فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
۱۹۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
غایت گرایی اخلاقی یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که طرفداران بسیاری دارد و شاید بتوان گفت امروزه سودگرایی اخلاقی که از زیر شاخه های آن به شمار می آید نظریه غالب در فلسفه اخلاق غرب است. گرچه اخلاق فضیلت نظریه ای است که تا عصر حاضر در میان متفکران مسلمان رواج داشته است اما با آشنایی آنها با نظریه های جدید در باره اخلاق از جمله غایت گرایی و سودگرایی برخی کوشیده اند براین اساس نظریه اخلاق اسلامی را تبیین کرده و سازگاری آن را با قرآن و روایات نشان دهند. از این رو، منصور نصیری با توجه به اهمیت سودگرایی اخلاقی و جاذبه های آن تقریری از این نظریه مطرح کرده است که نه تنها اشکالات سودگرایی رایج بر آن وارد نباشد بلکه با آموزه های اسلامی نیز سازگار باشد و آن را برین سودگرایی نامیده است. در این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و نقدی، علاوه بر گزارشی از این تقریر و نقد آن، ناسازگاری آن با آموزه های دینی نیز نشان داده می شود.
اجرای برنامه درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران؛ چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
7 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و موانع اجرای برنامه ی درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند ملاک محور، دیدگاه بیست و سه نفر از متخصصان و دست اندرکاران حوزه ی تربیت دینی با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه بیان گر آن است که اجرای این رویکرد با چالش هایی قبل و حین اجرا مواجه استاست. چالش-های قبل از اجرا عبارتند از ضعف در سیستم آموزشی و برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان، ضعف سیستم تربیت معلم در جذب و تربیت معلمان برخوردار از شایستگی حرفه ای، «کنکور» عاملی برای یکسان سازی، انعطاف ناپذیری اهداف و عدم استقلال معلم در انطباق دادن اهداف با تفاوت های فردی دانش آموزان، حاکمیت رویکرد موضوع محوری در طراحی برنامه درسی، تمرکز محوری در تهیه محتوا و عدم توجه به مؤلفه های بوم شناختی، عدم تناسب محتوا با نیازهای گوناگون دانش-آموزان، و چالش های حین اجرا نیز عبارتند از محدودیت در استفاده از مواد یادگیری متنوع آموزشی، ضعف دانشی و عملی معلمان در شیوه های تدریس، عدم «جذابیت و برانگیزانندگی» محیط یادگیری، عدم اختصاص زمان کافی به معلمان، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس درس، عدم امکان استفاده کافی از فرصت های یادگیری برون مدرسه ای، ضعف ارتباط میان خانواده و مدرسه، محدودیت امکانات و تجهیزات آموزشی فن آورانه و روزآمد و حاکمیت شیوه ارزشیابی شناخت محور. همچنین جهت مقابله با این چالش ها راهکارهای مقتضی ارائه شده است.
تحلیل فقهی – اخلاقی "حق بر محیط زیست سالم" به عنوان یک حق انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
105-122
حوزههای تخصصی:
حق بر محیط زیست سالم، از حقوق بنیادین بشر و مسئله ای حیاتی در دنیای کنونی است که حساسیت و توجه به آن، از رشد ارزشمندی برخوردار است. پیشرفت علم و فناوری، راه تسلط و بهره کشی روز افزون از طبیعت را هموار کرده است. تا آنجا که حفاظت از آن و پیشگیری از آلودگی آن، یکی از مسائل مهم اواخر قرن بیستم به شمار می آید. در این مقاله علمی – پژوهشی که از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد با رویکرد فقهی – اخلاقی حق بر محیط زیست سالم به عنوان یک حق انسانی مورد کنکاش قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که در فقه و مبانی اخلاقی چه تدابیری برای تحقق "حق بر محیط زیست سالم بعنوان یک حق بشری" اندیشه شده است؟ بر اساس یافته های پژوهش، از دیدگاه اسلام، حفظ طبیعت و عدم تخریب آن یک وظیفه الهی، قلمداد شده، عدم توجه به آن از نظر اخلاقی مذموم و آسیب به آن موجب خسارت است.
بررسی ارزش اخلاقی غیبت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، یکی از ناهنجاری های اخلاقی در حوزه زبان را «غیبت کردن» از دیگران برمی شمارند. درباره غیبت، پرسش هایی اساسی مطرح است: از جمله اینکه آیا غیبت کردن همواره بد است، یا ممکن است در برخی موارد، خوب تلقی شود؟ پاسخ به این پرسش، بر اساس معیارهای مختلف قابل تبیین است. در این پژوهش، بر اساس معیار قرب الهی به این پرسش پاسخ داده شده است. تحلیل گزاره های اخلاقی بر اساس این معیار، به این نتیجه رهنمون می شود که غیبت کردن بسته به شرایط واقعی، می تواند دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی باشد. بنابراین، غیبت را می توان به دو دسته مذموم و ممدوح تقسیم کرد. به همین دلیل، در مواردی که غیبت موجب صلاح واقعی فرد و جامعه است، خوب و در شرایطی که موجب فساد اخلاقی فرد و جامعه است، بد می باشد. بر اساس این معیار، تمام استثنائاتی که در باب غیبت بیان شده را می توان مصادیقی از غیبت مذموم شمرد که منجر به مفاسد واقعی فردی و اجتماعی می شوند. روش این نوشتار، کتابخانه ای توصیفی تحلیلی است.
سیره تربیتی علامه مصباح یزدی (ره) در گفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی مصباح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیره تربیتی، اخلاقی و معنوی علامه مصباح یزدی (ره) درگفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیداحمد فقیهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق اقتصادی در اندیشه توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه به زعم فیلسوفان اخلاقِ فضیلت، نسبت به اقتصاد جهانی شده نمی توان صرفاً با حد و مرزهای حقوقی احاطه پیدا کرد. همچنین نمی توان صرفاً با قوانین گوناگون و با تکیه بر منافع شخصی، مانع از پدید آمدن بحران های اقتصادی شد، بلکه به مجموعه ای از فضلیت های اخلاقی نیاز داریم. اما کدامین فضیلت ها باید بر اقتصاد جهانی شده ی امروز حاکم باشند؟ برای پاسخ، می توان به نظریه ی اخلاقی توماس آکوئینی رجوع نمود که بر اساس پیوند میان فضیلت و عدالت شکل گرفته است. دیدگاه او، می تواند پاسخگوی بسیاری از مباحث مطرح در اخلاق اقتصادی باشد. در این جستار، نخست به این مسئله توجه خواهیم نمود که چگونه نظریه ی فضیلت توماس، با تأکید بر نور طبیعی عقل، می تواند برای غیر مسیحیان و حتی غیر متدینان هم کارآمد باشد. سپس توضیح خواهیم داد که چگونه نظریه ی توماس در خصوص "حق طبیعی"، فضیلت و عدالت را با یکدیگر متحد می سازد. سپس به چالش میان تنوع فرهنگی و وحدت اخلاقی در اقتصاد و تجارت جهانی شده ی امروز خواهیم پرداخت.
جستاری بر مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
27 - 51
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی، اصول و روش های پرورش حبّ ذات متعالی از دیدگاه اسلام، هدف اصلی مقاله حاضر است. برای نیل به این هدف از روش توصیفی−تحلیلی، استنتاجی و نقد درونی استفاده شده است. یافته های به دست آمده، بیانگر آن است که در ارتباط با حب ذات، رویکردهای مختلفی از قبیل خودگروی اخلاقی و خودگروی روان شناختی وجود دارد که با دلایل مستدل مورد نقد قرار گرفتند. به نظر می رسد رویکرد «حب ذات متعالی» براساس آموزه های اسلام، یک نگاه کلان و همه جانبه به بحث حب ذات دارد. در این راستا، با ابتنا به حب ذات الهی، ابتدا اصول رشد متعالی، نوع دوستی و حب الهی استنباط و سپس، روش های تربیتی خدا آگاهی، خودآگاهی، ارتقاء من متعالی، رشد متوازن شخصیتی؛ داشتن هویت اخلاقی باز، ارج نهادن به احساسات انسانی؛ ابتنای محبت به دیگران بر پایه محبت الهی و تکیه گاه قرار دادن خداوند در زندگی به عنوان نتایج حب ذات متعالی براساس دیدگاه اسلام استخراج شدند. پیشنهاد می شود که اسناد فرادستی نظام آموزش وپرورش با توجه به مؤلفه های حب ذات متعالی نقد و بررسی شده، مؤلفه های حب ذات متعالی در برنامه درسی پنهان و آشکار بررسی شود. از جمله پیشنهادات کاربردی، فراهم کردن بسترها و انگیزه های لازم در نظام تعلیم وتربیت برای حرکت به سمت حب ذات متعالی؛ ترویج نوع دوستی، دیگرگرایی و هویت باز اخلاقی در آموزش وپرورش رسمی و غیررسمی است.
تدوین و بررسی تأثیر بسته آموزشی «اضطراب از مرگ» مبتنی بر آموزش های ادیان ابراهیمی با تأکید بر تربیت اسلامی بر سلامت روان و اجتناب از مرگ بیماران سرطانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تدوین و بررسی تاثیر بسته آموزشی "اضطراب از مرگ" مبتنی بر آموزشهای ادیان ابراهیمی با تاکید بر تربیت اسلامی بر سلامت روان و اجتناب از مرگ بیماران سرطانی تدوین گردید. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون − پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان سیدالشهدا (امید) اصفهان انتخاب گردیدند و با حجم نمونه 26 نفر (18 زن و 8 مرد) بصورت تصادفی در دو گروه آزمودنی (13=n) و کنترل (13=n) گمارش شدند. این بسته طی هفت جلسه درمان گروهی نود دقیقه ای برروی آزمودنی ها و هفت جلسه تمرین های ساده نوشتاری بدون انجام مداخله برای گروه کنترل اجرا گردید. برای مقایسه نتایج دو گروه از دو پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی − فرم کوتاه (91/0α= ) و پرسشنامه نیم رخ نگرش به مرگ وونگ و همکاران (88/0α=) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز از روش آمار توصیفی - استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزاز SPSS-21 انجام گردید. بیماران گروه آزمودنی در مقایسه با گروه کنترل از بین شاخص های "نگرش به مرگ" در خرده مقیاس "اجتناب از مرگ" و "اضطراب از مرگ" کاهش معنادار و از بین شاخص های کیفیت زندگی در خرده مقیاس "سلامت روان" افزایش معناداری نشان دادند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش نگرش به مرگ بر اساس رویکرد دینی می تواند به سلامت روان بیماران سرطانی کمک رساند.
تأثیر و نقش قوامیت مرد در خانواده بر تربیت فرزند؛ با رویکرد روان شناسی مثبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرزندآوری و استمرار نسل، از اهداف اصلی تشکیل خانواده می باشد، اما رسالت برتر، تربیت و پرورش فرزند است که نیازمند وقت و توان کافی، آرامش و آسایش است تا با کنش و واکنش های مناسب، فرزند نیز از تعادل روانی، اخلاقی و هماهنگی بیشتر شخصیتی برخوردار شود. الگوهای ساختار قدرت در خانواده، تأثیر به سزایی در این مقوله دارد. این پژوهش، درصدد بررسی نقش و تأثیر «قوامیت» به عنوان الگوی برگزیده قرآن از ساختار قدرت خانواده در تربیت و تعالی فرزند است که به روش توصیفی تحلیلی، سامان یافته است. یافته های پژوهشی حاکی از این است که مهم ترین راه ایجاد الگوی سالم در احترام به والدین، با نهادینه سازی فرهنگ قدردانی در فرزندان، استفاده بهینه از فرصت والدگری والدین، برقراری روابط محترمانه و صمیمانه بین فرزندان، رشد و تقویت سلامت جسمی شخصیتی فرزندان، تقویت و رشد نقش جنسیتی فرزندان، آموزش و نهادینه سازی غیرت و حیای فرزندان است که علاوه بر رضامندی و تحکیم خانواده ارتباط مستقیمی با تعالی جامعه نیز دارد.
رابطه بین هویت سازمانی و خوش بینی تحصیلی با نقش میانجی تصویر سازمانی در مدارس اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تصویر سازمانی در رابطه بین هویت سازمانی و خوش بینی تحصیلی در مدارس اسلامی شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس اسلامی مقطع ابتدایی شهر تهران به تعداد 270 نفر می باشد. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول Krejcie & Morgan (1970) 159 نفر تعیین شد. جهت انتخاب نمونه آماری پژوهش نیز از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز در این پژوهش از پرسشنامه خوش بینی تحصیلی Beard, Hoy & Woolfolk Hoy (2010)، پرسشنامه هویت سازمانی Mael & Ashforth (1992) و پرسشنامه محقق ساخته تصویر سازمانی استفاده شد که پایایی هر یک از آن ها به ترتیب برابر با 85/0، 81/0 و 79/0 به دست آمد. با هدف تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هویت سازمانی با خوش بینی تحصیلی، هویت سازمانی با تصویر سازمانی و تصویر سازمانی با خوش بینی تحصیلی رابطه دارند. همچنین نتایج نشان داد هویت سازمانی با میانجی گری تصویر سازمانی با خوش بینی تحصیلی رابطه دارد. نتیجه گیری: خوش بینی تحصیلی از نشانه های موفقیت یک مدرسه است وآنچه را که موجبات بهبود این مولفه مهم در مدارس اسلامی خواهد شد، توجه به هویت سازمانی و تصویر سازمانی مدارس اسلامی است. درک نامناسب ذینفعان از هویت سازمانی و تصویر سازمانی یک مدرسه اسلامی و ظرفیت های موجود در آن بر کیفیت آموزشی و عملکرد کلی مدرسه تاثیرگذار خواهد بود.
مؤلفه های قدرت در خلافت عباسی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مولفه های ساختار قدرت در خلافت عباسی پرداخته و نتایج و تاثیرگذاری این مولفه ها را در قدرتمندی و ضعف خلفا عباسی و همچنین تحولات سیاسی و اجتماعی خلافت عباسی مورد بررسی قرار می دهد. با روی کار آمدن عباسیان در سال ۱۳۲ هجری و ورود عناصر قومی جدید در تشکیلات سیاسی، اجتماعی و اداری عباسیان و همچنین گسترش قلمروخلافت، تحولات و دگرگونی های بنیادی که عمدتاً متاثر از نفوذ اقوام و فرهنگ های مختلف بود، در جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی رخ داد و یکی از این تغییرات، دگرگون شدن ساختار قدرت خلافت عباسی بود که برخلاف دوره های قبل نمی توانست ثابت بماند. اتخاذ سیاست شرق گرایی از سوی عباسیان که با نفوذ و تاثیرگذاری عناصر قومی و طبقات اجتماعی جدید همراه بود و همچنین شکل گیری مسائلی مانند ایجاد حکومت آل بویه و سلجوقیان و تحولات فرهنگی و تاثیرگذاری منابع و مراکز فرهنگی و اندیشه های جدید و بهره گیری عباسیان از ابزارهای مذهبی مانند انتساب به پیامبر (ص)، بهره گیری از تفکر مهدویت، ادعای خلیفه الهی و حقانیت الهی حکومت و خلافت جهت کسب مشروعیت و از سوی دیگر پذیرش امارت استیلا در زمان ضعف، راه را برای ایجاد تغییرات و تحولات بنیادین در جنبه های مختلف خلافت عباسی مانند ساختار قدرت سیاسی مهیا و فراهم نمود. نتیجه این که تغییرات ایجاد شده و همچنین تاثیرگذاری این مولفه ها از یک سو باعث تداوم خلافت عباسیان به مدت بیش از پنج قرن گردید و از سوی دیگر، به دلیل سهیم شدن و مشارکت عناصر قومی جدید در قدرت راه را برای شکل گیری حکومت های مقتدر شیعی و سنی که بخشی از مشروعیت خود را از دستگاه خلافت کسب می کردند، فراهم آورد.
سازگاری قراردادگرایی و سودگرایی قاعده نگر به تقریرپارفیت و ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های اخلاقی قراردادگرایی و سودگرایی از جمله مکاتب اخلاقی اند که بر بنیان و پایه ی امور کاملا فرضی و توافقی شکل می گیرند، سودگرایی رایج بر بیشترین سود بیشترین مردمان تاکید دارد و قراردادگرایی بر محور قرارداد، تعهد و بر پایه ی رضایت طرفین استوار است، به خاطر داشتن چنین ماهیتی، دو نظریه ی اخلاقی موصوف، با چالش های جدی مواجه اند که از این میان بیشترین چالش متوجه نظریه ی اخلاقی سودگرایان است، اما قراردادگرایی سودگرای پارفیت به دنبال اخلاق عقلانی و رفتار اخلاقی است که متکی بر مبانی معقول، قواعد اصول اخلاقی عام ، اصول ناظر به پیامدهای خوب حداکثری، عقلانی بودن مبانی اخلاقی، سازگاری درونی باورهای اخلاقی، انواع دلائل، از قبیل «قوی ترین دلائل بی طرفانه »، «دلائل کافی » و خود متناقض نبودن دلایل اخلاقی که شرط اساسی آراء اخلاقی است، باشد. نظریه ی اخلاقی او دلیل محور و به دنبال اخلاق معقول و عینیت ارزش ها وگزاره های اخلاقی است. پارفیت امکان سازگار شدن قراردادگرایی و سودگرایی را از طریق مبانی عقلانی می داند و این پتانسیل را در برخی از صورت بندی های اخلاقی عقلانی کانتی می یابد، از این رو می کوشد از طریق این صورت بندی چنین سازگاری را که مبتنی بر اصول عقلانی است، شکل دهد. ضمن این که نظریه ی اخلاقی پارفیت موضعی است در مقابل ناشناخت گرایان ، شکاکان اخلاقی، نیهیلیسم اخلاقی و خطا باورانی نظیر مکی که احکام اخلاقی و باورهای اخلاق را انکار می نمایند.
رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس: یک تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
291 - 322
حوزههای تخصصی:
رذیله ی اخلاقی حسادت از جمله هیجانات منفی است که میل یا تلاش برای از دست رفتن نعمت واقعی یا متوهم از دیگران را در پی دارد. تحقیقات به طور ضمنی بر ارتباط بین رشدیافتگی شناختی (خردمندی)، عزت نفس و حسادت اشاره کردهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه خردمندی و حسادت با واسطهگری عزت نفس است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر و طبق مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) صورت گرفته است. جامعهی آماری این تحقیق را طلاب خوابگاههای رسمی سطوح عالی حوزه علمیه قم (2150 نفر) در سال تحصیلی 1398-1399 تشکیل داده است و از میان آنها 326 نفر به صورت تصادفی با انتساب متناسب بر اساس ظرفیت هر خوابگاه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس رشد خرد (گرین و براون، 2009)، مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) و پرسشنامه سنجش حسادت (ولیزاده و آذربایجانی، 1389) استفاده شد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد، حسادت با خردمندی (470/0-) و عزت نفس (415/0-) رابطهی معکوس معنادار (001/0p<) دارد. در ارتباط بین حسادت با مؤلفههای خردمندی، بالاترین ضریب همبستگی به ترتیب متعلق به نوعدوستی (451/0) و مدیریت هیجانی (450/0) است. نتایج حاصل از بررسی فرضیهی اصلی پژوهش نشان داد، عزت نفس در رابطهی بین خردمندی و حسادت با ضریب استاندارد 348/0-، نقش میانجیگری جزئی دارد. بنابراین، تقویت حسّ عزت نفس در افراد که از مسیر خردمندی و تکامل عقل میگذرد، میتواند به مدیریت صحیح هیجانات منفی از جمله حسادت در آنان منتهی شود.
بررسی جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی و ارزیابی آن با آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودگرایی روان شناختی[1] از مباحث مهم علم النفس اخلاقی و به عنوان نظریه ای در باب انگیزه های رفتار آدمی بشمار می رود. براساس این نظریه، هدف غایی تمامی رفتارهای آدمی از جمله ایثار، خوددوستی است. با توجه به اهمیت ایثار در اخلاق اسلامی در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده، جایگاه ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی بررسی شده و با آموزه های اخلاقی قرآن مورد ارزیابی قرار گرفته است. منحصر دانستن انگیزه های آدمی در انجام افعال، به خوددوستی و تفسیر خودخواهانه داشتن از ایثار در نظریه خودگرایی روان شناختی، از نگاه تک ساحتی به انسان و تقلیل ارزش های والای انسانی در حب ذات به معنای مادی آن در زندگی سرچشمه می گیرد در حالی که آموزه های قرآنی، منشأ وانگیزه افعال متعالی و ارزشمندی همانند ایثار را منِ ملکوتی انسان دانسته است. از نظر قرآن کریم ایثار با انگیزه وصول به کمالات متعالی و کسب رضایت حق تعالی و نائل شدن به مقام قرب الهی صورت می پذیرد نه صرفا برای آسودگی خاطر و آرامش فرد ایثارگر. [1]. Egoism.
تاثیر روش تدریس همتایان برمیزان باورهای انگیزشی و میزان یادگیری درس هدیه های آسمان دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان در سال تحصیلی 99- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت بهبود فرایند یادگیری و آموزش و ایجاد انگیزه در فراگیران از طریق به کارگیری روش های تدریس نوین و مشارکتی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری درس پیامهای آسمان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان بود و نمونه شامل 35 نفر از دانش آموزان این پایه بود که به شیوه تصادفی به دو گروه (کنترل) و (آزمایش) تقسیم شدند. گروه کنترل به روش سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ و گروه آزمایش به روش همتایان آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نسخه 24 نرم افزار spss تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز آزمون معلم ساخته و پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریج وهمکاران بود. یافته ها : با توجه به نتایج تحلیل آماری، آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان تأثیر معنی داری داشته است (p<0/05). دانش آموزان گروه آزمایش توانستند در متغیرهای یادگیری و باورهای انگیزشی نمرات بالاتری نسبت به گروه کنترل به دست آورند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت آموزش از طریق همتایان میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان را به صورت چشمگیری افزایش داده است. بنابراین این روش در صورت کاربرد صحیح می تواند دانش آموزان را به یادگیری بیشتر و بهتر ترغیب کند.
معناشناسی تربیت اسلامی مبتنی بر متن مقاتل در واقعه عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار، تبیین معنای تربیت اسلامی در متن واقعه عاشوراست. پرداختن به این موضوع می تواند به غنای گفتمان و الگوی تربیت اسلامی کمک کند. این مطالعه، یک تحقیق بنیادی است که به منظور گردآوری داده ها از روش اسنادی و فن کتابخانه ای بهره برده شده است. مبنای کار، کتب مقاتل نفس المهموم، محن الابرار، ترجمه لهوف، ابی مخنف، قمقام زخار و صمصام بتار و مقتل الحسین علیه السلام بوده که برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای متن محور استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق کل عباراتی است که واژه تربیت و مرادفات آن در آنها بوده است و نمونه نیز به طور تمام شمار ملحوظ شده است. پس از اتمام جستجو در مقاتل یادشده تعداد 75 عبارت حاوی واژگان تربیت و مرادفات آن به دست آمد. یافته ها نشان داد که مبانی تربیت، اهداف تربیت، عوامل تربیت، موانع تربیت، مصادیق تربیت، اضداد تربیت، محتوای تربیت و کارگزاران تربیت از مفاهیم اصلی قابل بهره برداری و استنباط و استخراج از متن مقاتل عاشورا مربوط به واژه تربیت اسلامی بوده است. بیشترین عامل هم مربوط به خود شخصیت امام حسین(ع) بوده است که از ابعاد گوناگون محور تربیت اسلامی محسوب می شوند.
تبیین جایگاه رفتار ناقض حق کرامت در جرم انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
237-264
حوزههای تخصصی:
تبیین ملاک های مورد پذیرش جرم انگاری در نظام های حقوقی متفاوت است چرا که در روند جرم انگاری، با یک اصل و ملاک رو به رو نیستیم، بلکه ملاک ها و اصول متعددی به نوبه ی خود در فرآیند جرم انگاری ایفای نقش می نماید. بنابراین در توجیه جرم انگاری یک رفتار، ممکن است چند ملاک، مد نظر قانونگذار باشد نظیر حفظ کرامت انسانی، حمایت از ارزش های اخلاقی، نفی ضرر، حفظ مصالح اساسی، برقراری نظم اجتماعی و اجرای عدالت کیفری و ... کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد که به ژرف در آموزه های دینی و از جمله قرآن بر آن تأکید شده و در عرصه ی جهانی نیز در نیمه ی نخست قرن بیستم با صدور اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. کرامت انسانی اساس شکل گیری دو نگرش اخلاق گرایی و کمال گرایی در مبنای جرم انگاری سیستم های حقوقی می باشد. کرامت نه تنها یک ارزش دینی محسوب می گردد بلکه به عنوان یک ارزش انسانی جهان شمول نیز می باشد. در دیدگاه اخلاق گرایی، نقض ارزش های اجتماعی و در نگرش کمال گرائی علاوه بر آن، نقض ارزش های اخلاقی و رسیدن آسیب به شخصیت و منش انسانی فرد نیز قابل جرم انگاری می باشد که می تواند از طریق الزام های قانونی و ضمانت اجراها در سیاست جنایی حمایت گردد. کرامت انسانی از ارزش های فراگیر این جهان است که در فرآیند جرم انگاری و دادرسی کیفری، از مداخله ی غیرضروری حقوق جزا نیز جلوگیری می کند و در واقع با ارائه ی معیارها و ضوابطی مثل منع مجازاتهای ظالمانه و نامتناسب و همچنین منع مجازات مضاعف، شکنجه و استفاده ی ابزاری از انسان، حاکمیت کیفری دولتها را محدود کرده است. در یک سیاست کیفری کرامت مدار، تعامل کرامت ذاتی انسان با مقررات سیاست کیفری در کلیه ی مراحل از مرحله ی جرم انگاری تا اجرای مجازات و اعاده ی حیثیت مشهود و نمایان است. در مقاله ی حاضر کوشش می شود ضمن ایضاح مفهومی کرامت انسانی و تبیین حدود آن، دیدگاه معطوف به جرم انگاری رفتارهای ناقض کرامت، مبانی و مستندات آن مورد تبیین، بررسی و مطالعه قرار گیرد.
اخلاق جهل در پرتو جهالت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
123 - 144
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با توجه به رویکردی مطالعاتی موسوم به جهالت شناسی(Agnotology) در گام نخست چند دیدگاه کلی نسبت به کارکردهای اجتماعی و اخلاقی جهل را بررسی می نماید. در ادامه و مبتنی بر این دیدگاه ها، تلاش بر این است تا چند نمونه و مثال عینی از مزایای اجتماعی یا فضائل اخلاقی مبتنی بر جهل مورد تحلیل قرار گیرند؛ مقولاتی چون آزادی اجتماعی، عادت، مهارت، فراموشی، محرمانگی، حریم خصوصی، تخصص گرایی و سانسورهای اخلاقی. انواع جهل یا تقسیم بندی های گوناگون از مجهولات نیز دستمایه ادامه نوشتار پیش رو است. اینکه رابطه اخلاق با هر یک از این دسته های جهل یا مجهولات چیست، بخش نهایی مقاله را تشکیل می دهد که سعی شده با استمداد از تفکیک دیرپا اما مغفول مانده میان دو مفهوم فضیلت و مزیت(به معنای کارکرد) اخلاقی، تبیین بهتری از آن صورت گردد.
عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان؛ با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان، با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(قدس سره) انجام شده است. از آنجاکه قرآن کریم کمال نهایی انسان را قرب الهی می داند، راه رسیدن به کمال نهایی و سعادت، اطاعت و عبادت خداست. اما این سعادت به دلائلی دچار انحراف می گردد، به گونه ای که انسان دچار سقوط اخلاقی می شود. یکی از عوامل انحراف از این مسیر، شیطان است. هدف از این پژوهش، آشنایی هر چه بیشتر خواننده با عوامل زمینه ساز تسلط شیطان می باشد تا انسان با آشنایی آن در مسیر تربیت اخلاقی، دچار انحراف و سقوط اخلاقی نگردد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان و سقوط اخلاقی انسان بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که غفلت زدگی، هوای نفس، دنیای مذموم، حذف عنصر تزکیه و تربیت، همنشینی با اهل لهو، اختلال در قوای ادراکی، وهم و خیال، ترک اعمال صالح و التذاذ از حرام، آرزوهای طولانی، غضب، تنهایی، بیکاری، عُجب و لذت بردن از مدح و ثنای دیگران از عوامل زمینه ساز تسلط شیطان است.