فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۱۰۴ مورد.
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
دو مفهوم اخلاق و آزادى در شمار مفاهیم فربه تجویزى و از ناب ترین مباحث فلسفه سیاسى است. برجستگى این مفاهیم به گونهاى است که در تمامى دورههاى حیات اندیشه سیاسى خود را بر ذهن و اندیشه متفکران و زندگى آدمى تحمیل کرده است. از این رو نوشته حاضر در تلاش است تا نگره یکى از فیلسوفان مسلمان معاصر در باب مناسبات اخلاق و آزادى را بکاود و با سنجش این دو مفهوم فربه فلسفه سیاسى، به طرح و آزمون مدعاى مقاله در باب اولویت آزادى بر اخلاق بپردازد.
دولت پاسخگو در اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۸۲
حوزههای تخصصی:
نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی
منبع:
حضور ۱۳۷۴ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
ولایت فقیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل سیره سیاسی پیامبر(ص) با تأکید بر رفتار با دشمنان
حوزههای تخصصی:
سیره نبوی همچون مشعلی بر سر راه رهبران و رهروان مسلم است، پس باید در آن تأمل شایسته نمود تا از راز و رمز موفقیت پیامبر(ص) و صحابه کرام او بهره مند گردید، چون تحلیل ابعاد و زوایای زندگی پر رمز و راز پیامبر(ص) می تواند ما را به اصولی رهنمون باشد که از آنها راهکارهای عملی برای زمان حاضر و همه زمانها به دست آید. سؤالاتی که اینجا مطرح است اینکه پیامبر(ص) مدیریت سیاسی جامعه اسلامی را به چه شیوه ای انجام داده است و رفتار و تعامل سیاسی ایشان با مخالفان و دشمنان اسلام به چه صورتی بود؟ پیامبر گرامی اسلام(ص) با مخالفان و دیگراندیشان (مشرکان، منافقان و اهل کتاب) با مدارا و ملایمت یا با تندی و خشونت رفتار نموده اند؟ مدارا و نرمش به عنوان یک اصل ارزشی قرآنی در زندگى سیاسى و اجتماعى آنان چه جایگاهى داشته است و تا کجا به آن عمل مى فرمودند؟ پاسخ به این سؤال و سؤالات دیگر، نوشتار حاضر را موجب گشته اند؛ زیرا نه تنها اندیشه و تحلیل و بررسی درباره سیره نبوی امری ضروری بوده، بلکه پی جویی راه و روش تحلیل سیره سیاسی نبوی نیز دو چندان ضروری خواهد بود؛ بسان موضوعی که این مقاله درصدد کشف پاره ای از ابعاد آن برآمده است. می توان گفت: تحقیق حاضر درصدد بازکاوی مختصر سیره سیاسی پیامبر و تبیین نظری نحوه برخورد پیامبر(ص) با مخالفان خود است. این پژوهش با رویکرد نظرى و تحلیلى، مواردى را که رهبران دین در آن با مدارا و مواردى که با قاطعیت رفتار مى نمودند، تحلیل و بازشناسى نموده است.
اخلاق پاسخ گویی در دولت دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیستم مدیریت در نظام دینی، عهده داری مسؤولیتهایی الهی است و در پی برآوردن وظایف، تکالیف و مسؤولیتهای مقدس و الهی است. در چنین سیستمی اخلاق معطوف به ارزشهای والا نقش کلیدی و محوری دارد، که نهضت تربیتی اسلام در عرصهی مدیریت به ساختن مدیرانی لایق، متخلق و برخوردار از فضیلت اهتمام ورزیده، و نمونهی عالی چنین انسانی را لایق مدیریت در عرصهی اجتماع میداند.
در این نوشتار به نقش اخلاق در باروری مسؤولیتها پرداخته شده است. اخلاق سودمدارانه مورد انکار نهضت تربیتی اسلام است و اخلاق فضیلت، آرمان این نهضت مقدس است. زیرا که اخلاق فضیلت است که
میتواند پاسخ گویی را نهادینه و عملی نماید، لذا اخلاق مدیریت معطوف به فضیلت، منشوری مقدس دارد که در این منشور، درک وظیفه، مدیریت را امانت پنداشتن، دغدغهی بندگان خدا را داشتن، معاشرت نیکو، صداقت، انتقاد پذیری، رعایت بیتالمال و دوری از حرص و آزمندی و... به عنوان ابزار پاسخ گویی مطرح میباشند، همچنین پاسخ گویی، به لحاظ برخورداری از خصلتهایی منفی در اخلاق، به مانعهایی برمیخورد، همچون دنیاگزینی و ریاست خواهی و درک ننمون فضیلت معنوی خدمت، کنارآمدن با خطاکاران حوزهی حاکمیت و فقدان انصاف و عدالت. برعکس، برخورداری از این فضیلتها و رسیدن فرد مسؤول و مدیر به تعادل درونی، نفسانی و دست یازی او به ارزشهای مثبت اخلاقی، مدیریت را بالنده و بارور میسازد و، در نتیجه، عنصر پاسخ گویی، امری نهادینه، بالفعل و عینی میگردد.
دولت در فقه شیعی
تبیین حق از نگاه هوفلد (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبانی قاعده نفی اختلال نظام در فقه اسلامی و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق نفی اختلال نظام را به عنوان یک قاعده اصطیادی در فقه اسلامی مورد مطالعه قرار می دهد. مفهوم قاعده این است که در تشریع احکام، هیچ حکمی که برهم زننده نظام های حاکم بر زندگی مردم باشد، وضع نشده است. تحقیق حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، سنت، حکم عقل و بنای عقلا را به عنوان مبانی اصلی این قاعده دانسته، جایگاه آن را در فقه مقاصدی و فقه حکومتی مطرح؛ سپس به بیان شرایط و آثار اجرای این قاعده می پردازد. در نهایت، برای نخستین بار با روش استقرایی به جستجوی موارد کاربرد این اصل در فقه اسلامی می پردازد و با توجه به ادله و فتاوی متعدد اثبات می کند که این قاعده را می توان به عنوان یکی از قواعد مسلم حاکم بر فقه اجتماعی اسلام پذیرفت و به آن استناد کرد.
موازین وضع تحریم های شورای امنیت و وضعیت حقوق بشر در قطعنامه های هسته ای علیه جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله حقوق بشر یکی از مباحث مهم جامعه بین المللی است و با وجود نقضهای گوناگون در حال اتفاق در کشورهای مختلف، هنوز سازمانهای جهانی و کشورها به آن درجه از قدرت و صلاحیت نرسیده اند که مانع ارتکاب آن گردند. در سال های اخیر شورای امنیت با اعمال تفسیری مضیق از اصل عدم دخالت سازمان ملل در امور داخلی کشورها به این عرصه پا نهاده و در قضایای مختلف بین المللی اعمال تصمیم و قطعنامه هایی به علل گوناگون صادر نموده است. از نکات حائز اهمیت در این موضوع، میزان احترام و رعایت این رکن سازمان ملل در اعمال قواعد حقوق بشری است. شورای امنیت بسیاری از حقوق بشری را در حالی رعایت نکرده است که مدعی برخورد با موارد نقض این حقوق در کشورهایی خاص است و یکی از کشور های قربانی این تبعیض آشکار، جمهوری اسلامی ایران و به طور خاص قطعنامه های علیه فعالیت های هستهای این کشور است.
به نظر میرسد با توجه به قدرت بیش از پیش این شورا و رویه به وجود آمده، نظریه محدودیت اختیارات شورا در رعایت حقوق بنیادین بشر، مورد تردید و خدشه قرار گرفته است. به طوری که به ویژه در قطعنامه های الزام آور علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران به وضوح، برخی از این حقوق مورد تعدی قرار گرفته است که این موضوع آینده ای مبهم، برای تصمیمات شورای امنیت در راستای شأن و منزلت حقوق انسانی که داعیه دار آن است را رقم میزند.
رویکرد انتقادى مکینتایر به مبانى لیبرالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر روش شناختى مبتنى بر این اصل است که تمامى نظریههاى سیاسى اجتماعى بر مبناى تلقى خاصى از ماهیت بشر استوار شده است. بر این مبنا در این پژوهش خواهیم کوشید که از خلال آثار مکینتایر تصویر «انسان لیبرال» را که مبناى نظریههاى سیاسى اجتماعى لیبرال است انتزاع کنیم.
از سده هفدهم میلادى تدریجاً تلقى جدیدى از عقل، محوریت یافت که بر اساس آن انسان مىتواند بدون وساطت هیچ گونه نظریهاى با عالم واقع رابطه برقرار کند و به شناخت آن و تبویب قوانینى جهان شمول درباره آن بپردازد. بر این مبنا مفاهیمى چون قوه، فعلیت، ماهیت و غایت مفاهیمى منسوخ و مرتبط با فلسفه مدرسى تلقى مىشد. بدین ترتیب رویکرد غایت انگار به ماهیت انسان به حاشیه رانده شد و زمینه ظهور فردیت فرد مهیا شد. با انکار رویکرد غایت انگار و استقلال مفهومى - که اخلاق به تدریج پیدا مىکرد - توجیه معقول اخلاق محوریت یافت. لکن با نفى و انکار غایت آفاقى از ماهیت بشر آموزههاى احساسگرایى بر جامعه مدرن سلطه پیدا کرد که بر اساس آن ترجیحات فرد است که صبغه ارزشى و اخلاقى به خود مىگیرد.
حوزه نجف در برابر هجوم استعمار
منبع:
حوزه سال ۱۳۷۶ شماره ۸۴
حوزههای تخصصی:
شرط اعلمیت در رهبرى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: