فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
ابن عربى و امام
رساله سیر و سلوک
تحلیل اخلاق مدارانه فضلیت مصاحبت در عرفان اسلامی؛ به ویژه در مثنوی (با نگاهی به حوزه انسان شناسی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مقولات انسان شناسی، مقوله اخلاق است که موجبات تکوین شخصیت و تعالی انسان را فراهم می آورد. مطالعه در زمینه اخلاق، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران عرصه های مختلف، به خصوص فلسفه و عرفان بوده است. یکی از حوزه های مطالعات مربوط به اخلاق، اخلاق کاربردی است که به تحلیل مقولاتی به عنوان فضیلت در عملکرد انسان می پردازد و به دلیل جایگاه آن در زوایای مختلف زندگی شخصی و اجتماعی، اهمیت می یابد. عمده ترین فضیلت اخلاقی در مقوله انسان شناسی(چه انسان شناسی اجتماعی و چه انسان شناسی الهی و عرفانی)، فضیلت اخلاقی مصاحبت و معاشرت است که در متون عرفان اسلامی، به ویژه در مثنوی، به عنوان یک اصل و قاعده کلی(جاذب و مجذوب) مطرح شده است. بنا بر این قاعده کلی، رابطه بین مصاحبان بر اساس کاربرد های فضیلت در اخلاق قابل تبیین است. نگارندگان مقاله حاضر می کوشند تا ابتدا به به تبیین مفاهیم کلی مرتبط با موضوع بپردازند. سپس ضمن ارائه تحلیلی نظریات مختلف اندیشمندان، فضیلت مصاحبت را از دیدگاه انسان شناسی اجتماعی و عرفان اسلامی، با نگاه عمیق تری به مثنوی معنوی مورد بررسی قرار دهند.
ترازوی احد خو: علی(ع) در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه ولایت حلقه اتصال دو جریان مهم تشیع و تصوف در عالم اسلام است ، از این رو درونمایه اصلی آثار پیشگامان هردو جریان سیره و سخنان اولیا بوده است. این جستار به تحلیل و نشان دادن سیمای علی(ع) در سه اثر سترگ جلال الدین محمد مولوی (مثنوی ، کلیات شمس و مجالس سبعه) و گزارش افلاکی از مناقب او اختصاص دارد. مولانا (604-672ق) که بی تردید خود از کاملان طریقت است، سلسله طریقت و حتی نَسَبیت مادری خود را به امیرالمؤمنین می رساند. در نگاه مولوی، از ویژگیهای بی قیاس حضرت علی(ع)، اخلاص، زهد، بینش، شهود و مرگ ستایی مورد اقتدای جلال الدین است. افزون بر آنها، رحمت و کرم علی تا بدان حد است که در گزارش احتمالاً برساخته مولوی از داستان عمرو بن عبدود، علی(ع) سرانجام هم حیات جسمانی و هم حیات معنوی به آن یل عرب اعطا می کند و حتی به ابن ملجم نوید شفاعت در روز حشر می دهد. در نظر مولوی، علی تنها محرم اسرار شب معراج پیامبر بوده است. همچنین در باور وی، اگر آن شاه هستی، در پی کسب مقام خلافت بود، نه برآمده از حبّ دنیا و ریا است، بلکه در پی این بود تا نخل خلافت و نیابت پیامبر را به ثمر برساند و آن را جانی دگر بخشد.
حقیقت انسان در عرفان عملی با تکیه بر آراء کاشانی
حوزههای تخصصی:
حقیقت انسان در نگاه عارفان، چیزی جز قلب او نیست و آنچه فیلسوفان در بیان حقیقت انسان می گویند و حقیقت انسان را نفس ناطقه می نامند از نظر عارف، همان قلب است. از سوی دیگر، عارفان معتقدند: قلب انسان دارای لایه های باطنی است که در بیان تعداد این لایه ها، اختلافاتی وجود دارد و ریشة اختلافات به بیان اجمالی و تفصیلی آنها مرتبط است. در این میان، جناب عبدالرزاق کاشانی در شرح خود بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، ده لایة طولی برای قلب بیان کرده و تلاش او در این شرح، انطباق بین ده لایة درونی قلب انسان با لایه های هستی است. علاوه بر این، او تلاش کرده است، تا در هر لایة بطونی قلب انسان، ده مرتبه از منازل عرفانی را ترسیم نماید و حالت قلب و انسان را در آن مرحله تبیین کن و به نوعی، بین لایه های درونی قلب با صد منزل عرفانی سلوکی تناظری برقرار نماید.
دیالکتیک جمال و جلال در اندیشة عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عین القضات همدانی با استفاده از جمال، جلال و دیالکتیک آن دو، یک نظام منسجم فکری را پی ریزی کرده که بدون درک صحیح آن نظام، دسترسی به اندیشه های وی ناممکن است. این حکیم مغانی به قدری به این دوگانه و دوگانی های دیگر توجه دارد که شتابزدگی در بررسی اندیشه های او، چه بسا منجر به این برداشت ناصواب شود که وی ثنوی است. یکی از این دوگانه که جلال است و تجلیات آن، در اندیشة وی و عارفان خراسان به برداشت های نادرستی از اعتقادات این طایفه منجر شده و چه بسا موجبات مرگ آنان را فراهم آورده است. این طایفه که سخنان خود را در پردة رمز بیان می کنند از ادامه دهندگان حکمت مغانی اند. حکمت مغانی شاه کلید رمزگشایی از دستگاه رمزی عین القضات محسوب می شود. در این زمینه استفاده از عرفان نظری به منظور تبیین رمزهای وی بسیار راهگشاست. هدف اصلی این پژوهش معرفی این نظام فکری و رمزگشایی از آن با استفاده از عرفان نظری خواهد بود.
بررسی و نقد دیدگاه ها درباره گرایش و منش عرفانی شیخ الرئیس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از گذشته تاحال، دیدگاه های گوناگونی درباره بعد عرفانی ابن سینا وجود داشته است. برخی او را فقط فیلسوف مشایی می دانند؛بدون هیچگرایش عرفانی در اندیشه و منش. برخی پا را فراتر می گذارند و او را فردی لذت گرا و درپِی مقام می دانند که بویی از عرفان نبرده است؛ اما برخی مانند عین القضات همدانی معتقدند او مقام عرفانی والایی دارد. در این مقاله با بررسی شواهد و نقد دیدگاه های رقیب، از دیدگاه میانه ای جانب داری می کنیم:اگرچه ابن سینا به معنای مصطلح، عارف و صوفی نبوده، در اندیشه و منش،گرایش های عمیق عرفانی داشته است. او وحدت وجود را نفی می کرده؛ اما ذات فلسفه و عرفان را ناسازگارنمی دانسته، اهل مناجات و راز و نیاز بوده، قوه حدس قوی داشته، آثار عرفانی ارزشمندی پدید آورده، امکان کشف و کرامات عارفان را با مبانی فلسفی خویش به خوبی تبیین کرده و گام های مؤثری در آشتی دادن فلسفه و عرفان برداشته است.
جایگاه تاریخی و مشخصه های فکری حسیدیزم نوین در بستر دیگر جریان های عرفانی یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسیدیزم یا حسیدیم نوین نام جنبش مذهبی یهود است که توسط بعل شم طوو و شاگردانش در اروپای شرقی در نیمه قرن هجدهم میلادی بنیاد نهاده شده و مبانی فکری متفاوت و جذابی نسبت به جریان های عرفانی پیش از خود در عالم یهودیت، حتی نسبت به جنبش های حسیدی، یافت و همین امر، مایه ماندگاری آن شده که هنوز هم، بویژه در ایالات متحده و اسرائیل پیروانی دارد. این مقاله پس از بیان اجمالی زمینه ها، چگونگی پیدایش و تاریخچه گسترش این نهضت، وضعیت کنونی و شخصیت های اثرگذار آن، آیین ها و همچنین باورهای ویژه آنان را توصیف می کند و اختلافات آموزه های حسیدیزم نوین(متأخر) را با دیگر طریقت های عرفانی یهود از قبیل حسیدیزم نخستین، اسنیان، عرفان مرکبه، حسیدیزم اشکنازی و قباله نشان می دهد. این بررسی نشان می دهد مهم ترین آموزه حسیدیزم متأخر، اهمیت بی نظیر صدیق - تا دوازده نفر همزمان در مناطق مختلف- در ارتباط سالک با خداوند و تقلید از آنان در همه امور است. البته آموزه های اتحاد با خدا یا دوقوت، عبادت شادمانه همراه با موسیقی و رقص، تأکید بر نجات فردی به جای نجات اجتماعی و سیاسی قوم یهود و غیره به گونه ای که در این نهضت وجود دارد، از ممیزات این جنیش عرفانی در مقایسه با دیگر طرایق عرفانی یهود به شمار می رود.