رشد، پویایى، استحکام و پیشرفت حیات انسانى براساس بهره مندى از فکر صحیح تأمین مى شود. حیات انسانى حیاتى فکرى است و مهم ترین وجه تمایز انسان از دیگر حیوانات این است که انسان، حیوانى است متفکر، و زندگى بشر نیز بدون تفکر و تعقل سازمان نمى پذیرد. ازاین رو، لازمه ابتناى حیات بر فکر این است که هرقدر فکر کامل تر باشد، استحکام حیات بیشتر است. اما اینکه قرآن تفکر را اساس و زیربناى تکامل قلمداد کرده است و ریشه تمام مفاسد اجتماعى و فردى را حاکم نبودن عقل مى داند، خود بهترین دلیل براى اثبات اهمیت تفکر و تعقل نزد قرآن کریم است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تربیت عقلانى از منظر قرآن و اندیشه امام خمینى قدس سره، با روش توصیفى تحلیلى تدوین یافته است.
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع تحصیلی مختلف انجام شد. این پژوهش بر روی 390 نفر از دانشجویان صورت گرفت، نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و از پرسشنامه، برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. داده ها با روش های آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی رتبه ای اسپیرمن، تحلیل واریانس توسط جدول ANOVA و آزمون شفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان نگرش دینی موجود در بین دختران دانشجو با میزان نگرش دینی موجود در بین پسران دانشجو متفاوت است. به سخنی دیگر، نگرش دینی دانشجویان دختر دانشگاه تهران از نگرش دینی دانشجویان پسر آن کمتر است. همچنین نوع نگرش دینی افراد تا حد زیادی نشان دهندة نوع شخصیتی آنان است، به عبارت دیگر افراد دارای اعتقادات قوی دینی، احساس ناامیدی و یأس نمی کنند و از عزت نفس بالاتری نسبت به افراد دارای اعتقادات ضعیف دینی، برخوردارند. از سوی دیگر با افزایش میزان تحصیلات فرد نگرش مذهبی کمتر می شود؛ با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، نگرش دینی در دانشجویان مقاطع پایین تر ‐ کاردانی و کارشناسی ‐ قوی تر از نگرش دینی در دانشجویان مقاطع بالاتر ‐ کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی ‐ است.
تحقیق حاضر به منظور «بررسی تأثیر آموزش دروس معارف اسلامی بر نگرش دینی دانشجویان» صورت گرفته است و برای انجام این امر از روش پیمایشی استفاده شده که هم به توصیف و هم به تبیین وضعیت جامعة آماری توجه گردد. جامعة آماری این تحقیق را دانشجویان دورة روزانة دانشگاه های استان تهران تشکیل می دهند که از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در رشته های تحصیلی علوم انسانی و هنر، علوم پایه، علوم پزشکی، فنی و مهندسی، کشاورزی و دامپزشکی در سال تحصیلی 85-84 مشغول به تحصیل بوده اند. از کل جامعة آماری تعداد 1900 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. شایان ذکر است در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. به طور کلی نتایج نشان می دهد که:
1. نگرش دینی دانشجویان در حد مطلوب (یعنی قوی و مثبت) است.
2. ازمیان اجزای نگرش دینی بُعد عاطفی، بُعد آمادگی رفتاری، بُعد انگیزشی و بُعد شناختی به ترتیب بالاترین نمره ها را به خود اختصاص داده اند.
3. دانشجویانی که دروس معارف اسلامی(1) و (2) را گذرانده اند، نسبت به آنان که این دروس را نگذرانده اند، از نگرش دینی مطلوب تری برخوردار می باشند؛ اما گذراندن یا نگذراندن سایر دروس معارف (اخلاق اسلامی، متون اسلامی، تاریخ اسلام، انقلاب اسلامی و ریشه های آن) تحت شرایط فعلی هیچ تأثیری بر افزایش یا کاهش نگرش دینی افراد نمونه ندارند.
4. با استفاده از روش «گام به گام» رگرسیون چند متغیری سهم و نقش متغیرهای مستقل در تبیین متغیر وابسته به ترتیب اهمیت عبارتند از: شرایط مذهبی، ویژگی های رفتاری استاد، شرایط سیاسی ـ اجتماعی حاکم بر جامعه، ارزیابی از نقش خود، نوع دانشگاه، ترم تحصیلی و درس معارف اسلامی(2).