسیب ها، چه راهکارهایی دارند؟ هدف پژوهش، برداشتن گام های نخستین در تنظیم اخلاق حرفه ای زنان مبلغ است. روش این مقاله کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون نوشته شده است. داده ها با روش مصاحبه به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمون تحلیل شده است. یافته ها می رساند، منشأ آسیب های اخلاقی بانوان مبلغ در عرصه خانواده به وجود آمدن تنگناهای زمانی، عملیاتی، احساسی و مالی است که بر اثر تلاقی وظائف مربوط به کنشگری تبلیغی و مناسبات درون خانواده ایجاد می شود.
سناریوهای پیش روی آینده مدارس حمهوری اسلامی ایران در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت دقیق آینده مدارس در دنیای پیچیده امروز غیر ممکن به نظر می رسد اما تلاش برای شناخت آینده های ممکن به تصمیم گیران نظام آموزشی کمک می کند تا چشم اندازهای مختلف خود را ترسیم کنند و اثر تصمیمات خود را برای ساختن آینده دانش آموزان نسل های بعدی متصور شوند. آینده پژوهی فرآیندی علمی است که استدلال، انتخاب و اقدام را در هم می آمیزد. تحلیل آینده به روش سناریو نویسی یکی از روش های پژوهش آینده پژوهی و مدیریت راهبردی است. آینده مدارس ایران چگونه خواهد بود؟ و چه سناریوهایی پیشِ روی مدارس ایران قرار دارد؟
روش: روش پژوهش، کیفی است. در این پژوهش تلاش شد به کمک مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته از دیدگاه تخصص های مختلف به آینده مدارس ایران پرداخته شود. در مصاحبه با 14 نفر از صاحب نظران که با روش گلوله برفی انتخاب شدند (در هر دسته بعد از مصاحبه اول نفر بعدی انتخاب شد (تا اشباع اطلاعات)). 3 نفر از وزرای سابق آموزش و پرورش، 4 نفر از روشن فکران و منتقدین مشهور نظام آموزشی، 4 نفر از مدیران و معلمان مدارس و 3 نفر از آینده پژوهان علاقه مند به حوزه آموزش و پرورش از زوایای مختلف به موضوع پرداخته شد. از پژوهش های پیشین و مصاحبه ها 17 عامل تأثیرگذار در آینده مدارس استخراج شد و به کمک نرم افزارهای آینده پژوهی و در ادامه نظر 10 خبره آموزشی، 10 عامل کلیدی و پیش ران به دست آمد. سپس با بررسی عدم قطعیت های کلیدی، به کمک نرم افزار سناریو ویزارد، سناریوهای پیشِِ روی آینده مدارس ایران استخراج شد.
یافته ها: در سناریوی مطلوب آینده مدارس که الزامات فراوانی دارد در کم تر از 20 سال حتی می توان حضور توریست آموزشی برای بازدید از مدارس ایران و الگو برداری از نظام آموزشی ایران را برای کشورهای منطقه متصور شد. در سناریوی نامطلوب، مردم از مدارس روی برمی گردانند و سعی می کنند از روش های دیگر برای آموزش فرزندان خود استفاده کنند. در سناریوی محتمل نیز با رفع بعضی از مشکلات و ایجاد مشکلاتی جدید، مدارس مسیر خود را طی می کنند. متأسفانه در مطالعه حاضر سناریوی نامطلوب و محتمل نزدیکی زیادی دارند که این امر می تواند زنگ خطری برای تصمیم گیران نظام حکمرانی و تعلیم و تربیت کشور باشد.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش به نظر می رسد برای فاصله گرفتن از سناریوهای نامطلوب و محتمل نیازمند تصمیم گیری هایی فراتر از سطح آموزش و پرورش هستیم. به نظر می رسد ارتباط تنگاتنگ عوامل و اثرات متقابلی که این عوامل بر روی هم می گذارند حل این مسئله را از توان آموزش و پرورش خارج کرده است. گسترش مطالعات آینده پژوهی در حوزه تعلیم و تربیت می تواند به شفاف سازی مسیر آینده کمک کند
ارزیابی انتقادی مبنای تساوی در تربیت دوجنسیتی بر اساس آموزه های اخلاقی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
27 - 46
حوزههای تخصصی:
رویکرد جدید تربیت دوجنسیتی شکل جدیدی از نقش جنسیتی را تعریف می کند که خصوصیات و ویژگی های زنانه و مردانه را برای هر دوجنس به صورت یکسان و برابر می خواهد. یکی از مهم ترین مبانی که در این رویکرد بر آن تأکید می شود تساوی است. مبنای اخلاق اسلامی در مواجهه با جنسیت زنانه و مردانه توجه به تفاوت ها و نقش ها متناسب با ویژگی های تکوینی زنانه و مردانه است. این پژوهش که از نوع تحقیقات کتابخانه ای است با روش توصیفی−تحلیلی، با رویکرداخلاق اسلامی مبتنی برمنابع اسلامی همچنین منابع مرتبط با مسئله از جمله متون روانشناسی، جامعه شناسی و مطالعات زنان مبنای تساوی درتربیت دوجنسیتی را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اخلاق اسلامی زن و مرد را با توجه به اشتراکات از نظر ازرشی برابر می داند ولی با توجه به تفاوت ها و استعدادها و توانایی هایی تکوینی هرکدام −به عنوان حق طبیعی− دارای وظایف خاصی می داند که توجه و رعایت آن باعث دستیابی به سعادت فرد و جامعه می شود. اخلاق اسلامی چنین تشابه مبتنی بر همسانی تکوینی زن ومرد درخلقت را نمی پذیرد.
بررسی شکاف میان علم و عمل از منظر ملا محسن فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
155 - 174
حوزههای تخصصی:
مسئله شکاف نظر و عمل و حل خلا میان این دو در تاریخ اندیشه همیشه محل کشاکش های تئوریک بوده است. در این مقاله سعی می شود شکاف میان نظر و عمل و حل این مسئله از دیدگاه ملامحسن فیض کاشانی مورد بررسی واقع شود. دستاویز ما در این پژوهش جهت بررسی این شکاف و حل مسئله بین نظر و عمل مستنداتی است که در آثار ایشان دیده می شود. نگارنده بر این باور است که ملا محسن فیض کاشانی در این کتب و رساله ها توانسته است با توجه به مبانی خود به حل این مساله فائق آید. در این پژوهش سعی خواهد شد با روش استنادی – تحلیلی شکاف بین نظر و عمل با تمرکز بر مبانی «علم» حل و فصل گردد. از مهم ترین یافته های پژوهش این است که بر اساس مبانی فیض کاشانی شکاف بین علم و عمل با اتحاد بین عقل نظری و عملی رفع خواهد شد.
روش تربیتی تکریم و نقش، شیوه ها و آثار آن بر شخصیت کودک ازمنظر قرآن و روایات
منبع:
مطالعات تعلیم و تربیت با رویکرد اسلامی سال اول ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 113
حوزههای تخصصی:
دین اسلام جامع ترین مکتب تربیت انسان است که به بهترین روش های تربیتی دلالت دارد. یکی از روش های تربیت که در قرآن و روایت درقالب اولین و مهمترین منابع اسلامی به خوبی به آن پرداخته شده است روش تربیتی تکریم است. پژوهش حاضر باهدف بررسی روش تربیتی تکریم و نقش، شیوه ها و آثار آن بر شخصیت کودک ازمنظر قرآن و روایات باروش توصیفی-تحلیلی، بعد از توضیح مفاهیمی مانند تکریم، تربیت و کودک، مباحث ذیل مطرح شده است: تکریم کودک، اهمیت و نقش تربیتی آن در دوران کودکی، شیوه های تربیت تکریمی در لسان آیات و روایات مانند انتخاب نام نیکو، نام بردن به نیکی، سلام کردن به او، همبازی شدن با او و سخن گفتن مناسب با او و آثاری مانند تربیت پذیری بهتر، شکوفایی استعدادهای کودک، عزت نفس کودک، اعتمادبه نفس پیدا کردن کودک و جلوگیری از انحراف کودک. تکریم اگر براساس ضوابط باشد و به انحراف و یا افراط و تفریط کشیده نشود یکی از روش های اسلامی تربیت است که نقش قابل توجهی در تربیت کودک دارد.
تحقق قانون طلایی اخلاق؛ بررسی موانع و راهکارهای بینشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
قانون طلایی به عنوان یک قانون عام اخلاقی توصیه می کند که؛ با دیگران بگونه ای رفتار کن که در همان موقعیت رضایت می دهی با تو چنان رفتار شود. علیرغم تصدیق این قانون از سوی تمام انسان ها، به نظر می رسد نوعی شکاف بین نظر و عمل به این قانون وجود دارد. بخشی این شکاف، در موانع مربوط به ساحتِ بینشی انسان ریشه دارد که نیازمند واکاوی است. از این رو، مساله اصلی در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که عمده ترین موانع مربوط به ساحت بینشیِ انسان بر سر راه تحقق این قانون چیست و چه راهکارهایی در جهت رفع این موانع می توان ارائه داد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ ضعف قوه تخیل، عدم داشتن تصویر دقیق از برابری انسان ها، و نیز متاثر بودن شناختِ پسند و ناپسند از عواطفِ انسانی، از عمده ترین موانع بینشیِ انسان در جهت تحقق این قانون است. بر همین اساس، تقویت قوه تخیّل، درک همسانی انسان ها در ساختار وجودی، و مهار و جهت دهیِ عواطف و احساسات را می توان از جمله راهکارهای ناظر به موانع بینشی دانست. در حقیقت ضعف انسان ها در تخیّل و عدم درک ساختار مشترک موجب شده است تا تصویر دقیقی از این قانون نداشته باشند و در تعاملات اجتماعی، آن را بکار نبندند. از این رو، لازمه تحقق این قانون رفع موانع مذکور بر اساس راهکارهای بیان شده در این مقاله است.
واکاوی مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال از منظر حقوق کیفری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال بیانگر واقعیت ها و قواعدی است که صبغه اخلاقی داشته و در راستای حفظ و ارتقای ویژگی ها و خصائص اخلاقی در مقام پاسخگویی به جرایم و تخلفات کودکان و نوجوانان به کار بسته می شود و مشروعیت پاسخ ها در پرتو رعایت این مبانی می باشد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و براساس رجوع به منابع معتبر اسلامی، ماهیت این مبانی را مورد بررسی قرار داده است، یافته های تحقیق حاکی از این است که در حقوق اسلام، مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی وتربیتی به بزهکاریهای نوجوانان افزون بر اتقان ، متنوع نیز می باشند. اهتمام به رشد کودک، اصلاح و بازپروری، ترویج و تعالی فضایل اخلاقی محبت مداری و عدالت محوری از جمله این مبانی می باشند که به منظور تغییر در نحوه تفکر و عقاید کودکان و نوجوانان و بازسازی یا ایجاد احساسات و فضایل اخلاقی و پای بندی به رفتارهای اخلاقی بر اساس تعالیم دینی و اسلامی به کار گرفته می شوند و از این منظر به اعاده نظم و امنیت عمومی کمک می کنند.
واکاوی آداب تربیت فرهنگی در نهج البلاغه(مطالعه موردی: حوزه اخلاقیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
313 - 342
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی آداب تربیت فرهنگی در نهج البلاغه(مطالعه موردی:حوزه اخلاقیات) است.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل داده ها ،تحلیل مفهومی پیش رونده بوده است. برای این منظور ابتدا مفهوم تربیت فرهنگی و سپس آداب تربیت فرهنگی در حوزه اخلاقیات(یکی از حوزه های سه گانه تربیت فرهنگی)به شیوه تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند تا از طریق تحلیل، ارزیابی و دسته بندی آداب ، به سمت استنباط آموزه های تربیت فرهنگی در ابعاد چهارگانه ی حوزه اخلاقیات(اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق زیست محیطی) دست یابیم. شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای بود که شامل فیش برداری از منابع داخلی و خارجی بوده است.ابتدا نامه ها،خطبه ها و حکمت هایی که در بردارنده ی هر یک از مصادیق مرتبط با آداب مورد بررسی بودند شناسایی شدند و سپس یافته ها؛دسته بندی،تحلیل و توصیف شدند. یافته های پژوهش مؤید این هستند که آداب مرتبط با بعد اخلاق اجتماعی دارای بیشترین بسامد می باشند که نشان دهنده ی این مهم است که فرامین علوی بیشتر بر مبنای مسائل اجتماعی هستند.نتیجه گیری: هدف مربی بزرگ بشریت،تنها مجهز ساختن انسان به آداب اخلاق فردی نیست،بلکه ساختن جامعه ای اخلاق مدار مدنظر وی می باشد؛چرا که سعادت فرد با سعادت جامعه گره خورده است.اگر در جامعه ای رفتارهای اخلاق اجتماعی به عنوان یک قرارداد و به صورت قانون پذیرفته شوند،افراد در نهایت صلح،امنیت و آرامش به حیات خود ادامه می دهند و آن جامعه از بروز آسیب های جبران ناپذیر رفتاری و گفتاری در سایه بی اخلاقی اجتماعی مصون می ماند.
نمودهای تأثیر گذار بر رفتار شهری در داستان های معاصر با محوریت داستان های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگی ها و نمودهای شهری در پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ است. بدین منظور، پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ (دفاع مقدس)، گزینش شد. محتوای آن ها از نظر عناصر و نمودهای شهری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، در این آثار جنگ در شهرها، بمباران، فقر و قحطی، ویرانی و نابودی فضای ظاهری شهرها و عناصر شهری در اثر جنگ از بیشترین بسامد برخوردارند. در تمامی این آثار، شهر سیمایی تیره و غم آلود دارد. گورستان ها و بیمارستان ها مملو از شهید و مجروح است. اغلب مردم شهر، یا مهاجرت کرده اند یا آن ها که مانده اند فقر مانع رفتن آن ها گردیده. عناصر مدرنیته شهری ابزاری هستند در بستر جنگ. همچنین رویکرد به ادبیات داستانی جنگ از بعد عناصر شهری، حاکی از آن است که اغلب نام شهرهای درگیر جنگ بیشترین کاربرد را داشته اند.
معیارشناسی دستیابی به مصادیق برخی مفاهیم نامصرّح اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
39 - 58
حوزههای تخصصی:
برخی آموزه های مهم اخلاقی که در روایات اهل بیت علیهم السلام به شکل گسترده یاد شده اند، در قرآن کریم به نام آن ها تصریح نشده و به ظاهر، در معارف و احکام قرآن کریم یافت نمی شوند، در حالی که از یک سو اهمیت آن ها ایجاب می کند در قرآن کریم (به عنوان ثَقَل اکبر) از آن ها یاد شده باشد و از سوی دیگر بازتاب گسترده آن ها در روایات نشان حضور این آموزه ها در قرآن کریم است، زیرا روایات اهل بیت علیهم السلام برگرفته از قرآن کریم اند. این مقاله، عهده دار بیان معیاری برای دستیابی به مصادیق قرآنی این گونه مفاهیم اخلاقی است و برای نمونه در پی معیار شناسی دستیابی به مصادیق اصل معاشرتی «مدارا» است و به نتایج زیر دست یافته است: 1. هرچند در قرآن کریم واژه «مداراه» نیامده است، مصادیق مدارا در قرآن کریم یاد شده اند (دست کم، بیست مصداق). 2. برای شناسایی مصادیق قرآنی مدارا معیارهایی وجود دارد که به کمک آن ها مصادیق یادشده قابل شناسایی اند. 3. شناسایی مصادیق مدارا با کمک «گوهر معنایی مدارا» و «روایات تفسیری» امکان پذیر است. 4. از راه تصریح مفسران و مترجمان قرآن نمی توان به مصادیق مدارا راه یافت و تنها در حد «تأیید» می توان از آن ها بهره برد. روش تحقیق در این مقاله، نقلی- وحیانی و روش پردازش اطلاعات (داده پردازی) آن تبیینی و تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است.
جایگاه و آثار عفو و بخشش در استحکام خانواده با تأکید بر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جایگاه و آثار عفو و بخشش در استحکام خانواده در عصر کنونی را با تأکید بر آیات و روایات بررسی می کند. از نگاه دین اسلام، عفو و بخشش از مهمترین فضایل اخلاقی در قوام و استحکام خانواده است. برای رشد و تقویت روابط خانواده در سایه سلامت روانی و بستر بهبود وضعیت مناسب برای اعضای خانواده، نسل های سالم و تربیت فرزاند، خانواده نیاز به آرامش دارد. یکی از عوامل مهم و کلید اساسی برای رسیدن به آرامش، عفو و بخشش است. عفو و بخشش، شرط پایداری و استحکام خانواده و تربیت مطلوب فرزندان است. اعمال قوانین خشک و غیرمنعطف و چارچوب های قانونی بدون توجه به حاکمیت اخلاق و عدم توجه به جنبه احساسی اعضای خانواده زندگی را فاقد صفا و صمیمیت کرده و خانواده از نشاط و پویایی تهی می سازد. در چنین فضایی ناسازگاری و کشمکش بین اعضا آرامشی را که خانواده باید برای زوجین و فرزندان ایجاد کند، نخواهد داشت و اضطراب و اختلالات روانی توسعه می یابد. ازاین رو، بررسی فواید و تأثیر این فضیلت اخلاقی به رشد و تقویت روابط خانوادگی سالم کمک شایانی خواهد کرد. تحقیق حاضر باروش توصیفی-تحلیلی، آثار تربیتى عفو و بخشش در استحکام خانواده را تبیین می کند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که عفو و بخشش در خانواده با ایجاد امنیت روانی و آرامش در خانواده، حفظ حرمت و عزت نفس اعضای خانواده، ایجاد همدلی و سازگاری، دوری از فردگرایی و پرورش ارزش های اخلاقی در استحکام خانواده نقش بسزایی دارد.
بررسی و تحلیل نقش انسان شناسی در پی ریزی فرهنگ و تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
43 - 70
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و تمدن اسلامی به دلیل اتصال به عالم وحیانی و قرآنی و روایی، دارای غنای محتوایی بی بدیلی است که می تواند تمامی انسان ها را در هر زمان و هر مکان و با هر شرایطی تا قیامت هدایت نموده و سعادت دنیا و آخرت ایشان را تضمین نماید. از سوی دیگر نقش بی نظیر فلسفه اسلامی به عنوان پشتوانه عقلانی و معرفتی فرهنگ و تمدن اسلامی دارای اهمیت فوق العاده ای است. حال بایستی توجه نمود که در آینده، نقش انسان شناسی فلسفه اسلامی در طراحی مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی که بارها مورد تأکید امام امت(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی است، چگونه است؟ فلسفه اسلامی با رویکرد انسان شناسانه خود به مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی ورود نموده و بصورت کامل و دقیق تبیین می نماید و بر این اساس، شاکله حیات طیبه بشری را طرح ریزی می کند. به عبارت دیگر حل این مهم، باعث رفع همه مشکلات کاربردی فرهنگی و تمدنی نوین اسلامی می گردد، چرا که مباحث رفتاری و عملی رابطه مستقیم و تنگاتنگی با مباحث نظری دارد و از آن متأثر است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال نشان دادن نقش مهم و حیاتی انسان شناسی فلسفه اسلامی به عنوان مباحث نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی است. یافته های پژوهش عبارتند از عملیاتی نمودن مباحث نظری دقیق و عمیق انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی.
تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل انسان و سیر شکوفایی استعدادهای او، حرکتی است که از یک جهت روبه سوی باطن و حقیقت هستی دارد و از جهت دیگر حقایق کسب شده را در ظاهر عالم آشکار می سازد. این پژوهش با هدف تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری صورت پذیرفته است. برای این منظور تمامی آثار مکتوب شهیدمطهری با روش تحلیلی توصیفی بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه شهید مطهری نسبت های «باطن؛ حقیقت ظاهر»، «ظاهر؛ نماد باطن» و «ظاهر؛ وسیله باطن» میان ظاهر و باطن برقرار است. ایشان فرایند تربیت را به یک معنا چرخه ای میان ظهورات عملی متربی و باطن وی دانسته و از طرفی تربیت صحیح را حرکت به سمت باطن و از پوسته به مغر عنوان می کنند. لذا وظیفه مربیان در این نگاه، آشنایی کامل با این چرخه و تصمیم گیری برای اصلاح متربیان براساس آن است. چراکه برای رسیدن به باطن متربی راهی جز ظهورات باطن او در عمل وجود ندارد. همچنین مربی می تواند از این چرخه با تکرار عمل ظاهری صحیح و دریافت بازخورد آن، برای تثبیت و تقویت ملکات متربی استفاده کند.
اخلاق کاربردی رفتار کارفرمایان با کارگران در سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به شیوه اخلاق کاربردی، فضایل و رذایل اخلاق کاربردی برخورد کارفرمایان با کارگران (اعم از کارگر اصطلاحی شامل کارمند و هر نیروی کار زیردست) در دو بخش مجزا بیان می گردد. در تاریخ کار و کارگری برخورد کارفرمایان با نیروی کار زیر دست خود اعم از کارگر اصطلاحی و کارمند و برده و خدمتکار و مانند آن با دو روش برخورد ضد اخلاقی و ضد انسانی و یا برخورد اخلاقی و انسانی بوده است. در سیره پیامبر و ائمه هدی -علیهم السلام- و فحاوی متون اخلاق اسلامی – به خلاف روش برخورد ضد اخلاقی و ضد انسانی- همواره بر حفظ و بالابردن کرامت انسانی کارگاران تأکید داشتند. بوسیدن دست کارگر، غذا خوردن با آنان، دوری از سرزنش آنان و بکار بردن عناوین احترام آمیز برای آنان از نمونه های این مسئله مهم است. به دوش گرفتن بخشی از وظایف کارگران، شتاب در پرداخت حقوق کارگر، در نظر داشتن ویژگی های جسمی کارگران، بخشش خرابکاری های احتمالی کارگر، واکنش نیکوتر به نیکی کارگر، تخفیف مجازات کارگر، رعایت نکات روان شناختی در پرداخت مزد کارگر، احترام به کارگر، رعایت ساعت کار کارگر، تقسیم کار، بستن قرار داد و تعیین ساعات کار و دستمزد، برخورد مناسب همراه با فروتنی و نرم خویی و امنیت معیشتی در دوره از کارافتادگی از فضایل اخلاقی برخورد با کارگران است که در سیره اولیاء دین و کتب اخلاقی به آن تصریح شده است.
بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی ازنوع تحلیل محتوا استفاده کرده ایم. کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی پایه های دوم تا ششم به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. نمونه گیری با استفاده از روش تمام شماری صورت گرفته و حجم نمونه برابر با حجم جامعه بوده است. ابزار گردآوری داده ها نیز چک لیست هوش اخلاقی بوده که براساس سازه ها و مؤلفه های نظریه هوش اخلاقی بوربا تهیه شده است و پنج متخصص آن را تأیید کرده اند. شاخص توافق بین این متخصصان، 5/4 محاسبه شده است. واحدهای تحلیل، متن (جملات و پاراگراف ها، جدول ها و نظرات حاشیه ای)، سؤالات و تصاویر بوده اند و به منظور احراز روایی و پایایی داده ها از فرایند خوانش و تفسیر موازی استفاده کردیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات آنتروپی شانون انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به طور کلی، به مؤلفه های خویشتن داری، همدلی، وجدان، احترام، انصاف و مهربانی در کتاب های درسی موردبررسی به صورت متوازن و متناسب توجه نشده است؛ همچنین برپایه یافته های این تحقیق، در محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان به مؤلفه مهربانی نسبت به دیگر مؤلفه ها به بیشترین میزان توجه شده و از آن سوی، کمترین توجه به مؤلفه خویشتن داری اختصاص یافته است؛ بر این اساس، نسبت متوازن در توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی رعایت نشده و بنابراین، چگونگی توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در این کتاب ها نیازمند بازنگری و بازنویسی است.
اعتدال محوری و نقش آن برشاخص های مدیریت آموزشی موفق
حوزههای تخصصی:
اصل اعتدال از مهمترین مباحث اخلاقی در آموزه های دین اسلام است. آیات الهی نه تنها سعادت انسان را در گرو اعتدال و میانه روی می داند، بلکه این مقوله را برای دستیابی به عزت، اقتدار و پیشرفت در کارها که مهمترین نیاز جوامع اسلامی از گذشته تا به حال بوده است، ضروری می داند. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی نقش اعتدال محوری بر ارتقای رفتاری مدیران آموزش براساس آیات و روایات است. همچنین تلاش می شود باشیوه توصیف و تحلیل مطالب و با تأکید بر منابع دینی در مورد نقش اعتدال بر ویژگی های مهم مدیران آموزشی، بررسی هایی صورت گیرد تا مهمترین این شاخص ها که نشئت گرفته از اعتدال هستند، مشخص شوند. یافته های تحقیق نشان می دهد آثار اعتدال گرایی در بعد رفتارهای فردی مدیران آموزش مانند اندیشه در زوایای مختلف امور و مصلحت اندیشی منشأ اثر است. در بعد رفتارهای اجتماعی نیز توجه به نیازهای مادی و معنوی، تعامل دقیق و هوشمندانه با وضعیت موجود، خروج از بحران ها در عرصه های مختلف زندگی، رفع نابسمانی های علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را برای مدیران آموزش به ارمغان می آورد. نتیجه بروز و ظهور چنین رفتارهایی که حاصل رعایت اعتدال در رفتار است مدیران آموزشی را نه تنها در حرفه پرخطیر و مهم وی یاری رسان است، بلکه هدایت افراد مجموعه آموزشی را به سوی علم آموزی و سعادت حقیقی میسر می کند.
چرایی ایثار اخلاقی در متون مقدّس ادیان ابراهیمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چرا باید انسان عملی انجام دهد که نه تنها برای او سودی ندارد، بلکه زیان بار است و تنها برای دیگران مفید است؟ در متون مقدّسِ ادیان ابراهیمی، در پاسخ به این پرسش، سه ضلع مثلثِ «خدا»، «انسان» و «دیگران»، برجسته می شود. انسان باید برای خدا به دیگران نیکی کند تا خداوند به او پاداش دهد. بنابراین، در نهایت، «خودِ» واقعی و اصیل انسان است که از اخلاقی زیستن سود می برد. سخن این است که این پاسخ با اینکه مبنایی برای عمل اخلاقی فراهم می آورد، ولی همه مشکل را حل نمی کند. درست است که در این متون مقدّس، مثلثی این گونه وجود دارد، اما اینکه انسان برای خود، حتی خودِ واقعی و اصیل، اخلاقی زندگی کند، مطلوب اصلی و آرمانی نیست، بلکه مطلوب آرمانی آن است که انسان به خاطر خودِ خوبی، خوبی کند؛ زیرا در انسان بارقه ای از الوهیت وجود دارد و نیز به تعبیر قرآن مجید، آدمی فطرتاً حق پرست است.
رویکرد روان شناسی فرهنگی به درک اخلاق و ظرفیت های آن در تولید دانش اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
105-123
حوزههای تخصصی:
مطالعات بینارشته ای میان اخلاق و علوم دیگر از جمله روان شناسی، زمینه های مناسبی برای تولید دانش اخلاقی فراهم آورده و البته، در این راستا، توجه به ظرفیت های نو و کارآمد دانشهای گوناگون از جمله روان شناسی ضروری است. تبیین تحوّل فهم اخلاقی از منظر روان شناسی فرهنگی که اندکی بیش از یک دهه از عمر آن می گذرد، حاوی نکات و ظرفیت های قابل توجه و ساختارشکنانه در تولید دانش اخلاق است. پرسش اصلی مقاله این است که رویکرد روان شناسان فرهنگی به فهم افراد از اخلاق چیست و این رویکرد چه ظرفیت هایی را برای تبیین اخلاق و تحوّل آن به همراه خواهد داشت. ابعاد مطالعات تحوّل اخلاقی از منظر روان شناسی فرهنگی آن چنان که باید و شاید تبیین نشده اند و از همین رو - در این مقاله - با روش توصیفی۔تحلیلی، مهم ترین ظرفیت های نوآورانه این نظریه تبیین و تحلیل شده است. نتایج این تحقیق، بر پنج ظرفیت بسیار مهم و کلان در رشد اخلاقی - از منظر روان شناسی فرهنگی - تأکید دارد که عبارتند از خوانش نمادین از فرهنگ، نقد دوگانه های پایدار، نقد روش شناسی غالب، پیوند دین و معنویّت در اخلاق، و نسبیّت گرایی عملی.
دشمن شناسی در تربیت سیاسی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
در سپهر سیاست و در مطالعات سیاسی بحث از دشمن و دشمنی و نفی و اثبات آن مباحث دنباله داری را درپی دارد. در برخی دیدگاه ها از تطهیر دشمن و تئوریزه کردن تسلیم و نفی مقاومت در مقابل دشمن سخن گفته می شود و تلاش می شود برنامه درسی در تربیت سیاسی حاوی معرفی دشمن و دشمنی وی نباشد. نوشتار حاضر از افق فلسفه برنامه درسی و براساس روش تحقیق اجتهادی درصدد است به این سؤال پاسخ دهد که «حکم دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) و میزان مطلوبیت درج دشمن شناسی در برنامه درسی از منظر فقه تربیتی چیست؟» برای این منظور، هشت دلیل قرآنی و حدیثی اقامه شد و به صورت اجتهادی مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) از باب وقایه، امربه معروف، دعوت و نیز از باب وظایف حکومت اسلامی و نیز از باب إعداد قوا و آمادگی برای جهاد و دفاع و تحریض بر آن واجب است.
تحلیل فلسفی ملالت بر اساس حکمت متعالیه(چیستی، چرایی، ارزش اخلاقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
63 - 91
حوزههای تخصصی:
حس ملالت را می توان ویژگی فراگیر جوامع مدرن و ریشه ی بسیاری از تحولات مثبت یا منفی در انسان دانست. هدف ما این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه، حس ملالت را تحلیل نماییم. ملالت چیست؟ چرا ایجاد می شود؟ و در مواجه با آن چه باید کرد؟ روش کار این بود که ابتدا ملالت و علت ایجاد آن را بر اساس این مبانی توصیف و تحلیل نماییم و سپس بر اساس همان مبانی، اخلاق مواجه با آن را بیان نماییم. نتیجه تحقیق این است که اگر عمل ارادی را دارای سه رکن مهم یعنی تصور مقصود، تصدیق به فایده آن و شوق و اراده برای رسیدن به آن بدانیم، آنگاه ضعف یا عدم شوق و اراده را می توان تعریف ملالت دانست. عدم تصور صحیح مقصود و عدم تصدیق به فایده آن را می توان دو دلیل برای ایجاد ملالت دانست. اولی می تواند ناشی از دید محدود ما در مرتبه حسی و خیالیِ هستی باشد و دومی می تواند ناشی از عدم تطبیق آن مقصود با مراتب عمیق ترِ نفس ما باشد. رنج ناشی از ملالت، در ابتدا، موجب روی گردانی انسان از یک ظهور به ظهوری دیگر در یک مرتبه و سرگردانی و پوچی می شود؛ اما با داشتن دید تشکیکی به هستی و انسان می تواند موجب روی گرادنی از مرتبه پایین تر وجود و سایه های ماهوی و هم سطح آن و ایجاد حرکت اشتدادی انسان به سوی مرتبه بالاتر شود.بنابراین باید ملالت را نشانه عدم رسیدن به مقصود یعنی جامعیت بین وحدت و کثرت دانست و در پی رفع آن بر آمد.