فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۶۳۷ مورد.
تعلیقات آیت الله جعفری بر اصول کافی، 11 باب
منبع:
سفینه ۱۳۸۷ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
رویکردهای معنایی به وقوع مجاز در متون روایی و تاثیر آن در فهم و ترجمه صحیح روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود مجاز در روایات از دیدگاه اغلب علمای اسلامی امری مقبول است؛ چنان که آنان، گاه به صورت مستقل و گاه به صورت ضمنی آن را تایید کرده اند. در عین حال، برخی با پذیرش وقوع مجاز در روایات، عملاً به برداشت های افراطی از بیان های مجازی روایات دست زده اند. در مقابل، گروهی دیگر، ورود هر نوع مجاز در گزاره های دینی را انکار و آن را مرادف کذب دانسته اند. از این رو، نقد و بررسی این دیدگاه ها و مبانی کلامی که طیفی از نفی مطلق تا پذیرش بی قاعده را شکل می دهد، در شناخت رویکرد صحیح در حوزه معناشناسی و به تبع آن، ترجمه صحیح روایات، امری ضروری است. هر کدام از این دیدگاه ها، بر مبانی ای مبتنی است که صاحبان آن ها نسبت به ماهیت معنا پذیرفته اند؛ در این میان، رویکرد تأویل گرایی خردورزانه- که اغلب قائلان آن به عقل گرایی و برداشت های قاعده مند و منطقی از بیان های مجازی متّصف اند- دیدگاهی مقبول و معقول در این حوزه به شمار می آید که اتخاذ آن به فهم و ترجمه صحیح روایات منجر می گردد. چنانکه، دسته ای پرشمار از دانشمندان فریقین، مانند بخاری، مسلم، شیخ صدوق، سیدرضی، فیض کاشانی، مجلسی و قرضاوی، در آثار حدیثی خود بر همین مبنا، به استنباط و فهم معانی روایات پرداخته اند.
ارزیابی صحت ارجاعات سیوطی به راویان و مصادر پیشین در «الجامع الصغیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الجامع الصغیر سیوطی، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی میزان صحت استنادات کتاب مذکور به راویان و مصادر روایی پیشین که سیوطی از آنها نقل کرده (و در نگاه اول به نظر می رسد ارجاعات وی همگی دقیق هستند) پرداخته است.
پژوهش حاضر، با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده است، به بررسی 400 روایت از روایات این کتاب پرداخته و طبق قوانین علم احتمال، نتایج آن را با خطای 5 درصد به کل کتاب تعمیم داده است.
نتایج نشان داده است با خطای 5 درصد می توان گفت در کل کتاب الجامع الصغیر، در % 6/9 موارد ارجاعات بر اساس مصادر روایی موجود در زمان ما نادرست هستند. نادرستی این ارجاعات به علت فقدان روایت در نسخه موجود از آن کتب در زمان ما یا عدم تصریح به نام کتاب و اکتفا به نام نویسنده کتاب (با این که آن نویسنده تالیفات روایی متعدد داشته است) و یا اشتباه در انتساب روایت به راوی است.
تأملِ اندکِ رسانگیِ طرح واره های خطبة 3 نهج البلاغه در واژة «ابل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین دیدگاهی که شایسته است از آن به نهج البلاغه نگریسته شود گزاره های شناختیآن است . در این میان بحث رسانگی طرح واره ها به همراه شباهت براساس استعاره های مفهومی و برحسب ویژگی های قلمرویی مبدأ و مقصد در نهج البلاغه، مفهوم بسیار گسترده دارد. رسانگی که بهترین صفت استعاره مفهومی در این جستار است برپایه واژة «ابل» در خطبة سوم با بسط در مفاهیم مختلف تحلیل می شود و در این راستا به صورت توصیفی- تحلیلی براساس چارچوب استعاره ساختی و رسم طرح واره های تصویری مبدأ و مقصد، آموزه های دینی و تربیتی با ذکر مثال های متنوع خطبة سوم بیان می گردد. لیکن در این موضوع آنچنان که باید و شاید کمتر بحث نظری شده است. البته فارغ از جنبة معرفتی موضوع ، آثار و نتایج عملی گفتمان هایی از این دست تأثیر شگرفی در زندگی فردی و اجتماعی می گذارد .
در آغاز راهیم
مؤلفه های اصلاحات آموزشی امام علی علیه السلام با تکیه بر نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امام علی علیه السلام در حالی رهبری جامعه را پذیرفت که به واسطه حاکمان پیشین، تعالیم دین به انحراف کشیده شده بود، بنابراین ایشان به اصلاح امور جامعه پرداخت. یکی از انحرافات از میان رفتن ارزش عقلانیت و علم آموزی بود. اصلاحات آموزشی، تصحیح بخش هایی از فرهنگ جامعه است که با آموختن و کسب آگاهی در ارتباط است و خارج از حیطه سیاست، اقتصاد، روابط اجتماعی و فضائل اخلاقی می باشد. هدف علیعلیه السلام در این اصلاحات، تربیت مردم به نحوی بود که در همه امور به اندیشه بپردازند و بعد از کسب آگاهی اقدام نمایند. روش ایشان، پس از ایجاد انگیزه، دادن بینشی به مردم است تا با کمک وحی، عقل، فطرت و دیگر منابع و معیارها قادر به تشخیص آموزه های صحیح باشند. عمل به علم و رسیدن به تقوا نتیجه ای است که در راستای هدف غایی یعنی عبودیت، از اهداف ایشان در اصلاحات آموزشی است. در این پژوهِ با نگاهی تاریخی تحلیلی به انحرافات فکری و موارد مغایر با علم آموزی در آن روزگار اشاره و پس از آن آموزه های امیرالمؤمنین علیه السلام در اصلاح آن ها بیان می شود. آموزش در نهج البلاغه حد مشخصی ندارد و فراگیری هر دانش و معرفتی است که انسان را در دنیا و آخرت به سمت عبودیت سوق می دهد.
الحقول الدلالیة فی نهج الفصاحة (النجم والأرض والکنوز والرغام ثمحقل الإیمان والنفع والعطاء أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدُّ نظریة الحقول الدلالیة من أخصب أبواب علم الدلالة فی الدراسات اللغویة الحدیثة. إنّ الحقل الدلالی یعنی المجموعة المتکاملة من الکلمات التی ترتبط دلالتها بمجال یعبّر مجموعها عنه وتوضع تحت لفظ عام یجمعها. فبالتالی یتوقف الفهم الدقیق لمعنی الکلمة على فهم مجموعة الکلمات المتصلة بها دلالیاً. انطلاقاً من الترکیز على المعنى قام البحث بدراسة حقول النجوم والأرض والکنوز والرغام ثمحقل الإیمان والنفع والعطاء فی توظیفه (ص) تلک الحقول للمعنى المطلوب والمفاهیم الإسلامیة والإنسانیة وتبیین مدی جمال الأحادیث وفاعلیته فی الترشید والهدایة فی نهج الفصاحة، مبیناً العلاقات الدلالیة التی تندرج تحته من تقابل وتضاد وترادف مع دراسة الحقول السنتجماتیة والترکیز علی الثنائیات بین وحداتها فی کشفه عن الکوامن الدلالیة مستخدماً المنهج الوصفی التحلیلی للکشف عن العلاقات بین بنیات النصّ فی کلام أفصح العرب (ص) ملقیاً الضوء علی جانب من حدیثه البلیغ مع تعریج علی دراسة المفردات التی طرأعلیها تغییر وانتقلت من معناها الأصلی إلی معنی آخر أو خصّصت بعد تعمیم داخل المنظومة القیمیة الإسلامیة. عالج البحث بعض الأحادیث التی رآها خصبة وغنیة لتوظیف أهدافه من تراصف وترادف وتطور وتوسع دلالی فی الأحادیث وتقابل وثنائیات فی أدعیة نهج الفصاحة وتوصل إلى أنّ الکلمات التی لها دلالات دینیة وإسلامیة کیف تطوّرت وتوسّعت فی مفهومها أو تخصّصت بعد تعمیم وإنّ التقابل والثنائیات فی الأحادیث لاینم عن مبحث جمالی فقط بل یوظّف النبی (ص) بها المفاهیم المحسوسة خدمة لمفاهیم المجردة والمعنویة.
بنیاد ادلّه معقولیت، درجات کمال و حرکت در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
برهان «معقولیت اعتقاد» از براهین اثبات وجود خداست. این برهان در غرب به شرطی پاسکال شهرت دارد اما بنیاد آن را میتوان در سخنان گهربار امام علی(ع) در نهجالبلاغه یافت و با توجه به متأثر بودن پاسکال از غزالی، عنوان «معقولیت اعتقاد» برای این برهان شایستهتر است. برهان «درجات کمال» نیز برهانی است که متألّهان مغرب زمین آن را در اثبات خدا به کار میبرند؛ این برهان بر قاعده امکان اشرف قابل انطباق است و میتوان آن را از برخی تعابیر نهجالبلاغه استنتاج نمود. همچنین سخنانی از امام با صراحت بر برهان حرکت دلالت دارد.
گذرى بر علوم قرآن با تکیه بر برهان و اتقان
حوزههای تخصصی: