فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) درباره تنظیم وقت و چگونگی استفاده از زمان توصیه شده است. بر این اساس چندین روایت درباره تقسیم اوقات روزانه وجود دارد که برخی به تقسیم سه گانه و برخی دیگر به تقسیم چهارگانه آن اشاره دارد. مطابق این تحقیق، که به طریق نقلی و شیوه کتابخانه ای تحلیلی و با هدف تبیین هر یک از فرازهای تقسیم چهارگانه و ارتباط سازوَر بین آنها صورت گرفته، می توان گفت: در مدل پیشنهادی اسلام، بخشی از اوقات روزانه به عبادت و رابطه با خدا، بخشی به تأمین معاش و سامان دادن زندگی، قسمتی به معاشرت با دیگران (اعم از ارتباط با خوبان و حضور در محضر عالمان با بصیرت) و قسمتی هم به تفریحات سالم اختصاص یافته است و براساس آن، همه نیازهای بشر در دو بخش مادی و معنوی و دو نشئه کلی حیات (دنیا و آخرت) امکان پاسخ گویی مناسب پیدا می کند. این مقاله عهده دار بررسی اخلاقی ساحت های مذکور براساس روایات نقل شده است.
مقایسه دو مفهوم سازی سنتی و جدید از اخلاق
حوزههای تخصصی:
در تعریف سنتی، اخلاق به ملکه نفسانی که منشأ صدور فعل است، تحلیل میگردد. تحلیل جدید اخلاق را، الگوی رفتار ارتباطی مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط میداند. این تعاریف از جهاتی شباهت دارند: هر نسبت به اخذ خوبی و بدی در تعریف، لابشرط است. التزام به پایداری اخلاق و اختیاری بودن و ذومراتب شمردن آن، از دیگر مشابهات است. در مواضع اختلاف این تعاریف، تعریف سنتی، اخلاق را به صفات درونی و تعریف جدید به صفات بیرونی میکشاند. تحلیل جدید برخلاف تحلیل سنتی، محمول چندموضعی بودن اخلاق را می نمایاند. در تعریف سنتی، «ملکه» علت صدور فعل اخلاقی است که جامع نگری را برخلاف تعریف جدید از بین میبرد.
«مدرسه صالح» کانون تحقق حیات طیبه با تأکید بر جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط مدرسه صالح با جامعه محلی است. ازآنجاکه مدرسه صالح که در سند تحول آموزش و پرورش به آن اشاره شده مدرسه ای برای تحقق حیات طیبه است، پژوهش حاضر سعی دارد با تبیین روابط مدرسه صالح و جامعه محلی، در عملیاتی کردن این مدرسه مفهومی گامی بردارد؛ چرا که اکوسیستم مدرسه صالح در تعامل با محیط ضمن درک نیازها و ارتقای یادگیری، می تواند تحول آفرین شده و پویایی و رشد دوجانبه ایجاد کند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون متن مصاحبه صاحب نظران و مطلعین خبره و ادبیات تحقیق در این حوزه به این نتایج دست یافته که مدرسه به عنوان نهاد فرهنگی ویژه و بخشی از اکوسیستم تربیتی و آموزشی، نیازمند توسعه یادگیری ازطریق شبکه سازی و اشاعه آن به سمت امت اسلامی است. مدرسه که بخشی از یک جامعه است می تواند در جریان های اجتماعی ناظر به اصلاح مداوم موقعیت، فعال باشد، مشارکت کند و مشارکت بپذیرد. این مشارکت می تواند با نهادهای محلی به خصوص با مدارس و دانشگاه ها و سایر نهادها صورت بگیرد تا در این ارتباط با مشکلات، مسائل و نیازها شناسایی شده و در شبکه ای با برنامه ریزی به حل مشکلات اقدام کند. همچنین مدرسه از منابع و فرصت های موجود در جامعه محلی برای رشد و توسعه خود و حل مسائل استفاده خواهد کرد. این فرایند دو سویه منافعی دارد که با هم افزایی شکل گرفته در بستری یکپارچه بدون رقابت توزیع می شود. در این نگرش، خانواده، مدرسه و دانشگاه، کانون های فرهنگی و تربیتی، شوراها و بستر جامعه محلی فضاهای تربیتی مکملی هستند که در کنار یکدیگر برای تربیت دانش آموخته صالح و شکل گیری امت اسلامی تلاش می کنند.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
دین و استقلال اخلاق در دیدگاه کانت
حوزههای تخصصی:
چکیده
در این نوشتار رابطه دین و اخلاق از دیدگاه کانت، یکى از بزرگترین متفکران مغرب زمین، بحث و بررسى مىشود. مکتب اخلاقى کانت که یک مکتب وظیفهگرایانه است، بر آن است که عقل عملى با ارائه معیارهایى مىتواند خوبى و بدى تمامى اعمال را مشخص کند. او اوامر عقل را به دو دسته شرطى و مطلق تقسیم مىکند و اوامر مطلق که تنها اوامر اخلاقى است، از طریق فرمولها و صورتبندىهاى قانون کلى، قانون کلى طبیعت، غایت فى نفسه بودن انسان، خودمختارى اراده و کشور غایات، قابل تشخیص است. در بحث ارتباط دین و اخلاق، صورتبندى خودمختارى اراده از ارزش فوقالعادهاى برخوردار است.
این صورتبندى بر آن است که چنان عمل کن که اراده بتواند در عین حال به واسطه دستور اراده خود را واضع قانون عام لحاظ کند. از این رو، به نظر کانت، هر قانونى که از طریق اراده بشرى نباشد، غیراخلاقى است. بنابراین، به نظر او، اخلاق مستقل از دین است و اوامر خداوند با خودمختارى انسان منافات دارد. او همچنین از طریق اخلاق، خدا و جاودانگى نفس را اثبات مىکند. بنابراین، اخلاق سرانجام به دین مىانجامد. بررسى اشکالات دیدگاه کانت در این زمینه موضوع این مقاله است.
زیارت و معرفت
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۶
مدیریت هوش هیجانی در اخلاق فردی ـ اجتماعی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزار عقل برای اندیشیدن به شیوه منطقی، و هوش برای اندیشیدن به شکل انتزاعی، از مواهب خدادادی است. مکاتب مختلف بشری به گونه های متفاوتی به تبیین انسان و ویژگی های او پرداخته ولی از شناخت و تبیین همه جانبه درمورد انسان ناتوان بوده اند. اما دین اسلام به انسان به عنوان موجودی چند بعدی و دارای کارکردهای اخلاقی، توجه ویژه ای دارد. اسلام برای مدیریت رفتار انسانی، مؤمنان را به خودآگاهی، خودسازی و تهذیب و شناخت فضیلت ها و زیبایی های اخلاقی تشویق می کند که مقدمه ای برای خداشناسی است. این کنترلِ رفتارهای درونی و بیرونی، همان مدیریت هوش هیجانی است. هوش هیجانی یکی از مسائلی است که مدتی است بشر امروزی به آن توجه کرده، ولی اسلام از قرن ها پیش به زندگی بشر در ابعاد مختلف نگریسته است. قرآن کریم، نهج البلاغه، احادیث و روایات به عنوان مهم ترین منابع علمی ـ اخلاقی و تربیتی اسلام، در کنار دیگر امور زندگی، قابلیت ها و کارکرد هوش هیجانی را برای انسان ها به ویژه مؤمنان یادآور شده اند تا از طریق مدیریت عواطف و هیجانات در فعالیت های روزمره و رفتارهای انسانی ـ به خصوص در تعامل با انسان ها ـ به هدف غایی خلقت خود نزدیک شوند.
تربیت اجتماعی و پایه های اخلاقی آن در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۳۴)
235 - 260
حوزههای تخصصی:
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آن ها برای اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و تحقق اخلاقی تربیت اجتماعی و اجرای اهداف مقدس جامعه بهره می گیرد. هدف اسلام در این سیر، تنها ساختنِ فرد دین دار نیست؛ بلکه ساختن جامعه دین دار نیز هست، جامعه ای که روابط اجتماعی آن براساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، جامعه ای ارزشمند است که در آن سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده است و تربیت اجتماعی با دو مقوله مسئولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی، ارتباطی قوی و انفکاک ناپذیر دارد. توجه به پایه های اخلاقی با رویکرد قرآنی به مثابه عاملی مهمّ در تثبیت و ایجاد جامعه مطلوب اسلامی و پایداری تربیت صحیح اجتماعی به شمار می آید و تقوا، عدالت اجتماعی، وحدت و امنیت اجتماعی، مهمّ ترین این پایه ها محسوب می شوند. مرحوم علامه طباطبایی از جمله مفسران و حکمایی است که در اندیشه های تفسیری و فلسفی خویش توجه خاصی به بحث یادشده نموده و معتقد است که پایه های اخلاقی از لوازم اعتقادی و عملی در تربیت اجتماعی انسان ها به شمار می آید. ایشان جامعه بدون اخلاق و تربیت اجتماعی و جامعه بدون توجه به پایه های اخلاقی را عامل سُستی و بی بنیادی انسان ها در عرصه ایمان و عمل نیک شمرده است که در این صورت، جامعه رو به انحطاط رفته و فساد و هرج و مرج در آن گسترش می یابد. سعی نگارنده در این مقاله آن است که پایه های اخلاقی تربیت اجتماعی انسان ها در قرآن را از دیدگاه علامه طباطبایی بررسی کند.
آثار تقوا در دنیا و آخرت با الهام از آیات قرآن و سخنان اهل بیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«آثار تقوا در دنیا و آخرت با الهام از آیات قرآن و سخنان اهل بیت :» عنوانی است جهت دستیابی به مفهوم تقوا و آثار آن در دنیا و آخرت که از دیدگاه قرآن و سنّت بررسی گردیده است. تقوا از «وقایه» گرفته شده و در لغت، به معنای خویشتنداری و بازداشتن نفس از آن چیزی است که در آخرت برای انسان زیان دارد. تقوا، محصورکردن نفس به چیزهایی است که برای او مفید است. تقوا، دارای اثر نیک در دنیا و آخرت است.آثار دنیوی نیز در دو قالب آثار فردی و آثار اجتماعی ذکر شده اند. لازم به ذکر است که پاره ای از آثار، رابطه ای تعاملی یا دو سویه با تقوا دارند؛ یعنی هم این عوامل تقوا را به دنبال دارند و نیز تقواپیشگی سبب پیدایش آنهاست.
شادی و نشاط از دیدگاه فقه با رویکردی بر نظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه دیگر موارد بازی ها و تفریحات، غنا و موسیقی
شادی و فرح از جمله نیازهای روحی و روانی انسان است و می تواند همة جنبه های شخصیت او را در حال و آینده، دستخوش تغییر و تحول کند. افزون بر این، این عنصر حتی می تواند بر حیات اخروی انسان نیز تأثیر مثبت یا منفی بسیاری داشته باشد؛ لذا مقولة شادی در متون دینی اسلام مطرح شده است. به این معنا که هم قرآن و هم پیامبر اعظم(ص) و معصومین علیهم السلام توجه شایسته ای به این مقوله داشته اند و در ادامة مسیر معصومین عظام عالمان فرهیخته ای بودند و هستند که به این مقوله پرداخته اند، که از میان این عالمان می توان اندیشة امام خمینی دربارة شادی و نشاط را تبیین کرد. بدون تردید، حالات و کردار و گفتار ایشان بهترین اسوه و الگو برای ره پویان حقیقت و انسانیت است.
این مقاله با هدف آشنایی با دیدگاه های امام خمینی در زمینة شادی و ارائة الگوهای اخلاقی و دینی در این زمینه تهیه و تدوین شده است. که ضمن بهره گیری از کلام و آثار ایشان با نگاهی به متون اسلامی و دینی، شادی و نشاط را از جنبه های مذهبی اسلامی بررسی و ارزیابی کرده و مؤلفه های نشاط را برشمرده ایم. سپس نشاط را در مبانی عرفانی ایشان ذکر کرده و تأثیر آن بر روند زندگی فرد و نمودهای فکری و عملی آن شرح داده ایم. همچنین در بخشی دیگر به آسیب شناسی نشاط و شادی در کلام ایشان پرداخته ایم.
مقاله ای تحقیقی انتقادی دربارة مفاهیم و مسائل اخلاقی در فلسفه اسپینوزا
حوزههای تخصصی:
باروخ بندیکت اسپینوزا در 24 نوامبر 1632 میلادی در شهر آمستردام به دنیا آمد در20 فبریه1677 در شهر لاهه درگذشت. خانواده اش از جهودان مارونی-سفاردی(اسپانیایی-پرتقالی)بودند که از ترس محکمة تفتیش عقاید به کشور هلند پناهنده شده بودند. او معلومات اولیة خود را درمدرسه عبرانی شهر آمستردام فراگرفت و در این مدرسه بود که بنیادی ترین بخش تفکر وی تکوین یافت.خدا را جوهری یگانه‘نامتناهی مطلق‘طبیعت طبیعت آفرین وخلاصه اصل و سرچشمه هر موجودی و معرفتی تصورکرد‘که نه تنها وجود عالم و به تعبیروی حالات ‘یا طبیعت طبیعت یافته متوقف براوست‘بلکه هیچ تصوری نیز بدون تصور او امکان وجود نمی یابد. این گرایش اشراقی و عرفانی پایه و اساس فلسفه او شد. برخلاف فیلسوفان دیگر‘ فلسفه اش را با خدا آغازید. فضیلت برتر و سعادت راستین را در معرفت حقیقی و عشق به خدا جستجو کرد. او متفکری آزاد و رهبری شجاع و صریح بود‘که در راه دفاع از عقاید خود شدیدترین نوع تکفیر را تحمل کرد. آنچه می گفت عمل می کرد. زندگیش بسیار ساده بود‘به امور دنیاوی توجه و علاقه چندانی نداشت‘به درآمد اندکی از راه تراش دادن عدسیها به دست می آورد بسنده می کرد. حتی از یاران و دوستان صمیمی اش چیزی نمی پذیرفت‘ولی با وجود این به زندگی بدبین وتارک دنیا نبود و رهبانیت و ترک دنیا را مذمت می کرد. درمیان مسائل فلسفی به مباحث اخلاقی دلبستگی خاصی داشت.ومسائل مزبور را با روش علمی و ریاضی مورد بررسی قرار میداد. عقیده داشت‘که اخلاق با شناخت عواطف و حالات نفس رابطه تنگاتنگ دارد. و دربارة اعمال و خواسته های انسان میتوان دقیقاّ همانگونه سخن گفت که دربارة خطوط‘ سطوح و اجسام گفته می شود. فضیلت را با قدرت یکی میدانست و اساس هر فضیلتی را حس صیانت ذات و به تعبیر خود وی کناتوس(Conatus) می انگاشت.در اهتمام وی به مسائل اخلاقی همین بس که موضوع رسالة مختصره خود را خدا‘انسان و سعادت او قرار داد و کتاب عمدة خود را اخلاق نامید‘ به علاوه در آغاز رساله اصلاح فاهمه سخن از خیر به میان آورد‘البته خیری که از اهمیت بالایی برخوردار است و راستین و پایدار است ‘که اگر کسی آنرا یابد از لذتی عظیم برخوردار خواهدشد‘که تا ابدالابد پایدار است. و این در واقع اعتراف شخصی اوست به اینکه علم اخلاق برترین علوم است و فیلسوف باید بیش از هرچیز در اندیشه و طلب خیرو سعادت اخلاقی باشد. خلاصه میتوان گفت همچنانکه برخی از فیلسوفان از طریق علم طبیعت به فلسفه رو آورده اند‘و برخی دیگر از راه ریاضیات‘اسپینوزا از مدخل علم اخلاق به حوزه فلسفه وارد شده است. بنابراین مناسب آمد مقاله ای تحقیقی-انتقادی در خصوص مفاهیم ومسائل اخلاقی این فیلسوف بزرگ به رشته تحریر درآید.امید است که سودمند و نافع باشد.والسلام